تشخص واقعى و شرف واقعى
نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1391نامها و عنوان ها و جايگاه ها و كرسي ها به انسان تشخص نميدهد؛ تشخص واقعى و شرف واقعى در معانى ديگرى است؛ همچنانى كه در روايت داريم كه «اشراف امّتى حملة القران و اصحاب اللّيل». اشرافيت در نظامهاى مادى معنايى دارد، ولى در نظام اسلامى اشرافيت معناى ديگرى دارد. آن كسانى كه اصحابالليلاند - كسانى هستند كه براى خدا در شب قيام ميكنند - يا كار دشوار را براى مردم در شب انجام ميدهند، يا آن كسانى كه حملةالقرآن هستند و با قرآن انس دارند و با نور قرآن و هدايت قرآن حركت ميكنند، «اشراف» اينها هستند. كسانى كه پول دارند، ثروت دارند و جايگاه اجتماعى دارند، آنها در منطق و در نظام ارزشى اسلامى «اشراف» محسوب نميشوند.
بیانات رهبر در ديدار رئيس جمهوری و اعضاى هيئت دولت 1387/06/02
دلنوشته: عمرم...!
نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1391به نام هستی بخش مهربانی که همیشه و همه جا به یاد من است…
و دردا که من از وی دورم..
انگشتانم را روی صفحه کیبورد می برم و با ضرباتی که از عمق پر تلاطم روحم برمی خیزد ضربه می زنم تا شاید عطش دلتنگیم را فریاد کنم.
نمی دانم از چه و از کجا بنویسم.
از حس و حال عجیبی که مدت هاست امانم را بریده…
یا از شور و شوقی که تاب از کفم ربوده است…
از کدامش!
از همه ی آن افکاری که مدتی است سرو کله اش پیدا شده و دست از سرم بر نمی دارد
یا از خبری که رسول مهر برایم به ارمغان دارد:
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ(العصر/3)
از همه ی دلتنگی هایی که گاه و بی گاه آسمان دلم را ابری می کند و ابر دیدگانم را بارانی…
یا بارقه ی امیدی که همیشه یأسم را در آخرین لحظه به عشق محبوبی ، از دریای پر تلاطم دنیا باز نجاتش می دهد.
حافظ از دست مده صحبت آن کشتی نوح
ورنه این سیل حوادث بکند بنیادت
از اوراق دفتر روزگار که هر روز یکی پس از از دیگری ورق می خورند و بی اندکی درنگ،
لحظه های حسرتم را پر می کند.
یا حس وصالی که سال هاست درد جدایی گمشده ی کنعانی مان را به سمت روزنه امیدی نوید می دهد.
آه!… می نگارم و باز گم شده در خیالم ،نمیدانم به کدام سو در حرکتم.
وای بر من!
که روزگار می گذرد و لحظه هایش بی آنکه توشه ای برگیرم ،
در این بازار پر سودا هستی ام را به ناچیزی می فروشم.
“يا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ” انگار همه اش برای من است.
مواظب باش!
دشمنت آشکاراست و کمر بر قتل تو بسته!
در کمین توست… بیدار باش.
ببین!
آنجا که آفریدگار قسم یاد کند که همیشه در خسرانی،که انسانها همه در زيانند،
باز تصورت این است که هر روز که بر عمرت می گذرد بر آن افزوده می گردد…
حاشا که چنین نیست ، که هر لحظه کزآن گذرد ، از عمر شریف…مان را می گوییم همچو یخی که در حال ذوب شدن است ما هم در حال آب شدنیم و تمام گشتن.
باز هم آه که آه در بساط هم ندارم
که در مقابل این هدر رفتن چه چیز بدست آورده ام ،جزء آه و آه.
یک شب به طاعت تو نیاورده ام به صبح
بیهوده رفت روز و شب و سال و ماه من
رقیه رحیمی
خبر : برگزاری نشست هم اندیشی دانش آموختگان با موضوع "شیوه های نوین تبلیغ"
نوشته شده توسطرحیمی 5ام دی, 1391نشست هم اندیشی دانش آموختگان با محوریت “شیوه ها و روشهای نوین تبلیغی با توجه به اقتضائات جامعه” در حوزه علمیه محدثه برگزار خواهد شد.
این جلسه صبح پنج شنبه 7 دی ماه از ساعت 9 الی 10 و در مکان حوزه علمیه محدثه،با سخنرانی سرکار خانم تجلی برگزار می شود.
طرح مشکلات عمده تبلیغ در مدارس راهنمایی و ارائه مشاوره به منظور حل بحرانهای روحی دوران نوجوانی از دیگر برنامه های این نشست است که پس از اتمام سخنرانی خانم تجلی به آن پرداخته خواهد شد.
شایان ذکر است در این جلسات،طلاب مشکلات تبلیغی خود را با یکدیگر مطرح کرده و از تجربیات یکدیگر برای کاربرد شیوه های مفیدتر استفاده می کنند.
اثبات حقانیت شیعه در یک دقیقه (دانلود)
نوشته شده توسطرحیمی 5ام دی, 1391معنی شجاعت و ابعاد آن
نوشته شده توسطرحیمی 5ام دی, 1391واژه شجاعت در اصل به معنی استواری و استحکام قلب و اداره در شرایط سخت و درگیریهای طاقت فرسا است، بنابراین شجاعت یک امر قلبی است و در جان و اعماق روح انسان ریشه دارد.
شجاعت در فارسی به معنی دلاوری و دلیری است و بنابراین کس که دلی پرتوان و نیرومند دارد ، شجاع است ف و ضعف یقین ، سرچشمه می گیرد ، چنانکه امیر مؤمنان علی علیه السّلام در سخنی فرمود : شِدَّةُ الجُبنِ مِن عَجزِ النَّفسِ وَ ضَعفِ الیَقِینِ : ترس زیاد از ناتوانی نفس ، و ضعف یقین ، نشأت می گیرد . باید توجّه داشت که شجاعت دارای ابعاد و اقسام وسیع است ، که یک نوع آن شجاعت بدنی است ، ممکن است شخصی از نظر مقاومت بدنی ، بسیار نیرومند باشد ، بازوی ستبر و سینه ای فولادین داشته باشد ، و در میدان جنگ در برابر دهها حریف نیرومند ، ایستادگی کند ، ولی از نظر معنوی ، اراده او ضعیف و ناتوان باشد مثلاً با نشستن یکبار کنار سفره رنگین ، امضای ناحقی به نفع صاحب سفر ، بدهد ، چنین فردی از نظر روحی ، بسیار بزدل و ضعیف است و شجاعت معنوی نخواهد داشت . به عبارت روشنتر شجاعت و صبر (که عزم و اراده محکم قلب است )رابطه تنگاتنگ دارند ، به طوری که کسی که صبر در او نیست . شجاعت نیز در او نخواهد بود . بر همین اساس ، امیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود :
اَلصَّبرُ شُجاعَةٌ : صبر ، شجاعت است .
شخصی از امام حسن علیه السّلام پرسید :
«شجاعت چیست؟» آن حضرت در پاسخ فرمود :
مُوافِقَةُ الاَقرانِ ، وَالصَّبرُ عِندَالطِعانِ : «رو در رویی با هماوردان ، و استقامت در میدان جنگ .»
بنابراین شجاعت معنی وسیعی دار که یک شعبه آن ، شجاعت بدنی و مقاومت جسمی است ، و با توجّه به معنی اراده نیرومند قلبی ، می توان در هر ارزشی که اراده قوی قلبی موجب آن شده ، نقش شجاعت را تماشا کرد ، از این رو امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود :
اَشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ : شجاعترین انسانها کسی است که بر هوای نفس خود پیروز گردد .
نیز فرموند :
اَشجَعُ النّاسِ اَسخاهُم : شجاعترین انسانها ، سخاوتمندترین آنها است .
دانلود دستورالعمل شناسایی استعدادهای برتر حوزه
نوشته شده توسطرحیمی 5ام دی, 1391دستورالعمل شناسایی استعدادهای برتر حوزه
به گزارش خبرگزاری حوزه، آیتالله سید هاشم حسینیبوشهری، دستورالعمل شناسایی استعدادهای برتر حوزههای علمیه سراسر کشور در عرصههای آموزشی، پژوهشی، تبلیغی، مدیریتی و اخلاقی و تربیتی، مصوب جلسات چهاردهم و پانزدهم هیئت امنای مرکز امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزه مشمول مفاد مصوبه 869 شورای عالی حوزه را در 3 فصل و 17 ماده، به معاونتها و مدیریتهای مرکز مدیریت حوزههای علمیه ابلاغ کرد.
در فصل اول این دستورالعمل با عنوان “شناسایی واجدین شرایط شرکت در مصاحبه عمومی و علمی تخصصی مرکز نخبگان و استعدادهای برتر حوزه” به مراحل شناسایی استعدادها پرداخته شده است که شامل شناسایی واجدین شرایط آموزشی در زمینههای مختلف در هر سال تحصیلی توسط معاونت آموزش استان، احراز سایر شرایط اختصاصی توسط معاونتهای ذیربط استان، احراز شرایط عمومی توسط مدیریت واحد آموزشی و تأیید مدیریت حوزه استان (مسئولیت احراز شرایط عمومی طلابی که در برنامه آزاد اشتغال به تحصیل دارند، بر عهده مدیریت حوزه استان میباشد) و نیز تکمیل و ارسال پرونده واجدین شرایط از سوی مدیریت حوزه استان به مرکز (مراکز مدیریت استانی میبایست پروندههای واجدین شرایط شرکت در مصاحبه عمومی و علمی- تخصصی مرکز را حداکثر تا 2 ماه پس از پایان هر سال تحصیلی به مرکز ارسال کنند)، میباشد.
بر اساس ماده یک فصل اول دستورالعمل شناسایی استعدادهای برتر حوزوی، در احراز شرایط عمومی حوزویان میتوان به مواردی چون انگیزه و اشتیاق و پشتکار در تحصیل، باورمندی به هویت روحانیت، اهتمام به امور عبادی، اهتمام به پرهیز از رذائل اخلاقی، حسن رفتار و تعامل با دیگران، حفظ زیطلبگی، خلاقیت و نوآوری علمی، نظم و انضباط و تعادل شخصیتی، فکری و سیاسی اشاره کرد.
احراز شرایط اختصاصی استعدادهای برتر آموزشی در سطوح تحصیلی مقدمات، سطح 1، 2، 3 و 4، شرایط اختصاصی استعدادهای برتر پژوهشی در سطوح تحصیلی مختلف، شرایط اختصاصی استعدادهای برتر تبلیغی در سطوح 2، 3، 4، شرایط اختصاصی استعدادهای برتر مدیریتی در سطوح 3 و 4 و شرایط اختصاصی استعدادهای برتر اخلابی و تربیتی در سطح 4، از دیگر مواد فصل یک این دستور العمل به شمار میرود.
همچنین در ماده 8 این دستورالعمل شرایط سنی استعدادهای برتر در نظر گرفته شده که بر اساس تبصره این ماده، مدت خدمت وظیفه عمومی، مدت اشتغال به تحصیل در دانشگاه، مرخصی تحصیلی دارای مجوز و یک سال تاخیر در ورود به حوزه، به سن واجدین شرایط افزوده میشود.
بر پایه این گزارش، در فصل دوم دستورالعمل ابلاغی شناسایی استعدادهای برتر حوزوی به موضوع “مصاحبه عمومی و علمی تخصصی” و انواع مصاحبه با هدف بخشش صلاحیتهای عمومی و علمی و مهارتهای پژوهشی، تبلیغی و مدیریتی، پرداخته شده است.
“شناسایی نهایی و انتخاب استعدادهای برتر” فصل سوم این دستورالعمل را تشکیل میدهد که در آن مراحل شناسایی نهایی و نحوه محاسبه امتیازات لحاظ شده است.
بر اساس این فصل از دستورالعمل، مراحل شناسایی شامل محاسبه امتیاز نهایی و تکمیل پروندهها در گروه شناسایی معاونت استعدادهای برتر مرکز امور نخبگان، بررسی پروندهها در کارگروه تخصصی این مرکز و نیز بررسی پروندها وتایید نهایی منتخبین در کمیسیون دائمی، میشود.
غنچه احساسم
نوشته شده توسطرحیمی 5ام دی, 1391دلم از این همه خودخواهی ها
چو غنچه ی وانشده از ساقه
که چیده می شود ، خواهد مُرد
ای وای!!!
شکوفه لطیف احساسم
چه زود از غصه ها پژمرد
صدای کس دیگر پر از صداقت نیست
زمان پر از درد است
هوا پریشانی است
هوا ی ملتهب پر از درد است
غم زمینی ها ببین چه طوفانی است.
رقیه رحیمی
دانلود نوای چند قطعه درانتظار...
نوشته شده توسطرحیمی 4ام دی, 1391اگر در نمازتان تمرکز ندارید، بخوانید!
نوشته شده توسطرحیمی 4ام دی, 1391به هنگام نماز طورى نماز بخوان كه گویا این آخرین نمازى است كه مىخوانى.
بهرهاى كه هر كس از نماز خود مىبرد و تعالى و تكاملى كه در اثر آن براى نفسش حاصل مىشود وابسته به روح نماز است. برخى فقط از پیكر بى روح نماز استفاده مىكنند. اثر پیكر بى روح نماز همین است كه در قبر و قیامت به او نمىگویند چرا نماز نخوانده اى، و از این بابت مۆاخذهاى نخواهد شد؛ اما بیش از این اثرى ندارد. كسانى نیز از مراتب نازله این روح بهره مىبرند. برخى نیز با نمازشان به معراج مىروند و به «لقاء الله» نایل مىشوند. این تفاوت درجات، بسته به این است كه تا چه حد در نماز حضور قلب داشته باشیم و نمازمان را براى خدا خالص كنیم. در باره اهمیت و نقش «نیت» در نماز، چگونگى و مراتب مختلف آن در جلسات گذشته بحث هایى را مطرح كردیم.
نكته اساسى كه در این جا وجود دارد این است كه ما با آنكه در حرف و روى كاغذ به اهمیت نماز واقفیم، اما به هنگام نماز خواندن، دانسته هاى خود را فراموش مىكنیم و آنگونه كه باید و شاید به آن اهتمام نمى ورزیم. غالباً نهایت هنر ما این است كه سعى كنیم نمازمان را اول وقت بخوانیم و احیاناً علاوه بر واجبات برخى از مستحبات آن را نیز رعایت كنیم. اما همه اینها جزو پیكره نماز است و روح نماز چیز دیگرى است.
از همین رو ما غالباً وقتى وارد نماز مىشویم به جاى آنكه توجهمان به خدا و نماز باشد، مشغول فكر كردن به كارها و مسایل زندگى مىشویم. حتى برخى ـ نعوذ بالله ـ در حال نماز به فكر گناه و چگونگى فراهم كردن مقدمات معصیت هستند! اگر خیلى آدم هاى خوبى باشیم، در حین نماز به فكر درس و بحثمان هستیم یا به فكر این كه، مثلاً، در منبر و سخنرانى امشب چه بگوییم! معمولاً دل و قلب ما در نماز با زبان و اعضا و جوارحمان همراه نیست و هر كدام رو به سویى دارند! بسیارى از ما وقتى «السلام علیكم و رحمة الله» را مىگوییم تازه یادمان مىآید كه نماز مىخوانده ایم!
اكنون سۆال این است كه آیا این مشكل چارهاى دارد؟ و چه مىتوانیم بكنیم تا از روح نماز برخوردار گردیم؟
در روایتى، پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) در ضمن نصایحى به یكى از اصحاب به نام «ابوایوب خالد بن زید»، یكى از مطالبى كه اشاره فرمودهاند همین مطلب است:
فَصَلِّها صَلاةَ مَوَدِّں
یعنى به هنگام نماز طورى نماز بخوان كه گویا این آخرین نمازى است كه مىخوانى؛
نماز خداحافظى تو است
صفحات: 1· 2