موضوعات: "احادیث" یا "کلام نور" یا "احکام"
در ميان دو مسؤوليت بزرگ
نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:
اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَ مَخافَتَيْنِ: ذَنْبٌ قَدْ مَضَى لا يَدْرِى ما صُنْعُ اللهُ فيه وَ عُمْرٌ قَدْ بَقِىَ لا يَدرِى ما يَكْتَسِبُ فِيهِ(1)
ترجمه
انسان با ايمان همواره از دو چيز نگران است از گناهان گذشته خود كه نمى داند خدا با او چه رفتار مى كند، و از عمر باقيمانده كه نمى داند خود چه خواهد كرد!
شرح كوتاه
بارزترين نشانه ايمان، احساس مسؤوليت است، احساس مسؤوليت در برابر اعمالى كه انجام داده و احساس مسؤوليت در برابر وظايف و تكاليفى كه در پيش دارد.
آن كسى كه اين دو احساس را دارد همواره به فكر جبران كوتاهى هاى گذشته است; و همچنين در فكر پيدا كردن بهترين راه ممكن براى استفاده از فرصت هاى باقيمانده، و اين هر دو رمز تكامل و پيشرفت يك انسان با يك ملت است، مردمى كه نه به اعمال گذشته مى انديشند و نه به فكر ساختن آينده اند، افرادى بينوا و بدبختند.
1. اصول كافى، جلد 2، صفحه 7.
برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی
چرا زن ريحانه است؟
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394 حضرت امام علی علیه السلام:
إِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة
همانا زن گل است و قهرمان نیست
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 405 ، از نامه 31
کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 510 ، ح 3
من لا یحضره الفقیه ج 3 ، ص 556 ، ح 4911
وَ لا تُمَلِّكِ المَرأَةَ أَمرَها ما جاوَزَ نَفسَها فَإِنَّ المَرأَةَ رَيحانَةٌ و َلَيسَت بِقَهرَمانَةٍ… ؛
كارى كه در توان زن نيست به او مسپار زيرا او چون گُلى است (ظريف و آسيب پذير) نه قهرمان و كار فرما.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 405 ، نامه 31
« از خدا بخواهیم »
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394اُدْعونى اَسْتَجِبْ لَكُمْ؛
سوره غافر، آيه ۶۰
بخوانيد مرا، تا پاسخ دهم شما را.
1. امام على عليه السلام :
اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّهِ اَكْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَ لَةً ؛
خداشناس ترين مردم، پر درخواست ترين آنان از خداست.غرر الحكم ، ح ۳۲۶۰
۲پيامبر صلى الله عليه و آله :
يَدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلانِ كانا يَعْمَلانِ عَمَلاً واحِدا ، فَيَرى اَحَدُهُما صاحِبَهُفَوْقَهُ ، فَيَقولُ : يا رَبِّ ، بِما اَعْطَيْتَهُ وَ كانَ عَمَلُنا واحِدا ؟فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى : سَاَ لَنى وَ لَمْ تَسْاَ لْنى
دو نفر كه هر دو يكسان عمل كردهاند ، وارد بهشت مىشوند ، امّا يكى از آن دو ،ديگرى را برتر از خود مىبيند . مىگويد : پروردگارا ! چرا او را برترى دادى ، در حالى كهعمل هر دوى ما يكسان بوده است؟ خداوند ـ تبارك و تعالى ـ مىفرمايد : او از مندرخواست مىكرد و تو درخواست نمىكردى.عدّة الداعى ، ص ۳۶
نقش قلم
نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:
ما رَأَيْتُ باكِياً اَحسَنَ تَبَسُّماً مِنَ الْقَلَمِ!(1)
ترجمه
هيچ گريانى را نديدم كه همچون قلم به زيبايى تبسم كند.
شرح كوتاه
قلم گوياى عواطف و ترجمان خرد آدمى است.
قلم بنيان گذار تمدّن ها و گرداننده چرخ هاى جامعه است.
قلم در گريه هاى مداوم خود شرح دردهاى جانكاه انسانها مى گويد و در تبسّمى كه همواره در ميان دو لب دارد، نشاط عشق، و شوق حيات، و رمز زندگى و هزار گونه زيبايى نهفته است.
ولى افسوس همين قلم هنگامى كه به دست نا اهل افتد از قطره هاى اشكش، قطره هاى خون مى ريزد و تبسّمش نيشخندى است بر عالى ترين ارزش هاى انسانى!
1. از كتاب لطايف و ظرايف.
برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی
تربيت فرزند از منظر معصومين علیهم السلام
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مرداد, 1394
رسول اکرم صلی الله علیه و آله
ادبوا اولادکم في بطون امهاتهم قيل و کيف ذلک يا رسول الله؟ فقال باطعامهم الحلال(2)
فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربيت کنيد.
پرسيده شد: اين چگونه است اي رسول خدا؟
فرمود: با خوراندن غذاي حلال ( به مادرش).
در غذاى جسم سختگيرند اما...
نوشته شده توسطرحیمی 4ام مرداد, 1394امام حسن(عليه السلام) مى فرمايد:
عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فى مَأْكُولِه كَيْفَ لا يَتَفَكَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ وَيُودِعُ صَدْرَهُ ما يُرْدِيهِ(1)
ترجمه
عجب دارم از آنها كه به غذاى جسم خود مى انديشند; امّا به غذاى روح خود نمى انديشند، خوراك ناراحت كننده از شكم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاكت زا آكنده مى كنند.
شرح كوتاه
همان طور كه پيشواى بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذاى جسمانى خود سختگيرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمى برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمى گيرند، از غذاهاى مشكوك مى پرهيزند، و بعضى هزار گونه نكات بهداشتى را در تغذيه جسم رعايت مى كنند.
امّا در غذاى جان، با چشم بسته، در لابه لاى ظلمت هاى بى خبرى، هرگونه غذاى فكرى مشكوكى را در درون جان خود مى ريزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبليغات مشكوك يا مسموم همه را به آسانى مى پذيرند و اين جاى بسيار شگفتى است.
1. سفينة البحار ماده طعم.
برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی
پیمانه تدبیر
نوشته شده توسطرحیمی 3ام مرداد, 1394حضرت امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند:
صَلاحُ حالِ التّعايُشِ وَ التَّعاشُرِ مِلاَمِكْيال ثُلْثَاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثَهُ تَغافُلٌ(1)
ترجمه
اصلاح وضع زندگى و معاشرت با پيمانه اى انجام مى شود كه دو سوّم آن هوشيارى است و يك سوّم آن بى اعتنايى و تغافل!
شرح كوتاه
أَفَلَا يتَدَبَّرُونَ…
هيچ كارى بدون مطالعه و نقشه و هوشيارى سر نمى گيرد، همچنين هيچ كارى بدون بى اعتنايى هم به سامان نمى رسد. به تعبير بهتر و روشنتر: اگر ما بخواهيم بدون مطالعه و دقت كار كنيم مواجه با شكست خواهيم شد ولى اگر بخواهيم براى تمام احتمالات ممكن و حوادث پيش بينى نشده به هنگام انجام كارها خود را معطل سازيم به اين آسانى قادر بر انجام كارى نيستيم و براى يك كار بايد سال ها مطالعه كنيم، و نيز براى انتخاب دوست و شريك و همسر و مانند آن، لذا فرمود دو سوّم دقّت و يك سوّم بى اعتنايى.
1. از كتاب تحف العقول، صفحه 267.
برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی
انديشه، تدبّر، تفكّر
نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394
أَلا لا خَيْرَ فى عِلم لَيْسَ فيهِ تَفَهُّمٌ
أَلا لا خَيْرَ فى قَرَائة لَيْسَ فيْها تَدَبُرٌ
أَلا لا خَيْرَ فى عِبادَة لَيْسَ فيْها تَفَكُّرٌ(1)
ترجمه:
آگاه باشيد: دانشى كه در آن انديشه نيست سودى ندارد!
آگاه باشيد: تلاوت قرآن كه در آن تدبّر نباشد نفعى ندارد!
آگاه باشيد: عبادتى كه در آن تفكّر نيست بى اثر است!
شرح كوتاه
انباشتن مغز از فرمول هاى علمى، و قوانين منطقى و اصول فلسفى و هرگونه دانشى مادامى كه با انديشه صحيح، و جهان بينى روشن، و آشنايى با اصول زندگى انسانى، هماهنگ نباشد بسيار كم اثر است.
همان طور كه خواندن آيات شريفه قرآن اگر با تدّبر و دقّت در عمق معانى آن همراه نباشد تأثير آن ناچيز است، و عباداتى كه نور تفكّر و عقل بر آن نتابد جسمى است بى روح، و فاقد اثر عالى تربيتى است.
1. از كتاب كافى جلد 1، صفحه 36 و تحف العقول.
برگرفته از یکصدو پنجاه درس زندگی/ آیت الله مکارم شیرازی
نگاه به نامحرم،سبب اختلاف و ناسازگاری بین همسران
نوشته شده توسطرحیمی 29ام تیر, 1394
حق چشم
«وأمّا حَقُّ بَصَرِكَ فَغَضُّهُ عَمّا لايَحِلُّ لَكَ وتَركُ ابتِذالِهِ إلاّ لِمَوضعِ عِبَرَةٍ تَستَقبِلُ بِها بَصَرا أو تَستَفيدَ بِها عِلماً، فَإنَّ البَصَرَ بابُ الاِعتِبارِ».
حقّ چشمت اين است كه آن را از آنچه بر تو حلال نيست فروبندى و مبتذلش نسازى [و به كارش نبرى]، مگر براى جاى عبرت آموزى كه، دیدِ خود را با آن بينا كنى يا به وسيله آن از دانشى بهره مند شوى؛ زيرا چشم، دروازه عبرت آموزى است[1].
نعمت چشم
چـشـم مهمترين وسيله ارتباط انسان با جهان خارج است، شگفتيهاى چشم به اندازهاى است كه به راستى انسان را به خضوع در مقابل خالق آن وا مىدارد، طبقات هفتگانه چشم كـه بـه نـامـهـاى صـلبـيه (قرنيه )، مشيميه، عنبيه، جلديه، زلاليه، زجاجيه و شبكيه نـامـيـده شـده، هـر كـدام سـاختمان عجيب و ظريف و شگفت انگيزى دارد كه قوانين فيزيكى و شـيـميائى مربوط به نور و آینه ها به دقيقترين وجهى در آنها رعايت شده؛ به طورى كه پيشرفته ترين دوربينهاى دقيق عكاسى در برابر آن، موجود بی ارزشى است و به راستى اگـر در تـمـام دنيا جز انسان، و در تمام وجود انسان جز چشم، چيز ديگرى نبود، مطالعه شگفتيهايش براى شناخت علم و قدرت عظيم پروردگار كافى بود[2].