« روایتی از تشکیل اتاق جنگ اقتصادی توسط رهبر انقلاب | خداوند سبحان ، هر گاه صلاح بنده اى را بخواهد.... » |
پروردگارا بر علم من بیفزا
نوشته شده توسطرحیمی 17ام تیر, 1397سرچشمهى عجله و شتاب، گاه امور منفى چون كم صبرى، غرور و اظهار وجود است كه
«1». نظير اين عبارت در سوره قيامت، آيه 18 نيز آمده است. «لاتحرّك به لسانك لتعجل به»
«2». تفسير الميزان.
«3». آلعمران، 133.
«4». حديد، 21.
جلد 5 - صفحه 396
البتّه اين صفات، مذموم، و از ذات مقدّس نبوى به دور است، و گاهى به خاطر شدّت عشق و علاقه به دريافت مطلب و دلسوزى براى حفظ چيزى است، كه در اين صورت امر نيكويى به شمار مىرود و تعجيل پيامبر صلى الله عليه و آله در وحى از اين جهت بوده است، يعنى دريافت عاشقانه، و هيجان و نگرانى براى حفظ وحى.
خداوند، حضرت موسى عليه السلام را براى آموزش در اختيار حضرت خضر گذاشت، لذا موسى عليه السلام از او كسب اجازه كرد كه «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً» «1» آيا اجازه مىدهى كه من همراه و پيرو تو باشم تا از آنچه آموختهاى به من نيز بياموزى؟ امّا تعليم و آموزش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را ذات مقدّس الهى بر عهده گرفت و به او فرمود: «قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» بگو: پروردگارا! علم مرا زياد كن.
اوّلين معلّم، خداوند علّام و عليم است، «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ» «2»، «الرَّحْمنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ» «3» پس علم را از او بخواهيم. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
در حديث آمده است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر روزى بر من بگذرد و در آن بر علم من افزوده نشود، آن روز براى من مبارك نيست. «4»
پیام ها
1- آفرينش بىهدف و انسان رها نيست، زيرا بيهودگى وبىهدفى در شأن خدا نيست. «فَتَعالَى اللَّهُ»
2- ذات مقدّس الهى را از هر فكر و انديشهاى برتر و افعال او را از هر امر باطل، پاك ومنزّه بدانيم. «فَتَعالَى اللَّهُ»
3- حكومت حكيمانه، حقيقى، مطلق ومنحصربهفرد، از آنِ خداست. «الْمَلِكُ الْحَقُّ»
4- پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله عاشقانه طالب شنيدن و گرفتن وحى بود. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»
5- فراگيرى هر چيزى به تناسب خود آدابى دارد. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»
«1». كهف، 66.
«2». بقره، 31.
«3». الرحمن، 1- 3.
«4». تفسير نورالثقلين.
جلد 5 - صفحه 397
6- نهىها وعتابهاى قرآن نسبت به پيامبر، نشانهى صداقت پيامبر است وگرنه كسى خود را مورد نهى وعتاب قرار نمىدهد. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ»
7- در بيان قوانين الهى، بايد به شرايط زمانى توجّه كرد. لا تَعْجَلْ … قَبْلِ أَنْ يُقْضى
8- علم را از عالم حقيقى طلب كنيم. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
9- براى علم و دانش نهايتى نيست و فارغ التحصيل معنا ندارد. «زِدْنِي عِلْماً»
10- علم حقيقى، قرآن مجيد است. «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ- وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
11- اگر كسى را از چيزى نهى مىكنيم، در مقابل، راه صحيح و حقّ را هم به او نشان دهيم. «لا تَعْجَلْ- قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
12- افزون طلبى در كمالات ارزش است. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
13- علم، وسيلهى رشد انسانهاست. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
14- علمى داراى ارزش و اعتبار است كه همراه با فراگيرى آن، ظرفيّت انسان نيز زياد شود و رشد كند. «زِدْنِي عِلْماً»، نه، «زد علمى»
15- اگر چه خداوند مىتواند بدون دعا هم لطف كند، ولى از پيامبرش مىخواهد كه دعا نمايد. «قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
16- در دعا از كلمه ربّ و ربوبيّت خدا استمداد كنيم. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
17- جز خداوند، علم همه حتّى علم پيامبر محدود است. «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً»
فرم در حال بارگذاری ...