درانتخابات چه كسى را انتخاب كنيم؟
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394
انتخاباتى در پيش بود واز من براى مصاحبه مستقيم تلويزيونى دعوت كردند. فكر كردم چى بگويم ، ديدم روز راءى گيرى مصادف با 13 رجب روز تولّد اميرالمؤ منين عليه السلام است . لذا خطاب به مردم گفتم :
خداوند از صندوق كعبه على عليه السلام را بيرون آورد، شما از صندوق انتخابات در حكومت اسلامى و الهى چه كسى را بيرون خواهى آورد و او چقدر به على عليه السلام و اخلاق و افكارش شباهت دارد.
بعد اين شعر را خواندم :
اين خانه را بايد خدا در اصل معمارى كند
آدم بنايش بر نهد جبرئيل هم يارى كند
آيد خليل اللّه در او يك چند حجارى كند
او را اولوالعزمى دگر منقوش و گچكارى كند
اينسان خدا از خانه اش چندى نگهدارى كند
تا ساعتى از دوستى يك ميهماندارى كند
يادم هست خيلى گُل كرد و تلفن زيادى زدند و تشكّر كردند.
خاطرات استاد قرائتى
شتاب در توبه
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394
در كـتـاب ريـاض السـالكـيـن آمـده اسـت كـه اهل دلى گويد:
مـردم در تـوبـه چند گروهند: كسى كه توبه را به پيش اندازد و از آن دورى گزيند، و فـريـفـتـه شـود بـه فـراوانـى آرزو و امـل ، و غـافـل مـانـد از مـرگ و اجل ، چنين كسى چون مرگ او را دريابد، بر اصرار باشد، پس هالك و نابود است .
ديـگـر آن كـه مـادام كـه شهوتى نيايد، تائب است و چون آن را بايد، بر مركب هوا و هوس سوار شده ، محاسبه نفس را ضايع كند. پس اين نيز مستوجب عقوبت خداوند است . سه ديگر آن كـه تـائب اسـت ، ليك نفس ، او را به آنچه نمى خواهد، خواند، پس اين را نيز نياز به ادب نـفـس بـاشـد كـه هـر قدر مجاهدت كند، او را فايده رساند؛ ديگر آن كس كه همواره در حساب است و چون دشمن از خويش حساب كشد؛ پس اين شخص ، مستوجب عصمت از جانب خداوند است …
علامه شيخ بهائى قدس سره مى فرمايد:
كـسـى كه در توبه اهمال ورزد و آن را از وقتى به وقتى ديگر پيش اندازد، ميان دو خطر عـظيم باشد كه اگر به فرض از يكى از آنها جان سالم به در برد، از ديگرى نتواند به در برد:
اول آن كـه اجـل بـدو مـهـلت نـدهد و از غفلت خويش آگاه نگردد جز هنگامى كه مرگش فرار رسد و فرصت تدارك از دست رود و درهاى تلافى گذشته بسته شود و وقتى فرا رسد كـه خداى سبحان بدان اشارت فرموده : و (امروز) ميان آنها و آرزوهايشان (كه به دنيا بـرگردند يا توبه و ايمانشان را بپذيرند تا از عذاب رهايى يابند) به كلى دورى و مباينت افتاد و چنان شود كه روزى يا ساعتى مهلت طلبد ليك سوالش اجابت نـشـود؛ چـنـانـكـه حـق تـعـالى فرمود:
پيش از آن كه مرگ يكى از شما فرا رسد در آن حـال (به حسرت ) گويد:
پروردگارا! اجل مرا اندكى به تاخير انداز
يكى از مفسرين در تفسير اين كريمه گفته است : چون محتضر را پرده كنار رود، گويد:
اى مـلك المـوت ! مـرا روزى مهلت ده تا به خدايم عذر آورم و توبه كنم و عملى صالح انجام دهم .
ليك ، ملك الموت او را گويد: روزها را تباه ساختى ؛
پس گويد: يك ساعت مهلتم ده و بـه تـاخـيـر انـداز.
مـلك المـوت گـويـد: سـاعـات را بـر بـاد داده اى و حال ، ساعتى مهلت خواهى؟
در ميان دو مسؤوليت بزرگ
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:
اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخافَتَيْنِ: ذَنْبٌ قَدْ مَضَى لا يَدْرِى ما صُنْعُ اللهُ فيه وَ عُمْرٌ قَدْ بَقِىَ لا يَدرِى ما يَكْتَسِبُ فِيهِ(1)
ترجمه
انسان با ايمان همواره از دو چيز نگران است از گناهان گذشته خود كه نمى داند خدا با او چه رفتار مى كند، و از عمر باقيمانده كه نمى داند خود چه خواهد كرد!
شرح كوتاه
بارزترين نشانه ايمان، احساس مسؤوليت است، احساس مسؤوليت در برابر اعمالى كه انجام داده و احساس مسؤوليت در برابر وظايف و تكاليفى كه در پيش دارد.
آن كسى كه اين دو احساس را دارد همواره به فكر جبران كوتاهى هاى گذشته است; و همچنين در فكر پيدا كردن بهترين راه ممكن براى استفاده از فرصت هاى باقيمانده، و اين هر دو رمز تكامل و پيشرفت يك انسان با يك ملت است، مردمى كه نه به اعمال گذشته مى انديشند و نه به فكر ساختن آينده اند، افرادى بينوا و بدبختند.
1. اصول كافى، جلد 2، صفحه 7.
برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی
بهترین ریاضت
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394
صوم (روزه) از ریاضات مشروعه است، ماهی سه روز خیلی مؤکد است؛ اول و وسط و آخر [ماه].
همچنین کثرت صلات؛ [در روایت است] حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله به اندازهای [نماز خواند] که پایش متورم شد.
معلوم است ریاضات شرعیه، عمل به واجبات و ترک محرمات است.
(١۵اردیبهشت١٣٨٨، کلاس فقه، کتاب جهاد)
نقش مخاطب شناسی در تأثیر امر به معروف و نهی از منکر
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394
اگر امر به معروف و نهی از منکر به طور غلط انجام شود، این اقدام، خود به منکر تبدیل خواهد شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام ،آیت الله محمدی ری شهری تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام گفت:
کسی که می خواهد امر به معروف و نهی از منکر کند، می بایست مخاطب خودش را بشناسد، چون حال و روز هر کسی در هر مکان و شرایط مختلف، اقتضائات متفاوتی دارد و بدون توجه به این مساله ممکن است امر به معروف و نهی از منکر با نتیجه معکوس مواجه شود.
آیت الله محمدی ری شهری افزود: تاثیر پذیری و نفوذ در مخاطب از جمله مسایل مهم در خصوص انجام امر به معروف و نهی از منکر است، که باید به آن توجه شود و با روش مناسب و شناخت حالات مختلف افراد، امر به معروف و نهی از منکر صورت گیرد.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث با بیان این نکته که بکارگیری روش های مناسب در امر به معروف و نهی از منکر، نیاز به مطالعه و پژوهش های علمی دارد گفت: مساله اقناع و القاء به مخاطبان لوازم مختلفی دارد که از جمله آنان پرهیز و اجتناب از خشونت است.
آیت الله محمدی ری شهری گفت: چه بسا با خشونت و تندی، امر به معروف و نهی از منکر اثر معکوس خواهد داشت مگر در مواردی که تکلیف قانون و نهادهای انتظامی و قضایی است.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث، برخورد محترمانه و شخصیت قائل شدن برای افراد و همچنین محترم شمردن دیگران، ولو اینکه حتی خطایی از آن ها سر زده باشد، را از دیگر نکات مهم در اجرای امر به معروف و نهی از منکر برشمرد و گفت: در روایت آمده است که از نشانه های کمال عقل، این است که خود را از هیچ کسی برتر نبیند و معتقد باشد دیگران از او بهترند.
وی در بیان نمونه های رفتار صحیح در این خصوص به فراز نخست وصیت نامه امام راحل اشاره کرد و گفت: اینکه در ابتدای وصیت نامه شریف امام راحل به فرزندشان، حاج احمد آقا از آن تعابیر خاص برای خود استفاده کرده اند، نشانه تحقق آن حالت معنوی برای آن بزرگمرد و آن شخصیت متعالی است که به هیچ وجه خوبی های خودش را نمی بیند و خودش را اینگونه خطاب می کند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام، نخستین گام برای تحقق صحیح امر به معروف و نهی از منکر در آستان مقدس را شناخت صحیح مصادیق معروف و منکر خصوصا در مجموعه آستان مقدس برشمرد و گفت: البته معروف و منکر در همه جا معروف و منکر است، اما در اسلام به دلیل شرافت مکانی و زمانی و حتی برخی قرابت ها میزان زشتی منکر و نیکویی معروف دوچندان می شود که این مساله در قرآن مجید در خصوص نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله و در قوانین شرعی و قانونی ما نیز در خصوص حد برخی جرایم در برخی از ماه ها بیان شده است.
رئیس دانشگاه قرآن و حدیث در بیان روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله گفت: در روایت آمده است که اگر امر به معروف و نهی از منکر به طور غلط انجام شود، این اقدام، خود به منکر تبدیل خواهد شد.
چرا صلوات بفرستيم؟
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394
ذکر و دعاي شريف صلوات مورد توجه خاص اهل بيتسلاماللهعليهم أجمعين بوده و در دعاها، از جمله همين دعاي صحيفه سجاديه، توجه خاصي به آن شده است. رواياتي هم که در فضليت اين ذکر و اين دعا وارد شده بسيار فراوان است. طبعا اين سؤال مطرح ميشود که اين ذکر چه خصوصيتي دارد که تا اين اندازه مورد توجه اهل بيت عليهمالسلام است، به گونهاي که ائمه اطهار عليهمالسلام که خود از اهلبيت هستند در بين دعاها و مناجاتهايشان چندين مرتبه ميگويند: أللهم صل علي محمد و آله.
صلوات؛ موجب لياقت دريافت رحمتهاي الهي
وقتي ما فهميديم اين ذکر بسيار اهميت دارد، بهخصوص با توجه به ثوابهايي که براي آن ذکر شده، علاقهمنديم که به اين نتايج و آثار نائل شويم. معمولا اولين انگيزه انسان براي گفتن و تکرار کردن اين ذکر شريف، نيل به ثواب آنهاست. عامل ديگري که ميتواند در انگيزه ما مؤثر باشد تأثيراتي است که اين ذکر شريف در گشايش مشکلات دنيوي ما دارد. اهل بيت صلواتاللهعليهم أجمعين براي اين که ما را به گفتن بيشتر اين ذکر شريف تشويق کنند تا براي آخرتمان مفيد باشد، آثار دنيوي آن را هم ذکر کردهاند، از جمله اين که فرمودهاند: این ذکر باعث استجابت دعاها ميشود.
ما نیز درخواستهایی چون وسعت روزي، شفای بيماريها، رفع بلاها و … داریم و این درخواستها امری طبیعی است و اشکالی هم ندارد، بلکه عرض نیاز به درگاه خداوند بسیار هم خوب است. ولي اگر بدانیم عاملی تقویتکننده برای استجابت دعا وجود دارد که با رعایت آن، احتمال استجابت دعا بیشتر میشود انگیزه ما برای استفاده از آن عامل تقویت میشود.
بهترين لحظات عمر
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394
خداوند در قرآن مجيد، شب و روز را دو نشانه قدرت، حكمت، رحمت و لطف خود قلمداد كرده است.
روز را براى رو آوردن به معاش و شب را براى رو آوردن به معاد و معنويت قرار داده است.
خداوند ارزش بسيارى براى شب قائل شده است و به رسول خدا صلي الله عليه و آله خطاب مىكند:
«وَمِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّدْ»(الإسراء/79) بخشى از شب را به تهجّد و نماز شب بپرداز ».
همه اين شب ظرف را از خواب پر نكن ؛ چون من اين ظرف را نساختم كه مردم آن را از خواب و عيش و نوش و گناه پر كنند.
خدا به پيامبر صلي الله عليه و آله مىفرمايد : شب را به دو يا سه قسمت تقسيم كن. اگر دو قسمت مىكنى، يك قسمت را بخواب و يك قمست را براى بندگى و عبادت برخيز. اگر آن را سه قسمت مىكنى دو قسمت را بخواب و دست كم يك قسمت را براى معاد و آبادى آخرتت بگذار، به همين علت، خداوند زيباترين برنامه هاى مربوط به اوليا و دوستدارانش را در شب اجرا كرده است .
«سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيهُ مِنْ آياتِنَا »(الإسراء/1)
«وَ الْفَجْرِ * وَ لَيَالٍ عَشْرٍ »(الفجر2/1)
«وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ»(الأعراف/142)
شب آمد شبْ رفيق دردمندان
شب آمد شب كه نالد عاشق زار
گهى از دست خود گاهى ز دلدار
انسان روز سرگرم است. درد فراق، شب خود را نشان مىدهد. همه انبياى خدا با شب انس داشتند. خداوند متعال با اهل شب، بسيار سخن دارد. خداوند متعال سحر را يكى از نشانه هاى واقعى عاشقانش مىداند :
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يسْتَغْفِرُونَ(الذاريات/18) اولياى خدا با شب انس عجيبى دارند. من انس برخى از آنان را ديده بودم. وقتى عيسى داشت عبادت مىكرد، صداى آخرين نفس مادر را شنيد. از تپه پايين آمد و ديد مادر از دنيا رفته است. همان مريمى كه خدا در قرآن، درباره خصلتهاى نيكوى مريم سنگ تمام گذاشته است و او را به مقام عصمت، ستوده است. كارهاى مادر را انجام داد، او را به خاك سپرد و گريه كرد تا خوابش برد. مادر را در خواب ديد و گفت : آيا آرزويى هم دارى؟
گفت: بله.
حضرت عيسى گفت : تو كه اكنون در اعلا عليين بهشتى، تو كه اكنون نزد انبيا و اوليايى، چه آرزويى دارى؟
گفت : مىخواهم خدا مرا به دنيا برگرداند تا شب را بيدار بمانم.
آن جا قيمت شب معلوم مىشود. شما كه از ده ـ دوازده سالگى شبها را، به خصوص شبهاى احيا را ازگريه وتوبه ومناجات پركرديد برايتان چه قدرارزش دارد.
قرارداد با امام رضا عليه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394يك سال براى زيارت به مشهد مقدّس رفتم . در حرم با حضرت رضا عليه السلام قرار گذاشتم كه يك سال مجّانى براى جوانها واقشار مختلف كلاس برگزار كرده و در عوض امام رضا عليه السلام نيز از خدا بخواهد من در كارم اخلاص داشته باشم .
مشغول تدريس شدم ، سال داشت سپرى مى شد كه روزى همراه با جمعيّت حاضر در كلاس از كلاس بيرون مى آمدم ، طلبه اى همين طور كه جلو من راه مى رفت نگاهى به عقب كرد، مرا ديد و به راه خود ادامه داد! من پيش خود گفتم :
يا نگاه نكن يا اينكه من استاد تو هستم، تعارف كن كه بفرماييد جلو! (اللّه اكبر)
به ياد قراردادم با امام رضا عليه السلام افتادم ، فهميدم اخلاص ندارم ، خيلى ناراحت شدم . با خود گفتم : قرآن مى فرمايد:
« لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»(الإنسان/9)
آنان نه مزد مى خواهند و نه انتظار تشكر. من كار مجّانى انجام دادم ، ولى توقّع داشتم از من احترام كنند!
خدمت آية اللّه ميرزا جواد آقا تهرانى داستانم را تا به آخر تعريف كرده و از ايشان چاره جوئى كردم .
يك وقت ديدم اين پيرمرد بزرگوار شروع كرد به بلند، بلند گريه كردن ، نگران شدم كه باعث اذيّت ايشان نيز شدم ، لذا عذرخواهى كرده و علّت را پرسيدم ايشان فرمود: برو در حرم خدمت امام رضا عليه السلام و از حضرت تشكّر كن كه الا ن فهميدى كه مشرك هستى واخلاص ندارى ، من مى ترسم در آخر عمر با ريش سفيد در سنّ نود سالگى مشرك بوده و خود متوجّه نباشم .