نقش تقوا در خانواده
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395خداوند تقوا را بهترین زاد و توشه برای سفر آخرت می داند و می فرماید:
و بهترین افراد را با تقواترین آنها معرفی می فرماید:
فلسفه ی انجام عبادت های بدنی، مالی و اخلاقی، تحقق تقوا در عرصه ی حیات انسانی است. تقوا اساس کرامت، شرافت، سعادت و کلید خیر دنیا و آخرت است. امام علی (علیه السلام) فرمود:
«ان التقوی افضل کنز، و أحرز حرز، و اعز عز، فیه نجاه کل هارب ودرک کل طالب و ظفر کل غالب؛ (5)
همانا تقوا بهترین گنج، محافظ ترین حرز و مناسب ترین وسیله دستیابی به عزت است. نجات هر فراری ( از گناه و عذاب)، رسیدن هر جوینده ای به مقصود خود و پیروزی هر غلبه کننده ای تنها به وسیله ی تقوا تحقق می یابد.»
البته تقوا دارای مراتب گوناگون است و مؤمنان به میزان تلاش خود به مرتبه ای از آن دست می یابند؛ اما کسب پایین ترین مرتبه ی تقوا که انجام واجبات و ترک محرمات الهی است، بر همه واجب می باشد.
با این همه، سفارش به تقوا در قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) می توان به گستردگی تأثیر آن بر روح و جان آدمی و نیز تأثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی انسان پی برد.
نقش تقوا در رشد شخصیت انسان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395
یکى از مشکلات مهم در جهان ماشینى امروز، بخصوص در جهان غرب، عدم کنترل عوامل انحراف و فقدان راهنمایان فرهنگى و سقوط شخصیت والاى انسانى است از این رو نقش تقوا در رشد شخصیتها و تکامل آنها و جلوگیرى از انحراف روحى اهمیت واقعى خود را یافته و به عنوان درمان اصلى براى اصلاح ساختار انسانها مطرح مىگردد.
از این رو، در این مقاله نظر اسلام و کلام وحى به طور دقیق و گسترده و جامع الاطراف پیرامون تقوا در مسائل زیر مورد تحقیق و بررسى قرار مىگیرد:
تقوا و شخصیت والاى انسان و تاثیر تقوا در تکامل شخصیت انسانها با توجه به متون معتبر اسلامى-معناى تقوا از دیدگاه قرآن و مراتب تقوا و اقسام آن و عوامل پیدایش تقوا در قرآن و در گفتار پیشوایان اسلام و آثار فردى و اجتماعى تقوا و امتیازات خانوادگى و قبیلهاى-تقوا و مقاومت و غیر اینها از مسائلى در معرفى تقوا از دیدگاه اسلام مىتواند مورد بحث قرار بگیرد.
این حقیقت مسلم است که مشکلات و ناراحتیها و ناکامیهاى روحى در جهان، بخصوص در جهان غرب در اثر زندگانى ماشینى روبتزاید گزارده است، آمارهاى موجود بازگوى این حقیقت میباشد 1 و نیز مطالعه در حالات گناهکاران و حتى اعتراف آنان در پارهیى اوقات این حقیقت را نیز روشن مىسازد که ضمیر اکثر این افراد(یعنى خیانتگران و مبتلایان به بیمارى هاى روحى)در دوران طفولیت مثل آسمان صاف بوده، سرکشى نداشته ولى به مرور زمان در اثر نبودن راهنمایان دلسوز و تمرکز انحرافهاى قواى روحى و تأثیر روابط خارجى محیط، ناپاک و تیره و تبدیل به یک عناصر خطرناک شدهاند و از همه مهمتر فقدان راهنمایان فرهنگى در محیط خانواده و خارج از خانواده و عدم کنترل عوامل انحراف در مسیر فضیلت و تقوا، بالاترین مصیبتى است که حیات اجتماعى و ترقیات روز افزون اجتماع را در جنبههاى مختلف علم و صنعت تهدید مىنماید.
راهنمایان فاسد و بىدین و بىتقوا قادرند چنان زیانهاى غیر قابل جبرانى بار آورند که عملا اکثر افراد فعال مملکت یعنى سرمایههاى پر ارزش کشور را به عدهیى افراد ضعیف و وامانده تبدیل کنند و افراد بىشخصیت تحویل جامعه دهند از این رو است که نقش تقوا در رشد شخصیتها و تکامل اهمیت واقعى خود را پیدا مىکند.
براى اینکه خوانندگان اهمیت تقوا را در تبیین شخصیت و تکامل آن به خوبى بدانند لازم است دیدگاه اسلام در مساله تقوا و شخصیت والاى انسان و تأثیر تقوا در تکامل شخصیت با توجه به متون معتبر اسلامى (قرآن و سخنان پیشوایان اسلام)و بطور کلى نظر اسلام و وحى در این باره مورد تحلیل و بررسى قرار گیرد.
براى این کار لازم است قبلا معناى شخصیت و اجزاء متشکله آن بیان شود و سپس تقوا و نشانههاى آن و عوامل پیدایش تقوا و مسائل مربوط به تقوا از دیدگاه قرآن و اخبار و احادیث معتبر اسلامى بازگو گردد تا ابعاد گوناگون مسالهى، تبیین و روشن گردد.
تحکیم خانواده در آموزه های قرآنی
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395
خانواده رکن اساسی جامعه ی انسانی است و شرط پویایی و استواری آن، وجود روابط صحیح و پایدار میان همسران است. تحصیل معرفت به این گونه روابط، نیازمند آشنایی هر یک از اعضا با وظایف و حقوق خویش است. قرآن کریم به عنوان عالی ترین راهنمای حیات بشر، بهترین هدایتگر در این مسیر است. در نوشتار حاضر، با رجوع به رهنمودهای حکیمانه ی این کتاب عظیم، راه های تحکیم روابط زن و شوهر در خانواده بررسی شده و ضمن معناشناسی خانواده و بیان اهمیت و ضرورت بحث، موضوعات ذیل تحلیل گردیده است: انگیزه تحکیم روابط در خانواده، عوامل مؤثر بر تحکیم روابط، ساختار خانواده آرمانی و اصول تحکیم خانواده در قرآن.
اهمیت پرداختن به موضوع «تحکیم خانواده»، ریشه در اهمیت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آن جا که سعادت و شقاوت امت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده می باشد. اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. همه ی دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه ی خانواده های سالم و امن پدید آمده است. علاوه بر این، کارایی و ارزش علم و هنر نیز در صورت برپایی خانواده است و بدون خانواده، نه تنها هویت انسانی بشر نابود می شود، بلکه همه ی تلاش های فردی و اجتماعی نیز در حقیقت بی ثمر و نافرجام خواهد ماند. از این روست، ملت هایی که در آستانه ی فروپاشی خانواده قرار گرفته اند، درصدد حفظ این نهاد مهم برآمده و با خانواده های جایگزین نظیر خانواده های تک نفره، خانواده های هم جنس (زندگی هم جنس بازان) و شبیه به این ، با این بحران جدی مقابله می کنند؛ غافل از آن که خانواده از نظر جامعه شناختی باید در هر شرایطی سه کارکرد اصلی خود را حفظ کند. «طبق نظریه های قدیمی که هنوز هم اعتبار دارند، خانواده سه وظیفه ی عمده دارد: یکی مسائل جنسی است که در خانواده باید حل شود؛ دیگر فعالیت خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی و بالاخره پرورش کودکان است که از وظایف مهم خانواده به شمار می آید.» (فرجاد، 1363: ص20)
از نگاه ادیان به خصوص اسلام، کارکردهای متعالی تری از خانواده انتظار می رود. علاوه بر آن، برپایی و پویایی نهاد خانواده، شاخصه ی اصلی یک اجتماع زنده و رو به توسعه است. یکی از مهم ترین عوامل توسعه، توسعه ی نیروی انسانی است. گرچه معیار نیروی انسانی در توسعه، عموماً با ارزیابی بازدهی و کارایی آن است، اما در یک تحلیل عمیق، کارآیی انسان نیز از خانواده تأمین می شود. چه خانواده ای که در آن متولد شده و به مرحله بازدهی می رسد و چه خانواده ای که تشکیل می دهد و به آن دل بسته و وابسته است؛ بنابراین سهم خانواده در بالابردن توسعه، سهمی اساسی و قابل توجه است؛ اما متأسفانه هنوز در شمار پارامترهای سنجش توسعه قرار نگرفته است.
پیوند زناشویی، امری غریزی و از نیازهای اولیه و اساسی انسان است و نیازی به آموزش و محرک خاص ندارد؛ اما تداوم این پیوند و داشتن روابطی صحیح که به پایداری خانواده منجر می شود، نیازمند آموزش و عنایتی ویژه از سوی متولیان و دلسوزان جامعه است.
جرائم و آفات زبان
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395«ان اكثر خطایا ابن آدم من لسانه» (نهج الفصاحة حدیث 5081)
مرحوم فیض كاشانى حدود 20 گناه را براى زبان شمرده است.
«و لا یغتب بعضكم بعضاً» حجرات، 12
هیچ یك از شما دیگرى را غیبت نكند .
«و لا تكتموا الشهادة» بقره، 283
شهادت را كتمان نكنید .
هماّز مشّاء بنمیم» قلم، 11
كسى كه بسیار عیبجو است و به سخن چینى آمدوشد مىكند .
«و كنّا نخوض مع الخائضین» مدثر 45
و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم .
5 - بدعت:
«و لا تقولوا لما تصف السنتكم الكذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا على اللَّه الكذب»
نحل، 116
به خاطر دروغى كه بر زبانتان جارى مىشود نگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا افترا ببندید .
ضرورت مدیریت زبان از دیدگاه نهج البلاغه
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395(لا تقل ما لا تعلم، بل لا تقل کل ما تعلم، فان الله فرض علی جوارحک کُلّها فرائضَ یَحتَجُّ بها علیک یوم القیامة)1. آنچه نمی دانی مگو، بلکه همه ی آنچه را که می دانی نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجت می آورد.
شرح گفتار
خداوند بی همتا در کلام نورانی خود، نعمت بیان و سخن گفتن را به عنوان یکی از بزرگترین نعم الهی مطرح نموده و آن را به نحو شایانی مورد ستایش قرار می دهد. و به زیبایی در این باره می فرماید: (الرحمن عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ )2؛ خداوند رحمان قرآن را یاد داد. انسان را آفریده به او بیان و گفتن را آموخت.
این تعریف و تمجید از ناحیه ی حضرت حق، بدین جهت است که با نعمت ارزشمند بیان است که آدمی می تواند بسیاری از معارف و حقایق دینی و دستورات الهی را دریافت و به دیگران منتقل سازد، تا همگان از دریای خروشان معارف الهی بهره مند گشته و با به کار بستن آنها، به سعادت ابدی دست یابند.
با وجود اینکه نعمت ارزشمند بیان، از مهمترین و کارآمدترین نعم الهی است اما باید توجه داشت که این نمت گرانسنگ، می تواند بسیار خطرناک و گمراه کننده هم باشد، به گونه ای که سرنوشت آدمی را تاریک و ظلمانی و او را در پیشگاه الهی شرمسار و روسیه نماید.
امیر بیان علی بن ابی طالب (علیه السلام) در سخن حکیمانه ای که در آغاز این نوشتار آورده ایم ما را به سکوت و فرو بستن زبان دعوت نموده است و در این باره به زیبایی می فرماید: (آنچه نمی دانی، مگو، بلکه همه ی آنچه را که می دانی نیز مگو…)
این سخن زیبا از امیر متقیان (علیه السلام)، بیانگر این مطلب است که انسان باید زبان خود را مدیریت نموده و از سخنان اضافی و بیهوده پرهیز نماید،به این صورت که تمام آنچه را که در صندوقچه ذهن خود قرار داده به زبان نیاورد زیرا نسبت به بسیاری از آنها یقین و اطمینان ندارد و لذا به زبان آوردن آنها به هیچ وجه برای او جایز نیست و درگامی فراتر باید گفت که: انسان حتی تمام مطالبی که به آنها علم و یقین دارد را نیز نباید به زبان آورد، اگر چه راست و واقعی هستند ولی هر راستی را نباید به زبان آورد، زیرا چه بسا به زبان آوردن آنها ایجاد فتنه کرده و باعث اختلاف و دعوا و درگیری میان افراد خانواده، جامعه، دوستان و آشنایان و … شود.
کتاب برکات و آفات زبان در قرآن و حدیث
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395از همان سنین نوجوانی، در خانواده ای روحانی کم و بیش با کتاب های مذهبی انس داشتم و به خواندن و فراگیری احادیث معصومین (علیهم السلام) علاقه مند بودم، در این رهگذر، کتابی به دستم رسید که در آن یکصد حدیث کوتاه، سازنده و جذاب به ترتیب حروف الفبا تنظیم و جمع آوری شده بود تا نوجوانان با حفظ و فراگیری آنها با معارف اسلامی و سخنان گهربار معصومین (علیهم السلام) آشنا شوند؛ بنده آن احادیث را آموخته و به حافظه خود سپردم و از یک لذت معنوی سرشاری برخوردار گردیدم.
در میان این احادیث، چند حدیث مرا سخت مجذوب خود ساخت و تحت تأثیر قرار داد: یکی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) بود که فرمود:
راحة الانسان فی حبس اللسان ** محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج 8، ص 496.***؛
سعادت و آسایش انسان، در حفظ و کنترل زبان است.
دیگری حدیثی از معصوم (علیه السلام) بود که می فرمود:
فتنة اللسان أشد من ضرب السیف ** همان، ص 497؛ بحارالانوار، ج 71، ص 286.***؛
برای مشاهده مطالب کتاب کلیک نمایید.
خطر و برندگی زبان، از ضربت شمشیر شدیدتر است.
از این دو حدیث به ضرورت کنترل و اصلاح زبان و گفتار پی بردم. از این رو پیوسته در این فکر بودم کتابی به دست آورم تا درباره خطرهای ناشی از زبان و شیوه اصلاح و کنترل آن به تفصیل سخن گفته باشد تا این که با کتاب سازنده و اخلاقی معراج السعادة، نوشته ملااحمدنراقی (رحمةالله) آشنا شدم که در آن با تعبیر آفات زبان سخن گفته و مطالبی آورده بود؛ اما انتظار بنده را برآورده نکرد؛ زیرا، اولا قلم آن کتاب ساده و به روز نبود و دیگر این که در اشاره به موارد آفات و خطرات زبان در بخشی مستقل بحث نکرده بود، بلکه در فصل های متعدد به فراخور موضوع به آنها پرداخته بود، آن هم نه به همه موارد که خود نویسنده کتاب علت نپرداختن به همه موارد را چنین بیان فرموده است:
آفات و گناهان ناشی از زبان، از معاصی ظاهره به شمار می آید و شأن علم اخلاق را گفت و گو از آنها نیست و اشاره به برخی از آنها از این باب است که آنها منجر به اخلاق رذیله و ملکات فاسده می شود و تکرار آن اعمال و افعال موجب رسوخ ملکات و اخلاق در نفس می گردد**معراج السعادة، ص566.***
19 روایت درباره زبان و گفتار از امیر سخن حضرت علی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 13951. زبان خيرخواه بهتر از مال
ان اللسان الصالح يجعله الله تعالى للمرء فى الناس، خير له من المال يورثه من لا يحمده.
آگاه باشيد زبان خيرخواهى كه خداى تعالى براى انسان در ميان مردم قرار مى دهد، بهتر است از مالى كه او به ارث براى كسى بگذارد كه سپاسش نمى كند.1
2. آمادگى برای گفتار
الا و ان اللسان بضعة من الانسان، فلا يسعده القول اذا امتنع، و لا يمهله النطق اذا اتسع.
بدانيد كه زبان پاره گوشتى از تن آدمى است، هرگاه آمادگى در انسان نباشد زبان هم ياراى سخن گفتن ندارد و در هنگام آمادگى، گفتار مهلتش نمى دهد.2
3. اهميت زبان
تکلّموا تعرفوا، فإن المرء مخبوء تحت لسانه.
سخن بگویید تا شناخته شوید، زیرا انسان در زير زبان خود نهان است.3
4. درندگى زبان
اللسان سَبُع، إن خُلّى عنه عَقر.
زبان، درنده اى است كه اگر رها شود زخم زند.4
5. مهار زبان
لا تجعلن ذرَب لسانك على من أنطقك، و بلاغة قولك على من سدّدك.
تيزى زبانت را بر ضد كسى كه تو را گويا كرده به كار مگير و شيوايى گفتارت را بر ضد كسى كه سخنورت نموده صرف مكن.5
اندیشه سیاسی فقیهان شیعه
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395نکته دیگر آن که مطالعه سیر تاریخی روند تفکّر سیاسی در میان فقها و عالمان شیعی، می تواند روند تغییرات و تحولات را در اندیشه سیاسی شیعه، روشن و آشکار گرداند و در پرتوی آن، شرایط بیرونی و درونی تغییرات و تحولات آر، روشن شود. اندوهمندانه بایستی اعتراف داشت که نقص نگرش تاریخی در مسائل نظری در حوزه های دینی، موجب آن شده است که برخی از آرا و سنّته، اعتباری مضاعف بیایند و تنها نظر و شیوه مقبول به حساب آیند.مطالعه تاریخی نظریات، می تواند این نقیصه را از بین برد و مقولات نظری را در بستر تاریخی آن، بنشاند و قدرت تحلیل افزونتری ر، نصیب سازد.
در پیشگفتار این نوشتار، بایستی یادآور شد که در این مقال دیدگاه کلامی مفید، درباره امامت، مورد اشارت قرار نگرفت. این مبحث، گرچه مقوله ای عقیدتی ـ سیاسی است، اما چون مفید و دیگران، عمدتاً از زاویه ای کلامی به آن نگریسته اند، بدین جهت، به یاد کرد آن نپرداختیم. دیگر آن که گرچه تمامی در دسترس کتابهای شیخ مفید، مورد مراجعه بود، امّا در این مبحث، از کتاب ارزشمند ایشان: المقنعه، که چندی است با تحقیق جامعه مدرسین قم نشر یافته است، بهره جستیم.
بی تردید، درگامهای اولیه که کاری مدوّن و منظم صورت نپذیرفته، گامهای اولیه لرزان و لغزنده است. از این روی، تذکرات خوانندگان بصیر و دانشور می تواند در تکمیل این تحقیق، کمک و یاری رساند.
اندیشه سیاسی شیعه در عصر ایلخانان (معرفی کتاب)
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395نویسنده در کتاب حاضر كوشيده است با بهرهگیری از روش هرمنوتیک قصدگرا ماهیت و چیستی اندیشه علمای شیعه را در دو حوزه فلسفه و فقه سیاسی بررسی كند. برای این منظور، بستر فرهنگی، شرایط سیاسی، زندگی و شخصیت علمای شیعه و گزارههای سیاسی موجود در متون فلسفی و فقهی ایشان با توجه به ارتباط این گزارهها با شرایط فرهنگی و سیاسی حاکم تبیین شده است.
این کتاب مشتمل بر پنج فصل است که عناوین آن عبات اند از ؛
«فصل اول: مفاهیم و چارچوب روشی» ،
«فصل دوم: محیط فکری و فرهنگی و سنّتهای فلسفی و فقهی شیعیان» ،
«فصل سوم: زمینههای سیاسی و اجتماعی و رفتار عملی علمای شیعه» ، «فصل چهارم: اندیشه سیاسی در متون فلسفی ـ کلامی علمای شیعه» ،
«فصل پنجم: اندیشه سیاسی در متون فقهی علمای شیعه».
در فصل نخست این کتاب مفاهیم اصلی پژوهش و چارچوب روشی معرفی شده و در دومین فصل به موضوعاتی چون ؛سنت فکری شیعه و محیط فکری فرهنگی پرداخته شده است. درفصل سوم نیز موضوعاتی مانند؛ رفتار و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر ایلخانان بررسی شده است و در فصول چهارم وپنجم نیز مباحثی چون؛ سير فلسفۀ سياسي در تمدن اسلامي تا عصر ايلخانان ، زندگي، شخصيت و آثار فیلسوفان عصر ايلخانان و زندگي، شخصيت و آثار فقیهان شيعه در عصر ايلخانان و… مطرح شده است.
کتاب حاضر را انتشارت سمت در 420 صفحه و بهای 17 هزار و 500 تومان چاپ کرده و به بازار کتاب فرستاده است.
منبع: خبرگزاری شبستان
نظام سلطانی از ديدگاه انديشه سياسی شيعه (دوره صفويه و قاجاريه)+ دانلود کتاب
نوشته شده توسطرحیمی 21ام شهریور, 1395نخستین و بنیادیترین ویژگی تشیع و از جمله تشیع امامی، رهیافت خاص آن به موضوع امامت است. آموزهای که همواره شیعیان را در موضع «مخالفان وضع موجود» قرار میداد. نظام خلافت در نزد شیعیان، نه بهعنوان جانشینی پیامبر، که نظامی غاصبانه محسوب میشد، همانگونه که سلطنت، الگویی غیراسلامی تلقی میشد. اندیشه سیاسی شیعه، در راه مبارزه، با نظام حاکم (خلافت) هر از گاهی با دیگر مخالف آن ــ سلطنت ــ همآوا میشد، اما این همقدمی به معنای اصالت و قبول الگوی سلطنت نبود.
زوال خلافت و پیدایش حکومت صفوی در ایران موجب شد دو نیروی مخالف با نهاد «خلافت» ــ سلطنت و تشیع(۲۲) ــ در یک قالب جمع شوند…