سجده تلاوت و سور عزائم

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1392

جهان خلقت تجلّی آیات عظیم و جلیل حق تعالی است ، انسان از دیرباز در مقابل عظمت خالق خود به طور فطری خاضع و خاشع بوده است و سر تعظیم را در مقابل مقام کبریائیش به خاک سائیده است ، هر چند که این گرایش فطری در برهه هایی از زمان در اثر القائات شیطانی و متابعت هواهای نفسانی منحرف گشته و شیطان ، قبله ی فرزندان آدم را با تطمیع امیال آنها ، تغییر داد ولی هنوز هم ، میل به پرستش ربّ و سجده برای اودر نهان بنی آدم است .

سجده های تلاوت بیان آیات عظیمه ای است در سور عزائم. آیاتی با معانی بسیار عمیق و بالا که بار عرفانی زیادی را در خود نهفته دارد ، مگر نه این است که اوج لذت معنوی بنده ، سجده و خضوع و گریه برای پروردگار است ، پس می توان گفت که اوج لذت معنوی هم در سور عزائم و نیز آیات سجده دار آن است.

اما متأسفانه با وجود تأثیرات زیادی که این سوره ها در خودسازی و رشد معنوی دارند مانند خود قرآن کریم که در میان امت اسلامی مهجور است ، در میان سایر سوره ها مجهور مانده اند .

چرا ؟ بسیار دیده شده که حتی حافظان قرآن کریم که قرآن را برای مسابقه و کسب جایزه می خوانند از خواندن این سوره ها خود داری می کنند، حال آنکه سور عزائم را اگر کسی بشناسد و تأثیری را که در زودن بیماری های روح دارد بداند از خواندن آن به خاطر مباحث فقهی و شرعی آن غافل نمی ماند ، البته کل قرآن نور واحد ست و به هیچ وجه نباید از هیچ کجا و هیچ کدام از سوره و آیات آن غافل شد ولی به خاطر مظلومیتی که سور عزائم در میان سایر سوره ها دارند بر آن شدیم تا به مطالعۀ آثار فواید خواندن آنها و نیز فلسفه واجب شدن سجده در آیات سجده دار آن بپردازیم.

آیات سجده دار قرآن کریم 2 دسته اند :

یک دسته آیاتی هستند که سجدۀ مندوبه یا مستحب دارند که سجده در هنگام خواندن آنها مستحب است و دستۀ دیگر آیاتی که سجدۀ واجب دارند که شامل این آیات می شوند:

سورۀ حم آیۀ 15 ، سورۀ فُصلت آیه 38 ، سورۀ نجم آیه 62 ، سورۀ علق آیه 19 .

واژه هایی چون سجده ، تلاوت و عزائم در معناهای متفاوتی به کار رفته اند.

سجده در لغت به معنای نهادن پیشانی بر زمین و در اصطلاح قرآنی به معنای تذلّل و تواضع در برابر خدا برای عبادت است. تلاوت در لغت به معنای از بر خوانی یا قرائت سرسری و در اصطلاح قرآنی به معنای قرائت قرآن همراه تدبر و تأمل ، و واژۀ عزائم ، عزیمت در لغت به معنای عزم و اراده و در اصطلاح قرآنی به معنای دستور و حکم به سجد برای آیات سجده دار و سوره هایی که آیات سجده دار دارند می باشد .

یعنی اگر ما تلاوتمان با تأمل و تدبر باشد سجده ای عاشقانه و عارفانه خواهیم داشت ولی اگر تلاوتمان سرسری و بدون تأمل باشد سجده ای همراه با کرامت و به اصطلاح خودمان « زورکی » خواهیم داشت که تأثیری در رشد ما ندارد .

عزائم جمع عزیمت در لغت به معنای عزم و اراده می باشد و چون در سوره هایی که سجده واجب دارند هنگام خواندن و شنیدن آیات سجده دار باید قصد و اراده سجده کرد و نیز به دلیل این که خداوند متعال سجده بر این آیات را عزم یعنی حکم الزامی نموده است به آنها « عزائم » می گویند .

فلسفه سجده برای این آیات :
1. تعبّد و بندگی
2. اطاعت فرمان حق تعالی ( جل جلاله )
3. دستور سجده در آیات
4. مبارزه با تفکر شرک آلود
5. ذکر عظمت پروردگار در آیات سجده دارد می باشد .

« قرآن مانند سفره ای است که سوره های آن ، غذاهای معنوی متعددی هستند که درون این سفره نهاده شده اند. برای رسیدن به رشد کامل باید از مجموع این غذاهای معنوی به طور یکسان استفاده شود. تأکید بسیاری که روی خواندن بعضی سوره ها شده است نباید ما را محصور در آن سوره ها کند و باعث شود که خود را محروم از سایر سوره ها کنیم. اگر ما به حقیقت « رشد » و « تقرب » را می خواهیم باید تلاوت کلّ قرآن را با همۀ آداب آن و در همۀ ماه های سال داشته باشیم و بدانیم که این (روش) نه تنها برای تکرار نخواهد بود بلکه قدم به قدم ما به پیش خواهد برد و علم و عقل ما را زیاد خواهد کرد. اگر این عادت را برای خود قرار دهیم که با قرآن مأنوس باشیم ، غنای معنوی فراوانی را نصیب خود کرده ایم بسیار آسان و بدون هزینه »

یکی از بیماری های بزرگی که ما با آن روبه رو هستیم بیماری بزرگ « کبر» است که ریشۀ بسیاری از گناهان است و اگر شیطان با آن همه عبادت چند هزار ساله اش و با یک گفتن « انا خیر منه » از مقامش سقوط کرد تکلیف ما معلوم است .

سورۀ مبارک حم ( سجده ) را ه درمان این بیماری را در چند چیز می داند :

اول این که انسلاخ از ما سوی الله و زودن تمام آثار هوای نفساني از قلب که دلیل مؤمن شدن است. درآيه اي که انحصار ایمان را در کسانی می داند که هنگام شنیدن آیات الهی به سجده می افتند و با خوف و طمع پروردگارشان را می خوانند و تکبر نمی ورزند، همانهایی که به هنگام شب پهلوهایشان را از بستر خالی می کنند و به نماز و عبادت عاشقانه می ایستند و از آنچه روزیشان شده نیز انفاق می کنند. اگر دقت ویژه ای به این آیات کنیم متوجه می شویم که رمز تقرب به بارگاه حق جدا شدن از تمام وابستگی ها ( حتی وابستگی به خود ) است و علّت تکبر نیز همان وابستگی به تن و امیال نفسانی است آری ! اگر ما هیچ گونه وابستگی نداشته باشیم و یک سر توجّه و اشتیاقمان به ذات باری تعالی باشد دیگر چه جای تکبر و خود پسندی است؟

اما معنای خوابیدن و بیدار شدن یعنی داشته باش ولی وابسته نباش.

بارها شده از خود پرسیده ایم که چرا ما در زندگی ایناندازه مشکل داریم؟چرا کسانی با وجود این که به ظاهر مؤمن و مسلمان هم هستند مشکلاتشان خیلي از ما کمتر است؟ و زندگی توأم با رفاه دارند ؟ و هر چه بخواهند برایشان فراهم است ؟ و این که چرا سهم ما از زندگی به قول معروف « نان جو آلوده در خون » است ؟

سورۀ علق به این سؤال پاسخ می دهد با این آیات کریمه :

«كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيطْغَى* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى (العلق6/7) »

انسان طغیان می کند اگرخود را بی نیاز ببیند. اگر این آیات را با آیات دیگری که در قرآن است تفسیر کنیم متوجه می شویم که رمز آن تضرع است. این کلمه اگر در زندگی ما نباشد و حتّی اگر کمرنگ باشد از « احسن تقویم » به سوی « اسفل السافلین » سقوط می کنیم. حتی اگر به ظاهر وضعمان خیلی خوب باشد و جزء مؤمنین محسوب شویم. ولی خداوند از آنجا که ما را بسیار درست می دارد نمی خواهد که ما مؤمن توخالی باشیم و به اصطلاح قرآنی « اخلد الی الارض اعراف » کردیم بلکه او می خواهد ما را رشد دهد تا در سرای ابدی زندگی شیرین تر و دلپذیرتری داشته باشیم. ممکن است که ما در این دنیا علّت این سختی ها را متوجه نباشیم ولی قطعاً روزی خواهیم دانست و پروردگار خود را به خاطر این سختی ها سپاس بسیار خواهیم گفت.

این جا است که خداوند در سوره مبارک فصلت رمز پیروزی را در صبر و استقامت در راه حق معرفی می کند

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ(فصلت /30)

به يقين کساني که گفتند:

«پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مي‌شوند که: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتي که به شما وعده داده شده است!
به امید این که رضایت خداوند شامل حال همۀ ما گردد و جزء بندگان واقعی او محسوب شویم .

« والعاقبة للمتیقین »

طلبه آزاده رحيمي

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: حوزه علمیه الزهراس شیراز [عضو] 
5 stars

عیدتان مبارک
به خونه ی ما هم سری بزنید
مطلب جالب و پر باری بود تشکر
التماس دعا


الحاقیات:
  • BeautyFlowers_Persian-Star.org_49.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1392/07/29 @ 10:30
نظر از: صالحی [عضو] 
صالحی
5 stars

ای گوهر بحر آفرینش

وی چشم و چراغ اهل بینش

همنام علی مرتضایی

سرتا به قدم خدانمائی

امروز که دل قرین شادیست

میلاد تو ای امام هادی است

میلاد تو برهمه مبارک

بر مهدی فاطمه مبارک
مطلب زیبا وآموزنده ای بود-موفق باشید به وبلاگ ما هم سر بزنید

1392/07/29 @ 10:08


فرم در حال بارگذاری ...

جای شما خالیست "آقا !!!

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1392

آقای من

آنقدر جای شما خالیست!

که هیچ گزینه ای آنرا پر نمی کند

حتی تمام موارد


آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: حوزه علمیه الزهراس شیراز [عضو] 
5 stars

زیبا بود
عیدتان مبارک
به خونه ی ما هم سری بزنید
منتظریم


الحاقیات:
  • BeautyFlowers_Persian-Star.org_49.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1392/07/29 @ 10:21
نظر از: صالحی [عضو] 
صالحی

ای گوهر بحر آفرینش

وی چشم و چراغ اهل بینش

همنام علی مرتضایی

سرتا به قدم خدانمائی

امروز که دل قرین شادیست

میلاد تو ای امام هادی است

میلاد تو برهمه مبارک

بر مهدی فاطمه مبارک
مطلب زیبایی بود موفق باشید-به امید فرج هرچه زودتر آقا ومولایمان امام زمان (ارواحنا له الفداء)

1392/07/29 @ 10:10


فرم در حال بارگذاری ...

معرفی نرم افزار "قاموس النور 2"

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1392

معرفی نرم‌افزار «قاموس‌ النور 2»

نرم‌افزار قاموس‌ النور ۲، فرهنگ جامع زبان عربی است كه به همت مركز تحقيقات كامپيوتر علوم اسلامی توليد شده است


به گزارش خبرگزاری بين‌المللی قرآن(ايكنا)، نرم‌افزار قاموس‌النور 2، حاوی متن كامل ۴۰ عنوان كتاب لغت در ۲۱۴ جلد به زبان عربی و فارسی در زمينه معجم موضوعی، معجم لفظی، معجم قرآنی، معجم روايی، معجم فلسفی، معجم فقهی، معجم طبی، معجم جغرافيا و كتاب‌شناسی معاجم منتشر شد.

اين نرم‌افزار دارای قابليت امكان پژوهش در لغات برنامه از طريق ريشه يا مشتق كلمات با قابليت محدود كردن موضوع به آيه، حديث، شعر،‌ مترادف، مَثَل، مجاز و معرب، دسترسی به آيات موجود در كتب برنامه به همراه امكان جستجو، ساده‌سازی محيط جستجو(ارائه جستجوی همزمان تركيبی، الگو و ريشه) و ذخيره دامنه‌های تعريف‌شده از سوی كاربر در محيط نمايش، جستجو و آيات در كتب است.

اين نرم‌افزار برای عموم اشخاص و پژوهشگران زبان و ادبيات عربی و فارسی منتشر و قابل بهره‌برداری است. همچنين برای سيستم‌عامل مورد نياز ويندوز XP، Vista يا Seven است. كاربران برای اطمينان از اصالت اثر، سريال هولوگرام را به شماره ۳۰۰۰۶۸۰۴ پيامك كنيد.
برای مشاهده نرم‌افزار اينجا را كليك كنيد!


فرم در حال بارگذاری ...

مسابقه وبلاگ نویسی "قربان تا غدیر"برگزار می شود

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1392

برگزاری مسابقه وبلاگ‌نويسی قربان تا غدير

مسابقه وبلاگ‌نويسی قربان تا غدير به مناسبت ايام ولايت و امامت به همت وبگاه راسخون برگزار می‌شود.


به گزارش خبرگزاری بين‌المللی قرآن(ايكنا)، مسابقه وبلاگ‌نويسی قربان تا غدير به مناسبت ايام ولايت و امامت با محورهايی همچون عيد سعيد قربان، آيات و احاديث، اسناد و …، عيد سعيد غدير خم، اسناد تاريخی، خلافت امام علی(ع)، خطابه غدير و … و آيات و روايات، اعمال، عكس، پوستر و … در مورد اين اعياد فرخنده برگزار می‌شود.

عوامل مؤثر در امتيازدهی وبلاگ‌ها شامل نوع پست (تأليفی، مقاله، تصوير و …)، تعداد پست‌ها، تبادل لينك با وبلاگ‌های ديگر، زيبايی بصری وبلاگ (تصاوير، رنگ‌بندی، چينش متون، طراحی قالب و …)، ميزان بازديد و نظرات وبلاگ و امكانات جانبی مناسب و كم حجم است.

مطالب بايد در وبلاگ‌های راسخون ايجاد شوند و در چهارچوب موضوعات مسابقه باشد. همچنين چنانچه كاربر وبلاگی در رابطه با موضوعات مسابقه دارد، می‌تواند با همان وبلاگ شركت كند و گرنه بايد وبلاگ جديدی در راسخون ايجاد كند.

پست‌های اختصاصی و تأليفی امتياز ويژه‌ای دارند، ذكر اين موضوع در پايان پست الزامی است. همچنين سابقه كاربر در وبلاگ‌نويسی ملاك نيست، اما شركت‌كنندگان بايد با اصول اوليه وبلاگ‌نويسی آشنايی داشته باشند.

اين مسابقه وبلاگ‌نويسی از 24 مهرماه به مدت 10 روز آغاز شده است و تا سوم آبان‌ماه ادامه دارد.
برای شركت در مسابقه وبلاگ‌‌نويسی اينجا را كليك كنيد!

نظر از: حسن فاطمی فرد [بازدید کننده]
حسن فاطمی فرد

سلام

1392/08/06 @ 23:13
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام علیکم خواهران گلم. خدا قوت و عیدتون مبارک.اجر تمام زحماتی که در این وبلاگ زیبا می کشید با مولای خوبان آقا امیر المومنین علی علیه السلام.


الحاقیات:
  • a.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1392/08/02 @ 22:33


فرم در حال بارگذاری ...

نرم افزار چند رسانه ای "غدیرنامه 2" منتشر شد

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مهر, 1392



در آستانه فرا رسيدن عيد سعيد غدير؛
نرم‌افزار چندرسانه‌ای «غديرنامه 2» عرضه شد

با فرارسيدن عيد سعيد غدير خم در راستای ترويج فرهنگ اهل بيت(ع) نرم‌افزار چندرسانه‌ای غديرنامه توليد شد.

به گزارش خبرگزاری بين‌المللی قرآن(ايكنا)، نرم‌افزار چندرسانه‌ای غديرنامه، روايتی متفاوت از واقعه غدير با ارائه نو و جذاب است كه به حواشی غدير و وقايع آن می‌پردازد.

غديرنامه محصولی متفاوت برای مخاطبان امروزی است كه با استفاده از اينفوگرافيك، تصويرسازی و نمايشنامه، ارائه شده است.

از ويژگی‌های اين نرم‌افزار، كوچك‌سازی كتب مرجع با ارائه جديد و نو و استفاده از كارشناسان و غديرشناسان (رجبی‌دوانی و حجت‌الاسلام انصاری) است. از ديگر ويژگی‌های اين نرم‌افزار ارائه نقشه جغرافيايی و شرح وقايع مسير كاروان از مدينه تا مكه است.



نقشه موضوعی خطبه غدير را می‌توان نقاط قوت نرم‌افزار غديرنامه برشمرد. همچنين اصول سبك زندگی براساس خطبه غدير بررسی و تحليل شده و برای مسلمان امروزی به صورتی خلاقانه ارائه شده است.

پاسخگويی به شبهات غدير، نقش منافقين و شيطان و بررسی غدير در قرآن و بيان اهل بيت از بخش‌های ديگر اين نرم‌افزار است. در نرم‌افزار غديرنامه، بخش‌های مناسب برای كودكان نيز قرار گرفته است. علاقه‌مندان برای تهيه اين محصول به سايت monasebat.com مراجعه يا با شماره 66430303 تماس بگيرند.


فرم در حال بارگذاری ...

پاكيزه‌ترين روز خدا

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مهر, 1392

ايام گرچه همه از حي قدير است
پاكيزه‌ترين روز خدا روز غدير است


غدير زلال حقيقت هميشه جاري است،

شيعه براي غدير و غدير هم همه‌چيز شيعه مي‌باشد.

شيعه ماهيت وجودي خود را معناي غدير پيدا مي‌كند و با غدير شيعه و تشيع معنا خواهد گرفت.

اين بزرگ عيد شيعيان، خود عامل اصلي ايثارگريها، فدا شدنهآ، شهادت‌ها، سربردار شدنها و عاشوراهاي مكرر است و با‌ آن عاشورا تكامل يافت و عاشورائيان هميشه تاريخ در تدائم اسلام ناب محمدي صل الله عليه و آله و سلم و خط ولايت با غدير قدم برداشت، و در صحنه ايام خود را نمايان كرد تا ببيند رشيدان رام ولايت تا چه حد توانسته‌اند سربرآورد. و قدم در بهار زيباي شيعيان گذاشته و تخت ولايت و امامت را دوباره چگونه تا فراسوي شهادت حمل نمايند.

با غدير است که شيعه سر برداشته و با نام علي عليه السلام عزت و شرافت مي يابدو حق علي عليه السلام چيزي است که شايد شيعه به هيچ طريقي به جا نياورده است ، چون گويند حق علي عليه السلام را فقط همسر بزرگوارش فاطمه الزهرا سلام الله عليها و فرزندان با کرامتش بجا آوردند .

موضوع اين است که طلبه اي که در راه فرزند عزيز فاطمه سلام الله عليها و علي عليه السلام قدم بر مي دارد تا چه حد توانسته علي را بشناسد و حق ولايت را به ولايت مداران امت بشناساند.

ما نيز از ره پويان باب الغدير از خداوند مسئلت داريم تا با قلمي قاصر در وصف او بکوشيم تا شايد مورد عنايت قرار گرفته و با نظر حقانيت علي عليه السلام هر چه بيشتر در اين راه کوشا باشيم.

طلبه رقیه رحیمی

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طلبه زینبیه [عضو] 
5 stars

سلام خداقوت دوست خوبم یا علی گفتیم وعشق آغاز شد. عید عاشقان بر شما مبارک باد.
یا علی


الحاقیات:
  • 47.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1392/08/01 @ 22:07
نظر از: صدرارحامی [عضو] 

با سلام واحترام

در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول /رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر
سرآغاز امامت و ولایت برشما مبارک باد . . .

1392/08/01 @ 20:03
نظر از: پیشنمازی [عضو] 

( من کنت مولا فهذا علی مولا )

حلول عید ولایت و امامت را که به شکرانه ی تکمیل دین و تتمیم نعمت همگان با عرشیان و فرشیان است ، محضر شماپیشاپیش تبریک و تهنیت عرض می نمایم
.
ما نیز به روز هستیم.
منتظر حضورتان.
یاحق

1392/07/30 @ 10:35
نظر از: صدرارحامی [عضو] 
5 stars

با سلام واحترام

سر كار خانم رقیه رحیمی قلم زيبايي داريد موفق و سربلند باشيد.
التماس دعا

1392/07/30 @ 10:20
نظر از: مظلومی [عضو] 
مظلومی

«مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ(الله) رَبِّکُمْ، فَإِنَّ الله عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإِلاهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُهُ الُْمخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلی وَلِیُّکُمْ وَ إِمامُکُمْ بِأَمْرِالله رَبِّکُمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ فی ذُرِّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ إِلی یَوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسولَهُ؛ هان مردمان! آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام. پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛ چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛ و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید. و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.»(برگرفته از خطبه غدير)
پيشاپيش عيد کمال دين.سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصايت و ولايت امير المومنين عليه السلام بر شيعيان وپيروان ولايت خجسته باد.

1392/07/29 @ 12:58
نظر از: یادگاری [عضو] 

سلام علیکم!من هم از دوست بزرگوارم خانم رحیمی به خاطر این مطلب زیباممنونم. ان شاءالله همیشه در سایه مولا علی علیه السلام در راه تبلیغ دین موفق و پیروز باشند.لحظه به لحظه زندگیتان سر شار از یاد خالق زیبایی ها.عیدتان هم مبارک


الحاقیات:
  • 97.gif -   ضمیمه یافت نشد!
1392/07/28 @ 22:56


فرم در حال بارگذاری ...

رقم زدن سرنوشت امت

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1392

تنها راه معقولي كه با اوضاع زمان پيامبر جامعه اسلامي و وضع دعوت اسلام و دعوتگران و رفتار حضرت پيامبر سازگار مي‌باشد، آماده كردن و نصب رهبر است به اين معني كه حضرت پيامبر صل الله علیه و آله و سلم براي آيندة دعوت اسلامي و بعد از رحلتشان موضعي مثبت اتخاذ نمايد و به دستور خداوند متعال فردي را انتخاب كند كه از اعماق وجود، ذوب در اسلام شده باشد.

آري حضرت پيامبر بايستي چنين فردي را بر گزيند و آماده كند و به او اسرار رهبري و امامت را بياموزد تا مرجعيت فكري و زعامت سياسي حكومت اسلامي در او تبلور يابد و بتواند بعد از پيامبر اسلام صل الله علیه و آله و سلم با پشتيباني تودة آگاه متشكل از مهاجرين و انصار، رهبري سياسي و عقيدتي امت را ادامه بخشيده، به تدريج آن را به سطحي كه شايستگي تحمل مسؤليت‌هاي رهبري را داشته باشد نزديك گرداند.

چنين است كه فقط اين راه تضمين كنندة سلامت آيندة دعوت اسلامي و صيانت حكومت اسلامي در روند تكاملي‌اش مي‌باشد و لذا پيامبر گرامي اسلام اين راه را برگزيد و رمز بقاي اسلام تاكنون در همين انتخاب نهفته است.

بنابراين آنچه به طور متواتر نقل شده كه حضرت رسول اكرم به طور خاص يكي از اصحاب را براي رسالت آماده مي‌كرد و از نظر فكري آگاهي مي‌بخشيد تا او را براي مرجعيت و رهبريت فكري و سياسي آينده آماده كند و حتي آيندة دعوت اسلامي و زعامت فكري و سياسي امت را رسماً به او سپرد، نشانگر اين حقيقت است كه حضرت پيامبر براي تضمين آينده اسلام، اين راه را پيمود و مقتضاي طبيعت امور همين بود.

فردي كه در زمان حضرت پيامبر براي به دست گرفتن زمام امور فكري و سياسي امت و دعوت اسلامي انتخاب شده بود، جز علي‌بن ابي‌طالب نبود؛ يعني همان كسي كه تمام وجودش ذوب در اسلام شده و اولين فردي بود كه مسلمان شد و نخستين كسي بود كه در طول مبارزات سخت عليه دشمنان اسلام، در راه اسلام مجاهدت استواري كرد او كسي بود كه تمام وجودش همراه با رسول الله بود، همو كه چشمانش را در دامان پيامبر باز كرد و تحت سرپرستي او پرورش يافت و چنان فرصتي براي آميختگي و همراهي با پيامبر براي او پيش آمد كه هيچ فرد ديگري چنين سعادتي نصيبش نشد.

شواهد فرواني از زندگاني حضرت پيامبر و حضرت علي در دست است كه به نمونه‌هايي از آن اشاره مي‌كنيم.

حاكم در مستدرك به اسناد خود از ابي اسحاق نقل مي‌كند، «از قاسم بن عباس بن مطلب پرسيدم:

چگونه علي وارث رسول الله شد؟ قاسم بن عباس در جواب گفت:

زيرا علي اولين كسي بود كه به پيامبر پيوست و بيش از همه با او آميختگي داشت.»

در حليه‌الاوليا از ابن عباس نقل شده است:

«سخن ما اين بود كه حضرت پيامبر هفتاد سفارش براي علي كرد كه نسبت به هيچ كس چنين سفارش‌هايي را سراغ نداريم.»

اين شواهد و اسناد بسيار ديگر حاكي ازآماده‌سازي خاص مكتبي حضرت پيامبر(ص) به علي (ع) در جهت آموزش و پرورش او درسطح رهبري آيندة دعوت اسلامي است. اما چنان كه شواهد متعددي وجود دارد كه رسول اكرم به طور خاصي حضرت علي را براي ادامة رهبري دعوت اسلامي پس از خود آماده مي‌كرد، شواهد بيشتري در دست است بر اين كه حضرت پيامبر، اين برنامه‌ريزي و هدف را به مردم اعلام كرد و زعامت فكري و سياسي امت اسلامي را رسماً به امام علي سپرد، كه حديث دار، ثقلين، منزلت، غدير وده‌ها حديث نبوي ديگر از جملة اين شواهد است.

اين چنين بود كه تشيع در چارچوب دعوت اسلامي، نمودار دراين برنامة راهبردي به دست پيامبر اكرم و به امر خدا براي حفظ آيندة اسلام به وجود آمد.

بنابراين پيدايش تشيع نه به مثابة رويدادي ناگهاني و بر اثر يك سلسله حوادث و اتفاقات سياسي، بلكه به عنوان مولود ضروري طبيعت شكل‌گيري دعوت اسلامي و نيازمندي‌ها و وضعيت اوليه‌اش كه پيدايش آن را از دامن اسلام ايجاب مي‌كرد مي‌باشد. به عبارت ديگر:

بر اولين رهبر امت اسلامي لازم بود دومين رهبر امت را به نحو شايسته‌اي تربيت كند، تا توسط او و جانشينانش تكامل انقلابي جامعة اسلامي ادامه يافته، هر چه بيشتر به كمال انقلابي‌اش در جهت ريشه كن كردن زنگار‌هاي جاهلي گذشته و بنياد امتي جديد براساس مقتضيات دعوت اسلامي و مسئوليت‌هاي آن نزديك شود.

منبع: بر آمدن شيعه و تشيع، به نقل آيت‌الله العظمي شهيد محمد باقر صدر.
ترجمه: مهدي زنديه

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: alzahra-mo [عضو] 
5 stars

عیدتان مبارک


الحاقیات:
  • Tulips.jpg -   ضمیمه یافت نشد!
1392/07/28 @ 11:29


فرم در حال بارگذاری ...

روز نوشتن دعاي صباح +دانلود متن و صوت

نوشته شده توسطرحیمی 25ام مهر, 1392

روز نوشتن دعای صباح توسط اميرالمومنين(علیه السلام) به دستور پيامبر(صلی اله علیه و آله)

در این روز امیرالمؤمنین علیه السلام به تعلیم پیامبر صلی الله علیه واله دعای شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند(بحار الانوار : ج 91 ص 247 .)

 

 

فرهمند 00:15:07 2.59 MB دانلود  
باسم الکربلائی 00:11:51 2.03 MB دانلود  
شیخ حسین الاکرف 00:19:44 3.38 MB دانلود  
ابوذر الحلواجی 00:13:29 3.85 MB دانلود  
میثم کاظم 00:16:33 2.84 MB دانلود  
شیخ فاضل المالکی 00:09:46 1.67 MB دانلود  
سيد وليد المزیدی 00:02:33 450 KB دانلود  

 
به نام خداى بخشاینده مهربان

 اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ
خدایا اى کسى که بیرون کشید زبان صبحدم را به بیان تابناک آن و پراکنده ساخت پاره هاى شب

 الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ
تاریک را با آن توده هاى سیاه سرگردانى که داشت و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ه

 تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ

 و گردشهاى زیبایش و پرتو افکن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد بر خودش

 بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَهِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَهِ کَیْفِیّاتِهِ یا

 به خودش و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى

 مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما

 کسى که نزدیک است به گمانهایى که (درباره او) بر دل خطور کند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را

 کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى

 شود پیش از شدنش اى کسى که مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها

 اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ کَفَّ اَکُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ

 و بخششهاى بیدریغش که به من ارزانى داشته بیدارم کرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدر

...

 وَ سُلْطانِهِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّلیلِ اِلَیْکَ فِى اللَّیْلِ الاْلْیَلِ وَ الْماسِکِ

="rtl" style="text-align: justify;"> و سلطنت خویش از من بازداشته درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسیار تار (جاهلیت ) و آن کس که در

 مِنْ اَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَهِ

 میان اسباب و وسائل تو بلندترین ریسمان شرف را گرفت و آن کس که حسب پاک و خالصش بر بلندترین

 الْکاهِلِ الاْعْبَلِ وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحالیفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ

 شانه هاى مردان عالم قرار داشت و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاهها در آن زمان پیشین

 وَ عَلى الِهِ الاْخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الاْبْرارِ وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاریعَ

 و بر خاندان نیکوکار برگزیده خوش کردارش و بگشا براى ما خدایا لنگه هاى در

الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحْمَهِ وَ الْفَلاحِ وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ

 

بامدادان را به کلیدهاى رحمت و رستگارى و بپوشانم خدایا از بهترین خلعتهاى

 

الْهِدایَهِ وَالصَّلاحِ وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فى شِرْبِ جَنانى

 

هدایت و شایستگى و بجوشان خدایا به عظمت خویش در جویبار دلم

 

یَنابیعَ الخُشُوعِ وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ

 

چشمه هاى خشوع و جارى ساز خدایا براى هیبتت از گونه هایم مشکهاى اشک

 

وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّهِ الْقُنُوعِ اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى

 

و ادب کن خدایا سبک مغزى و تندخویى مرا به مهارهاى قناعت (یا خوارى در سؤ ال ) خدایا اگر در ابتد

 

الرَّحْمَهُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ فَمَنِ السّالِکُ بى اِلَیْکَ فى واضِحِ

 

رحمت تو از روى حسن توفیق به سراغ من نمى آمد پس چه کسى بود که مرا در این

 

الطَّریقِ وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُکَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى فَمَنِ الْمُقیلُ

 

راه روشن بسویت آرد و اگر حلم و بردبارى تو مرا بدست آرزو و میل سرکش سپارد پس چه کسى

 

عَثَراتى مِنْ کَبَواهِ الْهَوى وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُکَ عِنْدَ مُحارَبَهِ النَّفْسِ

 

لغزشهاى مرا از زمین خوردنهاى هوا و هوس نادیده بگیرد و اگر در هنگام جنگ با نفس

 

وَالشَّیْطانِ فَقَدْ وَکَلَنى خِذْلانُکَ اِلى حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ اِلهى

 

و شیطان یارى تو نباشد مسلماً همان یارى نکردنت مرا بدست رنج و حرمان سپارد خدایا

 

اَتَرانى مآ اَتَیْتُکَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الاْمالِ اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِکَ اِلاّ

 

تو بخوبى مرا مى بینى که نزدت نیامدم جز از راه آرزوها (و آنها بود که مرا به درگاهت آورد) یا شده که بسر رشته هاى فضل

 

حینَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ فَبِئْسَ الْمَطِیَّهُ الَّتِى امْتَطَتْ

 

و کرمت چنگ زنم جز وقتى که گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد پس چه بد مرکبى است این مرکب

 

نَفْسى مِنْ هَواها فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها وَ تَبّاً لَها

 

هوا و هوس که نفس من بر آن سوار شده پس واى بر این نفس که گمانهاى باطل و آرزوهاى بیجایش در نزد او جلوه کرد و

 

لِجُرْاَتِها عَلى سَیِّدِها وَ مَوْلاها اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ

 

نابود باد که بر آقا و مولاى خویش دلیرى کرد خدایا من در رحمتت را بدست امیدم

 

رَجاَّئى وَ هَرَبْتُ اِلَیْکَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ

 

کوبیدم و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى بسوى تو گریختم و بند کردم بسر رشته هاى

 

حِبالِکَ اَنامِلَ وَ لاَّئى فَاْصْفَحِ اللّهُمَّ عَمّا کُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى

 

کرمت انگشتان دوستى ام را پس درگذر خدایا از جرمهایى که من از روى لغزش

 

وَ خَطاَّئى وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَهِ [رِدآئى ] فَاِنَّکَ سَیِّدى وَمَوْلاىَ

 

و خطا کردم و نگاهم دار از حمله بیماریم (که دچار گشته ام ) زیرا که تویى آقا و مولایم

 

وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى وَ اَنْتَ غایَهُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى

 

و تکیه گاه و امیدم و تویى منتهاى خواسته و آرمانم در دنیا

 

وَ مَثْواىَ اِلهى کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکیناً الْتَجَاءَ اِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً

 

و عقبایم خدایا چگونه برانى از درگاهت بیچاره اى را که در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده

 

اَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِکَ ساعِیاً اَمْ کَیْفَ تَرُدُّ

 

یا چگونه نومید سازى راه جویى را که شتابان آهنگ حضرت تو را کرده یا چگونه بازگردانى

 

ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِیاضِکَ شارِباً کَلاّ وَ حِیاضُکَ مُتْرَعَهٌ فى ضَنْکِ

 

تشنه اى را که براى نوشیدن (آب ) بر سر حوضهاى تو آمده نه هرگز چنین نخواهى کرد با اینکه حوضهاى (پرفیضت )

 

الْمُحُولِ وَ بابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ وَ اَنْتَ غایَهُ الْمَسْئُولِ

 

در سخت ترین خشکسالیها لبریز است و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است و تویى انتهاى خواسته

 

وَ نِهایَهُ الْمَاْمُولِ اِلهى هذِهِ اَزِمَّهُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِکَ

 

(خواستاران ) و منتهاى آرزوى (آرزومندان ) خدایا این مهارهاى نفس من است که به پاى بند مشیت تو آنها را بستم

 

وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِکَ وَ رَحْمَتِکَ وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّهُ

 

و این است بارهاى سنگین گناهانم که به امید عفو و رحمتت بر زمین نهادم و این است هوسهاى گمراه کننده ام

 

وَکَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِکَ وَ رَاْفَتِکَ فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلا

 

که به آستان لطف و مهرت سپردم پس اى خدا این بامداد مرا چنان مقرر کن

 

عَلَىَّ بِضِیاَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَهِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا وَ مَساَّئى جُنَّهً مِنْ

 

که با انوار هدایت و سلامت در دین و دنیا بر من فرود آید و شامم را سپرى از

 

کَیْدِ الْعِدى وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوى اِنَّکَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ

 

نیرنگ خطرناک دشمنان و پناهگاهى از پرتگاههاى هوا و هوس قرار ده که تو بر هر چه بخواهى

 

تُؤتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ

 

توانایى ملک و سلطنت را به هر که خواهى مى دهى و از هرکه خواهى برگیرى و عزت دهى هر که را خواهى

 

وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَیْلَ

 

و خوار کنى هر که را خواهى همه خوبیها بدست تو است و تو بر هر چیز توانایى شب را

 

فى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ

 

در روز فرو برى و روز را در شب درآورى زنده را از مرده بیرون آورى و مرده را

 

وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ لا اِلهَ اِلاّ

 

از زنده برون آرى و به هر که خواهى بى حساب روزى دهى معبودى جز تو نیست

 

اَنْتَ سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلا یَخافُکَ

 

منزهى تو خدایا و حمد تو را گویم کیست که قدر تو را بشناسد و از تو نترسد

 

وَ مَن ذا یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُکَ اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ وَ فَلَقْتَ

 

و کیست که بداند تو کیستى و از تو نهراسد تو با قدرت خویش جداها را با هم جمع کردى

 

بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ وَاَنَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ وَاَنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ

 

و به لطف خویش سپیده دم را شکافتى و بکرم خود تاریکیهاى شدید شب را روشن کردى و روان کردى آبهاى شیرین و

 

الصُّمِّ الصَّیاخیدِ عَذْباً وَاُجاجاً وَاَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً

 

شور را از دل سنگهاى سخت و محکم و فرو ریختى از ابرهاى فشرده آبى ریزان و فراوان ،

 

وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِیَّهِ سِراجاً وَهّاجاً مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ

 

و قرار دادى خورشید و ماه را براى مردمان چراغى فروزان بدون آنکه در آنچه بدان آغاز کردى (در آفرینش ) دچار

 

فیمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ لُغُوباً وَ لا عِلاجاً فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ وَ قَهَرَ

 

خستگى و تعب گردى یا به چاره جویى محتاج شوى اى آنکه در عزت و بقاء یگانه است و بندگانش را بوسیله

 

عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنَّاءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَْتْقِیآءِ

 

مرگ و نابودى مقهور خویش کرده درود فرست بر محمد و خاندان پرهیزکارش

 

وَاسْمَعْ نِدآئى وَاسْتَجِبْ دُعآئى وَ حَقِّقْ بِفَضْلِکَ اَمَلى وَ رَجآئى یا خَیْرَ مَنْ

 

و فریاد مرا بشنو و دعایم را به اجابت مقرون ساز و به فضل خویش آرزو و امید مرا تثبیت کن اى بهترین کسى که

 

دُعِىَ لِکَشْفِ الضُّرِّ وَالْمَاْمُولِ لِکُلِّ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ بِکَ اَنْزَلْتُ حاجَتى

 

خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى و آرزو شده اى براى هر سختى و آسانى فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت

 

فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِکَ خاَّئِباً یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ

 

پس مرا از عطایاى عالى (و سنگین قیمت ) خود ناامید باز مگردان اى کریم اى کریم اى کریم

 

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ

 

به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریدگانش محمد و آل او همگى
پس به سجده برود و بگوید:

 

اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ

 

خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب

 

وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى کَثیرٌ

 

و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چیره است و طاعتم اندک و گناهانم بسیار است

 

وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ

 

و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چیست اى پرده پوش عیبها و اى داناى

 

الْغُیُوبِ وَ یا کاشِفَ الْکُرُوبِ اِغْفِرْ ذُنُوبى کُلَّها بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

 

نادیدنیها و اى برطرف کننده اندوهها بیامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل

 

یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

 

اى آمرزش پیشه اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده به رحمتت اى مهربانترین مهربانان


فرم در حال بارگذاری ...

جاری عرفه

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مهر, 1392

ای حسین!

تو در این دشت، چه خواندی که هنوز

سنگ های «جبل الرّحمه» از گریه تو نالانند؟

در دعای عرفه،

تو چه گفتی، تو چه خواندی که هنوز

تب عرفان تو در پهنه این دشت به جاست؟

* * *

ما نه تنها در مکتب حماسه و شهادت طلبی و جهاد، شاگرد عاشورا و درس آموز حسین بن علی(ع) هستیم، در نیایش و عرفان و معنویت و انس با خدا هم،از روح عرفانی اباعبداللّه (ع) بهره می بریم و سایه معنوی او بر سراسر کشورمان و امت اسلامی افکنده است.

دعای عرفه امام حسین(ع)، یکی از میراث های علمی و معنوی آن حضرت است.

گرایش به معنویات در جامعه ما نیز، از جمله در «روز عرفه» به اوج می رسد و دلدادگی و شوق مردم را نسبت به دعا و نیایش نشان می دهد.

در این نوشته، می کوشیم نگاهی هر چند گذرا، به مضامین بلند این نیایش حسینی داشته باشیم.

گرچه دریا را نمی توان در انگشتانه گنجاند و مضامین بلند و عمیق دعای آن حضرت در روز عرفه را نمی توان در چند سطر تبیین کرد، لیکن آشنایی اجمالی با آن مفاهیم ژرف و عاشقانه و عرفانی که از زبان سرور عارفان شهید، در سرزمین عرفات جاری شده و به یادگار مانده است، برای دعاکننده و زمزمه گر این نیایش مفید است.

* * *

روز عرفه، روز رحمت عام الهی است،دعای در این روز نیز، زمینه ساز تجلّی مغفرت و آمرزش خدا نسبت به بندگان است.

در این روز معنوی و مقدس، دل هایی که از شوق و خشیت می لرزد و چشم هایی که از باران اشک خیس می شود و بغض هایی که در گلو می ترکد و شانه هایی که در اثر هق هق گریه لرزان می شود، همه دوست داشتنی است.

دست هایی که به نشانه حاجت و نیاز به آستان الهی گشوده می شود، نازل کننده رحمت واسعه خداست.

در دعای عرفه، ابتدا اوصاف پروردگار مطرح می شود و نعمت های گوناگون و فراوان الهی در خلقت و رشد و حیات انسان یاد می شود که همه زندگی او را در همه ابعاد در بر گرفته و موهبت هایی که از سوی خداوند عطا شده و در جسم و جان او متجلی است.

از آنجا که توجه به نعمت ها، زمینه ساز شکر و سپاس است و غفلت از الطاف الهی موجب ناسپاسی و عصیان است، یادآوری نعمت های بی شمار در بخش عمده ي آغاز این دعا صورت می گیرد، تا عجز انسان از سپاس نعمت ها، زمینه خضوع و خشوع او را به پیشگاه پروردگار فراهم آورد.

در فراز دیگری از دعا،مسئله «ذکر»، «خشیت»، «تسلیم»، «رضا» و «حمد» یاد می شود که همه از ویژگی های بندگان خوب خداست. باز هم یاد نعمت های پیدا و پنهان پروردگار، و باز هم درخواست عافیت، توفیق، ایمنی، عظمت، آبرومندی، وسعت رزق، توکل و تسلیم، دینداری و رضامندی، آمرزش، برخورداری از رحمت الهی، رفع اندوه و گرفتاری.

در این دعا، نیایشگر عارف با خدای خود عاشقانه حرف می زند، خاشعانه صدایش می کند، کوتاهی ها و غفلت های خود را به یاد می آورد، ملتمسانه خود را در دامن رحمت الهی می افکند و به وسیله «توبه» به سایه غفران خدا پناه می برد، تنها و تنها از خدا نصرت و کفایت و حاجت و آمرزش می طلبد و تنها درِ خانه خدا را به رویش باز می بیند، خدایی که دانا، مهربان، رازق و بنده نواز است.
در بخشی دیگر از دعای عرفه، یادی از کرامت ها و الطاف خداوند نسبت به اولیا و پیامبران است که بندگان خالص و برگزیده اویند. آنچه در باره یوسف، یعقوب، ابراهیم، اسماعیل و یونس انجام داد، همه گواه لطف او به بندگان خویش است.

ترجیع بند دعای عرفه و مضمون مکرّر این نیایش عرفانی، یاد مرحمت های الهی است. یادآوری این نکته است که: او درماندگان را پناه است و گرسنگان، تشنگان و برهنگان را کفایت می کند. مونس تنهایی ها و یاور مظلومان است.

باز هم یاد کردن از موهبت ها و نعمت های خدا با مخلوقاتش و … باز هم قصور و تقصیرهای بنده در آستان مولا و شکستن پیمان بندگی با خدا و ارتکاب حرام ها و رفتن به سراغ هوس ها و مخالفت ها.

دعای عرفه به ما می آموزد که خدا چقدر خوب و مهربان و اهل احسان و نیکی و رأفت و بنده نوازی است و به یادمان می آورد که ما چقدر اهل جفا و بی مهری و بی اعتنایی و گریز از خدا و غفلت از مولا و مرتکب معصیت هاییم.

از او وفا و احسان است و از ما جفا و خطا.

از او پرده پوشی و ستّاریت، از ما گناه و پرده دری و گستاخی.

از او استمرار نعمت، از ما ناسپاسی و غفلت.

صفحات: 1· 2


فرم در حال بارگذاری ...

گاهی وقت ها باید دردت بیاید تا بفهمی درد...

نوشته شده توسطرحیمی 23ام مهر, 1392

دوچرخه دیده بودیم …

سه چرخه هم  …

چهار چرخه هم  …

اما هیچ نمیدانستیم که یک چرخه هم وجود دارد!!!

به چشمای معصومش دقت کردی؟

می ترسه همون یه چرخه رو هم ازش بگیرن.

گاهی وقت ها باید دردت بیاید تا بفهمی درد چیست؟

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طلبه زینبیه [عضو] 
5 stars

خداوند ما را کمک حال ضعیفان ومحرومان بگرداند ان شاءالله
التماس دعا دوست خوبم در قنوت نماز شبهایتان امام زمان(عج) را فراموش نکنید.

یا علی

1392/07/23 @ 20:33


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم