« وهابی جدا شده از دربار آل سعود: دو نامه رهبری به غرب، آمریکا را به دست و پا انداخت.مقام رضا، ثمره محبت »

چرا دختران زودتر از پسران مکلف مى‌شوند؟/توفیق زن بیش از مرد است!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام شهریور, 1395

توفیق زن بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا ‏تقریباً شش سال قبل‌از این‌که مرد، مکلف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذیرفته است. زن ‏همین که از نُه سالگى گذشت و وارد دهمین سال زندگی‌ شد، خدا او را به حضور مى‏پذیرد و با او ‏سخن مى‏گوید و روزه را بر او واجب مى‏کند، مناجات‌هاى او را به‌عنوان دستور مستحب شرعى ‏گوش مى‏دهد. آن وقتى که هنوز مرد به‌عنوان یک نوجوان مشغول بازى است، زن مشغول راز و نیاز ‏و نماز است….  

 شش سال زمینه‏ سازى کردن و از دوران نوجوانى او را به حضور پذیرفتن، نماز را که ‏عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الى‏الله است و ‏مهمانان در آن سفر به ضیافت‌گاه خداوند مى‏ روند، بر زن واجب کردن، این‌ها همه نشانه آن است که ‏زن براى دریافت فضایل، شایسته‏تر از مرد است. و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً ‏معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتاى مرد است. زن گرچه ممکن است در طى دوران عادت از برخى از عبادات محروم باشد اما تمامى آن‏ها ‏جبران‏ پذیر است، زیرا قضاى روزه ‏ها را بجا مى‏ آورد و براى نماز اگر وضو بگیرد و در مصلاى خود رو به ‏قبله بنشیند، و به مقدار نماز، ذکر بگوید ثواب نماز را مى‏ برد.

همان‌گونه که اگر مسافرى پس از ‏خواندن دو رکعت واجب، سى یا چهل بار تسبیحات اربعه را تکرار کند، جبران آن دو رکعت ساقط ‏شده را خواهد کرد. پس این‌گونه از فضایل جبران‏پذیر است.

عمده آن است که مرد وقتى پانزده سالگى را تمام نمود و وارد شانزدهمین سال زندگى شد، ‏شایستگى خطاب الهى را کسب مى ‏نماید و قبل‌از آن چنین لیاقتى ندارد، زیرا بلوغ زمینه تشرف به ‏مقام عبودیت است.

درباره یکى از علماى بنام شیعه ابن‌طاووس‌ قدس‌سره نقل شده است که روز بلوغش ‏را جشن گرفت، او وقتى از پانزده سالگى وارد شانزدهمین سال زندگى شد دوستان و آشنایان خود ‏را به شکرانه این‌که من نَمُردم و سن من به حدى رسید که خداى سبحان با من سخن گفت و از ‏من تکلیف طلب کرد، جشن گرفت چون انسان‎ ‎تا قبل‌از بلوغ، مورد خطاب تکلیفى خدا نیست، و به ‏هنگام بلوغ لیاقت مى‏یابد که مورد خطاب خداى سبحان واقع شود. - اما آیا این جشن در اسلام ‏مشروعیت دارد و جزو سنن هست یا نه؟

مسأله ‏اى جداگانه است، کسى به قصد ورودِ سنت اقدام ‏به برگزارى این مراسم نمى‏کند، بلکه این جشن را به شکرانه یک نعمت برگزار مى‏نماید. و شاید ‏مرحوم سیدابن‌طاووس زیر پوشش اطلاقات اولیه که هر نعمتى به شما رسیده است حق‏شناس و ‏شاکر باشید،

این چنین عملى را انجام داده است. ـ بر این اساس، بلوغ یک شرافت است. آن‌ها که اهل سلوک‌اند مى‏گویند ما مشرف شدیم نه ‏مکلف، چون زحمت و مشقتى در کار نیست، بلکه شرف در کار است. لذا در مناجات‏الذاکرین امام ‏سجاد صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه مى‏خوانیم «یا من ذکره شرف» اى خدایى که نام تو مایه ‏شرافت است. اگر کسى به جایى برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا و خدا هم به یاد او ‏باشد، شرافتى نصیب او گردیده است، و زن شش سال قبل‌از مرد به این شرافت مى‏رسد. اگر ‏چنان‌چه به این نکته دقت شود، قبل‌از این‌که مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن ‏بخش زیادى از این راه را طى کرده است. بنابراین هم آن محرومیت‏هایى که زن در دوران عادت دارد ‏قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزایایى که مرد محروم است برخوردار ‏مى‏شود. در پایان عمر نیز براى زنان غیر سادات پس از سن پنجاه سالگى سخن از ایام محرومیت نیست ‏و در این مدت محرومیت نیز اولاً، ایام عادت محدود و چند روز بیشتر نیست. ثانیاً، آن‌ها که باردارند و ‏توفیق حمل امانت را دارند نیز محرومیت از عبادت شامل آن‌ها نمى‏شود، چون غالباً عادت با حمل ‏جمع نمى‏شود. ثالثاً، مدت شش سالى که زن قبل از بلوغ مرد، بالغه مى‏شود، همه نقص‏ها را ‏ترمیم مى‏کند. بنابراین اگر نقصانى در ایمان باشد و علت آن هم نقص در عبادت باشد، نه‌تنها قابل ‏جبران است بلکه اگر زن به این فکر بیفتد که دوران شش ساله را مغتنم بشمارد عظمتى فزون‌تر نیز ‏خواهد یافت. از آن‌چه گفته شد روشن مى‏شود سِرّ بیان حضرت امیر سلام‏الله‌علیه در نهج‏البلاغه که در ‏وصف زن خطاب به امام مجتبى‌ علیه‌السلام مى‏فرماید: «فاِنّ المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة» (نهج‌البلاغه/ نامه 31). یعنى این‌که زن ریحان است، باید او را زودتر از مرد، تحت تربیت و تکلیف قرار داد، در غیر این ‏صورت ضایع مى‏شود. روایتى دیگر نیز از حضرت صادق سلام‏الله‌علیه نقل شده است که ‏مى‏فرماید: «من اتّخذ امرأة فلیکرمها فانّما امرأة أحدکم لعبة فمن اتّخذها فلا یضیّعها» (بحارالانوار/103/224).

مراد از لعب در روایت، بازیچه و اسباب‏بازى نیست، بلکه یعنى زن ریحانه است این ریحانه را ‏ضایع نکنید. اسلام به اولیاى مدرسه و منزل دستور مى‏دهد که به دخترها بیش از پسرها رسیدگى ‏کنید. اگر تکلیف بر دختر، شش سال قبل‌از پسر شروع مى‏شود. بنابراین اولیاى منزل و مدرسه ‏مسئولیتشان نسبت به دخترها بیش‌از پسرهاست. روى این تحلیل، معلوم مى‏شود زن براى نماز و راز و نیاز، زودتر از مرد آمادگى پیدا مى‏کند و اگر احیاناً راه‌هاى عاطفى، زمینه‏هاى انحراف را پیش روى زن قرار دهد، تکالیف عبادى آن راه‌ها را تعدیل ‏مى‏کند تا مبادا به انحراف برود.

منبع: زن در آیینه جلال و جمال، آیةالله‌العظمی جوادی‌آملی


فرم در حال بارگذاری ...