چرا براى سلامتى امام زمان(عج) دعا مى كنيم؟
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397
دليل دعا كردن براى سلامتى امام عصر چيست؟
در حالى كه خداى منان اراده دارد ايشان زنده و سلامت بمانند، آيا اصلا امكان دارد آن وجود مبارك دچار كسالت شوند؟
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست
هر كجا هست خدايا به سلامت دارش1
دعا از هر حيث مخصوصاً براىسلامتىامام زمان(عج) آثار و بركات فراوانى دارد كه برخى عبارتند از:
1. دعا نشانگر علاقه و محبت مسلمانان به ايشان است. اگر چه دوستى تمام ائمه معصومين عليهم السلام بخشى از ايمان و شرط قبولى اعمال است، در عين حال دعا كردن در حق امام زمان(عج) موجب ازدياد محبت آن حضرت در دل و در نتيجه موجب تقويت ايمان مى گردد.
2. دعا اظهار تجديد عهد و پيمان با آن حضرت است و محتواى پيمان با آن حضرت را دين دارى، شريعت محورىو تصميم قلبى بر اطاعت امر امام عليه السلام و يارىرساندن او با نثار جان و مال تشكيل مى دهد.
تجديد بيعت با آن حضرت عليه السلام كارى است كه بعد از هر نماز از نمازهاى پنجگانه يا در هر روز و يا در هر جمعه انجام آن مستحب است. هر روز بعد از نماز صبح، دعاهايى كه مربوط به وجود مبارك امام عصر(عج) است، خوانده شود، بسيار مفيد و مؤثر خواهد بود.
دعاىشريف «اللهم بلغ مولاى صاحب الزمان صلوات الله عليه عن جميع المؤمنين…» و نيز «دعاى عهد» شاهدىبراىاين سخن است.2
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ اللَّهُمَّ [إِنِّي] أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً فِي رَقَبَتِي اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَائِعاً غَيْرَ مُكْرَهٍ فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. |
3. دعا سبب زنده نگه داشتن ياد امام غايب در دل منتظران مى گردد. ياد امام زمان(عج) توجه به ارزش هاى دين و اصول اخلاقى را در دلها زنده مى كند و غفلت از ياد امام، يكى از دلايل عمده پژمردگى و سستى ارزش هاى الهى وانسانى در جوامع اسلامى است.
دلت گر كه يك لحظه غافل نشيند،
خدنگ بلا بر دل دل نشيند
4. كسى كه سلامتى امام زمانش برايش مهم است، مسلما آزردن آن حضرت برايش سخت است؛ در نتيجه دعا براىسلامتى آن حضرت، انسان را به انجام كارهايى وامى دارد كه موجب خشنودى آن حضرت و در نتيجه سبب رسيدن به مقام رضوان الهى مى گردد.
5. دعا بسيار مؤثر است و موجب فرج آن حضرت و نيز فرج و گشايش در زندگى مؤمنان مى شود.
6. دعا موجب قرب الهى است. امام مهدى(عج) در خصوص زيارت آل يس مى فرمايند: «هرگاه خواستيد به وسيله ما به خداوند و به ما توجه كنيد، اين زيارت را كه از جانب خداوند انشا شده است، بخوانيد».3
اين زيارت كه از جهات مختلف محتوايى عميق دارد، بسيار مورد تأكيد و سفارش قرار گرفته است. اين زيارت از ابتدا تا انتها، دعاى براى سلامتى، تندرستى و بهروزى امام زمان(عج) است؛ «السلام عليك يا خليفه الله و ناصر حقه… السلام عليك حين تصبح و تمسى، السلام عليك فى اليل اذا يغشى و النهار اذا تجلى… السلام عليك بجوامع السلام…؛ سلام بر تو اى جانشين خدا و يارى كننده حق… درود و سلام بر تو هنگامى كه صبح و شام كنى، درود و تهيت الهى بر تو در شب كه همه جا را فراگيرد و در روز، در وقتى كه نور دهد (يعنى سلام بر تو در هر صبح و شام)…، درود بر تو درودى همه جانبه…».
در دعاى بعد از اين زيارت نيز معانى بلندى نهفته است؛ مانند: خدايا او (امام زمان«عج») را از شر هر متجاوز و سركشى و از شر همه خلق خود پناه ده و او را از حوادث يوميه، از پيش رو و از پشت سر و از طرف چپ، حفظ و نگهدارى كن و از اين كه آسيب و گزندى به او برسد، جلوگيرى كن و در خصوص او، رسولت و خاندان رسولت را حفظ نما و به دست مباركش عدل و داد را پديدار نما! «اللهم اعذه من شر كل باغ و طاغ و من شر جميع خلقك و احفظه من بين يديه و من خلقه و عن يمينه و عن شماله و احرسه و امنعه من ان يوصل اليه بسوء واحفظ فيه رسولك و آل رسولك واظهر به العدل…».
در پايان سخن لازم است يادآور شويم كه دعا كردن براىسلامتى و فرج آن حضرت، اطاعت از امر خداوند و نيز اهل بيت پيامبر اكرمصلى الله عليه و آله است؛ «و هر كه خدا و رسولش را اطاعت كند و خداترس و پرهيزكار باشد، چنين كسىبه فوز و سعادت خواهد رسيد».4
آخرين نكته اين است كه هر چند طبق وعده الهى حضرت زنده و باقى هستند تا زمانى كه پرچم توحيد و عدل را در همه جهان به اهتزاز درآورند، ولى بالاخره بشر هستند ودر معرض آفات جسمانى و بلاهاى طبيعى و ممكن است مريض شوند و دچار كسالت گردند و از اين نظر دعاىما براى سلامتى حضرت و حفظ ايشان از اين آفات و حوادث، بدون شك در سلامتى وجود آن عزيز عالم وجود و آخرين دفرّ صدف امامت و ولايت، مؤثر و مفيد است.
پى نوشت:
1. ديوان حافظ، ص223.
2. قمى، مفاتيح الجنان، ص892ù891.
زيارتى است كه هر روز بعد از نماز صبح مولاى ما صاحب الزمان عليه السلام به آن زيارت كرده مىشود
و آن زيارت اين است:
اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ اللَّهُمَّ [إِنِّي] أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً فِي رَقَبَتِي اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَائِعاً غَيْرَ مُكْرَهٍ فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
خدايا برسان به مولاى من حضرت صاحب الزمان كه درودهاى تو بر او باد از طرف همه مردان و زنان با ايمان كه در شرقها و غربهاى زمينند و در خشكى و دريا هستند و در هموارى زمين و كوهند، زنده شان و مرده شان و از طرف پدر و مادر و فرزندان و خود من درودها و تحيتهائى هموزن عرش خدا و به شماره كلمات و سخنانش و نهايت مرتبه خوشنوديش و به شماره آنچه برشمرده است آن را دفتر و كتابش و احاطه دارد بدان دانشش خدايا من نومى كنم براى آن جناب در اين روز و در هر روز عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم چنانچه مرا مفتخر ساختى بدين افتخار و برتريم دادى به اين فضيلت و مخصوصم داشتى بدين نعمت پس درود فرست بر مولا و آقايم حضرت صاحب الزمان و قرارم ده از ياران و پيروان و دفاع كنندگان آن حضرت و بگردانم از شهادت يافتگان در پيش رويش از روى ميل و رغبت بدون اكراه و ناراحتى در آن صفى كه اهل آن را در كتاب خود (قرآن ) توصيف كرده و فرمودى : ((صفى كه گويا بنائى استوارند)) در راه فرمانبردارى تو و فرمانبردارى رسول تو و آل رسولت كه بر تمامى آنها سلام باد خدايا اين بيعتى است از آن جناب در گردن من تا روز قيامت.
مؤلف گويد كه علامه مجلسى در بحار فرموده كه من در بعض كتب قديمه ديدهام كه بعد از اين زيارت دست راست را به دست چپ بزند مثل زدن در بيعت و بدان نيز كه ما در اعمال سرداب مقدس چهار زيارت نقل كرديم و اين زيارت زيارت پنجم كتاب ما محسوب مىشود و در باب اول در ذكر زيارات حجج طاهره در ايام هفته ص 59 زيارتى نيز براى آن حضرت نقل كرديم كه در روزهاى جمعه به آن نيز زيارت كرده شود.
3. همان، ص863.
4. نور(24): 52.
نویسنده:حسن احمدى
موعود
فرم در حال بارگذاری ...
تأثير دعا در فرج امام زمان(عج) چه اندازه است؟
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397
اگر قرار باشد غيبت امام زمان(عج) به دليل حكمتهاى خاص الهى باشد، دعا كردن ما براى فرج چه خاصيتى دارد؟
1. اساساً غيبت امام زمان(عج) بر اساس اسباب و حكمت هايى صورت گرفته است كه اگر چه به برخى آنها در روايات مختلف تصريح شده، اما دانستن همه آنها در دوران غيبت آن بزرگوار، ممكن نيست. امام صادق علیه السلام مى فرمايد:
افنَّ وَجْهَ الْحفكْمَةف فى ذلفكَ لا يَنْكَشففف إلاّ بَعْدف ظفهفورفهف؛
حكمت غيبت امام زمان(عج) روشن نمى شود، مگر بعد از ظهور آن حضرت.
بنابر اين، ممكن است يكى از حكمتهاى غيبت دچار ساختن انسانها به بلا و مشكلاتى باشد كه باعث روى آوردن آنها به خدا و دعا كردن براى فرج است. چنانكه در قرآن آمده است:
ما انسانها را به شدايد و سختى هاى روزگار مبتلا مى سازيم، باشد كه به درگاه ما تضرع و زارى نمايند و به دعا روى آورند.(1)
بر اين اساس، دعا براى فرج نه تنها منافاتى با حكمتهاى الهى ندارد، بلكه خود مىتواند از زمره همين حكمتها به شمار آيد.
2. دعا براى فرج امام زمان(عج) وظيفه و تكليفى است كه در عصر غيبت در روايات بسيارى بر آن تأكيد شده است. پيامبر اكرم(ص) و ائمه هدى علیه السلام بر چنين دعايى امر فرموده اند، حضرت ولى عصر(عج) نيز نه تنها شيعيان خود را به دعا كردن براى تعجيل فرج فرمان داده، بلكه كثرت دعا را از آنان خواسته اند.(2)
3. در برخى روايات، دعا براى فرج وسيله اى براى نجات از هلاكت به شمار آمده است. امام حسن عسكرى علیه السلام مى فرمايد:
به خدا، فرزندم مهدى را غيبتى است كه در آن هيچ كس از هلاكت نجات نمى يابد، مگر كسى كه خداى (عزوجل) او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد و او را در دعا براى تعجيل فرجش توفيق عنايت فرمايد.(3)
در پايان بايد گفت: وقتى كه انتظار فرج والاترين نوع عبادت به شمار مى آيد، دعا براى فرج نيز زيباترين جلوه انتظار به حساب مى آيد و اصل دعا گرامى ترين و محبوبترين چيزها در نزد خداست و تأثير آن در تغيير دادن تقدير است. چنانكه در روايات پيامبر اكرم(ص) آمده است:
أكْثفر مفنَ الدّفعاء فَإنَّ الدفعاءَ يَردّ الْقَضاءَ؛(4)
زياد دعا كن، زيرا دعا قضاى الهى را باز مى گرداند.
پی نوشت:
1. انعام (6) آيه 42.
2. أكثروا الدعا بتعجيل الفرج. (شيخ صدوق، اكمال الدين واتمام النعمه، ج 2، ص 485).
3. شيخ صدوق، اكمال الدين و اتمام النعمه، ج 2، ص 384.
4. نهج الفصاحه، ص 84، ح 446.
[انجام وظيفه دعا براي فرج به عنوان يك انجام وظيفه است ، گرچه قطعاً بي اثر نيست . اما اثر اوليه آن متوجه دعا كننده است كه فرمودند در اين –دعا كردن براي فرج – فرج شماست –(موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت علیهم السلام ]
موعود
فرم در حال بارگذاری ...
فکر در کلام حضرت علی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397شرح و تفسير حکمت 365 نهج البلاغه با موضوع فکر را در اینجا بخوانید.
نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی علیه السلام درباره قرآنآمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان میپذیرد و نه اسرار آن منقضی میشود. در سخن مشابهی نیز آمده است : «لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را میتوان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی میشود و از بین میرود.
سخنان امام علی علیه السلام در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف میگذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی علیه السلام تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.
...
وقال علیه السلام:الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ، وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ. وَ كَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ.
امام(عليه السلام) فرمود:
فكر، آينه شفاف و درخشنده اى است و حوادث عبرت انگيز، بيم دهنده و نصيحت كننده است و براى ادب آموزى خويشتن همين بس كه از آنچه براى ديگران ناخوش مى دارى بپرهيزى.
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به سه نكته مهم اشاره كرده، نخست مى فرمايد:
«فكر، آينه شفاف و درخشنده اى است»; (الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ).
هنگامى كه اشيا در مقابل آينه قرار مى گيرند و نور بر آن ها مى تابد، نور از اشيا بر مى خيزد و به آينه مى خورد و از آن بازمى گردد و به چشم انسان منتقل مى شود و از آن جا كه هر قسمتى از اشيا نور را به يك نحو منعكس مى كند تمام مشخصات آن شىء در چشم انسان منعكس مى شود، و جمله معروفى كه در تعريف فكر گفته اند:
الفكر حركة الى المبادىء *** ومن مبادىء الى المراد فكر از دو حركت تشكيل مى شود: از مبادى به سوى مقصد حركت مى كند و از مقصد به سوى انسان، و حقايق اشيا را به او نشان مى دهد. مى تواند قابل تطبيق بر اين حركت دوگانه در مقابل آينه باشد. به هر حال خداوند لطف بزرگى در حق انسان كرده كه اين آينه شفاف تمام نماى حقايق را در اختيار او گذاشته مشروط بر اين كه آن را به وسيله هوى و هوس ها، تعصب ها، پيش داورى هاى غلط، تقليدهاى كوركورانه و در يك كلمه موانع شناخت، تاريك و كدر نسازد و خود را از اين نعمت بزرگ الهى محروم ننمايد. و به گفته شاعر: إذا المرء كانت له فكرة *** ففى كل شىء له عبرة هنگامى كه انسان فكر آماده اى داشته باشد به هرچيز بنگرد درس عبرتى از آن مى آموزد.
در حديثى از اميرمؤمنان(عليه السلام) مى خوانيم:
«إِذَا قَدَّمْتَ الْفِكْرَ فِى أَفْعَالِكَ حَسُنَتْ عَوَاقِبُكَ فِى كُلِّ أَمْر;
اگر كارهاى خود را با فكر آغاز كنى پايان تمام كارهاى تو خوب خواهد بود».
در حديث ديگر از آن حضرت مى خوانيم:
«ما ذَلَّ مَن أحسَنَ الفِكْرَ;
كسى كه خوب بينديشد هرگز ذليل نمى شود».
در حديث ديگرى از امام مجتبى(عليه السلام) آمده است:
«أوصيكم بتقوى الله و إدامةِ التفكّرِ فإنّ التّفَكّر أبو كُلِّ خير و أُمِّه;
شما را به تقواى الهى و تداوم تفكر توصيه مى كنم زيرا فكر كردن، پدر و مادر همه نيكى هاست».
آنگاه امام(عليه السلام) به نكته دوم اشاره كرده، مى فرمايد:
«حوادثِ عبرت انگيز، بيم دهنده و اندرزگوست»; (وَ الاِعْتِبَارُ مُنْذِرٌ نَاصِحٌ).
واژه «اعتبار» به معناى عبرت گرفتن است ولى در اين جا به معناى حوادث عبرت انگيز مى باشد. اين حوادث، بشير و نذير است; حوادثى كه عاقبت كار ظالمان و ستمگران را نشان مى دهد، بيم دهنده و انذاركننده است و حوادثى كه پايان كار عدالت پيشگان و نيكوكاران را نشان مى دهد بشير و اندرزگوست. هنگامى كه از يك سو از آينه شفاف فكر استفاده گردد و از سوى ديگر از حوادث تاريخى و عبرت آموز پند گرفته شود به يقين انسان مى تواند در صراط مستقيم به سوى مقصد الهى پيش رود. قرآن مجيد، هم به تفكر اهميت فراوان داده و در آيات زيادى انسان ها را به آن دعوت نموده و هم تاريخ عبرت انگيز پيشينيان را در سوره هاى مختلف بازگو كرده است تا اسباب تربيت انسان ها كامل گردد. از آيات قرآن مجيد استفاده مى شود كه رابطه نزديكى ميان انديشيدن و عبرت گرفتن است. در آيه 176 سوره اعراف مى فرمايد: «(فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُون); اين داستان ها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (وبيدار شوند)!». اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حديثى در غررالحكم مى فرمايد: «كَسْبُ العقلِ الاعتِبارُ وَالاستِظهارُ و كَسْبُ الجَهلِ الغَفلةُ و الاغترِارُ; عقل، عبرت مى گيرد و خود را با آن تقويت مى كند ولى جهل به غفلت و غرور وامى دارد». سپس امام(عليه السلام) در سومين نكته مى فرمايد: «براى تأديب خويشتن همين بس كه از آنچه براى ديگران نمى پسندى بپرهيزى»; (وَكَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ). هيچ انسانى به كمال نمى رسد مگر اين كه در اصلاح عيوب خويش بكوشد ولى شناخت عيوب غالباً مشكل است. اى بسا انسان براثر حب ذات نه تنها عيب خود را نمى بيند بلكه ممكن است آن را نشانه حسن بشمارد; ولى در برابر ديگران چنين نيست; عيوب آن ها را با تمام ريزه كارى ها مى بيند و گاه زبان به انتقاد از اين و آن مى گشايد. بنابراين بهترين و عاقلانه ترين راه براى شناخت عيوب خويشتن اين است كه انسان آنچه را براى ديگران عيب مى شمرد از خود دور سازد و ديگران را مقياس و معيار براى سنجش حال خويشتن قرار دهد.
آيا راهى بهتر از اين براى اصلاح نقاط ضعف يافت مى شود؟
ولى نمى توان انكار كرد كه افرادى هستند كه صفات يا اعمالى را به ديگران خرده مى گيرند اما آن را براى خود مى پسندند و به فرموده اميرمؤمنان(عليه السلام) در حكمت 349 اين ها احمق واقعى هستند:
«وَ مَنْ نَظَرَ فِى عُيوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الاَْحْمَقُ بِعَينِه».
اين سخن شبيه چيزى است كه در ميان اديبان، معروف است كه از لقمان پرسيدند: ادب را از كه آموختى؟
گفت: از بى ادبان، هرچه از ايشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهيز كردم.
ريشه اين معنا نيز در قرآن مجيد وجود دارد آن جا كه مى فرمايد:
«(أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ);
آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مى كنيد، اما خودتان را فراموش مى نماييد؟».
اشاره به اين كه نبايد تنها نيكى را به ديگران توصيه كرد و پرهيز از زشتى ها را درباره ديگران مورد توجه قرار داد بلكه خود انسان اولويت دارد. نكته حجاب حبّ ذات خداوند در انسان غريزه اى آفريده كه براى حفظ و صيانت او و رسيدن به كمالاتش نقش بسيار مهمى دارد و به يك معنا از مهمترين مواهب الهى است و آن اين كه انسان خود را دوست مى دارد و به همين دليل به سراغ اطاعت فرمان خدا و پرهيز از گناه مى رود تا به كمال معنوى برسد و از پاداش هاى الهى در قيامت بهره مند شود و از عذاب و كيفر او در امان بماند. انسان به دنبال علم و دانش مى رود و انگيزه اصلى او حب ذات است چراكه علم را كمال خويشتن مى بيند. براى رسيدن به مواهب مادى و پيشرفت در امور اقتصادى تلاش مى كند زيرا آن ها را ابزارى براى كمال مادى يا معنوى خود مى بيند. اگر انسان ها از كشور خويش دفاع مى كنند، همسر و فرزند خود را دوست دارند، براى حفظ آبروى خود مى كوشند، همه اين ها سرچشمه اى در حب ذات دارد و اگر روزى اين علاقه از او برچيده شود نشاطِ حيات در او خاموش مى گردد و به موجودى عاطل و باطل تبديل مى شود. ولى همين حب ذات اگر به صورت افراطى درآيد بزرگ ترين بلاى جان انسان است و نتيجه آن، خودخواهى و خودپسندى و خودبرتربينى، فراموش كردن ديگران، توقعات بى جا، نديدن صفات زشت در خويشتن و در نتيجه سقوط از مقام انسانيت است. آنچه امام(عليه السلام) در جمله مذكور به آن هشدار مى دهد اشاره به همين نكته است، مى فرمايد:
ممكن است حب ذات مانع از اين گردد كه عيوب خويشتن را ببينى; مشاهده كن درباره ديگران چه مى گويى و چه امورى را بر آنان خرده مى گيرى و عيب مى دانى همان را براى خويش عيب و نقص بدان. اين در حقيقت راهى است براى فرار از آثار سوء حب ذات افراطى.
فرم در حال بارگذاری ...
غسل زیارت و احکام آن
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397اگر قصد سفری زیارتی دارید برای اطلاع از احکام ، شیوه و نیت غسل زیارت حتما این گزارش را بخوانید.
هر امری در زندگی برای خود آدابی دارد ، از آداب تجارت گرفته تا آداب معاشرت و کسب علم و … که شناخت و انجام آنها، آن امر را به موفقیت نزدیک تر می کند.در این میان زیارت اهل بیت و معصومین نیز دارای آدابی است . یکی از اصلی ترین آداب زیارت اهل بیت و معصومین انجام غسل زیارت است که در این گزارش احکام ، شیوه و نیت و هر آنچه درباره “غسل زیارت” باید بدانید را میخوانید.
معنای زیارت در شرع
طبق معنای شرعی، زیارت بهمعنای دیدار و ملاقات است. زیارت در لغت و آنچه میان مسلمین مشهور است نیز ملاقات با رسول اكرم صلی الله علیه و آله و انبیای الهی، ائمه معصومین علیهم السلام ، اولاد طاهرین معصومین علیهم السلام ، اولیای الهی، مؤمنین و در مجموع، نیكان و خوبان است ؛ حال میخواهد این ملاقات هنگام حیات آن بزرگان انجام شود یا پس از وفات و شهادت آنها صورت بگیرد.
نكته مهم: در شرط زیارت آمده كه شخص حتما باید در محل حاضر شود. بدین ترتیب ارتباط تصویری، تلفنی، اینترنتی یا از راه دور و به هر شكل دیگری، زیارت شرعی محسوب نمیشود.
...
انواع زیارت
زیارتها به ۲ صورت كلی واجب و مستحب تقسیم میشوند.
- زیارت واجب كه همان زیارت خانه خداست.
- زیارتهایی كه فینفسه مستحب محسوب میشوند اما در شرایط خاص حكم واجب را پیدا میكنند
زیارتهای مستحب میتواند در 3شرط به زیارتهای واجب تبدیل شود
- نذر
- عهد
- قسم
آداب شرعی زیارت
در زیارت حرم مطهر معصومین علیهم السلام اموری مستحب شمرده شده كه بجای آوردن آنها ثواب زیادی دارد كه به بخشی از آنها اشاره میشود.
مستحب است كه پیش از زیارت به همان نیت غسل صورت بگیرد. پوشیدن لباس پاكیزه و تمیز، خوشبو كردن و عطر زدن، ذكر خداوند متعال و خواندن قرآن كریم، وضو گرفتن علاوه بر غسل زیارت، خواندن اذن دخول، ورود با پای راست به حرم و خروج با پای چپ، حركت با طمأنینه و آرامش، خواندن ذكرالله اكبر لااله الاالله وحده لا شریك له و خواندن زیارتنامههایی كه از معصومین وارد شده است نیز جزو مستحبات زیارت به شمار میرود. همچنین مستحب است كه در حرم امامان معصوم علیه السلام ، 2ركعت نماز زیارت خوانده شود. البته خواندن نماز زیارت برای امامزادهها وارد نشده و زائران میتوانند نمازهای دیگری را در این مكانهای مقدس بخوانند. در مقابل، بگومگو، مجادله با دیگران و سخن اضافه و عجله هنگام حركت كراهت زیادی دارد و مؤمنین باید از انجام این امور در مكانهای مقدس اجتناب كنند.
اعمال غسل زیارت
غسل زیارت در نیت با غسلهای دیگر تفاوت دارد.یعنی به صورت ترتیبی و ارتماسی انجام میشود به همان طریقی که گفته شده ولی در نیت باید عنوان زیارت برده شود و همانطور که گفته شده میتوان چندین نیت را در یک غسل دخیل کرد.
مثلا:کسی غسل جنابت بر عهده اش بوده،روز جمعه هم هست و غسل جمعه مستحب،بدنش با میتی هم تماس داشته غسل مسّ میّت هم که واجب است،به زیارت هم میخواهد برود در اینجا 4 نیت دارد که دو تا واجب است و یکی مستحب و دیگری که زیارت باشد را در این نوشتار پی میگیریم بدانیم به چه نیتی باید غسل را انجام داد….توجه داشته باشیم که همه نیت ها فقط با یک غسل انجام میشود..غسل زیارت را عده زیادی با نیت مستحب انجام می دهند،در حالیکه بسیاری از مراجع غسل ورود به حرم امامان را مستحب نمی داند بلکه فتوا می دهند که با نیت رجاء انجام شود……
نیت رجاء یعنی:اینکه شخص به امید ثواب، این کار را انجام بدهد. زیرا اگر این کار دلیل شرعی ای بر مستحب بودنش وجود داشت مراجع فتوا به مستحب بودنش می دانند. پس اگر مرجع شخصی فتوا داده اند که رجاء این غسل انجام شود مقلد آن مرجع حق ندارد نیت مستحبی کند.
آموزش غسل ترتیبی
در غسل ترتیبی ابتدا سر و گردن، سپس سمت راست و پس از آن سمت چپ بدن شسته می شود. بر ترتیب یاد شده ادعای اجماع نیز شده است. برخی ترتیب میان سمت چپ و راست را واجب ندانسته اند.
ترتیب میان اعضا شرط واقعی است؛ از این رو، غسل کردن بر خلاف ترتیب یاد شده، حتی از روی ندانستن مسئله یا فراموشی باعث بطلان غسل خواهد بود.
به فتوای بیشتر مراجع تقلید، ترتیب در هر عضو، به معنای آغاز کردن از بالا به پایین، واجب نیست. چنان که موالات نیز واجب نخواهد بود (موالات یعنی پی درپی شستن اعضا و فاصله نینداختن میان آنها به حدّی که عضو قبلی خشک شود).
مستحب است آب مصرف شده در این غسل بیش از سه لیتر نباشد. برخی افراد بر خلاف دستور دین، زمان و آب زیادی برای غسل مصرف کرده و گرفتار وسواس شده اند. برای رهایی از این حالت، شخص وسواسی باید به فکر خود اهمیت نداده و همان گونه که افراد عادی غُسل می کنند برای آن وقت بگذارد.
غسل ارتماسی
مقصود فرو بردن یکباره تمامی بدن در آب است. لازم است همه بدن در یک لحظه زیر آب قرار بگیرد.
اگر در حالی که همه بدن زیر آب قرار گرفته نیت غسل کند طبق فتوای برخی مراجع تقلید غسل صحیح نخواهد بود.
محدوده زمانی اعتبار غسل زیارت
معمولا اگر غسل زیارت را روز انجام دهند تا آخر روز و اگر شب باشد تا آخر شب ( طلوع صبح ) معتبر می باشد. استفتائات آیت الله مکارم شیرازی
مبطلات غسل
اگر بعد از غسل یکی از مبطلات وضو (1) پیدا شود، غسل باطل نمی شود ، یعنی دوباره غسل کردن لازم نیست، ولی برای نماز باید وضو گرفته شود. مبطلات وضو با مبطلات غسل فرق می کند. البته چیزهایی که غسل را باطل می کند، بنا بر احتیاط ، وضو را هم باطل می کند. اما بعضی از چیزهایی که وضو را باطل می کند ،غسل را باطل نمی کند.
چیزهایی که غسل را باطل می کند ، آن هایی می باشد که به واسطه آن ها غسل واجب می شود، مانند:
1- جنابت. 2- خون حیض.3 - خون استحاضه. 4- خون نفاس.
اگر یکی از این چهار چیز پیدا شود ،هم وضو باطل می شود و هم غسل واجب می شود.
زیارت بدون غسل
برخی از مراجع عظام تقلید برای داخل شدن در حرم امامان علیه السلام و زیارت آنان غسل کردن را مستحب می دانند، ولی بعضی دیگر استحباب این غسل را به وسیله روایات ثابت نمی دانند و می گویند:
اگر کسی بخواهد انجام دهد باید به قصد رجاء (به امید اینکه مطلوب باشد) و امید ثواب انجام دهد. اما در مورد غسل برای زیارت امام زاده ها و غیر معصومین؛ از جمله حضرت معصومه سلام الله علیها باید به قصد رجاء باشد؛ زیرا روایتی در مورد غسل این بزرگواران وارد نشده است و در این مورد بین فقها از نظر فتوا اختلافی نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان
فرم در حال بارگذاری ...
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه سال 97
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397
فایل صوتی گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای مداحان اهل بیت علیهم السلام را اینجا دریافت کنید.
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای محمد رضا طاهری و حسین طاهری
...
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای سید مهدی میرداماد
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای محمد حسین پویانفر
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای محمد حسین حدادیان
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای حنیف طاهری
گلچین مولودی اعیاد شعبانیه با نوای محمود کریمی
فرم در حال بارگذاری ...
پیشنهادی برای مطالعه تاریخ پیامبرصلی الله علیه و آله
نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397![](http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/book/pic_box_arrow.gif)
ناشر: انجام كتاب
موضوع كتاب: تاریخ
موضوع كتاب: دین
نوبت چاپ: دوم
تاریخ چاپ: تابستان ۱۳۶۳
شمارگان: ۱۰۰۰۰ نسخه
تعداد صفحه: ۵۲۵
یک کتابِ خوبِ فراموششده؛ تا جایی که ناشر هم انگیزهای برای توزیع و تجدید چاپش ندارد. سهگانهی «پیامبری» نوشتهی آقای جلالالدین فارسی. با خواندن مجموعهی سهجلدی «پیامبری» با یک تیر، سه هدف مهم زدهاید؛ هم یک دوره تاریخ صدر اسلام را مرور کردهاید، هم با ترجمه و مفاهیم آیات قرآن کریم و شأن نزول آیات آشنا شدهاید و هم مروری بر زندگی و سیرهی پیامبر گرامی اسلام از تولد تا رحلت ایشان داشتهاید.
یک کتابِ خوبِ فراموششده؛ تا جایی که ناشر هم انگیزهای برای توزیع و تجدید چاپش ندارد. سهگانهی «پیامبری» نوشتهی آقای جلالالدین فارسی. با خواندن مجموعهی سهجلدی «پیامبری» با یک تیر، سه هدف مهم زدهاید؛ هم یک دوره تاریخ صدر اسلام را مرور کردهاید، هم با ترجمه و مفاهیم آیات قرآن کریم و شأن نزول آیات آشنا شدهاید و هم مروری بر زندگی و سیرهی پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم از تولد تا رحلت ایشان داشتهاید. «پیامبری و انقلاب»، «پیامبری و جهاد» و «پیامبری و حکومت» عناوین این مجموعهی سهجلدی است؛ کتابهایی از جلالالدین فارسی که در دههی شصت منتشر شد، اما آنچنان که شایستهی آن بود در مجامع علمی و گفتوگوهای اهالی فرهنگ به آن پرداخته نشد. اثری که نویسنده در مقدمهی چاپ نخست آن در اردیهشت سال ۱۳۶۱ میگوید ثمرهی دهسال تحقیق او بودهاست. امری که با دیدن پانویسهای کتاب و ارجاعات مکرر به آثاری همچون سیرهی ابناسحاق، سیرهی ابنهشام، مغازی واقدی، طبقات ابنسعد، اسبابالنزول واحدی و منابع متعدد دیگر میتوان آن را تصدیق کرد.
...
تاریخ پیامبر به روایت قرآن کریم
در این کتاب وقایع زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم براساس سیر نزول آیات قرآن کریم مرتب شده است. در هر بخش از تاریخ زندگی رسول اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ترجمهی آیات نازلشده آمده و باعث شده تا کتاب کمی قدری حجیم شود. «پیامبری و انقلاب» که به ۱۳ سال اول بعثت میپردازد ۴۵۰ صفحه، «پیامبری و جهاد» که به حوادث ۵ سال اول پس از هجرت اختصاص دارد، ۵۲۵ صفحه و جلد سوم یعنی «پیامبری و حکومت» که به ۵ سال آخر حیات بابرکت نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم میپردازد، ۶۰۷ صفحه دارد. با مطالعهی این دورهی سهجلدی، گویی خواننده یکبار ختم قرآن کرده است. علاوهبر آن با جزئیات وقایعی که زمینهساز نزول آیات مختلف شد و اتفاقات مهم دیگری که در خلال نزول وحی در صدر اسلام برای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رخ داد، آشنا میشود. موضوع دیگری که خواندن کتاب را ساده میکند، زبان روان کتاب است. در متن کتاب، زبان رایج تفسیر و علوم قرآنی را نمیبینیم و حتی زبان رایج متون تاریخی هم در کتاب غلبه ندارد. در بیشتر صفحات، زبان کتاب با شرح زمان و مکان اتفاقات و توصیف گفتوگوهای بین افراد به «زبان داستان» نزدیک میشود؛ زبانی که در تصویری کلان، اتفاقات زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را روایت میکند و برای هر مخاطب علاقمند به موضوع کتاب جذاب و خواندنی است. بنابراین برای استفاده از این کتاب لازم نیست حتماً خوانندهی تخصصی تاریخ اسلام باشید یا مباحث اسبابالنزول مطرح در علوم قرآنی را بهصورت تخصصی دنبال کنید.
مؤلف میگوید منبعش برای ترتیب نزول آیات، مقدمهی تفسیر مفاتیحالاسرار و مصابیحالابرار شهرستانی و ترتیب نزولی است که در آنجا از مصحف منسوب به امام صادق علیهالسلام آمده است. ترتیبی که با سورهی علق و ماجرای نزول وحی در غار حراء آغاز میشود و با آیات پایانی سورهی مائده خاتمه مییابد. مؤلف میگوید این ترتیب با ترتیب مشهور نقلشده از ابنعباس نیز مطابقت دارد.
کتاب عمل، رفتار و سیاست
جلالالدین فارسی میگوید قرآن کتاب عمل و رفتار و سیاست است و با شاهد آوردن فرمایشی از علامهی طباطبایی اضافه میکند «فراگیری مؤمنان در دوران وحی به فراگیری دانشجویانی میماند که پزشکی را با استاد خویش در بالین بیماران و در اتاق عمل میآموزند.» گویا او با نوشتن این کتاب به دنبال این بوده که این صحنهها را به زبانی ساده برای خوانندهی امروزی بازسازی کند تا مخاطبش بتواند به فهم دقیق و عمیقتری از تاریخ زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و قرآن کریم به عنوان بک برنامهی عملی زندگی برسد. بیان تاریخ بهنحوی که بتواند برای امروز مسلمانان و امت اسلامی پیامی داشته باشد، از دغدغههای قدیمی نویسنده است که میتوان آن را در اثر قدیمیتر و معروف او یعنی «انقلاب تکاملی اسلام» دید. کتابی که در سال ۱۳۴۹ منتشر و تا قبل از پیروزی انقلاب، ۲۷بار مخفیفانه تجدید چاپ شد. نامگذاری مجلدات و برخی اصطلاحات مجموعهی پیامبری را نیز باید در این چهارچوب و تعلق نویسنده به عالَم انقلاب اسلامی تحلیل کرد؛ مانند همین انتخاب «پیامبری و انقلاب» برای عنوان جلد اول این مجموعه که به شروع بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم اختصاص دارد.
نثر کتاب همراه با قلمفرسایی متکلفانه یا بیان جملات احساسی نیست و برخلاف رویکرد رایج برخی آثار مذهبی، سیاق و لحن خطابی ندارد. مخاطب با یک پژوهش و روایت نوی تاریخی روبهروست که بهصورت مستند و مبتنی بر اقوال مشهور و مورد قبول قاطبهی علما تنظیم شده است.
جلد اول یعنی «پیامبری و انقلاب» با عنوان «نیاکان رسول خدا» شروع میشود و پس از ترسیم مختصری از زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم تا ۴۰سالگی و رسیدن به نبوت در ۲۰صفحهی ابتدایی کتاب، به ماجرای نزول نخستین آیات قرآن کریم به ایشان میرسد:
«محمد فرشتهی وحی -آن روح امین- را که در هالهای از نور است، آن طاووس فرشتگان را مینگرد که به سوی او فرود آمدهاست …
در ادامه و پس از ذکر شواهد تاریخی، خواننده درمییابد که آیات ابتدایی سورهی قلم که نسبت جنون را از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رفع میکند، پس از این آیات و درپی تحول عظیم روحی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و نگرانی ایشان از چنین نسبتهایی از سوی قریش، در بامداد ۲۳ ماه رمضان سال بعثت نازل شده است. سیر کتاب به این ترتیب به پیش میرود و در این بین، همهی ماجراهای مهم تاریخی صدر اسلام طرح میشود. آخرین فراز آخرین جلد کتاب، صحنهی گریهی اطرافیان بر بالین پیامبر را توصیف میکند:
«امایمن هم اشک میریزد. به او میگویند: «بر پیامبر خدا گریه میکنی؟» میگوید: «من که گریه میکنم نه از آن است که ندانم او به جایی رفته است که برایش خیلی بهتر از دنیاست، بلکه من بر این گریانم که جریان خبری که از آسمان میآمد قطع شد.»
ایدهای خلاق و متنی ساده
کتاب از لحاظ ویرایشی و نگارشی نیز با دقت و وسواس تنظیم شده است. نمونهاش همین بهکاربردن علامتهای کاما (ویرگول) و نقطه در متن عربی آیات ابتدایی سورهی علق است. نویسنده در علامتگذاریها دقت زیادی به خرج داده تا مخاطب، اسامی و کلماتی مانند «قُصَیّ بنکلاب» یا «جِعِرّانَه» را اشتباه نخواند. این موضوع از آن جهت جالب توجه است که کتاب اوایل دههی ۶۰ منتشر شده است و حتی در سالهای اخیر نیز که با افزایش کمّی و کیفی کتابهای مذهبی مواجهیم، کمتر اینگونه دقتها را میبینیم.
همانطور که گفته شد، این کتاب آنچه را که در زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ۲۳ سال نبوت ایشان در صدر اسلام گذشته است، به ترتیب وقوع بیان کرده و در خلال آن، به شأن نزول آیات در حوادث مرتبط پرداخته است. در این بین چنانچه برخی منتقدان این اثر اشاره داشتهاند، ممکن است برخی اشکالات بهخصوص در بیان ترتیب و توالی آنها وجود داشته باشد، چنانچه حتی در بیان تاریخ وقایع انقلاب اسلامی خودمان نیز که بهلحاظ تاریخی مدت زیادی از آن نگذشته است، ممکن است در خصوص یک حادثه، گاه گزارشهای متضادی از منابع معتبر مختلف موجود باشد. آنچه جالب توجه است تلاش و ایدهی خلاقانهی این کار و رجوع مؤلف به منابع و کوشش برای ارائهی متنی ساده و مبتنی بر منابع دست اول است که باعث میشود خواننده با رغبت به سراغ تاریخ عصر نبوی برود و ماجراهایی که بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و یارانشان گذشته است را قدمبهقدم دنبال کند. دورهی سهجلدی «پیامبری» جلالالدین فارسی، خوانندگانش را به حال و هوای صدر اسلام و زمان پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم میبَرَد و انسان را به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و فضای نزول قرآن نزدیک میکند و علاوهبر اینکه اطلاعات زیادی به خواننده میدهد، روح و قلب مخاطبش را به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم نزدیک میکند.
![](https://mohadese-borojerd.kowsarblog.ir/media/users/z_ahmadi/profile_pictures/_evocache/emama1t.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1494826461)
زیاد بود ولی خواندم
پیشنهاد خوبی بود
فرم در حال بارگذاری ...
فرصت طلایی توبه و استغفار
نوشته شده توسطرحیمی 4ام اردیبهشت, 1397
حجت الاسلام و المسلمین داوود کیانی کارشناش علوم قرآنی درباره درجات و برکات ماه شعبان گفت:
ماه رجب معروف است به ماه امیرالمومنان علیه السلام و ماه شعبان را به نام حضرت رسول صلی الله علیه و آله منسوب کرده اند. خداوند در قرآن می فرمایند: من زمین و زمان را که خلق کردم 12 ماه را نیز خلق کردم.
این کارشناس علوم قرآنی درباره دعا در ماه شعبان اظهار کرد:
شخصی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت:
یا رسول الله دعایی به من یاد بدهید که با خواندن آن در ماه شعبان سعادتمند دنیا و آخرت شوم. حضرت این دعا را که باید بعد از نماز خوانده شود به او آموختند، او این دعا را حفظ کرد، آن را می خواند و به آن معتقد بود. بعد از مدتی که دوباره در مدینه خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله رفت گفت: یا رسول الله من دعا را می خوانم و به آن دل خوشم.
کارشناس علوم قرآنی گفت: ماه شعبان مقدمه ای است برای ماه مبارک رمضان همانند عید نوروز که از یک ماه قبل با خانه تکانی به استقبال آن می رویم. توبه و آشتی کردن با کسانی که قطع رحم کرده ایم را در این ماه انجام دهیم.
حجت الاسلام والمسلمین کیانی ادامه داد: حضرت محمد صلی الله علیه و آله از او خواستند که دعا را بخواند. آن فرد دعا را به اشتباه خواند، حضرت فرمودند دعا را اشتباه می خوانی و کفر است. آن مرد گفت که من ماه شعبان دلم به این دعا خوش بود. حضرت نیز فرمودند که من ضامن تو در دنیا و آخرت می شوم اگر این دعا را در ماه شعبان بخوانی. آن مرد دلش شکست و گریه کرد. در این هنگام جبرئیل وارد شد و به حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: “خداوند سلام رساند و فرمود نگذار این بنده من گریه کند تمام دعاهایش را قبول کرده ام.”
وی با بیان اینکه اهمیت ماه شعبان بسیار بالاست، افزود: در ماه رجب می خوانیم: “ای خدایی که به اندازه کوه ها و اقیانوس ها به من ثواب می دهی برای یک عمل ناچیز من". این عبارت نشان می دهد این ایام به خصوص ماه شعبان که ماه حضرت رسول صلی الله علیه و آله است بسیار پرفضیلت است. خداوند این ایام را خلق کرده تا بهانه ای برای بخشش بنده هایش باشد.
این کارشناس علوم قرآنی خاطر نشان کرد: اگر بندگان در ماه های دیگر اشتباهاتی داشته اند خداوند در ماه شعبان قصورشان را می بخشد. دعاهای این ماه را هم باید بخوانیم، اگر اشتباهی هم در خواندن آن داشتیم خداوند خواهد بخشید. ماه شعبان مقدمه ای است برای ماه مبارک رمضان همانند عید نوروز که از یک ماه قبل با خانه تکانی به استقبال آن می رویم. توبه و آشتی کردن با کسانی که قطع ارتباط کرده ایم را در این ماه انجام دهیم.
میزان
فرم در حال بارگذاری ...
نرم افزار اندرویدی آموزش نماز برای کودکان
نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1397
![](http://ahlolbait.com/files/u12/com.golenarges.namaz1_.jpg)
![](http://ahlolbait.com/files/u12/com.golenarges.namaz2_.jpg)
فرم در حال بارگذاری ...
باغ آینه در وصف امام سجاد علیه السلام - فانی (+ متن)
نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1397
پیشانیت عرش خدا چشم تو دریای حیا
محراب یا رب یا ربت شد قبله گاه ماسوا
امام دعا یا سجاد
نسیم صفا یا سجاد
بر آن شدم تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
ای زینت تسبیح و دعا زمزمه هایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت
اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه است
جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت
در پرده عشاق تو یک گوشه نشسته است
صد حنجره داوود در آغوش صدایت
بشکفته باغ آینه امشب به دامان حسین
بنگر در آغوش ملک فرزند و جانان حسین
او جانشین مصطفی در قاب چشمان حسین
او را ببوید هر که شد شیدا و خواهان حسین
امشب بهشت جاودان گردیده مهمان حسین
بگرفته اند افلاکیان عیدی ز دستان حسین
آویزه گوش زمین هر نیمه شب نجوای تو
حِجر وحرم ، رکن و حَجَر زد بوسه ها بر پای تو
این دیده بی سوی ما بر قامت رعنای تو
در آرزوی پرتویی از تابش سیمای تو
بیش از تو هیچ آیینه ای هرگز تماشایی نشد
جز با نگاه لطف تو هر حاتمی طایی نشد
از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است
“پیراهن افلاک پر از عطر عبایت”
تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران
باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم شده سجاده و افتاده به پایت
از سوز شب هنگام تو رونق گرفته آسمان
زهد تو شد آیینه ی زهد امیر مومنان
ای زینت ارض و سماء ای بهترین بندگان
تابیده بر چشمان تو نور رخ افلاکیان
ای نور چشم فاطمه نجل امیر المومنین
در عرش اعلی حق تو را نامیده زین العابدین
هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
این مرده دل این خسته جان دارد تمنای تو را
این سینه ی پر سوز ما خواهد تسلای تو را
فرم در حال بارگذاری ...
نوبت جهاد ماست!
نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1397
نماهنگ تصویری “نوبت جهاد ماست” در موضوع تشکیل خانواده و فرزندآوری - حجت الاسلام پناهیان
حضرت امام(ره):
«الان وضع کشور ما از وضع زمان پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله همه چیزش بهتر است.
آنوقت حتی نداشتند که بخورند!
آن کسی که میخواست جنگ کند، نداشت که بخورد- یک خرما را این میداد به آن، آن میداد به آن، میگذاشت در دهانش در میآورد و میداد به آن… اینطوری اسلام را به ما رساندهاند. اسلامی که اینطوری به ما رسیده است؛ از صدر اسلام اینطور اینها جانفشانی کردند و اسلام را به ما رساندند، خُب ما هم باید این کارها را بکنیم.» (صحیفۀ امام/15/102) …….
برو زندگی غریبانۀ امام هادی (علیه السلام) را مطالعه کن، زندگی مظلومانۀ مؤمنین در زمان امام هادی (علیه السلام) را مطالعه کن، به اینکه دختر بچههای سادات و علویّون، در مدینه یکدانه چادر داشتند و نوبتی نماز میخواندند، آنها را نگاه کن. از گرسنگی هلاک میشدند. با یک ذره پول خمسی که یک کسی از مریدان اهلبیت (علیهم السلام) از یک گوشۀ دنیا مخفیانه برای امام هادی (علیه السلام) میفرستاد و امام هادی (علیه السلام) هم به دست آن مظلوم مؤمن میرساند، اینها توانستند به شما برسانند. الان شما اگر بخواهید به آیندگان برسانید با شکمِ سیر و با سر فرصت و اینها نمیشود؛ شما هم باید یک جهادی در راه خدا بکنید ……..
تمام پسرها توی داستان مصر، سر بریده شدند. یک مادر یکدانه پسر زایمان کرد، آن را هم به دریا انداخت، و همان رفت و شد «موسی». آن هم به خانۀ فرعون رفت. خدا اینجوری است دیگر! یعنی خدا -مثل این فیلم سینماییها یا سریالها- به مو میرساند امّا نمیبُرد؟ چون خدا میخواهد «اصیل» باشد. میخواهد آخرش بگوید که یک مادر دعا کرد و گریه کرد، و من پسرش را نجات دادم و این پسر شد همان موسی! میخواهد بگوید همۀ کارها را خودم کردم با یک مُشت از بر و بچههای مخلص خودم …….
چرا شرایط در مقاطع مختلف تاریخ به مو میرسید؟ چون خدا میخواست به مو برسد و پاره نشود تا قدرت خودش را نشان بدهد. آیا بار دیگری به مو خواهد رسید؟ رسیده! متوجهی؟! نمیشود در اینباره به تفصیل صحبت کرد. آقای شما اشاره کردهاند و بیشتر از این اشاره هیچ توضیحی لازم نیست. حالا خدا با چه چیزی میخواهد نجات بدهد؟ با ……
باور کنید من اصلاً باور نمیکردم جوانهایی باشند، هیأتی هم باشند ولی در طول این یک سال و خُردهای که نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) توصیه فرمودند، اینها جدی نگیرند! باور نمیکردم، خدا شاهد است!
میگفتم اشارۀ آقا بس است دیگر! …..
الان وقتی که شماها را میبینیم، باور میکنم که امام صادق (علیه السلام) چهار هزار تا شاگرد داشتند، ولی میفرمودند:
«دنبال چهل تا مَرد میگردم!» …. از شما بهتر کی؟
شما آخرش هستی دیگر!
خودت را نگاه کن؛ خجالت نمیکشی؟! ……..
یکجوری تشریک مساعی کنید. یک موضوع دیگری مهمتر از این حرفهاست…
با «شکمِ سیر» و با «سرِ فرصت» و … نمیشود.
شما هم باید یک جهادی در راه خدا بکنید………
فرم در حال بارگذاری ...