« تربیت روحانی‌ نما توسط آمریکاگزارش تصویری از برگزاری دعای پر فیض عرفه »

احترام به سادات چگونه یک مجوسی را مسلمان کرد.

نوشته شده توسطرحیمی 4ام آبان, 1391

     در آنجا قصرى سبز را ديد و پرسيد: اين قصر از آن كيست؟

     پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: از آن يك مسلمان است.

      شيخ جلو مى ‏رود و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم از او روى مى ‏گرداند عرض مى ‏كند:

      يا رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم من مسلمانم چرا از من اعراض مى‏ كنى؟

      فرمود: دليل بياور كه مسلمانى؟

      شيخ سرگردان شد، و نتوانست چيزى بگويد.

      پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: فراموش كردى، آن كلامى را كه به آن زن علوى گفتى؟ و اين قصر از آن آن مردى است كه اين زن در خانه او ساكن شده؟ در اين موقع شيخ از خواب بيدار شد و بر سر و صورت خود مى ‏زد و مى ‏گريست.  آنگاه خود و غلامانش براى يافتن زن علوى در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اينكه فهميدند، او در خانه يك مجوسى است.

     شيخ نزد مجوسى رفت و تقاضاى ديدن وى را نمود، مجوسى گفت: نمى ‏گذارم او را ببينى؟

       شيخ گفت: مى‏ خواهم اين هزار دينار را به او بدهم.

       گفت: نه، اگر صد هزار دينار هم بدهى نمى ‏پذيرم.

      وقتى اصرار شيخ را ديد، گفت: همان خوابى را كه ديشب تو ديده ‏اى من هم ديده ‏ام، و سوگند به خدا من و همه اهل خانه به دست او مسلمان‏ شده ‏ايم و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را در خواب ديدم كه فرمود: اين قصر منزل آينده تو است.

     توجه به سادات و ذریه پیامبر اسلام و یاری رساندن به آنها در سختی ها و شداید آثار و برکات بسیاری دارد و حکایات و داستان های بسیاری  در این مورد از عالمان و خواص جامعه نقل شده است .

به نقل از سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه

*متن عربی ماجرا

صفحات: · 2·


فرم در حال بارگذاری ...