« ثروتمند مغرور در مقابل مؤمن تهی دست | بهترین مدافع » |
کاوشی مفهوم شناسانه در سبک زندگی منتظرانه
نوشته شده توسطرحیمی 12ام دی, 1395کاوشی مفهوم شناسانه در سبک زندگی منتظرانه
چکیده
کارآمدترین ایده قابل طرح درباره سبک زندگی اسلامی و عملی کردن آن، شیوهای از زندگی اسلامی است که بر محور انتظار حضرت مهدی موعود شکل گرفته و از آن به «سبک زندگی منتظرانه» تعبیر میشود؛ اما اثبات این مطلب، پیش از هر چیز، به تبیین مفهومی نیاز دارد. این نوشتار با روشی توصیفی- تحلیلی، در بررسی چیستی سبک زندگی منتظرانه، با هدف جایگاه شناسی این سبک در زمینهسازی ظهور سامان یافته و مهمترین شاخصه سبک زندگی منتظرانه را «ماهیت جهادی» آن میداند. از این رو و برای رسیدن به این مقصود، مفاهیم وابسته به آن، نظیر سبک، زندگی، اصطلاح سبک زندگی، انتظار و سرانجام جهاد را با روش کتابخانهای بررسی کرده است.
مقدمه
در عصر ارتباطات و عرضه محصولات مختلف از ملل گوناگون، فرهنگها و مکاتب نیز با بهرهگیری از رسانههای جمعی، در ارائه و نفوذ در شیوه زندگی انسانها سعی و مدل زندگی بر مبنای ارزشهای خود را به جامعه جهانی عرضه میکنند. در این بین، فراغت بال به وجود آمده به واسطه توسعه تکنولوژی، بیش از هر زمانی فرصت انتخاب را برای گزینش و تجربه انواع سبکهای زندگی افزایش داده است. کارکردها و تأثیر فراوانی که هر یک از سبکها در فرهنگ و زندگی آدمی خواهد داشت، اولاً، لزوم مطالعه درباره سبک زندگی به صورت عام و سبک زندگی اسلامی به صورت خاص و ثانیاً، ارائه تنها روش زندگی در عصر غیبت را بر مبنای اندیشه و فرهنگ غنی مهدویت (که از آن به «سبک زندگی منتظرانه» تعبیر میشود) به عنوان الگوی برتر و مصداق کامل سبک زندگی اسلامی در عصر غیبت امام عصر دو چندان کرده است.
با توجه به اینکه انسان، هویت خویش را به دلیل حرکت در خلاف جهت آفرینش در بحرانهای عصر غیبت و نفوذ سبکهای زندگی غیر مهدوی و بعضاً ضد مهدوی از دست داده و از سویی دیگر لزوم ارائه الگویی مناسب برای زمینهسازی مردمی ظهور؛ ضرورت این طرح اجتنابناپذیر است.
مهمترین پرسشی که در طرح سبک زندگی منتظرانه طرح میشود، چیستی و سپس چرایی گفتوگو درباره این شیوه از زندگی است و این که اساساً صحبت از سبک زندگی منتظرانه چه ضرورتی دارد؟ به این ترتیب بایسته است از ماهیت سبک زندگی منتظرانه و آنگاه ضرورت این سبک در زندگی امروز، به عنوان درآمدی بر مباحث سبک زندگی منتظران، بحث و بررسی شود. رسالت این نوشتار بررسی چیستی سبک زندگی منتظرانه بوده و از چرایی آن در نوشتاری دیگری صحبت خواهد شد؛ اما قبل از آن مناسب است نخست درباره منزلت انتظار، به عنوان محور و رویکرد اصلی این شیوه از زندگی سخن به میان آوریم.
منزلت انتظار در زندگی منتظرانه
اگر بخواهیم در منزلت زندگی با محوریت انتظار حضرت موعود سخن بگوییم، کافی است بر انبوه آیات قرآن کریم و احادیث پیشوایان معصوم در حوزه انتظار مروری داشته باشیم تا برتری زندگی منتظرانه را در مقایسه با سایر روشهای زندگی در نزد معصومین بیابیم.
۱ محبوبیت انتظار در نزد خدا
در روایات ما در مورد انتظار فرج، فضیلتهای قابل توجهی شمرده شده است. در سخنان حکمتآموز امیرالمؤمنین علی میخوانیم:
انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَج؛ منتظر فرج باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید که محبوبترین کارها نزد خدا انتظار فرج است (حرانی، ۱۴۰۱: ۱۰۶).
پر واضح است که زندگی کردن به شیوهای که نماد آن انتظار فرج و اولویت دادن به انتخابها و فعالیتها، چشمبهراه گشایش بودن از جانب خدا باشد؛ از دوستداشتنی اعمال نزد پروردگار متعال خواهد بود و بیتردید، محبوبیت در پیشگاه خدا برخلاف انسانها که ممکن است منفک و از اقدام عملی جدا باشد، با رحمت و عنایت ویژه حضرت حق همراه خواهد بود و این رحمت، در موفقیت ما و ایمنی از موانع خوشبختی سهم به سزایی خواهد داشت.
جالب توجه اینکه انتظار فرج در این سخنان نورانی، شامل هر گونه انتظاری در زندگی ماست؛ چه رسد به انتظار فرج بزرگ همه انسانها و حکومت صالحان مستضعف بر سراسر جهان از سوی امام زمان که آیات زیادی نیز بر آن گواه است. این مطلب را در سخن امام رضا میتوان دریافت؛ آنجا که آن حضرت در سؤال فردی درباره انتظار فرج، به آیه بیستم سوره یونس تمسک میکند. امام صادق نیز پس از تفسیر غیب به «الحجه القائم» (بحرانی، ۱۴۱۶؛ ج۱: ۱۲۴) در اول سوره بقره، باز به همین آیه از سوره یونس پرداخته که:«إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ». بر این اساس، این دو امام بزرگوار، هم مطلق مقوله انتظار فرج و هم انتظار قائم آل محمد را از یک آیه قرآن استخراج کردهاند.
۲٫ زندگی انبیا و اولیای الاهی به رنگ انتظار
شوق به ظهور حضرت مهدی در حقیقت شوق به حاکمیت حقیقت و عدالت در زندگی بشر است و این مهم، جز با استقرار دین خدا در جهان محقق نخواهد شد. نکته جالب توجه اینکه به فرموده قرآن کریم، بعثت انبیا جز با همین هدف نبوده است:
«هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُون؛ اوست کسى که فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه کرد، تا آن را بر هر چه دین است، فائق گرداند؛ هر چند مشرکان را ناخوش آید» (صف:۹).
با دقت در آنچه در تبیین حقیقت انتظار گفته میشود (جهاد و تلاش برای ظهور و حاکمیت حق) در مییابیم که زندگی پیامبران و به تبع ایشان، اولیای الاهی نیز زندگی منتظرانه بوده و روح انتظار، سایهسار تمام حیات مبارکشان بوده است. سیری در احوال ائمه بزرگوار نیز به خوبی گویای همین مطلب است و این امر در بیان فضیلت این سبک زندگی برای ما کافی است.
۳٫ جایگاه انتظار در زندگی امام مهدی
بزرگترین فضیلت سبک زندگی منتظرانه آن است که خود مهدی منتظر نیز در زندگی، این رویکرد را برگزیده و بیش از هزار سال است که با چنین سبکی زندگی میکند؛ زیرا در ادعیه و زیارات حضرت بقیت الله- که مرجعی برای آگاهی از خواستههای اوست- ایشان را از طرفی مجاهد و از سویی منتظر ظهور خودشان معرفی میکنیم. به عنوان نمونه در ضمن بخشی از دعای منسوب به امام زمان در حال قنوت آمده است:
إِنَّا لِغَضَبِکِ غَاضِبُونَ وَ إِنَّا عَلَی نَصْرِ الْحَقِّ مُتَعَاصِبُونَ وَ إِلَی وُرُودِ أَمْرِکَ مُشْتَاقُونَ وَ لِإِنْجَازِ وَعْدِکَ مُرْتَقِبُونَ…؛ به درستى ما به خاطر خشم تو خشم میگیریم و بر یارى حق تعصّب میورزیم و برای رسیدن فرمان تو مشتاقیم و منتظر براى برآوردن وعده تو و در انتظار فرا رسیدن عذابت بر دشمنانت هستیم (سیدبن طاووس، ۱۴۱۱: ۶۷).
بنابراین، اگر بخواهیم از جنبه الگویی نیز به این امر بنگریم و به انسان کاملی که جانشین خدا و هادی انسانها در زمین است تأسی بجوییم، زندگی مطلوب و سعادتبخش در عصر غیبت، زندگی بر محور انتظار یا همان سبک زندگی منتظرانه خواهد بود. البته محور زندگی در عصر ظهور، مطلبی است که باید در جایی دیگر به آن پرداخت.
۴٫ زندگی منتظرانه و رسیدن به درجات عالی
یکی دیگر از فضیلتهای زندگی بر محور انتظار موعود را میتوان رهیابی «منتظِر» به مقامهای رفیع دنیوی و اخروی دانست و این مطلب با عناوین گوناگونی در احادیث پیشوایان ما مطرحشده است.
بر اساس سخنی از حضرت امام صادق کسانی که بر محور انتظار زندگی میکنند و با صبر خویش در تقابل با اذیت و ترسی که احیاناً در این مسیر متوجه آنهاست، مقاومت میورزند؛ در قیامت در زمره اهلبیت محشور خواهند شد:
مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا یَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِی زُمْرَتِنَا (کلینی، ۱۳۶۵، ج۸: ۳۷).
امام سجاد نیز در سخنی دیگر اجر منتظران امام عصر را همسان با هزار شهید از شهدای بدر و احد شمرده و فرمودند:
مَنْ ثَبَتَ عَلَى مُوَالاتِنَا فِی غَیْبَهِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُد ( صدوق،۱۳۹۷، ج۱: ۳۲۳).
این تمجید از اهل انتظار به امور اخروی محدود نشده و ائمه معصومین شأن و منزلت منتظران را چنین تشریح کردهاند:
إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَان؛ مردمان زمان غیبتش که به امامتش قائل و منتظر ظهورش باشند، برترین مردم تمام روزگاران هستند (همان: ۳۲۰).
۵٫ زندگی منتظرانه راه ورود به سپاه امام زمان
یکی از آرزوهای شیعیان اهلبیت و دوستداران حضرت ولیعصر آن است که توفیق سربازی و پادررکابی قائم آل محمد را پیدا کنند و این خود، آرمان مقدسی است که امامان ما در ادعیه گوناگون با جملاتی نظیر«وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُجَاهِدِینَ فِی سَبِیلِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»(ابن المشهدی، ۱۴۱۹: ۱۰۷)؛ به ما آموزش دادهاند. بیتردید یکی از آثار مبارک زندگی به سبک انتظار، رسیدن به چنین آرزویی است؛ زیرا در روایات مربوط به مهدویت یکی از برکات این سبک زندگی، قرار گرفتن در زمره سپاهیان آن حضرت شمرده شده؛ به گونهای که امام صادق در اینباره فرمود:
کسی که دوست دارد از یاران قائم باشد، باید منتظر باشد (نعمانی، ۱۳۹۷: ۲۰۰).
نیز فرمود:
هر کس منتظر این امر باشد و بمیرد، مانند کسى است که با قائم در خیمهاش باشد؛ نه، بلکه مانند کسى است که پیشاروى رسول خدا شمشیر زده باشد (صدوق، ۱۳۹۷، ج۲: ۳۳۸).
بر این اساس، در این سخن شریف، زندگی در انتظار امر امامت و ولایت، به مثابه سربازی امام زمان و حتی مجاهدت همراه رسول اکرم قرار داده شده است و آنان که به این شیوه زندگی کردهاند، حتی اگر قبل از قیام حضرت مهدی از دنیا بروند؛ میتوانند به دنیا رجعت کرده و سعادت سربازی قائم آل محمد را در کارنامه خود ثبت کنند.
ماهیت سبک زندگی منتظرانه
پس از آگاهی از منزلت انتظار و فضیلت شیوه زندگی منتظرانه، برای درک جایگاه و ضرورت این سبک زندگی باید ماهیت آن را شناخت. بدین جهت شناخت مفهوم «سبک»، «زندگی»، اصطلاح «سبک زندگی» و در نهایت، حقیقت «انتظار» در فرهنگ مهدویت، برای پی بردن به ماهیت و تعریفی از سبک زندگی منتظرانه ضروری است.
1معنای سبک
«سبک» در لغت در معانی گوناگونی همچون روش، متد و شیوه، کاربرد داشته و در کاربرد عموم، از حیث گستره رفتار ظاهری، بر محدودترین فعالیتها، نظیر شیوه نشستن تا گستردهترین آنها در تمام ابعاد زندگی، که بحث کنونی این نوشتار است، اطلاق میشود و البته نوعی ثبات و پایداری در آن نهفته است؛ چنانکه هیچگاه به کسی که تنها یک یا چند بار در کاری از شیوهای استفاده میکند، گفته نمیشود که سبک او اینچنین است. لذا میتوان گفت سبک زندگی اصولاً رویکرد و روح حاکم بر رفتارهای شخص است.
۲٫ معنای زندگی
از جمله واژگانی که در تبیین سبک زندگی مؤثر است، شناخت معنای «زندگی» است؛ زیرا«رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است» (آیت الله خامنهای در دیدار با جوانان استان خراسان شمالی، ۲۳/۷/۱۳۹۱).
درباره مفهوم «زندگی»، مبتنی بر فرموده شهید مطهری: «با اینکه حقیقت حیات بر بشر مجهول و یا غیر قابل درک است، آثار حیات و زندگی از همه چیز نمایانتر و آشکارتر است» ( مطهری، نرم افزار مجموعه آثار، ج۳: ۳۷۰)؛ با مروری اجمالی بر کاربرد این واژه در میان مردم، در تعریفی ساده و عمومی، زنده بودن، به مدت زمان محدودی که آثار حیات، یعنی درک و تحرک در موجودی بروز میکند و زندگی نیز به تکاپوی موجود دارای روح اطلاق میشود. نکته مهمی که باید در فهم و شناخت حقیقت مفهوم زندگی مورد توجه قرار گیرد، فرق بین «زنده بودن» و «زندگی کردن» است. « زنده بودن» وصفی است برای موجودی که امکان ظهور و بروز آثار حیات در اوست؛ ولو اینکه از آن آثاری صادر نشود؛ مثل انسانی که بیهوش روی تخت خوابیده است. این شخص زنده است؛ اما چیزی درک نمیکند و قدرت حرکتی ندارد و در مقابل گفتار و کردار دیگران عکسالعملی از خود نشان نمیدهد. اما «زندگی کردن» به معنای به جریان انداختن این وصف و بروز دادن آثار آن است که عبارتند از: درک و آگاهی و قدرت بر حرکت و عکسالعمل به منظور دستیابی به هدف و آرمانی. البته این هدف در موجودات مختلف و از جمله انسان متفاوت بوده و قطعاً زندگی حقیقی انسان از سایر موجودات متمایز است.
۳٫ زندگی و اهداف آن
بر اساس آنچه در تفاوت بین زنده بودن و زندگی گفته شد، محور مهم و اساس زندگی، «هدفی» است که بر تعیین سبک زندگی تأثیر دارد. از همین رو این مطلب حتی در تعریف سبک زندگی دخالت داشته؛ به گونهای که در نظر برخی از دانشوران:
سبک زندگی، شیوه خاص فرد در اندیشه، نگرش و احساس او نسبت به زندگی است (کاویانی، ۱۳۹۱: ۱۰۱).
درباره نقش «هدف» و «آرمان» در زندگی فراوان گفته شده؛ اما یکی از روشنترین بیانات در این باره که به آرمان مهدویت و زندگی منتظرانه نیز مرتبط است؛ کلام حضرت آیت الله خامنهای در این باره است:
دو نوع زندگى براى آحاد بشر وجود دارد: یک زندگى، زندگى براى نیازهاى مادى شخص است…این، یک نوع زندگى است و خیلى از انسانها اینگونه زندگى مىکنند. اینگونه زندگى کردن، خصوصیت تلخى دارد…. نوع دوم زندگى این است که انسان براى هدفى زندگى کند؛ هدفى که از خود او بیرون باشد… در این نوع زندگى، هرچه مىگذرد انسان احساس مىکند که عمرش تلف نشده است؛ چون براى یک هدف عالى زحمت کشیده است. اگر این هدف یک هدف الاهى باشد؛ به بشریت برگردد؛ به آرمانهاى خدایى برگردد؛ به صلاح و خیر بشر برگردد؛ به استقرار عدالت و به مبارزه با ظلم و جور مربوط شود؛ احساس مىکند که به هدف نزدیکتر شده است (دیدار با اعضاى نیروى هوایى ارتش ۱۹/ ۱۱/ ۱۳۷۱).
ایشان در جایی دیگر عقیده به امام زمان را همان مصداق عینی آرمان والای انسانها معرفی کرده و فرمود:
آرزوی همه بشر، وجود چنین عنصر والایی است. عُقدههای فرو خورده انسانها در طول تاریخ، چشم به انتهای این افق دوخته است تا انسان والا و برگزیدهای از برگزیدگان خدا بیاید، تار و پود ظلم و ستم را که انسانهای شریر درهمه تاریخ تنیدهاند، از هم بدرد ( جشن بزرگ منتظران ظهور، ۳/ ۹/ ۱۳۷۸).
بدیهی است چنین آرمانی در زندگی، تغییرات قابل توجهی را در شیوه زیستن و سبک زندگی آدمی به وجود خواهد آورد.
۴٫ جایگاه امام در زندگی انسان
نگاهی قرآنی به مقوله حیات انسان، گویای آن است که انسان در مقایسه با موجودات دیگر دارای حیات ویژهای است و تا زمانی که به آن نرسیده باشد، موجود مردهای بیش نیست؛ هرچند حرکت و جنبش داشته باشد. چنین حیاتی تنها از جانب خداوند و خلیفه او(رسول و امام) پس از قبول دعوت ایشان بر ما افاضه میشود؛ چنانکه قرآن کریم خطاب به خداباوران فرمود:«یا اَیّها الّذین آمَنوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که خدا و رسولش شما را به چیزی که مایه حیات شماست، دعوت میکنند، دعوت آنها را اجابت کنید.
از این آیه شریفه، میتوان یکی از جایگاههای امام و خلیفه الاهی را که همانا اعطای حیات حقیقی و انسانی به انسانهاست استفاده کرد. به همین دلیل خطاب به امام عصر میگوییم:
السلام عَلَیْکَ یَا عَیْنَ الْحَیَاهِ؛ سلام بر تو ای چشمه زندگی (مجلسی، ۱۴۰۴، ج۹۹: ۲۱۵).
با شناخت چنین جایگاه بیبدیلی است که معرفت امام زمان، رمز حیات حقیقی و عدم شناخت وی عامل مرگ جاهلی شمرده شده است؛ چنان که فرمودند:«منْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جاهِلِیَّهً» (کلینی، ۱۳۶۵، ج۱: ۳۷۷). این سخن نورانی، عاقبت کسی را که معرفت امام زمانش را نیافته و او را پیشوا و واجب الاطاعه در طول زندگیاش و در تمام عرصههایش نداند، با حالت غیر مسلمان معرفی کرده است و اعمال چنین فردی مورد قبول حضرت حق نخواهد بود. این نکته بدان امر مبتنی است که بیتردید مردن به مرگ جاهلی و غیر اسلامی، ناشی از زندگی غیر اسلامی است. از طرف دیگر، دین به عنوان برنامه زندگی موفق، تنها به وسیله امام معصوم به دست میآید. بنابراین، خروج از محور رضایت امام عصر، حتی در رفتارهای ظاهری زندگی به نوعی خروج از زندگی اسلامی محسوب شده که نتیجه آن، مردن به گونه جاهلی، یعنی عصر قبل از اسلام خواهد بود.
۵٫ معنای سبک زندگی
پس از تبیین اجمالی مفهوم «سبک» و «زندگی»، تصور صحیحی از اصطلاح «سبک زندگی» ضروری است؛ چرا که ترکیب لغوی این دو واژه لزوماً مترادف با معنای اصطلاحی آن نیست. اصطلاح «سبک زندگی» Life Style)) که اولین بار از سوی روانشناسی به نام آلفرد آدلر(Alfred Adler) در سال ۱۹۲۹ ابداع و البته بعدها در سایر علوم کاربرد یافت؛ مفهوم خاصی دارد. از نظر وی:
سبک زندگی، یعنی کلیت بیهمتا و فردی زندگی که همه فرایندهای عمومی زندگی، ذیل آن قرار دارد (مهدوی کنی، ۱۳۸۶: ۲۰۶).
البته بعدها تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. به عنوان مثال، زیمل(Simmel ) میگوید:
سبک زندگی، تجسم تلاش انسان است برای یافتن ارزشهای بنیادی خود در فرهنگ عینیاش و شناساندن آن به دیگران (کاویانی، ۱۳۹۱: ۳۴).
از نظر گیدنز (Giddens):
سبک زندگی مستلزم مجموعهای از عادتها و جهتگیریها و بنابراین، برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی، پیوند بین گزینشهای فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین میکند (گیدنز، ۱۳۷۸: ۱۲۱).
بوردیو (Bourdieu) نیز سبک زندگی را فعالیتهای نظاممندی میداند که از ذوق و سلیقه فرد ناشی میشوند و بیشتر جنبه عینی و خارجی دارند و در عین حال به صورت نمادین به فرد هویت میبخشند و میان قشرهای مختلف اجتماعی تمایز ایجاد میکنند ( مهدوی کنی، ۱۳۸۶: ۲۰۷).
این را هم باید دانست آنچه هم اکنون از این واژه در اذهان تداعی میشود، همان معنایی است که در جامعه شناسی متداول بوده و آن، هنجارها و رفتارهای ظاهری و مشهود در جامعه میباشد. البته در روانشناسی و در بحث از سبک زندگی، علاوه بر «هستها» به «ریشهها»، «نگرشها» و «باورها»ی هویتبخش توجه شده است. این مطالب گویای آن است که گرچه ما در سبک زندگی، جلوههای قابل مشاهده را بررسی میکنیم؛ این مطلب نباید ما را از توجه به مبانی و ارزشهای بنیادینی که یک سبک زندگی بر آن استوار است؛ غافل سازد.
در مجموع، میتوان چنین برداشت کرد که «سبک زندگی عبارت است از: رویکرد حاکم بر زندگی که بر باورهای خاصی مبتنی بوده و در رفتارهای شخص بروز پیدا میکند» درهرصورت، اولاً، تحلیل یک سبک، ما را به باورها و ارزشهایی که موجب گزینش این نوع سبک خاص شده است، خواهد رساند؛ ثانیاً، در تغییر یا ایجاد و ارائه سبک خاصی برای زندگی به ما کمک خواهد کرد.
۶٫ بازشناسی مفهوم انتظار و نسبت آن با جهاد
واژه دیگری که قبل از تعریف سبک زندگی منتظرانه و در جهت شناخت ماهیت آن باید واکاوی شود، واژه «انتظار» است که بخش قابل توجهی از روایات مهدوی را به خود اختصاص داده است. «انتظار» در فرهنگ لغات، به معنی «چشم داشتن»، «چشمداشت» و «چشم به راه بودن» (دهخدا، ۱۳۷۲؛ معین، ۱۳۷۵) است؛ اما باید دانست فضایل حیرتانگیز و کارکردهای تحیرآوری که درباره انتظار مهدی موعود در سخنان نورانی پیشوایان ما مطرح شده است (و در مباحث بعدی تعدادی از آنها خواهد آمد) گویای این حقیقت است که صرف معنای لغوی انتظار که عبارت است از: «چشمبهراهی»، قطعاً موردنظر آن بزرگواران نبوده است؛ بلکه باید معنای اصطلاحی و حتی حقیقت و ماهیت آن بهخوبی واکاوی شود. بهعنوان نمونه وقتی امام صادق انتظار را سربازی امام عصر دانسته و میفرماید:«مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ…»؛ (نعمانی، ۱۳۹۷: ۲۰۰)؛ کاملاً روشن است که برای احراز شایستگی یاوری و پا رکابی حضرت قائم چشمانتظاری صرف، کافی نیست؛ بلکه توفیق قرارگیری در زمره یاران حضرت به دارا بودن ویژگیها و کاراییهای برجستهای نیاز دارد که امام صادق از آن با کلیدواژه «انتظار» یاد کرده است. لذا باید به جستوجوی معنای اصطلاحی انتظار و آنچه مقصود واقعی اهلبیت است، پرداخت.
۶-۱٫ نسبت انتظار و عمل
همانطور که گفته شد، علاوه بر شناخت معنای لغوی انتظار باید در جستوجوی حقیقت انتظار و معنای مورد نظر اهلبیت در روایات بود. به نکته بسیار مهمی در شناخت ماهیت انتظار و کاربردی کردن آن در روش زندگی، باید توجه کرد، و آن، وصفها و قرینه و فضایی است که این چشمبهراهی در آن فضا مطرح میشود. بیتوجهی به این نکته برداشتهای متفاوت از این آموزه را باعث خواهد شد و در نهایت، عدم جریان فرهنگ انتظار را در متن زندگی شیعیان بهگونهای شایسته و مؤثر به دنبال دارد؛ چنانکه مروری بر برداشتها و ذهنیت عوام و خواص از مقوله انتظار (که گاهی از آن بهصرف چشمبه راهی و گاهی ترکیبی از آن با دعای فرج، انجام عبادات فردی، واکنشهای محدود اجتماعی و نظایر آن یاد میشود) نشانه همین سردرگمی و برداشتهای سلیقهای از مفهوم انتظار فرج و عدم آگاهی از معنای حقیقی آن است. حقیقت آن است که اگر مفاهیم واقعی واژههای اسلامی و معانی آنها درک شد، اشتباهات و سوء تفاهماتی که در شناخت دین و مقاصد آن برای جمعی پیش آمده، مرتفع و هدفهای واقعی و مقاصد حقیقی دین معلوم میگردد و اگر الفاظ و اصطلاحات دینی بهطور صحیح درک نشود و با مفاهیم نادرست عرضه شود و نادانان یا مغرضان، آن را به صورت دیگر جلوه دهند، زیان آن از گمراهی صریح کمتر نخواهد بود؛ زیرا موجب سوءظن و بدگمانی و برداشتهای غلط و ناروا از دین میگردد؛ تا آنجا که مترقیترین و کاملترین مکتب را عامل انحطاط، زبونی، بیعدالتی و نابرابری میپندارند؛ و حقیقتی را که عامل ایجابی و عملی و نشاطبخش و انقلابی است، عامل سلبی و منفی و رکود و سکون و وقوف و کنارهگیری میشمارند…این مفاهیم که انحراف از درک حقایق آنها با گمراهی در اصل دین، و یا رشتههای اساسی و مهم آن مساوی است و باید نسل جوان که جویای حقیقت، و طالب کمال و ترقی و آگاهی است، در فهم آن یاری شود؛ بسیار است، مانند زهد، قناعت… و از جمله، یکی هم انتظار ظهور یا انتظار فرج و قیام حضرت مهدی و قائم آل محمد است. اگر چه اصالت مفهوم این انتظار، هنوز در اذهان، کم و بیش و به حسب مراتب معارف و آگاهیهای افراد محفوظ مانده است؛ به گمان بسیاری، تلقی و برداشت اکثر جامعه از آن؛ چنانکه باید سازنده و مثبت نیست و جوانب سلبی و منفی آن نیز (که از تعلیمات اساسی و مترقی اسلام و مبارزات سلبی رهبران دین سرچشمه میگیرد) نادرست و غیر از آنچه باید باشد عرضه شده است، و در جهت جنبش و تحرّک، قدم به پیش نهادن، مجاهده، امر به معروف و نهی از منکر، ثبات قدم و پایداری، حبّ فیالله (محبت به خاطر خدا) بغض فیالله (دشمنی به خاطر خدا) و قطع رابطه با اعداءالله، از آن بهرهبرداری نشده، بلکه آن را عامل سکون و سکوت، سازشکاری، وقوف، تسلیم، ساخت و باخت با ستمگران، رضایت دادن به وضع موجود و فراموش ساختن اهداف عالی اسلام معرفی کرده بودند»(صافی گلپایگانی، ۱۳۹۱: ۱۱-۱۴).
به همین جهت برای درک حقیقت انتظار و بهمنظور دستیابی به کارکردهای عظیم آن باید به جستوجوی معنای اصطلاحی انتظار و آنچه مقصود واقعی اهلبیت است، پرداخت.
یکی از وصفهایی که در مورد انتظار فرج در روایات ما ذکر شده است وصف «تلازم انتظار و عمل» است. در سخنان مهدوی معصومین عباراتی شبیه «أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج»(خزاز قمی، ۱۴۰۱: ۲۸۰) مشاهده میکنید که انتظار را از حالت درونی و ذهنی و فکری محض بیرون آورده و گویای همراهی انتظار با مقوله عمل است. در حدیث دیگری از امام صادق جدیت و تلاش در کنار انتظار ذکر شده است. ایشان فرمود:
…فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَهُ الْمَرْحُومَه؛ پس بکوشید و انتظار بکشید که گوارایتان باد؛ای گروه رحمت شده! (نعمانی، ۱۳۹۷: ۲۰۰).
علت این امر را نیز باید در عناصر انتظار بررسی کرد که یکی از آنها رجا و امیدواری است. بدیهی است وقتی کسی به رسیدن به مقصودی امید داشته باشد، این امیدواری در حرکت و اقدام وی ظهور و بروز پیدا میکند.
۶-۲٫ گره خوردن ماهیت انتظار با جهاد
نکته مهم دیگری که در این جهت باید توجه کرد، آن است که مطلق عمل را در فهم مقوله انتظار نمیتوانیم مورد نظر قرار دهیم؛ بلکه سعی و عملی در درک انتظار مؤثر است که جهتدار و در تقابل با دشمن باشد.
نگاه تطبیقی که بین روایات مربوط به انتظار وجود دارد، گویای نوعی ارتباط و همراهی انتظار با مقوله جهاد (علاوه بر عمل) در آنهاست. همه ما این سخن پیامبر عظیمالشأن اسلام را شنیدهایم که فرمود:
أَفْضَلُ أَعْمالِ أُمَّتِی اِنْتِظَارُ الفَرَجِ مِنْ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ (صدوق، ۱۳۹۷، ج۲: ۶۴۴).
اما جالب توجه اینکه آن حضرت در حدیث دیگری درباره انتظار فرج، قالب این عمل را جهادی معرفی کرده و میفرماید:
أفضل جهاد أمتی انتظار الفرج ( حرانی، ۱۴۰۴: ۳۷).
شخصی از امام صادق پرسید: نظرتان چیست درباره کسی که ولایت ائمه را داشته و در انتظار ظهور حکومت حق بوده و در این حال از دنیا میرود؟
ایشان در پاسخ فرمود:
هُوَ بِمَنْزِلَهِ مَن کَانَ مَعَ الْقَائِِمِ فِی فُسْطاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیَئًه ثُمَّ قَالَ هُو کََمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ؛ او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او ]ستاد ارتش او[ بوده باشد. سپس اندکی سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام ]در مبارزاتش[ همراه بوده است (برقی، ۱۳۷۱، ج۱: ۱۷۳).
شبیه این مفهوم در روایات دیگری نیز نقل شده است. «این تعبیرات همگی حاکی از این است که انتظار چنان انقلابی داشتن همیشه با جهادی وسیع و دامنهدار همراه است. این را در نظر داشته باشید تا پس از بررسی مفهوم «انتظار»، نتیجهگیری کنیم. انتظار، معمولاً به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود ناراضی است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش میکند. مثلاً بیماری که در انتظار بهبودی است یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، این دو نفر از بیماری و فراق فرزند ناراحتاند و برای وضع بهتری میکوشند. همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرونشستن بحران اقتصادی هست، این دو حالت را دارد: « بیگانگی با وضع موجود» و « تلاش برای وضع بهتر». بنابراین، مسئله انتظار استقرار حکومت حق و عدالت«مهدی»، در واقع مرکب از دو عنصر است: عنصر«نفی» و عنصر«اثبات». عنصر نفی همان «بیگانگی با وضع موجود» و عنصر اثبات مطالبه «وضع بهتر» است و اگر این دو جنبه در روح انسان ریشهدار شود، سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار از سوی او خواهد شد. این دو رشته اعمال عبارتند از: از ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه و درگیری با آنها از یک سو، و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگیهای جسمی و روحی و مادی و معنوی برای شکل گرفتن حکومت واحد جهانی و مردمی از سوی دیگر. ملاحظه میشود که هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرک و آگاهی و بیداری است.
با توجه به مفهوم اصلی«انتظار» معنی روایات متعددی که درباره پاداش و نتیجه کار منتظران نقل کردیم به خوبی درک میشود و روشن میگردد که چرا منتظران واقعی همانند کسانی شمرده شدهاند که در خیمه حضرت مهدی یا زیر پرچم او هستند یا کسانی که در راه خدا شمشیر میزنند، یا به خون خود آغشته شده و شهید شدهاند. آیا اینها گویای مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حق و عدالت نیست که با مقدار آمادگی و درجه انتظار افراد تناسب داشته باشد؟! یعنی همانطور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها متفاوت است؛ انتظار و خودسازی و آمادگی آنان درجات کاملاً متفاوتی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر«مقدمات» و«نتیجه» شباهت دارد. هر دو حالت، جهادند و هر دو آمادگی میخواهند و خودسازی. کسی که در خیمه رهبر چنان حکومتی قرار گرفته و در مرکز ستاد فرماندهی حکومت جهانی آماده جانبازی است، نمیتواند فردی غافل و بیخبر و بیتفاوت بوده باشد؛ زیرا همه افراد شایستگی چنان موقعیت و اهمیتی را ندارند. همچنین کسی که سلاح در دست دارد و در کنار رهبر این انقلاب، با مخالفان حکومت صالحان میجنگد، آمادگی فراوان روحی و فکری و رزمی باید داشته باشد (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۷: ۳۷۹-۳۸۳). با چنین توضیحی میتوان در زمینه انتظار، معنای اصطلاحی و مورد نظر روایات را این گونه بیان کرد: «انتظار، چشم بهراهی قیام قائم ، توأم با جهاد و تلاش برای آمادگی فردی و زمینهسازی اجتماعی به منظور پذیرش بزرگترین حماسه تاریخی نبرد حق و باطل به رهبری او و شرکت در این حماسه است.» با این حساب، منتظر، همان مجاهد و مبارز؛ و زندگی او، زندگی جهادی معنا خواهد داشت.
بدیهی است چنین برداشتی حماسی و جهادی از سبک زندگی منتظرانه که میتوان از آن به سبک زندگی زمینهساز نیز یاد کرد، تأثیر فوقالعادهای در اعطای حیاتی معنوی و آسمانی به دوستداران امام زمان، خواهد داشت. به فرموده مقام معظم رهبری:
زندگی جهادی، یعنی این که ما آرمانها و ارزشها و هدفهای والای زندگی را مشخص کنیم و بعد با تمام قوا برای تحقق آن بکوشیم. اصلاً زندگی جز این معنا ندارد و گرنه، اگر انسان از جهاد برای ارزشها و هدفهای والا خالی باشد به یک جماد تبدیل خواهد شد» ( سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۳۷۰).
۶-۳٫ مفهوم جهاد
اگر ما در «ماهیت شناسی انتظار» آن را نهتنها با عمل که با جهاد ملازم دانسته و از انتظار جهادی سخن میگوییم، باید به این نکته نیز توجه کنیم که جهاد همیشه با جنگ و درگیری نظامی ملازمت ندارد و این نکته در بررسی مفهوم جهاد نهفته است.
واژه «جـهـاد» در لغتنامههای عربی به معناى زحمت، مشقّت (راغب اصفهانی، بیتا) و تلاش توأم با رنج آمده است. جهاد همچنین نام بابی در علم فقه نیز هست و به همین جهت در شرع نیز اصـطلاح خاصی یافته و آن عبارت است از:
نـثـار جـان و مال و توان در راه اعتلاى اسلام و بر پا داشتن شعارهاى ایمان (نجفی، ۱۳۹۱، ج ۲۱: ۳).
شاید از همین رو بوده که این واژه معنایی شبیه معنای اصطلاحی در فقه- و متفاوت از معنای لغوی در زبان عربی- یافته و آن را در فرهنگ لغات فارسی به کارزار کردن و جنگیدن در راه حق(معین: ۱۳۵۷) معنا کردهاند.
مقام معظم رهبری نیز که همواره از جهاد و کار و روحیه جهادی صحبت میکنند، در تبیین این کلمه میفرمایند:
جهاد یعنى مبارزه براى یک هدف والا و مقدس (بیانات در دیدار هیأت علمى و کارشناسان جهاد دانشگاهى با ایشان، ۱/ ۴/ ۱۳۸۳).
معیار جهاد همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمه مبارزه وجود دارد…پس جهاد، یعنی مبارزه. در مبارزه دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جد و جهد و تحرکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمیتواند مبارزه کند، در مبارزه باید جد و جهدی وجود داشته باشد… دوم اینکه در مقابلش دشمنی باشد. مبارزه در آنجا که دشمن نیست معنا ندارد. پس، جهاد متقوم بر این دو رکن است…اگر همه اینها در مقابل دشمن خدا و دشمن علی لسانالله و لسان رسوله و اولیائه علیهمالسلام باشد، میشود جهاد فیسبیلالله»(سخنرانی مقام معظم رهبری در شروع درس خارج فقه ۲۰/۶/۱۳۷۳).
بنابراین، چهار عامل مهم در تبیین مفهوم جهاد از دیدگاه اسلام وجود دارد: اول. داشتن هدف والا؛ دوم. تـلاش، کـوشـش و تحمل سختى در راه رسیدن به آن هدف؛ سوم. تلاشی که در مقابل موانع و دشمن و هجوم اوست؛ چهارم. انجام این تلاش فـى سـبـیـل الله و به نیت امـتـثال تکلیف الاهی و کسب رضاى خدا.
۷٫ معناشناسی سبک زندگی منتظرانه
بر اساس تبیین واژگان مورد نظر و بررسی ماهیت سبک زندگی منتظرانه، مشخص گردید، تلاش و جهاد برای زمینهسازی ظهور جزئی از ماهیت آن است. بهجاست به تعریف سبک زندگی منتظرانه بپردازیم که در نوشتههای مهدوی، گاهی از آن به «سبک زندگی زمینهساز» و زمانی نیز «سبک زندگی مهدوی» تعبیر میشود؛ اما قبل از آن برخی از تعاریف بیان شده را ذکر میکنیم:
۷-۱٫ نگاهی به تعریفها درباره سبک زندگی منتظرانه
در سالهای اخیر اقبال اندیشمندان به مقوله مهدویت بیشتر شده و همین امر تولید متونی علمی درباره مفاهیم مرتبط با مهدویت را موجب شده است که از جمله آنها موضوع مورد بحث ما است. برخی نویسندگان ضرورت این توجه را اینگونه توضیح دادهاند:
امروزه در عصر غیبت امام مهدی باید به دنبال الگویی از سبک زندگی شیعی بود که بر باور داشت مسئلۀ انتظار و بازگشت امام مبتنی باشد. شیعه در عصر غیبت با یکی از جدیترین مفاهیم حیات طولانی تاریخ امامت، یعنی مهدویت و غیبت گره خورده است و دو مفهوم مهدویت و غیبت، با مفهوم سوم، یعنی انتظار ارتباط تنگاتنگ دارد؛ بهگونهای که این سه مفهوم سبک فکر و زندگی شیعه را تبیین کرده است. اعتقاد به حقانیت و مشروعیت امام مهدی و انتظار بر شکلگیری جامعه توحیدی، که مبتنی بر حاکمیت ایشان مبتنی است، تنها عامل مشروعیتبخشی به همه جریانهای فکری و اجتماعی در عصر غیبت است و این امر نخستین اصل و مبنای فکری شیعه در ارائه سبک زندگی شیعی است. بنابراین، با استخراج عناصر اصلی ایده مهدویت و پرورش الگوهایی مبتنی بر این اندیشه، میتوان نحوه زیست شیعیان را تعیین کرد و نسلی را پرورش داد که اعتقاد به امامت و مهدویت از مؤلفههای اساسی فکر اوست و نه تنها در شعائر و مناسبات، بلکه در اهداف و آرمانهای خود به سوی امام معصوم توجه و گرایش دارد و جهت زندگی خویش را به سمت انسان کامل معطوف میسازد (موسوی گیلانی، ۱۳۹۲: ش ۲۵).
در همین جهت گفته شده است:
انتظار، گویای رویکرد نظری و عملی شیعیان در دوران غیبت، تا رسیدن به آرمان مهدویت است و لازمه این رویکرد خاص، در پیش گرفتن سبک خاصی از زندگی است که به نوعی خلاصه و عصاره همه ویژگیهای مثبت مطرح شده در آموزههای اسلامی است (شفیعی سروستانی، ۱۳۹۲: ش ۹۷).
بر همین مبنا، برخی، معنای زندگی مهدوی را (نه سبک زندگی مهدوی را که جلوه ظاهری آن است) مورد نظر قرار داده و گفتهاند:
زندگی با حجت حی و حاضر را زندگی مهدوی میگویند. کسی که خود را وقف امام زمان مینماید و همه نیروها و توانها و امکاناتش را در راه امام صرف و خرج میکند، زندگی مهدوی دارد… حیاتی که روش، منش، کنش، نگرش و بینش آن بر اساس آموزههای مهدویت باشد؛ زندگی مطلوب مهدوی است (فؤادیان،۱۳۹۳: ۱۶).
همچنین:
سبک زندگی منتظرانه مبتنی بر باور مذهبی و سنت الاهی، خواستار حرکت و تلاش برای گذر از وضع موجود و قرار گرفتن در وضع مطلوب در جامعه است (خادم شیرازی، ۱۳۹۲، ج ۲: ۱۸۳).
یکی دیگر از نویسندگان، این شیوه زندگی را مورد بررسی بیشتری قرار داده و میگوید:
مقصود از سبک زندگی زمینهساز، مجموعه رفتارهای اجتماعی است که ضمن برآورده کردن نیازهای جاری جامعه منتظران، روایتی عملگرا و فعالانه مبتنی بر تفکر موعودگرایی و مهدوی را برای هویت اجتماعی بر میگزیند (گودرزی، ۱۳۹۳: ش ۳۱).
۷-۲٫ تعریف پیشنهادی از سبک زندگی منتظرانه
بر اساس تبیین واژگان دخیل در سبک زندگی منتظرانه و تعاریف اندیشمندان مختلف در این زمینه، میتوان برای این سبک تعریفی در نظر بگیریم. مؤلف این نوشتار با توجه با مقدماتی که بیان شد معتقد است:
سبک زندگی منتظرانه عبارت است از: مجموعه رفتارهای جهادی برخاسته از اعتقاد به امام حی، حضرت حجت بن الحسن و انتظار دولت او در عصر غیبت که با هدف زمینهسازی حکومت مهدوی بر اساس تعالیم اسلامی با قرائت اهلبیت صورت میگیرد.
در این تعریف چند نکته گنجانده شده است:
اول. با قید «مجموعه رفتارها»، سبک زندگی منتظرانه از آداب منتظران که تک گزارههای هر بخش این سبک است، جدا شده و مجموعه آن با هم در نظر گرفته میشود. همچنین از اخلاق منتظرانه، که به صفات درونی منتظران و البته از ریشههای رفتار منتظرانه ناظر است، جدا میشود.
دوم. با قید «رفتارها» تنها بخش ظاهری و قابل مشاهده زندگی مهدوی و منتظرانه مورد تأکید قرار میگیرد و پرداختن به سایر مؤلفههای زندگی مهدوی و منتظرانه، نظیر معرفت و محبت به امام زمان تنها در حد اشاره و تبیین مطلب خواهد بود.
سوم. قید«جهاد» گویای آن است که نهتنها انتظار از مقوله عمل و تلاش است، بلکه فقط تلاشی که در مقابل دشمن است، شامل میشود؛ نه هرگونه سعی و تلاشی را.
چهارم. گرچه معمولاً سبک زندگی، رفتارهای معطوف به جامعه است؛ علاوه بر رفتارهای مستقیم اجتماعی و معاشرت با افراد، آن دسته از رفتارهای فردی که بهگونهای ظهور و بروز اجتماعی داشته و بر آن مؤثر است، به سبک زندگی منتظرانه وارد میشود؛ زیرا زمینهسازی برای حکومت مهدوی چنین ملازمهای را داراست.
پنجم. عبارت «اعتقاد به امام حی، حضرت حجت بن الحسن …» خاستگاه این شیوه زیستن را گوشزد میکند و صد البته اعتقاد به امام زمان در کنار باور به توحید و نبوت و معاد مطرح میشود.
ششم. آوردن وصف «حی» ناظر به زنده دانستن امام و آوردن اسم (لقب) او، ناظر به اعتقاد به مشخص بودن مهدی موعود است.
هفتم. قید «عصر غیبت» توجه به عنصر زمان در انتخاب این سبک و نیز محدوده زمانی اجرای آن را نشان میدهد.
هشتم. قید «زمینهسازی حکومت مهدوی» جهت و مقصود از جریان افتادن این سبک را نشان میدهد و علاوه بر آن، معیار و محکی است برای ارزیابی سبک زندگی موجود در خانواده و جامعه شیعی.
نهم. قید «بر اساس تعالیم اسلامی با قرائت اهلبیت» اولاً، گویای آن است که انتظار جهادی و زمینهسازی برای حکومت مهدوی فقط با تکیه بر منابع و دستورات اسلامی خواهد بود و ثانیاً، در مسیر بهرهبرداری از قوانین اسلامی فقط به تفسیر اهلبیت پیامبر و ائمه معصومین و علمای ربانی در عصر غیبت، اعتماد خواهد شد و بدینوسیله از سایر مکاتب و مذاهب اسلامی جدا میشود.
مطلب مهمی که بار دیگر بر آن تأکید میکنیم، آن است که اولاً، این سبک زندگی که در واقع شیوه جهادی زیستن است، تنها سبک صحیح و مورد رضایت خدا و ائمه و به ویژه حضرت مهدی برای زندگی موفق است و به قول برخی پژوهشگران:
جهادی زیستن یک شیوه در کنار دهها شیوه رایج نیست؛ اصلاً تنها شیوه مورد پذیرش دین، جهادی زیستن است (کوشکی، ۱۳۹۳: ۷۳).
ثانیاً، علت انتخاب قید«منتظرانه» و نه «مهدوی» برای این سبک زندگی به خاطر دو پهلو بودن و ابهامی است که در اصطلاح سبک زندگی مهدوی وجود دارد؛ زیرا از این اصطلاح میتوان سبک زندگی امام مهدی را اراده کرد و هم سبک زندگی دوستان و پیروان ایشان را. همچنین در فرض دوم معلوم نیست این شیوه زیستن تنها به دوران غیبت امام زمان مربوط است و یا اینکه عصر ظهور را نیز شامل میشود؛ در حالی که این ابهامها با جایگزینی«منتظرانه» بر طرف میشود و این نوع رویکرد در زندگی دقیقاً به شیوه زیست پیروان حضرت مهدی در عصر غیبت ایشان مربوط میشود.
ثالثاً، اضافه کردن قید«زمینهساز» به این سبک زندگی، به دلیل پشتوانه اندک روایی و احادیثی است که با صراحت از خود آن لفظ- و نه معنای آن- نام بردهاند؛ حال آنکه کلیدواژه «انتظار» به وفور در سخنان معصومین یافت میشود و در صورت تبیین درست، حامل معنای زمینهسازی هم میباشد.
۸٫ نسبت سبک زندگی منتظرانه با سبک زندگی اسلامی و نظایر آن
پس از تعریف سبک زندگی منتظرانه-و یا مهدوی- ممکن است این سؤال به ذهن خطور کند که بین سبک منتظرانه یا مهدوی با سبک زندگی اسلامی، علوی، حسینی و نظایر آن چه تفاوتی وجود دارد و از دیگر سو، نسبت سبک زندگی منتظرانه با آنها چیست؟
در پاسخ باید گفت: روشن است که اسلام، قرآن و مکتب شیعه دوازده امامی پشتوانه عظیم سبک زندگی منتظرانه محسوب میشوند؛ کما اینکه در کلام امام سجاد منتظران به شیعیان صادق وصف شدهاند؛ چنانکه ایشان فرمود:
مردم زمان غیبت آن امام که به امامت و ظهور او معتقد هستند، از مردم هر زمانى برترند؛ زیرا خداى تعالى عقل و فهم و معرفتى به آنها عطا فرموده است که غیبت نزد آنان بهمنزله مشاهده است و آنان را در آن زمان همانند مجاهدین پیش روى رسول خدا که با شمشیر به جهاد برخاستهاند قرار داده است، آنان مخلصان حقیقى و شیعیان راستین ما هستند (صدوق،۱۳۹۷، ج۱:۳۲۰).
با عنایت به این نکته، در حقیقت چنین سبک زندگی، تمام رفتارها، همسو و همجهت با رضایت امام زنده و پذیرش ولایت مهدوی، تعیین و تفسیر میشود و البته مقصود از امام، مقام امامتی است که قبل از امامان دوازدهگانه به حضرت ابراهیم و رسول اکرم افاضه شده است. اما در انتخاب این قید، چنانچه ادعای بینالمللی بودن کارکرد این سبک زندگی را داشته باشیم، در صورت انتخاب قید «دینی» و «اسلامی» برای این سبک زندگی، امکان به اشتباه افتادن مخاطب از مقصود ما وجود دارد؛ زیرا همه ادیان الاهی، مثل یهودیت و مسیحیت نیز ادعای سبک زندگی دینی دارند. همچنین همه مذاهب اسلامی غیر شیعی، نظیر حنفی و شافعی مطالب خود را با عنوان سبک زندگی اسلامی طرح میکنند. بنابراین، باید از قیدی استفاده کرد که جامع و مانع باشد.
ممکن است گفته شود میتوان از قید «شیعی» و «ولایی» استفاده کرد؛ اما پاسخ آن است که ما به شیعی بودن جنس سبک زندگی منتظرانه معتقدیم؛ امّا برای کاربردی کردن آموزههای شیعی و ولایی به خاطر کوتاهی شیعیان در اجرای وظایف خود نسبت به امام زمان و حاکمیت او در جامعه که غیبت هزارساله وی شاهد آن است، اصرار بر برجسته کردن واژهای هستیم تا یاد امام زمان را پررنگ کرده و نه تنها حس مسئولیتپذیری شیعیان را بیشتر تحریک کند؛ بلکه جهت و روح حاکم بر فعالیتهای فردی و اجتماع ایشان را که همانا ادای حقوق وی و بهطور خاص زمینهسازی برای برگرداندن حق حاکمیت حضرت مهدی در جامعه جهانی است؛ مشخص کنیم. همین نکته باعث شده است برخی اندیشمندان در تحلیلی چنین اظهار کنند:
تفاوت زندگی سبک زندگی مهدوی با سبک زندگی دینی آن است که دارندگان هر دو سبک دیندار هستند و از امام خود اطاعت میکنند؛ ولی در سبک زندگی مهدوی فرد در کنار ایمان، خود را زمینهساز ظهور امام زمان میداند (جعفری، ۱۳۹۲).
با این توضیح، حتی شبهه فرق سبک زندگی مهدوی با سبک زندگی علوی و حسینی و نظیر آنها بر طرف میشود؛ زیرا ما اولاً به جای قید «مهدوی» از قید «منتظرانه» استفاده کردیم که نکته آن در قبل و نیز در تعریف پیشنهادی ما گوشزد شد و ثانیاً، با پررنگ کردن جایگاه امام زمان و حقوق او مشخص شد که سبک زندگی شیعه در هر دورهای (تا قبل از ظهور) منتظرانه است؛ خواه امام زمان وی در عصری حضرت علی باشد و خواه امام حسین . بنابراین، اگر منظور از سبک زندگی علوی و حسینی آن است که ما از الگوهای منتظران آن دوران برای زمانه خود که امام زمان ما حجت بن الحسن است درس بگیریم و رابطه قلبی و عملی خود را با ایشان با در نظر گرفتن این عصر، مدیریت و تنظیم کنیم، حرفی نیست؛ اما باید بدانیم که توقف در امامان قبل و بیتوجهی قلبی و عملی به وظایف خود در قبال حضرت مهدی که امام زمان و عصر ما هستند شایسته نبوده و قید منتظرانه این غفلت احتمالی را نیز برطرف میکند. توجه به این نکته حتی میتواند کیفیت مراسم بزرگداشت معصومین و بهویژه عزاداری حضرت سیدالشهدا را دگرگون کند.
نتیجهگیری
«سبک زندگی منتظرانه» همان «سبک زندگی دینی و اسلامی» بر مبنای رویه شیعی دوازدهامامی است که برخلاف برداشتهای مختلف و بعضاً عافیت طلبانهای که از این شیوه زندگی شده است، جهاد، مقاومت، حماسه و مفاهیم همسوی دیگری را بر محور ولایت و انتظار فرج ولی خدا و امام دوازدهم در عینیت زندگی با هدف زمینهسازی برای ظهور حضرت مهدی به همراه دارد. این رویکرد مستلزم آن است که با امام حیّ و حاضر تجدید عهد کنیم، خواستههای آن حضرت را که در واقع بر خواستههای خداوند مبتنی است نصب العین زندگی سازیم و برای تحقق آن، مجاهدت کنیم. به این نکته نیز باید توجه کرد که اتخاذ این رویه، مستلزم داشتن هدفی متعالی در زندگی است که محور این هدف، موجودیت و شخصیت حقوقی و حقیقی امام عصر است. در حقیقت سبک زندگی منتظرانه در گیر و دار مجموعهای از رفتارهای جهادی است که پرهیزکاری، ولایتمداری، ظلمستیزی، اعتقاد به حضور امام حی و ناظر، زمینهسازی حاکمیت خدا بر جهان از مهمترین آن به حساب میآیند. این سبک زندگی، انتظار فرج را در سه مقوله «نیت»، «قول» و «عمل» ترسیم میسازد.
حجت الاسلام حسن ملایی
فهرست منابع
قرآن کریم.
۱٫ آنتونی گیدنز (۱۳۷۸). تجدد و تشخص، تهران، نشر نی.
۲٫ ابن ابی زینب، محمد بن ابراهیم(۱۳۹۷ق). الغیبه، تهران، مکتبه صدوق.
۳٫ ابن بابویه، محمد بن علی بن حسین (۱۳۹۷ق). کمالالدین و تمام النعمه، قم، دار الکتب الاسلامیه.
۴٫ ابن مشهدی، محمد بن جعفر (۱۴۱۹ق). المزار الکبیر، قم، دفتر انتشارات اسلامى.
۵٫ بحرانی، سید هاشم (۱۴۱۶ق). البرهان فى تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت.
۶٫ برقی، احمد بن محمد بن خالد (۱۳۷۱). المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه.
۷٫ جعفری، محمد صابر (۱۳۹۲). سبک زندگی مهدوی باید الگوی جامعه شود، سایت خبرگزاری شبستان. ۱۳۹۲/۴/۸.
۸٫ حسن بن شعبه حرانی، (۱۴۰۴ق). تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسین.
۹٫ خادم شیرازی، فاطمه و پورعلی، سعید (۱۳۹۲). آگاهی منتظرانه در سبک زندگی و تربیت زمینهساز. مجموعه مقالات نهمین دکترین مهدویت، قم، موسسه آینده.
۱۰٫ خزاز قمى، على بن محمد (۱۴۰۱ق). کفایه الأثر، قم، انتشارات بیدار.
۱۱٫ خمینی، روح الله، صحیفه امام، (بیتا)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
۱۲٫ دهخدا، علیاکبر (۱۳۷۲). لغتنامه، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.
۱۳٫ راغب اصفهانی، حسین بن محمد (بیتا). المفردات فی غریب القرآن، بیجا، مکتبه رضویه.
۱۴٫ سلیمیان، خدامراد (۱۳۸۸). فرهنگنامه مهدویت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود.
۱۵٫ سید بن طاووس، (۱۴۱۱ق). مهج الدعوات، قم، انتشارات دار الذخائر.
۱۶٫ شریفی، احمد حسین (۱۳۹۱). همیشه بهار(اخلاق و سبک زندگی اسلامی)، قم، دفتر نشر معارف.
۱۷٫ شفیعی سروستانی، ابراهیم (۱۳۹۳). زندگی به سبک مهدوی در گفتوگو با دکتر ابراهیم شفیعی سروستانی (تیر۱۳۹۲). ماهنامه معارف، شماره ۹۷٫
۱۸٫ صافی گلپایگانی، لطف الله (۱۳۹۱). انتظار عامل مقاومت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود.
۱۹٫ طِبرسی، احمد بن على، (۱۴۰۳ق). الاحتجاج، مشهد، نشر مرتضی.
۲۰٫ طبری آملی، محمد بن جریر بن رستم، (۱۴۱۳ق). دلائل الإمامه، قم، مؤسسه البعثه.
۲۱٫ طوسی، محمد بن حسن(۱۴۱۱ق). قم، الغیبه، مؤسسه معارف اسلامی.
۲۲٫ فؤادیان، محمدرضا (۱۳۹۳). زندگی مهدوی، قم، انتشارات عطر عترت.
۲۳٫ قطب الدین راوندی، سعید بن هبه الله (۱۴۰۹ق). الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه الامام المهدی.
۲۴٫ کاویانی، محمد (۱۳۹۱). سبک زندگی و ابزار سنجش آن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
۲۵٫ کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۵). الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه.
۲۶٫ کوشکی، محمد صادق (۱۳۹۳). سبک زندگی به روایت انقلاب اسلامی، تهران، نشر معارف.
۲۷٫ گودرزی، غلامرضا (پاییز ۱۳۹۳). مؤلفههای راهبردی اخلاق و سبک زندگی زمینهساز، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، قم، موسسه آینده روشن. ش ۳۱٫
۲۸٫ محبی، محمد باقر (۱۴۰۴ق). بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء.
۲۹٫ معین، محمد (۱۳۷۵). فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر.
۳۰٫ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
۳۱٫ موسوی گیلانی، سید رضی (بهار۱۳۹۳). چیستی و چرایی سبک زندگی و نسبت آن با دین و مهدویت، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود. قم، موسسه آینده روشن. ش ۲۵٫
۳۲٫ مهدویکنی، محمد سعید (۱۳۸۳). مفهوم سبک زندگی و گستره آن در علوم اجتماعی، تهران، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، ش ۱٫
۳۳٫ نجفی، محمد حسن (۱۳۹۱). جواهر الکلام ، تهران ، موسسه نشر اسلامی.
نرم افزارها
۳۴٫ نرم افزار حدیث ولایت، مجموعه سخنان حضرت آیت الله العظمی خامنهای، مرکز کامپیوتری علوم اسلامی نور.
۳۵٫ نرم افزار مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، تهران، انتشارات صدرا.
انتظار موعود
احسنت
تشکر میکنم از حضورتون در
http://bazigaran-haghighi.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...