موضوع: "عمومی"

رابطه عروس و داماد در قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 13ام شهریور, 1395
 
خداوند در قرآن کریم درباره رابطه عروس و داماد می فرماید: همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان «مودّت» و «رحمت» قرار داد.

 مراسم عروسی فرزند مقام معظم رهبری بود که آقای لولاچیان به حضرت آیت الله خامنه ای عرض کرد: به آقای قرائتی بفرمایید که سخنرانی کوتاهی (به مناسبت ازدواج) انجام دهند. حضرت آقا هم به بنده فرمود که صحبت کنم.

من در سخنرانی روش های مختلف از جمله سخنرانی «قطره ای» یا سخنرانی «یک دقیقه ای» دارم. بلند شده و بعد از بسم الله گفتم: در قرآن سه نوع رابطه وجود دارد:

* رابطۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله با مردم

* رابطۀ مردم با پیغمبر صلی الله علیه و آله

* رابطه عروس و داماد

* رابطۀ پیغمبر صلی الله علیه و آله با مردم «رحمت‏» است؛ خداوند می فرماید: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏» (1) ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.

* رابطۀ مردم با پیغمبر صلی الله علیه و آله «مودّت» است؛ چنان که قرآن از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» (2) من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏ كنم جز دوست ‏داشتن نزديكانم ‏[اهل بيتم‏].

* اما خداوند در قرآن کریم دربارۀ رابطۀ عروس و داماد می فرماید: «أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً» (3) همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان «مودّت» و «رحمت» قرار داد.

پاورقی:

(1)- انبیاء، 107.

(2)- شوری، 23.

(3)- روم، 21.

خدا جای حق نشسته...

نوشته شده توسطرحیمی 13ام شهریور, 1395

زن میانسال وقتی صحبت رانننده تاکسی را شنید گفت:

دزدی دزدیه، چه از یه نفر باشه چه از بیت‌المال خدا جای حق نشسته و مملکت قانون دارد.

هوای گرم ظهر مرداد عابران پیاده را سردرگرم کرده بود. همچنان پرتوهای تند و تیزش را چون شلایقی بر صورت مسافرانی که در ایستگاه تاکسی‌های خطی شهرک غرب ایستاده بودند حواله می‌کرد.

چهار نفر بودیم و سوار تاکسی شدیم، یک خانم میانسال، زوجی جوان و من از بزرگراه یادگار امام به سوی انقلاب راه‌ افتادیم. از گرما کلافه شدم از راننده خواستم کولر را روشن کند. همین یک درخواست بهانه را به دست راننده داد تا صندوق اسرار گشوده و ناگفتنی‌ها بگوید.

راننده: کولر گاز ندارد و من هم پول شارژش را ندارم، آقا مگر من چه قد تو روز پول در میارم که نصفش برای مهد بچه نصف کرایه خونه و مابقی هم استهلاک ماشین باشد.

در همین حین خودروی لکسوسی با یک لایی کشی خود را جلوی تاکسی ما انداخت و بهانه‌ای دیگر جور شد تا بشنویم: این‌ها همان‌هایی اند که فیش‌های حقوقی بالایی دارند براش که عرق نریخته‌اند.

مرد کناری من به همسرش گفت: راست میگه دیگه من و تو با هم کار کنیم از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب هم شرکت باشیم و هیچی هم نخوریم و نپوشیم. تازه ۴۰ تا ۵۰ سال دیگه اگه زنده باشیم می‌تونیم همچین ماشینی سوار شیم.

راننده: آقا دیشب بی بی سی می‌گفت یه سری زمین هم تو بالاشهر مفت مفت به این مدیرها دادن، تازه حالا لو رفته البته کسی هم احتمالا کاریشون نداشته باشه. پسر عموی خانم بنده سر یک وام، چند جفت کفش پارچه کرده و هنوز هیچی به هیچی. سر ۱۰ میلیون وام این‌همه ضامن و سفته، میلیاردها میلیارد و به راحتی بدون سفته و ضامن میبرن و ….

خانم میان‌سالی که در صندلی جلو نشسته بود بالاخره به حرف اومد: این جوری‌ها هم نیست آقا دزدی دزدیه چه از یک نفر باشه چه از بیت‌المال، خدا جای حق نشسته مملکت قانون داره اگر ثابت بشه باهاشون برخورد می‌کنند.

نتوانستم مقاومت کنم و هیچ حرفی نزم گفتم: اگر با این کارها به صورت جدی برخورد نشود دیگر اعتماد مردم سلب می‌شود هرکسی برای خود فتوایی صادر می‌کند و مثل آقای راننده می‌گوید این همه می‌دزدند من چرا ندزدم!

میدان انقلاب پیاده شدم و کلمه «آرمان‌های انقلاب» همچون زنگی، در گوشم پیچید!!

منبع: خبرگزار بین المللی قرآن

«حسینی بشوید، نه هیئتی!» به آیت‌الله بهجت (ره)

نوشته شده توسطرحیمی 11ام شهریور, 1395

تکذیب انتساب «حسینی بشوید، نه هیئتی!» به آیت‌الله بهجت (ره)

سؤال: سلام علیکم. آیا انتساب مطلب زیر به حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت رحمه‌الله مورد تأیید شما هست یا خیر؟
«مرحوم آیت‌الله بهجت (ره) به جوانان تأکید داشت که: حسینی بشوند، نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید، حسینتان را آن‌گونه که خود دوست دارید و باب میلتان است می‌سازید و هرکس با میل شما مخالف باشد می‌گویید با حسین علیه‌السلام مخالف است، ولی اگر حسینی باشید، هیئت و رفتارتان را بر مبنای حسین می‌سازید! هیئتی شدن کاری ندارد کافی است ریش بگذارید و با پیراهن مشکی از این هیئت به آن هیئت بروید! حسینی شدن است که مشکل است».

جواب: باسمه‌تعالی.
انتساب مطلب یاد شده به حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت قدس‌سره به‌طور کلی تکذیب می‌شود.

اگرچه باید سعی کنیم حسینی باشیم و از هیئت حسینی بیشترین بهره را ببریم. باید تمام هیئات را به جهت اینکه به نام سیدالشهدا علیه‌السلام برپا می‌شوند، حسینی بدانیم، نه اینکه فقط هیئت خود را حسینی بدانیم؛ چراکه این امر سبب  کدورت و نزاع می‌شود. باید حسینی شدن و حسینی ماندن را اصل قرار دهیم و ورود در هیئت را وسیله آن بدانیم. البته با سهل و آسان بودن وسیله نباید از سخت و مشکل بودن اصل غافل شویم.
والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته

دفتر تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت قدس‌سره

مرثیه و مداحی های شهادت امام جواد علیه السلام با نوای مداحان + دانلود فایل صوتی

نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1395

دانلود  فایل های صوتی مرثیه و مداحی های شهادت امام جواد علیه السلام با نوای مداحان مختلف

برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده و گزینه …Save Target As را انتخاب نمایید..

حاج محمد رضا طاهری

ردیف

موضوع

پخش اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 روضه شهادت امام جواد علیه السلام (روضه، 94، جدید) 13,864 0:33:36
2 پرمی گیرم تا کاظمین (زمینه،94) 4,873 0:11:40
3 روضه شهادت امام جواد علیه السلام (روضه، 93، جدید) 8,154 0:34:27
4 کیستم من هفت چرخ نور را (واحد حسین طاهری، 93، جدید) 1,536 0:04:58
5 تو خونه هم یارش اندر دلش نباشه 664 0:02:43
6 با خدا درد دل می کنم 1,331 0:05:39
7 کبوترا گوشه ای از آسمونن 1,115 0:04:44
8 یا جواد الائمه 1,445 0:06:08
9 ای گدای درگه تو جود و کرم   1,696 0:04:42
10 با دلی خسته بی کس و تنها 817 0:04:38
11 تک تنها روی غم ها میون یک حجره بسته 863 0:04:53

ادامه »

دین و سیاست

نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1395

مسایل سیاسی و اجتماعی جزء دین است.

در عصر ما کسی که این شعار را مطرح کرد،مرحوم مدرس بود“سیاست ما عین دیانت مااست”.

و کسی که این شعار را جامعه عمل پوشاند مرحوم امام خمینی(ره)بود که زحمات زیادی را کشیدند تا این فرهنگ اسلامی را که وظایف سیاسی،اجتماعی جزء دین است ،را زنده کردند.

سیاست به معنای مدیریت جامعه است و دخالت در امور سیاسی، اجتماعی یعنی دخالت در سرنوشت جامعه اسلامی؛این بخش عظیمی از دین است وبه تعبیر حضرت علی علیه السلام در خطبه ۲۱۶نهج البلاغه:

“و اَعْظم ماافْتَرَضَ سبحانَهُ مِنْ تلك الحقوقِ حقُ الوالي علي الرعيه و حقُ الرعيه علي الوالي”

از بزرگترین حقوقی که خدا واجب کرده همین حق رهبر برمردم و نیز حق مردم بر رهبر است.

 

خداوند متعال به داود علیه السلام فرمود:

حَرامٌ علي كُلِ قَلْبِ عالِمٍ مُحِبٍّ لِلْشَهواتِ اَنْ اَجْعَلَهُ اِماماً لِلْمتَّقين.(روضه الواعظین ج2)

بر من حرام است عالمی را که دلش دوستدار شهوات است،پیشوا و رهبر پرهیزکاران قرار دهم.

____________
❄️کانال ولایت❄️

ابزار تهاجم فرهنگی به سبک بچه‌گانه ،مردم هوشیار باشند!

نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1395
تهاجم فرهنگی موضوعی است که این روزها به اشکال گوناگون کشورمان را هدف گرفته است و در این میان حتی به ابزارهای کودکانه هم متوسل می‌شوند.
کشورها و جوامع توسعه یافته به رشد شخصیتی و پرورشی کودکان توجه بسیاری را لحاظ می کنند زیرا آینده سازان هر جامعه ای همین کودکان امروزی هستند که در طی زمان رفته رفته رشد و تکامل پیدا کرده و عهده دار مسئولیت هایی متعدد و متنوع در بخش های گوناگون اجتماعی،سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،ورزشی و…می شوند.
 
دراین میان هر آنچه ضریب رشد روحی،روانی،رفتاری و اخلاقی کودکان تقویت شود فرآیند پیشرفت،توسعه و بالندگی جامعه با سرعت و شتاب هر چه بیشتری طی طریق خواهد کرد.
به واقع اسباب بازی ها،تولیدات تلویزیونی(برنامه های کودک،کارتون ها،انیمیشن و…)نقش موثری در تسهیل این امر خطیر(رشد،پرورش و اجتماعی شدن کودک)ایفا می کنند.
به واقع یکی از ابزار های پیگیریِ اهدافِ بلند فرهنگی هر جامعه ای در قالب برنامه ها،اسباب بازی ها و سرگرمی های کودکانه نمود پیدا می کند.

در این میان الگو برداری از جوامع توسعه یافته و البته مطابق سازی آن با ارزش ها،فرهنگ و اعتقادات ایرانی، اسلامیِ این مرز بوم از ضروریاتی است که می توان با اتکای به آن و اِعمال مدیریت صحیح،حصولِ شکوفاییِ جامعه را در آینده تضمین کرد.

ادامه »

راز خنده یک شهید در داخل قبر

نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1395
 خاطره ای از استاد قرائتی؛خانه شهید رفتم و وصیت نامه ‏اش را خواندم. دیدیم عجب وصیت نامه ‏اى دارد. گفتم: «دیگر چیز دیگرى ندارد؟» گفتند: «یک کتابى دارد و گاهى هم شعر مى ‏گفته و مناجات مى‏ کرده است»…

 حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در بیان خاطره ای از پدر یک شهید، راز خندیدن شهید در داخل قبر را تشریح کرده است.

توفیقى بود و عید نوروزی در جبهه بودیم. شنیدیم که پدر دو شهید، وقتی شهید دومش را داخل قبر می گذارند، شهید خندیده بود. تلفن کردیم و ملاقاتى با پدر دو شهید تنظیم کردیم. ماجرا را جویا شدیم. گفت: «بله! پسر دومم چهار سال در جبهه بوده. مرتب جزو نیروهاى خاکى، آبى، رزمنده و غواص و با چه حالى و چه عرفانى و چقدر خالص و خوب… بعد در جزیره فاو و عملیات والفجر 8 شهید مى ‏شود و این هم عکس شهادتش است. در مدت زمان شهادت تا دفن، او را به سردخانه بردند، این هم عکسش است. (چند تا از عکس ‏هایش را نشان داد.) اما همین که او را داخل قبرش گذاشتیم، خندید.» به عکس داخل قبر که نگاه کردیم، دیدیم که مى‏ خندد. گفتیم: «چه کسانى دیدند؟» گفت: «همه مردم دیدند.» وارسى کردیم و دیدیم بله، این مسئله در منطقه شیوع پیدا کرده این شهید را در قبر که گذاشتند، خندیده است. به طورى که شک کردند شاید زنده است. اما چرا خندید ما نمى ‏دانیم؟ از روز شهادت تا روز دفن، روزها طول کشید و در مراحل مختلف بیمارستان و سردخانه و در فاو و در همه مراحل چهره ساده ‏اى داشته، اما داخل قبر مى‏ خندد.

من خیلى فکر کردم و عکس‏ ها را گرفتم پهلوى هم گذاشتم. براستى مى‏ خندد، نه اینکه شاد است. چون یک وقتى، قیافه عبوس است و فقط لب به سمتى مى ‏رود، ولى یک زمان آثار خنده‏ زیر پوست، زیر چشم و کل صورت دیده مى‏ شود. ما دیدیم، مردم دیدند، عکس هم گواهى مى ‏دهد.

خانه شهید رفتیم و وصیت نامه ‏اش را خواندیم. دیدیم عجب وصیتنامه ‏اى دارد. گفتیم: «دیگر چیز دیگرى ندارد؟» گفتند: «یک کتابى دارد و گاهى هم شعر مى ‏گفته و مناجات مى‏ کرده است.» دفتر مناجاتش را طلب کردیم. دفتر مناجاتش را آوردند و خواندیم. متوجه شدیم یکى از جملاتش این است:

«خدایا! مرا طورى کن که وقتى سرم را به لحد مى ‏گذارم، بخندم.»

اینجا بود که من تمام پیچ و مهره ‏هاى بدنم از هم باز شد، هر کارى کردم خودم را نگه دارم نشد. جوان بیست ساله چگونه توانسته به چنین مقامى برسد.

منبع:کتاب: “خنده و گریه در آثار استاد قرائتی”

دین دار کیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395

وقتی به کسی می گوییم دین دار،متدین و علاقه مند به اسلام است؛چه چیزی به ذهنمان خطور میکند؟؟

که او اهل نماز و روزه و…احیانا اهل هيئت است و به زیارت کربلا و… و ظواهرش هم، ظواهر دینی است؛ محاسنی،تسبیحی و انگشتری دارد و یکم بیشتر عمیق می شویم میگوییم مستحباتی را هم در زندگی اش رعایت میکند!!!!

حال؛ تاکنون به ذهنمان خطور کرده که منظور از دیندار؛کسی است که از حاکم اسلامی بیشتر حمایت میکند،اطاعت میکند!

یا اینکه این تصور از دینداری یک مسئله اجتماعی،سیاسی است؟

و فرهنگ دینی ما،فرهنگی فردی است!؟

حضرت علی علیه السلام در خطبه ۲۱۶ میفرماید:

بالاترین حقی که خدا برای انسانی بر انسان دیگر قرار داده حق رهبر جامعه بر مردم و نیزحق مردم بر رهبر است.

یعنی این نوع نگرش جزء دین است بلکه بالاترین رکن دین است.

____________
کانال ولایت

مقصود از اسم اعظم چيست؟

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395
در احاديث اسلامى وارد شده كه در ميان اسماى خدا، اسم اعظمى است و هركس خدا را به آن اسم بخواند دعاى او مستجاب مى شود، اكنون سؤال مى شود كه آيا واقعاً، اين اسم، از قبيل الفاظ است يا براى آن حقيقت و واقعيت ديگرى است; در اين مورد علامه ى طباطبايى بيان گسترده اى دارد كه فشرده آن را مى آوريم:
«در ميان مردم مشهور است كه خدا اسمى از قبيل الفاظ به نام اسم اعظم دارد كه هرگاه به آن اسم خوانده شود، دعا مستجاب مى شود; ولى به هنگام مراجعه به اسماى لفظى، چنين اسمى را پيدا نكردند. از اين جهت گفته اند اين اسم با حروف مجهول براى ما تركيب يافته و اگر ما بر آن دست يابيم، همه چيز را تحت اراده خود مى آوريم. البته در برخي از روايات اشاراتى به اين نظر هست، چنان كه وارد شده است كه بسم اللّه الرّحمن الرّحيم به اسم اعظم نزديك تر از سفيدى چشم به سياهى آن است و نيز آمده است كه در آية الكرسى و اوّل سوره ى آل عمران، حروف اسم اعظم پخش شده است و يا در ميان حروف سوره حمد موجود است و امام آن حروف را مى شناسد و آنها را تركيب مى كند و دعاى او مستجاب مى شود.
و همچنين معروف است كه آصف بن برخيا وزير سليمان نبى، از اسم اعظم اطلاع داشت و آن را بر زبان آورد و توانست تخت ملكه سبا را در كمتر از يك چشم به هم زدن، نزد سليمان بياورد و نيز وارد شده است كه اسم اعظم هفتاد و سه حرف است، خدا هفتاد و دو حرف آن را به پيامبران آموخته، ولى يكى را براي خود برگزيده است.
ولى بحثهاى علمى اين نظر را رد مى كند، زيرا در جهان هر پديده اى براى خود علت ويژه اى دارد و ضعف و قوتِ معلول بستگى به كيفيت علت از نظر قوه و ضعف دارد; هرگاه اسم اعظم از قبيل الفاظ باشد، سرانجام از دو  حالت بيرون نيست، اگر تلفظ شود از مقوله كيفيت مسموع و اگر تصور شود از مقوله امور ذهنى خواهد بود، و در هر دو صورت چگونه مى توان گفت: كيف مسموع و يا صورت خيالى يك شى داراى چنين قوه و قدرتى است كه در جهان تحولى ايجاد مى كند، در حالى كه خود اسم اعظم بنابر اين فرض، معلول نفس و ذهن انسان است.
بنابر اين اگر اسماى الهى ـ اعم از اسم وسيع و عام ، يا اسم خاص ـ تأثيرى در آفرينش دارند، به خاطر واقعيتهاى آنها است، نه به خاطر الفاظى كه از آنها حكايت مى كند و نه به خاطر معانى بى اثرى كه از آنها در ذهن پديد مى آيد; طبعاً بايد گفت مؤثر در هر چيز خدا است. از آن نظر كه واقعيت اين اسما را دارد، نه لفظ مسموع مؤثر بوده  و نه مفاهيم محض.
از طرف ديگر خدا نويد مى دهد كه من دعاى دعوت كنندگان را اجابت مى كنم و مى فرمايد:( … أُجيبُ دعوةَ الدّاعِ إِذا دَعان… )( [1]) ، ولى مقصود آيه هر نوع دعا نيست، ولو دعايى كه هنوز از اسباب طبيعى منقطع نشده و توجه كامل به خدا تحقق نيافته است، بلكه ناظر به كسى است كه از هر سببى چشم بپوشد و فقط به پروردگار خود توجه كند; در اين صورت با حقيقت اسمى كه با درخواست او كاملاً مناسب است، ارتباط پيدا مى كند و واقعيت، اثر خود را مى گذارد و دعاى او مستجاب مى شود و اين است معنى خواندن با اسم، هرگاه او با اسمى كه ارتباط برقرار كرده، اسم اعظم باشد، همه چيز از او اطاعت مى كند و دعاى او مستجاب مى شود.
اين كه مى گويند خدا اسم اعظم را به برخى از پيامبران آموزش داده، مقصود اين است كه راه انقطاع از غير خدا و توجه به خدا را به روى آنان باز كرده كه در همه جا با واقعيت اين اسم، ارتباط برقرار مى كنند و دعاى آنان مستجاب مى شود.
بنابر  اين روايات را بايد چنين تفسير كرد و اسماى لفظى و صور ذهنى را، اسم اسم ناميد.( [2])،( [3])

[1] . بقره/186.
[2] . محمد حسين طباطبايى، الميزان، ج8، ص370 ـ 371.
[3] . منشور جاويد، ج2، ص 79 ـ 81.
                                                                              منبع:

گویا به‌کلی از «عینُ‌الله‌الناظِرَة» غافلیم!

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1395


حضرت آیت الله بهجت (ره):

اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام بندگانی هستند که علم و صوابشان مُطرِد (فراگیر) است؛ یعنی با داشتن مقام عصمت نه خطا می‌کنند و نه خطیئه. امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف

«عَيْنُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَةُ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ فِي خَلْقِهِ وَ يَدُهُ الْمَبْسُوطَة؛

چشم بینا، گوش شنوا، زبان گویا و دست گشاده خداوند»۱ است و از اقوال، افعال، افکار و نیات ما اطلاع دارد؛ مع‌ذلک گویا ما ائمه علیهم‌السلام و به‌خصوص امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف را حاضر و ناظر نمی‌دانیم، بلکه گویا ـ مانند عامه ـ اصلاً زنده نمی‌دانیم و به‌کلی از آن حضرت غافل هستیم.

در محضر بهجت، ج۱، ص۲۲


 
مداحی های محرم