فواید قناعت

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اسفند, 1396

 

قناعت دارای آثار مادی و معنوی فراوانی است که اگر انسان بدان توجه داشته باشد، رغبت و میل او به کسب این صفت پسندیده، یعنی قناعت بیشتر می شود. در ذیل به برخی از فواید قناعت از زبان امام علی علیه السلام اشاره می کنیم:

- عزت و سربلندی
همه انسان ها خواهان شخصیت، عزت و سربلندی هستند. فردی که دارای مناعت طبع و عزت نفس است، نزد همگان عزیز و سربلند و باهمت جلوه می کند، ولی کسی که به دیگران طمع و چشم داشت دارد، خود را ذلیل و اسیر ساخته و مردم با چشم حقارت به او می نگرند.

امام علی علیه السلام در این باره چه زیبا می فرماید:
قَدْ عَزَّ مَنْ قَنِع[1]؛ کسی که قناعت کرد، عزیز شد.

سعدی می گوید:

قناعت توانگر کند مرد را                              
خبر کن حریص جهانگرد را
قناعت کن ای نفس، بر اندکی
که سلطان و درویش، بینی یکی
چو سیراب خواهی شدن زآب جوی
چرا ریزی از بهر برف آبروی

2- بی نیازی واقعی
فقر و احتیاج چیزی است که همه از آن نفرت دارند، چنان که غنی بودن و بی نیازی مورد علاقه همه است. بسیاری از مردم چون بی نیازی را در جمع آوری ثروت، امور مادی و تهیه تجملات می دانند، لذا تا آن جا که توان دارند، در تحصیل آنها تلاش می کنند، ولی هر اندازه انسان از این امور بیشتر بهره مند باشد، به خاطر حفظ و اداره آنها، دایره احتیاجاتش زیادتر خواهدبود و تنها چیزی که موجب بی نیازی انسان می گردد، قناعت به اموری است که برای انسان فراهم شده و احتیاجات ضروری او را برطرف می سازد. امام علی علیه السلام می فرماید:

ثَمَرَةُ القَناعَةِ الغِنی[2]؛ میوه قناعت بی نیازی است.

همچنین فرمود: وَ لا کنزَ أَغنَی مِنَ القَناعَةِ[3] ؛ هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست.

حضرت علی علیه السلام می فرماید:
القناعَةُ مالٌ لاینفَدُ[4] ؛ قناعت، ثروتی است پایان ناپذیر.

همچنین آن حضرت می فرماید:
الغِنَی الاکبَرُ الیأسُ عَمّا فِی أَیدِی النّاسِ[5] ؛ برترین بی نیازی و دارایی، نومیدی است از آن چه در دست مردم است.

همچنین می فرماید:
مَن قَنَعَ بِما رَزَقَهُ اللّهُ فَهُوَ مِن اغنی النّاسِ[6] ؛ هر کس بدان چه خدا روزیش نموده قناعت ورزد او از غنی ترین مردم است.

چون قناعت را پیمبر گنج گفت
هرکسی را کی رسد گنج نهفت؟
                                                                       
3- آسایش خاطر و آرامش روان
بیشتر مردم سعی می کنند که آسایش و راحتی خود را با به دست آوردن مال و کسب مقام و تجملات زندگی فراهم سازند و هرگاه موفق نشدند آنها را به دست آورند، نگران شده و خود را بدبخت می دانند؛ در صورتی که امور یاد شده نه تنها موجب آسایش و راحتی انسان نمی گردد، بلکه بیشتر موجب ناراحتی و سلب آسایش می باشد. آن چه موجب آسایش و راحتی جسم و روح انسانی است، قناعت وبی توجهی به اموری مادی دنیا است. امام صادق علیه السلام می فرماید:

مَن قَنَعَ بِالمَقسُومِ استَراحَ مِنَ الهَمِّ وَ الکربِ وَ التَّعَبِ[7] ؛ هرکس به مقداری که روزی او است قناعت کند از پریشانی، غصه و رنج راحت می شود.

ادامه »

انسان عاقل از چه ویژگی هایی شناخته می شود؟

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اسفند, 1396

 

 
ویژگى عاقل این است که در برابر رفتار جاهلانه بردبارى کند، از کسى که به او ظلم کرده درگذرد، در برابر زیر دست خود متواضع باشد، با بالا دست خود در طلب نیکى رقابت کند، هرگاه بخواهد سخن بگوید بیندیشد، اگر خوب بود بگوید و سود برد و اگر بد بود سکوت کند و سالم ماند.

 


در طول تاریخ در هیچ مکتب و مذهب و در هیچ حزب و گروهی، بیشتر از مکتب اسلام و خصوصا “مذهب شیعه و در هیچ کتابی بیشتر از قرآن و در تعالیم هیچ پیامبری، بیش از بیانات پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله بر اهمیت عقل و استفاده از آن و چگونگی شکوفایی آن تکیه نشده است.


به راستی در کدام مکتب می توان سراغ گرفت که هرچه بی ارتباط با عقل و هرچه مخالف با عقل مداری باشد، بی ارزش خوانده شود؟ لذا به جرأت باید گفت که معتقدترین و متعهد ترین مکتب و کتاب و رهبر به حجیت عقل، مکتب اسلام و کتاب قرآن و شخص رسول اکرم صلی الله علیه وآله می باشد.
فریاد «أفلا تعقلون» و «لعلکم تعقلون» و «ان کنتم تعقلون» و «ماعبدالله بمثل العقل» و «العقل مطلح کل امر» و «العقل اقوی اساس» و هزاران فرمایش گهربار دیگر در آیات و روایات که از لسان ائمه گوش آدمیان را می نوازد، نشان از این اهمیت دارد.

بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمی‌شود و آن‌ هایی که فکر می‌ کنند بخشش مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و… است، اشتباه می‌کنند.


در بیان تعریف عقل، سخن های بسیاری از طرف فلاسفه و منابع دینی و روایی بیان شده است که در این فرصت مجالی برای بیان این تعریفات نیست.

نکته ای که می خواهیم در این فرصت بیان کنیم، ویژگی هایی است که پیامبر خدا صلوات الله علیه برای انسان عاقل بیان کرده اند. ویژگی هایی که اگر با شخصیت هر یک از ما تطبیق پیدا کنند، ما را انسان عاقلی می کند که می توانیم از طریق چنین نورانیتی که به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه واله:

“العقل نور یفرق به بین الحق والباطل: عقل، نوری است که به وسیله آن میان حق وباطل فرق نهاده می شود.”

عقل را نوری برای تمایز حق و باطل معرفی می کنند، در هر مسیر تاریک و باریکی به سلامت عبور کرد. (1)


پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) در بیانی می فرمایند:

صِفَةُ العاقِل اَن یَحلُمَ عَمَّن جَهِلَ عَلَیهِ وَ یَتَجاوَزَ عَمَّن ظَلَمَهُ وَ یَتواضَعَ لِمَن هُوَ دونَهُ وَ یُسابِقَ مَن فَوقَهُ فى طَلَبِ البِرِّ وَ اِذا اَرادَ اَن یَتَکَلَّمَ تَدَبَّرَ فَاِن کانَ خَیرا تَکَلَّمَ فَغَنِمَ وَ اِن کانَ شرّا سَکَتَ فَسَلِمَ وَ اِذا عَرَضَت لَهُ فِتنَةٌ اِستَعصَمَ بِاللّهِ وَ اَمسَکَ یَدَهُ وَ لِسانَهُ وَ اِذا رَى فَضیلَةً اِنتَهَزَ بِها لا یُفارِقُهُ الحَیاءُ وَ لا یَبدو مِنهُ الحِرصُ فَتِلکَ عَشرُ خِصالٍ یُعرَفُ بِهَا العاقِل:

ویژگى عاقل این است که در برابر رفتار جاهلانه بردبارى کند، از کسى که به او ظلم کرده درگذرد، در برابر زیر دست خود متواضع باشد، با بالا دست خود در طلب نیکى رقابت کند، هرگاه بخواهد سخن بگوید بیندیشد، اگر خوب بود بگوید و سود برد و اگر بد بود سکوت کند و سالم ماند، هرگاه با فتنه‌اى رو به ‌رو شود به خدا پناه برد، دست و زبان خود را نگاه دارد، هرگاه فضیلتى ببیند آن را غنیمت شمارد، شرم و حیا از او جدا نشود و حریص نباشد، اینها ده خصلتی هستند که عاقل با آنها شناخته مى ‌شود. (2) 

ادامه »

نماهنگ | رو به آسمان

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اسفند, 1396

 

مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها که به مدت ۶ شب در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله برپا بود، پنج‌شنبه به پایان رسید. پایان‌بخش این مراسم، دعای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع دست‌اندرکاران اقامه عزای فاطمی بود. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به همین مناسبت نماهنگ «رو به آسمان» را منتشر می‌کند.

خدایا قلوب ما را از محبّت به خودت، و خشیتت، و ایمان و تصدیق خودت، و هراس از خودت، و اشتیاق به خودت آکنده ساز؛ اى بزرگ و بزرگوار. خدایا ملاقاتت را برای ما دوست‌داشتنی قرار ده؛ و برای ما در ملاقاتت بهترین رحمت و برکت را قرار ده؛ و ما را به صالحین ملحق کن؛ و ما را به همراهی گناهکاران مینداز؛ و ما را به بندگان صالحِ گذشته ملحق کن؛ و ما را از شایستگان آینده قرار ده؛ و ما را بر راه صالحین نگاه دار؛ و ما را بر [مخالفت] نفسمان یاری کن آن‌گونه که صالحان را بر [مخالفت] نفسشان یاری کردی؛ و ما را به ورطه‌ی بدی‌هایی که از آنها خلاصمان کردى برمگردان؛ اى پروردگار جهانیان. خدایا ما را بر آنچه رضایت و نصرت تو در آن است یاری کن و به آن سو هدایتمان فرما؛ و ما را به کارى که فردا از آن مورد سؤالمان قرار میدهى بگمار.

 

نماهنگ: نماهنگ | رو به آسمان
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :

کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 130.1 MB

کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم32.2 MB

کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 24.7 MB

 

دعای رهبر: پروردگارا! توطئه دشمن علیه جمهوری اسلامی را باطل کن!

 

دعای رهبر: پروردگارا! توطئه دشمن علیه جمهوری اسلامی را باطل کن!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اسفند, 1396

 

صوت رویداد را اینجا بشنوید | نماهنگ رو به آسمان

مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها که به مدت ۶ شب در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله برپا بود، پنج‌شنبه به پایان رسید. پایان‌بخش این مراسم، دعای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع دست‌اندرکاران اقامه عزای فاطمی بود که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن و صوت آن را منتشر می‌کند:

اللَّهُمَّ املَأ قُلوبَنا حُبّاً لَکَ، وَ خَشیَهً مِنکَ، وَ ایماناً و تَصدیقاً بِکَ، وَ فَرَقاً مِنکَ، وَ شَوقاً اِلَیکَ، یَا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ. اَللَّهُمَّ حَبِّب اِلَینا لِقَائَکَ، وَ اجعَل لَنا فِی لِقائِکَ خَیرَ الرَّحمَةِ وَ اَلبَرَکَةَ، و اَلحِقنا بِالصّالِحینَ، وَ لاَ تُؤَخِّرنا مَعَ اَلاَشرارِ، وَ اَلحِقنا بِصَالِحِ مَن مَضىٰ، وَ اجعَلنا مَعَ صَالِحِ مَن بَقِی، وَ خُذ بِنا سَبِیلَ اَلصّالِحینَ، وَ اَعِنَّا عَلىٰ أنفُسِنا بِمَا تُعینُ الصّالحینَ عَلیٰ اَنفُسِهِم، وَ لاَ تَرُدَّنا فِی سُوءٍ اِستَنقَذتَنا مِنهُ، یَا رَبَّ اَلعالَمِینَ. اللّهُمَّ اَعِنّا عَلیٰ ما فیهِ رِضاکَ و نَصرُک وَ اهدِنا اِلَیه، وَ استَعمِلنا لِما تَسئَلُنا غَداً عَنه.[۱]

پروردگارا! این توسّل را، این اظهار ارادت حقیرانه‌ی ما را به خاندان اهل بیت (علیهم السّلام) و به حضرت صدّیقه‌ی طاهره، به کرم و لطفت قبول بفرما. پروردگارا! آن کسانی که در تشکیل این جلسه کمک کردند و مؤثّر بودند، همه را بر سر سفره‌ی رحمت و فضل خود بنشان؛ آنها را به کرم خودت، از کرم خودت برخوردار بفرما؛ آنها را مشمول لطف بنده‌ی برگزیده‌ات ــ فاطمه‌ی زهرا (سلام ‌اللّه علیها) ــ قرار بده.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، دعاهایی که در این شبها شد ــ که بخش مهمّی از حاجات این ملّت و حاجات این مردم در همین دعاها است که در این شبها بر زبان گویندگان محترم یا خوانندگان محترم جاری شد ــ همه‌ی این دعاها را به استجابت برسان. مانع استجابت دعا را از وجود ما مرتفع بفرما. گناهانی را که مانع استجابت دعای ما میشود بر ما ببخش و [ما را] بیامرز.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نظر لطف ولیّت و حجّتت حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل این جمع بفرما؛ شامل ملّت ایران بفرما؛ شامل شیعیان همه‌ی جهان بفرما؛ شامل مسلمانان همه‌ی عالم بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، به مردم بحرین، به مردم یمن، به گرفتاران در کشورهای گرفتار، به مردم نیجریه، به مظلومانی که در این کشورها گرفتار ظلم دشمنان هستند، همه‌ی اینها را فرج کامل عنایت بفرما؛ گرفتاری‌های آنها را برطرف بفرما.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، راه‌های صلاح و اصلاح را در مقابل ما قرار بده؛ ما را در پیمودن این راه‌ها کمک بفرما، هدایت بفرما. دشمنان اسلام و مسلمین را مخذول[۲] کن؛ دشمنان جمهوری اسلامی را مخذول کن. آن کسانی که در حال طراحی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی هستند ــ که نمونه‌های کوچکش را شما گاهی در همین حوادث و اغتشاشات می‌بینید؛ اینها نمونه‌های کوچک توطئه‌های دشمن است ــ توطئه‌ی آنها را خنثی کن، ابطال بفرما؛ آنها را به توطئه‌گران برگردان. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، کسانی که با همه‌ی وجود، با همه‌ی اخلاص، با همه‌ی توان در مقابل این توطئه‌ها می‌ایستند، همه‌ی آنها را مشمول لطف و رحمت خودت قرار بده، کمکشان بفرما.

پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نیروهای بسیج را، نیروی انتظامی را، سپاه و ارتش را، همه‌ی کسانی را که در این راه‌ها خدمتگزاری میکنند، کمک بفرما.

[۱]. خدایا قلوب ما را از محبّت به خودت، و خشیتت، و ایمان و تصدیق خودت، و هراس از خودت، و اشتیاق به خودت آکنده ساز؛ اى بزرگ و بزرگوار. خدایا ملاقاتت را برای ما دوست‌داشتنی قرار ده؛ و برای ما در ملاقاتت بهترین رحمت و برکت را قرار ده؛ و ما را به صالحین ملحق کن؛ و ما را به همراهی گناهکاران مینداز؛ و ما را به بندگان صالحِ گذشته ملحق کن؛ و ما را از شایستگان آینده قرار ده؛ و ما را بر راه صالحین نگاه دار؛ و ما را بر [مخالفت] نفسمان یاری کن آن‌گونه که صالحان را بر [مخالفت] نفسشان یاری کردی؛ و ما را به ورطه‌ی بدی‌هایی که از آنها خلاصمان کردى برمگردان؛ اى پروردگار جهانیان. خدایا ما را بر آنچه رضایت و نصرت تو در آن است یاری کن و به آن سو هدایتمان فرما؛ و ما را به کارى که فردا از آن مورد سؤالمان قرار میدهى بگمار.

مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی

آسایش مطلق در دنیا محال است

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1396
 

 

الرّاحَةُ فِی الدُّنیا مستحیله[1]

آسایش و راحتی [مطلق ] در دنیا محال است

زیرا در این دنیا به دنبال هر خوشی و راحتی، یک ناخوشی و ناراحتی وجود دارد.[2]

خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی فرستاد: ای موسی! من آسایش مطلق را در بهشت قرار داده ام؛ در حالی که بندگان من آن را در دنیا جست وجو می کنند و هرگز به آن نخواهند رسید.[3]

با توجه به احادیثی که گذشت، آدمی باید مشکلات و ناملایمات زندگی را یک سنت الهی به شمار آورد و با آن کنار بیاید.

در مثل آمده است: «دنیا همچون اتوبوس شلوغی است که جایی برای نشستن ندارد. وقتی جا برای نشستن پیدا می شود که به آخر خط و مسیر رسیده ایم.»

پی نوشت ها

[1] . بحارالانوار، ج 78، ص 95

[2] . «مَعَ كُلّ فَرحَةٍ تَرَحةٌ» عيون الحكم و المواعظ، ص 134

[3] . كافى، ج 2، ص 250

 

زمان مرگ ماه و خورشید مشخص شد!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1396

در باور مسلمانان یکی از معجزات قرآن کریم، پیش گویی های آن در رابطه با مسائل مختلف است که با گذر زمان این پیش گویی ها برای بشر کم و بیش به اثبات رسیده است.

قرآن کریم کتابی است که در ابعاد مختلفی دارای اعجاز است. یکی از موارد اعجاز آن پیش گویی موضوعات مختلف است که با گذر زمان تعدادی از آن ها توسط دانشمندان و متخصصان اهل فن به اثبات رسیده که البته این داستان ادامه دارد.
خداوند در قالب آیات قرآن، پيش بينی شناخته شدن آيات قرآن در آينده که در واقع همان اثبات حقایق قرآن و پیش گویی های آن است را خبر داده است؛  سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ … : آيات خـود را در دوردست هـا و در درون خـودشان به آنها نشان خواهيم داد تا جایی کـه بـرای آنـهـا روشن شود که اين قرآن حق است».(1)

در جای دیگری می فرماید: وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِـنُـبَـيّـِنـَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ: «و به این شکل آیات را روشن می کنیم. بگذار بگویند که تو آنها را خوانده ای. ما آن را (قرآن را) برای کسانی که می دانند (دانش دارند) نشان خواهیم داد». (2)

قریب به 1400 سال پیش در سرزمین عربستان این موضوع علمی توسط خداوند در آیات قرآن کریم حول عنوان جمع شدن خورشید ماه برای مردم بیان شده است؛ ﴿وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾﴿و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند﴾ در جایی دیگر این گونه بیان کرده است؛ (اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ)

زمان مرگ خورشید تعیین شد

یکی از پیشگویی های قرآن کریم در رابطه با خاموشی و به عبارتی نابودی خورشید است که در منابع دینی از مقدمات تمام شدن دنیا و برپایی روز قیامت از آن یاد می کنند.
این پیشگویی را امروز گروهی از ستاره شناسان انگلیسی به آن رسیده اند و موفق شدند زمان نابودی خورشید را تعیین کنند.
این فرضیه که خورشید در پایان حیات خود تبدیل به یک کره آتشین بزرگ می شود و “نیروی جاذبه آن به حدی خواهد رسید که تمام اجرام آسمانی پیرامون خود از جمله سیاره زمین را به طرف خود جذب می کند"؛ اکنون توسط ستاره شناسان دانشگاه ساسکس انگلیس به اثبات رسیده است و آنان زمان پایان عمر خورشید را 6/7 میلیارد سال دیگر تعیین کرده اند.
این در حالی است که قریب به 1400 سال پیش در سرزمین عربستان این موضوع علمی توسط خداوند در آیات قرآن کریم حول عنوان جمع شدن خورشید ماه برای مردم بیان شده است؛ ﴿وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾﴿و خورشيد و ماه يك جا جمع شوند﴾ (4)
و در جایی دیگر این گونه بیان کرده است؛ (اِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ وَ اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ) (5)

ادامه »

انواع «آثـــار اعمال انســـانــ »

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اسفند, 1396

هر عملی دو اثر دارد یکی همین آثار ظاهری که من و شما آن را می‌بینیم و دیگری آثار باطنی است که به چشم ظاهر محسوس نیست، بلکه آن صورت برزخی اعمال و مربوط به بحث تجسم اعمال است و در قرآن هم بدان تصریح شد.

 

. آثار ظاهری وباطنی اعمال:
هر عملی دو اثر دارد یکی همین آثار ظاهری که من و شما آن را می‌بینیم و دیگری آثار باطنی است که به چشم ظاهر محسوس نیست، بلکه آن صورت برزخی اعمال و مربوط به بحث تجسم اعمال است و در قرآن هم بدان تصریح شد. در اواخر کتاب معراج السعادة مرحوم نراقی صورت برزخی اعمال شرعیه آمده که نماز چه صورت برزخی دارد؟ روزه گرفتن و قرآن خواندن چه صورت برزخی و اخروی دارد؟ مؤلف می‌نویسد: هر مقدار از نماز که با توجه به حق و حضور باشد، یک صورت زیبایی می‌یابد، مثل یک ملکی که خیلی خوش سیما هست و هر قدر در نماز حواست بیشتر جمع باشد، این صورت زیباتر است و برای شما تا قیامت می‌ماند، هر چند در دنیا دیده نمی‌شوند، ولی برای اولیای الهی در همین دنیا مشهود هستند.

شما عزیزان کتاب معراج السعادة را مطالعه کنید. این کتاب در امور اخلاقی هم درد را گفته و هم دوا را بیان کرده است.

▪ کرامتی از یک اولیای الهی:
یکی از علمای مهم قم نقل می‌کرد که یکی از مردان الهی به منزل ما آمد و مشغول صحبت بودیم که یکی از دوستانم آمد. تا این شخص وارد شد، آن مرد الهی بلند شد و با حالتی خاص از رفیقمان خواست که بیرون برود! آن شخص در حالی‌که رنگ از صورتش پریده بود برگشت و از خانه بیرون رفت، سپس آن ولی خدا گفت: «بوی تعفن او، محله را گرفته است.» بعد که آن شخص را دیدم به او گفتم: چه شد که آن ولی خدا با تو چنین رفتاری کرد؟ گفت: صبح که بیدار شدم، دیدم غسل بر من واجب شده، ولی برای کاری عجله داشتم گفتم می‌روم دنبال کار و پس از آن غسل می‌کنم. بعد فراموش کردم و حتی نماز ظهر را هم بدون غسل خواندم. وقتی آن آقا این حرف را زد، تازه یادم آمد که غسل برایم واجب شده بود.

ادامه »

۵۱ داستان شنیدنی در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)/ شیخ حسین انصاریان

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1396

۶۸ داستان شنیدنی در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1396

لشکر اسامه

نوشته شده توسطرحیمی 4ام اسفند, 1396

 

فرمان پیامبر

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ماه های آخر عمر تصمیم گرفتند که جهت مقابله با سپاه روم لشکری به سرزمین بَلقاء (در اردن فعلی) بفرستند. به همین دلیل به تمام بزرگان مهاجرین و انصار دستور دادند تا به همراهی سپاهی به فرماندهی جوانی هجده ساله به نام اسامه بن زید به آنجا بروند. و بر سرعت عمل در اعزام و حرکت به محل نبرد تاکید نمود. واقدی می‌گوید: «هیچ‌کس از مهاجرین اولیه نمانْد، مگر این‌که به این جنگ فراخوانده شد».[۱]
 
إبن حجر عسقلاني (م852) نیز که از استوانه‌هاي علمي و رجالي اهل سنت می‌باشد در شرحش بر صحيح بخاري - كه از مهمترين و بهترين و معتبرترين شروح بر صحيح بخاري است - تصریح می کند که شخصيت‌هاي بزرگ مهاجرين و انصار همچون أبو بكر، عمر، أبو عبيده جراح، سعد، سعيد و قتاده و همه بودند. و می گوید اينها در رابطه با فرماندهي أسامه اشكال تراشي كردند. [۲]
 

تخطی از فرمان پیامبر

اسامه در منطقه جُرف نزدیکی مدینه اردو زد، اما این انتصاب با مخالفت برخی از صحابه مواجه شد. آنان از اینکه جوانی نوخاسته به فرماندهی چنین لشکری گمارده شده بود ناخشنود بودند و در فرستادن نیرو به محل اردو، آنچنان درنگ شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله با حال بیماری به منبر رفت و بر این امر تاکید فرمود.[۳]
در برخی منابع آمده است رسول خدا( صلی الله علیه و آله ) چون این سخن را شنید سخت برآشفت و درحالی که دستمالی به سر بسته و قطیفه ای بر دوش انداخته بود.از منزل خارج شد و از منبر بالا رفت و فرمود:
 
«این چه سخنی است که درباره فرماندهی اسامه به من گزارش داده شده است. همانا شما بودید که پیش از این درباره فرماندهی پدرش اعتراض داشتید در صورتی که پدرش فرماندهی لایق بود و پسرش نیز همان لیاقت و شایستگی را دارد [۴]
 
برخی نقل می کنند که پیامبر فرمودند: هرکس که از رفتن به همراه سپاه اجتناب ورزد، خدا او را لعنت کند. [۵]
ابوبکر و عمر از جمله کسانی بوده اند که از دستور پیامبر مبنی بر همراهی سپاه اسامه تخطی نمودند. شیخ مفید داستان تخلف ابوبکر و عمر از سپاه اسامه را چنین نقل می‌کند:
 
«پیامبر دستور داده بود، ابوبکر و عمر به سپاه اسامه ملحق شوند ولی از تخلف و سرپیچی آن‌ها اطلاعی نداشت. زمانی که متوجه شد عایشه و حفصه در تلاش برای امام جماعت قرار دادن پدران خود هستند؛ از تخلف آن‌ها اطلاع یافت».[۶]
 

معطل ماندن لشکر اسامه و وفات پیامبر

به روایت واقدی[۷] پس از حدود چهارده روز از فرمان دستور هنوز سپاه حرکت نکرده بود، ظاهرا بیماری پیامبر، بهانه عدم اطاعت اصحاب از فرمان بوده است. یکی از کسانی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله اجازه خواست حرکت سپاه تا بهبودی ایشان به تأخیر بیفتد، ام ایمن، مادر اسامه، بود که رسول خدا با درخواستش مخالفت می‌کنند.[۸]
در نهایت علی رغم تأکید‌های پیامبر بر حرکت سپاه اسامه[۹] ، فراخوانده‌شدگان به سپاه تا زمان وفات پیامبر صلی الله علیه و آله به نبرد نرفتند. به روایت واقدی[۱۰] اسامه ۱۰ شب از ربیع الاول گذشته با چند تن از اصحاب مانند عمر بن خطاب به مدینه آمد و به دیدار پیامبر که در بستر بیماری بود رفت و آنگاه به اردوگاه خود بازگشت و همه را به جهاد دعوت کرد. در این میان فرستاده مادرش‌، ام ایمن او را از نزدیک بودن رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله آگاهی داد و او بدین سبب دوباره به مدینه بازگشت.[۱۱] در همین زمان ابوبکر از مدینه به سُنح نزد همسرش رفت[۱۲]
بنا بر یک روایت دیگر همسر اسامه، شخصی را نزد او فرستاد تا او را از شدت بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله آگاهی دهد و او تا رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله درنگ کرد.[۱۳] سرانجام اسامه به مدینه بازگشت و در غسل و کفن پیامبر صلی الله علیه و آله شرکت کرد.[۱۴]
 

اعزام سپاه اسامه در زمان ابوبکر

زمانی که ابوبکر خلیفه شد، اسامه را به همان ماموریتی فرستاد که پیامبر صلی الله علیه و آله او را مأمور کرده بود. تنها از اسامه خواست تا عمر را برای دستیاری خلیفه وانهد و بنابر همین روایت، خود در حالی که پیاده راه می‌سپرد، اسامه را همراهی کرد.[۱۵] اسامه به ناحیه بَلقاء در شام لشکر کشید و بر قریه اُبنی هجوم برد و توانست پیروزی‌هایی را به دست آورد و بنا بر برخی روایات، قاتل پدر خود را بکشد و پس از ۴۰ یا ۶۰ روز به مدینه بازگشت. خبر پیروزی او از سوی مردم مدینه که از ارتداد قبایل عرب بیمناک بودند با خوشحالی و سرور بسیار تلقی شد.[۱۶]
 
پی نوشت ها:
  1.  واقدی، المغازي، ۱۹۶۶ق، ج۳، ص۱۱۱۸.
  2.  فتح الباري في شرح صحيح البخاري ج8، ص115، باب بعث النبي صلي الله عليه و سلم أسامة بن زيد في مرضه الذي توفي فيه
  3.  رجوع کنید به: واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۶۵۰.
  4.  ابن سعد در طبقات ج 2 ص 190 ، انساب الاشراف بلاذری ج 1 ص 474 ، یعقوبی ج 2 ص 74، ابن اثیر در تاریخ خود ج 2 ص 120
  5.  (( لَعَنَ الله مَن تَخَلَّفَ عَن جَیِش اُسامَه)). شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 6 ص 52
  6.  شیخ مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ۱۴۱۳ق، ج ۱، ص ۱۸۳.
  7.  واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۱۸ به بعد.
  8.  واقدی، المغازي، ۱۹۶۶ق، ج۳، ص۱۱۱۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۶.
  9.  ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۴، ص۴۵.
  10.  واقدی(۱۹۶۶)، ج۳، ص۱۱۱۸ به بعد
  11.  رجوع کنید به: بلاذری، انساب(۱۹۵۹)، ج۱، ص۳۸۴
  12.  رجوع کنید به: واقدی(۱۹۶۶)، ج۳، ص۱۱۲۰؛ بلاذری، انساب(۱۹۵۹)، ج۱، ص۵۵۴
  13.  رجوع کنید به: ابن سعد(دارصادر)، ج۴، ص۶۸۶۷
  14.  رجوع کنید به: ابن هاشم، ج۴، ص۳۱۲؛ بلاذری انساب(۱۹۵۹)، ج۱، ص۵۶۹، ۵۷۱؛ طبری، ج۳، ص۲۱۲
  15.  رجوع کنید به: واقدی، المغازی، ۱۹۶۶م، ج۳، ص۱۱۲۲-۱۱۲۱؛ يعقوبي، التاریخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۲۷؛ طبري، تاريخ الأمم والملوك، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۲۳ به نقل از سیف بن عمر.
  16.  ابن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، ج۱، ص۱۹۱؛ يعقوبي، التاريخ، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۲۷؛ طبري، تاريخ الأمم والملوك، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۲۷.

در نگارش این مقاله از مقاله های اسامة بن زید و سپاه اسامه در ویکی شیعه کمک گرفته شده است.