خطی که رسماً آمریکا و بی‌بی‌سی در این انتخابات دنبال می‌کنند این است که مردم را از جنگ بترسانند

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

 

آیا دشمنان ممکن است با ما بجنگند؟!

 

مدت: 82دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(11MB) | متوسط(37MB) ]

استاد پناهیان:

  • مهم‌ترین فلسفه مقدرات خدا برای زندگی ما چیست؟ رشد و قبولی در امتحانات.
  • همیشه در یک امتحان، جهل و ابهاماتی وجود دارد، ولی در کنار آن آگاهی‌های کلیدی نجات‌بخش هم هست. قبولی در امتحانات الهی ساده است به شرطی که به آن اندک آگاهی‌ها که در مسیر امتحان به دست می‌آورید اعتنا کنید.
  • دشمنان جامعه سعی می‌کنند هم جهل در امتحان را افزایش داده و هم علم جامعه را به تردید بیاندازند. به خاطر همین در مسائل سیاسی قدرت‌های زورگو بیشترین هزینه را برای مدیریت #افکار_عمومی می‌کنند. پول‌های کلان هزینه می‌کنند تا اگاهی‌ها  را مخدوش کنند.
  • غیر از آگاهی، شیوۀ محاسبه نیز خیلی مهم است. در انتخابات به همدیگر کمک کنیم در شیوۀ محاسبه؛ اگر روش تفکر و شیوۀ محاسبه درست باشد اولویت‌ها را در همان اطلاعات اندکی که در فضای امتحان وجود دارد، بهتر درک خواهیم کرد.
  • مثلاً رسماً آمریکا و بی‌بی‌سی این خط را در انتخابات دنبال می‌کنند که مردم را از جنگ بترسانند. حالا محاسبه عقلانی کنید آیا ممکن است اصلاً اینان با ما وارد جنگ شوند؟ آن‌ها از گروه کوچکی به نام حزب‌الله که مملکت دستشان نیست و رهبر آن‌ها مخفی زندگی می‌کند برنیامدند؛ چگونه می‌توانند تهدیدشان درباره ایران جدی باشد؟ جوانان مقاومت در سوریه و عراق چقدر امکانات داشته‌اند؛ آیا توانستند باآن‌همه تروریستی که درست کردند بر خط مقاومت پیروز شوند؟ این‌ها با چه نیروی می‌خواهند با ما بجنگند؟ ما دستمان از یمن بسته‌تر است؟ این‌ها نتوانستند یمن را بگیرند. تازه یمن کشوری است که از زمان دفاع مقدس ما ازلحاظ قدرت نظامی خیلی بدتر است. آن‌ها می‌دانند اگر دست از پا خطا کنند تمام منافعشان در منطقه مورد هدف ایران قرار می‌گیرد و موشک‌های حزب‌الله در مغز نیروگاهی هسته‌ای اسرائیل خواهد خورد. اینها آگاهی های اندکی است که موجب میشود فریب نخوریم و از امتحان سربلند بیرون بیاییم.

بیان معنوی


فرم در حال بارگذاری ...

ماجرای شکست هرات، نمونه‌ای از بلای سیاستمدار ترسو

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

 

   «شجاعت تنها در میدان جنگ نمودار نمی‌گردد… در سیاست نیز
برخی کسان شجاع‌اند و برخی ترسو.»
(افلاطون، کتاب لاخس)

در اسطوره‌ها و تاریخ جهان و ایران و ادبیات فارسی نوعی از «ترس» دیده می‌شود که شایع‌ترین است در میان انسان‌ها. این ترس برخاسته از «ضعف روحی و شخصیتی» آدمی است در مقابله با دشواری‌ها. مارکوس آئورلیوس، امپراتور- فیلسوف نامدار رومی، بخش عمده‌ی دوران حکومتش را در جنگ گذرانید و در بسیاری از جنگ‌ها پیروز بود. او یادداشت‌هایی برای انتباه خود نگاشته که بعدها بنام «تأملات» شهرت فراوان یافته است.
مارکوس آئورلیوس می‌نویسد:
«آن کس که اندوه یا خشم یا ترس بر او غلبه یافته؛ [اندوه] به خاطر چیزی که رخ داده، [خشم به خاطر] چیزی که در حال رخ دادن است، یا [ترس به خاطر] چیزی که در آینده رخ خواهد داد… مانند کسی است که از اندوه یا خشم یا ترس می‌گریزد. زمانی که عاملی خارجی بر تو غلبه یافت آن عامل بر تو غلبه نیافته بلکه تلقی تو است که بر تو غلبه یافته، و تو می‌توانی در یک لحظه این نگاه را تغییر دهی.»

...



* «ترس» و «شکست» در تاریخ ایران
تاریخ ایران پر است از دوگانه‌های ترس و شکست. از میان وقایع تاریخ ایران یکی از بارزترین و ملموس‌ترین نمونه‌ها، که پیوند «ترس» و «شکست» را نشان می‌دهد، جنگ هرات است. پایان «جنگ کریمه» (۳۰ مارس ۱۸۵۶ م. / ۲۳ رجب ۱۲۷۲ ق.)، به زیان روسیه و به سود بریتانیا و متحدانش (عثمانی و فرانسه)، «نقطه عطف در توسعه اروپای جدید» ‌ (تعبیر دیوید تامسون، مورخ) و نیز نقطه عطف در تاریخ استعماری بریتانیا در شرق به‌شمار می‌رود. در پیامد این جنگ نه تنها تفوق قطعی نظامی بریتانیا در قاره اروپا تأمین شد، و بر این پایه جغرافیای سیاسی جدید اروپا شکل گرفت، بلکه در عثمانی و ایران نیز نقطه عطفی شد در گسترش و نفوذ دیوانسالاران متمایل یا وابسته به بریتانیا. تجزیه هرات از پیامدهای این اقتدار است.

به‌دلیل قدرت نظامی ایران در آن زمان، بریتانیا حاکمیت ایران بر هرات و نفوذ ایران در قندهار را تهدیدی برای مستملکات خود در شبه قاره هند تلقی می‌کرد. به‌علاوه، تصور می‌کرد با دادن هرات به دوست‌محمدخان بارکزی، امیر کابل، می‌تواند خطر تهاجم امرای افغانی به هندوستان را دفع کند. بدین‌سان، دسیسه‌هایی آغاز شد که در سال ۱۲۷۲ ق. به قتل صیدمحمد خان، حاکم هرات، انجامید. ناصرالدین شاه، برای مقابله با این تهدید و دسیسه‌ها، سلطان مراد میرزا حسام‌السلطنه، والی خراسان، را در رأس قشونی راهی هرات کرد. قشون ایران در ۲۵ صفر ۱۲۷۳/ ۲۵ اکتبر ۱۸۵۶ کنترل شهر هرات را به دست گرفت. پنج روز بعد، در اول نوامبر، دولت بریتانیا به ایران اعلان جنگ کرد. نیروی دریایی بریتانیا، به فرماندهی ژنرال سِر جیمز آترم، در اول دسامبر جزیره خارک و سپس بنادر بوشهر و خرمشهر (محمره آن زمان) را به تصرف درآوردند و از سمت بوشهر به پیشروی در خاک ایران به سمت برازجان پرداختند. این تهاجم با مقابله شدید مردم ایران، به‌ویژه عشایر عرب بنی‌کعب و عشایر قشقایی و بوشهری، مواجه شد و به شکست سنگین قشون بریتانیا در جنگ ننیزک (نزدیک برازجان) ‌ انجامید. این حوادث با انقلاب بزرگ مردم هندوستان، ‌ اعم از هندو و مسلمان، علیه سلطه بریتانیا همزمان شد که به «موتینی بزرگ ۱۸۵۷» مشهور است. تقارن انقلاب ۱۸۵۷ هندوستان با حضور قشون قدرتمند ایران در هرات و جنگ جنوب ایران با بریتانیا می‌توانست تحولاتی بزرگ و سرنوشت ساز را رقم زند.

* دو نگاه نسبت به حادثه هرات
در قبال این حوادث در تهران دو نگرش وجود داشت:
نگرش نخست از آن میرزا آقاخان نوری اعتمادالدوله (صدراعظم) و سایر رجال وابسته به استعمار بریتانیا بود که با ایجاد «دلهره و هراس»، شاه را به تخلیه هرات و انعقاد پیمان صلح با انگلیس تشویق می‌کردند. نگرش دوم اما به حسام‌السلطنه و سایر رجال وطن‌دوست ایرانی تعلق داشت که خواستار تداوم مقابله نظامی با بریتانیا در جنوب ایران و علاوه بر آن حرکت قشون از هرات به سوی دهلی برای کمک به مردم هند بودند. این حرکت به درخواست بزرگان هند بود که نامه‌های متعدد به تهران ارسال کردند و خواستار کمک ناصرالدین شاه شدند که «تیغ اسلام» ‌ به دست دارد و «صاحب غیرت و قوی مطاع» است و می‌تواند «در مقام معالجه این امور» برآید.

ناصرالدین شاه در آغاز، فرمان مقابله صادر کرد و در ۶ جمادی‌الاول ۱۲۷۳/ ۲ ژانویه ۱۸۵۷ نوشت: «بر ما واجب و بلکه بر جمیع اهل اسلام عموماً و تشیع خصوصا لازم است که کمر همت بر میان بسته، باد غرور خصم را از دماغ او به خواست خداوند تعالی و توجه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌السلم و مرتضی علی علیه‌السلام بیرون کنیم تا این که بداند و بفهمد که ملت و دولت غیور ایران و اسلام مملکت خود را که سال‌هاست با غیرت و عزت و شوکت راه رفته و بر همه تفوق داشته ذلیل تلبیس و تدلیس دولت انگلیس نخواهند خواست.»

معهذا، اندکی بعد دسایس میرزا آقاخان نوری اعتمادالدوله (صدراعظم) و سایر درباریان وابسته کار خود را کرد. او فرخ خان امین‌الملک کاشی را با تعجیل از اسلامبول راهی پاریس کرد و بدین‌سان، با دلالی ناپلئون سوم، در ۴ مارس ۱۸۵۷ قرارداد ننگین پاریس میان فرخ خان، به‌عنوان نماینده ایران، و لرد کاولی، نماینده بریتانیا، ‌ منعقد شد. طی این قرارداد هرات از خاک ایران منتزع شد و ماجرا به سود بریتانیا پایان یافت.

e="text-align: justify;">احمد خانملک ساسانی می‌نویسد:
«میرزا آقاخان خود را دستپاچه [و] وحشت‌زده نشان داد، از بی‌حساب بودن قوای انگلیس و اشغال سرتاسر خاک ایران به عرض شاه رسانید. لذا، بدون درنگ مصمم شدند فرخ خان کاشی را، که صندوقدار شاه بود، برای عقد صلح با انگلیسی‌ها به پاریس بفرستند.» اعتمادالسلطنه می‌نویسد:
 
«او [فرخ خان کاشی] خود پولی از انگلیس‌‌ها گرفت [و] با اتباعش این کار [را] کردند. و عاجلا کار صلح را پرداختند و مصالحه را منعقد نمودند. اگر شتاب نکرده بودند… انگلیس‌‌ها مضطرب و مستأصل می‌شدند و کار به دلخواه می‌گذشت: هرات را مسترد نمی‌کردیم و بنادر خود را مسترد می‌نمودیم. بلکه به قسمت‌ عمده‌ای از افغانستان دست می‌انداختیم و خسارت جنگی قابلی از دولت انگلیس می‌گرفتیم. افسوس که عجله فرخ خان نگذاشت… هرات از دست رفت بلکه حق ثابت ما در افغانستان باطل شد. ایران به جای آنکه خیلی منتفع شود مبلغ‌های گزاف متضرر شد.»

بدین‌سان، نه تنها یکی از فرصت‌های منحصربه‌فرد و تکرارنشدنی تاریخ برای تأثیرگذاری ایران بر سرنوشت منطقه از دست رفت، بلکه پیروزی بزرگ ایران به شکستی حیرت‌انگیز منتهی شد که هیچ دلیلی بجز «نفوذ» و القاء «ترس» ‌ نداشت.
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی 


فرم در حال بارگذاری ...

امام سجاد علیه‌السلام و کادرسازی

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«در کلمات امام سجاد (علیه‌السلام) توجه به کادرسازى است… ایشان سى‌وپنج سال زحمت کشید و کار را به این‌جا رساند که وقتى در سال ۹۵ هجرى آن حضرت وفات کردند، امام باقر در میان جمع کثیرى از شیعیان و محبان اهل‌بیت قرار گرفت، و این از برکات امامت و جهاد و تلاش آن بزرگوار بود. حضرت یک مجموعه‌ى مؤمن صالحى که بتوانند قاعده‌اى بشوند براى کارهاى آینده به وجود ‌آورد. این، زندگى امام سجاد (علیه‌السلام) است.» ۱۳۶۷/۶/۴ و ۱۳۶۵/۴/۲۸


فرم در حال بارگذاری ...

کشور به سامان نمی رسد جز با کار جهادی و انقلابی

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

عکسعکس           فيلمفيلم           صوتصوت            گزيده بياناتگزيده بيانات                                                                  
 
این را هم همه بدانند، خود نامزدهای محترم هم بدانند که ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم.
در همه‌ی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است‌؛ این اگر بود، کارها راه می‌افتد؛ این اگر بود، بن‌بست‌ها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیّت و مجاهدانه و انقلابی.
 
انقلابی یعنی چه؟
بعضی خیال میکنند وقتی میگوییم انقلابی، یعنی بی‌نظم؛ نخیر،
 
اتّفاقاً یکی از خطوط اصلی انقلابی‌گری، نظم است؛ منتها انقلابی، یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیه‌ای و تشریفاتی و زرق‌وبرقی و مانند اینها نکنیم؛ کار انقلابی یعنی برای یک مجوّز [راه‌ها را کوتاه کنند]. عدّه‌ای از این کارآفرینانِ بااخلاص و متدیّن، چندی پیش آمدند با ما ملاقات کردند و گفتند که برای مجوّزِ یک چیز کوچک -که حالا اسم آوردند و بنده نمیخواهم جزئیّات را بیان کنم- باید انسان از مثلاً ۲۰ یا ۲۵ جا مجوّز بگیرد؛ اینها کار غیر انقلابی است.
کار انقلابی یعنی آن کسانی که ضوابط را تعیین میکنند، بیایند راه‌ها را کوتاه کنند؛ راه‌های میان‌بُر بگذارند جلوی پای مردم، جلوی پای کارآفرین، جلوی پای کسی که میخواهد خدمت بکند؛ کارهای لازم اینها است، [مسئولین] دامن همّت به کمر بزنند و واقعاً کار کنند.


فرم در حال بارگذاری ...

آیا بعد از فاجعه منا می‌توان حج را تعطیل کرد؟

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

حج سال 1394 ه.ش، به واقع “حج خونین” برای زائران بیت الله الحرام بود، از حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام گرفته تا کشته شدن زائرین در مراسم رمی جمرات که بیش از ٤٧٠٠٠ نفر کشته در این حادثه خون بار وجود دارد. آنچه در وهله اول به ذهن هر انسانی تداعی می شود، بی کفایتی مسئولان آل سعود در برگزاری حج است، خاندانی که مدعی خادم الحرمین است، به جای تمرکز بر مدیریت حج، به دنبال پرورش و حمایت مالی از جریان های تکفیری همچون داعش است و در اوج مراسم حج و در ماه حرام، به فکر بمباران مردم مظلوم یمن، ظلم به مردم بحرین و کمک تسلیحاتی به جریان‌های تکفیری در سوریه است.
لکن از این بی کفایتی خاندان عیاش آل سعود که بگذریم، اگر در سایت‌ها، وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی، جستجویی اجمالی داشته باشید، متوجه خواهید شد که مطالب متعددی پیرامون مخالفت با حج، نوشته شده است که همگی حکایت از ترک این فریضه الهی دارد و از مسلمانان به دلائل مختلف خواسته شده است که این تکلیف الهی را ترک کنند. از جمله ادله‌ای که در میان این استدلالات زیاد به چشم می‌خورد، این است که چرا هزینه‌های کلانی که برای حج خرج می‌شود را صرف رفع مشکلات در داخل از کشور نکنیم؟ چرا حاجی، هزینه سفر خود به سرزمین وحی را صرف رفع گرفتاری از یک خانواده بی بضاعت و یا تهیه جهیزیه برای یک دختر جوان نمی‌کند.

این نوشتار، در مقام پاسخ به این سوالات می‌باشد و بیان خواهد داشت که بین حج واجب و مستحب، تفاوت وجود دارد. و بعد از بیان حکمت حج و اسرار فردی و اجتماعی این واقعه عظیم در جهان بشریت که هر سال، فقط یک مرتبه، انجام می‌شود، این سوال را پاسخ خواهیم داد که آيا واقعا رفتن به حج، در شرايط فعلی، واجب است؟ و مرجع تصمیم‌گیری در این باره، آیا بر عهده حاکم اسلامی خواهد بود؟


مقدمات بحث
قبل از ورود به اصل پاسخ لازم است در ارزيابی اين موضوع به چند نکته توجه داشته باشيم:
1. اولين نکته توجه به ضرورت دينی و اهميت و آثار بسيار مهم و سازنده حج در ابعاد فردی و اجتماعی است.
2. نکته دوم تبيين فقهی موضوع است و توجه به اين‌که حج دارای اقسامی است؛ واجب و مستحب و در موارد تزاحم ميان اجرای هريک از اقسام حج با ساير ضرورت‌ها و مصالح، حکم هر يک متفاوت است.
3. ممکن است در مواردی به خاطر عناوين ثانويه يا احکام حکومتی، حج تعطيل شود و ولی‌فقیه‌ می‌تواند بر اساس‌ مصالح‌ اهم اسلام‌ و مسلمین، موقتاً‌ حکم‌ به‌ تعطیل‌ یک‌ حکم‌ شرعی‌ - اعم‌ از عبادی‌ و غیرعبادی‌ - نماید. البته بايد دقت داشت‌ مصلحتی‌ که‌ موجب‌ تعطیل‌ امر عبادی‌ چون‌ حج‌ می‌شود، باید از طريق کارشناسی و تخصصی ثابت شود که از مصلحت‌ موجود در آن‌ امر عبادی‌ مهم‌تر باشد.
4. نکته ديگر نگاه تطبيقی و مصداقی و و ضعیت امروز، به موضوع پرسش است که بايد ببينيم، آيا مصلحت رفتن به حج علی رغم اين‌که می‌دانيم دولت سعودی از درآمدهای ناشی از آن برای ترويج وهابيت و … استفاده می‌کند، با نرفتن به حج و ترک يکی از مهم‌ترين فرايض الهی و آثار متعددی که به دنبال دارد در شرايط کنونی کدام دارای مصلحت مهم‌‎تری است؟ البته با تفکيک ميان حج واجب و مستحب.
5. نکته بعدی نقد اين رويکرد است که آيا با تعطيلی حج توسط ايران می‌توان جلوی فعاليت‌های وهابيت را گرفت؟! يا اين‌که بايد از اين موقعيت استفاده نمود و با پربار نمودن حج و برپایی حجی ابراهيمی و تلاش برای بيداری جهان اسلام و …، به خنثی سازی توطئه‌های دشمنان و گسترش اسلام ناب اقدام کرد؟

...


آیا بهتر نیست، عمره تعطیل شود؟
حج عمره با توجه به مستحب بودن آن تفاوت عمده‌ای با حج تمتع (واجب) دارد و برخی از هموطنان ما در طول عمر خود، چندین بار به این سفر معنوی و مستحب مشرف می‌شوند. در این یادداشت منظور ما بررسی ضرورت سفر حج عمره (مستحب) در شرایط و موقعیت کنونی است و در صدد آن نیستیم تا با سفر حج تمتع که بر هر مسلمان دارای توانایی این سفر یک بار در عمر، واجب است، مخالفت نماییم. اما باید در نظر داشته باشیم مبادا، سفر حج عمره، این عمل خیر ما، منجر به تامین هزینه‌های مالی جریان‌های انحرافی و تکفیری گردد و از این طریق قلب رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله جریحه دار شود.
جای تأسف است که از زمان حکومت آل سعود بر سرزمین وحی، روز به روز از حرمت حرمین الشریفین کاسته می‌شود و در روزگار فعلی، مسئولان کشور عربستان و خاندان آل سعود، از جمله مهم‌ترین تأمین کنندگان مالی جریان‌های تکفیری و ضد مردم سالاری در منطقه خاورمیانه به حساب می‌آیند و با در نظر گرفتن این مهم که درآمد عربستان سعودی از محل زائرین خانه خدا به جیب چه کسانی می رود و به دست چه کسانی اسلحه می‌دهد، رفتن یا نرفتن به حج عمره را تحت الشعاع قرار می‌دهد. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری می‌یابد که از یک سو در برهه زمانی فعلی، عربستان سعودی بیشترین نقش را در کشتار مردم یمن ایفا می‌کند و از سوی دیگر با وجود سودآوری فراوان زائران ایرانی برای عربستان سعودی، هر روز شاهد یک توهین جدید از سوی مقامات سعودی هستیم و ادامه این روند به هیچ عنوان، عزت مردم ایران را تامین نخواهد کرد.

حدیث امام علی علیه السلام درباره حج مستحبی
در دین مبین اسلام، در شرایط عادی، عمره و حج غیر واجب، مستحب می‌باشد. حتی به گونه‌ایی است که در وهله اول، توصیه پیشوایان معصوم، این است که با صرفه جویی در مخارج حج و جلوگیری از هزینه‌های غیرضروری، مسلمانان، هم حج مستحب را انجام دهند و هم بتوانند مبلغ صرفه جویی شده را به صدقات و خیرات و کمک به فقرا، اختصاص دهند، تا بدین وسیله، هم به معنویت موجود در مناسک حج دست یافته و هم به دیگر الزامات اجتماعی، چون کمک به دیگران، عمل نمود. از امام صادق علیه السلام، چنین نقل شده است:
عَنْ سَعِیدٍ السَّمَّانِ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ أَیُّهُمَا أَفْضَلُ الْحَجُّ أَوِ الصَّدَقَةُ فَقَالَ مَا أَحْسَنَ الصَّدَقَةَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قَالَ قُلْتُ أَجَلْ فَأَیُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ مِنْ أَنْ یَحُجَّ وَ یَتَصَدَّقَ قَالَ قُلْتُ مَا یَبْلُغُ مَالُهُ ذَلِکَ وَ لَا یَتَّسِعُ قَالَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُنْفِقَ عَشَرَةَ دَرَاهِمَ فِی شَیْ‌ءٍ مِنْ سَبَبِ الْحَجِّ أَنْفَقَ خَمْسَةً وَ تَصَدَّقَ بِخَمْسَةٍ أَوْ قَصَّرَ فِی شَیْ‌ءٍ مِنْ نَفَقَتِهِ فِی الْحَجِّ فَیَجْعَلُ مَا یَحْبِسُ فِی الصَّدَقَةِ فَإِنَّ لَهُ فِی ذَلِکَ أَجْراً؛

سعید السمان از امام صادق علیه السلام می‌پرسد: حج برتر است یا صدقه؟. امام صادق علیه السلام ، پاسخ می‌فرمایند: صدقه در راه خدا چه کار خوبى است؟ و اين جمله را سه نوبت زمزمه کرد. من گفتم: درست. اما اجر کدام يک بيشتر است؟ امام صادق علیه السلام گفت: چه مانعى دارد که انسان، هم به حج خانه خدا بيايد و هم در راه خدا صدقه بپردازد؟ (راوی می‌گوید) من گفتم: اگر توان مالی عمل به هر دو عبادت را نداشته باش، چه مى‌تواند بکند؟ امام صادق علیه السلام، گفت: اين کار که غير ممکن نيست: مثلا هر گاه که قرار باشد ده درهم هزينه سفر کند به پنج درهم اکتفا کند و پنج درهم ديگر را در راه خدا صدقه کند و اگر تا اين حدّ نیز ممکن نباشد، آن چه مى‌تواند از هزينه سفر بکاهد و هزینه صرفه جویی را صدقه کند که اجر او کامل شود. من گفتم: بلى با اين رهنمود شما مى‌توانيم به هر دو عبادت موفّق شويم(1).

اما در هر حال، هر انسانی به حال خود آگاه‌تر از دیگران است و باید با استفاده از عقل و دانش خود، ملاحظه نماید که کدام رفتار مستحب، از ریا و هوای نفس او دورتر بوده و جنبه‌های معنوی را در او تقویت نموده و او را به خدا نزدیک‌تر می‌‎نماید و سپس به یافته‌های عقلی خود در این زمینه عمل نماید. مطمئنا هر عملی که از ریا دورتر و به اخلاص نزدیک‌‎تر باشد، ثواب بیشتری را به دنبال خواهد داشت و توصیه‌های متفاوتی که پیشوایان معصوم علیهم السلام می‌نمودند، بگونه‌ای که یک بار حج را توصیه نموده‌اند:
دِرْهَمٌ تُنْفِقُهُ فِی الْحَجِّ أَفْضَلُ مِنْ عِشْرِینَ أَلْفَ دِرْهَمٍ تُنْفِقُهَا فِی حَق(2)
و بار دیگر، صدقه را مناسب و بهتر از حج می‌دانستند:
لَقَضَاءُ حَاجَةِ امْرِئٍ مُؤْمِنٍ أَفْضَلُ مِنْ حَجَّةٍ وَ حَجَّةٍ وَ حَجَّةٍ حَتَّى عَدَّ عَشْرَ حِجَج(3).
در همین راستا، ارزیابی می‌شود. و ظاهرا، برگرفته از همین اصل کلی فوق (رعایت اخلاص و شرایط زمان و مکان) و با در نظر گرفتن شرایط مخاطبان بوده است.
لکن در شرایط فعلی و با توجه به مسائل پیش آمده، و به دلیل جنایات نظام سعودی در منطقه به‌ویژه یمن و خیانت شنیع مأموران آل سعود در فاجعه منا، شیعیان می‌توانند عمره و حج مستحبی، را تعطیل نمایند و در مقابل به فقرا و نیازمندان، رسیدگی کرد. کما این‌که ابو بصير از امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که، ایشان فرمودند:
وَ لَأَنْ أَعُولَ أَهْلَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ أَسُدَّ جَوْعَتَهُمْ وَ أَکسُوَ عَوْرَتَهُمْ فَأَکفَّ وُجُوهَهُمْ عَنِ النَّاسِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَحُجَّ حَجَّةً وَ حَجَّةً وَ حَجَّةً وَ مِثْلَهَا وَ مِثْلَهَا حَتَّى بَلَغَ عَشْراً وَ مِثْلَهَا وَ مِثْلَهَا حَتَّى بَلَغَ السَّبْعِينَ؛
اگر هزينه زندگى خانواده‌اى مسلمان را بپردازم، سيرشان سازم، آنها را بپوشانم و از مردم بى‌‌نيازشان گردانم، نزد من، محبوب‌تر از آن است که حج بگزارم و حج بگزارم و حج بگزارم تا … هفتاد حج(4).
روشن است که اين سنجش‌ها و ترجيح‌‌ها، ميان حج مستحب و صدقه مستحب(انفاق) است و نه ميان حج واجب و صدقه مستحب؛ چون هيچ مستحبى نمى‌‌تواند جاى واجب را بگيرد يا از آن، بالاتر باشد. و البته درباره امکان تعطیلی حج مستحبی(عمره)، می‌توان به حدیثی از امام علی علیه السلام در این باره، استناد کرد:
لَوْ کانَ لِي وَادِيَانِ يَسِيلَانِ ذَهَباً وَ فِضَّةً مَا أَهْدَيْتُ إِلَى الْکعْبَةِ شَيْئاً لِأَنَّهُ يَصِيرُ إِلَى الْحَجَبَةِ دُونَ الْمَسَاکينِ؛
اگر دو رودخانه مواج از طلا و نقره داشته باشم، هیچ چیز به کعبه اهدا نخواهم کرد، زیرا به پرده داران «ناشایست» می‌رسد نه به مساکین و مستمندان(5).
که مصداق بارز “پرده داران ناشایست و نالایق” در حدیث فوق در عصر معاصر، خاندان آل سعود به عنوان کلیددار کعبه، می‌باشند که صلاحیت و شایستگی، اداره حرمین شریفین را ندارند.
و یا حتی شیعیان می‌توانند عمره و حج مستحبی خویش را تبدیل به زیارت حرم امام حسین علیه السلام کنند و بی‌شک ثوابی مضاعف دریافت خواهند کرد و از جانب شخص نازنین پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نیز، بی‌جواب نخواهد ماند. زیرا در چنین حالتی که آل سعود و پیروان آنان(داعش)، به نابودی شیعیان امیرالمومنین، کمر همت بسته‌اند، شیعه نیز به تأسی از مولا و سرور خویش، امام حسین علیه السلام که در روز هشت ذی الحجه حج مستحبی و عمره مفرده خویش را تمام کرد و راه کربلا را پیش گرفت، عمل نموده و اربعین حسینی را مقدمه و زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت، امام عصر، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، سازد. چنان‎که وقتی عبدالله بن زبیر از امام حسین علیه السلام پرسید: آیا حج را ترک می‌کنید؟! امام حسین علیه السلام فرمودند:
لَأَنْ أُدْفَنَ بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُدْفَنَ بِفِنَاءِ الْکَعْبَة؛
دفن شدن کنار فرات را بر دفن شدن کنار خانه کعبه ترجیح می‌دهم(6).

به جای سفر حج مستحبی، ایران را بسازید
امام خمینی رحمت الله علیه، روز 26 خرداد ماه سال 1358 در پیامی مردم ایران را به جهادی همگانی برای سازندگی ایران دعوت کردند. متن کامل این پیام در روزنامه‌های 27 خرداد منتشر شد. در بخشی از این پیام که در روزنامه اطلاعات بیست و هفتم خرداد ماه سال 58 منتشر شده آمده است:
«همه موفق باشند که در این جهاد شرکت کنند و این خرابه را بسازند و برادران خود را کمک نمایند، که شاید هیچ عبادتی بالاتر از این عبادت نباشد. بلکه من از اشخاصی که برای زیارت‌ها مثل زیارت مکه معظمه و مدینه منوره می‌خواهند به طور استحباب بروند، از آنها می‌خواهم و تقاضا می‌کنم که شما برای ثواب می‌خواهید مکه مشرف بشوید و یا می‌خواهید مدینه منوره و یا به عتبات(آن موقع، صدام حاکم کشور عراق بود) مشرف شوید، امروز ثوابی بالاتر از این نیست که به برادران خودتان کمک کنید. و این سازندگی را همه با هم شروع کنید که ایران خودتان درست ساخته بشود.»

حالا هر سال، عمره نروید
در همین رابطه حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای مدظله‌العالی نیز در تاریخ 30 /11/ 1385 در دیدار مسئولان و دست‌اندرکاران اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ در مورد عمره مفرده اظهار نظری به شرح زیر کرده‌اند:
«اگر از من سؤال کنند کسی ثروتی تولید کند برای این‌که بیست نفر یا صد نفر انسان را که زندگی‌شان سرشار از محرومیت است، به نوا برساند، یا مثلاً فرض بفرمایید که پنجاه نفر را که در فلان شهر زندگی می‌کنند و در آرزوی یک بار زیارت قبر مطهر علی‌بن‌موسی الرضا در حسرتند و نتوانستند بروند، اینها را با ثروتش به زیارت ببرد، این بهتر است یا با همین پولی که می‌خواهد با آن تولید ثروت کند، ده سال پشت سر هم عمره برود، بنده به طور قطع و یقین و بدون هیچ تردید خواهم گفت اولی مقدم است. حالا هر سال عمره نرود.»
بنابراین، در مجموع، می‌توان چنین نتیجه گرفت که چناچه عزت و کرامت مسلمانان شیعه، حفظ نشود و هزینه عمره مستحبی، تبدیل به گلوله برای کشتار شیعیان، شود، قطعا حج مستحبی و عمره، موجب ثواب و قرب الهی نخواهد بود و باید تحریم شود.

تفکیک میان حج واجب و حج مستحب
اما درباره حج واجب، مساله شاید فرق کند. زیرا برخی از کارشناسان امر، معتقدند، اگر برای رهایی از هتاکی‌های سعودی، به جای تحرک بیشتر دولت ایران، به تعطیلی حج واجب، فکر کنیم؛ ممکن است هم دشمن سعودی، گستاخ‌تر شود و هم از این حربه را برای خارج کردن شیعه از دایره مسلمین و تبلیغات مسموم علیه مذهب شیعه، استفاده کند. البته ممکن است در آینده و با تداوم دشمنی‎های آل سعود با مذهب اهل بیت، و بنابر مصالحی عظیم‌تر، همچون اقدام امام راحل در سال 66 و بعد از کشتار خونین ایرانی‌ها در مراسم برائت از مشرکین توسط خاندان آل سعود، این بار نیز، مقام معظم رهبری، بنابر مصلحت و حکم حکومتی، به تعطیلی حج، حکم بفرمایند. به عنوان مثال، اگر حاکم اسلامی تشخيص دهد که امنيت و جان حجاج در خطر است و تلاش آنها در رفع موانع کافی نبوده، می‌تواند با صلاحديدی که دارند اين سفر معنوی را برای مدتی تعطيل کنند و به تعویق بياندازند.
اسلام دارای مبانی و ارکانی است. يکی از اين ارکان، حج است. چنان‌که امام باقر علیه السلام، فرمودند:
اسلام بر پنج پايه بنيان نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولايت.
بنابراين، آن کس که عمدًا حج نگزارد، رکنی از ارکان دين الهی خويش را نابود کرده و در نتيجه اسلام کامل را از بين برده است. و نیز امام صادق علیه السلام، چنین می‌فرمایند:
لَوْ کانَ لِأَحَدِکمْ مِثْلَ أَبِی قُبَيْسٍ ذَهَبٌ يُنْفِقُهُ فِی سَبِيلِ اللَّهِ مَا عَدَلَ الْحَج؛
اگر کسی به وزن کوه ابوقبیس(کوهی بزرگ)، طلا در راه خدا انفاق کند جای حج (واجب) را نمی‌گیرد(7).
سفر حج، یکی از سفرهای معنوی و مقدس است که در رشد و تعالی انسان‌ها و آشنایی با تاریخ و فرهنگ اسلام و ارتباط آنان با خالق مهربان تأثیر به سزا و غیرقابل انکاری دارد. شاید به همین دلیل است که چنین سفری در آیات قرآن و روایات معتبر مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته است و قرآن مجید حج تمتع را برای همه کسانی که استطاعت و توانایی انجام آن را داشته باشند واجب شمرده شده است.
وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ؛
براى خدا، حج آن خانه بر کسانى که قدرت رفتن به آن را داشته باشند واجب است. و هر که راه کفر پیش گیرد، بداند که خدا از جهانیان بى‌‌نیاز است(8)‌.
و نیز ائمه معصومین با تاسی از کلام وحی، فرموده‌اند:
مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ لَمْ یَمْنَعْهُ مِنْ ذَلِکَ حَاجَةٌ تُجْحِفُ بِهِ أَوْ مَرَضٌ لَا یُطِیقُ فِیهِ الْحَجَّ أَوْ سُلْطَانٌ یَمْنَعُهُ فَلْیَمُتْ یَهُودِیّاً أَوْ نَصْرَانِیّاً؛
کسی که حج واجب خود را ترک کند و با همین حالت از دنیا برود غیرمسلمان از دنیا رفته است(9).

شرایط وجوب حج

حجّ و زیارت خانه خدا و انجام اعمالى که آنها را مناسک حجّ مى‌نامند و در تمام عمر یک بار بر همه کسانى که داراى شرایط زیر باشند واجب است:
1- بالغ باشند. 2- عاقل باشند. 3- با انجام حجّ، عمل واجب دیگرى را که مهم‌تر از حجّ است ترک ننمایند یا کار حرامى که اهمیتش در شرع بیشتر است را بجا نیاورند. 4- استطاعت داشته باشند که آن، به چند چیز حاصل مى‌‌شود:
الف: داشتن زاد و توشه راه و آنچه در سفرش به آن محتاج است و مرکب سوارى مورد نیاز، یا مالى که بتواند به وسیله آن، اینها را به دست آورد.
ب: نبودن مانعى در راه و عدم وجود ترس از خطر و ضرر بر جان و عِرض و مال خویش، که اگر راه بسته است یا ترس از خطرى وجود دارد حجّ بر او واجب نیست، ولى اگر راه دیگرى دارد هر چند دورتر است لازم است از آن راه به حجّ رود.
ج: توانایى جسمانى بر انجامِ مناسک حجّ.
د: داشتنِ وقتِ کافى براى رسیدن به مکه و انجام مناسک.
ه. داشتنِ مخارجِ کسانى که خرج آنها بر او شرعاً یا عرفاً لازم است.
و: داشتنِ مال یا کسب و کارى که بعد از بازگشت بتواند با آن زندگى کند.

بنابراین کسانی که دارای شرایط بالا باشند حج تمتع بر آنها واجب است. حتماً باید شخصاً حج به جا بیاورند و با صرف پول در راه‌های خیر یا اعزام دیگران به حج، این واجب از آنها برداشته نمی‌شود.
بله. از شرايط وجوب حج، علاوه بر تمکن و استطاعت مالی، استطاعت جانی و امنيت جان در سفر هم از ديگر شرايط است. اگر حاکم اسلامی تشخيص دهد که امنيت و جان حجاج در خطر است و تلاش آنها در رفع موانع کافی نبوده می‌تواند با صلاحديدی که دارند اين سفر معنوی را برای مدتی تعطيل کنند و به تعويض بياندازند.

آیا بعد از فاجعه منا، حج واجب، باید تعطیل شود؟
اگر ایرانیان در کانون مرکزی جغرافیای جهان اسلام و بزرگ‌ترین اجتماع عظیم مسلمین که در سال، فقط یک بار، برگزار می‌شود، حضور نداشته باشند، عربستان و آل سعود، تبلیغات مسموم و برنامه‌های بسیار مخرب تدارک خواهد کرد. و ایران به عنوان طلایه‌دار اسلام شیعی و مهم‌ترین مانع گسترش وهابیت و تفکرات سلفی افراط‌گرای مذهبی در اهل سنت همچون داعش و القاعده، از حوزه اثرگذاری به حاشیه سوق داده خواهد شد.
علاوه بر این در حال حاضر و با توجه به اجتماع عظیم 20 میلیونی شیعیان در مراسم اربعین حسینی، حتی اگر عقب از حج واجب، عقب نشینی مذهبی بکنیم، ممکن است در فرداها، دست نشانده‌های سعودی و تروریست‌های سلفی داعش و القاعده، با برنامه‌ریزی و توطئه، اقدام به انفجار و ناامن کردن مراکز مقدسه شیعه، و مشابه این مسائل می‌کنند تا زیارت کربلا و نجف و کل عتبات عراق، نیز تعطیل شود. بنابراین، لازم است در مقطع فعلی و در حال حاضر، در اقدامی پیش دستانه و بنابر مصالح عظیم جهان اسلام و مذهب شیعه، و بلکه بنابر تکلیف واجب دینی، در حج واجب که در سال، فقط یک بار تکرار می‌شود، از این فرصت، کمال استفاده را داشت. لکن اگر بنابر مصالحی بزرگ‌تر و مهم‌تر، همچون تعطیلی حج واجب از طرف امام خمینی رحمت الله علیه بعد از کشتار خونین حج سال 66، شرایط در ماه‌های آینده، ایجاب کند، قطعا داستان، فرق خواهد کرد.

توجه به حکمت و اسرار حج
حج آثار و برکات زیادی دارد که در هیچ یک از فرایض دینی به صورت یکجا وجود ندارد و در برخی روایات آمده که حج انسان را از گناه و آلودگی پاک می‌کند و خداوند به وسیله حج روح او را آرام کرده و انسان را نورانی می‌کند؛ نورانیتی که تنها اولیای خدا می‌تواند ببیند.
حج از جمله دستورات اسلامی است که دو ویژگی فردی و اجتماعی مهم را به دنبال دارد:

الف: ویژگی فردی حج؛ ایجاد نوعی رشد معنوی در انسانهاست که به سختی می‌توان آن را در عبادات واجب دیگر جستجو نمود. حال حج با آن همه مناسک و اعمال آن، و مکان‌هايی که يادآور عبادات و عذر و توبه حضرت آدم در منی و عرفه، سختی‌ها و مجاهدت های حضرت ابراهيم و اسماعيل در مبارزه با بت‌ها و نمروديان، مبارزات پيامبر خاتم با کفار و بت پرستان، مکان و فرصتی خاص برای کسب مقامات روحانی معنوی، توبه و بازگشت به سوی خداوند غفار و کريم، حال همه آنها را باید کنار گذاشت؟
البته طبیعی است که هر شخصی به اندازه توانایی‌های خود، خواهد توانست بهره‌های لازم را از این عبادت بزرگ الهی دریافت نماید. چنان‌که امام صادق علیه السلام، درباره ثمرات و فوائد حج واجب، چنین می‌فرمایند:
الْحُجَّاجُ یَصْدُرُونَ عَلَى ثَلَاثَةِ أَصْنَافٍ صِنْفٌ یُعْتَقُ مِنَ النَّارِ وَ صِنْفٌ یَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ کَهَیْئَةِ یَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ وَ صِنْفٌ یُحْفَظُ فِی أَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَذَاکَ أَدْنَى مَا یَرْجِعُ بِهِ الْحَاج‌؛
حاجيان، با سه نوع پاداش الهى به خانه خود بازمی‌گردند: يک دسته از آتش دوزخ رها می‌شوند که گناه گذشته و آينده آنان بخشوده می‌گردد. و يک دسته از گناهان خود پاک می‌شوند مانند آن روزى که از مادر به دنيا آمده‌‌اند. و يک دسته از حيث مال و خاندان خود بيمه ايمنى دريافت می‌کنند، و اين نازل‌ترين پاداشى است که يک نفر حاجى دريافت می‌کند(10) .
طبق احادیث اسلامی، حج، مایه تقویت دین، سلامتى بدن، فزونى رزق، استجابت دعا، رهایی از فقر، در خیر و خوبى به سر بردن، ایمنى از حساب در قیامت، آرامش جان، از بین رفتن غرور و تکبر، روى آوردن به خدا و بیرون آمدن از گناه است.

ب: ویژگی اجتماعی حج؛ برقرار ماندن مرکزیت واحدی برای تمام مسلمانان است، به گونه‌ای که این مرکز الهی، هیچ گاه نباید تعطیل و یا تضعیف شود. آنچه از سخنان معصومان علیهم السلام برداشت می‌شود، این است که اگر نرفتن به حج، موجبات تضعیف حج را به وجود آورده، کعبه را خالی از جمعیت نموده و به جنبه اجتماعی حج، آسیب رساند، هیچ کار خیر دیگری نمی‌تواند جایگزین حج به شمار آمده و با هیچ بهانه‌ای نباید از آن، شانه خالی نمود.
آری، می‌شود به تنهایی و در خانه‌هایمان نماز را اقامه کرد و به تنهایی و در سرزمین خود، می‌توان تعدای فقیر را سیر کرد، اما نمایش ابهت و عظمت جهانی دین اسلام و نمایش جهانی این کنگره عظیم حج، و اجتماع عظیم میلیونی که تنها در حج و اربعین حسینی، به نمایش گذاشته می‌شود، قابل مقایسه نیست. همچنین ابرقدرت‌های بزرگ دنیا را جز با وحدت و برادری و اتحاد و مقاومتی که در کنگره عظیم و جهانی حج به نمایش جهانی گذاشته می‌شود، نمی‌توان شکست داد و این همان فلسفه مهم حج است که نه کمک به فقرا و نه قربانی و نه نماز و روزه هیچ کدام نمی‌تواند جایگزین آن شود و دشمن در تلاش برای نابود کردن این همبستگی و فلسفه است.
حج، این واجب الهی به اندازه‌ای مهم است که اگر روزی پیش آید که مسلمانان، به هر دلیل، تمایلی به سفر حج نداشته باشند، رئیس حکومت¬های اسلامی موظفند، حتی با پرداخت هزینه سفر از اموال عمومی، آنان را وادار به این مسافرت نمایند. چنانچه امام صادق علیه السلام، چنین می‌فرمایند:
لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَکوا الْحَجَّ لَکانَ عَلَى الْوَالِي أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِک وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَکوا زِيَارَةَ النَّبِيِّ ص لَکانَ عَلَى الْوَالِي أَنْ يُجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِک وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ فَإِنْ لَمْ يَکنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْتِ مَالِ الْمُسْلِمِينَ؛
اگر مردم خانه خدا را متروک بگذارند، بر حکومت اسلامى واجب است که مردم را به زيارت حج و توقف در کنار خانه خدا مجبور کند. اگر مردم حرم مدينه را متروک بگذارند، بر حکومت اسلامى واجب است که مردم را به زيارت حرم رسول خدا و توقف در مدينه مجبور کند و اگر مردم فقير و نيازمند باشند، بايد از بودجه اسلامى هزينه سفر آنان را تأمين کند(حج بیرق و پرچم جهانی اسلام است و همیشه باید باقی بماند)(11).

بشارت امام صادق علیه السلام به داغدیدگان فاجعه منا
اما در میان این ماجرا اجر و پاداش کسانی که مظلومانه جان باختند، حرف دیگری است که با مراجعه به احادیث معصومین علیهم السلام آرامش خاصی به انسان دست می‌دهد. تا جایی که مطالعه این حدیث امام صادق علیه السلام که فرمودند:
من مات فی طریق مکه ذاهبا او جائیا امن من الفزع الاکبر یوم القیامه، من مات محرما بعثه الله ملبیا؛
کسی که در راه زیارت خانه خدا در مکه، در حال رفتن یا برگشتن از دنیا برود، از ناله بزرگ روز قیامت در امان خواهد بود، و اگر در حال احرام از دنیا رفته باشد، لبیک گویان در روز قیامت محشور می‌گردد. این حدیث، روح انسان را نشاط می‌بخشد و التیام قلب زخم خورده داغدیدگان است(12).

پاسخی به شبهات حج
حادثه غم‌انگیز شهادت حاجیان در منی باعث شده به جای پرداختن به اصل حادثه و محکومیت عاملان کثیف و ملعون برخی افراد از روی ناآگاهی و یا از روی عناد و گاهی هم برخی به خاطر این که خود را روشنفکر نشان دهند انتقاداتی درباره حج رفتن می‌کنند و می‌گویند آیا بهتر نیست هزینه حج صرف رسیدگی به فقرا شود؟
در این باره، علاوه بر آنچه که در مطالب بالا تفصیلا بیان شد، نکاتی چند، نیز، قابل طرح می‌باشد:
1. اگر مسلمانی، حج واجب خود را انجام داده و بین انجام حج مستحبی و یا توصیه دینی دیگری، مردد باشد، به عنوان مثال، بین حج مستحب(عمره)، با عمل واجبی چون نفقه بر افراد واجب النفقه و یا نجات بیمارانی از مرگ، مردد شود که در حیطه سرپرستی او می‌باشند. بدیهی است نباید واجبات را به بهانه مستحبات(عمره) ترک نموده، و مسلما، می‌توان عمره مستحبی را ترک نمود. لکن اگر کسانی که دارای شرایط حج تمتع و واجب، باشند، حتماً باید شخصاً حج بجا بیاورند و با صرف پول در راه‌های خیر یا اعزام دیگران به حج، این واجب از آنها برداشته نمی‌شود.
2. این سوال مطرح است که چرا در این غمخواری و مصیبت جانسوز، برای کمک به فقرا، فوری سراغ حج واجب، می‌روند؟ چرا به کسی ایراد گرفته نمی‌شود که چرا ماشین چند صدمیلیونی ثروتمندان را نمی‌بینید؟ چرا سفر به آنتالیا و دبی و تایلند و اروپا و … را مطرح نمی‌کنید؟ آیا فقط پول‌هایی که هزینه حج می‌شوند قابلیت دادن به فقرا را دارند؟ چرا به هزینه تجملات خانه‌ها و مبلمان و تعویض پرده‌ها و لباس‌های رنگارنگ فروان ایراد نمی‌گیرید ولی حج ایراد دارد؟
3. به نظر شما با وجود ثروتمندان مولتی میلیاردر در کشور چرا به فقرا آن‌چنان که باید کمک نمی‌شود؟ به نظر شما از نداشتن پول به اندازه کافی برای کمک به فقرا است یا از عدم توجه و عدم معنویت؟
4. چرا بدون این که مصالح و فواید سفر حج را بدانیم، بی‌خودی و فقط با توجه به هزینه مادی، حج واجب را تخطئه می‌کنیم در حالی که حج واجب، یک سفر عبادی و سیاسی است.
5. سفر شیعیان به حج تأثیرات زیادی بر فضای مکه و مدینه و تقویت شیعیان و پاسخ به شبهات و شایعات وهابی‌ها و علیه شیعه و خنثی سازی گرایشات سلفی همچون داعش و طالبان و … می‌شود.
6. آیا می‌شود عرصه بزرگ‌ترین کنگره مسلمانان(حج) را خالی کرد؟ آیا شما می‌دانید که حج چه تأثیر و اهمیتی در معنویت و زندگی فردی و اجتماعی دارد؟
7. حج را اگر خدا واجب کرده، قطعا باید بدانیم منافع و مصالحی دارد که برای جامعه و فرد ضروری است و اگر چنین ضرورتی وجود نداشت خدا آن را واجب نمی‌کرد. حج نمایش قدرت مسلمانان جهان در برابر دشمنان مشترک است و تأثیر زیادی بر وحدت مسلمانان دارد.
8. مسلم است زمانی حج حاجی، مقبول درگاه الهی، می‌شود که انسان، به فکر فقیران و نیازمندان جامعه باشد و از ثروتی که نصیب حاجی شده است، در راه رفع مشکلات و گرفتاری‌های جامعه استفاده کند. به عبارت دیگر، حاجی وقتی مستطیع می‌شود، گویی این‌که به تمام وظایف خویش رسیده و انجام داده و فقط مانده حج واجب که باید ادا کند. از طرفی نیز یکی از شرایطی که برای یک حج مقبول ذکر شده این است که حاجی باید قبل از سفر حساب مالی خود را صاف کند و دینی بر گردنش نباشد و حق کسی در مالش نمانده باشد؛ اعم از حق واجب تا خمس و زکات مال.
9. و در مقابل، در دین مبین اسلام، سفارش شده است که اگر ثروتمندان جامعه اسلامی، حقوق فقرا و نیازمندان را از طریق پرداخت خمس و زکات، انجام دهند، طبق روایت و حدیث، فقیری در جامعه یافت نخواهد شد. امام صادق علیه السلام در این راستا می‌فرمایند:
«اگر مردم زکات اموال خود را پرداخت مى‌کردند، حتى یک مسلمان فقیر و محتاج در جامعه اسلامی، باقى نمى ماند»(13).
بنابراین، به جای تاکید و پافشاری به ترک حج واجب، شایسته است، ثروتمندان جامعه را به پرداخت حقوق مالی نیازمندان از طریق ادای خمس و زکات، تشویق و سفارش کرد و نه ترک حج واجب.
10. باید مراقب وسوسه‌های شیطان بود، چون او گام به گام، انسان‌ها را از مسیر رضایت خداوند، دور نموده و به آنچه خود می‌خواهد، نزدیک می‌نماید! به عنوان نمونه، شیطان، هیچ گاه، حج را در مقایسه با تجملات زاید زندگی، قرار نمی‌دهد که مثلا آیا حج بهتر است و یا تعویض مبلمان منزل؟! بلکه، ابتدا به ذهن افراد با ایمان، متبادر می‌نماید که صدقه بهتر از حج است و در مرحله بعد، انسان را از دادن صدقه نیز منصرف نموده و وانمود می‌نماید که “چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است! و … .
11. در ضمن آل سعود، بسیار مشتاق است که ایران، خود داوطلب شده و مراسم عظیم حج واجب را تعطیل نماید. و این اشتیاق سعودی‌ها در عدم حضور مسلمانان ایران را می‌توان به وضوح در اعمال و رفتار و سخنان مسوولین و مقامات دینی و سیاسی کشور عربستان و پادشاهی آل سعود، مشاهده کرد. به راستی آیا ما نیز باید همچون آل سعود از مساله تعطیلی حج واجب، تبعیت کنیم؟
12. ایرانیان در سال هزاران میلیارد، هزینه مسافرت به چند کشور توریستی از جمله ترکیه، مالزی، تایلند و … می‌کنند که کل سهم عربستان از این مسافرت ایرانیان، باید توسط مراکز آمار و کارشناسان امر، تعیین شود. ولی جای سوال باقی است: هنگام توهین به مقدسات و سفر حج کل معنویات این سفر به فراموشی سپرده شده و آن‌گاه برخی، به فکر فقرا و اولویت های داخل کشور و یا تحریم حج واجب، می‌افتند. ولی با دیدن آگهی های تبلیغاتی برای کشور های دیگر، هیچ گونه اعتراضی ندارند. حال سوال اصلی این است که چرا هیچ فرد و یا گروهی، خواستار تعطیلی این سفرها و صرف هزینه های کلان آن در امور خیریه، نمی‌شود؟
13. البته این شبهه (شبهه تعطیلی حج واجب و مکم به فقرا)، قدمتی به طول هزار سال دارد و در زمان معصومین علیهم السلام، نیز رایج بوده است و تازگی ندارد، و هرچند که برخی از این افراد، در گفتار خویش، صادق نیستند و حتی در فرض تعطیلی حج، نیز فقرا، همچنان نیازمند، باقی خواهند ماند. چنانچه شخصی از امام صادق، چنین پرسید:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ نَاساً مِنْ هَؤُلَاءِ الْقُصَّاصِ یَقُولُونَ إِذَا حَجَّ الرَّجُلُ حَجَّةً ثُمَّ تَصَدَّقَ وَ وَصَلَ کَانَ خَیْراً لَهُ فَقَالَ کَذَبُوا لَوْ فَعَلَ هَذَا النَّاسُ لَعُطِّلَ هَذَا الْبَیْتُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ هَذَا الْبَیْتَ قِیَاماً لِلنَّاس‌؛
قصه پردازان می‌گویند اگر انسان یک مرتبه حج، بجا آورد کافی است، پس از آن مبلغ حج را خرج نیازمندان کند و صله رحم بجا آورد؛ امام صادق فرمودند: دروغ می‌گویند(و در گفتار خویش، صادق نیستند) و آن‌گاه فرمودند: اگر حج واجب خانه خدا تعطیل می‌شود(مهلت داده نمی‌شوند و عذاب الهی، نازل می‌شود) و خداوند، حج و کعبه را برای قیام الناس، قرار داده است.(14)
از این رو فقهای بزرگوار شیعه، در کتاب‌های حدیثی و فقهی، احادیثی را به نقل از امامان معصوم تحت عنوان “باب عدم جواز تعطیل الکعبه عن الحج"، را ذکر کرده‌اند.

نکته پایانی
حجّ خانه خدا در تمام عمر، تنها برای یک بار بر همه کسانى که داراى شرایط آن باشند، واجب است و تخلف از این واجب نیز، چون دیگر واجبات به هیچ بهانه‌ای مجاز نیست. همچنین حج واجب، نباید به هیچ بهانه‌ای، حتی صدقه و خیرات به دیگران، تعطیل شود. لکن حاکم اسلامی، بنابر مصالحی عظیم‌تر و مهم‌تر، می‌تواند حج را برای مدتی، تعطیل، اعلام نماید.
و اما در شرایط فعلی و به‌دلیل جنایات نظام سعودی در منطقه به‌ویژه یمن و خیانت شنیع مأموران آل سعود در فاجعه منا اگر شیعیان، عمره و حج مستحبی خویش را تبدیل به زیارت حرم امام حسین علیه السلام کنند، بی‌شک ثوابی مضاعف دریافت خواهند کرد و از جانب شخص نازنین پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نیز، بی‌جواب نخواهد ماند. زیرا در چنین حالتی که آل سعود و پیروان آنان(داعش)، به نابودی شیعیان امیرالمومنین، کمر همت بسته‌اند، شیعه نیز به تأسی از مولا و سرور خویش، امام حسین علیه السلام، که در روز هشت ذی الحجه حج مستحبی و عمره مفرده خویش را تمام کرد و راه کربلا را پیش گرفت، عمل نموده و اربعین حسینی را مقدمه و زمینه ساز ظهور منجی عالم بشریت، امام عصر، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، سازد. چنان‌که وقتی عبدالله بن زبیر از امام حسین علیه السلام پرسید: آیا حج را ترک می‌کنید؟! امام حسین علیه السلام فرمودند:
لَأَنْ أُدْفَنَ بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُدْفَنَ بِفِنَاءِ الْکَعْبَة؛
دفن شدن کنار فرات را بر دفن شدن کنار خانه کعبه ترجیح می‌دهم(15).
بنابراین، با توجه به وقایع اخیری که در روابط ایران و عربستان پیش آمده و بی احترامی‌های مکرر سعودی‌ها به ایرانیان، از جمله تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده و نیز عدم اعطای ویزا به مسوولین ایرانی و نیز خط و نشان کشیدن مقامات سیاسی ریاض علیه ایران و توهین‌های مکرر به دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی، به نظر می‌رسد، توصیه حکیمانه امام راحلو رهبر فرانه انقلاب باید در عمره مستحبی، عملیاتی شود و آبادنی ایران و کمک به فقرا و نیازمندان، مقدم بر سفرهای مستحبی(عمره) به عربستان شود.
اما درباره حج واجب، مسأله شاید فرق کند. زیرا برخی از کارشناسان امر، معتقدند، اگر برای رهایی از هتاکی‌های سعودی، به جای تحرک بیشتر دولت ایران، به تعطیلی حج واجب، فکر کنیم؛ ممکن است هم دشمن سعودی، گستاخ‌تر شود و هم از این حربه را برای خارج کردن شیعه از دایره مسلمین و تبلیغات مسموم علیه مذهب شیعه، استفاده کند. البته ممکن است در آینده و با تداوم دشمنی‌های آل سعود با مذهب اهل بیت، و بنابر مصالحی عظیم‌تر، همچون اقدام امام راحل در سال 66 و بعد از کشتار خونین ایرانی‌ها در مراسم برائت از مشرکین توسط خاندان آل سعود، این بار نیز، مقام معظم رهبری، بنابر مصلحت و حکم حکومتی، به تعطیلی حج، حکم بفرمایند. به عنوان مثال، اگر حاکم اسلامی تشخيص دهد که امنيت و جان حجاج در خطر است و تلاش آنها در رفع موانع کافی نبوده، می‌تواند با صلاحديدی که دارند اين سفر معنوی را برای مدتی تعطيل کنند و به تعویق بياندازند.
و اما در پاسخ به شبهه قدیمی تعطیلی حج واجب، باید به اجمال چنین پاسخ گفت:
ایرانیان در سال هزاران میلیارد، هزینه مسافرت به چند کشور توریستی از جمله ترکیه، مالزی، تایلند و … می‌کنند که کل سهم عربستان از این مسافرت ایرانیان، باید توسط مراکز آمار و کارشناسان امر، تعیین شود. ولی جای سوال باقی است: هنگام توهین به مقدسات و سفر حج کل معنویات این سفر به فراموشی سپرده شده و آن‌گاه برخی، به فکر فقرا و اولویت‌های داخل کشور و یا تحریم حج واجب، می‌افتند. ولی با دیدن آگهی‌های تبلیغاتی برای کشور های دیگر، هیچ گونه اعتراضی ندارند. مضاف بر این‌که، در سفر به این‌گونه کشورها، معمولا عمل معنوی و دینی، نیز انجام داده نمی‌شود. حال سوال اصلی این است که چرا هیچ فرد و یا گروهی، خواستار تعطیلی این سفرها و صرف هزینه‌های کلان آن در امور خیریه، نمی‌شود؟

پي‌نوشت‌ها:

* دانش آموخته حوزه علمیه قم
1. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ص 115
2. همان
3. همان، ج 13، ص 3055
4. کلینی، الکافی، ج 2، ص 1955
5. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج‌2، ص 4099
6. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص733
7. مجلسی، بحار الانوار، ج 96، ص 8
8. سوره آل عمران، آیه 97
9. کلینی، الکافی، ج4 ، ص2699
10. کلینی، الکافی، ج 4، ص 253
11. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 11، ص 244
12. کلینی، الکافی ج 4 ، ص263
13. من لایحضره الفقیه،ج۲،ص۷
14. شیخ صدوق، علل الشرایع، ص452
15. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص733

 

  فرهنگ نیوز 


فرم در حال بارگذاری ...

ابرویت بند دلش بود كه از هم وا شد

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

جمعمان جمع كه تا نقش خیالی بزنیم
كوچه باغی برویم و پر و بالی بزنیم
 
پای حافظ مِی از شعر زلالی بزنیم
جمعمان جمع بیایید كه فالی بزنیم
 
شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
كه به مژگان شكند قلب همه صف شكنان
 
بگذارید از این فاصله بویی بكشیم
در ِخُم را بگشاییم و سبویی بكشیم
 
تیغ ابروی كجش را به گلویی بكشیم
صد و سی و سه نفس نعره ی هویی بكشیم

...


 
از دلِ ما چه به جا مانده؟ كه غارت كرده
پسر سوم زهراست قیامت كرده
 
ماه و خورشید دو حیران و دو سرگردانند
سالها دل سر ِ این طایفه میگردانند
 
بال در بال فرشته غزلی میخوانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
 
آمده تا ز علی تیغ دو دَم را گیرد
قد برافرازد و بر دوش علم را گیرد
 
جمع مِهر و غضب و جذبه و زیبایی را
در تو دیدیم مسیحایی و موسایی را
 
محشری كن كه ببینند دل آرایی را
برده ای ارث از این سلسله آقایی را
 
حق بده مات شود چشم ، تماشا داری
هرچه خوبان همه دارند تو یكجا داری
 
آسمان پیش قدم‌هات به حیرت افتاد
كهكشان وقت تماشات به زحمت افتاد
 
موج برخاست و از آنهمه هیبت افتاد
كوه تا نام تو را بُرد به لكنت افتاد
 
این علی هست خودش هست جنابش آمد
خوش به حال دلِ زینب كه ركابش آمد
 
تشنه خاكیم و ترك خورده ولی دریا تو
شوره زاری همه با ماست وَ باران با تو
 
و نوشتیم كه یا هیچ پناهی یا تو
دلمان قُرص بُوَد ، قُرص چرا؟ زیرا تو
 
بعد مرگم به هوای حرمت پر گیرم
من كفن پاره كفن زندگی از سر گیرم
 
رگِ پیشانی تو تا كه تَوَرم می‌كرد
لشگر انگار كه با مرگ تكلم می‌كرد
 
دست و پا را نه فقط راهِ نفس گم می‌كرد
بیرقت در وسط دشت تلاطم می‌كرد
 
تو سلیمانی و تختت وسط میدان است
چقدر سر ز سر ِتیغ تو سرگردان است
 
میكشی تا وسط معركه ها طوفان را
بند آورده نگاهت نفس میدان را
 
 تا كه ارباب بگیرد به سرت قرآن را
میدرد نعره ی تو زَهره ی سرداران را
 
شور ِآن قله كه آتش فوران كرد تویی
آن كماندار كه ابروش كمان كرد تویی
 
سایه بان دلِ زینب دلِ ما هم با توست
حاجتی گرچه نگفتیم فراهم با توست
 
ماهِ شب های محرم تویی و دم با توست
ای علمدار ِ ادب شور محرم با توست
 
دستِ ما نیست كه در پای غمت می‌گرییم
لطف زهراست كه زیر علمت می‌گرییم
 
بی تو از چشم حرم خونِ جگر می‌ریزد
خون از ساقه ی صد تیر و تبر می‌ریزد
 
و رباب اشك به لبهای پسر می‌ریزد
خیز از خاك و ببین خاك به سر می‌ریزد
 
ابرویت بند دلش بود كه از هم وا شد
وای بر حال سكینه كه سرت دعوا شد
 
شعر از حسن لطفی

نظر از:  

نیستم لایق کنم مدح و ثنایت…
از ازل مدح تو را گفته خدایت، یا ابوالفضل

مصطفی را جان نثاری، مرتضی را یادگاری…
جان من، جان جهان بادا فدایت، یا ابوالفضل

اعیاد شعبانیه بر دوست عزیزم مبارک

1396/02/11 @ 21:26


فرم در حال بارگذاری ...

پیامک ولادت اباالفضل العباس علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

عباس، فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند.

وقتی عباس به دنیا آمد،امام علی علیه السلام در گوش او اذان و اقامه خواند،نام خدا و رسول را به گوش او خواند و نام او را عباس نهاد . امام گاه گاهی قنداق عباس را در آغوش می گرفت، بازوانش را می بوسید و گریه می کرد. روزی امّ البنین علّت این گریه را پرسید ؛ امام در جواب فرمود : این دست ها در راه کمک به حسین قطع خواهند شد.




 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام


هر گل خوشبو که گل یاس نیست

هر چه تلألو کند الماس نیست


ماه زیاد است و برادر بسی

هیچ یکی حضرت عبـاس نیست

میلاد حضرت عباس علیه السلام مبارک باد
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام

عباس علیه السلام آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد

شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد.

میلاد حضرت عباس علیه السلام مبارک باد

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
 اس ام اس ولادت اباالفضل العباس علیه السلام

چهارم شعبان ، روز شکفتن گل معطر ابالفضل علیه السلام

بر شاخسار اهل‏ بیت علیه السلام مبارک باد

 
 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام

روشنگر آفتاب،عباس آمد

تفسیر زلال آب،عباس آمد

خیزید،گل آرید و گل افشانید

زیرا که گل بوتراب،عباس آمد

میلاد حضرت عباس علیه السلام مبارک باد . .

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

...



پیامک ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام

 اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام

چه عباس آنکه در حشمت امیر راستین آمد

چه عباس آنکه از همّت پناه مسلمین آمد

چه عباس آنکه از اصل و نسب از دوره هاشم

چو جان مرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد

میلاد حضرت عباس علیه السلام مبارک باد


 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام

 
دو ماه از دو افق در دو شب تجلّی کرد

یکی شهنشه دوران، یکی امیر سپاهش

دو گوهر از دو صدف از دو بحر گشت نمایان

یکی چراغ هدایت، یکی معین و گواهش

یکی حسین و یکی ناصر حسین، ابوالفضل

که جان خویش به کربلا بداد به راهش

 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
 اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام
 
کوله بار زخمتان، در روز میلاد اباالفضل علیه السلام ، سرشار از نسیم شفاعت و عنایت باد.

ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

   اس ام اس ولادت اباالفضل العباس علیه السلام

 
کریم باوفا، آقا ابوالفضل

خداوند سخا، آقا ابوالفضل

دلی دارم که نذر مرقد توست

پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام
 


>
 امشب شب میلاد علمدار حسین است
میلاد علمدار وفادار حسین است
گر بود علی محرم اسرار محمد
عباس علی محرم اسرار حسین است

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام

 اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام


فرزند دلیر حیدر آمد
عباس امیر لشکر آمد
می خواست نشان دهد ادب را
یک روز پی از برادر آمد

  پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

   اس ام اس ولادت اباالفضل العباس علیه السلام


دو ماه از دو افق در دو شب تجلّی کرد
یکی شهنشه دوران، یکی امیر سپاهش
دو گوهر از دو صدف از دو بحر گشت نمایان
یکی چراغ هدایت، یکی معین و گواهش
یکی حسین و یکی ناصر حسین، ابوالفضل
که جان خویش به کربلا بداد به راهش
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام
 
جانباز، با لبخند زخم خویش، خاطرات خفته عباس علیه السلام را در کربلا بیدار می کند.
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

   پیامک ولادت اباالفضل العباس علیه السلام

 
روشنگر آفتاب،عباس آمد
تفسیر زلال آب،عباس آمد
خیزید،گل آرید و گل افشانید
زیرا که گل بوتراب،عباس آمد

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

  اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام


ای جانباز! فراتِ جان تو، سقّای خیمه های تشنگان وطن بود تا امروز، در سایه امن ایمان،
عبّاس علیه السلام را در آیینه چهره تو ببینیم.
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام

پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام


چه عباس آنکه در حشمت امیر راستین آمد
چه عباس آنکه از همّت پناه مسلمین آمد
چه عباس آنکه از اصل و نسب از دوره هاشم
چو جان مرتضى و حُسن خیرالمرسلین آمد
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
   اس ام اس ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام

سلام بر تو ای جانباز که زیباترین فرصت پرواز را در بال های شکسته ات می توان یافت.
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.

پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

   اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام

نیستم لایق کنم مدح و ثنایت یا ابو الفضل
از ازل مدح تو را گفته خدایت یا ابو الفضل
مصطفی-ص را جان نثاری، مرتضی را یادگاری
جان من، جان جهان بادا فدایت یا ابو الفضل
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
   پیامک ولادت اباالفضل العباس علیه السلام
 
ای تجلای نور در سینا
ید بیضای توست با موسی
حق نوشته ست با خطی از نور
روی درگاه جنّت الاعلی
در بهشتم بهار عباس است
صاحب الاختیار عباس است

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

    اس ام اس ولادت اباالفضل العباس علیه السلام

جانباز، زخمی ترین غزل دیوان عشق است که در فضای ایثار منتشر می شود.
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
پیامک ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام

   اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام

آلاله نو دمیده چیدن دارد
آواز فرشتگان شنیدن دارد
میلاد حسین است و ابوالفضل و علی
یک ماه و دو آفتاب دیدن دارد
زیرا که گل بوتراب،عباس آمد
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

 پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام


ای دست تو، دستگیر عالم
وی در رخ تو علی مجسم
دریای عمیق مهربانی
تمثال علی، علی ثانی
مرآت حسین مظهر عشق
گل واژه ی ناب دفتر عشق
ای عبد خدانما، اباالفضل
دریاب دمی مرا ابا الفضل
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام 

   پیامک ولادت اباالفضل العباس علیه السلام


کریم باوفا، آقا ابوالفضل
خداوند سخا، آقا ابوالفضل
دلی دارم که نذر مرقد توست
ببر تا کربلا، آقا ابوالفضل!

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 
   اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام


چهارم شعبان ، روز شکفتن گل معطر ابالفضل علیه السلام بر شاخسار اهل‏بیت علیه السلام مبارک باد

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

  پیامک ولادت حضرت عباس علیه السلام

عباس علیه السلام آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد، شجاعت را
تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد. میلادش مبارک.

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

پیامک ولادت ابوالفضل العباس علیه السلام
  
 اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام


جانبازان، یادگاران روزهای عشق و حماسه اند؛ خاطرات مجسّم سال هایی که درهای آسمان
به روی عاشقان باز بود و فرشتگان در آسمانِ زمین گرم گلچینی بودند.
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام 

   پیامک ولادت اباالفضل العباس علیه السلام


میلاد اباالفضل علیه السلام ، ماهتاب شب های غریبی حسین علیه السلام و اسوه باشکوه جانبازی مبارک باد.
 
پیامک ولادت امام حسین علیه السلام

    اس ام اس تولد حضرت اباالفضل علیه السلام


مبارک باد نورانیت خانه هایی که در سایه شمع وجود جانبازان، ذرّه ذرّه به آسمان نزدیک تر می شوند.

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام 
 
 پیامک ولادت اباالفضل العباس علیه السلام

جانباز، آلبوم تماشایی خاطرات سرخی است که از دلاورمردی های
عباس گونه های وطن، به جا مانده است.
ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.

 پیامک ولادت امام حسین علیه السلام
 


فرم در حال بارگذاری ...

چرا امام حسین علیه السلام باب نجات امت است؟

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1396

 

آیت الله علوی بروجردی تبیین کرد:

چرا حسین باب نجات امت است؟!

چون امام حسین علیه السلام راه مبارزه را به مردمی که گرفتار ظلم و ستم افراد ستمگر و زورگو شدند، یاد داد. ایشان به این مردم آموخت …

آیت الله علوی بروجردی در جمع طلاب و فضلا ضمن تبریک ولادت امام حسین علیه السلام ، ایشان را رحمت واسعه الهی دانست . متن این سخنان بدین شرح می باشد:

در زیارتنامه ایشان می‌خوانیم «یا رحمة الله الواسعۀ» و «یا باب نجاۀ الامۀ». خدای تعالی وجود مقدس سیدالشهدا را رحمت قرار داده است. آن هم یک رحمت واسعه که کوچکترین توجهی به جانب سیدالشهدا این رحمت را شامل حال انسان می‌کند. این رحمت تا آنجاست که نسبت به هیچ شخصی وارد نشده است که «من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنه»؛ یعنی اگر کسی برای امام حسین (علیه‌السلام) گریه کند تا بگریاند یا اظهار گریه کند بهشت بر او واجب می‌شود.  این مضمون فقط نسبت به وجود مقدس سیدالشهدا وارد شده است.

 

*سید الشهدا (علیه‌السلام)؛ باب نجات امّت

سید الشهدا «باب نجاۀ الامۀ» است. «باب» یعنی «در» است. یعنی راه نجات فقط از طریق امام حسین است. یعنی راه نجات توسل به سیدالشهدا و زیارت سیدالشهدا و روضه خواندن برای سیدالشهدا و گریستن برای سیدالشهدا است. همه اینها راه نجات است. اینها مقام واقعی است.

باب نجات و رحمت واسعه الهی علاوه بر آخرت در این دنیا هم است؛ اما یک نظر دیگر در این جهت وجود دارد. «یا رحمۀ الله الواسعۀ» و «یا باب نجاۀ الامۀ» این فقط به آخرت منوط نیست؛ بلکه باب نجات امت که تو هستی حتی در این دنیا هم این بابیت برای نجات را داری. حتی در این دنیا هم باب رحمت هستی که مردم گشایش رحمت الهی را از ناحیه و از در خانه تو ببینند.

...

اما چگونه سید الشهدا در این دنیا باب نجات و رحمت واسعه الهی است؟ به این مسأله کمتر توجه می‌شود. جهات معنوی تمام و کمال نسبت به سیدالشهدا درست است و هر چه هم بگوییم، کم گفته‌ایم. کفش جفت کردن در مجلس و خانه‌ای که به او منتسب است، قیمت و ارزش دارد. این حقیقت وجود دارد و دست ما هم نیست. یا مثلا شفا در تربت سیدالشهدا است؛ این شفا را در تربت پیامبر گرامی اسلام و یا در تربت امیرالمؤمنین قرار ندادند. اینها خصائصی است که سیدالشهدا دارد.

 

*چرا امام حسین (علیه‌السلام) باب نجات امت است؟!

اما من این نکته را می‌خواهم عرض کنم؛ چرا حسین باب نجات امت است؟! چون امام حسین علیه السلام راه مبارزه را به مردمی که گرفتار ظلم و ستم افراد ستمگر و زورگو شدند، یاد داد. ایشان به این مردم آموخت که مظلوم واقع نشوید. ننشینید و فقط ظالم را تماشا کنید و سکوت کنید. در مقابل کلامی که او می‌گوید خفه نشوید؛ در مقابل حرکتی که او می‌کند بی‌تفاوت ننشینید؛ راه و چاره کار را یاد می‌دهد. و این برای زندگی این عالَم است؛ لذا امام حسین از این حیثیت باب نجات است.

در آن زمان اصحاب پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) هنوز زنده بودند. خیلی از کسانی که با امام حسین هم مرتبط بودند، حضور داشتند اما مگر چند نفر از آنها فریاد بر آوردند؟! مگر چند نفر این سکوت کذایی را در مقابل حرکات یزید شکستند؟! نه تنها سکوت در برابر حرکات یزید، بلکه قبل از او در مقابل حرکات معاویه. در مسافرت معاویه به مدینه در مجالس عمومی و جلوی جمعیت برخوردهایی با سیدالشهدا داشت. و برای روشن شدن موضوع جا دارد به سخنان سیدالشهدا توجه کنید. شعار امام حسین در روز عاشورا این بود: « ألا ترون‏ أنّ‏ الحقّ‏ لا يعمل به، و أنّ الباطل لا ينتهى عنه، ليرغب المؤمن في لقاء اللَّه محقّا» آیا نمی‌بینید به حق عمل نمی‌شود؟! آیا نمی‌بینید کسی از باطل روی‌گردان نیست؟! این جمله حضرت خیلی مهم است که «لیرغب المومن». واجب است این مومن در صحنه بیاید. از دو حالت خارج نیست؛ یا پیشروی می‌کند و ظالم و ستمکش را زمین می‌زند که به هدف خود رسیده است و زندگی این دنیا را آباد کرده است؛ یا اینکه در مصاف با ظالم شکست می‌خورد. در این حالت «لیرغب المومن فی لقاءالله محقا» یعنی پاداشش را نزد خدا دارد. اگر در این راه جانش به خطر افتاد، سعادتمند می‌شود. «لیرغب المومن» یعنی هر کسی که مومن هست این وظیفه را دارد. این راهی است که سیدالشهدا باز کرد.

 

*اگر راه سیدالشهدا علیه السلام نبود، دین خدا هم نبود

اگر این راه نبود در مقابل آن ستمگری‌ها هیچ چیزی از دین خدا باقی نمی‌ماند. آنگونه که با دین خدا بازی می‌کردند، نه نمازی باقی می‌ماند و نه روزه‌ای. معاویه نتوانست به هدفش برسد، اما یزید راه پدر را ادامه داد و نزدیک بود به آن هدف برسد. به عنوان خلیفه و جانشین پیغمبر علنی شرب خمر می‌کند در حالی که همه نشسته‌اند و تماشا می‌کنند و به او «یا امیرالمومنین» هم می‌گویند. پشت سر او در مسجد نماز می‌خوانند و به او اقتدا می‌کنند. بین آنها، اصحاب پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) هم هستند. اما امام حسین می‌گوید: راه این نیست. باب نجات امت این است.

 

*امر به معروف و نهی از منکر، راه نجات امت

این امت اگر می‌خواهد نجات داشته باشد و در مقابل ظالم زمین نخورد باید بیدار باشد. این بیداری با امر به معروف و نهی از منکر حاصل می‌شود. امام حسین می‌فرمایند: «إِنِّي لَمْ‏ أَخْرُجْ‏ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَر». این امر به معروف و نهی از منکر حیات است. آیا مردم امر به معروف و نهی از منکر را بلد نبودند؟! آیا در قرآن نخوانده بودند؟ از نظر فقهی کسی حق ندارد نسبت به کار دیگری دخالت کند. ما حق تجسس نسبت به احوال دیگران را نداریم. نمی‌توانیم او را دنبال کنیم ببینیم چه کار می‌کند. اما قرآن در این آیه شریفه امر به معروف و نهی از منکر می‌فرماید: « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر»؛ «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» یعنی نسبت به امر معروف و نهی از منکر یک ولایتی هر برادری نسبت به برادر مومنش دارد که باید ورود کند و امر به معروف و نهی از منکر کند. سید الشهدا این امر به معروف و نهی از منکر را زنده کرد و به آن حیات بخشید. این آیه شریفه در قرآن هست و مردم آن زمان هم قرآن می‌خواندند. آیه را می‌دیدند و تلاوت می‌کردند. همان هایی که مثل عبدالله بن عمر می‌گفتند: «ما بالأخره باید آخر عمری مشغول عبادت باشیم؛ گوشه مسجد معتکف مسجد باشیم؛ باید کاری برای آخرتمان بکنیم». می‌نشستند در مسجد قرآن می‌خواندند و این آیه را قرائت می‌کردند: « وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏»[2]. اینها را می خواندند، اما معنایش را متوجه نمی‌شدند. اینها مثل مریضی بودند که تنها نسخه دکتر را روزی صد بار، آن هم با قصد قربت و با حضور قلب بخواند. آیا  فقط خواندن نسخه فایده دارد؟! اما سیدالشهدا این نسخه را عملی کرده و در عمل نشان داده و راه را به همگان یاد داده است. راه ماندگاری و زنده ماندن و بیداری را یاد داده است. و لذا «من بکی او ابکی او تباکی» هم برای همین جا است.

 

*مؤمن بدون امام حسین (علیه‌السلام) نمی‌تواند به مقصد برسد

یاد حسین در هیچ مجلسی در هیچ محفلی در هیچ حالی نباید فراموش بشود، تا حس بیداری در بین مردم بماند. برای همین جهت این همه مردم را نسبت به یاد سیدالشهدا تهییج و تشویق می کنندو لذا باید دقت کرد چرا این همه سفارش و توصیه به زیارت امام حسین (علیه‌السلام) در زمانهای مختلف شده و چرا این همه سفارش و توصیه برای برپایی مجلس عزاداری و روضه خواندن و گریستن بر سیدالشهدا شده؟! بله جهات اخروی همه هست اما در همین دنیا چه اثری دارد؟! برای آنکه می‌خواهند حضور سیدالشهدا را در همه جا به رخ بکشند و حضورش را اثبات کنند. مومن نمی‌تواند بدون امام حسین راه خودش را پیدا کند. مومن نمی‌تواند بدون آنکه اسوه‌ای مانند امام حسین داشته باشد، حرکت را ادامه بدهد. این مهم است. «یا رحمۀ الله الواسعۀ» حسین رحمت خداست. فقط رحمت خدا  برای آخرت نیست؛ بلکه رحمت خدا برای این دنیا هم هست و امام حسین این خصوصیت را دارد. «یا رحمۀ الله الواسعۀ» و «یا باب نجاۀ الامۀ». این را دقت کنید، سید الشهدا باب نجات است؛ هم نجات از آتش جهنم و هم نجات از آن آتشی که در جهنم‌های دنیایی با سکوتمان، با بی‌تفاوتیمان، با عدم امر به معروف و نهی از منکر به آن گرفتار می‌شویم. آتش گاهی از اوقات به گونه‌ای است که آخرت را هم می‌سوزاند و نابود می‌کند. لذا امام حسین باب نجات امت این است.

 

*امام حسین (علیه‌السلام)؛ چراغ هدایت

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «ان الحسین مصباح الهدی و سفینۀ النجاۀ». مصباح یعنی حسین چراغ است؛ حسین مصباح الهدی است. هدایت چراغی است که امام حسین بعد از فراموشی امت از دین خدا و سفارشات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روشن کرد. چراغی که بعد از انحرافات، بعد از آن که امر دین و امت و زمام امور مسلمین دست معاویه‌ای افتاده بود که کوچکترین اعتقادی ندارند، روشن کرد. نه تنها زمان معاویه این انحرافات بود بلکه پیش از او هم بود. مگر خود پدر این معاویه، ابوسفیان، در مجلس خلیفه سوم عثمان نگفت: «این توپ خلافت الان که به دستتان رسید، دیگر آن را رها نکنید؛  آن را به یکدیگر پاس بدهید». ابوذر که آنجا حضور داشت، اعتراض کرد اما صدای ابوذرها را خاموش کردند. معاویه یکی یکی صداها را خفه کرد. وقتی یزید بر امور مسلط شد، دیگر هیچ صدایی بلند نشد. اما این صدای رسای حسین بن علی بود که بلند شد و یاد داد که بعد از او هم قیامها کار را به جایی رساند که بنی امیه رو به زوال گذاشت و متزلزل شد و در نهایت از هم فرو پاشید. بنی‌امیه‌ای که یک روز پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ناراحت بودند و گریه می‌کردند؛ در خواب دیده بودند یا در بیداری که از این منبر بوزینه هایی بالا می‌روند؛ جبرئیل گفت: اینها بنی‌امیه هستند که بعد از شما این منبر را محل تاخت و تاز خودشان قرار می‌دهند؛ روی همین منبر می‌نشینند و علی را سبّ می‌کنند؛ روی همین منبر می‌نشینند و اسلام را می‌کوبند. حسین راه هدایت را یاد داد و لذا «ان الحسین مصباح الهدی و سفینۀ النجاۀ».

 

*بدون امام حسین (علیه‌السلام) هلاک می‌شویم

ولادتش، ولادت بسیار مبارکی برای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود؛ اما از همان لحظه اوّل این مولود را به دست هر کسی دادند، گریه کرد؛ به دست پیامبر، به دست امیرالمومنین، حتی به عرش بردند؛ هر کسی او را دید و این نوزاد را در آغوش گرفت، گریه کرد. رسول اکرم زیر گلوی حسینش را در همین ابتدای تولد بوسید. رسول اکرم لبها را بوسید برای این که به ما بگوید حسین را فراموش نکنید. در همه جا؛ در دنیا و آخرتتان؛ برای همیشه؛ در تمام زندگیتان حسین الگویتان باشد. اگر حسین را از دست بدهید، از بین می‌روید. این را بفهمید. اگر این سرمایه را رها کنید و قدر ندانید، خودتان را هلاک کردید؛ چه در دنیا و چه در آخرت.

امام حسین مولودی است که انصافا برای همه عالَم مبارک بود؛ فرشتگان به استقبال می‌آمدند برای این که بال شکسته را به قنداق حسین بکشند و به شأن خودشان برگردند. این یکی از خصوصیات سیدالشهدا است. این برکت، فراتر از انسان وجود دارد.

امیدوارم خدای تعالی به برکت این مولود شریف و به حق این مولود مبارک فرج و گشایشی کامل و شامل و عاجل برای عامه شیعه و برای همه علاقه‌مندان و عاشقان و ارادتمندان سیدالشهدا مقرر و مقدّر بفرماید. ان شاءلله.

 وارث


فرم در حال بارگذاری ...

به حوزه نیامده ایم هنرپیشه اجتماعی یا رئیس حزب شویم/ آمده ایم جای خالی انبیاء را پر کنیم

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1396

 

استاد اخلاق حوزه با بیان اینکه ما کار دیگری جز طلبگی و علم آموزی معارف اسلامی نداریم، گفت: ما کار دیگری نداریم؛ به مدرسه نیامده ایم که بعد رئیس حزب و دار و دسته شویم و نیامدیم که وقتی از مدرسه بیرون رفتیم یک بازیگر سیاسی و یا هنرپیشه اجتماعی و زد و بندی شویم.

 استاد حسین انصاریان همزمان با آغاز ماه شعبان المعظم در درس اخلاق خود در جمع طلاب و فضلای مدرسه علمیه رضویه قم اظهار داشت: قرآن مجید تنظیم ماه های قمری را به روزی برمی گرداند که آسمان ها و زمین آفریده شده اند که از این دوازده ماه، چهار ماه آن به خواست خدا دارای اعتبار ویژه ای است.

وی ابراز داشت: در این خصوص مشخص می شود که خداوند عنصر زمان را یکسان قرار نداده است و بخشی از زمان ها را در پیشگاه خود با احترام خاص و ارزش ویژه ای مخصوص کرده است؛ با این تفاوت که خود حضرت حق برای زمان ها اعتبار کرده و یقینا مطابق با روایات و اخبار، خوبی ها و بدی ها نیز در زمان های متفاوت با هم فرق دارند.

*برخی از ایام دارای حرمت خاصی هستند

این محقق و پژوهشگر علوم و معارف اسلامی بیان داشت: برای نمونه همه مسجد ها از نظر فیزیکی مسجد هستند؛ ولی برای مسجد الاحرام پروردگار عالم ویژگی هایی قرار داده است که چنین ویژگی هایی برای مسجد جامع قم و شیراز و تبریز قرار نگرفته است.

وی اظهار داشت: گاهی خداوند در قرآن کریم ۱۰ شب را از همه شب های دیگر جدا کرده و به آن قسم خورده است؛ همانند «والفجر ولیال عشر» که در این راستا یک قولی از طبری نقل کرده اند که این ۱۰ شبی که خدا به آن قسم خورده، ده شب عاشوراست؛ یعنی شب اول محرم تا شب عاشورا را شامل می شود.

...

 

*ماه شعبان برای پیامبر صلی الله علیه و آله است

استاد انصاریان یادآور شد: یکی از زمان های ویژه نزد خدا  بر اساس آیات، همان ماه شعبان است که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را به خود نسبت داده و گفته اند؛ ” شعبان ماه من و برای من است” در این دعایی که از حضرت زین العابدین علیه السلام نقل شده است، دعای بسیار زیبایی و یک شناسنامه کاملی از اهل بیت علیه السلام را ارائه می دهد.

این خطیب حوزوی تصریح کرد: همان طور که منظور از اهل بیت علیه السلام ، اهل خانه نیست؛ بلکه بیت نبوت و بیت ولایت الهیه است؛ لذا در سوره احزاب می بینید راجع به زنان پیغمبر صلی الله علیه و آله این بیت را به ضمیر جمع مؤنث وصل کرده که در این جا معنی بیت نبوت نمی دهد، پس کاری به پیامبر صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام ندارد.

این استاد حوزه ابراز داشت: پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند؛ “شعبان ماه من است"، شما در این دعا که در مفاتیح نوشته است هر روز این دعا را بخوانید؛ البته در تهران، در قدیم در سراسر ماه شعبان این دعا را بعد از نمازهای یومیه می خواندند و متاسفانه در حال حاضر رنگ باخته و این رنگ باختن نیز ضرر هم دارد.

 

*عظمت شب های شعبان را درک کنیم

استاد انصاریان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عظمت شبهای ماه شعبان اظهار داشت: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله تمام شبهای ماه شعبان را بیشتر از شب های دیگر عبادت می کرد و این عظمت شبهای شعبان را می رساند؛ خداوند به طور کلی در آیات از طبیعت شب و جایگاه آن در عبادت سخن می گوید.

وی افزود: حضرت رسول صلی الله علیه و آله ، تمام شبهای ماه شعبان المعظم را برتر از شبهای دیگر توصیف کرده که در آن تصفیه قلب و جان و روح و باطن است.

این استاد حوزه به بیان امام زین العابدین علیه السلام در اهمیت این ماه عزیز اشاره کرد و افزود: کل ماه شعبان را پیامبر صلی الله علیه و آله روزه می گرفتند و همه شبها را به عبادت بیشتری می گذراندند؛ چرا که خودش و اعمالش را فروتنانه تقدیم حق کند.

نویسنده  « تفسیر حکیم » خاطرنشان ساخت:‌ پروردگار در قرآن کریم از دو درخت به نام های زقوم و دیگری طوبی نام می برد، که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد این دو درخت توضیحاتی داده است، شجره طوبی در بهشت و شجره زقوم در آتش دوزخ است؛ نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله این است که شاخه های درخت زقوم در این دنیا پهن است و شاخه های درخت طوبی نیز در این دنیا گسترده می باشد؛ اما شاخه ها به هم وصل است، اما شکل دنیایی این درختان شبیه به درخت نیست.

وی گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند؛ “همه رذایل اخلاقی که در دنیا پهن است افرادی که به گناه می پردازند به آن می چسبند و در طوبی، شاخه های درخت دنیایی اش فضایل اخلاقی است که به صورت مِهر، محبت، گذشت، درستی، صدق، عبادت و خدمت نمایان است.

*با فضائل اخلاقی پیوند بخوریم

استاد انصاریان بیان داشت: این دو درخت شاخه هایش در دنیا پهن است، کسی که گناه در او ادامه و تداوم داشته باشد دیگر گناه با انسان پیوند می خورد و رها کردن آن یک مقدار مشکل می شود، ما درختی را در باغچه می کاریم نهال است یک هفته بعد همان موقع از جا کنده می شود اما اگر 5 سال بگذرد، باید با زور آن را کند، 20 سال بعد دیگر با تکان خوردن کنده نمی شود باید دور آن را خالی کنیم تا زیر ریشه برسیم.

وی عنوان کرد: گناه وقتی ادامه پیدا کند ریشه کن کردن آن مشکل است؛ ولی امکان دارد.

این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه ادامه داد: گاهی این فضائل و ارزش ها در تکرار شدنش با عیار خلوصی که دارد در وجود و ذات آدم می نشیند؛ به طوریکه وقتی این خوبی ها با ذات یکی شود بدون تردید غلبه در انسان مقابل سایت ها و ماهواره قوی خواهد بود.

وی تصریح کرد: به نظر می رسد هیچ روانشانسی ذره ای از علم روانکاوی و روانشناسی قرآن را ندارد؛ من انواع کتاب های روانکاوی و روانشناسی در جهان را دارم که تنها الفاظ باد کرده است و هیچ درمان کننده و علاج کننده نیست.

*کسی که فضائل اخلاقی در آن قوی شد از خوبی ها عقب نشینی نمی کند

استاد انصاریان خاطرنشان کرد: از خدا بخواهیم که به صورت جامع و کامل در این دوران پر فساد، که فساد حاکم است و شوخی بردار هم نیست؛ چون خود توانایی نگهداری و حفاظت از خودمان را نداریم، مراقب و نگهدار ما باشد.

وی با اشاره به هجوم شبکه های ماهواره ای گفت: امروز وضعیت افسارگسیخته شبکه های اجتماعی در بستر موبایل، دریایی از فساد را به وجود آورده است؛ فقط خود خدا از ما مراقبت کند.

این خطیب حوزوی افزود: حضرت علی علیه السلام با آن همه عظمت و بزرگی که در کمیل وجود دارد، می فرمایند؛ «و احفظنی به رحمتک/ با رحمتت من را حفظ کن»؛ از خدا بخواهیم ما را از آلوده شدن به رذائل حفظ کرده و ما را به همه ارزش ها برساند؛ حالا که آمدیم و وارد مقدماتش شده و طلبه شده ایم، باید سعی کنیم تا جای خالی انبیاء و ائمه را پر کنیم.

این استاد اخلاق با بیان اینکه ما کاری دیگری جز طلبگی و علم آموزی معارف اسلامی نداریم، ادامه داد: ما کار دیگری نداریم؛ به مدرسه  نیامده ایم که بعد رئیس حزب و دار و دسته شویم و نیامدیم که وقتی از مدرسه بیرون رفتیم یک بازیگر سیاسی و یا هنرپیشه اجتماعی و زد و بندی شویم.

استاد انصاریان تصریح کرد: ما آمده ایم که جای خالی انبیاء علیه السلام را پر کنیم؛ بخواهیم خودمان هم با اخلاص و نماز شب و گریه بر حضرت اباعبدالله، امام حسین علیه السلام کاری کنیم که رحمت خدا بر ما فراگیر شود و ما را از خطرات حفظ کند، و ما را به ارزش ها پیوند بدهد تا اول خودمان ارزش پیدا کنیم بعد به دیگران ارزش ها را انتقال دهیم.

وی اظهار داشت: دعا در این زمینه ها یقینا مستجاب می شود، خداوند وقتی راستی را از بنده خود ببیند قطعا پاسخ خواهد داد، دعا می کنیم وجود حضرت ولی عصر(عج) دعا گوی ما باشد و اگر در وجود ما رذایلی وجود دارد به کرم خودش و احترام سه مولود و نیمه شعبان آن را بر طرف سازد و وجود ما را منبع ارزش ها، عبادت ها کرامت ها و خدمت ها و علم و عمل و انتقال علم قرار دهد و به گونه ای ما را رشد دهد که در روز قیامت رسول الله و ائمه طاهرین به محض بیرون آمدن از قبر به ما اعلام رضایت کنند.

وارث


فرم در حال بارگذاری ...

بصیرت ما بصیرت عباسی نیست

نوشته شده توسطرحیمی 10ام اردیبهشت, 1396

 

بصیرت ما بصیرت عباسی نیست.

حضرت عباس هم خداشناس است و هم ولایت مدار و مقام نورانیت امام حسین علیه السلام و مقام ولایت و تکوینی حضرت را می شناسد.

یک جمله ای در زیارت حضرت عباس هست که باید از آن درس بگیریم:

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ؛

حضرت عباس عبد صالح و مطیع خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله است و از خودش نظریه ندارد.

وارث/سخنرانی حجت الاسلام اصلانی در روضه خانگی _ آبان 95


فرم در حال بارگذاری ...