معرفی کتاب «بررسی مسايل تربيتی جوانان در روايات»

نوشته شده توسطرحیمی 7ام آذر, 1392

مشخصات کتاب

عنوان: «بررسی مسايل تربيتی جوانان در روايات»

پدیدآورنده: دکتر حاجی ده آبادي احمد / دکتر حسينی زاده سيد علی

ناشر: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

تعداد جلد: 1

محل نشر: قم

سال نشر: بهار 1391

نوبت چاپ: هفتم

تعداد صفحه: 210 ص

تیراژ: 2000 جلد

زبان: فارسي

قطع: وزیری

جنس جلد: شوميز

قیمت: 3400 تومان

در بخشی از مقدمه‌ی این کتاب چنین آمده است: آن‌چه در پیش روی دارید، مجموعه مباحثی تربیتی درباره‌ی جوانان است که عمده‌ی آن بر تجزیه و تحلیل سیره و گفتار معصومین (ع) استوار است. در تبیین اندیشه‌های تربیتی اسلام رویکردها و گرایش‌های گوناگونی به چشم می‌خورد؛ برخی می‌کوشند تا با طرح دیدگاه‌های نوین تعلیم و تربیت، شواهد و مؤیداتی از متون دینی برای آن‌ها ارائه کنند؛ برخی دیگر بیشتر توجه خود را به گزاره‌ها و اموزه‌های دینی معطوف داشته‌اند، ولی کم‌تر تحلیل و تبیینی از این گزاره‌ها به عمل آورده‌اند؛ برخی نیز از نگاه تخصصی و دقیق به این مهم فاصله گرفته و مباحث خود را در قالب تبیین‌های عامیانه و عرفی، ارائه کرده‌اند، نه به زبان علمی، عمیق و مستدل.

در رویکرد حاکم بر این کتاب، سعی شده است تا موارد زیر مدّنظر بوده و محقَّق شوند:

1.       توجه و پرداختن به موضوعات و مسایل تربیتیِ نو و بدیع؛

2.       اصل بر بهره‌گیری از متون دینی و استفاده از تمامی گزاره‌های مرتبط با موضوع مورد نظر؛

3.       تلاش برای دست‌یابی به برداشت‌های متنوع از یک گزاره و بسنده نکردن به مدلول مطابقی آن.

مطالب این کتاب در دو بخش ارائه گردیده‌اند:

بخش اول: مباحثی درباره‌ی تربیت جوانان و نوجوانان را در بر دارد که نوعی نظام‌بخشی به پیام روایات و برداشت‌های ما از آن‌ها و ربط و ارتباط منطقی میان آن‌ها ست.

مطالب این بخش در سه فصل (نخست: «نگرش اسلام به جوان»، دوم: «اصول و روش‌های تربیت جوانان» و سوم: «محتوای آموزشی و تربیتی برای جوانان») سامان داده شده‌اند.

بخش دوم: مجموعه‌ی روایات درباره‌ی جوانان به همراه ترجمه و بیان معانی مطابقی، تضمّنی و یا التزامی آن‌ها.

خانه آیت الله بروجردی درمحرم میزبان عزاداران حسینی است

نوشته شده توسطرحیمی 6ام آذر, 1392

خانه تاریخی آیت الله العظمی بروجردی(ره)،

تلاقی عزا و نیاز در دهه محرم است و در این ایام عاشقان کوی حسین راه این خانه را گرفته و به عزاداری و راز و نیاز می پردازند.

به گزارش ایرنا،خانه آیت الله العظمی بروجردی در شهر بروجرد خانه ای است زیبا و آرام با حیاطی دلباز و سرپوشیده با شیشه هایی آبی و حوضی در میان آن.

در طبقه دوم این ساختمان حسینیه ای کوچک مهیا شده برای عزادارانی که در دهه اول محرم و ایام فاطمیه برای عزاداری به اینجا می آیند.

یکی از آداب رایج در شهرستان بروجرد برگزاری مراسم های عزاداری ایام محرم از جمله مراسم روز تاسوعا و عاشورا و شام غریبان در منزل قدیمی آیت الله العظمی سید حسین بروجردی مرجع بزرگ شیعیان دنیا است به طوریکه با حضور در این خانه روحانی می توانی پیوند عزداری محرم و دست نیاز مردمانی که به در خانه فرزند پیامبر آمده اند را به وضوح ببینی.

حضور در مراسم عزاداری خانه ˈآقاˈ مختص به بروجردی ها و حتی لرستانی ها نیست بلکه هر ساله افراد زیادی از سراسر کشور برای ادای حاجت و نذر و یا برآوردن دست نیاز به این خانه روحانی می آیند و در میان تار و پود این خانه قدیمی به دنبال مراد و مقصود خود می گردند.

در این خانه قدیمی هنوز بوی قدم های ˈآقاˈ می آید و شمیم خوشش همه خانه را نورانی کرده است، اینجا نفس که می کشی احساس سبکی خاصی در وجودت سایه می اندازد و حتما با خود می اندیشی سادگی و عظمت این خانه بزرگ و قدیمی به برکت روح آسمانی مردی است که در زمان حیاتش نیز سال ها عزای امام حسین(ع) را در این خانه برپا کرد.

حوض بزرگ وسط خانه آقا شاید حرف ها برای گفتن دارد ، مردم عزادار ظرف هایی از آب این حوض برای شفای مریضان و حاجت روایی بیمارانشان بر می دارنند.

کنار ورودی حیاط آقا که بنشینی و نگاهی به سرسرای خانه قدیمی آیت الله العظمی سید حسین بروجردی بیندازی ناخودآگاه احساسی عجیب تمام وجودت را فرا می گیرد.

در این خانه که در ایام دهه محرم با پارچه های سیاه زینت داده شده و همواره مراسم روضه خوانی در آن برگزارمی شود حاجتمندان زیادی حاجت روا شده اند و عزاداران بسیاری اشک ریخته اند.

خادمین مراسم سوگواری سرور و سالار شهیدان در خانه آقا همه نوه و نتیجه های آیت الله بروجردی هستند که با لبخندی سرشار از معنویت عزاداران و حاجتمندان را هدایت و با دادن چای، نقل و خرما از آنها پذیرایی می کنند.

مراسم شام غریبان در خانه بزرگ مرد شیعه حال و هوایی به وسعت همه دلتنگی های دنیا دارد اینجا آدم دلش برای آن همه سادگی و بینش تنگ می شود.

آیت الله حاج آقاحسین طباطبایی بروجردی، فرزند حاج علی آقا طباطبایی بروجردی از سادات سلسله طباطبایی بود که نسبت آنان به حضرت امام حسن مجتبی (ع) می رسد.

آیت الله بروجردی در صفر سال 1292 هجری قمری در شهر بروجرد دیده به جهان گشود. جد پنجم آیت الله بروجردی به نام سید محمد طباطبایی بروجردی نوه دختری علامه مجلسی است.



آیت الله بروجردی علوم مقدماتی را در بروجرد نزد پدرش فرا گرفت و در 18 سالگی برای تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت و در آنجا نزد ابوالمعالی کلباسی، سید باقر درچه ای و میر سید تقی مدرسی، در مدارس کلباسی و صدر اصفهانی به تحصیل پرداخت و مدتی نیز از محضر آخوند محمد و جهانگیر خان قشقایی استفاده کرد.

در سال 1318 قمری به نجف اشرف عزیمت کردند و به محضر درس مرحوم آخوند محمد کاظم خراسانی وارد شد و به تحصیل علم پرداخت.

آیت الله بروجردی در سال 1328 هجری قمری با تصدیق علماء اعلام از جمله آیت الله العظمی آخوند خراسانی و شریعت اصفهانی از نجف به ایران مراجعت کرد و در بروجرد اقامت گزید و مدت 33 سال مرجع تقلید اهالی غرب و جنوب غربی ایران و قسمتی از خراسان و ممالک عراق بودند و چندین سال از بهترین ایام عمرش را در زادگاه خود به ترویج، تدریس و تألیف سپری کردند.

نوه دختری آیت الله بروجردی می گوید: بیت حضرت آیت الله بروجردی یکی از قدیمی ترین بیوت در بروجرد است که آیت الله بروجردی نیز پس از بازگشت از سفر حج به مدت 33 سال در آن زندگی کردند.

محمدرضا گودرزی می گوید: آنچه ذکر آن حائز اهمیت است این است که یاد و خاطره آیت الله بروجردی در تک تک کوچه های بروجرد هنوز جاری و ساری است و بروجرد هنوز از برکات این عالم فرزانه بر خود می بالد.

هنوز هم خانه آیت الله بروجردی در میان کوچه پس کوچه های قدیمی بروجرد مرکز وصال دلهاست و مردم این شهرستان به مانند گذشته با مرجع خود به گفتگو می نشینند و بغض دل وا می کنند.


نقشه راه بسیج را از نگاه ولی بخوانیم!

نوشته شده توسطرحیمی 6ام آذر, 1392

امام صادق ـ علیه الصّلاة و السّلام ـ به اصحابش می‌فرمایند:

جورى عمل کنید در بین مردم که هر کس شما را می‌بیند، بگوید اینها یاران امام صادقند، رحمت خدا بر امام صادق؛ مایه‌ تحسین براى ما بشوید. رفتار یکایک عزیزان بسیجى، شما جوان‌ها، شما عناصر پاک، شما دل‌هاى پاکیزه و روشن، رفتار یکایک شما با آحاد مردم ـ که خیلى‌هایشان همان طور که گفتم به معناى واقعى کلمه بسیجى‌اند.

*******************

به گزارش تابناک در سالروز تشکیل بسیج مستضعفان به فرمان حضرت امام خمینی (ره) به سال ۱۳۵۸، بر آن شدیم ‌با مرور پیام‌های رهبر معظم انقلاب ـ که خود را همیشه بسیجی دانسته و چفیه را که یادگار بهترین بسیجی‌های این سرزمین بوده است، همواره بر گرده دارند ـ بتوانیم نقشه راهی را برای همه علاقه‌مندان به انقلاب و شجره طیبه بسیج ترسیم نماییم. آنچه می‌خوانید، گزیده‌ای از ده سخنرانی معظم‌له در جمع بسیجیان و گروه‌های ‌مردمی در سال‌های متمادی است:

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمدللَّه ربّ العالمین. والصّلاة والسّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفى محمّد و على آله الأطیبین الأطهرین.

سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین ارواحناله‌الفداء

اساس بسیج در جمهورى اسلامى‌ بر آگاهى است. کسانى که در جبهه‌هاى نبرد، در هشت سال جنگ تحمیلى و پیش از آن و مقدارى پس از آن ایستادند و جنگیدند، عَلى‌ بَصیرةٍ جنگیدند. فهمیدند که چه مى‌کنند، با چه کسى مى‌جنگند، چرا مى‌جنگند و از چه دفاع مى‌کنند. جوانان بسیجى ما، اگر شهرى و اگر روستایى، اگر به ظاهر مدرک تحصیلى نداشتند، اگر دانشگاهى و متخصّص عالى‌رتبه نبودند، هر که بودند، بارها از زبانشان شنیدیم که «ما براى خاک نمى‌جنگیم؛ ما براى یک وجب زمین نمى‌جنگیم؛ ما براى اهداف و آرمان‌هایمان مى‌جنگیم‌»؛ این‌‌‌ همان معرفت است.

جوانان بسیجى ما مؤمن‌اند، مطهّر‌‌ند، پاکند. امّا شاید در میان آن‌ها افرادى پیدا شوند که روح قوى نداشته ‌باشند و تسلیم ترفند دشمن و شیطان شوند. اینجا، تقوا به درد مى‌خورد. تقوا یعنى اینکه دایم مراقب خودمان باشیم و نگذاریم اشتباه کنیم. یکى از سلاح‌هاى ما، دعاست؛ «لایملک الّا الدّعاء. (۳)» ما دعا و سلاح دعا را داریم؛ سلاح تضرّع ‌و سلاح بکاء را داریم. ما از ترس، هیچ وقت گریه نمى‌کنیم. از هیچ ‌کس و هیچ قدرتى در دنیا نمى‌ترسیم. اما بزرگ‌ترین افتخار براى یک انسان مؤمن این است که در مقابل عظمت خداى خود، اشک بریزد؛ به حال خود گریه کند؛ بر گناهان خود و بر عمرى که در گناه گذشته است، تأسّف بخورد.

‌پیش خدا تضرّع کنید و همه چیز را با تضرّع، از خدا بخواهید. این بازوى قوى، این اراده نیرومند و پولادین، با دعاست که کارایى پیدا خواهد کرد. در میدان جنگ هم، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین ـ علیهماالسّلام ـ دعا کردند و با تضرّع از خداى متعال خواستند. امام عزیز ما هم در جنگ دعا مى‌کرد. دل ما به دعاهاى آن بزرگوار و دعاهاى مؤمنین و صالحین، قرص بود. دعا‌ها را‌‌ رها نکنید. همه چیز را با دعا بخواهید.

(بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان
بسیج۲۷ /۰۸/ ۷۱ )

بسیج از طرفى به معناى حرکت خود‌جوش مردمى است؛ مردمى که خودشان را صاحب مملکت خویش مى‌دانند؛ مردمى که به ویژه جوانانش‌ با معنویّت هستند و دلشان با خدا آشناست؛ مردمى که اوّلاً از هر گونه انحراف در مشى کلّى کشورشان آگاه مى‌شوند، ثانیاً از آن رنج مى‌برند و ثالثاً در مقابل آن انحراف مى‌ایستند. این، معناى بسیج است.
نقشه راه بسیج را از نگاه ولی بخوانیم!
بسیجى کسى است که براى ارزش‌هاى اسلام، اهمیت قائل است و معتقد به خدا و خاضع و خاشع در مقابل پروردگار عالمیان است. در دل، مشتاق صلاح است و مى‌خواهد صالح و پاک باشد و از رذایل اخلاقى دور بماند. مى‌خواهد روز به روز اُنس خود را با خدا بیشتر کند و بنده او باشد و بر طبق فرمان او زندگى کند. بسیجى این راه را راه سعادت مى‌داند. او سعادت را در شهواتِ زودگذرِ زندگى و پوشیدن لباس ‌رنگارنگ و قرار گرفتن در معرض دید این و آن برای ‌ارضاى یک ساعته نمى‌داند. روح او با این چیزهاى کوچک و حقیر، ارضا نمى‌شود؛ روح او با معارف الهى ارضا می‌شود.

بسیجى بلندهمّت است. خواسته‌هاى او بزرگ و در حدّ اعتلاى کشور است. خواسته او، نجات همه آحاد بشر و رفع فساد و فقر و تبعیض و بى‌عدالتى و سلطه دشمن است. او از اینکه زیر پرچم امریکا یا دیگر قدرت‌هاى بیگانه زندگى کند و مثل حیوانات بچرد، بیزار است. براى او فرق مى‌کند و مهم است که چه کسى بر کشور او فرمان براند: یک انسان فاسد و فاسق و فاجر و مزدور بیگانه، یا بندگانِ صالح خدا. او به اینکه در خانه و در محیط زندگى‌اش، حکومتِ اللَّه مستقر باشد یا حکومت دشمنانِ اللَّه، اهمیت مى‌دهد. لذا براى این کار مى‌ایستد.

(بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان ۸ /۰۹/ ۷۴)

صفحات: 1· 2

واجب بزرگ اسلامي

نوشته شده توسطرحیمی 6ام آذر, 1392

مقام معظم رهبري (مدظله):

امام حسین علیه السلام قیام کرد تا آن واجب بزرگى را که عبارت از

تجدید بناى نظام و جامعه اسلامى،

یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ ‌در جامعه اسلامى است، انجام دهد.

این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهى از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق ‌بزرگِ امر به معروف و نهى از منکر است.

البته این کار، گاهى به نتیجه حکومت مى‌رسد؛ امام حسین علیه السلام براى این آماده بود.

گاهى ‌هم به نتیجه شهادت مى‌رسد؛ براى این هم آماده بود.‌

74/3/19


مصائب اسارت اهل بیت (علیهم السلام)

نوشته شده توسطرحیمی 6ام آذر, 1392

به گزارش خبرنگار اسراء نیوز؛ حضرت آیت الله جوادی آملی همزمان با شب دوازدهم ماه محرم الحرام در جمع عزاداران حسینی سخنرانی فرموده و در بخش پایانی سخنان خود به بیان مصائب اسارت اهل بیت[علیهم السلام] پرداختند.

متن سخنان معظم له بدین شرح است:

امشب که دوازدهم محرم است طبق برخي از نقل‌ها سالروز شهادت وجود مبارک امام سجاد(سلام الله عليه) است. امام سجاد(سلام الله عليه) رهبري قافله را به عهده داشت، ولي براي اينکه نفهمند او امام زمان است به وجود مبارک زينب کبرا(سلام الله عليها) دستور مي‌داد و زينب کبرا انجام مي‌داد.

مشکلاتي که براي اهل بيت از عصر عاشورا وارد شد بسيار توانفرسا بود، چون طبق دستور حضرت شب عاشورا اين خيمه‌ها را نزديک‌تر کردند، اين طناب‌ها را به هم نزديک کردند، يک قوس کمتري را اين خيمه‌ها اشغال کنند تا اطراف اين خيمه خندقي بِکَنند و آتش روشن کنند که دشمن از پشت سر حمله نکند. فقط اين خميه دارالحرب بود که مجاهدان مي‌رفتند و نعش‌هاي شهدا را برمي‌گرداندند قسمت جلو باز بود بقيه پشت خيمه‌ها همه خندق بود.

حالا عصر عاشورا که شد اينها مهاجمان با تاخت و تاز آمدند براي غارت, بچه‌ها زير اين دست و پا چطور فرار بکنند؟!

خدا مي‌داند راه که يک‌طرفه بود، همين جلوي خيمه دارالحرب بود، دستور رسيد «عليکنّ بالفرار» ولي بسيار سخت بود.

موقع خداحافظي و وداع اين اهل بيت از ابدان طيّب و طاهر وقتي فرا رسيد، ببينيد دختر, پدر را نشناسد!

به زينب(سلام الله عليها) مي‌گويد عمه! اين‌که در کنارش اين همه ناله مي‌زني، نعش چه کسي است؟

«عمّتي هذا نعش مَن؟» فرمود: «هذا نعش أبيک الحسين» اين نعش پدر بزرگوارت حسين‌بن‌علي‌بن‌ابي‌طالب است.

روز يازدهم که اينها را از کربلا عبور دادند آوردند به کوفه، مي‌بينيد وجود مبارک زينب کبرا با جلال و عظمت وارد شد اما «وعليها أرذل ثيابها و هی متنکّرةً» وارد شد يا «متکبّرةً» وارد شد، ابن‌زياد بعد از شناخت زينب کبرا(سلام الله عليها) گفت:

«کيف رأيت صُنع الله بأخيک؟!» زينب کبرا پاسخ داد آزمون الهي از طرف خداست, مقاومت و پايداري برادرم از طرف بنده يعني مخلوق خدا, اينها «ما رأيت الاّ جميلا» بسيار زيبا بود ما جز خوبي چيز ديگري نديديم، نه تنها خوب بود, بلکه جز خوبي چيز ديگري نديديم! اما آن کاري که تو و لشگريان شما کردند، آنکه کيفر تلخ الهي را به همراه دارد.

سخنراني وجود مبارک زينب کبرا در کوفه آنها را خاموش کرد، بعد ابن‌زياد رو کرد گفت: اين جوان کيست؟ گفتند اين علي‌بن‌الحسين است. ابن زياد گفت: علي‌بن‌الحسين را که خدا ـ معاذ الله ـ در کربلا کُشت, امام سجاد فرمود:

«کان لي أخٌ يُسمّي عليّاً» من برادري داشتم به نام علي او را لشکريان شما کُشتند. بيان تند و رسواکننده امام سجاد(سلام الله عليه) در مسجد کوفه باعث شد ابن‌زياد قصد قتل امام سجاد را بکند، زينب کبرا(سلام الله عليها) برخاست فرمود تا من زنده‌ام اجازه نمي‌دهم به برادرزاده من اهانتي بکني. آن‌گاه خود زين‌العابدين(سلام الله عليه) فرمود عمه من خودم پاسخ مي‌دهم فرمود ابن‌زياد «أبالقتل تهدّدنا فإنّ کرامتنا الشهادة» ما را با مرگ مي‌ترساني کرامت ما در شهادت ماست. ولي من پيشنهادي دارم، اگر قصد کشتن مرا داري يک مَحرم براي اين قافله فراهم بکن که اينها را به مدينه برساند!

شايد در چنين فرصتي، هنگام دفن شهدا فرا رسيد، گرچه بني‌اسد در دفن اين ابدان به حسب ظاهر شرکت کردند، نماز خواندند، دفن کردند، اما در حقيقت وجود مبارک امام سجاد اينها را همراهي مي‌کرد، در عالَم معنا وجود مبارک پيغمبر, چون در مدينه خواب ديدند که وجود مبارک پيامبر با موي ژوليده, خاک‌آلود، از آن حضرت سؤال کردند چه خبر است؟ فرمود الآن از دفن فرزندم حسين‌بن‌علي برگشتم! آن در عالم معنا با حضور وجود مبارک پيغمبر انجام شد، اما به حسب ظاهر اين نشئه, وجود مبارک امام سجاد از زندان کوفه به کربلا آمد و اين بني‌اسد را راهنمايي کرد، چون بني‌اسد اين کُشته‌ها را نمي‌شناختند، کشته يا با لباس شناخته مي‌شود يا با سر شناخته مي‌شود، سالار شهيدان که لباسش غارت شد، سر مطهّرش بريده شد, بدن مطهّرش زير سُم اسب‌ها لِه شد، بدني که دختر, پدر را نشناسد خب ديگران نمي‌شناسند.

وجود مبارک امام سجاد همه اينها را راهنمايي کرد، سالار شهيدان را پيشاپيش و همه شهدا را، اول علي‌بن‌الحسين را پايين پا و ساير شهدا را پايين پا دفن کرد. نوبت به قمر بني‌هاشم که رسيد حضرت دستور داد قبر عمويم بايد مستقل باشد، بارگاهش بايد جدا باشد، آن بدن را دستور نداد که همراه ساير شهدا يکجا دفن بشود، براي قمر بني‌هاشم هم قبر جدايي درست کرد. دو کار علي‌بن‌الحسين امام سجاد(سلام الله عليه) درباره قمر بنی هاشم کرد که درباره ساير شهدا نکرد.

مستحضريد رود عظيمي از دجله در شمال شرقي کربلا مي‌ريزد که مي‌گويند فرات, فرات يعني آب شيرين, اين آب, آب فرات در شمال شرقي کربلاست، جايي که رود جاري باشد رودخانه‌اي باشد اطراف آن ني‌ها و علف‌ها فراوان است، اين حصيربافي هم آنجا فراوان است، تهيه حصير, تهيه بوريا, تهيه نِي اينها در آن منطقه آسان بود، فرمود حصيري بياوريد که من اين بدن مطهر را در آن حصير بپيچم و دفن کنم, حصير آوردند آن بدن مطهر را آورد، ساير ابدان را وجود مبارک امام سجاد(سلام الله عليه) دستور مي‌داد به خاک بسپارند اما درباره دو بدن شخصاً وارد قبر شد يکي بدن حسين‌بن‌علي بود، يکي بدن عباس‌بن‌علي(سلام الله عليهم)؛ اگر به حضرت مي‌گفتند شما به تنهايي چگونه اين بدن را به خاک مي‌سپاريد مي‌فرمود:

«إنّ معي مَن يعينني» با من کساني هستند که مرا کمک کنند، اين کار را کردند.

يکي از آداب و سنن دفن ميّت اين است وقتي ميّت را به طرف قبله دفن کردند به پهلو خوابانده‌اند، کفن را از صورتش باز کنند صورتش را روي خاک بگذارند، بگويند:

«عفوک, عفوک, عفوک»

وقتي سالار شهيدان سر در بدن ندارد، وجود مبارک امام سجاد اين عمل را چگونه انجام بدهد؟! و همچنين درباره قمر بني‌هاشم اين کار را شخصاً انجام داد فرمود:

«إنّ معي من يعينين» هم درباره عموي خود, هم درباره پدر بزرگوارش. وقتي قبر تأمين شد وجود مبارک حضرت از قبر بيرون آمدند خاک ريختند, با انگشت نوراني روي قبر حسين‌بن‌علي نوشت: «هذا قبر حسين بن علي بن ابي طالب الّذي قتلوه عطشاناً» اين قبر حسين است که با فاصله کم با اين رود عظيم او را با لب تشنه شهيد کردند.

«السلام عليکم يا أهل بيت النبوّة و يا معدن الرسالة و يا مختلف الملائکة السلام علي الحسين و علي علي‌بن‌الحسين و علي أولاد الحسين و علي أصحاب الحسين و رحمة الله و برکاته»

يا مَن يقبل اليسير و يعفو عن الکثير إقبل مِنّا اليسير واعفوا عنّا الکثير اللهمّ لا تجعله آخر العهد مِن اقامة العزاء و إن جعلته واجعلنا مرحومين و لا تجعلنا محرومين

منبع: بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء

توصیه رهبری به جوانان در خصوص حفظ قرآن

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آذر, 1392

 

حفظ رحمت الهی ادر کلام رهبری+ صوت

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آبان, 1392

دانلود فایل صوتی حفظ رحمت الهی در  بیانات رهبر معظم

والدینی که فرزند دختر دارند؛

نوشته شده توسطرحیمی 30ام آبان, 1392

قال رَسولُ الله (ص):

مَن کانَت لَهُ إبنةٌ فَاللهُ فِی عَونِهِ وَ نُصرَتِهِ وَ بَرَکتِهِ وَ مَغفِرَتِهِ.



 

حدیث زندگی- والدینی که فرزند دختر دارند؛

قال رَسولُ اللهِ:

البَناتُ مُبارَکاتٌ؛ (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 115)

دختران مایه­ ی برکت هستند.

 

مَن کانَت لَهُ إبنةٌ فَاللهُ فِی عَونِهِ وَ نُصرَتِهِ وَ بَرَکتِهِ وَ مَغفِرَتِهِ؛(مستدرک الوسائل، ج 15، ص 115)

شخصی که دارای یک فرزند دختر باشد خدای متعال کمک کار و معین او بوده و برکت و مغفرتش را شامل او خواهد ساخت.

 

مَا مِن بَیتٍ فیه البَناتُ إلّا نَزَلَت کُلَّ یَومٍ علیه إثنَتا عَشَرَةَ بَرَکةً وَ رَحمَةً مِن السّماءِ وَ لاَ تَنقَطِعُ زیارَةُ المَلائکةِ مِن ذلک البَیت؛

در هر روز دوازده برکت و رحمت الهی بر خانه ای که در آن دختران زندگی می کنند نازل می گردد.(جامع الأخبار، ص 285، فصل62 )


ثواب خوشحال كردن بانوان مَحرم به انسان

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :

إنّ اللّه‏َ تباركَ وتعالى علَى الإناثِ أرأفُ مِنهُ علَى الذُّكورِ ، وما مِن رجُلٍ يُدخِلُ فَرحَةً علَى امرأةٍ بَينَهُ وبَينَها حُرمَةٌ ، إلاّ فَرَّحَةُ اللّه‏ُ تعالى يَومَ القِيامَةِ .

خداوند تبارك و تعالى به زنان مهربانتر از مردان است . هيچ مردى نيست كه زنى از محارم خود را خوشحال سازد ، مگر اين كه خداوند متعال در روز قيامت او را شادمان گرداند .

الكافي : 6 / 6 / 7 منتخب ميزان الحكمة : 612


رَحِمَ اللّه‏ُ اَبَا البَناتِ، اَلبَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبِّباتٌ وَ البَنونَ مُبَشِّراتٌ وَ هُنَّ الباقياتُ الصّالِحاتُ؛

رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است! دختران، با بركت و دوست داشتنى ‏اند و پسران، مژده آورند. دختران باقيات الصالحات (بازماندگان شايسته)اند.

مستدرك الوسائل ج 15، ص 115، ح 17700

ويژگي هاي دختران در نگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم

البَناتُ هُنَّ المُشفِقاتُ الُمجَهَّزاتُ المُبارَكاتُ .

اين دخترانند كه دلسوز و مددكار و با بركتند .

كنزالعمّال : 45399 منتخب ميزان الحكمة : 612

توصيه ي رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - درباره ي دختران

لا تَكرَهوا البَناتَ؛ فإنَّهُنَّ المُؤنِساتُ الغالِياتُ .

دختران(خود) را ناخوش نداريد ؛ زيرا آنها مونس‏هاى گرانبهايى هستند .

كنزالعمّال : 45374 منتخب ميزان الحكمة : 612

قال صادق علیه السلام:

اَلبَنونَ نَعيمٌ وَ البَناتُ حَسَناتٌ وَ اللّه‏ُ يَسألُ عَنِ النَّعيمِ ، وَ يُثيبُ عَلَى الحَسَناتِ ؛

پسران، نعمت‏ اند و دختران خوبى. خداوند ، از نعمت‏ها سؤال مى ‏كند و به خوبى ‏ها پاداش مى‏ دهد .

الكافي : 6 / 7 / 12 منتخب ميزان الحكمة : 612


اِذا بَلَغَتِ الجاريَةُ سِتَّ سِنينَ فَلا تُقَبِّلها و َالغُلامُ لا يُقَـبِّلُ المَراَ ةَ اِذا جاوَزَ سَبعَ سِنينَ؛

چون دختر [نامحرم] شش ساله شد ، او را مبوس و پسر نيز چون از هفت سالگى گذشت ، زن [نامحرم] را نبوسد.

مكارم الأخلاق ص 223

دانلود کتاب حسین ( علیه السلام )؛ عقل سرخ

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آبان, 1392

نام کتاب : حسین ( علیه السلام )؛ عقل سرخ

نام نوبسنده : استاد حسن رحیم پور ازغدی

مجموعه گفتارهای طرحی برای فردا

دانلود کتاب الکترونیکی :

تا ابد، حسین(علیه‌السلام)+دانلود صوت

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آبان, 1392

«تا ابد، حسین(علیه‌السلام)»

عنوان گفتاری است از استاد حسن رحیم‌پور(ازغدی) که محرم 1391، در دانشگاه خلیج فارس بندر عباس ایراد شد. تارنمای موسسه‌ی فرهنگی هنری «طرحی برای فردا» به پاسداشت نهضت عاشورا، این گفتار را بازنشر می‌دهد تا گامی در مسیر گسترش فرهنگ رهایی‌بخش حسینی باشد.

صوت این سخنرانی را اینجا بشنوید