نقش بهلول در قیام مسجد گوهرشاد چه بود؟

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

نقش بهلول در قیام مسجد گوهرشاد چه بود؟

 

واقعه مسجد گوهرشاد یکی از مهمترین رخدادهای ضدحکومتی دوران پهلوی است که در تیر ۱۳۱۴ در مشهد اتفاق افتاد. این واقعه که تحت عنوان «قیام مسجد گوهرشاد» شناخته می‌شود از جدی‌ترین مبارزات مردم به رهبری روحانیت بر علیه سیاستهای ضددینی رضاخان بوده است.

به گواهی تاریخ، رضاخان بعد از بازگشت از ترکیه و تاثیرپذیری از اصلاحات آتاتورک سیاست‌های ضددینی به منظور ترویج فرهنگ غربی در ایران را به مرحله اجرا درآورد. یکی از این سیاستها تغییر لباس و اجباری کردن کلاه شاپو بود. اجرای این سیاست که با خشونت حکومتی همراه بود، موجب شد تا علما همزمان با اعلام اجباری شدن کلاه شاپو به سیاستهای ضددینی پهلوی اول اعتراض کنند.

در مشهد یکی از علمایی که در راس جریان اعتراضی قرارداشت، آیت‌الله شیخ واعظ قمی بود که در ابتدا با اجباری کردن سیاست کلاه شاپو قصد ارسال تگلرافی به رضاخان و منصرف کردن او را داشته اما بعد از صحبتهایی که اسدی، نایب تولیت آستان قدس با او می‌کند، متوجه می‌شود که ارسال تلگراف به شاه بی‌فایده بود. برای همین به قصد ملاقات با رضاخان به تهران می‌رود. با این حال او در تهران نه تنها موفق به ملاقات با شاه نمی‌شود بلکه او را در باغ سراج‌الملک واقع در شهرری بازداشت و بعد از مدتی به عراق تبعید می‌کنند.۱

در حالی که حکومت تصور می‌کرد با دستگیری رهبر قیام اعتراض بر علیه سیاستهای ضددینی رضاخان در مشهد به پایان رسیده، روحانی دیگری به نام «محمدتقی گنابادی» معروف به بهلول که از واعظ خراسانی مخالف اقدامات رضاخان بود، وارد ماجرا شده و اعتراضات مردمی را به قیامی ماندگار بر علیه رژیم پهلوی مبدل می‌کند.

...

>

 

*شروع قیام

 بعد از دستگیری آیت‌الله قمی و بی‌توجهی دولت به اعتراضات مردمی، بهلول در چهارشنبه هفدم تیر ۱۳۱۴ وارد مشهد شده و بعد از مراجع به منزل آیت‌الله قمی و آگاهی از وضعیت ایشان به حرم امام رضا(ع) رفته و علیه سیاستهای ضد اسلامی رضاخان سخنرانی می‌کند.۲

خود او در مورد هدفش از سفر به مشهد در خاطراتش گفته است: «من یک نقشه‌ای داشتم که غیر از خدا و خودم نمی‌دانست و آن این بود که اول در تمام شهرها سخنرانی کنم تا معروف و بعد قیام در مقابل دولت را شروع بکنم. برای همین در تمامی شهرهای ایران سخنرانی کرده و قصد داشتم مازنداران و آذربایجان که مردم جنگجو در این دو زیادند، سخنرانی و به قیام دعوت کنم، ولی نشد و مجبور شدم قبل از عملی شدن کل نقشه‌ام در مشهد قیام کنم.» ۳

ماموران شهربانی او را بازداشت می‌کنند اما به دلیل اینکه این کار می‌توانست موجب تحریک مردم بشود او را در داخل یکی از حجره‌های حرم محبوس می‌کنند تا در آخر شب او را به شهربانی ببرند. با این حال در اینجا فردی به نام «احتشام رضوی» سرکشیک پنجم آستان قدس وارد حجره شده و بعد از ابراز تاسف از اینکه بهلول را گرفته‌اند به میان جمعیت رفته و کلاه پهلوی خود را از سر در آورده و بر زمین انداخته و مردم را تحریک می‌کند که به حجره‌ای که بهلول در آن زندانی است هجوم برده و او را آزاد کنند.۴

خود بهلول در این باره می‌گوید: «به مردم گفتم برادرها خوب کاری نکردید که نظم برهم زدید. باید نزد استاندار یا رئیس شهربانی می‌رفتید و آزادی مرا می‌خواستید ولی کاری که شده حالا باید آماده جهاد دینی شویم و بکوشیم آیت‌الله قمی را از زندان نجات دهیم و یا اینکه همه کشته شویم.»۵

 

*آزاد هستید که مرا رها کنید!

 حاج غلامعلی نخعی از کفشداران آن زمان حرم نیز در این باره گفته که بهلول بعد از این ماجرا مردم را به دور خود جمع کرده و می‌گوید مردم امام حسین(علیه السلام) شب عاشورا چراغ‌ها را خاموش و  گفت هر کسی که می‌خواهد برود، اینها می‌خواهند مرا بکشند، من هم شما را آزاد می‌گذارم که بروید. ولی مردم از پایین منبر فریاد کشیدند خیر خیر این کار را نمی‌کنیم.۶

جمعه ۲۰ تیر ماموران به منظور دستگیری بهلول و متفرق کردن مردم به مسجد گوهرشاد حمله می‌کنند. با این حال بین مردم و آنها درگیری می‌شود. در این میان یکی از سربازان برای اینکه مردم را نکشد به خودش تیر می‌زند و یکی دیگر از سربازان یکی از فرماندهانی را که دستور تیراندازی داده را  هدف قرار می‌دهد. مدت کمی بعد از درگیری، ماموران که نمی‌توانند مردم را سرکوب کنند از ترس رسیدن نیروهای مردمی به مسجد که زمزمه آن روز گذشته در شهر پیچیده بوده، عقب نشینی کرده و به پادگان خود برمی گردند.۷

بعد از حمله اول دولت هیئتی مرکب از چهار روحانی و چهار غیر روحانی را که استاندار و نایب تولیت در آن بوده‌اند، برای مذاکره نزد بهلول می‌فرستد. در جریان مذاکره یکی از روحانیون تحت عنوان آقازاده با تشر به بهلول می‌گوید این چه کاری است که کردی؟ الان با کوچکترین کاری روسها و انگلیسها وارد ایران می‌شوند و بعد وعده می‌دهد که قانونهای ضددینی لغو شده و آیت‌الله قمی هم تا یکشنبه آزاد شود.۸

بهلول در پاسخ می‌گوید تا زمانی که آیت‌الله قمی از زندان آزاد و به مشهد نیاید دست از مبارزه برنخواهد داشت با این حال تا روز یکشنبه که روز ورود آیت‌الله قمی است، دست به اقدانی نخواهیم زد. دولتیها نیز که درصدد فرصتی برای جمع آوری نیرو بودند قبول می‌کنند که مسجد و اطراف آن تا روز یکشنبه دست بهلول باشد و می‌روند.۹

 

*آخرین نقشه رژیم

 آخرین اقدام برای دستگیری بهلول نقشه‌ای بود که توسط برخی از مسئولان دولتی کشیده شد. در این نقشه قرار بود که برخی از دولتی‌ها با لباس روحانیت وارد مسجد شده و بهلول را دستگیر کنند اما به دلیل اینکه بهلول زودتر از مسئله خبردار می‌شود این مسئله را روی منبر به مردم گفته و از آنها می‌خواهد که هشیار باشند.

بعد از اینکه این نقشه دولتی‌ها با شکست روبه‌رو می‌شود، بهلول روز شنبه به منبر رفته و علیه اقدامات ضددینی رضاخان سخنرانی می‌کند. این مسئله موجب می‌شود تا در شهر برخی از مردم به مشروب فروشی‌ها و سینماها حمله کنند. در همین روز تلگرافی از سوی رضاشاه مبنی بر سرکوب هرچه سریعتر قیام به مشهد می‌رسد که باعث می‌گردد تا دولتی‌ها تصمیم بگیرند همان شب کار را تمام کنند.۱۰

نیروهای دولتی قبل از اذان صبح وارد مسجد شده و درگیری و کشتار مردم را شروع می‌کنند. با این حال بر اساس گفته بهلول، آنها در ابتدای حمله به دلیل مقاومت مردم نمی‌توانند به مسجد نفود کنند. با این حال خیانت احتشام رضوی که یکی از ورودی‌ها به او سپرده شده بود، باعث شد تا راه برای نفوذ نیروهای نظامی باز شود. ظاهرا احتشام رضوی به افرادی که با او جهت مراقبت از یکی از درها گمارده شده بودند گفته بود روبه‌رو شدن با نظامی‌ها فایده‌ای جز کشته شدن ندارد برای همین محل را ترک و دیگران نیز به دنبال او می‌روند.۱۱

مدتی بعد از درگیری بهلول  و یارانش نقشه‌ای برای فرار می‌کشند. برای همین وانمود می‌کنند که در حال تعقیب نیروهای دولتی هستند، نیروهای دولتی نیز برای اینکه آنها را دستگیر کنند به ظاهر عقب نشینی می‌کنند. در این شرایط بهلول و یارانش در یک فرصت مناسب از دست نیروهای دولتی فرار می‌کنند. البته ماموران نیز به دنبال آنها می‌روند تا دستگیرشان کنند. در این میان زنی در خانه‌اش را باز کرده و بهلول را به خانه راه می‌دهد این مسئله موجب نجات جان او می‌شود.۱۲ او بعدها به افغانستان گریخت. جایی که سرنوشت، روزهای سختی را برای او نگاشته بود.

به گفته برخی شاهدان کشتار مردم تا چند ساعت ادامه داشت و بعد از اتمام کشتار، نظامیها، زخمیها و کشته‌ها را با یکدیگر بار کامیونها کرده و به قبرستان می‌برند و زخمیها را زنده همراه با کشته‌ها خاک می‌کنند. بعد از کشتار مسجد گوهرشاد، آژانس پارس(خبرگزاری رسمی دولت) در خصوص نقش بهلول در این قیام نوشت: شب ۱۱ ژوئیه شیخ بهلول نامی که سابقه تحریک و شرارت دارد مردم عوام را به عنوان وعظ دور خود جمع و یاوه‌سرایی در اطراف لباس و کلاه نموده. نظر به اینکه مامواران از روی ملایمت موفق نشدند او را از اقدام خویش بازدارند تصمیم گرفتند آنها را متفرق کنند. در نتیجه چند نفری مقتول و مجروح و اغلب اشرار گرفتار شدند. شیخ بهلول نیز موفق به فرار شد.۱۳

 

*فرجام سخن

 رضاخان بعد از سفر به ترکیه تلاش کرد تا با استفاده الگوبرداری از فرهنگ غربی، ایران را بدون توجه به فرهنگ بومی کشور، به سمت نوسازی عامرانه پیش ببرد. در این میان چون می‌دانست این کار با مخالفت روحانیت مواجه می‌شود، تلاش کرد تا رهبران شناخته شده روحانیت در کشور را دستگیر و ساکت کند. در خصوص قیام مشهد نیز او تصور می‌کرد با دستگیری آیت‌الله قمی دیگر مشکلی نخواهد بود. با این حال ظهور بهلول و مبارزات او در مشهد که منجر به قیام بر علیه سیاستهای ضد اسلامی او گردید نشان داد که تصور او اشتباه بوده و تا زمانی که روحانیون مبارزه در این شهر وجود دارند مخالفت با او نیز ادامه خواهد داشت. شاید همین مسئله موجب شد تا در سالهای بعد از واقعه گوهرشاد تلاش کند تا حوزه‌های علمیه را تعضیف کرده و به حاشیه براند.

 منابع:سایت باحجاب

_____________________________

۱٫یوسف متولی حقیقی، تاریخ معاصر مشهد، جلد اول، انتشارات مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد، ۱۳۹۲،ص۲۸۱-۲۸۳٫
۲٫امیر سعادتی، کشف حجاب از کشف حجاب: مجموعه مقالات همایش بزرگداشت قیام مسجد گوهرشاد، تهران، انتشارات قلم،۱۳۸۷ ، ص۱۹۷٫
۳٫محمدتقی بهلول، خاطرات سیاسی بهلول، مشهد، نشرنوند، ۱۳۷۶، ص ۴۷٫
۴٫حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، جلد ششم، ص۲۳۴٫
۵٫محمدتقی بهلول، همان، ص۶۰٫
۶٫سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۶۱،ص ۱۷۹٫
۷٫یوسف متولی حقیقی، همان، ص۲۸۷٫
۸٫امیرسعادتی، همان، ۱۸۷٫
۹٫محمدتقی بهلول، همان، ۷۱٫
۱۱٫سینا واحد، همان، ص ۲۱۷٫
۱۲٫عباس موسوی، اعجوبه عصر بهلول، نسیم حیات، ۱۳۷۹، ص ۱۴۷٫
۱۳٫سینا واحد، همان، ص ۶۳٫

*موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران


iv>

 


فرم در حال بارگذاری ...

اولین زنی که کشف حجاب کرد که بود؟

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

 

اولین زنی که کشف حجاب کرد که بود؟

در تاریخ معاصر ایران در میان زنان سرشناس و صاحب نام از زنی نام برده شده که قبل از دوران اجباری کشف حجاب ، پوشش خود را رسماً برداشته است. زرین تاج ملقب به طاهره و قره العین، زنی است که در دوران ناصرالدین شاه به صورت علنی و رسمی کشف حجاب کرد.

اولین زنی که کشف حجاب کرد

 وی که در خانواده ای مجتهد زاده و روحانی متولد شده بود دختر یکی از روحانیون سرشناس آن زمان بود که در سال ۱۳۲۰ هجری قمری در شهر قزوین متولد شد و سالها نزد پدر و عمویش کسب تحصیل کرد .
 
اولین زنی که کشف حجاب کرد
از آنچه که در تاریخ ثبت شده است زرین تاج دختری در غایت زیبایی و کاملا شهرت طلب بود.تا قبل از جهت گیری اش به سمت محمد باب و فرقه بابیت در تاریخ از او به عنوان یک زن فاضله و شاعره و عالمه یاد می شد . وپس جهت گیری به سمت محمد باب از همان زمان وی توسط سران گروه بابیت ملقب به طاهره شد. قره العین در ایران نخستین زنی بود که به خلاف رسم و عرف زمانه بی حجاب در برابر مردان ظاهر شد و با علما و رجال به بحث و مجادله پرداخت.
او نزد پدرش ملا صالح و عمویش ملا محمد تقى مجتهد (که بعدها بابیان او را کشتند) مشغول تحصیل گردید، در پایان تحصیل، پیرو مکتب شیخیّه شد و جزء مریدان سید کاظم رشتى به شمار آمد؛ عموى کوچکش ملا على که از این گروه به شمار مى رفت، او را در این راه تحریص و تشویق مى نمود، تا آنجا که ارسال نامه و مراسلات، بین زرّین تاج و سید کاظم رشتى باز شد، و سید کاظم رشتى او را قرّه العین (نور چشمى) خواند؛ از این زمان به بعد، او به لقب قرّه العین شهرت یافت.
این زن با پسر عموى خود ملا محمّد امام جمعه (پسر ملا محمد تقى شهید)ازدواج کرد، و از او داراى ۲ یا ۳ فرزند شد، طولى نکشید که در سال ۱۲۵۹ هجری قمری (در سن حدود ۲۹ سالگى)، شوهر و فرزندان و خانه خود را ترک کرده، و به عنوان این که دستش به استادش، سید کاظم رشتى برسد، به سوى کربلا روانه شد، او نمی توانست به یک شوهر اکتفا کند، از طرف دیگر خاندان وی، مظهر زهد و قناعت و عصمت و عفت بودند و در چنین خاندانی برای او وسایل عیش و عشرت و آزادی وجود نداشت.

...

به همین سبب تصمیم گرفت که یکباره خود را از قید و بند دین و مذهب آزاد سازد و با حزبی که به هیچ نظم و قاعده ای مقید نیست همراه شود. بابیان در آن زمان تنها گروهی بودند که معتقد به مرام اشتراک جنسی بودند. به همین خاطر وی به این گروه پیوست و جزو خاصان این گروه شد، به هر حال پیش از این وقایع و زمانی که وی به بهانه دسترسی به استادش به سمت کربلا حرکت کرد، با خبر فوت سید کاظم روبرو شد؛ او که شیفته مقام طلبى و شهرت بود، پس از چندى به بغداد رفت، و سپس توسط ملا حسین بشرویه اى، به حضور میرزا على محمد باب راه یافت، و کار او به جایى رسید که گاهى به نام خود، مردم را دعوت مى کرد، و گاهى به نام سید على محمد باب. باب هم او را به لقب «طاهره» ملقّب ساخت.

قره العین با ارائه رفتاری کاملاً متضاد با دستور دین اسلام و نیز شرایط روحی و اجتماعی آن دوران و با نمایش گذاشتن سیمای برهنه ی خویش، کوشید اولین کسی باشد که رسوم گذشته را از بین می برد و زمینه های اجتماعی گسترش بی دینی و اباحی گری را فراهم می کند. اسناد و مدارک موجود حکایت از آن دارد که مأموران دولت انگلستان مدت‌ها پیش از آنکه سید علی محمد باب ادعای خویش را مطرح سازد، او را زیر نظر داشتند. ملاحسین بشرویه‏ای هم شخصی است که”آرتور کونولی”، افسر اطلاعاتی انگلستان صراحتاً به جاسوس بودن وی اشاره می کند. ازسوی دیگر به استناد  اعتراف “کنیازدالگورکی”، افسر اطلاعاتی روسیه تزاری که بعدها سفیر روسیه در ایران شد، ملاحسین، محمدعلی شیرازی را انتخاب می‏کند و راه و روش بابیت را به وی می آموزد.

tyle="text-align: justify;" dir="RTL">پس از آنکه سیدعلی محمد شیرازی با القائات ملاحسین بشرویه ای دعوی بابیت کرد، شماری از شاگردان سید رشتی به وی گرویدند. ملاحسین بشرویه ای همانطور که به قره العین یا همان زرین تاج قول داده بود نامه وی را به سیدعلی محمد شیرازی نشان داد و او نیز قره العین را در شمار حواریون خویش قرار دادکه البته هیچ گاه میان سیدعلی محمد شیرازی و قره العین دیداری حاصل نشد.
با همین شیوه باب توانست ۱۸نفر را به پیروی از موهومات و مدعیات خویش دور خود جمع کند. او ایشان را حروف حی نامید و به آنها مأموریت داد تا به اقصی نقاط ایران سفر کرده و مبشر خرافات و موهوماتش باشند
قره العین با سیمایی آراسته بر منبر می نشست و با صراحت تمام اعلام می کرد آن چه اسلام آورده در هنگام ظهور باب ملغی و منسوخ است و چون باب قائم حق دارد که در مذهب تصرف نماید، پس شریعت اسلام بعد از ظهور قائم، منسوخ است و چون قائم هنوز احکام و تکالیف جدید را مدون و تکمیل نکرده است زمان فترت است و کلیه تکالیف از گردن مردمان ساقط .تا امروز تبعیت از احکام دین اسلام بر شما واجب بود، ولی از هنگام ظهور باب دیگر بر هیچ مسلمانی جایز نیست که از دستورات دین اسلام پیروی نماید.با لذت کامل زندگی کنید و از هر قیدی آزاد باشیدزمان خویش را براى زنان خویش در مزاجعت طریق مشارکت بسپارید و در اموال یکدیگر شریک و سهیم باشید که در این امور شما را عقابى نخواهد بود. هر کسى “بابى” نیست، مالش بر شما حلال است.
هر زن بر نه مرد حلال است؛ اما براى مرد دهم باید مجوز بگیرد.من خودم را براى نه مرد آماده کرده‏ام!هر کس غیر زن خودش را لمس کند، بهشت بر او واجب مى‏گردد و این من هستم که آماده لمس شما هستم .
تاریخ گواهی می دهد که جذب قره العین به باب نه از جهت فکری، بلکه به علت شهوت پرستی او بود.  و به گفته عباس افندى: او در قریه بَدَشت جمله «من همان خدا هستم» را تا عنان آسمان به اعلى النّدا بلند نمود.
قره العین زنی بود صاحب قلم، شاعر و سخنران که به ادبیات و فقه و اصول کلام و تفسیر آشنایی داشت. او در خلال تبلیغ مرام باب ، بدون هیچ واهمه ای عقاید سخیف بابیان را درباره ی اشتراک جنسی وصف می کرد و به حضار بشارت می داد که نه تنها از این پس زنان می توانند آزاد و رها در اجتماع حضور یابند، بلکه یک زن می تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد. بعد از حادثه ی تیراندازی به ناصرالدین شاه ، در سال ۱۲۳۱ خورشیدی ( ۱۸۵۲ ) درحالی که فقط ۳۶ سال داشت، به دستور شاه و وزیرش در باغ ایلخانی کشته شد.
قره العین در اول ذیقعده ۱۲۶۸ هجری قمری مطابق با ۲۷ مرداد ۱۲۳۱ هجری شمسی به دست عزیزخان، سردار سپاه ناصر الدین شاه در باغ ایلخانی اعدام شد.
پس از مرگ وی برای مدتی این بحث محدود شد ولی به عنوان یک برنامه راهبردی مد نظر سیستم های استعماری قرار گرفت تا اینکه در زمان رضا شاه پهلوی به صورت یک فرهنگ و سیستم اجرایی توسط استعمارگران اجرایی شد و عوامل اقتصادی و فرهنگی در جامعه که برخی ریشه در جهل و تعصب داشت سبب دامن زدن به این موج شد.
 
منابع:
– سینا واحد، قره العین درآمدی بر تاریخ بی حجابی در ایران
-مرکز بررسی اسناد تاریخی، تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد
-طالع الانوار (THE DAWN BREAKERS) تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ترجمه و تلخیص عبدالحمید اشراق
-سایت تبیان


فرم در حال بارگذاری ...

حکم شرعی پوشیدن ساپورت، چادر براق،‌ کفش پاشنه‌بلند ، کلیپس و ریش پروفسوری،

نوشته شده توسطرحیمی 22ام تیر, 1395

  عضو دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در خصوص حکم شرعی ریش پروفسوری، پوشیدن ساپورت، چادر براق،‌ کفش پاشنه‌بلند و کلیپس توضیحاتی ارائه کرد.

یکی از مباحث مهم فقهی که مورد نیاز آحاد افراد جامعه است احکام «پوشش و آرایش» است. «پوشش» یک امر طبیعی برای انسان‌ها و از ممیزات او نسبت به دیگر موجودات است. «آرایش» هم رفتاری است که از تمایل انسان به خودآرایی نشئت می‌گیرد. اسلام در احکامی که در مورد پوشش و آرایش وضع کرده، این دو مسئله را نظام‌مند کرده به‌گونه‌ای که شخصیت وزین و مطلوب را برای آقایان و بانوان حفظ کند.

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای «KHAMENEI.IR» چندی پیش اعلام کرد به پرسش‌های شرعی مخاطبان درباره‌ی احکام پوشش و آرایش پاسخ می‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین فلاح‌زاده عضو دفتر استفتائات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای و رئیس مرکز موضوع‌شناسی احکام فقهی- به پرتکرارترین سؤالات مطابق با فتاوای حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای پاسخ داده است که در ادامه می‌آید:


1. محدوده‌ پوشش خانم‌ها و آقایان چقدر باید باشد؟
خانم­‌ها در نگاه نامحرم تمام بدن را باید بپوشانند غیر از دو موضع که واجب نیست پوشانده شود البته در صورتی که آرایشی یا زیوری نداشته باشد. آن دو موضعی که واجب نیست یکی گردی صورت است به مقداری که در وضو لازم است شسته شود، یکی هم دست­‌ها از نوک انگشتان تا مچ. این مقدار هم البته اگر آرایش و زینتی داشته باشد حتماً باید پوشانده شود.

به دست داشتن انگشتر هم اگر ساده باشد، چشمگیر نباشد، به نظر حضرت آقا پوشاندنش واجب نیست اما اگر ساده نیست و چشمگیر است باید پوشانده شود.

اصل حجاب درباره‌ی آقایان پوشاندن عورتین است اما اگر در جایی قرار می­‌گیرند که در معرض نگاه نامحرم یا در معرض نگاه شهوت‌آلود دیگران یا به‌گونه­‌ای است که طرف انگشت‌نما می­شود، باید به مقدار لازم و متعارف بدن را بپوشاند.

...

r />
2. آیا پوشاندن پا از نگاه نامحرم برای خانم‌ها واجب است یا خیر؟ و حکم پوشش پا برای خانم‌ها در هنگام نماز در صورتی که نامحرم در آنجا نباشد چیست؟
خانم‌ها در مقابل نامحرم باید پاها را بپوشانند؛ تنها دو موضع برای پوشش خانم‌ها در حضور نامحرم استثنا شده است: «گردی صورت و دست‌ها تا مچ» البته به شرط اینکه آرایش و زیوری که جلب توجه کند و چشمگیر باشد نداشته باشند.

اما در نماز سه موضع استثنا شده که پوشاندن آن واجب نیست؛ «گردی صورت» به مقداری که در وضو شسته می‌شود، «دست‌ها تا مچ» و «پاها تا مچ، به شرط اینکه نامحرمی نباشد».


3. مرد تا چه اندازه اختیار دارد همسر خود را ملزم به پوشش و آرایش خاصی نماید؟ و زن تا چه حد باید به حرف شوهرش در این‌باره گوش دهد و رعایت حجاب یا رعایت نکردن آن را الزامی بداند؟
مسئله‌ی پوشش و آرایش ربطی به دستور یا نهی شوهر ندارد بلکه حکم خدا است و خانم‌ها باید در جاهایی که حجاب واجب است یعنی در نگاه نامحرم مراعات کنند حتی اگر شوهر مخالفت کند.

بعکس در جاهایی که حجاب واجب نیست، اطاعت از امر شوهر به حجاب باز هم واجب نیست؛ مگر اینکه موردی باشد که اگر خانم اطاعت نکند، اختلاف یا مشاجره به وجود می‌آید و خدای ناکرده منجر به جدایی خواهد شد یا ترس از این باشد، در اینجا چون امر مهمی در میان است اطاعت لازم است.


4. آیا استفاده از حلقه‌ ساده‌ ازدواج برای خانم زینت محسوب می‌شود؟
انگشتر خانم‌ها اگر چشمگیر نبوده و ساده باشد -حالا فرقی نمی‌کند که مربوط به ازدواجش بوده یا خودش تهیه کرده و یا هدیه گرفته است- پوشاندنش واجب نیست. اما اگر انگشتر چشمگیر و خاص است باید از نگاه نامحرم پوشانده شود.


5. برخی از خانم‌ها در شبکه‌های مجازی با قصد خیر و هدف ترویج حجاب اسلامی و چادر مشغول به فعالیت هستند و عکس‌های خود را با حجاب کامل منتشر می‌نمایند. لکن در برخی موارد همین تصاویر موجب سوءاستفاده قرار می‌گیرد؛ تکلیف چیست؟
اگر این تصاویر مورد سوءاستفاده قرار گیرد یا تحریک‌آمیز باشد یا مفسده‌ای برای خانم داشته باشد، جایز نیست.


6. آیا استفاده‌ی نوع خاصی از حجاب با رنگ‌های متنوع جهت جذب دیگران به مقوله‌ی حجاب جایز است؟
استفاده از رنگ‌های متنوع اگر به‌گونه‌ای باشد که موجب جلب توجه نامحرم شده به‌طوری‌که خانم انگشت‌نما شود جایز نیست. درست است که برخی قصد خیر دارند و می‌خواهند حجاب تمیز و شیک داشته باشند و مرتب باشند و با این کار دیگران را جذب کنند تا حجاب ترویج پیدا کند، اما باید به این نکته توجه داشته باشند طوری نشود که در نگاه دیگران حتی بین خانم‌ها انگشت‌نما شوند؛ یا موجب جلب توجه نامحرم شوند که در این دو صورت جایز نیست. اما اگر این‌گونه نیست و حجابشان عادی است و دیگران هم جذب این حجاب می‌شوند، قطعاً اشکالی ندارد.


7. حکم پوشیدن ساپورت و شلوار لی یا شلوار جین و روسری و کفش رنگی و مانتوی کوتاه در زیر چادر چیست؟
برای پوشش شرایطی ذکر شده ازجمله اینکه برجستگی‌های بدن مشخص نباشد. در مورد ساپورت، این‌گونه است که تمام هندسه‌ بدن مشخص است؛ بنابراین حجاب کاملی نیست اما نسبت به نوع‌های رنگی شلوار جین و لی، اگر زیر چادر باشد و پیدا نباشد، حکم خاصی ندارد؛ به فرض اینکه پیدا هم باشد اگر به‌قدری چسبان نباشد که هندسه‌ بدن مشخص باشد -یعنی یک مقداری گشاد باشد که برجستگی بدن مشخص نباشد- و اینکه رنگش به‌گونه‌ای نباشد که فرد انگشت‌نما شود و به‌اصطلاح لباس شهرت نباشد، اشکالی ندارد.


8. آیا پوشیدن چادر در کشورهای غربی و یا استفاده از پوشیه در شهرهایی که متداول نیست، حکم لباس شهرت را پیدا می‌کند و اشکال دارد؟
اصل مراعات حجاب لازم است یعنی اگر فرد به جایی رفت که افراد بی‌حجاب هستند، او باید حجاب را مراعات کند؛ اگرچه چادر حجاب برتر و بهتر است اما اگر در جایی پوشیدن چادر یا پوشیه برایش مفسده دارد و ممکن است مورد تعرض قرار گیرد یا اینکه انگشت‌نما شود یعنی لباس شهرت محسوب شود، در آنجا به خاطر وجود مفسده، استفاده از چادر یا پوشیه جایز نیست.


9. آیا منظور از نگاه پزشک به بیمار غیرهمجنس، نگاه به قسمت‌های خاص بدن است و یا نگاه همراه با لذت و گناه به بیمار؛ در این صورت تشخیص توسط بیمار چگونه خواهد بود؟
نگاه حرام -چه برای پزشک و چه برای غیرپزشک- نگاه به قسمت‌هایی از بدن زن است که در نگاه نامحرم باید بپوشاند؛ یعنی نگاه به غیر از صورت و دست‌ها، یا نگاه شهوت‌آلود به خانم؛ این به حکم اولی نگاه حرام است. اما در صورت اضطرار و ناچاری که پزشک همجنس موجود نباشد یا اگر هست در دسترس نیست و فرد ناچار است، در این صورت پزشک قسمت‌های دیگر بدن را هم به ضرورت می‌تواند برای معاینه و معالجه‌ی لازم نگاه کند.

تشخیص نگاه شهوت‌آمیز هم به خود پزشک برمی‌گردد و معمولاً تشخیصش برای بیمار مشکل است. اگر خانم می‌خواهد به پزشک مراجعه کند و می‌داند پزشک برای درمان او باید به جاهایی که نگاه نامحرم به آن حرام است نگاه کند، در صورتی که پزشک همجنس وجود داشته باشد، نمی‌تواند به پزشک غیرهمجنس مراجعه کند ولو اینکه پزشک همجنس با تأخیر حاضر می‌شود، اما اگر تأخیر ممکن نیست و چاره‌ای ندارد، این مراجعه اشکال ندارد. اگرچه وظیفه‌ی پزشک هم این است که در نگاه به مقدار ضرورت اکتفا کند.


10. در صورتی که پزشک متخصص همجنس و غیرهمجنس برای خانم‌ها وجود دارد اما پزشک مرد برای معاینه و معالجه‌ از تخصص بالاتری برخوردار است، آیا در این صورت مراجعه به پزشک مرد برای خانم‌ها جایز است؟
در صورتی که پزشک همجنس وجود دارد و می‌تواند معاینه و معالجه کند هرچند ممکن است پزشک غیرهمجنس تخصص بالاتری داشته باشد، مراجعه به پزشک غیرهمجنس در صورتی که مستلزم لمس و نظر حرام باشد جایز نیست.

اما اگر تخصص پزشک همجنس خیلی پایین است و مطمئن هستند که نمی‌تواند معالجه کند، در این صورت در حقیقت پزشک همجنس که بتواند این بیمار را معالجه کند وجود ندارد؛ اما باید توجه داشت بهانه‌ی اینکه  پزشک غیرهمجنس تخصص بالاتری دارد و بهتر عمل می‌کند، مجوزی برای مراجعه به او نیست.


11. در شهرهای کوچک که متخصص خانم کم است، آیا باید کل شهر را بگردیم تا پزشک خانم پیدا کنیم؟ و در صورت نبود متخصص خانم، آیا لازم است به شهرهای همجوار برویم؟
به هر حال لمس بدن نامحرم حرام است و نگاه به آن قسمت‌هایی که باید پوشانده شود حرام است. خانم هم اگر بیمار باشد بدون مجوز شرعی نمی‌تواند خودش را در معرض نگاه یا لمس حرام قرار دهد؛ مثلاً اگر در آن طرف شهر و یا در شهرهای همجوار، پزشک متخصصی هست و ایشان هم بیماریش شدید نیست و از نظر مالی نیز برایش امکان دارد و به‌طور معمول هزینه‌اش را دارد و امکان مراجعه هم هست، این‌چنین شخصی نمی‌تواند مرتکب فعل حرام شود.


12. گرفتن نبض و یا دیدن چشم و گوش و دهان و دندان خانم‌ها توسط پزشک مرد اشکال دارد؟
گوش ازجمله قسمت‌هایی است که خانم باید از نگاه نامحرم بپوشاند؛ بنابراین اگر مجوزی ندارد، مراجعه به پزشک غیرهمجنس جایز نیست اما اگر اضطرار باشد (پزشک همجنس موجود نباشد) اشکالی ندارد.

درباره‌ی معاینه‌ی دهان و دندان و چشم هم بنابر احتیاط واجب پزشک غیرهمجنس برای معاینه و معالجه نگاه نکند ولی اگر پزشک همجنسی وجود ندارد باز هم مثل سایر موارد اشکالی ندارد.

درباره‌ی گرفتن نبض هم اگر از روی لباس باشد یا پزشک دستکش داشته باشد و مفسده‌ای وجود نداشته باشد، اشکالی ندارد. اما اگر پزشک دستکش ندارد و از روی لباس هم نیست و بدن خانم لمس می‌شود، این کار جایز نیست مگر در صورت اضطرار.


13. چه نوع پوششی از حیث رنگ، جنس و نوع برای خانم‌ها در مقابل نامحرم اشکال دارد؟
به‌طورکلی اگر لباس به‌گونه‌ای باشد که فرد را در نگاه دیگران انگشت‌نما نموده و یا جلب توجه نامحرم کند -حتی در کیفیت پوشیدن- پوشیدن آن جایز نیست. در پوشش بیرون شرایطی برای لباس گفته‌اند: اینکه بدن را به مقدار کامل بپوشاند، خیلی نازک نبوده و بدن‌نما نباشد، از نظر حجم طوری باشد که برجستگی‌ها و برآمدگی‌های بدن را بپوشاند، خیلی تنگ و چسبان نباشد و همچنین این لباس مروج فرهنگ ابتذال و یا فرهنگ دشمنان نباشد. یعنی خودتان استقلال داشته باشید.


14. آیا استفاده از چادر براق و رنگارنگ در برابر نامحرم اشکال دارد؟
نه، اشکالی ندارد مگر اینکه به‌گونه‌ای باشد که جلب توجه نامحرم کند یا در حدی است که فرد انگشت‌نما می‌شود.


15. در استفاده از لباس‌های تنگ و چسبان چه معیارهایی باید رعایت شود؟
به‌طورکلی لباس نباید به‌قدری چسبان باشد که حجم و هندسه‌ی بدن مشخص شده و یا موجب جلب توجه نامحرم یا انگشت‌نما شدن شود.


16. آیا پوشیدن جوراب نازک برای خانم­‌ها به‌طوری‌که پا در مقابل نامحرم مشخص باشد جایز است؟
از جمله شرایط پوشش و لباس این است که بدن­‌نما و نازک نباشد که پوست بدن پیدا باشد. بنابراین پا باید از نگاه نامحرم پوشانده شود، اگر خانمی جوراب نازک بپوشد که پا دیده شود، حجابش کامل نیست و جوراب باید در حدی باشد که پا پیدا نباشد.


17. خانم­‌هایی که موی بلند دارند و موی خود را در زیر روسی یا چادر در پشت سرشان می­‌بندند به‌گونه‌ای‌که یک برآمدگی زیر روسری یا چادر ایجاد می­‌شود، این مسئله شرعاً چه حکمی دارد؟
اگر این وضع به‌گونه­‌ای باشد که جلب توجه نامحرم ­کند یا خانم انگشت‌نما شود و شکل و شمایل خاصی پیدا کند حرام است اما اگر در آن حد نباشد اشکالی ندارد.


18. پوشیدن کفش­‌های پاشنه‌بلند برای بانوان چه حکمی دارد؟
اگر موجب جلب توجه نامحرم شود یا خانم انگشت­‌نما می‌­شود جایز نیست اما اگر در آن حد نباشد اشکالی ندارد.


19. پوشیدن تی­‌شرت­‌های کوتاه برای پسران و مردان به‌نحوی که بخشی از بدن در معرض دید قرار می­‌گیرد چه حکمی دارد؟
به‌طورکلی اگر انسان لباسی بپوشد که مثلاً کوتاه است یا قسمتی از بدن پیدا است یا شکل و شمایل خاصی دارد و جلب توجه می­‌کند و ممکن است انگشت‌نما شود و مردم بگویند این چه وضعیت و لباسی است، اگر در آن حد باشد حرام است.


20. پوشش دختر در مقابل خواستگار چگونه باید باشد؟
دختری که هنوز عقدش با پسری که به خواستگاری او آمده خوانده نشده -ولو انگشتر هم آورده باشند- بنا بر حکم اولی نامحرم هستند و حدود و ثغور شرعی در رابطه با حجاب، نگاه و حتی صحبت باید رعایت شود، اما یک استثنائی وجود دارد؛ زمانی که خواستگار آمده، همه‌ی صحبت­‌ها شده و توافق صورت گرفته، فقط مانده که پسر نامزدش را خوب ببیند که آیا کاملاً مورد پسند است یا خیر؛ گفته‌اند یک نگاه به مو و اینها اشکالی ندارد آن هم احتیاط این است که لباس توری داشته باشد و از روی آن ببیند اما این بدان معنا نیست که هر روز خواست صبح و شب راه بیفتد دخترها را ببیند بعد راجع به شرایط صحبت بکند.


21. آیا دختربچه‌ها را قبل از رسیدن به سن بلوغ باید ملزم به رعایت حجاب کرد؟
کودک قبل از سن بلوغ تکلیف ندارد، ولی از نظر تربیتی اگر در معرض نگاه نامحرم است، باید تا حدودی حجاب را رعایت کند. این کار وظیفه‌ی پدر و مادر یا سرپرست کودک است. اما زمانی این کار واجب است که رعایت نکردن حجاب برای کودک مفسده­ داشته باشد یا در معرض نگاه حرام قرار گیرد یا خوف این باشد که اگر الان حجاب را رعایت نکند در آینده بی­‌حجاب بار می­‌آید و حجاب را مراعات نمی­‌کند؛ در این صورت حجاب لازم است و در غیر این صورت خیر.


22. بعضاً دیده می­­‌شود بعضی از فروشگاه­‌ها یا شرکت­‌ها برای جذب مشتری از دختران و زنان کارمند می‌خواهند نوع خاصی از آرایش و پوشش را داشته باشند که حدود شرعی در آن رعایت نمی­‌شود. درآمدی که شرط به دست آمدنش قبول انجام چنین چیزی باشد برای دو طرف کارفرما و کارمند چه حکمی دارد؟
نه کارمند مجاز است اینجا دستور کارفرما را اطاعت کند و حجاب را رعایت نکند یا در مقابل نامحرم با آرایش ظاهر شود، نه کارفرما شرعاً مجاز است و چنین حقی دارد که چنین دستوری دهد؛ اگر هم دستور داد آنها نمی­‌توانند اطاعت کنند و لذا اگر اطاعت کرده و حجاب را رعایت نکردند یا در مقابل نامحرم با آرایش حاضر شدند، کار حرامی مرتکب شده‌اند. اما درآمدشان، اگر کاری که انجام می­‌دهند و شغلشان خلاف نباشد و کالایی که می­‌فروشند فروش آن کالا اشکالی نداشته باشد، درآمد و مزدی که می­‌گیرند حلال است. اما اقدام او به آرایش کردن یا اجبار کردن کارمندان به آرایش کردن، کار خلافی است و شایسته نیست که انسان درآمدی کسب کند که در طریق آن، کار حرام مرتکب می‌شود.


23. دختری در بیرون از منزل چادری است و حجاب کامل دارد اما در داخل منزل و در مقابل نامحرم­‌های فامیل لباس‌هایی می­‌پوشد که حجابش کامل نیست یا حجم بدنش مشخص است. حکم این کار چیست و آیا تفاوتی بین نامحرم­‌های فامیل و غریبه وجود دارد؟
تفاوتی بین نامحرم­‌ها وجود ندارد و نامحرم نامحرم است؛ ممکن است در معاشرت مسائلی وجود داشته باشد؛ مثلاً اینکه یک خانم وقتی شوهر خواهرش به منزلشان می‌آید، با حفظ حجاب کامل، با او سر یک سفره می­‌نشیند و غذا می­‌خورد، اما با نامحرم غریبه سر یک سفره نمی‌نشیند. اما اینکه آیا محرم و نامحرم درجه­‌بندی دارد و یکی بیشتر نامحرم است آن یکی کمتر، خیر.


24. پوشش خانم‌ها در مقابل محارم غیر از همسر چگونه باید باشد؟
قسمت­‌های خاص بدن باید پوشیده باشد و نگاه به غیر آن قسمت‌ها اشکال ندارد. ولی گاهی همان‌جا هم حکم ثانوی بار می­‌شود؛ زمانی که خانمی در معرض نگاه بد محرم خود قرار ­بگیرد یا احتمال ­دهد که محرمش نگاه بد دارد یا برای او تحریک‌آمیز باشد یا از نظر تربیتی مشکلی وجود داشته باشد باید آن مواضع را هم بپوشاند.


25. مصداق آرایش چیست؟
مصداق آرایش را باید عرف تعیین کند؛ یعنی عموم مردم -افرادی که در محل زندگی شخص هستند- اگر کاری را آرایش بدانند و خانم آن آرایش را داشته باشد باید از نگاه نامحرم بپوشاند. مثلاً کرم ساده و معمولی را کسی آرایش نمی­‌گوید.


26. منظور از عرف در بحث آرایش و زینت، عرف متشرعین است یا عرف کوچه و خیابان؟
سؤال کردند این عرف چه کسانی هستند؟ متدین­‌ها هستند یا مردم عادی؟ جواب این است که همه‌ی مردم هستند، آنهایی که آرایش را تشخیص می­‌دهند -ولو متشرع هم نباشند ولی آرایش را می‌شناسند- اگر بگویند این کار آرایش است، آرایش محسوب شده و در غیر این صورت آرایش نیست.


27. آرایش کردن زنان و ظاهر شدن در مقابل نامحرم چه حکمی دارد؟
اگر خانمی آرایش داشته باشد، باید آرایشش را از نگاه نامحرم بپوشاند. اگر او آرایش کند به قصد اینکه نامحرم ببیند، این کار حرام است؛ اگر عمداً در نگاه نامحرم چهره‌ی آرایش‌شده‌اش را نپوشاند آن نیز حرام است؛ مواردی هم که در بحث پوشش خانم‌ها استثنا شده (گردی صورت و دست­‌ها تا مچ) در صورتی است که آرایش و زینتی نداشته باشند.


28. کاشت ناخن و مژه‌ی مصنوعی چه حکمی دارد و تکلیف چنین افرادی نسبت به وضو و غسل چیست؟
اگر این کار در وقت نماز صورت نمی‌گیرد و شخص می­‌داند که برداشتن مانع بعداً مشکل است، بهتر است این کار را نکند. ولی اگر این کار را انجام داده است، حال وقت نماز شده و می­‌خواهد نماز بخواند و به وضو یا غسل احتیاج دارد؛ در این وضعیت باید این مانع را برطرف کند، فرقی هم نمی­‌کند ناخن کاشته باشد یا مژه‌ی مصنوعی، ولو اینکه این برطرف کردن با صرف وقت یا هزینه یا کمک گرفتن از دیگران ممکن بشود، به هر حال باید این مانع را برطرف کند زیرا وجود این مانع نمی‌گذارد آب به مژه­‌های اصلی و پوست برسد.

اما اگر متوجه ­شود وقت نماز دارد می­‌گذرد و فرصت برداشتن این مانع نیست یا هزینه‌ی بسیار بالایی لازم است که الان این هزینه را ندارد یا برداشتنش بسیار دشوار و سخت است و نتواند بردارد، آن وقت تکلیف و وظیفه عوض می­‌شود؛ به این معنا که چون مانع وجود دارد باید وضو و غسل جبیره انجام دهد و نمازش را بخواند.


29. حکم استفاده از لوازم آرایشی و انواع کرم­‌ها و لاک چیست و تکلیف وضو و غسل کسی که استفاده کرده است چیست؟
آراستگی و آرایش کردن برای خانم­ در صورتی که نخواهد در نگاه نامحرم ظاهر شود، برای شوهر یا حضور در مجلس زنانه­ که هیچ مرد نامحرمی وجود ندارد اشکالی ندارد؛ اما اگر خدای ناکرده این آرایش برای نامحرم باشد یا می­‌داند در معرض نگاه نامحرم قرار می­­‌گیرد، آرایش کردن برای نامحرم حرام است.

حالا اگر شخص آرایش کرده باشد، تکلیفش برای وضو و غسل چیست؟ اگر آرایش در حدی است که آب به پوست نمی‌رسد حتماً باید آن را برطرف کند اما اگر وضعیتی دارد که نمی­‌تواند آرایش را برطرف کند، مثلاً وقت نماز می­‌گذرد یا اینکه اینها الان برطرف نمی­­‌شود یا خیلی سخت است و یا موادی لازم دارد که الان در دسترس نیست یا هزینه­‌اش را ندارد، در این وضعیت از باب ناچاری تکلیف عوض می­‌شود و با همان وضعیت وضو می­‌گیرد یا غسل می­‌کند و حکم وضو و غسل جبیره را پیدا می‌کند.


30. استفاده از عطر و ادکلن برای خانم­‌ها چه حکمی دارد؟
استفاده از عطر و ادکلن اگر برای شوهر یا حضور در مجلس زنانه یا در جمع  محرم‌ها باشد اشکالی ندارد اما عطر و ادکلنی که موجب توجه نامحرم شود یا ممکن است نامحرم استشمام ­کند و تحریک شود حرام است.


31. حکم استفاده از لوازم آرایشی که بعضاً مضر هستند چیست؟
اگر ضرر قابل توجه داشته باشند، استفاده از آنها حرام است؛ ممکن است برخی آرایش­‌ها سوزش یا درد مختصری داشته باشد ولی ضرر معتنابهی نداشته باشد، که اشکالی ندارد.

به هر حال تشخیص با خود مکلف است یا به تشخیص متخصص اعتماد کنند. ممکن است کسی بیماری پوستی داشته باشد و استفاده از یک نوع لوازم آرایش برای او مضر باشد نه برای افراد دیگر که در این صورت استفاده از آن برای او حرام است.


32. تتو کردن ابرو و سایر اعضای بدن چه حکمی دارد و وظیفه‌ی مکلف نسبت به وضو و غسل چیست؟
تتو کردن اگر برای بدن ضرر قابل توجهی داشته باشد یا تصاویر مستهجن یا مطالب باطلی را بر بدن تتو کنند جایز نیست؛ اما اگر برای بدن ضرری نداشته باشد و مطالبی که نوشته شده، مطالب یا نماهای حرامی نباشد و مفسده­‌ی دیگری بر این کار مترتب نشود اصلش اشکالی ندارد؛ اگرچه مستحب و پسندیده هم نیست.

تتو کردن همچنین نسبت به وضو و غسل -آن چیزی که امروزه متداول است در تتو کردن که جوهر زیر پوست می‌رود- مانع نیست و وضو و غسل فرد اشکالی ندارد.

اما حکم تتو کردن از جهت دیگر این است که اگر خانمی ابرو یا دستش را تتو کرده و آرایش محسوب شود ولو آرایش ساده، باید از نگاه نامحرم بپوشاند.


33. آیا اپیلاسیون بدن جایز است؟
اپیلاسیون با لحاظ دو شرط جایز است:

اول اینکه این کار ضرری نداشته باشد. اگرچه این برمی­‌گردد به تشخیص خود مکلف یا متخصصان؛

دوم اینکه مستلزم کار حرامی نباشد؛ یعنی نگاه یا لمس حرام در بین نباشد.

اما اگر ضرر داشته باشد یا مستلزم کار حرامی مثل لمس و نظر حرام باشد جایز نیست.


34. آیا بلند بودن ناخن خانم­‌ها جایز است؟ آیا زینت محسوب می­‌شود و از نگاه نامحرم باید پوشانده شود؟
بلند بودن ناخن خانم­‌ها اشکال ندارد اما به شرط اینکه غیرمتعارف نباشد که انگشت‌نما شوند؛ به هر حال اگر زینت محسوب شود باید از نگاه نامحرم بپوشانند.


35. حکم پوشش برای ابروی برداشته‌شده یا رنگ‌شده‌ی خانم­‌ها چیست؟
اگر در حدی است که عرفاً می­‌گویند آرایش یا رنگ کرده و یا ابرو برداشته باید از نگاه نامحرم بپوشاند، اما اگر نه مختصر است که عرفاً نمی­‌گویند آرایش کرده، پوشاندنش واجب نیست.


36. حکم استفاده از موی مصنوعی توسط خانم­‌ها و نمایش دادن آن به نامحرم چیست؟
اصل استفاده از موی مصنوعی اگر مانع وضو نباشد و مفسده­ نداشته باشد اشکال ندارد اما بنا بر احتیاط واجب باید از نگاه نامحرم پوشانده شود.


37. حکم تراشیدن ریش یا قسمت­‌هایی از گونه یا ریش پروفسوری چیست؟
تراشیدن با تیغ یا وسایل و ماشین­‌هایی که مثل آن می­‌تراشند بنا بر احتیاط جایز نیست اما اصلاح گونه­‌ها و زیر گلو اشکالی ندارد و ریش به اصطلاح پروفسوری بنابر احتیاط جایز نیست.


38. آیا از نظر شرعی فرقی بین آرایش کم و زیاد وجود دارد؟
فرقی بین آرایش کم و زیاد نیست اگر خانم کاری کرده که عرفاً می­‌گویند آرایش کرده مثلاً ابروها یا چشم را مداد کشیده یا رژ لب زده است و مقابل نامحرم نپوشانده است حرام است. اما اگر در حدی نیست که عرفاً بگویند آرایش کرده مثلاً کرمی زده و کمی زیباتر شده است پوشاندنش از نگاه نامحرم واجب نیست.


39. برخی بانوان پلک پایین را با مداد سیاه می­‌کنند؛ آیا این کار برای وضو مشکل ایجاد می­‌کند؟
اگر جرم داشته باشد در حدی که روی پوست را گرفته و مانع رسیدن آب شود یا در حدی است که شک دارد مانع است یا نه، باید برطرف کند تا مطمئن شود چیزی روی پوست نیست اما اگر صرفاً رنگ است و مانع جرمی نیست اشکالی ندارد.


40. آیا محو کردن لک­‌های پوست با کرم­‌های آرایشی و حضور با این حد از آرایش در جایی که نامحرم حضور دارد اشکال دارد؟
اگر صرفاً لک­‌های صورت را برطرف کند یا کرمی زده و صورتش کمی شفاف شده است یا مثلاً کرم ضدآفتاب یا سفیدکننده زده اما در حدی نیست که بگویند آرایش کرده است، پوشاندنش از نگاه نامحرم واجب نیست اما اگر بیش از این مقدار است که می­‌گویند آرایش کرده ولو آرایش کم باشد باید از نگاه نامحرم بپوشاند.


41. برخی از خانم­‌ها خط چشم و خط لب را تتو می­‌کنند. آیا پوشاندن صورت با این وضعیت از نگاه نامحرم واجب است؟
به هر حال اگر کاری انجام دهد که بگویند آرایش کرده باید از نگاه نامحرم بپوشاند.


42. اخیراً رایج شده است که برخی پسران و مردان ابرو برمی­‌دارند؛ آیا این کار اشکال دارد؟
به‌طورکلی آرایش زنانه برای مردان و آرایش مردانه برای زنان حرام است. از نظر اسلام آن شخصیت و تشخص مردانه برای مردان باید حفظ شود و آن شخصیت زنانه هم برای زنان؛ همچنان‌که گفته‌اند لباس خاص خانم‌ها را آقایان نپوشند و لباس خاص مردان را زنان نپوشند مگر برای یک غرض عقلایی مثلاً  اجرای فیلم یا نمایش.


43. چه زینت‌­، آرایش و زیورآلاتی برای مردان حرام است؟
آرایشی که متناسب با مردان باشد، جلف و سبک نباشد که فرد انگشت‌نما شود، اشکالی ندارد اما اگر مثل برخی که موی سرشان را به‌گونه‌­ای ماشین می‌کنند که در جامعه انگشت‌نما می­‌شوند و همه نگاه می­‌کنند که این چه شکلی است، حرام است.


از نظر زیورآلات طبق حکم کلی استفاده‌ی طلا برای مردان حرام است؛ حال انگشتر، حلقه یا گردنبند باشد، مربوط به دامادی باشد یا غیر از آن، یک بار بپوشد یا ده بار، کلاً طلا برای مردان حرام است از هر نوعی که باشد؛ چه طلای سفید باشد چه طلای زرد و در نماز هم اگر مرد زیور طلا داشته باشد مثلاً گردنبند، حلقه، انگشتر یا… نمازش باطل است.

در مورد طلای سفید، اگر چیزی که طلای سفید نامیده می‌شود همان طلای زرد است که بر اثر مخلوط کردن ماده‌ای، رنگ آن سفید شده، حرام است ولی اگر عنصر طلا در آن به قدری کم است که عرفاً به آن طلا نمی‌گویند مانع ندارد و پلاتین نیز اشکال ندارد.

منبع:باشگاه خبرنگاران

 


فرم در حال بارگذاری ...

سفیر امام حسین علیه السلام به کوفه رسید

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1395

مسلم در پنجم شوال به کوفه رسید و در خانه مختار بن ابی عبیده و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد.

هنگام خروج امام حسین علیه السلام از مدینه به سوی مکه، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه نامه‌های مردم کوفه به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام علیه السلام ، اطمینان یابد و به امام گزارش کند.[1] بنابر برخی روایات، امام حسین علیه السلام ، قیس بن مسهر صیداوی، عمارة بن عبد سلولی و عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد.[2]
 
آغاز حرکت و گرفتاری در راه

مسلم بن عقیل در نیمه ماه رمضان سال ۶۰ از مکه خارج شد[3] و ابتدا به مدینه رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بی‌راهه به سوی کوفه رهسپار شد که به نظر می‌رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گم‌کردند و دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی‌ای رساند و پیکی را نزد امام حسین علیه السلام فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.[4]
 
مسلم در کوفه

مسلم در پنجم شوال به کوفه رسید[5] و در خانه مختار بن ابی عبیده،[6] و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد.[7] شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین علیه السلام را برای آنها می‌خواند.[8]
گفتنی است، موضوع بیعت کوفیان با حضرت مسلم علیه السلام و ورود عبدالله بن زبیر به کوفه و نحوه شهادت سفیر مظلوم کربلا در مقاتل که برخی از آن ذکر شده است را می توانید مطالعه کنید.
پی نوشت:
1- دینوری، الأخبار الطوال، ص۲۳۰؛ طبری، ج۵،ص ۳۵۳؛المفید، الارشاد، ص۲۹۵-۲۹۷؛
2- بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ۱۵۹؛ طبری، ج۵، ص ۳۵۴
3- مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص ۶۴
4- طبری، ج۵، ۳۵۴-۳۵۵؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۵،؛ ص ۵۳
5- مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۵۴.
6- بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ۷۷؛ طبری، تاریخ، ج۵، ص ۳۵۵
7- طبری، تاریخ، ج۵، ص ۳۴۷؛المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج۳، ص۵۴؛
8- دینوری، الأخبار الطوال، ص۲۳۱.

 
منبع: وارث

 


فرم در حال بارگذاری ...

فقر را در آغوش بگیر و تحمل کن!

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1395

نصیحت امام جواد علیه السلام؛

 
مردی از حضرت امام محمد تقی علیه السلام درخواست نصیحت کرد
امام فرمود: می پذیری؟
گفت: آری!
امام فرمود :
صبر را بالش و تکیه های خود قرار ده
فقر را در آغوش بگیر و تحمل کن
و شهوت رانی را کنار بگذار
و با نفس و خواسته دلت مخالفت کند
و بدان که از دید خداوند پنهان نیستی
پس مواظب باش که چگونه می باشی
بحارالانوار ج۷۸ ص ۳۵۸


>

 

ote>


فرم در حال بارگذاری ...

«اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1395

آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) میفرمودند:

دزدترین مردم «اَسْرَقَ النّاس» چه کسی است؟

دزدترین مردم آن کسی است که از نمازش می دزدد.

وقتی می خواهد به سجده برود، «سینِ» «سُبْحانَ رَبِّیَ الْأَعْلی وَ بِحَمْدِهِ» را قبل از رفتن به سجده، «حانَ رَبِّیَ الْأَعْلی» را در سجده، «وَ بِحَمْدِهِ» را هنگام بلند شدن از سجده می گوید. این نماز باطل است؛ زیرا به صورت عمدی طمأنینه در آن رعایت نشده است.

ولی اگر عمدی نباشد، و اشتباهاً ذکر را زودتر گفته باشد، نمازش باطل نیست، می تواند ذکر را دوباره تکرار کند؛ زیرا طمأنینه رکن است.

کسی که از نمازش می دزدد و نمازش بدون طمأنینه است، نه رکوع صحیح دارد، نه سجده صحیح، نه بعد از نماز دعا دارد، نه تعقیب دارد،

در واقع نمازش را مُچاله کرده و به گوشه ای پرتاب کرده است، مَثَل او مَثَل کسی است که لباس کهنه اش را در آورده و آن را مُچاله کرده و به گوشه ای پرت کرده است.

بعضی ها هستند که تا نمازشان تمام می شود و سلام می دهند، سریع بلند می شوند و می روند، دستشان را بلند نمی کنند که از خداوند حاجتی بگیرند.

شما همگیتان بعد از نماز یک دعا محل دارید که مستجاب می شود پس دستهایتان را بلند کنید و حاجت بگیرید.

منبع: وارث

 


فرم در حال بارگذاری ...

حکم شرعی خوردن حشرات/ ملخ‌خواری حرام است یا حلال؟

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1395

خوردن حشراتی مانند ملخ، جیرجیرک و سوسک طبق نظر مراجع عظام تقلید چه حکمی دارد؟

اگرچه خوردن سوسک، ملخ و هزارپا برای بسیاری از افراد تهوع آور است، اما باید بدانید که حشره‌خواری سابقه‌ای چندین هزارساله در جوامع سنتی جهان دارد و هم اکنون بیش از دومیلیارد نفر از حشرات در رژیم غذایی خود استفاده می کنند. گفته می شود حشرات در عین ارزان بودن منابع سرشار پروتئین، کلسیم و آهن هستند و مردم کشورهای مختلف جهان آنها را به صورت پخته، خام یا زنده مصرف می‌کنند. محققان پیش‌بینی کرده‌اند که در ده سال آینده مردم بیشتری به حشره خواری روی می‌آورند و این منبع غذایی جایگزین گوشت قرمز خواهد شد. همچنین افراد بسیاری در کشورهای خارجی برای لاغری و کاهش وزن از ساس تغذیه می‌کنند و خوردن حشرات را راه درمان بسیاری از بیماری ها می دانند. حشره خواری در فرهنگ و تاریخ ایرانیان جایی ندارد اما شاید روزی برسد که کمبود مواد غذایی در جهان ما را هم ناگریز از خوردن این موجودات کند. از همین رو حکم شرعی خوردن انواع حشرات را از مراجع عظام تقلید جویا شدیم که مشروح آن در ادامه آمده است:
 
آیت‌الله خامنه ای:
پرسش: با توجه به اینکه گفته می شود در مواردی خوردن حشرات برای درمان بیماری ها مفید است (مثل ساس و جیرجیرک) آیا اینکار از لحاظ شرعی جایز است؟
خوردن کدام حشرات حرام است؟
پاسخ: به طور کلی خوردن حشرات حرام است ولی معالجه با چيزهاى حرام در صورتى كه يقين داشته باشد بيمارى قابل علاج بوده و علاج هم منحصر در استعمال آن است، به مقدار رفع ضرورت جايز است.
 
آیت‌الله مکارم شیرازی:
پرسش :با توجه به اینکه مدتهاست که خوردن انواع حشرات در کشورهای جنوب شرق آسیا متداول شده است و همچنین با توجه به اینکه در احکام اسلامی نیز در خصوص خوردن برخی از حشرات - به عنوان نمونه ملخ - احکامی وارد شده است، لطفا حکم خوردن سایر انواع حشرات را بیان فرمایید.
پاسخ :غیر از ملخ خوردن سایر حشرات جایز نیست.
پرسش :خوردن ملخ چه حکمی دارد؟
پاسخ :از بین حشرات، تنها خوردن ملخ جایز است. البته اگر آن را زنده بگیرد یا در دست او بمیرد. اما اگر به مرده آن برسد احتیاط در ترک خوردن آن است.
پرسش :خوردن حشره ای شش پا و بالدار بنام چنزو که در مناطق سردسیر کرمان وجود دارد چه حکمی دارد؟
پاسخ :جایز نیست.

 
آیت‌الله سیستانی:
پرسش:  آیا گوشت ملخ  حلال است؟
پاسخ: گوشت ملخ حلال است.


فرم در حال بارگذاری ...

آماده‌باش برای جنگ احزاب

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1395

جبهه امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی شبیه جنگ احزاب است.


بررسی کلی تاریخ اسلام نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین رویارویی سپاه اسلام با دشمن در “جنگ احزاب” بوده است. «همه‌ی جمعیّت مدینه آن روز شاید به ده‌هزار نفر نمی‌رسید؛ زن و مرد و کوچک و بزرگ و بچّه و مانند اینها. احزاب -یعنی کفّار و مشرکین مکّه- از تمام اقوام موجود در آن منطقه، مردان زبده‌ی جنگی‌شان را انتخاب کردند، ده هزار نفر شدند! حمله کردند به مدینه؛ این قضیّه‌ی کوچکی نبود. گفتند می‌رویم مدینه، همه را قتل‌عام می‌کنیم؛ هم خود آن مدّعی نبوّت را -یعنی پیغمبر را- هم اصحابش را؛ قال قضیّه را می‌کَنیم، تمام می‌کنیم قضیّه را… . مؤمنین در مقابل این حادثه قرار گرفتند.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)

...

* احزاب


شدت و عظمت سپاه دشمن آنچنان وحشت‌انگیز بود که قرآن درباره‌ی آن می‌فرماید: “وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ"، “چشم‌ها از شدت وحشت خیره شده بود و جان‌ها به لب رسیده بود.” در چنین حالتی بود که مؤمنان در معرض آزمایش قرار گرفتند و به تعبیر قرآن “تکان سختی خوردند.”

(وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا) در این هنگام، مسلمانان دو دسته شدند: «کسانی که دل‌هایشان مریض بود، اینها گفتند که پیغمبر به ما راست نگفت، گفت شما پیروز می‌شوید؛ بفرما! لشکر دشمن آمده و دارد می‌آید، پدر ما را در می‌آورند. یعنی یأس و ناامیدی و خودکم‌بینیِ در مقابل دشمن و یک گرایش قلبی پنهان به دشمن در آنها وجود داشت؛ امّا عدّه‌ی دیگر که اکثریّت بودند گفتند نه، قضیّه این‌جوری نیست، هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه؛ این دشمنی را قبلاً خدا و پیغمبر به ما گفته بودند؛ گفته بودند که شما وقتی وارد این میدان شدید، همه‌ی عوامل کفر و استکبار با شما دشمنی می‌کنند… یعنی آمدن دشمن و حمله‌ی دشمن، به‌جای اینکه روحیّه‌ی اینها را تضعیف کند… ایمانشان را تقویت کرد»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲) اینگونه بود که “سنت الهی” نیز به کمک مسلمانان آمد و پیروزی را رقم زد: “در آن هنگام که لشکرهای (عظیمی) به سراغ شما آمدند، ما باد و طوفان سختی بر آنها فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید. (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)”

* جنگ احزاب جدید
«در مقام مقایسه، اگر بخواهیم جبهه‌ی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام مشابه‌سازی بکنیم، می‌شود جنگ احزاب.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲) یعنی «ما با یک جبهه‌ی دشمن که جبهه‌ی استکبار و دنباله‌ها و حواشی‌اش است، درگیریم… محورش آمریکا و صهیونیسم است، دنباله‌ها و آویزه‌ها و حاشیه‌هایش هم بعضی از این قدرت‌ها و نیمه‌قدرت‌های موجودی هستند که مشاهده می‌کنید.»(۱۳۹۵/۰۲/۰۱) در این جنگ احزاب جدید هم مانند جنگ احزاب صدر اسلام، «اوّلین آماج آنها… اصل نظام اسلامی است.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)

جرج فریدمن، مسئول مرکز راهبردی استراتفور آمریکا چند سال پیش گفته بود: “مشکل ما با ایران بر سر فعالیت هسته‌ای این کشور نیست، بلکه مشکل آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون حمایت آمریکا، بلکه در حال درگیری با آمریکا نیز می‌توان بزرگترین قدرت  تکنولوژیک و نظامی منطقه بود. این پدیده ایران را به یک الگو برای کشورهای اسلامی تبدیل کرده است و بهار عربی (بیداری اسلامی) را در پی داشته است.”

e="text-align: center;">


البته باید دانست که این جنگ، جنگی نظامی یا فیزیکی نیست. اساسا «دشمن چند جور حمله می‌کند: یک جور حمله‌های سخت است… این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد… مرحله‌ی دیگری از مقابله و معارضه‌ی آنها، عبارت بود از حمله‌ی نرم. حمله‌ی نرم یک نوعش همین چیزهایی است که مشاهده کردید: تحریم اقتصادی، تبلیغات اغواگر و امثال اینها.

اینها کارهایی است که دشمن از روز اوّل شروع کرد و ادامه داد؛ به خیال خودشان تحریم‌های فلج‌کننده‌ای را نسبت به جمهوری اسلامی اعمال کردند؛ این هم اثر نکرد… آنچه در مرحله‌ی سوّم دارد انجام می‌گیرد جنگ نرم از نوع دیگر است؛ این است که خیلی خطرناک است… و آن عبارت است از نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری؛ آن عبارت است از نفوذ برای تغییر باورهای مردم… در یک کلمه: تلاش در این جنگ نرم، زمینه‌سازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶)

* راه پیروزی
اما راهکار برون‌رفت و پیروزی در این جنگ احزاب جدید چیست؟ با توجه به بیانات رهبر انقلاب در چند ماه اخیر، و توجه ایشان به دو موضوع «معنویت» و «انقلابی‌گری»، به‌نظر می‌رسد راهکار پیروزی، ایجاد همان شاخصه‌هایی است که رهبرانقلاب در بیانات خود در سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، به‌عنوان “سه عنصر اصلی شخصیت امام” برشمردند: «مؤمنِ متعبّدِ انقلابی». «ما امام را با صفات متعدّدی همواره توصیف می‌کنیم امّا این صفت -که ما کمتر امام را با آن توصیف کرده‌ایم- یک صفت جامع است؛ مؤمن است، متعبّد است، انقلابی است.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) جریان حزب‌الله و جامعه مومن و انقلابی باید بتواند هم در “خودسازی” و هم در “دگرسازی” این سه عنصر را با هم تقویت و لحاظ کند. باید “مؤمن” باشد چراکه «وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آن‌وقت… در میدان جنگ هم، مثل یک گلوله‌ی آتش، در دل هدف می‌نشیند.»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)  “متعبد” باشد چراکه «هرچه جوانان و دانشجویان دارای تعبّد و تدیّن بیشتر باشند، عمل، رفتار و فکر آن‌ها از آسیب کمتری برخوردار خواهد بود.»(۱۳۸۸/۰۶/۰۸) آنها که در میدان امتحان جنگ احزاب، دل‌هایشان مریض شد و جزو گروه اول شده و دچار ریزش شدند نیز فاقد این عنصر بودند. اما این دو کافی نیست، “انقلابی بودن” هم شرط است. «البته انقلابی‌گری برخلاف نظر و تبلیغ برخی‌ها، تندروی نیست بلکه انقلابی‌گری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن»(۱۳۹۵/۰۴/۰۹). با مجموع این سه عنصر است که جریان حزب‌الله می‌تواند در جنگ احزب جدید به پیروزی دست یابد. “هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ. “


فرم در حال بارگذاری ...

پنج فايده اقرار به گناه

نوشته شده توسطرحیمی 21ام تیر, 1395

امام صادق علیه السلام

 

پنج فايده اقرار به گناه در شرح حدیثی از امام صادق(عليه السلام)

صاحب کتاب عدة الداعی در شح حدیثی از امام صادق (عليه السلام) پنج فايده اقرار به گناه را برشمردند.

قال الصَّادِقِ(عليه السلام)‏ :

إِنَّمَا هِيَ الْمِدْحَةُ ثُمَّ الثَّنَاءُ ثُمَّ الْإِقْرَارُ بِالذَّنْبِ ثُمَّ الْمَسْأَلَةُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا بِالْإِقْرَارِ.

صاحب عده الداعی در شرح این روایت گهربار می گوید؛

فكان في الإقرار بالذنب خمس فوائد:

* الأول الانقطاع إلى الله تعالى.

*الثاني انكسار القلب     

*الثالث ربما يحصل عنده الرقة و هي دليل الإخلاص و عنده تكون الإجابة.

 *الرابع ربما كان سبب البكاء و هو سيد الآداب.

* الخامس موافقة أمر الصادق(علیه السلام)

امام صادق عليه السلام فرمود:

آداب دعا عبارتند از مدح خدا، ثناى الهى، اقرار به گناهان سپس درخواست از خدا.

به خدا قسم هيچ كس از گناه جز با اقرار به آن بيرون نرفته است و در اقرار به گناه پنج فايده وجود دارد:

اوّل- منقطع شدن به سوى خداوند متعال.

دوّم- شكسته شدن قلب  

سوّم- گاهی دعا هنگام رقّت قلب صورت می گیرد كه دليل بر اخلاص است و در نتيجه موجب اجابت دعا مى‏گردد.

چهارم- موجب گريه نيز می گردد و گريه كردن، خود سيد الآداب است.

پنجم- موافقت نمودن با فرمان حضرت صادق- عليه السّلام-

عدة الداعی ص180


فرم در حال بارگذاری ...

پاسخ آیت‎الله مکارم‌ به سوء‌استفاده‌ از فتوای حجاب

نوشته شده توسطرحیمی 20ام تیر, 1395

فتوایی از آیت الله مکارم شیرازی در چند روز گذشته در فضای مجازی منتشر شد که براساس آن در صورت الزام دانشگاه‌های خارج از کشور به دانشجویان متدین اجازه ترک حجاب داده می‌شود.

نخستین کسی که اقدام به انتشار این فتوای نه چندان تازه کرد، یک روزنامه‌نگار و فعال اصلاح‌طلب بود که در کانال تلگرام شخصی خود به مباحث سیاسی و دینی جنجالی می‌پردازد.

نکته قابل توجه این است که فتوای خبرساز آیت الله مکارم شیرازی در سال 88 در کتاب «احکام خانواده در پرتو فقه اسلامی مطابق با فتاوای آیت‌الله مکارم‌شیرازی» توسط وحید علیان‌نژاد تألیف شده و از سوی انتشارات امام علی بن ابی طالب(ع) وابسته به دفتر این مرجع تقلید به چاپ رسیده است.

استفتاء و پاسخ انتشار یافته به‌ شرح زیر است:

متن استفتاء: وظیفه خواهران دانشجوی مسلمان ترکیه و دیگر کشورها نسبت به رعایت حجاب در دو فرض زیر چیست؟

1. شرط گذراندن تمام‌ترم های دانشجویی در دانشگاه‌های تحت مدیریت آن‌ها رعایت نکردن حجاب شرعی است.

2. شرط اتمام چندترم باقی مانده از رشته خاصی در دانشگاه ترک حجاب باشد.

پاسخ: با توجه به اینکه اگر دختران مسلمان و متدین دروس عالی را  نخوانند، تنها افراد بی‌بند و بار لامذهب پست‌های مهم را اشغال می‌کنند، به افراد متدین اجازه داده می‌شود که حجاب را در خصوص مواردی که ضرورت دارد رعایت کنند ولی در غیر آن موارد حتماً مراعات نمایند.

چنانکه در استفتا و پاسخ این مرجع تقلید مشاهده می‌شود، کشف حجاب دختر مسلمان و متدین منوط به چند شرط است و به صورت مطلق به دختران دانشجوی خارج از کشور اجازه رعایت نکردن آن را نداده است. 

انتشار این فتوا  و واکنش‌هایی که به آن شد، چند زنگ خطر را به صدا درآورد که مهم‌ترین آن بی‌اعتنایی بعضی از دین‌داران و مذهبی‌ها به جایگاه مرجعیت آیت‌الله مکارم‌شیرازی بود. به‌طوری که در ابتدا این فتوا را نپذیرفتند و به دنبال سند آن بودند و پس از آنکه از واقعی بودن این خبر مطلع شدند، به انتقاد از آن پرداختند.

...

برخی معتقد بودند به رعایت حجاب در قرآن امر شده و خلاف آن نمی‌توان فتوا صادر کرد و اینکه به نظر اکثر مراجع تقلید حجاب از ضروریات دین محسوب می‌شود.

پس از انتشار این فتوا سایت اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی به استفتایی دیگر در توضیح این پاسخ پرداخت:

اخیراً فتوای حضرت‌عالی را در مورد دخترانی که در خارج از کشور تحصیل و آن‌ها را مجبور به ترک حجاب می‌کنند، در سایت‌های مختلف منتشر کرده‌اند و برخی از این فتوا سوءاستفاده می‌کنند. لطفاً توضیح بیشتری بفرمایید؟

پاسخ: شک نیست که حجاب بانوان در اسلام از ضروریات این دین مبین است و حتی غیر مسلمانان نیز می‌دانند که این مسئله از احکام مسلم اسلام می‌باشد و لذا در بسیاری از موارد خود را ملزم می‌بینند که با آن کنار بیایند. البته هر حکمی می‌تواند در مقام ضرورت استثنایی داشته باشد. مثلاً اگر بانویی بیمار شد و پزشک هم جنس حضور نداشت، ضرورت اقتضا می‌کند که پزشک غیر هم جنس مراجعه کند و معاینات او ممکن است بدون ترک حجاب میسر نشود. در چنین مواردی از باب ضرورت و به مقدار ضرورت اجازه کشف حجاب به آن بانوی مسلمان داده می‌شود. و همچنین در مورد تحصیلات لازم که اگر نداشته باشد با مشکلات مهمی (خودش یا جامعه اسلامی) مواجه می‌شود آن هم به مقدار ضرورت یعنی در خصوص آنجا الزام قطعی بر ترک حجاب باشد؛ یعنی تا محل درس با حجاب می‌رود و در محوطه درس که الزام به ترک حجاب است، ترک می‌کند و در بازگشت بلافاصله حجاب را حفظ کند.

نکته لازم توجه تاکید پاسخ دوباره ایشان بر ضرورت حضور بانوی مسلمان در دانشگاه به‌دلیل نیاز خود یا جامعه اسلامی است و تنها در این صورت و آن هم به قدر اکتفا می‌توان کشف حجاب کرد.

اما در اتفاق اخیر ورق برگشت و منتقدانِ به اصطلاح دین‌مدار و دلسوز حجاب، تاب فتوای این مرجع تقلید را نداشتند و به امر واجبی چون لزوم تبعیت از فتوای مرجع تقلید که عمری را برای استنباط احکام فقهی صرف کرده‌اند، بی‌توجه بودند. شاید انتشار این فتوا آن هم پس از 6 سال آزمونی باشد برای آگاهی از میزان تبعیت دین‌داران در شرایطی که فتوای یک عالم مجتهد برخلاف پیش زمینه‌های ذهنی آن‌ها باشد.

در حقیقت اگر یک مرجع تقلید را به عنوان کارشناس خبره در امر دین قبول داریم، در وهله اول انتقاد از نظر کارشناسانه وی نیز باید توسط اهل خبره صورت گیرد. این در شرایطی است که بسیاری از فتاوای مراجع تقلید اختلافی است و بدانیم نظرهای فقهی آن‌ها نه بر‌اساس سلایق شخصی بلکه مبتنی بر سال‌ها اجتهاد و تحقیق و بررسی در دین است.

از سوی دیگر با دقت در موضع‌گیری‌های چندساله اخیر آیت الله مکارم شیرازی متوجه می‌شویم یکی از مراجعی که به صورت جدی و مستمر به مقابله با شبهات وهابیت پرداختند، ایشان بودند. این مرجع تقلید بارها در مباحث مفصلی به نقد وهابیت پرداخته و با دلایل روشن و  محکم مبانی وهابیت را رد کرده‌اند و بارها به صورت رسمی علمای وهابی را به مناظره در یکی از شبکه‌های بین‌المللی دعوت کرده‌اند. طرف مقابل نیز که مطمئن بود توان مقابله با  ایشان را ندارند حاضر به مناظر نشد و با ابزارهای رسانه‌ای درصدد کم کردنشان ایشان نزد مردم برآمدند.

بنابراین اگر دین‌دار هستیم و به امر مهم و ضروری چون حجاب حساسیت داریم فراموش نکنیم که آگاهی ما از احکام دین اسلام به دلیل زحمات چندین و چند ساله علمایی چون آیت‌الله مکارم‌شیرازی است که اعلمیت و تقوای  آن‌ها برای همگان ثابت شده است و اگر فتوای ایشان با برخی پیش فرض‌های دینی یا عرفی ما تفاوت دارد، به جای انتقاد بی پشتوانه و بعضاً جاهلانه اندکی تقوای پذیرش نظر عالمانه دلسوزان و خبره‌های دین را داشته باشیم.

 تسنیم



آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: العبد العاصی [عضو] 
5 stars

سلام
مفید بود استفاده کردیم
موفق باشید

1395/04/21 @ 08:55
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

سلام .
مطلب کاملی بود و از این که به این موضوع مهم پرداخته اید ممنونم .

1395/04/20 @ 23:28


فرم در حال بارگذاری ...