« انواع حال گیری خدا | نگاه به نامحرم،سبب اختلاف و ناسازگاری بین همسران » |
چرا مدام عجله میکنیم که نماز و دعا و ... زود تمام شود؟
نوشته شده توسطرحیمی 29ام تیر, 1394
«بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُه»
بنده بزرگان و اعاظم زیادی را زیارت کردم – که معالأسف با این که تعداد زیادی از آنان را زیارت کردم امّا چیزی به دست نیاوردم – تا در دل شب شروع به دعا میکردند، وضعشان عوض میشد، حالشان متغیّر میشد، اشکشان جاری میشد و … .
یکی از اولیاء خدا صبح به صبح زیارت عاشورا میخواند، این کار را هر روز تکرار میکرد و ما میدیدیم. از همان اوایل زیارت عاشورا که السلام علیک یا اباعبدالله میگفت، همینطور اشک میریخت و ناله میزد. نه یک روز، نه دو روز، بلکه هر روز این کار را میکرد. گاهی انسان از مطلبی دلش میشکند، حالا به دعا پناه میبرد و اشکی هم میریزد، امّا این چه حالی است که انسان، دائم تا زیارت عاشورا را شروع میکند، هفتاد سال این حال را دارد که اشک میریزد، ناله میکند، فغان میزند و …؟!
معلوم است آن زبانی که زبان الهی باشد، دعا را هم درک میکند. تا با این زبان دعا را بیان میکند، به اعضاء و جوارح و قلب او هم ورود پیدا میکند و اشکش جاری میشود.
حالا ما که بخواهیم دعا بخوانیم، میگوییم: زود بخوانیم، حالش را نداریم، میخواهیم زود تمام شود، چون «بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُه» است. مگر میخواهیم کجا برویم که میگوییم نماز زود خوانده شود، دعا زود خوانده شود و …؟! خیلی عجله میکنیم، به همه چیز سرعت میدهیم و … .
مگر ما چقدر عمر میکنیم؟!
شصت، هفتاد، نود، بگو صد سال که دیگر به تعداد انگشت دست هم نیست.
در روایتی در کتاب احادیث القدسیه داریم که فردی خدمت حضرت نوح آمد و گفت:
من میدانم شما نبی هستید، دعایی کنید که قلبم آرامش پیدا کند.
گفت: برای چه؟
گفت: فرزندم جوان از دنیا رفته، قلبم بیقرار است.
حضرت فرمودند: جوانت چند سال داشته؟
گفت: چهارصد سال داشت که از دنیا رفت و جوانمرگ شد!
پس عمرها کوتاه شده، در آن زمان چهارصدسال را جوانمرگ میدانستند، گویی چهل سال دارد.
البته الآن ما به چهل ساله هم جوان نمیگوییم و معالأسف اینطور شده است. حالا این عمری که اینقدر کوتاه است، مگر چه میخواهیم که مدام عجله میکنیم؟!
دلیل این عجلهها این است که قلب آرام و مطمئن نداریم، «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» .
لذا قلب، آرام و الهی نشده است. معلوم است ذنبی که برای لسان باشد، ذنبی که برای گوش باشد و …، همه بر روی هم اثر میگذارند. زبانم بر روی چشمم اثر میگذارد، چشمم روی گوشم اثر میگذارد.
وقتی نتوانم چشمم را کنترل کنم،
وقتی جلوی شکمم را نتوانم بگیرم و هر چیزی را وارد آن کنم (این شکم بی هنر پیچ پیچ، میخورد و کار ندارد به هیچ) و …، معلوم است
باعث میشود که از دعا خوشمان نیاید و دلمان بخواهد زود تمام شود.
مجله اینترنتی میدونی
قسمتی از سخنرانی آیت الله قرهی
در سحر ماه مبارک رمضان و با موضوع شرح دعای ابوحمزه ثمالی
خدایا ! به تو پناه می بریم از چشمهایی که دوباره گمت کنند و از دست هایی که رهایت سازند.
تو را به هر آنچه خوب است ،برای روز مبادایمان بمان که بی تو پوچ خواهیم بود.
خدایا !خوی رمضانیمان را از ما مگیر …
عیدتون مبارک
فرم در حال بارگذاری ...