« عملی که توفیق حضور در کاروان اباعبدالله(علیه السلام) را سلب کرد!شرح دعای صباح امیر المؤمنین علی علیه السلام »

خدا و رسولش از مشرکين بيزارند/ تبلیغ و تشویق و تنبیه

نوشته شده توسطرحیمی 23ام شهریور, 1395

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(التوبة/3)

ترجمه فارسی:

و [اين آيات] اعلامي است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پيامبرش در برابر مشرکان تعهدي ندارند [با اين حال] اگر [از کفر] توبه کنيد آن براي شما بهتر است و اگر روي بگردانيد پس بدانيد که شما خدا را درمانده نخواهيد کرد و کساني را که کفر ورزيدند از عذابي دردناک خبر ده.(توبه/3)

ترجمه انگلیسی:

And an announcement from Allah and His Messenger, to the people (assembled) on the day of the Great Pilgrimage,- that Allah and His Messenger dissolve (treaty) obligations with the Pagans. If then, ye repent, it were best for you; but if ye turn away, know ye that ye cannot frustrate Allah. And proclaim a grievous penalty to those who reject Faith. (3)

ترجمه فرانسوی:

Et proclamation aux gens, de la part d’Allah et de Son messager, au jour du Grand Pèlerinage, qu’Allah et Son messager, désavouent les associateurs. Si vous vous repentez, ce sera mieux pour vous. Mais si vous vous détournez, sachez que vous ne réduirez pas Allah à l’impuissance. Et annonce un châtiment douloureux à ceux qui ne croient pas. (3)

ترجمه سوئدی:

Gud och Hans Sändebud tillkännager för alla människor på den Stora vallfärdens dag: “Gud avvisar avgudadyrkarna, och Hans Sändebud [gör detsamma]. Om ni visar ånger är det för ert eget bästa, men drar ni er undan skall ni veta att ni inte kan uppresa er mot Gud.” Och låt alla förnekare av sanningen veta att ett plågsamt straff [väntar dem]. (3)

ترجمه روسی:

От Бога и посланника Его возглашение людям в честь великого праздника. Бог свободен по отношению Своему к многобожникам; а также и Его посланник. Если вы с раскаянием обратитесь к Нему, это будет лучше для вас; а если отвратитесь, то знайте, что вам не ослабить Бога. Обрадуй неверных вестью о мучительном наказании. (3)

 ترجمه چینی:

(這是)從真主及其使者在大朝之日傳示眾人的通告:真主及其使者對於以物配主者是無干的。如果你們悔過,那對於你們是更好的,如果你們背離,那末,須知你們不能逃避真主的譴責。你以痛苦的刑罰向不信道者報喜吧。 (3)

 ترجمه ژاپنی:

(これは)アッラーとその使徒から,偉大な巡礼の日にあたり,人びとへの(布告された)宣言。「本当にアッラーは,多神教徒と(の盟約)を解約された,その使徒にしても同じこと。それであなたがたがもし悔悟するならば,あなたがたのため最もよい。もし背き去るならば,アッラー(の計画)をあなたがたは頓挫させられないことを知れ。」信仰を拒否する者たちには,痛苦の懲罰を告げてやれ。 (3)

 

تفسیر نور:

قرآن

1- براى جلوگیرى از مظلوم‏ نمایى دشمن و تبلیغ علیه شما، مردم را در جریان بگذارید. «اذانٌ …. الى النّاس»
2- در تبلیغ، از عنصر زمان و مكان غفلت نكنید.
«یوم الحج الأكبر»
3- از تشویق و تهدید، هر دو استفاده كنید.
«ان تبتم… خیرلكم، ان تولیّتم فاعلموا»
4- هنگام قطع روابط، روزنه‏ اى براى پیوند باقى گذارید.
«فان تبتم»
5 - مهلت چهار ماهه، نشان لطف خداست، نه عجز او.
«غیر معجزى اللَّه»

 

تفسیر المیزان:

و اذان من الله و رسوله الى الناس يوم الحج الاکبر ان الله برى ء من المشرکين و رسوله …
کلمه (اذان ) به معناى اعلام است . و اين آيه تکرار آيه قبلى که فرمود: (برائه من الله و رسوله ) نيست زيرا هر چند برگشت هر دو جمله به يک معنا يعنى بيزارى از مشرکين است ، ولى آيه اولى برائت و بيزارى از مشرکين را تنها به خود مشرکين اعلام مى کند. به دليل اينکه در ذيل آن مى فرمايد: (الى الذين عاهدتم من المشرکين ). بخلاف آيه دوم که خطاب در آن متوجه مردم است نه خصوص مشرکين تا همه بدانند که خدا و رسول از مشرکين بيزارند، و همه براى انفاذ امر خدا يعنى کشتن مشرکين بعد از انقضاء چهار ماه خود را مهيا سازند، چون در اين آيه کلمه الى الناس دارد. و نيز به دليل تفريعى که در سه آيه بعد کرده و فرموده : (فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکين حيث وجدتموهم …)

مراد از (يوم الحج الاکبر) در آيه :

(و اذان من الله و رسوله …) واقوال مختلف در اين مورد
و اما اينکه منظور از (روز حج اکبر) چيست مفسرين در آن اختلاف کرده اند.
بعضى گفته اند: منظور روز دهم ذى الحجه از سال نهم هجرت است ؛ چون در آن روز بود که مسلمانان و مشرکان يکجا اجتماع کرده و هر دو طايفه به حج خانه خدا پرداختند، و بعد از آن سال ديگر هيچ مشرکى حج خانه خدا نکرد. و اين قول مورد تاييد رواياتى است که از ائمه اهل بيت (عليهم السلام ) رسيده و با معناى اعلام برائت ، مناسب تر و با عقل نيز سازگارتر از ساير اقوال است ، چون آن روز بزرگترين روزى بود که مسلمانان و مشرکين ، در منى جمع شدند؛ و اين معنا از رواياتى از طرق عامه نيز استفاده مى شود، چيزى که هست در آن روايات دارد که منظور از حج اکبر روز دهم از هر سال است نه تنها از سال نهم هجرت ، و بنا بر آن همه ساله حج اکبر تکرار مى شود، و ليکن از طريق نقل ثابت نشده که اسم روز دهم روز حج اکبر بوده باشد.

بعضى ديگر گفته اند: منظور از آن ، روز عرفه (نهم ذى الحجه ) است ، چون وقوف در آن روز است و عمره که وقوف در آن نيست حج اصغر است . ليکن اين قول صرف استحسان و اعمال سليقه است ، و دليلى بر آن نيست ، و هيچ راهى براى تشخيص صحتش ‍ نداريم .

بعضى ديگر گفته اند: منظور از آن ، روز دوم از روز نحر (قربان ) است ، چون امام مسلمين در آن روز ايراد خطبه مى کند. و بى اعتبارى اين قول روشن است .

قول ديگر اينکه منظور از آن ، تمامى ايام حج است همچنانکه ايام جنگ جمل را روز جمل و حادثه جنگ صفين و جنگ بعاث را روز صفين و روز بعاث مى گويند، که در حقيقت مقصودشان از روز، زمان است پس منظور از روز حج اکبر نيز زمان حج اکبر است . و اين قول را نبايد در مقابل اقوال گذشته قولى جداگانه گرفت ، چون با همه آنها مى سازد، و همه آن روزها را روز حج اکبر مى داند، و اما اينکه چطور حج را حج اکبر ناميده ؟ ممکن است آنرا نيز به توجيه هائى که در بعضى از اقوال قبلى مانند قول اول بود توجيه کرد.

و به هر حال بررسى دقيق با اين قول نيز سازگار نيست ، براى اينکه همه ايام حج نسبت به اعلام برائت که در آيه مورد بحث است يکسان نيستند، و وضع روز دهم طوريست که آيه شريفه را به سوى خود منصرف مى سازد و از شنيدن کلمه (روز حج اکبر) آن روز به ذهن مى رسد، چون تنها روزى که عموم زوار حج را در خود فرا گرفته باشد و اعلام برائت به گوش همه برسد همان روز دهم است ، و وجود چنين روزى در ميان روزهاى حج نمى گذارد کلمه (يوم الحج الاکبر) ساير ايام را نيز شامل شود، چون در ساير ايام زوار اجتماع آن روز را ندارند.
خداى تعالى در ذيل آيه مورد بحث بار ديگر خطاب را متوجه مشرکين نموده و خاطر نشان مى سازد که هرگز نمى توانند خدا را عاجز کنند. اين را تذکر مى دهد تا مشرکين در روش خود روشن شوند همچنانکه به همين منظور در آيه قبيى فرمود: (و اعلموا انکم غير معجزى الله و ان الله مخزى الکافرين ) چيزى که هست در آيه مورد بحث جمله (فان تبتم فهو خير لکم ) را اضافه کرد تا آن نکته اى را که در آيه قبلى بطور اشاره گنجانيده بود در اين آيه آنرا صريح بيان کرده باشد.
در حقيقت جمله (شما عاجز کننده خدا نيستيد) که در آيه قبلى بود به منزله موعظه و خير خواهى و هشدار به اين بود که مبادا خود را با ادامه شرک به هلاکت بيندازند و در جمله ((فان تبتم ) که بطور ترديد بيان شده همان تهديد و نصيحت و موعظه را بطور روشن تر بيان کرده است .
سپس التفات ديگرى بکار برده و خطاب را متوجه پيغمبرش نموده و به وى دستور داد که کفار را به عذابى دردناک نويد دهد. بيان التفات اولى يعنى التفاتى که در جمله (فان تبتم فهو خير لکم …)، در ذيل جمله (فسيحوا فى الارض ) و اعراض از ورود به دين توحيد گذشت . و اما وجه التفات دوم يعنى التفاتى که در جمله (و بشر الذين کفروا…)، بکار رفته اين است که آيات مورد بحث پيغامهائى است که رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بايد آنها را از ناحيه خدا به مشرکين برساند، و لازمه رسالت اين است که شخص ‍ رسول را مخاطب قرار بدهند، و بدون آن صورت نمى بندد.
عهد و پيمانى که با مشرکينى که به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايانمدت محترم است 

تفسیر نمونه:

آنها که پيمانشان محترم است
در اين آيات بار ديگر موضوع الغاى پيمانهاى مشرکان با تاءکيد بيشترى عنوان شده است و حتى تاريخ اعلام آنرا تعيين مى کند و مى گويد: (اين اعلامى است از طرف خدا و پيامبرش به عموم مردم در روز حج اکبر که خداوند و فرستاده او از مشرکان بيزارند) (و اذان من الله و رسوله الى الناس يوم الحج الاکبر ان الله برى من المشرکين و رسوله )
در حقيقت خداوند مى خواهد با اين اعلام عمومى در سرزمين مکه و آنهم در آن روز بزرگ راههاى بهانه جوئى دشمن را ببندد و زبان بدگويان و مفسده جويان را قطع کند، تا نگويند ما را غافلگير ساختند و ناجوانمردانه به ما حمله کردند.
قابل توجه اينکه تعبير (الى الناس ) بجاى (الى المشرکين ) نشان مى دهد که لازم بوده است به همه مردمى که در آن روز در مکه حاضر مى شوند اين پيام ابلاغ شود تا غير مشرکان نيز گواه بر اين موضوع باشند.
سپس روى سخن را به خود مشرکان کرده و از طريق تشويق و تهديد براى هدايت آنها کوشش مى کند، نخست مى گويد: (اگر توبه کنيد و به سوى خدا باز گرديد و دست از آئين بت پرستى برداريد به نفع شما است ) (فان تبتم فهو خيرلکم ).
يعنى قبول آئين توحيد به نفع شما و جامعه شما و دنيا و آخرت خودتان
است و اگر نيک بينديشيد همه نابسامانيهايتان در پرتو آن ، سامان مى يابد، نه اينکه سودى براى خدا و پيامبر در بر داشته باشد.
بعد به مخالفان متعصب و لجوج هشدار مى دهد که (اگر از اين فرمان که ضامن سعادت خودتان است سرپيچى کنيد بدانيد هرگز نمى توانيد خداوند را ناتوان سازيد و از قلمرو قدرت او بيرون رويد) (و ان توليتم فاعلموا انکم غير معجزى الله ).
و در پايان اين آيه به کسانى که با سرسختى مقاومت مى کنند اعلام خطر مى نمايد و مى گويد: (کافران بت پرست را به عذاب دردناک بشارت ده ) (و بشر الذين کفروا بعذاب اليم ).

تفسیر تسنیم:
بدانید که هر کجا بروید بالأخره قدرت الهی را نمی‌توانید عاجر کنید و ذات اقدس الهی کافرین را رسوا خواهد کرد بعد هم در جریان یوم الحج الاکبر آن برائت ممکن است در یوم الحج الاکبر هم ابلاغ شده باشد ولی آن برائت در همان مکه ابلاغ شده باشد امتثال شده در حضور سرانی که امضا کردند اگر گفته شده باشد ابلاغ شده امر عمل شده و اما این دومی حتماً باید در ملأ عام باشد که بگویند ایها الناس ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الحَجِّ الأَکْبَرِ﴾ که ﴿یَوْمَ الحَجِّ الأَکْبَرِ﴾ بحثش گذشت چه بگویید با در اینجا محذوف است اذان بان الله منتها چون معلوم است حذف آن با عیب ندارد ﴿أَنَّ اللّهَ بَرِی‏ءٌ مِنَ المُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ﴾ اینها منزجرند در جریان حضرت ابراهیم (سلام الله علیه) مستحضرید که وجود مبارک ابراهیم خلیل پدر همه مسلمانها است ﴿مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ المُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ﴾ در بخش پایانی سورهٴ مبارکهٴ حج آمده است که شما فرزندان خلیل‌الرحمانید او پدر شماست خب اگر کسی واقعاً موحّد با شد ابن‌الخلیل است ابن‌ابراهیم است در موارد زیادی ذات اقدس الهی در قرآن کریم مفاخر حضرت ابراهیم (سلام الله علیه) را ذکر می‌کند اما در سورهٴ مبارکهٴ ممتحنه و مانند آن بعد در آن بخشها می‌فرماید که شما به حضرت ابراهیم و اصحاب حضرت ابراهیم تأسی کنید برای اینکه اینها ﴿إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنکُمْ﴾ حج ابراهیمی حج ابراهیمی این خواهد بود خب در آن سوره است که می‌فرماید برای شما اسوه حسنه است درباره ابراهیم و اصحاب ابراهیم ﴿إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنکُمْ﴾ خودش هم فرمود: ﴿إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ﴾ این اعلان انزجار برای آن است که یک کار رسمی انبیاست خب آن همه افتخاراتی که حضرت ابراهیم دارد در قرآن ندارد به حضرت ابراهیم تأسی کنید آنها را مشخص کردند در قرآن فرمود به پیغمبر تأسی کنید ﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ در سوره احزاب فرمودند اما آنجا که می‌فرمایند شما باید به حضرت ابراهیم و اصحاب حضرت ابرهیم تأسی کنید ﴿إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنکُمْ﴾ این یک کار مهمی است که دولت مرکزی باید آن را به عهده بگیرد و از ین جهت حج می‌شود حج ابراهیمی ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِی‏ءٌ مِنَ المُشْرِکِینَ وَرَسُولُهُ﴾ حالا شمای مشرک خواه جزء مردم مکه باشید که برخی از شماها یا غالب شماها طرف تعهد بودید یا نه اصلاً جزء اطراف ماموره باشید که طرف تعهد نبودید ﴿فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ﴾ که این ﴿خَیْرٌ﴾ تعیینی است نه تفضیلی ﴿وَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ﴾ اگر هم از ایمان و توحید رو برگرداندید بدانید که هیچ کاری از شما ساخته نیست که بتوانید خدا را عاجز کنید در این گونه از موارد برای اینکه توحید محفوظ بماند دیگر سخن از پیغمبر نیست دأب قرآن کریم را ملاحظه فرمودید آنجا که سخن از ابلاغ و رسالت و پیام و رهبری و این موارد است اسم پیغمبر را کنار ذات اقدس الهی می‌بینیم ﴿أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ﴾ و مانند آن اما آنجایی که کار را می‌خواهد بیان کند که کار به دست کیست آنجا دیگر هیچ نامی از پیغمبر نیست اینکه می‌فرماید: ﴿فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ﴾ دیگر نمی‌فرماید «غیر معجز الله و رسوله» این در آیه قبل در این آیه هم که فرمود ﴿فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ﴾ دیگر نفرمود «غیر معجز الله و رسوله» این خصوصیت توحید است که فرمود آنجا که اسم پیغمبر را می‌بریم چون دارد حرف ما را به شما می‌رساند اما آنجایی که ما می‌خواهیم بگوییم مدیر عامل جهان هستی کیست چه کسی بالأخره کارگردان جهان هستی است؟ می‌گوید خداست اگر یک وقتی گفتم: ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ﴾ چون او حرف ما را دارد می‌زند اما وقتی ما می‌خواهیم بگوییم شما نمی‌توانید عاجر کنید آن قدیر مطلق باید مطرح بشود و لا غیر لذا در این گونه از موارد فقط نام مبارک ذات اقدس الهی است سبحانه و تعالی ﴿وَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ﴾ آنها هم که مردند گرفتار عذاب ألیم‌اند شما هم که مرگ را در پیش دارید گرفتار عذاب الیم هستید در قیامت این تبشیر هم قبلاً هم بازگو شد که یا از سنخ تحکّم، تحکّم با حای حوز تحکم و استهزاء است یا از سنخ معنای لغوی خودش است چون بشارت به خبری می‌گویند که در بشره اثر بگذارد خواه اثر سوء خواه اثر حسن یک وقت آدم خبر خوبی را می‌شنود چهره‌اش بشّاش می‌شود می‌خندد یک وقت خبر تلخ را می‌شنود چهره‌اش دجن و عبوس و درهم گرفته می‌شود و می‌گرید هم اولی بشارت است هم دومی بشارت است چون همه در بشره اثر کردند منتها حالا اصطلاحاً خبر مسرّت‌بخش را گفتند بشارت مسرّت هم همین است معنای لغوی‌اش این است آنچه که در اساریر وجه آن خطوط صورت روی گونه اثر می‌گذارد آن را می‌‌گویند مسرور سرور آن که الآن به نشاط اختصاص پیدا کرده است خب اساریر وجه همان خطوط چهره است 


فرم در حال بارگذاری ...