موضوع: "عمومی"

خواب ابدی نوزاد یمنی در آغوش پدر + تصویر

نوشته شده توسطرحیمی 30ام مرداد, 1395

 

خدایا از این بی خبری ها به تو پناه می برم!

 
 
دیگر جهانیان به تماشای تصاویر دلخراشی از کودکان یمنی که در حملات مستمر جنگنده‌های سعودی و مزدورانشان به شهادت می‌رسند، عادت کرده‌اند و جامعه به‌اصطلاح جهانی که سرکردگی آن را آمریکا به‌عهده دارد،‌ تمایلی به توقف این جنایات مزدور منطقه‌ای‌اش ندارد.

بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ

از ششم فروردین 1394 که غرش جنگنده‌های سعودی و برخی کشورهای عربی همسو با آل سعود، خواب و آرامش را از کودکان یمنی گرفت تا امروز جنایات هولناکی علیه این مردم بی‌دفاع در پرونده تاریک آل سعود ثبت شده است که هر یک از دیگری دلخراش‌تر است.

تصویر دیدن یک شهید شیرخواره یمنی در آغوش پدرش که تنها یک ماه از عمرش می‌گذشت، عمق سنگدلی و بی‌رحمی مدعیان خدمت به حرمین شریفین و مسلمانان را به تصویر کشیده است.

این شیرخواره یک‌ماهه یمنی در حمله جنگنده‌‌های سعودی به روستایی در حومه صنعاء به شهادت رسید. جنگنده‌های سعودی مردم این روستای بی‌دفاع را بمباران کردند که در نتیجه آن چهار غیرنظامی از جمله یک شیرخواره یک‌ماهه به‌نام ابراهیم صالح محمد محسن العابد به شهادت رسید.

 عمق این مصیبت و جانکاهی آن را می‌توان در چشمان پدر این شهید یمنی مشاهده کرد، نوزادی که هنوز ماه اول زندگی خود را تکمیل نکرده بود که قربانی کینه‌‌توزی سعودی‌هایی شد که به‌زعم خود می‌خواهند مشروعیت و دموکراسی را برای مردم یمن بیاورند،‌ در حالی که کشورشان با دموکراسی و حکومت و پارلمان منتخب و انتخابات بیگانه‌ است.

بیش از یک سال و نیم است که مردم یمن شاهد جنایات پیاپی آل سعود و برخی کشورهای عربی مزدور و متحد آنها علیه مردم فقیر‌ترین کشور عربی همسایه پولدارهای سعودی هستند و مدعیان دروغین دفاع از حقوق بشر نه‌تنها در این زمینه تماشاچی هستند بلکه با دادن چراغ سبز به متجاوزان، آنها را برای ادامه جنایات جری‌تر کرده‌اند.

منبع: تسنیم

از دنیا اذیت شدید سری به قبرستان بزنید!

نوشته شده توسطرحیمی 30ام مرداد, 1395
حاج اسماعیل دولابی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:

هر وقت از دنیا اذیّت شدید و شما را بیرون انداختند سری به قبرستان بزنید. شما نمی‌خواهد برایشان ساز بزنید یا دعا بخوانید. یک دمی بنشین، دو سه فقره شعر هم اگر یادت آمد برایشان بخوان.

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:

اگر کسی دیر خداوند را ملاقات کرد در خودش عیب نیابد. اگر کسی در بیست سالگی ملاقات کرد شاید رشدش زیاد نباشد. آنان که چهل سال و پنجاه سال ریاضت کشیده‌اند بلندترند. هر کس با ادب‌تر است ممکن است دیرتر ملاقات کند اما شهرش بلند است.

ناراحت نشوید. نگویید بیست ساله‌ها خدا را ملاقات کردند، ما شصت یا هفتاد سال سن داریم هنوز هیچ خبری نیست. اصلاً پکر نشوید. در راه سیر و سلوک هر کسی دیرتر ملحق شود بالاتر است. حساب معصومین علیهم السلام که در شکم مادر وصل بودند از بقیه جداست. در میان پیروان آنها هر کس دیرتر ملاقات کند، کامل‌تر است زود رسیدن خیلی هم خوب نیست.
اهل علم این قاعده را ندارند و نمی‌دانند. تصوّر می‌کنند هر که زودتر ملاقات کرد و واصل شد و گفت من رَستم و من شدم، همه‌ آسمان‌ها را طی کرده است. چنین کسی گرم شده است، نرم شده است، رفته است. اما یک درجه کلاسش تغییر کرده است. هنوز کلاس‌ها بعد و امتحان‌های دیگر در پیش دارد.

هر کلاسی مناسب خودش امتحانی دارد. ده سال، بیست سال، پنج سال در آنجا طاقت می‌آورد. تمام که شد امتحانش می‌کنند. اگر قبول شد باز یک درجه می‌دهند و یک کلاس بالاتر می‌رود. ما، ده بیست بار به دنیا آمدیم. لباس تن کردیم به مسجد رفتیم. در میان مقدّسین نماز خواندیم. حمد و سوره قشنگی هم پدر یادمان داد. باز آمدیم اهل سلوک شدیم. با عرفان و عاشقین و درویشان نشستیم. یا حقّ و یا علی و یا حسن و یا حسین علیهم السلام گفتیم. باز ما را از خانقاه هم بیرون انداختند. باز از نو جبّه را در مسجد پهن کردیم. چند بار مسجد چند بار خانقاه. این اواخر گفتیم آیا پس ما جایی نداریم؟ گفتند چرا در خانقاه ما یک جایی هست برای آنانی که پیر شده‌اند، چند روزی آنجا باش تا بمیری و دفنت کنند. آنجا خودش برای خودش می‌زند و ذکر می‌گوید. مثل آن پیر مردی که دیگر بازار نداشت و رفت در قبرستان برای مرده‌ها ساز زد.

همه به قبرستان می‌روند. می‌گویند ما چند وقت در میان آنها که بیدارند و زنده هستند خواندیم. دیگر میان آنها مشتری نداریم. آمده‌ایم اینجا برای مرده‌ها می‌خوانیم. این را در شب عاشورا و شب قدر دیدم. یک شب برای مرده‌ها زد و چقدر قشنگ زد. مومنین هم همینطورند. هر وقت از دنیا اذیّت شدید و شما را بیرون انداختند سری به قبرستان بزنید. شما نمی‌خواهد برایشان ساز بزنید یا دعا بخوانید. یک دمی بنشین، دو سه فقره شعر هم اگر یادت آمد برایشان بخوان.

کتاب طوبای محبّت – ص 128- مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی(ره)

توضیحات روشن‌گرایانه حسن عباسی در مورد بازداشت اخیرش! + فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 30ام مرداد, 1395

در این ویدئو توضیحات جالب و روشن‌گرایانه حسن عباسی در یک سخنرانی عمومی در مورد بازداشت اخیرش را مشاهده خواهید کرد.


آنچه از اخلاق مهم‌تر است!!!

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1395

استاد پناهیان:

مهمترین سفارش دین و انبیاء الهی تقوا است،نه صرف اصلاح صفات اخلاقی.

بدون تقوا رفتار خوب و صفات خوب ما پذیرفته نمی‌شود.

چرا گاهی از اوقات تاکید ما بر اخلاقیات بیشتر از تقوا می‌شود؟

اگر بیش از صفات خوب اخلاقی به تقوا اهمیت می‌دادیم امروز از شر همۀ صفات بد اخلاقی خلاص شده بودیم.

منبع: بیان معنوی

عمل برتر روز جمعه

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1395

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

شیطان‌شناسى در قرآن‌حکیم

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1395

 

مقدّمه

از آن‌جا که انسان موجودى است ذاتاً طالب کمال نهایى و سعادت ابدى و همیشه در اندیشه شناخت کمال ابدى و نهایى و راه‌هاى وصول به آن و نیز شناخت موانع نیل به آن و کیفیت برطرف کردن آن‌هاست و نیز از آن‌جا که شیطان را یکى از موانع مهم در راه نیل به کمال نهایى خود مى‌داند، همیشه سعى دارد تا این موجود پلید را به خوبى شناخته، راه‌هاى مبارزه با او را نیز بشناسد و از این‌رو، به لحاظ تاریخى، مسأله شیطان و کیفیت خلقت و فلسفه آفرینش او، برنامه‌هاى او براى اغواى انسان و دام‌هاى گسترده و ابزار و وسایل اغواگرى‌اش، مسأله حزب شیطان و کیفیت مبارزه با آن و مسائل دیگرى از این قبیل همزاد انسان است. همیشه و در هر جا سخن از شیطان بوده، سؤالات متعددى نیز درباره او مطرح مى‌شده است.

 

آفرینش شیطان

از آیات متعدد قرآن استفاده مى‌شود که ماده اولیه شیطان[۱] «آتش» بوده است; مثلا، در آیه‌اى مى‌فرماید:

 «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَفَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» (کهف/۵۰)

 چنان‌که ملاحظه مى‌شود، این آیه شریفه، ابلیس را از جنس جن مى‌داند (و جنس جن از نوعِ خاصی از آتش است.) ابلیس اسم خاص همان شیطانى است که اغواگر حضرت آدم -علیه‌السلام- بود و خداى تعالى در قرآن گاهى با عنوان «ابلیس» و گاهى با عنوان «شیطان» از او تعبیر مى‌کند.[۲]

از سوى دیگر، آیاتى خلقت جن را از آتش مى‌داند:

 «وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ» (حجر/۲۷)

 «وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ» (الرحمن/۱۵)

 خود شیطان هم خلقت خود را از آتش مى‌داند، آن‌جا که خداوند از او سؤال مى‌کند: چه چیزى مانع سجده کردن تو بر آدم شد، گفت:

 «أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ» (ص/ ۷۶)

 در جاى دیگر، مى‌گوید:

 «أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِینًا» (اسراء/۶۱)

 اما این‌که منظور از «آتش» چه نوع آتشی بوده است، قرآن در همین حدّ فرموده:

 «… مِن نَّارِ السَّمُومِ» (حجر/۲۷)

 اما این‌که آن آتش، معمولى است یا آتش دیگرى شبیه این، از قرآن چیزى به دست نمى‌آید.

ممکن است گفته شود: اصل معناى جنّ ستر و پوشش است و از این‌رو، به جنین هم «جنین» گفته مى‌شود; چرا که در پوشش رحم مادر قرار دارد و مستور است. جنیان را هم به دلیل مستور بودنشان «جنّ» گویند.

ادامه »

ایمان به غیب عامل والاتر شدن هدف

نوشته شده توسطرحیمی 29ام مرداد, 1395

ایمان به غیب، عامل بالاتر و والاتر شدن هدف از محدوده مادیات

تفسیر آیه ۳ سوره بقره

تببیین مسئله ای درباره ایمان به غیب توسط ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای -حفظه الله تعالی- :

در خصوص تفسیر آیه‌ی شریفه:

« الَّذِينَ يؤْمِنُونَ بِالْغَيبِ » (البقرة/3)

سوره بقره آیه سه

 
بیان کردید میان ایمان و باور به غیب و داشتن هدف رابطه‌ای وجود دارد و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و چنانچه متناسب با زمان تفسیر آیات است برای بار دیگر این رابطه و الزام را تبیین کنید.
جواب: البته، با این عبارتی که ایشان گفتند فکر نمی‌کنم من گفته باشم. اگر کسی اعتقاد و باور خودش را محدوده‌ی مادی و صحنه‌ی ماده محدود کرد هدف او هم محدود به صحنه‌ی ماده‌ی دیگر خواهد شد و دیگر امکان ندارد ایده‌ی کل غیر مادی برای او وجود داشته باشد. اگر شما گفتید حقیقت و وجود عبارت است از آن‌چه که من آن‌ را می‌بینم و هرچه را من نمی‌بینم و هرچه را من لمس نکنم وجود ندارد، آیا می‌توانید هدف خودتان را فراتر از آنچه چشم‌ها می‌بیند و دست‌ها لمس می‌کند و گوش‌ها می‌شنوند ببرید؟! پس اگر جهان‌بینی ما مادی بود، بطور طبیعی هدف ما هم یک هدف مادی خواهد بود، اما اگر ایمان به غیب داشتیم و ورای محسوسات به چیزی بالاتر و والاتر هم ایمان آوردیم، آن وقت هدف ما هم می‌تواند چیزی والاتر و بالاتر از همین مادیات باشد. این ارتباط بین ایمان به غیب و هدف یا ایمان به ماده و باز هدف است.

 منبع:


بیانات امام خامنه‌ای (حفظه الله تعالی) مورخه  ۱۵/ ۰۸/ ۱۳۷۰ در جلسه یازدهم تفسیر سوره بقره

دانلود کلیپ شمر زمان

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1395

to-list">

پیام فرمانده لشگر زینبیون به مردم ایران !

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1395

یکی از فرماندهان پاکستانی لشکر زینبیون که به جهت مسائل امنیتی نام وی منتشر نمی شود در پیامی کوتاه از طریق وارث و با اعلام حمایت از ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای ( حفظه الله تعالی ) گفت : 

 

ما زینبیون فرزندان امام خمینی ( رحمة الله علیه ) از پاکستان این پیام را برای همه مردم دنیا داریم که از این به بعد

آل سعود و صهیونیست و آمریکا و اسرائیل بدانند که زینبیون هستند و از این به بعد مواظب خودشان باشند.

ما همه جا دشمنان اسلام را نابود می کنیم و برای مردم عزیز ایران پیامی داریم و می گوییم که مثل همیشه پشتیبان ولایت فقیه امام خامنه ای ( حفظه الله تعالی ) باشید همان طور که همیشه هستید.

پیام یه فرمانده لشگر زینبیون به مردم
 منبع:وارث

مقتل خوانی را احیاء کنیم...

نوشته شده توسطرحیمی 28ام مرداد, 1395
حجت الاسلام سید حسین مومنی اظهار داشت:
هیچ موضوعی در کربلا خارج از مقوله عقلانیت نیست؛ حتی سنگین ترین مصائب نیز در کربلا دور از عقل نیست.
حجت الاسلام «سید حسین مومنی» در مراسم آئین رونمایی از مجموعه کتب «حکمت های عاشورایی» طی سخنانی با اشاره به جایگاه روضه خوانی اظهار داشت: امکان ندارد کسی که در دستگاه حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) فعالیت بکند و در عالم دنیا مشهور شود، در عالم بالا مشهور نباشد و تاکید بر این ادعا این است که زمانی که حضرت ولی عصر (ارواحنا فداء) تشریف می آورند هیچ کسی جرات نمی کند در مقابل حضرت، روایت بخواند؛ وقتی امام تشریف فرما شوند در مقابل حضرت، روضه خوانی می شود و ایشان به محتشم می فرمایند:
بیاید و روضه بخواند.
ما گدایان خیل سلطانیم
جملگی هرچه هست از او داریم
به تفیلی خاک درگه اوست
پیش مردم آبرویی داریم
مردم شهر محض حرمت اوست که به ما آنقدر احترام کنند
به گُل روی سید الشهدا علیه السلام است با تواضع اگر سلام کنند.
 

ادامه »