اعیاد شعبانیه در یک نگاه
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396سوم شعبان
کشتی نجات(ویژه نامه ولادت امام حسین علیه السلام)
امام سوم، ابو عبد الله حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، در سوم ماه شعبان در شهر مدینه به دنیا آمد. مادرش فاطمه دخت رسول الله (ص) بود. آن حضرت با نثار خون پاک خود و یارانش، از اسلام و ارزشهای اسلامی پاسداری نمود. روز میلاد آن امام عزیز به روز پاسدار نامگذاری شده است.
چهارم شعبان
قمر بنی هاشم(ویژه نامه ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام)
حضرت ابوالفضل العباس فرزند امیرالمؤ منین علیهما السلام، در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه به دنیا آمد. مادرش فاطمه کلابیه بود که بعدها با کنیه «ام البنین» شهرت یافت. آن حضرت ، قامتی رشید ، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را «قمربنی هاشم» می گفتند. در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه حسین (ع) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت. به خاطر فداکاری و جانبازی آن حضرت در روز عاشورا، روز میلادش به نام روز جانباز نامگذاری شده است.
پنجم شعبان
زینت عبادت کنندگان (ویژه نامه ولادت امام سجاد علیه السلام)
پیشوای چهارم شیعه، حضرت سجاد، امام علی بن الحسین، زین العابدین (ع)، در روز 5 شعبان سال 38 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. مادرش شهربانو دختر یزدگرد بود. نقش عمده آن حضرت در نهضت عاشورا، پیام رسانی خون شهیدان کربلا و حفظ دستاوردهای آن انقلاب خونین بود. «صحیفه سجادیه» مجموعه ای از دعاهای آن حضرت است که اینک در دست ما به عنوان گنجینه ای از معارف دینی موجود است .
یازده شعبان
«یوسف آل عبا» ویژه ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان
حضرت علی اکبر فرزند امام حسین علیهما السلام در بین سال های 33 تا 35 ه از مادری به نام لیلا دختر ابی مرّه در شهر مدینه چشم به جهان گشود. وی در مکتب انسان ساز پدر شیوه های صحیح دفاع از مکتب و اطاعت از امامت و حمایت از آرمان های مقدس آن را آموخت. او در روز عاشورا اولین نفر از بنی هاشم بود که پس از مبارزه جانانه جام شهادت سر کشید. روز میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام به روز جوان نامگذاری شده است.
نیمه شعبان
گل نرگس (ویژه نامه ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ويژه نامه گل نرگس به مناسبت نيمه شعبان، ميلاد مسعود امام زمان عليه السلام تهيه شده است. در اين ويژه نامه به موضوعاتی مانند ولادت و زندگی امام مهدی، منجی گرایی، علایم و شرایط ظهور و مساجد منسوب به امام زمان عجل الله فرجه الشریف پرداخته شده است.
فرم در حال بارگذاری ...
مناصب مدیریتی نعمتی الهی است؛ مراقب باشیم کفران نکنیم
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396
عکس پوستری
بيانات
رهبر انقلاب در شرح حدیثی اخلاقی از امام جعفر صادق (علیهالسلام) بیان کردند:
مناصب مدیریتی نعمتی الهی است؛ مراقب باشیم کفران نکنیم
حضرت آیتالله خامنهای صبح یکشنبه گذشته (۱۳۹۶/۲/۱۰) در ابتدای درس خارج فقه خود در حسینیهی امام خمینی (رحمهالله) به بیان شرح حدیثی تربیتی از حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) در موضوع «شکر نعمت و کفران نعمت» پرداختند. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR خلاصهای از متن بیانات معظمله در این باره را تقدیم مخاطبان میکند.
عَن أَبِی عَبدِاللهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلَامُ) قَالَ: طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً طُوبىٰ لِلمُتَحابّین فِی الله. (۱)
طُوبىٰ لِمَن لَم یُبَدِّل نِعمَةَ اللهِ کُفراً
این بسیار مطلب مهمّی است: مسئلهی تبدیل نعمت خدا به کفران؛… گاهی خدای متعال نعمتی به انسان داده است؛ فرض بفرمایید نعمت «بیان»، خب نعمتی است؛ میتوان این نعمت را در راه ترویج معارف الهی به کار برد، میتوان هم آن را در جهت عکس بهکار برد؛ این نعمت را اگر کسی در جهت عکس مقاصد الهی به کار ببرد، کفران این نعمت را کرده، نعمت را تبدیل کرده است به کفر.
فرض بفرمایید داشتن مال دنیا یک نعمت است؛ مال دنیا، نعمتی است که خداوند به بعضی عنایت میکند؛ میتوان با این نعمت، درجات عالیه را کسب کرد -صدقه داد، انفاق کرد، کسانی را از بدبختی و از هلاکت و گرسنگی نجات داد- میتوان هم بعکس، این پول را در راههای فساد، در راههای حرام، در راه اشاعهی محرّمات، در راه افساد خود و دیگران به کار برد؛ این کفران نعمت الهی است.
قدرت و توانایی مدیریّت و احراز مناصب مدیریّتی یک نعمت است؛ یک روزی بود که ما و شما باید همینطور در جریان تصمیم مدیران جامعه -که به دشمنان دین و دشمنان کشور وابسته بودند- حرکت میکردیم، بدون اینکه اختیاری داشته باشیم؛ امروز، بسیاری از خود ما جزو مدیران کشور هستیم -در هر بخشی که هستیم، در هر حدّی که هستیم- و قدرت ایجاد مسیر، تغییر مسیر، تصحیح مسیر را خدای متعال به ما داده است؛ خب این یک نعمت است. این نعمت را چهجور مصرف میکنیم؟ اگر در جهت خدمت به مردم و هدایت جامعه به آن سمتی که مطلوب دین خدا است این مدیریّت بهکار رفت، خب این شکر نعمت است؛ اگر چنانچه در این جهت بهکار نرفت، معطّل ماند یا عکسش بهکار رفت، این کفر نعمت است. گاهی این کفران نعمتها، بهحدّی است که قابل جبران هم نیست…
۱) امالی طوسی، مجلس اوّل، ص ۲۱
از امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت شده است که حضرت فرمودند: خوشا به حال کسی که نعمت خداوند را به کفران [نعمت] تبدیل نکند و خوشا به حال آنانکه براى خدا به یکدیگر علاقه دارند.
فرم در حال بارگذاری ...
اعتراض جبهه مردمی نیروهای انقلاب به حمایت جانبدارانه رسانهملی از نامزد دولت
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با انتشار نامهای خطاب به علی عسکری رئیس سازمان صداوسیما، نسبت به عملکرد رسانه ملی در حمایت جانبدارانه از کاندیدای دولت اعتراض کرد.
در بخشی از این نامه آمده است: جبهه مردمی نیروهای انقلاب با درک مشکلات و تنگناهای مالی صداوسیما، اعلام میدارد که رسانه ملی بهعنوان یک سرمایه ملی نباید به بهانه تضییقات مالی و یا فشارهای صاحبان قدرت تن به بیعدالتی و آنتن فروشی دهد.
متن مشروح این نامه به شرح زیر است:
«رئیس محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر علی عسکری
سلامعلیکم
کارکرد انتخابات در نظامهای سیاسی دنیا مبتنی برافزایش قدرت ملی و ارتقای سطح کارآمدی است و این مهم، طی 38 سال گذشته در جمهوری اسلامی ایران نیز بهعنوان یک رویکرد اساسی دنبال شده است.
همه دستاندرکاران برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بهعنوان یک تکلیف دینی و میهنی باید خود را متعهد به فراهم آوردن بسترهای لازم برای تحقق کارکردهای ملی انتخابات نمایند و این امر جز با رعایت انصاف و عدالت در بستر رقابتهای انتخاباتی میسر نخواهد بود.
یکی از شروط برگزاری انتخابات سالم و پرشور که در پرتو آن بتوان مؤلفههای اقتدار ملی و کارآمدی نظام اسلامی را ارتقاء بخشید، تقسیم عادلانه و برابر فضای رقابت انتخاباتی برای نامزدهای ریاست جمهوری است که متأسفانه این روزها در فضای رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین و مؤثرترین ابزار توزیع پیام با چالشها و بیعدالتیهای آشکاری مواجه شده است.
ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران! مستحضرید که بزرگترین سرمایه یک رسانه، اعتماد مردم به عدالت و انصاف آن رسانه است. سرمایه اعتماد مردم کشورمان به رسانه ملی گوهر بیبدیلی است که در سایه چندین دهه تلاش مدیران و کارکنان خدوم و زحمتکش آن سازمان بهدستآمده و این اندوخته گرانسنگ نباید در موسمهای زودگذری چون انتخابات به تاراج زیاده خواهان و صاحبان تریبونهای یکطرفه برود.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب با درک مشکلات و تنگناهای مالی صداوسیما، اعلام میدارد که رسانه ملی بهعنوان یک سرمایه ملی نباید به بهانه تضییقات مالی و یا فشارهای صاحبان قدرت تن به بیعدالتی و آنتن فروشی دهد.
اظهارات مکرر جنابعالی و سایر مسئولان صداوسیما مبنی بر تقسیم عادلانه فرصتها برای 6 نامزد ریاست جمهوری، با واقع امر منطبق نیست، مردم میپرسند چرا باید شاهد آن باشیم نامزدی که پول و منصب و ابزار فشار در اختیار دارد بتواند برای رسانه ملی تصمیمگیری و تصمیم سازی کند؟ بتواند دو ساعت قبل از شروع مناظره، موضوع مناظره را تغییر دهد؟ از مجری مناظره بهعنوان مجری سفرهای انتخاباتی خود استفاده کند؟ بتواند دانش آموزان و کارگران و کارمندان را برای تجمعات انتخاباتی خویش به خط کند اما هیچ دوربینی جسارت تصویرپردازی از این صحنهها را نداشته باشد، بتواند شبکههای استانی را ملزم به پخش زنده و مستقیم سخنرانیهای خود در ایام انتخابات نماید، بتواند در بخشهای خبری، تنظیمها و تصویرهای جانبدارانه از مناظره داشته باشد، بتواند در مناظره وقت بیشتری به خود اختصاص دهد و از وقت رقیب هم بکاهد! بتواند شعارهای کارگران معترض را سانسور کند تا یک رسانه سراسری از وظیفه ذاتیاش در انعکاس مطالبات و اعتراضهای مردمی بازبماند.
آقای دکتر عسگری! امروز کسانی به استفاده اختصاصی از دوربین صداوسیما روی آوردهاند که تا دیروز خود و حامیانشان از بیاثر بودن آنتن رسانه ملی سخن میگفتند و با زخمزبان مدعی کاهش نفوذ رسانه ملی بودند اما اکنونکه وارد زنگ حسابشده و دستان خود را خالی میبینند، از ترس محاسبه و پاسخگویی در محکمه افکار عمومی، به عادت مألوف خود، روی به استفاده از تریبونهای یکطرفه آورده و خواست خود را میخواهند به رسانه ملی تحمیل کنند.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در پایان تأکید مینماید اگر رسانه ملی برای زیادهخواهیهای پاستور نشینان که امروز در چهره رقیب انتخاباتی نیروهای انقلاب بیمحابا از رانت قدرت و امکانات دولتی برای ماندن در قدرت سود میجویند، تدبیری عاجل نیاندیشد و عدالت وانصاف را در توزیع برابر فرصتهای رسانهای رعایت نکند، بزرگترین سرمایه رسانهای این ملت میتواند درخطر بیاعتمادی از سوی افکار عمومی قرارگرفته و پشتوانه مردمی خود را در مقابله با امپراطوری رسانهای دشمن از دست بدهد.»
فارس
فرم در حال بارگذاری ...
ترجمهای از صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب آن را تحسین کردند
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396با شنیدن این سخنان، نخستین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که معمولاً کتابی که در اتاق است بیشتر از کتابهای داخل قفسههای کتابخانه، مورد استفاده قرار میگیرد و این نشان از آن دارد که آقا انس فراوانی با دعاهای صحیفهی سجادیه دارند که صد البته قراین متعدد دیگر در گفتار و رفتار ایشان این را تائید میکند.
نیم ساعت پس از آن، با تلفن همراهم تماس گرفتند و مشخصات کتاب را برایم گفتند. صحیفهی سجادیه، با ترجمهی آقای محمد مهدی رضایی، انتشارات جمال. من هم که عازم قم بودم به سرعت کتاب را در اینترنت جستجو کردم؛ شمارهی تلفن ناشر را یافتم و از آن طریق به شمارهی تلفن همراه مترجم دست یافتم. با مترجم تماس گرفتم. نشانی منزل او را خواستم. اجمالی از ماجرا را نیز گفتم. حدود ساعت هفت بعدازظهر به سمت منزل او رفتم. منزل او در شهرک پردیسان قم بود. با دو تن از دوستان طلبهام همراه بودم. جلوی در آپارتمان به استقبالمان آمد؛ طلبهی معمم لاغر اندام جوان. ابتدا از او خواستم که مزاحم نشویم و همین بیرون منزل با او سخن بگوییم اما اصرار کرد که حتماً به داخل خانهاش برویم. داخل خانه رفتیم. منزل محقر و ساده در طبقهی دوم آپارتمان با مقداری کتاب و یک کامپیوتر. میگفت هنوز باورم نمیشود که آقا ترجمهی مرا اینقدر مورد محبت قرار داده باشند. از ترجمه پرسیدم؛ گفت حدود شش ماه برایش زحمت کشیدم؛ سعیام این بود که علاوه بر رساندن مفهوم، وجوه ادبی و آهنگ کلام و ظرافتهای معنایی حفظ شود؛ سعی کردم پیش از آن، تمام ترجمهها را ببینم؛ الان میبینم الحمدلله ترجمهام در خیلی جاها مورد استفاده قرار میگیرد و خدا را شاکرم؛ کسی به من میگفت در عمرههای دانشجویی، برخی جوانان خیلی به ترجمه علاقهمند شدهاند و آن را با خود به مسجدالحرام یا مسجدالنّبی میبرند.
حاج آقای رضایی میگفت: پیش از این، یکی دو کتاب مثل کتاب محاسن و مصابیحالجنان (نوشتهی مرحوم آیتالله سید عباس کاشانی) را ترجمه کردهام. آنچه برایم از سخنان حاج آقای رضایی مبرهن شد این بود که او خیلی متواضعانه از ترجمههایش سخن میگفت.
در پایان، مطلبی را ذکر کرد که اندوه و غم، سراسر وجود را فراگرفت. دختر کوچکش را صدا کرد. حنانه دختر هفت سالهی حاج آقای رضایی است که خدا پس از ۱۰ سال به این زوج جوان اعطا کرده است. پای دختر شکسته و در گچ بود. حنانه به بیماری نادری دچار بود که بر اثر آن، استخوانهای بدنش با کوچکترین ضربهای میشکست. ازاینرو از دو سالگی تا حالا بارها و بارها اعضای بدنش شکسته و گاه نیمی از بدنش در گچ بود. دختر به آقا نامهای نوشته بود و برایمان خواند. تنها آرزوی حاج آقای رضایی دیدار حضرت آقا به همراه دخترش است. میگفت: آقا نائب امام زمان است و دعای او برای دخترم میتواند دعای امام زمان را شامل ما کند و دخترم شفا بگیرد.
پینوشت:
۱. صحیفهی سجادیه، ترجمهی محمدمهدی رضایی، چاپ اول، ۱۳۹۳، انتشارات جمال؛ اکنون این ترجمه به چاپ ششم رسیده است.
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
فرم در حال بارگذاری ...
کارگر ستون فقرات تولید است.
نوشته شده توسطرحیمی 13ام اردیبهشت, 1396
قشر کارگر، ستون فقرات اقتصاد است؛ نقش کارگر را باید بهعنوان محور کار و اشتغال در کشور معرفی کرد/ اشتغال مسئله مهمی است برای کشور. الان در ایام انتخابات هم هستیم؛ هر کسی که در دولت آینده مسئول شود، بایستی از روز اول، همت خود را به مسئله اشتغال بگمارد. این چیزی نیست که تأخیر در آن جایز باشد/ اشتغال اگر تأمین بشود، آسیبهای اجتماعی هم کم خواهد شد. |
اهمّیّت کارگر را بارها و بارها، همه به زبانهای مختلف گفتهاند.
اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفتهای داشته باشد،
اقتصاد مستقلّی داشته باشد،
رونق اقتصادی بهمعنای واقعی داشته باشد،
باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛
چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک اینجور است. اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برههی اخیر به دست گرفتهایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمدهاش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعهی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایستهی او است برخوردار باشد، باید روی مسئلهی تولید ملّی تکیه بکنیم.
اگر کارگر در جامعه دلگرم به کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد -که بنده قبلاً هم اشاره کردهام، حالا هم یک مختصری عرض خواهم کرد- رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راهحل نداشته باشد؛ گرهای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند.۱۳۹۶/۰۲/۱۰
فرم در حال بارگذاری ...
مناجاتی عاشقانه با خداوند/جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم.
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396
برای اینکه انسان بتواند وقتی وارد این تالار[ماه رمضان] شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفادهیی ببرد و برای اینکه این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار دادهاند؛ رجب یکجور، شعبان یکجور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است؛ این مناجات شعبانیه را ببینید.
من یک وقتی از امام (رضواناللَّهعلیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان میآید و دوست دارید.
فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه.
اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که میدانید اصلاً ورود اصلیاش مال شب نیمهی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است.
در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک»(۱) ؛
جهنم هم که من را ببری، فریاد میکشم تو را دوست دارم.
و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»(۲)؛
اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد میکشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.۱۳۸۳/۰۷/۱۳
...
۱ )اقبال الاعمال ،سید بن طاووس ص ۶۸۵ ،
بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج ۹۱ ص ۹۸ ؛ مفاتيح الجنان ، شیخ عباس قمی ص ۱۵۸ (مناجات شعبانیه) ؛
«…إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّكَ إِلَهِی إِنْ كَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِی فَقَدْ كَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِی إِلَهِی كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِی فِی سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْك….»
ترجمه:
« معبودا، اگر مرا به جرمم گیری (مجازاتم كنی)، تو را به عفو و گذشتت گیرم و اگر مرا به گناهانم گیری، تو را به آمرزشت گیرم و اگر مرا به آتشم وارد سازی، دوزخیان را آگاه می كنم كه منم دوستدار تو! معبودا، اگر در برابر طاعتِ تو كردارم خوار و بیمقدار آید، ولی در برابر امید [به بزرگواریات] آرزویم بسی بزرگ است. معبودا، چه سان از درگاهت ناامید و ناكام بازگردم كه به تو بس خوشگمانم كه مرا نجات یافته و بخشیده بازگردانی؟معبودا، عمرم را در شادمانی بیخبری از تو نابود ساختم و جوانیام را در سرمستیِ دوری از تو فرسودم
۲ )مصباح المتهجد، شیخ طوسی ص۸۴۴
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص ۷۰۸ مصباح كفعمی ،ابراهیم بن علی عاملی كفعمی : ص ۵۵۷
«يا الهى و سيّدى و مولاى و ربّى صبرت على عذابك فكيف اصبر على فراقك و هبنى صبرت على حرّ نارك فكيف اصبر عن النّظر الى كرامتك ام كيف اسكن فى النّار و رجائى عفوك فبعزّتك يا سيّدى و مولاى اقسم صادقا لئن تركتنى ناطقا لأضجّنّ اليك بين اهلها ضجيج الأملين و لأصرخنّ اليك صراخ المستصرخين و لأبكينّ عليك بكاء الفاقدين و لا نادينّك اين كنت يا ولىّ المؤمنين يا غاية امال العارفين يا غياث المستغيثين و يا حبيب قلوب الصّادقين و يا اله العالمين»
«اى معبود و آقا و مولا و پروردگار، من بر عذاب تو صبر كنم اما چگونه بر دورى از تو طاقت آورم؟ و گيرم كه اى معبود من حرارت آتشت را تحمل كنم، چگونه چشم پوشيدن از بزرگواريت را بر خود هموار سازم؟ يا چگونه در ميان آتش بمانم با اينكه اميد عفو و گذشت تو را دارم، پس بعزتت سوگند اى آقا و مولاى من براستى سوگند ميخورم كه اگر زبانم را [در آنجا] باز بگذارى حتما در ميان دوزخيان شيون را بسويت سر دهم، شيون اشخاص آرزومند و مسلما چون فريادرس خواهان بدرگاهت فرياد برآرم و قطعا مانند عزيز گمگشتگان بر دورى تو گريه و زارى كنم و با صداى بلند ترا می خوانم و می گويم: كجائى اى يار و دوست مؤمنان! اى منتهاى آرمان عارفان! اى فريادرس درماندگان! اى محبوب دل راستگويان، و اى پروردگار عالميان.
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...
حیات قلب با اشک بر سیدالشهداء علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396جشن ولادت امام حسین علیه السلام ذکر توسل توسط حاج مهدی سماواتی همراه با سخنرانی حجت الاسلام سیدمهدی میرباقری و مداحی حاج سید مهدی میرداماد در حسینیه آیت الله حق شناس برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام سید مهدی میرباقری را می خوانید:
وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ [سَلَّمَ] يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ فِي لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ بُخُوعا لَكَ فِي إِكْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ1؛ خدای متعال ماه شعبان را که ماه پیامبر صلی الله علیه و آله است در پوشش رحمت و رضوان خودش قرار داده است. روش پیامبر صلی الله علیه و آله در این ماه این بود که شبها را شب زنده داری می کردند و روزها را روزه می گرفتند. حضرت همه ی این ماه را شب زنده داری و روزه داری می کردند که راه ما باز شود و ما بتوانیم با عبادت به خدای متعال نزدیک شویم.
اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ وَ نَيْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَيْهِ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِي شَفِيعا2؛ خدایا ما را کمک کن تا بتوانیم بر طبق سنت حضرت این ماه را پشت سر بگذاریم و به شفاعت حضرت دست پیدا کنیم. علی ای الحال این ماه، ماه ویژه ای است و به برکت وجود نبی اکرم صلی الله علیه و آله درها به روی انسان باز می شود و آنچه در مناجات شعبانیه می بینید نصیب انسان می شود ان شاءالله.
یک مقاماتی را خدای متعال به انسان وعده داده و ما را به سوی آن دعوت کرده که گاهی نه از آنها تصوری داریم و نه شور و اشتیاقی در ما هست و نه امید رسیدن به آنها را داریم. خیلی مقامات عجیبی در این دعا وجود دارد که یکی از آنها این است که انسان می تواند در پرتو نگاه به سوی خدای متعال دیده ی دلش را نورانی کند. وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْكَ3؛ انسان می تواند مقامی داشته باشد که نظر الی الله کند. این است که در قران هست موسی کلیم به خدای متعال عرضه داشت: خدایا خودت را به من ارائه کن تا من نظر به سوی تو کنم.
اَنِر اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّی تَخرقَ اَبْصارُ الْقُلوبِ حُجْبَ الَّنُورِ فَتَصِلَ اِلی مَعْدِنِ الْعَظَمةِ وَ تَصیرَ ارْواحُنا مُعَلَّقةَ بِعزّ قُدسِکَ4؛ انسان اگر نظر به سوی خدای متعال کند دیده های دلش نورانی می شود به حدی که حجاب های نور را خرق می کند و می شکافد و در وادی نور پیش می رود تا جایی که به سرچشمه عظمت واصل می شود و به مقام قدس الهی که صاحب عزت است می رسد و مُعلق آن می شود و همه ی وجود انسان عُلقه و وابستگی و فقر و نیاز به مقام عزّ قدس الهی خواهد شد و این شدنی است.
اما مقام غیب الهی چطور در دسترس ما قرار می گیرد؟ ما چه نسبتی با او داریم که به لقاء او می رسیم و به رویت نظر وجه او نائل می شویم؟ حقیقتا شدنی است و می شود انسان باطن عالم و ملکوت عالم را ببنید که در آنجا همگی ساجد لله هستند. می شود بالاتر از ملکوت و یدی که ملکوت در ید قدرت اوست مشاهده کرد.
خدای متعال قابل رویت است اما از طریق وجه او، می شود به قرب خدا رسید از طریق جنب الله، امام علیه السلام جنب الله و باب الله است. اگر امام نبود امکان رویت، محبت خدا و لقاءالله نبود و این رشته قطع بود، نمی شد در وادی محبت قدم بگذاری و سالک شوی، نمی شد در وادی معرفت قدم بگذاری و فتوحات جدید برای انسان حاصل شود این ها فقط با امام میسر می شود.
...
رسیدن به مقامات عالیه بوسیله امام
لا فَرْقَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهَا اِلاّ اَنَّهُمْ عِبَادُكَ وَ خَلْقُكَ5؛ امام مخلوق است اما مخلوقی است که اسماء الله هستند. می شود نظر الی الله کرد؟ بله ممکن است اما از طریق وجه خدا. شخصی به امام رضا علیه السلام عرض کرد: اینکه در روایت آمده: «مزد توحید نظر الی الله است» یعنی چه؟ یعنی موحدین نظر الی الله می کنند. حضرت فرمود: اگر کسی خیال کرد خدای متعال چهره و صورتی دارد که رویش پرده کشیده اند و روز قیامت پرده را کنار می زنند، این بت پرست است، چون خدا نیست و بت است و این خداپرستی نیست. وجه خدا که در قیامت موحدین نظر به وجه الله می کنند انبیاء، رُسل و حجج هستند. خیلی از مقامات حجج الهی در دنیا پرده از آن برداشته نشده است. حتی آنهایی که اهل سیر باطنی بودند و در باطن با امامشان سیر کردند و پرده ها کنار رفته و حقایق اسرار و نورانیت امیرالمومنین علیه السلام را دیدند خیلی از مقامات در قیامت برای آنها قابل رویت می شود و این از بالاترین لذات قیامت برای موحدین است.
چطور نظر به وجه الله باید شود؟ از طریق امام علیه السلام. انسان می توئاند نظر به وجه الله کند و اگر هم اهل دیدن او شود به جایی می رسد که در هر عالمی که باشد به هر طرف که رو می کند امام را می بینید و در پرتوی نگاه به امام به رویت الهی نائل می شود، رویت الهی از این طریق ممکن است.
مقامات امام تنزل وجه الله است
انسان می تواند در پرتو نگاه به سوی خدای متعال مقامات نورانی را هم پشت سر بگذارد. این حجاب های نورانی مقامات تنزل نور امام در عالم است، مقامات ظهور وجه الله در عالم است، مقامات تنزل ولایت امام در عالم است. ولایت امام برای اینکه ما بتوانیم سالک به آن شویم تنزل پیدا کرده. وَ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ، طَابَتْ وَ طَهُرَتْ یک حقیقت نورانی و مطهر بوده اید و بعد خَلَقَكُمْ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ6؛ و بعد هم از آنجا در قالب دیگری خلق شدید: حَتَّی مَنَّ عَلَیْنَا فَجَعَلَكُمُ اللَّهُ فِی بُیُوتٍ.
پس مقامات ولایت امام تنزل پیدا کرده که همه مقامات نور است که رسیده است به عالم ما. ما هم اگر بخواهیم به سمت خدای متعال حرکت کنیم و به لقاءالله، به معرفت الله و قرب الهی برسیم باید در همین وادی مقامات نور امام، که مقامات وجه اللهی است، که مقام جنب اللهی باشیم تا بیشتر در جنب خدای متعال قرار بگیریم. پس مقامات امام تنزل وجه الله است، تنزل مقام جنب اللهی است. به هر میزانی که انسان در راه ولایت قدم می گذارد و پرده ای کنار می رود بیشتر به جنب الله و وجه الله راه پیدا می کند.
استکمال ایمان
یک نکته این است که شما هر پرده ای که کنار می رود و وارد عالم بعد می شوید و نورانیت جدید برای شما حاصل می شود اینطور نیست که مقام قبلی از انسان سلب شود. کسی که در وادی مقام درجه یک ایمان است وقتی مقام درجه ی دوم به او عطا شود، مقام درجه ی اول سلب نمی شود. اگر کسی تا درجه دهم ایمان رفت در همه ی این مقامات حضور دارد، همه ی مقامات قرب و جنب را دارد. پس اگر حجاب نور خرق و شکافته میشود و وارد وادی جامع ترو کاملتر می شود که انوار امام و قرب خدا در آنجا بیشتر وجود دارد مقامات قبلی سلب نمی شود و با هم برای انسان حاصل می شود.
نکته ی دوم اینکه خرق و سیر در این مقامات جز با همراهی امام میسر نیست، “ بِكُمْ یسْلَكُإِلَی الرِّضْوَانِ“7 معنایش همین است. هم سیر سیر در مقامات تنزل نور و شئون امام است، امام هم وجه الله است، مقامات تنزل امام مقامات ظهور این وجه در عالم است که انسان به آن نظر می کند و هم اینکه سیر در این مقامات جز با امام ممکن نیست. انسان اگر با امام خودش همراه شد و در محیط نور امام قرار گرفت، انوار امام در قلب انسان تجلی کرد می تواند سیر در انوار امام پیدا کند. دیده های دل می تواند نظر به سوی خدا کند اما از طریق وجه الله.
هر چه نور مومن بیشتر در دیده دل ظهور پیدا کند، وقتی با این نور به عالم نگاه کند هم منزلتی از نور امام در انسان تجلی کرد و می تواند وارد وادی بالاتری بشود و قرب و جنب دیگری حاصل شود و مشاهده مقام دیگری از وجه الله برای انسان بوجود بیاید و این سیر الی الابد است لذا امام رضا علیه السلام فرمود: نظر به وجه الله در قیامت یعنی نظر به مقامات حجت الهی. مگر اینجا(دنیا) سلمان ندیده است؟ آنچه سلمان در این عالم دیده است همه ی مقامات امیرالمومنین علیه السلام نیست، بالاترین لذات در روز قیامت برای سلمان این است که پرده ی مقامات امیرالمومنین علیه السلام کنار می رود و در مقامات جنب اللهی و معرفت وجه الله سیر پیدا می کند.
حضرت موسی علیه السلام همین را می خواست رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ8؛ که نظر به سوی خدا کند از طریق وجه الله؛ لافرق یعنی همین هر کسی می خواهد به قرب الهی و جنب الهی برسد از طریق سیر در مقامات وجه الهی است که در عالم تنزل پیدا کرده است. البته طی کردن این وادی آن قدر دشوار است که هرازگاهی سلمانی، ابوذری و ابراهیم خلیل پیدا می شود.
معنای معدن العظمة
تا می رسد به معدن العظمة ، حال این مقام چیست؟ تلقی این حقیر این است که کُنه و مقام نورانیت امام است که استکمال ایمان یعنی همین. مومن در درجات ایمانش نظر به وجه الله می کند، هر حقیقتی از ایمان که به قلب عطا می شود رویت کامل تری حاصل می شود.
عبد ممتحن همین است که حقیقت ایمان به او داده می شود این همان مقام معرفت الله است، این است که مساله را حل می کند، آنهایی که رابطه امام با خدا را نمی بینند نمی توانند معرفت الله و قرب الهی را تحلیل کنند. لذا یک معنی خنکی می شود و دیگر لقاءالله و قرب الهی نیست، در حالی که اینگونه نیست و واقعا مقامات قرب الهی وجود دارد. اگر رابطه بین خدا و امام را بدانیم معلوم می شود سیر در مقامات ولایت امام سیر در مقام قرب الهی و وجه اللهی است و برای عبد ممکن است و مقامات قرب اللهی و عنداللهی با امام و شأن حل می شود و جز با امام ممکن نیست، انسان باید وارد ساحت نور امام شود و با نور امام این وادی را طی کند تا حجاب نور طی شود. وقتی قلب انسان ظرفیت پیدا میکند و به جای نظر به مخلوقات نظر به امام که وجه الله است، می کند، قلبش نورانی می شود و سیرش در مقامات نور به کمال می رسد و پرده ها خرق می شود و به اندازه ای به معرفت حقیقت نورانیت امام می رسد.
افشاشدن اسرار عالم با سجده در قتلگاه
وجود مقدس سیدالشهدا علیه السلام با یک ماموریتی آمدند. چون رسیدن به این مقامات تحملی می خواهد. فلذا از یک وادی بلای عظیمی عبور کرده اند که تمام کائنات با او سالک می شوند و سیر در مقامات پیدا می کنند. لذا سیدالشهدا علیه السلام همه ی پرده ها را کنار زد با سجده ی خودش در قتلگاه همه ی اسرار غیب برملاشد، مطلع الفجر عالم است. هر کسی دیگر بخواهد با آن اسرار آشنا شود باید از آنجا سیر کند. فلذا تربت سیدالشهدا علیه السلام به قدری نورانی است که سجده بر آن هفت حجاب را خرق می کند، هفت مقام انسان: سرّ، لُب و قلب و… برداشته می شود. آنچنان از این تربت نور ساطع می شود که اگر کسی مسجد خودش را تربت قرار داد هفت حجاب برایش خرق می شود.
رسیدن به حیات قلب با اشک بر سیدالشهدا علیه السلام
اشک بر سیدالشهدا علیه السلام مطهر و محیی قلب است و انسان را از وادی نفس و لهو و لعب بیرون می برد و به دارالحیوان می رساند. اشک بر سیدالشهدا علیه السلام انسان را به حیات قلب می رساند. کسانی که با امام حسین علیه السلام هستند وارد لهوولعب نمی شوند و وارد دنیا می شوند اما کف پایشان هم تَر نمی شود. لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ9؛ اشک بر حضرت مطهر است. یَا بْنَ شَبیبٍ! اِنْ بَکَیْتَ عَلَى الحُسَینِ علیه السّلام حَتّى تَصیرَ دُمُوعُکَ عَلى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ10؛ زیارت حضرت حجاب ها را بر می دارد، فرمود زائر حضرت به لقاءالله فوق عرشه می رسد، لقاء امام لقاءالله است.
در روایت فرموده اند: اگر کسی قبر امام حسین علیه السلام را در عرفه زیارت کند کمن زار الله فی عرشه؛ آن مقام قرب الهی برایش حاصل می شود، مقام وجه الله برایش آشکار می شود، چون زیارت خدا زیارت وجه اوست. همه ی مقامات وجه الله مقامات امام حسین علیه السلام است.
امام حسین علیه السلام با یک عهد و برنامه ای به این عالم آمدند. هنوز پا روی زمین نگذاشته بود آسمان و تمام اهل آسمان و زمین برای او گریستند. چطور عالم را تطهیر کرده! سیر در این مقامات با امام ممکن است و امام در روز عاشورا یک جوری سجده کردند در قتلگاه که همه ی ابواب گشوده شد و ما را هم دعوت کردند السلام علیک یا داعی الله.
امام حسین علیه السلام ؛ مفتاح تمام خیرات
لذاست که حضرت قتیل العبرة هستند و کاری کردند که همه ی موحدین برای ایشان می گریند و این گریه مبدا طهارت و حیات قلب و سیر در مقامات می شود. گریه مقاماتی دارد و هر مقامی را با اشک و بکاء انسان طی کند یک مقامی از مقامات امام حسین علیه السلام برایش مشهود می شود و زیارت حاصل می شود. این وجود مقدس مفتاح همه ی خیرات است و بدون امام حسین علیه السلام طی این مقامات برای ما ممکن نبود حتی خیلی از انبیاء سیرشان با حضرت بوده و در روایات مکرر امده که خدا انبیاء را به کربلا آوردند و آنها را سیر داده اند و مقرب شده اند و مقامات برایشان حاصل شده. سیر نشدنی برای انسان ممکن شده رسیدن به قرب، معرفت، لقاء.
پی نوشت:
1،2،3،4- مناجات شعبانیه
5- زیارت رجبیه
6- زیارت جامعه کبیره
7- من لايحضره الفقيه، شیخ صدوق، 2، 615، زيارة جامعة لجميع الأئمة ع.
8- سوره اعراف آیه 143.
9- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۸.
10- امالى صدوق ، ص ۱۱۲.
فرم در حال بارگذاری ...
لزوم توجه مسئولین نسبت به یاد خدا
نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396وقتی یک مسئولیتی به ما میدهند، عرصهی آن مسئولیت، عرصهی وظیفهی اساسی ما است و باید برویم دنبال کنیم لکن قبل از آن و همراه با آن و در نهایت آن، آنچه برای ما باید مهم باشد و در مدّنظر ما قرار بگیرد، این است که ما چه کار کنیم که به وظیفهی الهی خودمان عمل کرده باشیم؛ تعبّد ما، اخلاص ما، عمل ما، عمل صالح ما تأمین شده باشد. این، آن وظیفهای است که مسئولین، خیلی باید به آن توجّه کنند.
خب، این ماهها فرصت بزرگی است - ماه شعبان، ماه رمضان - فرصتهای بزرگی است. این دعاهایی که در این ماهها وارد شده است، راه را برای ما باز میکند. من و شما اگر بخواهیم با خدای متعال حرف بزنیم و یک مطالبهای داشته باشیم، یک چیزی را از خدا درخواست کنیم، حقیقتاً درست بلد نیستیم. این دعاها با بلیغترین زبان، یاد میدهند به ما که از خدای متعال چه بخواهیم و با خدا چهجوری حرف بزنیم. همین مناجات شریف شعبانیه، فِقراتی که از اوّل تا آخر [این] دعا هست، هرکدام از اینها یک دریایی از معرفت است. علاوهی بر این به ما یاد میدهد که چطور با خدا حرف بزنیم و از خدا چه بخواهیم. اِلهی هَب لی قَلبًا یدنیهِ مِنک شَوقُهُ وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُهُ وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه. (۱) ببینید، سه نقطهی کلیدی اساسی در یک فقرهی کوتاه دعا؛ دلی به من عطا کن که شوق، آن را به تو نزدیک کند؛ این شوق باید در دل بهوجود بیاید. آلودگی ما به مادّیات، آلودگی ما به گناه، آلودگی ما به طمعها و حرصهای گوناگون، این شوق را در دل میمیرانَد. انس ما با قرآن، انس ما با دعا، انس ما با نوافل، درست بهجاآوردن فرائض، این شوق را در دل برمیانگیزد و مشتعل میکند. یدنیهِ مِنک شَوقُه؛ آنوقت این شوق، دل را به خدا نزدیک میکند. وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُه؛ زبان صادق، سخن با صداقت. این سخن با صداقت، بهسوی خدا بالا میرود. اِلَیهِ یصعَدُ الکلِمُ الطَّیبُ وَ العَمَلُ الصّلِحُ یرفَعُه؛ (۲) حرف درست، حرف صادقانه، حرف صمیمانه، حرفی که در آن شائبهای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی و این چیزها نباشد، سخنی است که بهسمت خدا بالا میرود. وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه؛ نگاه حقیقتآمیز و حقیقتآلود، نگاه حقّانی به مسائل، نه نگاه جانبدارانه، نه نگاه هوسگرانه، نه نگاه کاسبکارانه، مسائل را با نگاه حق، طرفداری از حق، دنبالهی حق بودن، با این نظر نگاه کنیم؛ آنوقت دل به خدا نزدیک میشود. ببینید، راه حرف زدن با خدا را به ما یاد میدهند؛ به ما میگویند از خدا چه بخواهیم.
...
وظیفه سنگین است؛ اگر بخواهیم این وظایف را انجام بدهیم، احتیاج داریم به این استحکام ارتباط. باید ارتباط را قوی کرد؛ روزبهروز باید این ارتباط را حفظ کرد. ذکر دائم برای این است؛ اینکه نماز را در هر روز گذاشتهاند و با تناوب گذاشتهاند، برای این است که ما دچار غفلت نشویم. یکی از بزرگترین نعمتهای خدا، همین واجب کردن نماز بر ما است. اگر نماز را بر ما واجب نمیکردند، ما غرق در غفلت میشدیم؛ صبح، از خواب که پامیشوید، به یاد خدا؛ ظهر، وسط اشتغالات زندگی و معیشتی، به یاد خدا؛ شب، در پایان یک روزی که در آن تلاش کردید و کار کردید، به یاد خدا.
با یاد رویت جای در بستر گرفتم
با آرزویت سر ز بستر بر گرفتم
این آن ترتیب و برنامهای است که برای ما در نظر گرفتند. عمل میکنیم؟ اگر [عمل] بکنیم، آنوقت میتوانیم مطمئن باشیم که «اَخرِجنی مِنَ الدُّنیا سالِما» (۳) - در دعاهای ما است - میتوانیم خاطرجمع بشویم که سالم از اینجا بیرون خواهیم رفت. در دعای صحیفهی سجّادیه [آمده]: اللّهمَّ … اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهینَ تائِبینَ غَیرَ عاصینَ وَ لا مُصِرّین؛ (۴) جوری ما را بمیران که در عین هدایت، از دنیا برویم؛ جوری ما را بمیران که به آن عالَم، با طوع و رغبت رو کنیم. کفّار اینجوری نیستند، فسّاق اینجوری نیستند، ملائکه میآیند بالای سرشان و با فشار و زور [میگویند] : اَخرِجوا اَنفُسَکم. (۵) امّا مؤمنین نه، مؤمنین خاطرشان از آن طرف جمع است و با طوع و رغبت میروند؛ چشم از چیزهای زوالپذیر میبندند امّا ناگهان چشم باز میکنند به نعمتهای عجیبی که [دنیا را] فراموش میکنند. یک سفر خوشی که شما میکنید، دَمِ گاراژ ممکن است فرض کنید فرزند شما، برادر شما از شما دور میشود، دل شما را نگران کند؛ امّا وقتی به سفر رفتید، این مناظر عالی، این زندگی خوب، تنوّع و مانند اینها، اصلاً [آن نگرانی] یادتان میرود. وقتی آنجا شما با رضای الهی، رضوان الهی، پاداش الهی وارد شدید - نُزُلاً مِن غَفورٍ رَحیم؛ (۶) آیاتی که الان خواندند - با این وقتی انسان مواجه شد همهی آن چیزهایی را که اینجا بود و موقّت بود و دلبستگی داشتیم و خودمان را برایشان میکشتیم، فراموش میکنیم؛ [باید] اینجوری انسان از دنیا برود. این وظیفهی ما است. البتّه این حرفها در درجهی اوّل خطاب به خود این حقیر است؛ بنده بارم از شما سنگینتر است و مشکلاتم بیشتر از شما است ولی همهمان بایستی توجّه داشته باشیم.۱۳۹۴/۰۳/۰۶
۱ )
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس ص ۶۸۵؛ بحارالانوار ، علامه مجلسی ج ۹۱ ص ۹۶ ؛ كليات مفاتيح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال مشترک ماه شعبان
… إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ …
ترجمه:
… معبودا، به من دلی بخش که مشتاق مقام قرب تو شود، و زبانی که صدقش به سوی درگاهت بالا رود، و دیدهای حقیقتبین که به تو تقرب جوید …
مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا ۚ إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ ۚ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ۖ وَمَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ
ترجمه:
کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود میکند، و عمل صالح را بالا میبرد؛ و آنها که نقشههای بد میکشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود میشود (و به جایی نمیرسد)!
۳ )
الكافي، ثقة الاسلام کلینی، ج۲ ؛ ص۵۷۸؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، شیخ طوسی، ج۱ ؛ ص۲۷۰.
اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى هَوْلِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا سَالِماً وَ زَوِّجْنِي مِنَ الْحُورِ الْعِينِ وَ اكْفِنِي مَئُونَتِي وَ مَئُونَةَ عِيَالِي وَ مَئُونَةَ النَّاسِ وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ.
ترجمه:
ابراهيم بن ميمون گويد: شنيدم حضرت صادق عليه السلام دعائى ميخواند (كه ترجمهاش اين است): «بار خدايا بر هراس روز قيامت مرا يارى فرما، و از دنيا سالم بيرونم ببر، و حور العين را بمن تزويج كن، و خرج خود و عيالم و خرج مردم را از من كفايت فرما، و مرا برحمت خود در زمره بندگان شايستهات درآور».
۴ )
صحيفه سجاديه: دعای ۴۰
… أَمِتْنَا مُهْتَدِينَ غَيْرَ ضَالِّينَ، طَائِعِينَ غَيْرَ مُسْتَكْرِهِينَ، تَائِبِينَ غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا مُصِرِّينَ، يَا ضَامِنَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ، وَ مُسْتَصْلِحَ عَمَلِ الْمُفْسِدِينَ…
ترجمه:
… ما را در زمره هدايت يافتگان بميران، نه گمراهان. چنان كن كه مرگ را به پيشباز رويم، نه ناپسندش شمريم. چنان كن كه در شمار ثابتان باشيم، نه در شمار عاصيان و نه در شمار اصرار كنندگان بر گناه …
وَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَرىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَو قالَ أوحِيَ إِلَيَّ وَلَم يوحَ إِلَيهِ شَيءٌ وَمَن قالَ سَأُنزِلُ مِثلَ ما أَنزَلَ اللَّهُ ۗ وَلَو تَرىٰ إِذِ الظّالِمونَ في غَمَراتِ المَوتِ وَالمَلائِكَةُ باسِطو أَيديهِم أَخرِجوا أَنفُسَكُمُ ۖ اليَومَ تُجزَونَ عَذابَ الهونِ بِما كُنتُم تَقولونَ عَلَى اللَّهِ غَيرَ الحَقِّ وَكُنتُم عَن آياتِهِ تَستَكبِرونَ
ترجمه:
چه کسی ستمکارتر است از کسی که دروغی به خدا ببندد، یا بگوید: «بر من، وحی فرستاده شده»، در حالی که به او وحی نشده است، و کسی که بگوید: «من نیز همانند آنچه خدا نازل کرده است، نازل میکنم»؟! و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان میگویند: «جان خود را خارج سازید! امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید، مجازات خوارکنندهای خواهید دید»! (به حال آنها تأسف خواهی خورد)
نُزُلًا مِن غَفورٍ رَحيمٍ
ترجمه:
اینها وسیله پذیرایی از سوی خداوند غفور و رحیم است!»
فرم در حال بارگذاری ...
فرم در حال بارگذاری ...