غضب، از آتش و هم جنس شیطان است

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1396

 

آیت الله قرهی:

وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) از پیامبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می‌کنند که حضرت فرمودند:

دلیری در این است که موقعی که شما خشمگین می‌شوید و به واسطه‌ی این شدّت غضب، چهره‌تان سرخ شده، موهایتان به لرزه درمی‌آید؛ بتوانید خودتان را کنترل کنید.

ذیل این روایت ملّاصدرا می‌گوید: معلوم می‌شود که غضب، آتش است و در انسان وجود دارد.

در نهج‌الفصاحه هست که پیغمبر اکرم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند:

«أَلاَ وَإِنَّ الغَضَبَ جَمْرَةٌ فِی قَلْبِ ابْنِ آدَمَ».

«جمرة» تکه‌های آتش است که بر سر گرزها می‌گذاشتند و در جنگ‌ها پرتاب می‌کردند. بدانید غضب، پاره‌ی آتشی است که در قلب بنی‌آدم وجود دارد.

«أَمَا رَأَیْتُمْ إِلَی حُمْرَةِ عَیْنَیْهِ وَانْتِفَاخِ أَوْدَاجِهِ»،

مگر نمی‌بینید (همزه استفهامیّه بر سر «ما»، یعنی لا شک و لا ریب که حقیقتاً این‌گونه هست) به حقیقت موقع غضب، چشمانشان سرخ می‌شود و رگ‌های گردنشان باد می‌کند.

«فَمَنْ أَحَسَّ بِشَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ فَلْیَلْصَقْ بِالْأَرْضِ»

هر کسی چنین احساسی پیدا کرد، بر روی زمین بنشیند.

بحث ما چیز دیگری است، امّا حضرت در این‌جا دستورالعملی می‌دهند و آن این که می‌فرمایند:

اگر غضبناک شدید و در حال ایستاده هستید، به طرف دیگری بروید و بنشینید. یک مطلب هم که وضو گرفتن است که در جلسه‌ی گذشته بیان کردیم. امّا مطلب دیگری هم که بسیار عجیب اثر دارد، صلوات فرستادن است. قدیمی‌های ما این مطلب را زیاد به کار می‌بردند و می‌گفتند: صلوات بفرستید، تمام شود که شاید بعضی‌ها هم بگویند: حالا چه وقت صلوات فرستادن هست، می‌خواهم حرفم را بزنم و …! در حالی که این مطلب در باب روایات هم بیان شده است و بسیار اثرگذار است.

لذا معلوم می‌شود که غضب از نفس امّاره است و این نفس امّاره انسان را بدبخت و بیچاره کرده و به هلاکت می‌اندازد. من وامثال من که هنوز به نفس مطمئنّه نرسیدیم، اگر غضب در اختیار نفس مطمئنّه باشد، شجاعت است. امّا ما غضب کردیم، بدانیم که از نفس امّاره است. شیطان هم که هم جنس خودش، آتش، را می‌بیند، خیلی خوشش می‌آید.

اتّفاقاً شیطان وقتی به ابراهیم خلیل رسید، گفت: من در باب ملوک و کسانی که کار در دستشان هست (مانند افرادی که در جایی مدیریتی دارند و …)، با چیزی از جنس خودم یعنی غضب وارد می‌شوم، «فسلطهم بالغضب فان الغضب کیدی عظیم»، من بر این‌ها به واسطه‌ی همان غضب، مسلّط می‌شوم و کید بزرگ من برای این‌ها، غضب است.

گاهی ما هم در این مطالب گرفتار می‌شویم. مثلاً پدر در خانه فکر می‌کند چون ولایت دارد باید غضب کند. لذا این مطلب برای ما و شما هم هستیم. خدای ناکرده بی‌ادبی و بی‌تربیتی می‌کنیم و به همسر و فرزندمان حرف زشت می‌زنیم، چون احساس می‌کنیم ما مالکشان هستیم و بر آن‌ها تسلّط داریم.

وارث


فرم در حال بارگذاری ...

جایگاه منافق از کافر بدتر است

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1396

 

آیت الله قرهی:

ما جاهل هستیم و از روی جهلمان گناه می کنیم و فورا هم می گوییم خدایا ببخشید، نمی خواهم تشویق به گناه کنم اما اگر صدبار هم گناه کرده و توبه کنیم در آن نفاق نیست، کسی که منافق است از اول قائل به خدا و اله نیست. در ظاهر به مسلمانان می گویند ما با شما هستیم و ایمان به خدا داریم اما در خلوت به شیاطین میگویند ما با شما هستیم.

مراسم شب سیزدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی آیت الله قرهی و مداحی حاج محسن حیدر زاده در مهدیه قائم المنتظر(عج) برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی آیت الله قرهی را می خوانید:

 
جایگاه منافق از کافر بدتر است
 
بخشش الهی یک نعمت است
اینکه پروردگار عالم عفو می کند به خاطر این است که بهترین رحم کنندگان است. یکی از نکاتی که پروردگار عالم بیان می کند این است که چرا انسان مدام گناه می کند و خدا هم هر بار می بخشد؟

خود بخشش الهی یک نعمت است. یکی از خصوصیات عفو این است که انسان پاک می شود و کانّه مجددا به دنیا آمده است، عفو او را از پلشتی ها و زشتی ها دور می کند و نیاز دارد که تشکر کند.

...

/p>
اینکه بعضی جملات در قرآن و روایات بیان می شود برای این است که ما متوجه شویم مثل اینکه خداوند می فرماید: کن فیکون؛ اینطور نیست که خدا بگوید باش! اراده ذاتی احدیت خلقت ساز است و نیازی نیست بگوید باش! تا موجود شود، اما ما چون مخلوق هستیم و ما ملموسات سروکار داریم، برای اینکه ما متوجه شویم چنین میفرماید. یا برای اینکه خدا به ما بفرماید به سمت شیطان نروید می فرماید: او دشمن شما ودشمن من است. شیطان که مخلوق خداست مگر می شود دشمن خدا شود؟ شیطان می خواهد چه عرض اندامی در مقابل خالق کند؟ برای اینکه ما متوجه شویم چون ما با محسوسات سروکار داریم چنین بیانی فرموده اند که ما مراقب باشیم، وقتی کلمه “قوی” بیان می شود هم همینطور است، معلوم است پروردگار عالم قوی و قادر است، برای این گفته شده که به ما تفهیم شود.
اسامی خداوند هم اینطور است تاحدی نازل شده است تا ما بفهمیم. قوم بنی اسرائیل به قدری نمک شناس بودند که خداوند در قران می فرماید: شما وفای به عهد کنید تا من هم به عهدم وفا کنم، خدا خودش را به حد عامیانه پایین آوردند مثل اینکه دو نفر با هم معامله می کنند. حتی قوم بنی اسرائیل وقتی دیدند دریا شکافته شده به حضرت موسی گفتند اول خودت جلو برو! با اینکه معجزه را به چشم خود می دیدند. خداوند به آنها می فرماید: شما بعد از رفتن حضرت موسی گوساله پرست شدید وبه خودتان ظلم کردید اما باز من شما را بخشیدم. پروردگار عالم می فرماید: بدترین قوم یهودی ها هستند. 
 
جهل عامل گناه مومنین
تشکر از باب این است که انسان متوجه شود نعمتی به نام عفو وجود دارد که اگر این نعمت نبود ما در ضلالت و گمراهی می ماندیم. 
به مومنین سفارش شده که مواظب باشند تا همیشه مشمول عفو الهی قرار بگیرند، کاری نکنند که ایمانشان متزلزل شود، از غفلت است، ما گناهان را از روی جهالت انجام می دهیم ولی ایمانمان را از دست نداده ایم چون می گوییم الهی العفو؛ این خیلی مهم است و یکی از وسوسه های شیطان هم این است. اینکه در روایات داریم که میگوید: آنهایی که الهی العفو را به سخره گرفتند؛ مربوط به منافقینی است که مسخره می کنند و منظورشان آن منافقان است، اما اینکه باور و ایمان درونی ما این است که کنترل نفس نداریم، ایمان قوی داریم اینکه بتوانیم وقتی به گناه رسیدیم توفیق ترک آن را داشته باشیم، اینچنین ایمان قوی نداریم، اما بعد از آن پشیمان می شویم و الهی العفو می گوییم خدا می فرماید: (منافقین) می خواهند این ایمان را از شما بگیرند.
فرمودند: لهم فی الدنیا خزیٌ و فی الاخرة عذاب عظیم1؛ ذیل آیه شریفه داریم که کاری کنید آنها در دنیا ذلیل شوند و در آخرت هم عذاب بزرگی برای آنهاست؛ منظور منافقین هستند.
اینکه چند شب پیش بیان کردم حلم و بردباری نائب امام زمان علیه السلام حدی دارد و اگر به غرش دربیایند برای آنها بد می شود ریشه قرآنی دارد، حلم حدی دارد ولی اگر بیشتر از آن شد یک امر دیگری می آید: فَاعفُوا وَاصفَحوا حَتی یَاتی الله بِاَمرِه2؛ یعنی این عفو و بخشش همیشگی نیست و حدی دارد، پروردگار عالم یک بار، دوبار یا بیشتر می بخشد اما تا یک حدی. 
 
نقشه منافقین برای تغییر ایمان مومنین
اینکه در جای دیگر قرآن فرموده: مردم را از ذکر خدا در مساجد منع می کند؛ یعنی چه؟ یعنی افرادی که عفو کردی بیشتر می آیند و می خواهند افکار شما که افکار الهی و ایمانی است را عوض کنند و تغییر بدهند، اینجاست که خدا می فرماید:
آنها در دنیا ذلیل می شوند و در آخرت هم برایشان عذاب بزرگی است. اینها همان منافقانی هستند که با عقاید وایمان مردم بازی می کنند، جایگاه منافق بدتر از کافر است. چون کافر واقعا نمیداند ولی منافقین در پست ترین جایگاه ها هستند.
اسفل پست ترین جای جهنم است، و از آن پایین ترین جایگاهی در جهنم نداریم که آن هم برای منفاقین است. جایگاه منافقین از فراعنه و فرعون هم پست تر است و در طبقات پایین تر جهنم قرار می گیرند. همان منافقینی که می خواستند پیامبر صلی الله علیه و آله را به شهادت برسانند، شتر حضرت را رَم کردند. منافق هیچ موقع از نور الهی بهره مند نمی شود برعکس هر چه آیات و نور الهی بیشتر شود آنها بیشتر عصبانی می شوند و هیچ موقع استفاده نمی کنند.
بدتر از منافقین کسی نیست! چون خورشید رسالت را نمیبیند. من و شما پیامبر صلی الله علیه وآله را ندیدیم وایمان داریم اما منافق در کنار پیامبر صلی الله علیه وآله و خورشید رسالت بوده و بدتر هستند. جوانان ما تصویر و صوتی از امام می بینند اما تصویر و صوت پیامبر صلی الله علیه وآله را ندیده و اینطور برای آرمان های امام جانفشانی می کنند، اما یک موقع می بینید منافقی کنار امام بوده ولی می گوید: «امام اشتباه کرد! ما از اول ولایت مطلقه فقیه را قبول نداشتیم!»
 
عفو الهی شامل منافق نمی شود
خصوصیت منافق این است و رحمت و عفو الهی شامل حالشان نمی شود و نباید به دنبال رحمت الهی برای آنها رفت. خدا در ابتدا چندین مرتبه منافقین را مورد رحمت و عفو خودش قرار می دهد تا برگردند و لذا بیان فرمود: ما این کار را انجام می دهیم تا شما شکر کنید و برگردید. شکر نعمت یعنی دانستن قدر آن نعمت، شکر حقیقی این است که قدر نعمت را بدانند. خصوصیت منافقین اینطور است که هرچه عفو ورحمت الهی درباره آنها بیشتر می شود برعکس می شوند و تصور خامی پیدا می کنند.
ما جاهل هستیم و از روی جهلمان گناه می کنیم و فورا هم می گوییم خدایا ببخشید، نمی خواهم تشویق به گناه کنم اما اگر صدبار هم گناه کرده و توبه کنیم در آن نفاق نیست، کسی که منافق است از اول قائل به خدا و اله نیست. در ظاهر به مسلمانان می گویند ما با شما هستیم و ایمان به خدا داریم اما در خلوت به شیاطین میگویند ما با شما هستیم.
 
منافق در دنیا ذلیل می شود
خصوصیت مومن این است که شاکر نعمت است و وقتی هم اشتباه کند از خدای متعال طلب عفو می کند. خدا فخیر راحمٍ هست اما برای منافق چنین نیست و تا یک حدی بخشش دارد اما بعد از آن خزیٌ فی الدنیا می شود و در دنیا ذلیلشان می کند.
حضرت موسی بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله مظلوم ترین پیامبر بوده با قوم بنی اسرائیل که بسیار بهانه گیر بودند سروکار داشتند. نعمت برای شما می ماند چون شاکر نعمت هستید.
 
پی نوشت:
1- سوره بقره آیه 114.
2- سوره بقره آیه 109.
وارث


فرم در حال بارگذاری ...

۱۴ كليد ارتباط موفق روحانيت با مردم

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1396

 

 


۱۴ كليد ارتباط موفق روحانيت با مردم

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد رضا زائری در یاداشتی تلگرامی در کانال خود ۱۴ کلید ارتباط موفق روحانیت با مردم را برشمرد:
 
اقتضای تبلیغ دین ارتباط مؤثر با مخاطب عمومی است و درارتباط با مردم ما فقط اشاره‌ای هستیم که خودمان اصالت نداریم بلکه مانند یک تابلو باید رهگذران را به مقصد راهنمایی کنیم. فرموده اند که «جرّوا مودة الناس الیکم و الینا، چنان باشید که با رفتار و تلاش و تحمل شما مردم شیفته شما و در نتیجه دلبسته ما شوند»
به عنوان برادری کوچکتر که سال‌ها در ارتباط با مخاطب عام اندیشیده و پیراهنی بیشتر کهنه کرده این نکات را با دوستان روحانی که تازه معمم می‌شوند و می‌خواهند بیشتر با مردم تعامل داشته باشند در میان می‌گذارم؛ 
 
١-به مردم واقعا عشق بورزید. تا محبت از درون نجوشد و در رفتار و گفتار شما بروز نکند نمی‌توان اثر گذار بود. بدانید فرصتی که برای همراهی با مردم می‌گذارید اتلاف وقت نیست بلکه اگر با اخلاص باشد عبادت است. 
 
٢-متواضع باشید و همه را از خودتان بهتر بدانید. تواضع اکسیری است که خاک هر رابطه را طلا خواهد کرد. حتى یک رفتار ساده مثل تعارف کردن در موقع ورود به آسانسور یک ساختمان اداری ممکن است شروع یک رابطه خوب باشد. 

...

٣-انتظار توجه خاص یا امتیاز نداشته باشید. شما هم یک شهروند هستید مثل بقیه، باید نوبت را رعایت کنید و حتى اگر جایی خواستند کار شما را بدون صف یا به طور ویژه راه بیاندازند خودتان قبول نکنید. 
 
٤-آراسته و خوش بو باشید، ظاهر شما نخستین تصویری است که دیگران از شما خواهند داشت. سادگی و صمیمیت و بی اعتنایی به دنیا معنی‌اش شلختگی و بدپوش بودن نیست. مخصوصا بهداشت دهان ودندان را به طور خاص در نظر داشته باشید. 
 
٥-تن‌ها به اندازه درک و قبول مردم حرف بزنید. هنر شما این است که بتوانید از آموخته‌های حوزوی خود در موقعیت‌های مختلف به تناسب مخاطبان و سطح درک و دریافت و فهم و شناخت آنان استفاده کنید و چیزی را بگویید که می‌توانند هضم کنند و با شما همدل و همراه شوند. 
 
٦-توقع نداشته باشید همه مثل شما باشند. خداوند همه را مثل هم نیافریده و شرایط زندگی و محیط تربیتی و فضای رشد و پرورش فکری هرکسی از او انسانی خاص و متفاوت ساخته است. اصلا انتظار نداشته باشید دیگران در عقیده و سلیقه و دیدگاه و سبک زندگی مثل شما باشند. اگر این طور بود که لازم نمی‌شد برای ارتباط موفق تلاشی بکنید.
 
٧-اگر می‌توانید ارتباط خود با برخی افراد را شخصی کنید. مثلا روز تولدشان را به یاد داشته باشید یا احوال فرزند بیمارشان را بپرسید. در برخی موارد ممکن است توجه به سالگرد ازدواج یک همسایه یا مثلا هدیه دادن به مناسبت قبولی یک جوان در کنکور تا سال‌ها در خاطر او بماند. 
 
٨-به مردم کمک کنید. فرموده اند که: «کونوا دعاة لنا صامتین!» یعنی بدون حرف زدن و سخنرانی کردن، مردم را به دین و پیشوایان دین دعوت کنید. گاهی سوار کردن یک مسافر یا برداشتن بار سنگین یک مشتری در میدان میوه و تره بار بیشتر از ساعت‌ها منبر می‌تواند نتیجه داشته باشد. 
 
٩-ریش بلند و عمامه بزرگ و نعلین و عصا را فراموش کنید. شما آسید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله بروجردی نیستید. مردم انتظار ندارند همه را در مقام و جایگاه مرجعیت ببینند و گاهی حتى ظاهر خیلی متفاوت و رفتار عجیب را اصلا درک نمی‌کنند و به حساب غرور و خودپسندی شما می‌گذارند!
 
١٠-مثل مردم حرف بزنید. زبان و لحن و حالات گفتاری داخل حوزه را کنار بگذارید. هر صنفی عبارات و الفاظ و لحن گفتاری خاصی دارد که در فضای عمومی غیر عادی و عجیب تلقی می‌شود و گاه مهمترین مانع در برقراری یک ارتباط صمیمی است. وقتی به خیابان می‌آیید فقط به زبان مردم سخن بگویید. 
 
١١-خودتان باشید و ژست نگیرید. مردم خیلی زود تکلف را احساس می‌کنند و به سرعت از آن منزجر می‌شوند. مخاطب از شما انتظار انگلیسی حرف زدن یا تخصص در کامپیوتر ندارد بلکه می‌خواهد برایش پدرانه محبت و دلسوزی کنید.
 
١٢-گروه‌های ویژه مخاطبان را در نظر بگیرید، کم توانان از جهت ضرورت رسیدگی ویژه و سالمندان را برای احترام خاص در نظر داشته باشید. مخصوصا در باره ادب در برخورد متفاوت با خانم‌ها خیلی جدی و حساس باشید و البته توجه خاص به کودکان را از یاد نبرید.
 
١٣-تا حد مرگ تحمل کنید! اصلا در روایات و احادیث به صراحت از تحمل به عنوان تفاوت روحانی و روحانی نما یاد شده. این ویژگی در زندگی اجتماعی از علم و تقوا هم بیشتر به چشم می‌آید و در حل مشکلات و ایجاد روابط عمیق اثرگذار است. به قول سعدی: گفتا برو چو خاک تحمل کن‌ای فقیه، یا هر چه خوانده‌ای همه را زیر خاک کن! 
 
١٤-خیلی وقت‌ها باید چیز‌هایی را اصلا به روی خودتان نیاورید و به یاد داشته باشید که لازم نیست همه چیز را خیلی جدی بگیرید! تا می‌شود به شوخی بگذرانید، خیلی وقت‌ها مردم دل پری دارند و با کمترین بهانه اظهار شکایت می‌کنند و تکه می‌اندازند. شما نشنیده و ندیده بگیرید!
ایکنا


فرم در حال بارگذاری ...

منتظران نسبت به گناه دیگران بی تفاوت نیستند

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1396
 
حجت الاسلام والمسلمین ماندگاری:

منتظران نسبت به گناه دیگران بی تفاوت نیستند.

منتظران حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) هیچ گاه نسبت به گناه دیگران و بی حیایی در جامعه بی تفاوت نیستند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
منتظران نسبت به گناه دیگران بی تفاوت نیستندحجت الاسلام والمسلمین محمدمهدی ماندگاری در مراسم دعای توسل مسجد مقدس جمکران با اشاره به کسانی که ادعای ایمان دارند، گفت:
افرادی هستند که شهادتین اسلام را می گویند اما در زندگی واقعی آن ها هیچ نشانه ای از اسلام وجود ندارد و به همین دلیل در قرآن کریم به «یا ایّهاالّذین آمَنو آمِنو» تأکید شده است.
 
سخنران مسجد مقدس جمکران اظهار کرد:
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) از مسلمانان و شیعیان توقع دارند که آتش جهنم را برای خودشان برافروخته نکنند.
 
وی ادامه داد: متأسفانه، بی حیایی در جامعه عادی شده و اجتماع نسبت به این بی حیایی ها بی خیال شده اند؛ منتظران حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) هیچ گاه نسبت به گناه دیگران و بی حیایی در جامعه بی تفاوت نیستند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
 
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه عاقل کسی است که به آخر کار خود فکر کند، تصریح کرد:
اگر کسی می داند در مراسمی احتمال گناه وجود دارد، نباید در آن مراسم حضور پیدا کند و در معاملاتی که ربا و حرام است، وارد نشود.
 
وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: منتظران و عاشقان حضرت بقیة الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه) بدانند که هر چه گناه در جامعه بیشتر شود، غیبت حضرت(عج) بیشتر طول خواهد کشید؛ بلایای طبیعی هشدار به جامعه است و در چنین مواقعی باید از گناهان و معصیت هایی که انجام شده، استغفار کنیم.
شبستان


فرم در حال بارگذاری ...

مومنان واقعی با تبعیت کامل از قرآن و اهل بیت به صراط مستقیم می‌رسند

نوشته شده توسطرحیمی 1ام دی, 1396

 


آیت‌الله جاودان:

مومنان واقعی با تبعیت کامل از قرآن و اهل بیت به صراط مستقیم می‌رسند

مومنان واقعی با تبعیت کامل از قرآن و اهل بیت علیهم السلام صراط مستقیم را یافته و با عمل و صالح و هدایت الهی به بالاترین درجات انسانیت دست پیدا می‌کنند.
وارث: آیت‌الله علی جاودان استاد اخلاق پنجشنبه شب در جلسه درس اخلاق که در حسینیه مرحوم شیخ زاهد برگزار شد، اظهار داشت: ما به عنوان مسلمان نباید از تاریخ اسلام غافل شویم.

مومنان واقعی با تبعیت کامل از قرآن و اهل بیت به صراط مستقیم می‌رسند

وی افزود: پس از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خلافت امیرمومنان امام علی علیه السلام توسط قریش غصب شد سپس بنی امیه بر مبنای هوس و دنیا پرستی حکومت را غصب کردند در حالیکه هیچ نوع دلسوزی برای اسلام نداشتند.
استاد اخلاق با بیان اینکه بنی امیه برای اینکه از اسلام چیزی باقی نماند بسیار تلاش کردند، عنوان کرد: با اینکه پیامبر گرامی اسلام قبل از رحلت خودشان بارها فرموده بودند که قرآن و اهل بیت من دو یادگار من هستند که هرگز از هم جدا نمی‌شوند اما دنیاپرستان این دو را از هم جدا کردند تا شاید به منافع دنیایی خود دست پیدا کنند.
آیت‌الله جاودان افزود: در طول تاریخ انبیا و اولیاء الهی برای حفظ دین بسیار تلاش کردند، اسلام دین کاملی است که پیامبر و پس از آن ائمه معصومین علیه السلام برای حفظ آن رنج های زیادی کشیدند.
وی بیان داشت: در دین اسلام سیاست از دین جدا نیست، کما اینکه در مصحف حضرت زهرا سلام الله علیها نیز بسیاری از اخبار روایت شده سیاسی است، انسان مومن هیچ گاه سیاست را از دیانت جدا نمی‌داند.
استاد اخلاق گفت: مومنان واقعی با علم به اسلام حقیقی صراط مستقیم را یافته و در ادامه با عمل صالح و هدایت الهی خود را به بالاترین درجات انسانیت می‌رسانند، برای رسیدن به این منظور باید تابع کامل قرآن و اهل بیت علیه السلام بود.

شبستان


فرم در حال بارگذاری ...

آرزوی مرگ/مراقب دعاهایی که می کنید باشید

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آذر, 1396

 

صحنه‏ قیامت سخت وحشتناک است، از سعادتمندی عبد است که طول عمر پیدا کند، برای اینکه موفّق بشود خداوند انابه را روزی او گرداند.


آرزوی مرگ

تا حالا شده که در تنگناها و بن بست های زندگی گیر کنی و احساس کنی که دیگر به پایان خط رسیده ای و از خدا بخواهی که مرگت را برساند؟!!
یادمان باشد که این درخواست ما ناشی از یک چیز بیش نیت و آن این که در گرفتاری ها خیال می کنیم که همه راه ها مسدود است و حال آنکه این طور نیست… ما باید باور داشته باشیم که وقتی یک وجود لامتناهی در بالای سر خود داریم که همیشه حواسش به ما است و از پدر و مادر برایمان مهربان تر است چرا که او ما را خلق کرده، هیچ راهی برای او مسدود نیست و او حتما راه دیگری را برای ما باز می کند … در چنین تنگناهایی به جای اینکه آرزوی مرگ برای خودمان داشته باشیم، کمی سرمان را بالاتر بگیریم و از این وجود نامتناهی، خدای مهربان بخواهیم که گره زندگیمان را باز کند.

تقاضای مرگ نکنید، چرا؟ صحنه‏ قیامت سخت وحشتناک است، «فَاِنَّ هَولَ المُطَّلَع شَدید»، از سعادتِ شخص است، یعنی از سعادتمندی عبد است که طول عمر پیدا کند، برای اینکه موفّق بشود خداوند انابه را روزی او گرداند؛ یعنی رو به ‎سوی خدا کردن را نصیبش کند.

...


در روایت آمده است که هیچ کس از شما به خطر گزندی که به او می‌ رسد، مرگ را آرزو نکند و اگر ناچار به این کار شود، بگوید: بار خدایا، تا زمانی که زندگی برای من بهتر است مرا زنده بدار و هرگاه برایم مرگ بهتر بوده‌، مرا بمیران‌."( میزان الحکمه‌، ری شهری‌، باب موت‌، حدیث شماره 19213)

آرزوی مرگ برای خود

در روایات آرزوی مرگ برای خود چیزی نکوهیده است و در آموزه های دینی از آن نهی شده؛ مثلا امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «لَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ فَإِنَّ هَوْلَ الْمُطَّلَعِ شَدِيدٌ وَ إِنَّ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ يَطُولَ عُمُرُهُ وَ يَرْزُقَهُ اللَّهُ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ؛ (العلامه المجلسي، بحار الانوار، ج6، ص 138) یعنی آرزوی مرگ نکنید. زیرا ترس و اضطراب لحظه های جان دادن و سکرات مرگ بسیار شدید و سخت است. یکی از خوشبختی های انسان این است که عمرش طولانی باشد و در نتیجه با توبه و انابه به سوی قیامت و سرای ابدی برود.»
روایت می‏ گوید: از خدا، برای خودت، درخواست مرگ نکن! این بالاترین ضرر است که بگویم: خدایا! مرگم را برسان! اما گاهی اوقات این تقاضای مرگ داشتن شکل تعارفی دارد و از روی عصبانیت و بدون داشتن یک اراده و تصمیم جدی مطرح می شود که مراد روایات و بیانات این گونه تقاضاها نیست.


چرا آرزوی مرگ نکنیم؟
از پیغمبراکرم است که دارد: «رُوِیَ عَن رَسوُلِ ‏الله (صلی الله و علیه وآله) لاَ یَتَمَنَّیَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمُ الْمَوْتَ إِمَّا مُحْسِنًا فَلَعَلَّهُ أَنْ یَزْدَادَ خَیْرًا وَ إِمَّا مُسِیئًا فَلَعَلَّهُ أَنْ یَسْتَعْتِبَ»، هیچ‎ کدام از شما درخواست و آرزوی مرگ نکند، چرا؟ چون یا از افراد نیکوکار محسوب می ‏شود و چون آدم نیکوکاری است اگر در اینجا بماند، مرتّباً کار نیک می ‏کند و بر نیکی‏ هایش افزوده می ‏شود. پس چرا بمیرد؟ نیکی کند، خوبی کند، تا به خوبی‎ های خود اضافه کند، «وَ إِمَّا مُسِیئًا فَلَعَلَّهُ أَنْ یَسْتَعْتِبَ»
و اگر از کسانی که نیکی کردن ملکه ‏اش باشد نیست و به اصطلاح بدکاره و گناه‎کار است، در اینجا یک احتمال وجود دارد که اگر بماند می‎تواند توبه کند و برگردد. در روایتی که از پیغمبراکرم بود چند حالت را بیان فرمودند و یکی هم همین بود.

تقاضای شهادت کنید! این هم مرگ است، امّا مرگ فی‏ سبیل‏ الله.

در دعاهای شب‎ های ماه رمضان این را می ‏خوانید: «وَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ حَجَ‏ بَیْتِکَ‏ الْحَرَامِ‏ وَ قَتْلًا فِی سَبِیلِکَ فَوَفِّقْ لَنَا»، این دعای ماه رمضان است که در هر شب می‎ خوانیم: «قَتلاً فی سَبیلِکَ فَوَفِّق لَنا»، این موت عین سعادت است؛ یعنی چه؟ یعنی شهادت عین سعادت است.


در روایت دیگری می فرماید: لا یَتَمَنَّ اَحَدُکُم المَوت فَإِنَّهُ لا یَدری ما قَدَّم لِنَفسی»، هیچ‎ کدام از شما درخواست مرگ نکند، چرا؟ چون نمی ‏دانی که چه چیزی جلوتر برای خودت را پیش فرستادی! هیزم جهنّم فرستادی، یا نهال‏ های زیبا برای بهشت؟ کدام‎یک از این‎ها است؟

مگر برای صحنه های وحشتناک آماده ای؟

در روایت دیگری از پیغمبراکرم (صلی الله و علیه وآله) است : «لا تَمَنَّ المَوتَ فَاِنَّ هَولَ المُطَّلَع شَدید وَ إِنَّ مِنَ السَعادَۀ أَن یَطوُلَ عُمرُ العَبد وَ یَرزُقَهُ الله اَلإنابَه»، تقاضای مرگ نکنید، چرا؟ صحنه‏ قیامت سخت وحشتناک است، «فَاِنَّ هَولَ المُطَّلَع شَدید»، از سعادتِ شخص است، یعنی از سعادتمندی عبد است که طول عمر پیدا کند، برای اینکه موفّق بشود خداوند انابه را روزی او گرداند؛ یعنی رو به ‎سوی خدا کردن را نصیبش کند.

بمانی و اطاعت خدا کنی، بهتر است یا با معصیت بمیری؟
روزی کسی خدمت امام‏ صادق (علیه السلام) آمد، «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى الصَّادِقِ (علیه السلام) فَقَالَ قَدْ سَئِمْتُ الدُّنْیَا»، و گفت: از این دنیا خسته شدم، «فَأَتَمَنَّى عَلَى اللَّهِ الْمَوْتَ»، جنابعالی برای من از خدا درخواستِ مرگ بکنید! «فَقَالَ (علیه السلام) تَمَنَّ الْحَیَاةَ لِتُطِیعَ‏ لَا لِتَعْصِیَ»، حضرت فرمودند: برو و از خدا عمر بخواه که اطاعت خدا کنی، نه اینکه او را معصیت کنی، «فَلَأَنْ تَعِیشَ فَتُطِیعَ خَیْرٌ لَکَ مِنْ أَنْ تَمُوتَ»، تو اگر بمانی و اطاعتِ خدا کنی برای تو بهتر است، تا اینکه بمیری، «فَلَا تَعْصِیَ وَ لَا تُطِیع»،  چون وقتی مُردی، نه اطاعتی وجود دارد و نه عصیانی. هیچ ‎کدام نیست! این خوب است یا اینکه بمانی و اطاعت خدا کنی؟ شکّی نیست ماندن و اطاعت خدا کردن بهتر است!

آرزوی مرگ به شکل شهادت، آری!
تقاضای شهادت کنید! این هم مرگ است، امّا مرگ فی‏ سبیل‏ الله.
در دعاهای شب‎ های ماه رمضان این را می ‏خوانید: «وَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ وَ حَجَ‏ بَیْتِکَ‏ الْحَرَامِ‏ وَ قَتْلًا فِی سَبِیلِکَ فَوَفِّقْ لَنَا»،  این دعای ماه رمضان است که در هر شب می‎ خوانیم: «قَتلاً فی سَبیلِکَ فَوَفِّق لَنا»، این موت عین سعادت است؛ یعنی چه؟ یعنی شهادت عین سعادت است.
لذا چون عین سعادت است، در ادعیه‏ ما ترغیب شده ‏است که نسبت به شهادت دعا کنید! چون این عین سعادت است. لذا معصومین (صلوات‏ الله‏ علیهم‏ اجمعین)، هم می‏ بینیم که در ادعیه، دعا نسبت به شهادت را مطرح کرده ‏اند و هم در عمل دعوت به شهادت کرده‎‎ اند.

یاد مرگ بودن به معنای خواستن مرگ و افسرده شدن نیست
کسی که ترک دنیا کند به این معنا که تمام کارهای دنیوی را رها کند و فقط به فکر مرگ و آخرت باشد مورد مذمت قرار گرفته که این حدیث از امام صادق(علیه السلام) بیانگر همین مطلب است: لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْیَاهُ (من ‏لایحضره ‏الفقیه ج3 – ص156) یعنی کسی که دنیایش را به خاطر آخرتش و برعکس آخرتش را به خاطر دنیا ترک کند از ما اهل بیت نیست.
در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) آمده: اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً (همان) یعنی در دنیا آنچنان کار کن که گویا تا ابد قصد زندگی کردن داری و برای آخرت چنان کار کن که گویا تا صبح بیشتر در این دنیا ماندنی نیستی. با این وجود نتیجه می گیریم که همانطور که به فکر مرگ و آخرت هستیم باید به فکر دنیا هم باشیم چون این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و هیچ کدام بدون یکدیگر ممکن نخواهد شد.
از طرفی نیز در بیانی مولاي متقيان علي (علیه السلام) مي فرمايند: «وَأَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَمَا بَعْدَ الْمَوتِ، وَلاَ تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلاَّ بِشَرْط وَثِيق؛ ( نامه 69 نهج البلاغه) بسيار به ياد مرگ و منزل هاى پس از آن باش، امّا هرگز آرزوى مرگ مكن مگر آنگاه كه صد در صد به رضايت الهى مطمئن باشى.» طبيعتاً مومن، با مرگ از زندان به بوستاني آباد وارد مي شود.

کسی که ترک دنیا کند به این معنا که تمام کارهای دنیوی را رها کند و فقط به فکر مرگ و آخرت باشد مورد مذمت قرار گرفته که این حدیث از امام صادق(علیه السلام) بیانگر همین مطلب است: لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْیَاهُ (من ‏لایحضره ‏الفقیه ج3 – ص156) یعنی کسی که دنیایش را به خاطر آخرتش و برعکس آخرتش را به خاطر دنیا ترک کند از ما اهل بیت نیست.

امام حسين (علیه السلام) مي فرمايند: «دنيا زندان مؤمن و بهشت كافر است! مرگ براى مؤمنين يك پلى مي باشد كه كه ايشان بوسيله آن وارد بهشت خود مي شوند و براى كفار يك پلى مي باشد كه بواسطه آن داخل جهنم خود مي گردند.» (بحار الأنوار، ج‏44، ص: 297) بنابراين براي مومن مرگ خواستني و دوست داشتني است.
قرآن نيز، طلب مرگ را معيار و محكي براي اثبات ادعاي جايگاه عالي در نزد خدا بيان مي كند: «إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المْوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ؛[جمعه/6] اگر مى‏ پنداريد كه شما دوستان خداييد نه مردم ديگر، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راستگوييد (تا به جوار رحمت و نعمت دوست برسيد)»
با کنار هم قرار دادن آیات و روایات در رابطه با موضوع بحث به این نتیجه کلی می رسیم که ما نباید برای خداوند تعیین و تکلیف کنیم و تعیین کنیم که چه زمانی جان ما را بگیرد. البته نه تنها در این موضوع بلکه در هر زمینه ای این قانون جاری است چرا که ما محدود هستیم و او نامحدود و ما هیچ چیزی از خیر و صلاح خود نمی دانیم.
باید توجه شود كه ابتدا بايد از آباد بودن آخرتمان به اندازه كافي مطمئن شويم، سپس چنين ادعايي بكنيم. و البته اگر مي توانيم آخرت را بيش از پيش آباد كنيم، بايد دعايمان درخواست عمر طولاني از خداي متعال باشد. چون دنيا مانند مزرعه‌اي است كه در آن كشت نمود، تا در آخرت محصولي براي برداشت داشته باشيم. و براي داشتن محصول بيشتر، بايد كشت بيشتري داشته باشيم. و از همين جهت عمر طولاني براي اولياء الهي خواستني است.


منابع:
سایت پاسخگو
سایت پرسمان؛ اخلاق و عرفان اسلامی
سایت ایکس شبهه
بیانات آیت الله جوادی آملی
بیانات حاج آقا مجتبی تهرانی

تبیان

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  
5 stars

امام علی علیه السلام می فرمایند هرگز آرزوی مرگ نکن مگر اینکه از رضایت خداوند مطمین باشی.
ولا تتمن الموت الا بشط وثیق(نامه69 نهج البلاغه )

1396/10/01 @ 18:02
نظر از: دهسنگی [عضو] 
5 stars

سلام
ممنون از مطلبتون
لطفا مطلبمو بخونید و حتما نظر بدید
http://kovsar-aliabad.kowsarblog.ir/yalda-3
التماس دعا
یاعلی(علیه السلام)…

1396/09/29 @ 12:10


فرم در حال بارگذاری ...

دزد ترین مردم !!!

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آذر, 1396

کاستن نماز می تواند شامل محافظت نکردن و مراقبت نداشتن آن به وقت خاص خودش یا ترجیح امور غیرضروری بر آن یا درست ادا نکردن برخی از اجزا و ارکان آن و مواردی دیگر بشود. همه این امور می تواند در حقیقت نوعی تضییع یا تضعیف در حکم الهی به شمار آید و هر گونه تضعیفی مانع از ظهور برکات و بروز آثار آن حکم خواهد بود.

در تعالیم و دستورات دین اسلام اگر خواسته باشیم احکام و تعالیم فردی را طبقه بندی کنیم نماز در بالاترین مرتبه طولی نسبت به سایر احکام قرار دارد . مسلم است که در مقام انجام عمل به هر یک از دستورات الهی باید به جایگاه آن توجه کامل به عمل آید چون که آثار و برکات وجودی هر یک از آنها بنا بر اهمیتی است که شارع در نظر داشته است سبک شمردن حکمی از احکام دینی به این معناست که آن اهمیت الهی را بکاهیم.

ایمان داشتن تنها به نماز و روزه نیست !

حال این کاستن می تواند شامل محافظت نکردن و مراقبت نداشتن آن به وقت خاص خودش یا ترجیح امور غیرضروری بر آن یا درست ادا نکردن برخی از اجزا و ارکان آن و مواردی دیگر بشود. همه این امور می تواند در حقیقت نوعی تضییع یا تضعیف در حکم الهی به شمار آید و هر گونه تضعیفی مانع از ظهور برکات و بروز آثار آن حکم خواهد بود.

در باب نماز که یکی از احکام الهی است تاکید و توصیه زیادی شده است و این حکم از سایر احکام الهی مستثنی نیست. از رسول گرامی اسلام روایت است که:

«هر کس به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است.»

و نیز خاتم رسالت (صلی الله علیه و اله وسلم) در حدیثی دیگر فرموده اند:

«کسی که نماز را سبک شمارد خداوند برکت و خیر را از عمر و مال او برمی دارد و نتیجه کارهایش را از بین می برد و با گرسنگی و تشنگی و ذلت جان او را می گیرد».

...

و در حدیثی دیگر آمده است که: «نماز، چون در وقت آن گزارده شود سپید و درخشان نزد صاحب خود باز می گردد و می گوید: «همان طور که مرا رعایت کردی خداوند تو را مورد رعایت و حفظ خویش قرار دهد. لیکن اگر نماز، در غیر وقت آن گزارده شود و رعایت حدود آن نشود سیاه و ظلمانی نزد صاحب خود می آید و می گوید: همان گونه که مرا ضایع ساختی خدایت تو را ضایع  و تباه سازد .»

le="text-align: justify;">و این روایت از امام صادق(علیه السلا م) معروف است که در آخرین لحظات عمر شریفش دستور داد که همه اهل بیتش اطراف او جمع شوند وقتی همه آمدند به عنوان آخرین وصیت فرمودند: «اگر کسی از شما نمازش را سبک شمارد ، هرگز به شفاعت ما معصومین نمی رسد.»

 

مصادیقی از سبک شمردن نماز

شكی نیست كه بی اعتنایی به نماز گناهی است بزرگ. بنابراین شناسایی مصادیق این تحقیر ناپسند، مقدمه‌ پرهیز از این عصیان نابخشودنی است. در این مقاله برآنیم که مصادیقی از سبک شمردن این فریضه ی الهی و عواقب چنین کاری بیان نماییم .

 

تأخیر نماز

امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر آیه‌ی شریفه‌ی قرآن، كه در ارتباط با مذمت بی اعتنایی به نماز نازل گردیده است 1می‏فرماید: تاخیر الصّلاه عن اوّل وقتها لغیر عذرٍ ؛ مراد از بی اعتنایی به نماز، «تأخیر آن از اول وقت بدون عذر است.»2

البته روشن است كه مراد از عذر، ضرورتی است كه بصورت اورژانسی پیش آید و قابل تأخیر نباشد .

پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می‏فرماید: «آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی كرده است»

عدم رعایت آداب آن در خلوت

پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی چنین می‏فرماید:

«من احسن صَلَوتَهُ حین یَراهُ النّاسُ و أَساءَها حینَ یَخلُوا فتلك استهانهٌ ؛

آن كس كه در مقابل مردم با دقت نماز بخواند و در خلوت بدون دقت نماز گزارد به نماز بی اعتنایی كرده است.»3

 

عدم یادگیری معانی

آیا ندانستن معانی الفاظی كه روزانه ده بار در نماز تكرار می‏شود به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! آیا اگر ما برای طرف گفتگوی خویش در نماز اهمیتی قائل باشیم در فكر این نخواهیم بود كه محتوا و مضمون مذاكره و نجوای خود را بفهمیم و با ادراك صحیح به سخن در برابر او بایستیم؟!

نماز

چگونه ممكن است با اقامت كوتاه در یك كشور، تا حدودی به زبان مردم آنجا آشنا می‏شویم و با یكی دو بار عبور از مسیری، نام و نشان آن را فرا گیریم و در برخورد با هر بنایی از اسم و بانی و مشخصات آن جویا شویم اما هیچكدام از این توجهات و حساسیت‏ها در مورد نماز اعمال نشود؟! آیا اینها به معنی بی اعتنایی به نماز نیست؟! چگونه می‏توانیم پاسخگوی این عباداتی باشیم كه محتوای آن جز تحقیر خداوند رب العالمین نیست؟! اینجاست كه امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالی عرض می‏كند: «الهی مَن كانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِی فكیف لایكونُ مَساوِیه مَساوِی؛ خدایا آن كس كه اعمال به ظاهر نیك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!» 4

فرق نمازگزارانی كه در نماز هیچ دردی را احساس نمی‏كنند5 جز درد فراق دوست، از هیچ حادثه‏ای مطلع نمی‏شوند،6 هیچ صدایی را نمی‏شنوند و غرق در لذت با معشوقند، نماز گزارانی كه زیر شلاق و علیرغم هر گونه تهدید و شكنجه و محدودیتی نماز را بپا می‏دارند7 با كسانی كه نماز را بار و رنجی می‏دانند كه در برداشتن و عبور از آن باید شتاب كرد و در هنگام اقامه‌ی آن با دست و محاسن بازی می‏كنند و خمیازه می‏كشند، فقط در اهتمام و استخفاف به نماز است.

 

عجله و شتاب در نماز

سریع خواندن نماز و تبدیل این عبادت به عادتی كه همچون عمل ماشین نویسی بدون توجه به معانی و بدون رعایت خشوع و طمأنینه انجام گیرد، از نشانه‏های دیگر بی توجهی به نماز است. استاد شهید آیت اللّه مطهری ـ رحمة الله علیه ـ در این باره می‏فرماید: «علمای روان‏شناسی می‏گویند: «یك كار همین قدر كه برای انسان عادت شد، دو خاصیّت متضاد در آن به وجود می‏آید. هر چه كه بر عادت بودنش افزوده شود و تمرین انسان زیادتر گردد، كار، سهلتر و ساده‏تر انجام می‏شود.»

امام حسین ـ علیه السلام ـ به خداوند تبارك و تعالی عرض می‏كند: «الهی مَن كانَت‎‎‎‎‎ محاسِنُه مَساوِی فكیف لایكونُ مَساوِیه مَساوِی؛ خدایا آن كس كه اعمال به ظاهر نیك او گناه است پس چگونه گناهان او گناه نباشد؟!»

نماز

یك ماشین نویس كه به ماشین نویسی عادت می‏كند، هر چه بیشتر عادت می‏كند، از توجهش كاسته می‏شود. یعنی از اینكه این عمل او یك عمل ارادی و از روی توجّه باشد كاسته می‏شود و به یك عمل غیر ارادی نزدیكتر می‏گردد. خاصیّت عادت این است. اینكه در اسلام به مسأله‌ی نیّت تا این اندازه توجّه شده، برای جلوگیری از این است كه عبادت‏ها آنچنان عادت نشود كه به واسطه‌ی عادت، به یك كار طبیعی و غیر ارادی و غیر فكری و غیر هدفی و كار بدون توّجه كه هدف درك نشود و فقط به پیكر عمل توجه گردد تبدیل شود. 8

مردی در حضور امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ نماز خود را با شتاب به جا می‏آورد. حضرت نگاهی به او كرده و فرمود: چند وقت است اینگونه نماز می‏خوانی؟ او گفت: مدت هاست. حضرت فرمود: مَثَل تو نزد خداوند مثل كلاغی است (كه منقار بر زمین می‏كوبد. سجده تو خضوع در برابر خدا نیست. منقار به زمین كوبیدن است) اگر اینگونه بمیری بر غیر ملت و دین پیامبر اكرم، مرده‏ای. سپس حضرت در مورد كم گذاشتن در نماز فرمود: به درستی كه دزدترین مردم كسی است كه از نمازش بدزدد. 9

 

[1] . ماعون ، 5ـ4.

[2] . بحار الأنوار،ج 83 ، ص6.

[3] . مستدرك الوسائل ، ج 3 ، ص26.

[4] . بحار الانوار ج95 ،ص225

[5] . اشاره به جریان كشیدن تیر از پای مبارك امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ در حال نماز.

[6] . بحارالأنوار ، ج81 ، ص245 .

[7] . كتاب خاطرات آزادگان ایرانی با عنوان «نماز در اسارت» چاپ سازمان تبلیغات اسلامی .

[8] . تعلیم و تربیت در اسلام، ص197.

[9] . بحارالأنوار، 84/242.

 


 منابع :

 محمد رضارضوان‏طلب ـ پرستش آگاهانه، ص 189

سایت حوزه

سایت اندیشه قم

زهرا اجلال/تبیان

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(0)
4 ستاره:
 
(1)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
4.0 stars
(4.0)
نظر از:  
4 stars

عالی

1396/10/01 @ 18:04


فرم در حال بارگذاری ...

ترانه ضد صهیونیستی «گله کرکس ها» از محسن یگانه

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آذر, 1396

 

دانلود آهنگ محسن یگانه گله کرکس ها

 

متن آهنگ گله کرکس ها محسن یگانه


♪♪♫♫♪♪♯

دانلود آهنگ با کیفیت عالی (320)

دانلود آهنگ با کیفیت خوب (128)

گله ی کرکس ها بازم رسیدن
انگار جنازه های تازه دیدن
به اسم امنیت یه جای نزدیک
♪♪♫♫♪♪♯ باز نفس یه ملتو بریدن ♪♪♫♫♪♪♯
صلح اونا در حد یه نماده
یعنی یه میلیون لشگر پیاده
هرجا ببینن یه کم اختلافه
اسلحه ی غیرتشون غلافه
دوتا مثلث روی هم میکارن
♪♪♫♫♪♪♯ اسم یه شهر تازه روش میذارن ♪♪♫♫♪♪♯


دوتا مثلث یعنی ترس و زندون
دشمن بچه ها لبای خندون
میگن کمین کرده تو این حوالی
قشون کشی کرده با خوش خیالی


خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون
غنچه ها رو کندن با چنگ و دندون
آی آدما پاشین که خیلی دیره
مزرعه زیتون داره میمیره
دعا کنید مرد غروب جمعه
♪♪♫♫♪♪♯ خاکتونو دوباره پس بگیره ♪♪♫♫♪♪♯
دوتا مثلث روی هم میکارن
اسم یه شهر تازه روش میذارن
دوتا مثلث یعنی ترس و زندون
دشمن بچه ها لبای خندون
میگن کمین کرده تو این حوالی
قشون کشی کرده با خوش خیالی
خیمه زدن یه شب رو دشت زیتون
غنچه ها رو کندن با چنگ و دندون

♪♪♫♫♪♪♯

محسن یگانه گله کرکس ها


فرم در حال بارگذاری ...

آيا ما منتظريم؟

نوشته شده توسطرحیمی 24ام آذر, 1396

 

انتظار، سرفصل اميد به آينده‌اي روشن و مايه عشق و شور و اميد و تلاش براي آماده‌سازي خود و جامعه براي آمدن و ظهور امام منتظر است. انتظار، هرگز يک روحية بازدارنده، فلج‌کننده و يأس‌آور نيست، بلکه موجب دورکردن عنصر بدبيني به آينده، از نهاد انسان در جامعة بشري است. انتظار، معيار ارزش انسان‌ها است.

آرزوها و آمال انسان‌ها معيار خوبي براي سنجش ميزان رشد و تعالي آن‌ها است. آرزوهاي متعالي، حکايت از کمال روح و رشد شخصيت انسان‌ها مي‌کند؛ برعکس آرزوهاي حقير و بي‌ارزش، نشان از بي‌اهميتي و رشدنيافتگي افراد دارد. آرزوها، انسان را به حرکت وا مي‌دارد.

انتظار، اعتراض دائمي برضد بي‌عدالتي‌ها است؛ نجات از سکون و رکود است، ‌در صحنه‌بودن است. انتظار، نقش مهمي در سازندگي، پويايي و اصلاح فرد و جامعه در زمان غيبت دارد. اگر انسان منتظر، به وظايفي که براي او شمرده شده است عمل کند، به الگوي مطلوب انسان ديندار دست مي‌يابد.

انتظار مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اقتداي به او، ‌بيعت با او و سرسپاري به فرمان او است؛ سنگرباني عقيده، مرزباني انديشه و مبارزه در راه پاسداري از حريم دين و ولايت است. انتظار فرج، کار است، حرکت است، تلاشي هدفمند است و با بي‌هدفي، سکون و تن‌آسايي سازگاري ندارد. مگر مي‌شود در انتظار سرسبزي روزگاران بود و در فصل برگ‌ريزان، از پا نشست؟

...

منتظر، تلاشگري نستوه است که برابر هر انحرافي مي‌ايستد و با الهام از شيوه و آيين امام و مقتداي مورد انتظار خويش، در راه اصلاح خود و جامعه‌اش به جهاد و مقاومت مي‌پردازد. از آن زمان که فرشتگان الهي به امر خدا، برابر حضرت آدم عليه السلام سر به سجده فرود آوردند، بحث از انتظار موعودي از سلالة آخرين پيامبر الهي به ميان آمد. ديگر اين، وظيفه تمام فرستادگان آسماني شد که منتظر باشند و ديگران را هم به انتظار دعوت کنند. آن زمان که لوط، برابر فاسدان قوم خود قرار گرفت و گفت: «کاش براي مقابله با شما قدرتي داشتم يا به تکيه‌گاهي استوار پناه مي‌جستم»[1] انديشه انتظار قائم، در روح و جانش جاري بود. امام صادق عليه السلام فرمود:

حضرت لوط عليه السلام اين سخن را نگفت، مگر براي تمناي دسترسي به قدرت قائم ما. و آن تکيه‌گاه استوار، چيزي نبود، جز استواري و توانايي ياران او … [2].

انتظار، در زمان غيبت و عدم حضور ظاهري امام در جامعه، به نوعي، اعلام پذيرش ولايت و امامت آخرين وصي پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم است و همين انتظار موجب مي‌شود ارتباط شيعيان با امامشان ـ اگرچه به صورت ارتباط قلبي و معنوي ـ حفظ شود.

اما به‌راستي منتظر واقعي کيست؟…

منتظر واقعي، کسي است که به امامش معرفت داشته باشد؛ يعني اعتقاد به ولايت و معرفت به شخصيت او. اعتقاد به ولايت، تعهد و پيماني است که جز با اطاعت کامل نمي‌شود. کسي منتظر واقعي است که علاوه بر خودسازي به ديگرسازي نيز بپردازد، تا از اين طريق، زمينه‌هاي ظهور آن حضرت را فراهم سازد.

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم پيش از اين‌که ستاره پرفروغ امامت امامان عليهم السلام طلوع کند، برترين جهاد امتش را انتظار فرج دانسته است؛ زيرا انتظار فرج، انتظار جهاد و انقلابي عظيم بر ضد تمام ظلم‌ها و جنايت‌ها و اجراي عدالت به تمام معنا در سراسر جهان است. حضرت علي عليه السلام در حديثي فرموده است:

کسي که در انتظار اقامة نماز به سر برد، در طي زمان انتظارش، در حال نماز به شمار مي‌رود.[3]

پس کسي که در انتظار اقامة دين حق و برپايي دستورهاي الهي در سراسر جهان است، چه پايگاه و منزلتي دارد؟ در زندگي ظاهري دنيا، هر امام، در عصر خود به حمايت و ياري پيروان و شيعيان خود نياز دارد. امام، اگر علي عليه السلام هم باشد، اگر حمايتگري نيابد و شاهد خيانت دوستان باشد، مجبور به خانه نشيني است، تا چه رسد به امامي که در غيبت به‌سر مي‌برد و انقلاب بسيار عظيمي در پيش دارد که فقط با حمايت پيروان و شيعيانش تحقق خواهد پذيرفت.

اگر منتظر بازگشت يوسف زهراييم، آيا آماده استقباليم؟ …

عاشق و دلباختة گل نرگس، منتظر نشانه و علامت نيست؛ بلکه منتظر خود حضرت است و مي‌داند اين آمادگي، جز با اطاعت از فرامين آن امام بزرگوار، به‌دست نمي‌آيد.
حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف فرمود:
پس هر يک از شما بايد به آنچه به وسيلة آن به دوستي ما نزديک مي‌شود عمل کند و آنچه از جانب او، ما را به خشم و ناراحتي نزديک نمايد دوري کند؛ زيرا فرج ما آني و ناگهاني فرا مي‌رسد.
اين حديث، وظيفة ما را به خوبي مشخص مي‌کند و ما را متوجه اين امر مي‌کند که در هر حال بايد آمادة ظهور حضرت باشيم. امام صادق عليه السلام فرموده است:
براي ظهور و قيام حضرت قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف خود را مهيا سازيد؛ گرچه اين آمادگي در حد فراهم کردن يک تير باشد.[4]

حضرت، براي برپايي عدالت، قيام مسلحانه مي‌کند. در حقيقت، اين حديث مي‌خواهد بگويد کسي که طالب ظهور آن حضرت است، بايد در جهت زمينه‌سازي نهايت جهاد و کوشش را بنمايد.

امام هادي عليه السلام فرمود:

قائم آل محمد، مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است که واجب است در زمان غيبتش منتظر او باشند و زمان ظهورش، مطيع باشند.

بنابراين امام معصوم در اين حديث، انتظار امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف را واجب دانسته است.

با توجه به جايگاه بلندي که انتظار در مکتب شيعه دارد و تأکيدها و سفارش‌هاي فراوان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امامان معصوم عليهم السلام بر موضوع انتظار فرج، شيعيان بايد به اين موضوع اهتمام بيشتر و توجهي درخور داشته باشند. بايد مراقب بود اعتياد به غيبت امام، گريبانگير ما نشود.

هم‌اکنون هزار و اندي سال از غيبت آن امام معصوم مي‌گذرد و هنوز اذن ظهور از ناحيه ذات اقدس اله صادر نشده است. چرا تأخير؟… يقيناً تأخير از ما است؛ زيرا طبق فرمايش مولايمان، اين ما هستيم که يکدل نشده‌ايم و در راه او به‌طور شايسته، قدم بر نداشته‌ايم:

اگر شيعيان ما که خداوند آنان را در بندگي‌اش ياري کند، در عهد و وفاي به ولايت ما يکدل و يک‌صدا بودند، ميمنت ديدار و ظهور ما اين‌قدر به تأخير نمي‌افتاد.[5]

عدم وفاي به عهد پيروانش، موجب محروميت جهان بشريت از اين فيض بزرگ خدايي شد. آيا جز اين است که زندان غيبت، دستان يداللهي او را بسته است و از تزلزل و تحير بشريت در غم و اندوه به سر مي‌برد و با دلي غمگين، همگان را به دعا براي تعجيل در فرج خويش فرا مي‌خواند

هميشه دردهايمان را براي حضرت سوغات نبريم؛ بلکه به وظايفمان مقابل حضرت که يکي از آن‌ها دعاي بسيار براي تعجيل در ظهور او است اهميت دهيم. به راستي آيا براي ما عذري در کوتاهي از اين دعاي مهم باقي مي‌ماند؟ چرا که بهترين و مؤثرترين عملي که بتوان با آن پدر مهربان ارتباط برقرار کرد و بسيار در تعجيل ظهورش مؤثر مي‌باشد، دعا است.

مولاي ما! شب سياه غيبت تو بس طولاني شده است. بسياري در اين سياهي شب به سوي دنيا مي‌گريزند؛ اما سپيده دم که آن‌ها دورش مي‌پندارند، به زودي آشکار خواهد شد.
هميشه دردهايمان را براي حضرت سوغات نبريم

پی نوشت:
[1] .سوره هود،آيه80..
2.بحار الانوار،ج12،ص 158.
[3] . بحارالانوار، ج7، ص255.
[4] . همان، ج52، ص366.
[5] . همان، ج53، ص177.

موسسه جهانی سبطین علیهم السلام

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(5)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
5 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: دهسنگی [عضو] 
5 stars

سلام ممنون از مطلبتون
منتظر حضورتون در وبلاگم هستم
http://kovsar-aliabad.kowsarblog.ir/
یاعلی (علیه السلام)
التماس دعا…

1396/09/28 @ 12:10
نظر از:  

سلام دوست و همسنگر عزیزم
ممنون از حضور گرم و سبزتان

ان شاءالله جزو منتظران و سربازان واقعی آقامون باشیم
اللهم عجل لولیک الفرج

1396/09/28 @ 11:03
نظر از: فاطمه خانوم [عضو] 
5 stars

بسیار زیبا
http://blogroga.kowsarblog.ir/

1396/09/27 @ 13:48
نظر از: خادم المهدی [عضو] 
5 stars

کاش دیگر بیاید خسته شدیم

1396/09/27 @ 13:04
نظر از: دهسنگی [عضو] 
5 stars

سلام ممنون از مطلبتون
منتظر حضورتان در وبلاگم هستم
http://kovsar-aliabad.kowsarblog.ir/
یاعلی(علیه السلام)…
التماس دعا

1396/09/27 @ 12:05
نظر از:  
5 stars

سلام زیبا بود خوش حال میشم که به وبلاگ ماهم سربزنید
http://bazigaran-haghighi.kowsarblog.ir/

1396/09/26 @ 23:14
نظر از: حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو] 

روز پژوهش بر فعالان پرتلاش این عرصه تبریک و تهنیت باد.

1396/09/26 @ 10:08
نظر از: ستاره مشرقي [عضو] 

اللهم عجل لولیک الفرج

1396/09/24 @ 19:37


فرم در حال بارگذاری ...

تجربه تلخی به‌نام "وان نایت استند"

نوشته شده توسطرحیمی 24ام آذر, 1396

 

در جریان “وان نایت استند” دو نفر، تنها برای یک شب طرح دوستی و هم‌باشی می‌ریزند و طی این مدت زمان رابطه جنسی چند ساعته‌ای را با هم تجربه می‌کنند.

وان نایت استند

احتمالا اخیرا اصطلاح وان نایت را شنیده‌اید. اصطلاحی که تجربه یک شب رابطه جنسی را برای شما محیا می‌کند. قضیه از آنجا شروع شد که در پی تهاجملات فرهنگی و اشاعه بی بند و باری در برقراری روابط جنسی میان افراد مختلف جامعه، چندی پیش به پیشنهادی بی شرمانه تحت عنوان “وان نایت استند” (One night stand) برخوردیم.

وان نایت استند چیست؟

در جریان “وان نایت استند” دو نفر، تنها برای یک شب طرح دوستی و هم‌باشی می ریزند و طی این مدت زمان رابطه جنسی چند ساعته‌ای را با هم تجربه می کنند. به گفته تحلیل‌گران غربی این مدل از رابطه، رایج‌ترین مدل از خیانت افراد متاهل است زیرا مردان و زنان متاهلی که در زندگی زناشویی خود به هر دلیلی با مشکلات جنسی مواجه هستند به سمت و سوی تجربه رابطه جنسی با دیگری سوق پیدا می‌کنند و شاید به همین خاطر است که این نوع از رابطه، اغلب محدود به یک شب شده و به آن “ایستگاه شبانه” نیز گفته می شود. باید توجه داشت که اغلب این افراد سعی در پنهان سازی رابطه خود داشته و برای آن از افشای هویت حقیقی، خودداری می کنند تاجایی که نام و شماره تماس رد و بدل شده نیز نادرست است که ردی از خود به جا نگذارند.

این قبیل رابطه ها نه تنها بنیان خانواده را متزلزل می کند بلکه اعتماد دو جانبه همسر و شریک زندگی را نیز در افراد متاهل به ورطه نابودی می رساند.

...


باید توجه داشت که وان نایت استند تنها محدود به متاهلین نبوده و میان افراد مجرد نیز طرفداران فراوانی دارد و چون این رابطه برسر تنوع‌طلبی (رابطه جنسی رنگین کمانی) و یا نیاز جنسی بوده، عاری از هرگونه احساس و تعهدات عاطفی است که این مهم در دراز مدت باعث بروز آسیب های روحی و روانی فراوانی در فرد می‌گردد. قابل توجه آنکه اگر از آسیب های روحی و روانی بگذریم از آسیب های جسمی که به فرد وارد می شود و بسیار خطرناک و غیر قابل جبران است نمی توان گذشت. از جمله این آسیب‌ها می‌توان به بروز انواع بیماری های مقاربتی اشاره کرد که به دلیل عدم آگاهی و اطلاع کافی  از سوابق جسمی طرف مقابل و آشنایی ناگهانی (یک روزه) به فرد دیگر سرایت می‌کند.

آنچه که در این میان اهمیت ویژه ای دارد نحوه و همچنین هدف از برقراری وان نایت استند است.  با توجه به آنچه که گفته شد در می‌یابیم که صرف نظر از ماهیت جریان وان نایت استند نحوه آشنایی و روند آن نه تنها با فرهنگ اسلامی-ایرانی سازگاری ندارد بلکه ناقض آن نیز می باشد. فرهنگ کشور ما فرهنگی اصیل با بن مایه‌ی دینی است که سبک زندگی اسلامی، برازنده ترین مسیر حرکت آن محسوب می شود.
سبک زندگی اسلامی روشی هنجار مدارانه، برپایه و اساس دین مبین اسلام و با اصول خانواده گرایی، دوری از تجرد گرایی و چهارچوب هایی عاری از هرگونه تجمل گرایی بنا نهاده شده است. بی‌شک در پیش گرفتن این رویه علاوه بر سمت و سو دادن اصولی به زندگی اقشار مختلف جامعه بخصوص جوانان، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی-اجتماعی را حفظ نموده و در ارتقاع سطح استحکام بنیان های خانواده تاثیرات چشمگیری خواهد گذاشت. اما متاسفانه امروزه شاهد ورود پنهانی فرهنگ منحط غربی در کشورمان هستیم و از آنجایی که این روند به پاره‌ای از خط قرمزها مربوط می‌شود، از بررسی، واکاوی و اطلاع رسانی درباره‌ی آسیب‌های آن خودداری می‌کنیم. همین موضوع سبب پیشروی آین قبیل جریان‌های نامتعارف، آن هم با سرعتی غیرقابل تصور شده است.

دلایل پدید آمدن وان نایت استند

بی تردید پدید آمدن جریان وان نایت استند دلایل متفاوتی دارد که از منظر اجتماعی و روان شناسی قابل بررسی است. اما می‌توان عمده دلایل آن را ترویج بی‌بند و باری، اشاعه فرهنگ غربی و تنوع طلبی در برقراری روابط جنسی عنوان کرد.
شاید به تعبیر دیگر بتوان ورود این قبیل روابط نامتعارف به کشورمان را نوعی از انواع هزار گانه تهاجم فرهنگی دانست که با هدف تغییر الگوی سبک زندگی راه‌اندازی شده تا جوانان را ترقیب به شکستن مرزها و عبور از خط قرمزهای رایج در جامعه کند. این قبیل رابطه ها نه تنها بنیان خانواده را متزلزل می‌نماید بلکه اعتماد دو جانبه همسر و شریک زندگی را نیز در افراد متاهل به ورطه نابودی می رساند.  

کلام آخر

در این میان باید توجه داشت که یکی از مهم ترین راهکارهای جلوگیری از اشاعه چنین تفکرات نامتعارف و هنجارشکنانه در جامعه، ارتقاع سطح فرهنگ ایرانی اسلامی است. بی تردید این مهم در کنار دیگر برنامه‌های فرهنگی و آموزش‌های اجتماعی می‌تواند بطور چشم گیری در دفع نفوذ فرهنگ منحرف غربی در کشورمان تاثیرگذار باشد.

در آخر این سوال در اذهان عمومی ایجاد می‌شود که براستی جامعه ما به کجا کشیده شده است که باید شاهد چنین روابط وقیحانه‌ای باشیم؟ چرا نگاه‌ها تنها بُعد جنسی افراد را می‌بیند؟ و چرا اصول اخلاقی و مبتدیات فرهنگی تا این اندازه کم‌رنگ شده است؟

تبیان

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: دهسنگی [عضو] 
5 stars

سلام ممنون از مطلبتون
منتظر حضورتون در وبلاگم هستم
http://kovsar-aliabad.kowsarblog.ir/
یاعلی (علیه السلام)
التماس دعا…

1396/09/28 @ 12:13
نظر از:  
5 stars

سلام زیبا بود خوش حال میشم که به وبلاگ ماهم سربزنید
http://bazigaran-haghighi.kowsarblog.ir/

1396/09/26 @ 22:58
نظر از: ستاره مشرقي [عضو] 

مفید بود

1396/09/24 @ 19:33


فرم در حال بارگذاری ...