موضوعات: "ادعیه و زیارات" یا "دعا" یا "دعای کمیل" یا "دعای مجیر" یا "دعای ندبه" یا "دعای عرفه" یا "دعای توسل" یا "دعای ابوحمزه ثمالی" یا "دعای صباح" یا "دعای مشلول" یا "دعای عشرات" یا "دعای علوی مصری" یا "دعای سحر" یا "دعای افتتاح" یا "دعای جوشن کبیر" یا "مناجات" یا "مناجات منظومه امیرالمومنین در مسجد کوفه" یا "مناجات امیر المومنین علیه السلام" یا "مناجات شعبانیه" یا "زیارات" یا "زیارت عاشورا" یا "زیارت امین الله" یا "زیارت جامعه کبیره" یا "زیارت آل یاسین" یا "زیارت وارث" یا "زیارت اربعین" یا "زیارت ناحیه مقدسه" یا "زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها" یا "زیارت امین الله"

پناه بردن به حق از ناملايمات

نوشته شده توسطرحیمی 22ام بهمن, 1391

بار خدايا به تو پناه مى آورم

از طغيان آز،

      و تندى خشم،

           و چيرگى حسد،

                    و سستى صبر،

                           و کمى قناعت،

                                  و بدى اخلاق،

     و زياده روى در شهوت، و پافشارى در عصبيت، و پيروى هوا و هوس، و مخالفت با هدايت، و خواب غفلت، و کوشش بيش از اندازه، و انتخاب باطل بر حق، و پافشارى بر گناه، و کوچک شمردن معصيت، و بزرگ شمردن طاعت، و فخر و مباهات با ثروتمندان، و تحقير تهيدستان، و کوتاهى در حق زيردستان خود، و ناسپاسى نسبت به آن که به ما خوبى کرده، يا آنکه ستمگرى را يارى کنيم، يا ستمديده ‏اى را تنها گذاريم، يا آنچه را که حق ما نيست بخواهيم، يا از آنچه که نمى دانيم دم زنيم.

     و پناه مى بريم به تو از اينکه نيت داشته باشيم به کسى خيانت ورزيم، و در کردارمان خودپسندى نمائيم،و آرزوهاى خود را دور و دراز سازيم.

     و به تو پناه مى بريم از زشتى باطن، و ناچيز شمردن گناه، و از چيرگى شيطان بر وجودمان، و از اينکه روزگار ما را به سختى دراندازد، يا سلطان بر ما جور و ستم روا دارد.

     و به تو پناه مى بريم از آلوده شدن به اسراف، و بلاى تنگدستى.

     و به تو پناه مى بريم از سرزنش دشمنان، و نيازمندى به همنوعان، و از زندگى در سختى، و از مرگ ناگهانى و بدون توشه.

     و به تو پناه مى بريم از حسرت و اندوه بزرگ، و مصيبت سترگ، و از بدترين تيره بختى، و بدفرجامى، و نوميدى از ثواب، و فرود آمدن عذاب.

     بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از همه اين امور در پناه رحمتت جاى ده و نيز همه مردان و زنان مؤمن را،

اى مهربانترين مهربانان.

صفحات: 1· 2

مناجات نبوی

نوشته شده توسطرحیمی 8ام بهمن, 1391

گزند کردار


اللهم انی اعوذبک من شر ما عملت و من شر ما لم أعمل


بارالها ! از گزند کارهایی که کرده ام

و گزند کارهایی که نکرده ام به پناه تو می روم خداوندا !

سیوطی ، 217

 

اعتراف به گناه

نوشته شده توسطرحیمی 10ام دی, 1391

يا من عفوه أکثر من نقمته

     پروردگارا سه خصلت مرا از اينکه چيزى از تو بخواهم بازمى دارد، و يک خصلت مرا به درخواست از تو ترغيب مى کند، آن سه عبارت است:

     از امرى که به آن فرمان داده ‏اى و من در انجامش کندى کردم،

     و کارى که مرا از آن نهى نمودى و به سويش شتافتم،

     و نعمتى که به من بخشيدى ولى در شکر گزاريش کوتاهى کردم.

     اما آنچه مرا بر درخواست از تو ترغيب مى کند احسان توست به آن که با نيت پاک به تو روى آورده، و از طريق خوش گمانى به درگاه تو آمده، زيرا که تمام احسانهايت از روى تفضّل است، و نعمتهايت همه بى سبب و بدون سرآغاز.

     اى خداى من اينک منم که به پيشگاه عزتت همچون تسليم شونده ذليل ايستاده‏ ام،

     و با شرم و حيا همچون نيازمندى عيالوار از تو درخواست مى کنم، و معترفم که در هنگام احسان تو جز خوددارى از معصيت طاعتى نکرده ‏ام،و هيچ گاه از نعمتت بى بهره نبوده ‏ام،

     خدايا اکنون که در برابرت به زشتى اعمالم اعتراف مى کنم برايم سودى خواهد داشت؟

     و آيا اقرار به زشتى آنچه انجام داده‏ ام مرا از عذاب تو نجات خواهد داد؟

     يا آنکه مرا در اين حالى که هستم مستوجب غضب خود مى دانى؟

     و يا در اين هنگام که تو را مى خوانم اراده عذابى شديد به دنبال من است؟

     پاک و منزّهى، از تو نااميد نيستم در حالى که درِ توبه را به رويم گشوده‏ اى،

     بلکه سخن بنده ذليل را به زبان مى آورم، بنده ‏اى که به خود ستم کرده،

     و حريم حرمت پروردگارش را سبک شمرده،

     بنده‏ اى که گناهش عظيم است و روى هم انباشته،

     و روزگار از او روى گردانده و عمرش سپرى شده، تا چون نظر کرده که زمان عمل گذشته، و دوران عمر به آخر رسيده، و يقين نموده که پناهگاهى از عذابت و گريزگاهى از انتقامت نيست،

     با ناله و انابه به سويت رو آورده، و توبه‏ اش را براى تو خالص ساخته، پس با دلى پاک و پاکيزه به سويت برخاسته، و تو را با ناله‏اى سوزناک و آهسته خوانده، در حالى که از شدت تواضع در برابر تو خم گشته، و از سرافکندگى کج و فرومانده شده، و ترس از مقام تو هر دو پايش را به لرزه انداخته، و اشک چشم صفحه رخسارش را فراگرفته، و با اين جملات تو را مى خواند:

     اى مهربانترين مهربانان، اى بخشنده تر کسى که طالبان رحمت نوبت به نوبت آهنگ او کنند، و اى عطوفتر کسى که آمرزش خواهان گرد او گردند، و اى کسى که عفوت افزون از انتقامت است، و اى آن که خشنوديت بيش از خشم توست، و اى کسى که به خاطر گذشت پسنديده‏ ات آفريدگانت را به حمد خويش فراخوانده‏ اى، و اى کسى که بندگانت را به پذيرفتن توبه عادت داده ‏اى، و اى کسى که اصلاح تباهکارى مردم را به وسيله توبه خواسته‏ اى، و اى کسى که به عمل اندک بندگان خشنود شده ‏اى، و کم آنان را پاداش فراوان داده ‏اى، و اى کسى که اجابت دعا را براى ايشان ضامن گشته‏ اى، و اى آن که به فضل و بخشش خويش آنان را به پاداش نيکو وعده داده‏ اى، من نه از گناهکارترين گناهکارانم که تو او را آمرزيده ‏اى، و نه از نکوهيده ترين افرادى که به درگاهت عذر آورده و تو عذرش را قبول کرده ‏اى، و نه از ستمکارترين ستمکاران که نزد تو موفق به توبه شده و تو به او احسان کرده‏ اى، در چنين حال به جانب تو بازمى گردم بازگشت کسى که از کرده گذشته خود پشيمان و از آنچه بر سرش آمده نگران، و از ورطه‏ اى که در آن افتاده از روى خلوص شرمگين است، و مى داند که گذشت از گناه بزرگ در نظر تو عظيم نمى نمايد، و بخشيدن معصيت خطير بر تو گران نمى باشد، و تحمل جنايات سنگين بر تو دشوار نمى آيد، و محبوبترين بندگانت نزد تو کسى است که در پيشگاه تو دست از سرکشى و نافرمانى بردارد، و از پافشارى بر گناه اجتناب نمايد، و درخواست آمرزش را ادامه دهد، و من در برابر تو بيزارى مى جويم از اينکه سرکشى کنم، و به تو پناه مى برم از اينکه بر گناه اصرار ورزم، و براى آنچه در آن کوتاهى ورزيده‏ام طلب آمرزش دارم، و بر آنچه از انجامش فرومانده ‏ام از تو درخواست يارى مى کنم.

     الها، بر محمد و آلش درود فرست، و از حقوقى که بر عهده من دارى بگذر، و از عذابى که مستحق آنم معافم دار، و از آنچه بدکاران از آن مى ترسند پناهم ده، زيرا که تو بر عفو و بخشش کمال قدرت را دارى، و به جهت آمرزش موضع اميدى، و به گذشت معروفى، نيازم را جز تو محل طلبيدنى نيست، و گناهم را غير تو آمرزنده ‏اى نباشد، حاشا که چنين نباشى، و من جز از تو بر خود ترس ندارم، که تو شايسته آنى که از تو پروا کنند و اهل آمرزشى، بر محمد و آلش درود فرست، و حاجتم را روا کن، و مطلبم را برآور، و گناهم را ببخش، و دلم را از ترس ايمنى ده، زيرا که تو بر هر چيز توانايى، و اين کار براى تو آسان است،

دعايم را مستجاب کن اى پروردگار جهانيان.

صفحات: 1· 2

دفع بلاها و سختى ها با دعای امام

نوشته شده توسطرحیمی 9ام دی, 1391

     اللهم لک الحمد على حسن قضآئک وبما صرفت عني من بلائک فلا تجعل حظي من رحمتک ما عجلت لي من عافيتک فأکون قد شقيت بمآ أحببت وسعد غيري بما کرهت وإن يکن ما ظللت فيه أو بت فيه من هذه العافية بين يدي بلاء لا ينقطع ووزر لا يرتفع فقدم لي مآ أخرت وأخر عني ما قدمت فغير کثير ما عاقبته الفنآء وغير قليل ما عاقبته البقآء وصل على محمد وآله.

بار خدايا،

           تو را سپاس بر خوبى سرنوشتى که مقدّر فرموده‏اى، و بر بلايى که از من گرداندى، پس نصيبم را از رحمتت در اين عافيت دنيايى که به من ارزانى داشتى منحصر مکن، که به سبب آنچه دوست دارم بدبخت شوم، و ديگرى به خاطر آنچه ناپسند من است خوشبخت گردد، و اگر آن عافيت که روز را در آن به شب رسانده، يا شب را در آن به روز آورده ‏ام مقدمه بلايى هميشگى، و وبالى دائم باشد پس آنچه را برايم به تأخير انداخته ‏اى پيش انداز، و آنچه را که پيش انداخته‏ اى به تأخير افکن، زيرا چيزى که پايانش نيستى است بسيار نيست، و آنچه عاقبتش هميشگى و جاودانى است اندک نباشد، و بر محمد و آلش درود فرست.

 

دعای مکارم اخلاق (دانلود متن، ترجمه و صوت)+فایلwordوpdf

نوشته شده توسطرحیمی 16ام آذر, 1391

 

      صحیفه سجادیه، زبور آل محمد(صلی الله علیه و آله) والاتر از آن است که نیازی به معرفی داشته باشد و کمتر کسی یافت می شود که از آن بی خبر باشد.
     دعای مکارم الاخلاق بیستمین دعای صحیفه است که معمولا در اواخرکتاب مفاتیح الجنان نیز منتشر می شود.

     ادعیه و اذکار معصومان(علیهم السلام) اقیانوس های مواج معارف آسمانی اند، ولی هر کدام جهت و برجستگی ویژه ای دارند;این دعا یک برنامه انسان سازی است که خلقیات کریمه و سجایای انسانی را بیان فرموده است، اگر کسی بتواند آن طوری که شایسته است به عمق معنا و مفهوم این دعا پی ببرد و آنها را به عمل بگیرد طبق فرموده امام سجاد علیه السلام به مقام رفیع انسانیت نایل می‌گردد.

     این دعا از سی قسمت تشکیل شده که هر قسمت با درود بر محمد و آل محمد شروع ‌گردیده و با در خواستهایی که هر کدام اخلاق پسندیده می‌باشد دنبال می گردد و همه آن سی قسمت مضمونشان درخواست توفیق الهی می‌باشد“موضوعات و درخواستهایی که در این سی فراز آمده بدین ترتیب می‌باشد:

     ایمان کامل ، بهترین عمل، تکمیل نیت، وسعت رزق، بی اعتنایی به ثروت مال اندوزان، توازن بین جسم و روح پایداری در راه حق، درخواست طول عمر مشروط، اصلاح خصلت ناپسند، درخواست تبدیل حسد به مودت، تبدیل دشمنی نزدیکان به دوستی، درخواست دستی توانا در مقابل ظالم، درخواست رفع خدعه مکاران، رد عیب جویی به خواهان گسترش عدل، درخواست رزق در کهنسالی، درخواست دفع ستم دیگران به حریم آمرزش الهی وارد شده، درخواست سخن گفتن در هدایت مردم و پیمودن راه برتر، درخواست پیروزی قیامت و عوامل استخلاص نفس، درخواست کفایت از عیب جویی مردم و دفع عوامل ضرر و زیان، درخواست تاج لیاقت وگشایش مالی، برکناری از اسراف و مصونیت از تباه شدن رزق، درخواست قضا حوائج، درخواست پایان عمر با عفو الهی، به یاد خدا بودن در تمام مواقع ، برترین درود خدا بر پیامبر، درخواست حسنه دنیا و آخرت و مصونیت از عذاب.


متن و ترجمه دعای مکارم الاخلاق:

در این قسمت از ملحقات دوم مفاتیح، دعای مکارم اخلاق که از امام سجاد علیه السلام نقل شده است (نیایش بیستم از صحیفه سجادیه)، را می خوانیم:

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِي أَكْمَلَ الْإِيمَانِ‏

 بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ايمان مرا به كامل‏ترين درجات ايمان‏

وَ اجْعَلْ يَقِينِي أَفْضَلَ الْيَقِينِ وَ انْتَهِ بِنِيَّتِي إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ وَ بِعَمَلِي إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ‏

 و يقين مرا به برترين مراتب يقين و نيت مرا به نيكوترين نيتها و عمل مرا به بهترين اعمال فرا بر.

اَللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي‏

 اى خداوند، به لطف خود نيت مرا از هر شائبه مصون دار و به رحمت خود يقين مرا استوار گردان، و به قدرت خود فساد مرا به صلاح بدل نماى.

ادامه »

دعای حضرت خضر علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 14ام آذر, 1391

 

تعلیم دعای حضرت خضر علیه السلام از سوی امیرالمومنین علی علیه السلام به کمیل ابن زیاد نخعی

     دعای کمیل از دعاهای بسیار خوب و حاوی مضامین عالیه است،‌ و شیخ طوسی در مصباح المتهجد در اعمال شب نیمه شعبان آورده است،‌ و مجلسی در زادالمعاد و شیخ ابراهیم کفعمی در مصباح خود،‌ و در البلد الامین آورده است، و مرحوم سید ابن طاووس در اقبال در اعمال شب نیمه شعبان آورده و با دو سند نقل میکند:

     اول از جدش شیخ طوسی (ره ) بدین مضمون که: روایت شده است که: کمیل بن زیاد نخعی در شب نیمه شعبان امیرالمومنین علیه السلام را در حال سجده دید که به این دعا مشغول بودند.

     دوم از روایت دیگری بدین مضمون که: کمیل بن زیاد نخعی میگوید: من با مولای خود حضرت امیرالمومنین علیه السلام در مسجد بصره نشسته بودیم و با آن حضرت نیز جماعتی از اصحاب او بودند‌، پس بعضی از آنها از حضرت پرسیدند: معنای گفتار خداوند عزوجل: فیها یفرق کل امر حکیم چیست؟

     حضرت فرمودند: مراد شب نیمه شعبان است. سوگند به آن کسی که نفس علی در دست اوست،‌ هیچ بنده ای نیست مگر آنکه جمیع آن مقدراتی که بر او جاری می شود از خیر و شر در این شب قسمت او میگردد،‌ تا آخر سال در مثل چنین شب نیمه شعبانی که می آید. و هیچ بنده ای نیست که این شب را احیاء بدارد و به دعای حضرت خضر علیه السلام خدا را بخواند،‌ مگر آنکه دعایش مستجاب میشود.

     و چون حضرت از مسجد بیرون رفتند،‌ من شبانه به منزلش رفتم. حضرت فرمود: برای چه کاری آمدی؟ عرض کردم: ای امیرالمومنین برای یاد گرفتن دعای خضر آمدهام. حضرت فرمود: ای کمیل بنشین! و چون این دعا را حفظ کردی،‌ بخوان آن را در هر شب جمعه یا در هر ماهی یکبار،‌ و یا در هر سالی یکبار،‌ و یا در تمام مدت عمرت یکبار، از بلاها در امان خواهی بود و مورد نصرت خداوند و روزی خدا قرار میگیری! و هیچگاه مغفرت خدا از تو روی نخواهد گردانید!

ای کمیل! همنشینی زیاد تو با ما ایجاب نمود تا ما به درخواست تو پاسخ دهیم و از کان جود ما بهرمند گردی!

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

     اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک ‏بِرَحْمَتِک الَّتى‏ وَسِعَتْ کلَّ شَىْ‏ءٍ، وَبِقُوَّتِک الَّتى‏  قَهَرْتَ‏ بِها کلَّشَىْ‏ءٍ، وَخَضَعَ لَها کلُّ شَىْ‏ءٍ، وَذَلَّ لَها کلُّ شَىْ‏ءٍ، وَبِجَبَرُوتِک الَّتى‏ غَلَبْتَ‏ بِها کلَّ شَىْ‏ءٍ، وَبِعِزَّتِک الَّتى‏ لا يقُومُ لَها شَىْ‏ءٌ، وَبِعَظَمَتِک الَّتى‏ مَلَأَتْ کلَ‏ شَىْ‏ءٍ،وَبِسُلْطانِک الَّذى‏ عَلا کلَّشَىْ‏ءٍ، وَبِوَجْهِک الْباقى‏ بَعْدَ فَنآءِ کلِّشَىْ‏ءٍ، وَبِأَسْمائِک الَّتى‏ مَلَأَتْ اَرْکانَ کلِّشَىْ‏ءٍ، وَبِعِلْمِک الَّذى‏ اَحاطَ بِکلِّشَىْ‏ءٍ، وَبِنُورِ وَجْهِک الَّذى‏ اَضآءَ لَهُ کلُّشىْ‏ءٍ، يا نُورُ يا قُدُّوسُ، يا اَوَّلَ الْأَوَّلِينَ، وَيا اخِرَ الْأخِرينَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى‏ تَهْتِک الْعِصَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ‏ الذُّنُوبَ الَّتى‏ تُنْزِلُ النِّقَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْلِىَ الذُّنُوبَ الَّتى‏ تُغَيرُ النِّعَمَ، اَللّهُمَ‏ اغْفِرْ لىَ الذُّنُوبَ الَّتى‏ تَحْبِسُ الدُّعآءَ،اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى‏ تُنْزِلُ‏ الْبَلاءَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْلى‏ کلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ، وَکلَّ خَطيئَةٍ اَخْطَاْتُها، اَللّهُمَ‏ اِنّى‏ اَتَقَرَّبُ اِلَيک بِذِکرِک، وَاَسْتَشْفِعُ بِک اِلى‏ نَفْسِک، وَاَسْئَلُک بِجُودِک اَنْ‏ تُدْنِينى‏مِنْ‏قُرْبِک، وَاَنْ تُوزِعَنى‏ شُکرَک، وَاَنْ تُلْهِمَنى‏ ذِکرَک، اَللّهُمَّ اِنّى‏ اَسْئَلُک‏ سُؤالَ خاضِع ٍ مُتَذَلِّل ٍ خاشِع ٍ، اَنْ تُسامِحَنى‏ وَتَرْحَمَنى‏، وَتَجْعَلَنى‏ بِقَِسْمِک‏ راضِياً قانِعاً، وَفى‏ جَميعِ الْأَحْوالِ مُتَواضِعاً، اَللّهُمَّ وَاَسْئَلُک سُؤالَ مَنِ‏ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ، وَاَنْزَلَ بِک عِنْدَ الشَّدآئِدِ حاجَتَهُ، وَعَظُمَ فيما عِنْدَک رَغْبَتُهُ، اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُک، وَعَلا مَکانُک، وَخَفِىَ مَکرُک، وَظَهَرَ اَمْرُک، وَغَلَبَ قَهْرُک، وَجَرَتْ قُدْرَتُک، وَلا يمْکنُ الْفِرارُ مِنْ حُکومَتِک، اَللّهُمَّ لااَجِدُ لِذُنُوبى‏ غافِراً، وَلالِقَبائِحى‏ ساتِراً، وَلالِشَىْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ‏ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيرَک، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَک وَبِحَمْدِک ظَلَمْتُ نَفْسى‏، وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلى‏، وَسَکنْتُ اِلى‏ قَديمِ ذِکرِک لى‏، وَمَنِّک عَلَىَّ، اَللّهُمَ‏ مَوْلاىَ کمْ مِنْ قَبيحٍ سَتَرْتَهُ، وَکمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ، وَکمْ مِنْ عِثارٍ وَقَيتَهُ، وَکمْ مِنْ مَکرُوهٍ دَفَعْتَهُ، وَکمْ مِنْ ثَنآءٍ جَميلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ‏ نَشَرْتَهُ، اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلائى‏، وَاَفْرَطَ بى‏ سُوءُ حالى‏، وَقَصُرَتْ بى‏ اَعْمالى‏، وَقَعَدَتْ بى‏ اَغْلالى‏، وَحَبَسَنى‏ عَنْ نَفْعى‏ بُعْدُ اَمَلى‏، وَخَدَعَتْنِى الدُّنْيا بِغُرُورِها، وَنَفْسى‏ بِجِنايتِها وَمِطالى‏، يا سَيدى‏ فَاَسْئَلُک بِعِزَّتِک اَنْ لا يحْجُبَ‏ عَنْک دُعآئى‏، سُوءُ عَمَلى‏ وَفِعالى‏، وَلا تَفْضَحْنى‏ بِخَفِىِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيهِ مِنْ‏ سِرّى‏، وَلا تُعاجِلْنى‏ بِالْعُقُوبَةِ عَلى‏ ما عَمِلْتُهُ فى‏ خَلَواتى‏، مِنْ سُوءِ فِعْلى‏ وَاِسآئَتى‏، وَدَوامِ تَفْريطى‏ وَجَهالَتى‏، وَکثْرَةِ شَهَواتى‏ وَغَفْلَتى‏، وَ کنِ اللَّهُمَ‏ بِعِزَّتِک لى‏ فى‏ کلِّ الْأَحْوالِ رَؤُفاً، وَعَلَىَّ فى‏ جَميعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً، اِلهى‏ وَرَبّى‏ مَنْ لى‏ غَيرُک، اَسْئَلُهُ کشْفَ ضُرّى‏ وَالنَّظَرَ فى‏ اَمْرى‏، اِلهى‏ وَمَوْلاىَ اَجْرَيتَ عَلَىَّ حُکماً اِتَّبَعْتُ فيهِ هَوى‏ نَفْسى‏، وَلَمْ اَحْتَرِسْ فيهِ مِنْ‏ تَزْيينِ عَدُوّى‏، فَغَرَّنى‏ بِما اَهْوى‏، وَاَسْعَدَهُ عَلى‏ ذلِک الْقَضآءُ، فَتَجاوَزْتُ‏ بِما جَرى‏، عَلَىَّ مِنْ ذلِک بَعْضَ حُدُودِک، وَخالَفْتُ بَعْضَ اَوامِرِک، فَلَک ‏الْحَمْدُ عَلَىَّ فى‏ جَميعِ ذلِک، وَلا حُجَّةَ لى‏ فيما جَرى‏ عَلَىَّ فيهِ قَضآؤُک، وَاَلْزَمَنى‏ حُکمُک وَبَلآؤُک، وَقَدْ اَتَيتُک يا اِلهى‏ بَعْدَ تَقْصيرى‏ وَاِسْرافى‏ عَلى‏ نَفْسى‏، مُعْتَذِراً نادِماً مُنْکسِراً مُسْتَقيلاً، مُسْتَغْفِراً مُنيباً، مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً، لااَجِدُ مَفَرّاًمِمَّا کانَ مِنّى‏، وَلا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَيهِ فى‏ اَمْرى‏، غَيرَ قَبُولِک‏ عُذْرى‏، وَاِدْخالِک اِياىَ فى‏ سَعَةِ رَحْمَتِک، اَللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرى‏، وَارْحَمْ‏ شِدَّةَ ضُرّى‏، وَفُکنى‏ مِنْ شَدِّ وَثاقى‏، يارَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنى‏، وَرِقَّةَ جِلْدى‏، وَدِقَّةَ عَظْمى‏، يا مَنْ بَدَءَ خَلْقى‏ وَذِکرى‏، وَتَرْبِيتى‏ وَبِرّى‏ وَتَغْذِيتى‏، هَبْنى‏ لِابْتِدآءِ کرَمِک، وَسالِفِ بِرِّک بى‏، يا اِلهى‏ وَسَيدى‏ وَرَبّى‏، اَتُراک‏ مُعَذِّبى‏بِنارِک بَعْدَ تَوْحيدِک، وَبَعْدَ مَا انْطَوى‏ عَلَيهِ قَلْبى‏ مِنْ مَعْرِفَتِک، وَلَهِجَ بِهِ‏ لِسانى‏ مِنْ ذِکرِک، وَاعْتَقَدَهُ ضَميرى‏ مِنْ حُبِّک، وَبَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافى‏ وَدُعآئى‏ خاضِعاً لِرُبُوبِيتِک، هَيهاتَ اَنْتَ اَکرَمُ مِنْ اَنْ تُضَيعَ مَنْ رَبَّيتَهُ، اَوْ تُبْعِدَ مَنْ اَدْنَيتَهُ، اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ اوَيتَهُ، اَوْ تُسَلِّمَ اِلَى الْبَلآءِ مَنْ کفَيتَهُ‏ وَرَحِمْتَهُ، وَلَيتَ شِعْرى‏ يا سَيدى‏ وَاِلهى‏ وَمَوْلاىَ، اَتُسَلِّطُ النَّارَ عَلى‏ وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِک ساجِدَةً، وَعَلى‏ اَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحيدِک صادِقَةً، وَبِشُکرِک مادِحَةً، وَعَلى‏ قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِاِلهِيتِک مُحَقِّقَةً، وَعَلى‏ ضَمآئِرَ حَوَتْ‏ مِنَ الْعِلْمِ بِک حَتّى‏ صارَتْ خاشِعَةً، وَعَلى‏ جَوارِحَ سَعَتْ اِلى‏ اَوْطانِ‏ تَعَبُّدِک طآئِعَةً، وَاَشارَتْ بِاسْتِغْفارِک مُذْعِنَةً، ما هکذَا الظَّنُّ بِک، وَلا اُخْبِرْنا بِفَضْلِک عَنْک يا کريمُ يا رَبِّ، وَاَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفى‏ عَنْ قَليلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْيا وَعُقُوباتِها، وَمايجْرى‏ فيها مِنَ الْمَکارِهِ عَلى‏ اَهْلِها، عَلى‏ اَنَّ ذلِک‏ بَلاءٌ وَمَکرُوهٌ قَليلٌ مَکثُهُ، يسيرٌ بَقآئُهُ، قَصيرٌ مُدَّتُهُ، فَکيفَ احْتِمالى‏ لِبَلاءِ الْاخِرَةِ، وَجَليلِ وُقُوعِ الْمَکارِهِ فيها، وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ، وَيدُومُ مَقامُهُ، وَلا يخَفَّفُ عَنْ اَهْلِهِ، لِأَنَّهُ لا يکــونُ اِلاَّ عَنْ‏ غَضَبِک وَاْنتِقامِک وَسَخَطِک، وَهذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالْاَرْضُ، يا سَيدِى‏، فَکيفَ لى‏ وَاَنَا عَبْدُک الضَّعيفُ الذَّليلُ الْحَقيرُ الْمِسْکينُ‏ الْمُسْتَکينُ، يا اِلهى‏ وَرَبّى‏ وَسَيدِى‏ وَمَوْلاىَ لِأَىِّ الْأُمُورِ اِلَيک اَشْکو، وَلِما مِنْها اَضِجُّ وَاَبْکى‏، لِأَليمِ‏الْعَذابِ وَشِدَّتِهِ، اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَمُدَّتِهِ، فَلَئِنْ صَيرْتَنى‏ لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدآئِک، وَجَمَعْتَ بَينى‏ وَبَينَ اَهْلِ بَلائِک، وَفَرَّقْتَ‏بَينى‏وَبَينَ‏اَحِبَّآئِک وَاَوْليآئِک، فَهَبْنى‏ يا اِلهى‏ وَسَيدِى‏ وَمَوْلاىَ وَرَبّى‏، صَبَرْتُ عَلى‏ عَذابِک، فَکيفَ اَصْبِرُ عَلى‏ فِراقِک، وَهَبْنى‏ صَبَرْتُ عَلى‏ حَرِّ نارِک فَکيفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلى‏ کرامَتِک، اَمْ کيفَ اَسْکنُ فِى النَّارِ وَرَجآئى‏ عَفْوُک، فَبِعِزَّتِک يا سَيدى‏ وَمَوْلاىَ اُقْسِمُ صادِقاً، لَئِنْ تَرَکتَنى‏ ناطِقاً، لَأَضِجَّنَّ اِلَيک بَينَ اَهْلِها ضَجيجَ الْأمِلينَ، وَلَأَصْرُخَنَّ اِلَيک صُراخَ‏ الْمَسْتَصْرِخينَ، وَلَاَبْکينَّ عَلَيک بُکآءَ الْفاقِدينَ، وَلَأُنادِينَّک اَينَ کنْتَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا غايةَ امالِ الْعارِفينَ، ياغِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، يا حَبيبَ‏ قُلُوبِ‏الصَّادِقينَ، وَيااِلهَ الْعالَمينَ، اَفَتُراک سُبْحانَک يا اِلهى‏ وَبِحَمْدِک، تَسْمَعُ‏ فيها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فيها بِمُخالَفَتِهِ، وَذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِيتِهِ، وَحُبِسَ بَينَ‏اَطْباقِهابِجُرْمِهِ وَجَريرَتِهِ، وَهُوَ يضِجُّ اِلَيک ضَجيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِک، وَيناديک بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحيدِک، وَيتَوَسَّلُ اِلَيک بِرُبُوبِيتِک، يا مَوْلاىَ‏ فَکيفَ يبْقى‏ فِى الْعَذابِ وَهُوَ يرْجُوا ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِک، اَمْ کيفَ تُؤْلِمُهُ‏ النَّارُ وَهُوَ يأْمَلُ فَضْلَک وَرَحْمَتَک، اَمْ کيفَ يحْرِقُهُ لَهيبُها وَاَنْتَ تَسْمَعُ‏ صَوْتَهُ وَتَرى‏ مَکانَهُ، اَمْ کيفَ يشْتَمِلُ عَلَيهِ زَفيرُها وَاَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ، اَمْ‏ کيفَ يتَقَلْقَلُ بَينَ اَطْباقِها وَاَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ، اَمْ کيفَ تَزْجُرُهُ زَبانِيتُها وَهُوَ يناديک يا رَبَّهُ، اَمْ کيفَ يرْجُو فَضْلَک فى‏ عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُکهُ فيها، هَيهاتَ‏ ما ذلِک الظَّنُ‏بِک،وَلَاالْمَعْرُوفُ‏مِنْ‏فَضْلِک، وَلا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدينَ‏ مِنْ بِرِّک وَاِحْسانِک، فَبِالْيقينِ اَقْطَعُ لَوْ لا ما حَکمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذيبِ جاحِديک، وَقَضَيتَ بِهِ مِنْ اِخْلادِ مُعانِديک، لَجَعَلْتَ النَّارَ کلَّها بَرْداً وَسَلاماً، وَما کانَ لِأَحَدٍ فيها مَقَرّاً وَلا مُقاماً، لکنَّک تَقَدَّسَتْ اَسْمآؤُک، اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلَأَها مِنَ الْکافِرينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ اَجْمَعينَ، وَاَنْ تُخَلِّدَ فيهَا الْمُعانِدينَ، وَاَنْتَ جَلَّ ثَناؤُک قُلْتَ مُبْتَدِئاً، وَتَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعامِ مُتَکرِّماً، «اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کمَنْ کانَ فاسِقاً، لا يسْتَوُونَ» اِلهى‏ وَسَيدى‏ فَاَسْئَلُک‏ بِالْقُدْرَةِ الَّتى‏ قَدَّرْتَها، وَبِالْقَضِيةِ الَّتى‏ حَتَمْتَها وَحَکمْتَها، وَغَلَبْتَ مَنْ‏ عَلَيهِ اَجْرَيتَها، اَنْ تَهَبَ لى‏ فى‏ هذِهِ اللَّيلَةِ وَفى‏ هذِهِ السَّاعَةِ، کلَّ جُرْمٍ‏ اَجْرَمْتُهُ، وَکلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ، وَکلَّ قَبِيحٍ اَسْرَرْتُهُ، وَکلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ، کتَمْتُهُ‏ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَيتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ، وَکلَّ سَيئَةٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکرامَ الْکاتِبينَ، الَّذينَ وَکلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يکــونُ مِنّى‏، وَجَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى‏، وَکنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَرآئِهِمْ، وَالشَّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ، وَبِرَحْمَتِک‏ اَخْفَيتَهُ وَبِفَضْلِک سَتَرْتَهُ، وَاَنْ تُوَفِّرَ حَظّى‏ مِنْ کلِ‏ّ خَيرٍ اَنْزَلْتَهُ، اَوْ اِحْسانٍ‏ فَضَّلْتَهُ، اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ، اَوْرِزْقٍ بَسَطْتَهُ، اَوْذَنْبٍ تَغْفِرُهُ، اَوْخَطَأٍتَسْتُرُهُ، يا رَبِ‏ّ يارَبِ‏ّ يارَبِّ، يااِلهى‏ وَسَيدى‏ وَمَوْلاىَ وَمالِک رِقّى‏،يامَنْ‏بِيدِهِ ناصِيتى‏ ياعَليماً بِضُرّى‏ وَمَسْکنَتى‏، ياخَبيراً بِفَقْرى‏ وَفاقَتى‏، يارَبِّ يارَبِّ يا رَبِّ، اَسْئَلُک بِحَقِّک وَقُدْسِک، وَاَعْظَمِ صِفاتِک وَاَسْمآئِک، اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى‏ مِنَ‏ اللَّيلِ وَالنَّهارِ بِذِکرِک مَعْمُورَةً، وَبِخِدْمَتِک مَوْصُولَةً، وَاَعْمالى‏ عِنْدَک‏ مَقْبُولَةً، حَتّى‏ تَکــونَ اَعْمالى‏ وَاَوْرادى‏ کلُّها وِرْداً واحِداً، وَحالى‏ فى‏ خِدْمَتِک سَرْمَداً، يا سَيدى‏ يا مَنْ عَلَيهِ مُعَوَّلى‏، يا مَنْ اِلَيهِ شَکوْتُ اَحْوالى‏، يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ، قَوِّ عَلى‏ خِدْمَتِک جَوارِحى‏، وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى‏، وَهَبْ لِىَ الْجِدَّ فى‏ خَشْيتِک، وَالدَّوامَ فِى الْإِتِّصالِ بِخِدْمَتِک، حَتّى‏ اَسْرَحَ اِلَيک‏ فى‏ مَيادينِ السَّابِقينَ، وَاُسْرِعَ اِلَيک فِى الْبارِزينَ، وَاَشْتاقَ اِلى‏ قُرْبِک فِى الْمُشْتاقينَ، وَاَدْنُوَ مِنْک دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ، وَاَخافَک مَخافَةَ الْمُوقِنينَ، وَاَجْتَمِعَ فى‏ جِوارِک مَعَ الْمُؤْمِنينَ، اَللّهُمَّ وَمَنْ اَرادَنى‏ بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ، وَمَنْ کادَنى‏ فَکدْهُ وَاجْعَلْنى‏ مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِک نَصيباً عِنْدَک، وَاَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْک، وَاَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيک، فَاِنَّهُ لا ينالُ ذلِک اِلاَّ بِفَضْلِک، وَجُدْ لى‏ بِجُودِک، وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِک، وَاحْفَظْنى‏ بِرَحْمَتِک، وَاجْعَلْ‏ لِسانى‏ بِذِکرِک لَهِجاً، وَقَلْبى‏ بِحُبِّک مُتَيماً، وَمُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِک، وَاَقِلْنى‏ عَثْرَتى‏، وَاغْفِرْ زَلَّتى‏، فَاِنَّک قَضَيتَ عَلى‏ عِبادِک بِعِبادَتِک، وَاَمَرْتَهُمْ‏ بِدُعآئِک، وَضَمِنْتَ لَهُمُ الْإِجابَةَ، فَاِلَيک يارَبِ‏نَصَبْتُ‏وَجْهى‏،وَاِلَيک يا رَبِ‏ مَدَدْتُ يدى‏، فَبِعِزَّتِک اسْتَجِبْ لى‏ دُعآئى‏، وَبَلِّغْنى‏ مُناىَ، وَلا تَقْطَعْ مِنْ‏ فَضْلِک رَجآئى‏، وَاکفِنى‏ شَرَّ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنْ اَعْدآئى‏، يا سَريعَ الرِّضا، اِغْفِرْ لِمَنْ لايمْلِک اِلَّا الدُّعآءَ، فَاِنَّک فَعَّالٌ لِما تَشآءُ، يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ، وَذِکرُهُ شِفآءٌ، وَطاعَتُهُ غِنىً، اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ‏مالِهِ‏الرَّجآءُ وَسِلاحُهُ الْبُکآءُ، يا سابِغَ النِّعَمِ، يادافِعَ‏النِّقَمِ، يانُورَالْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ، ياعالِماً لايعَلَّمُ، صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَافْعَلْ بى‏ ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَالْأَئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ الِهِ(أهْلِه)، وَسَلَّمَ تَسْليماً کثيراً.

     خدايا من از تو مى‏خواهم‏ بحق آن رحمتت که همه چيز را فرا گرفته و به آن نيرويت که همه چيز را بوسيله آن مقهور خويش کردى و همه چيز در برابر آن خاضع و همه در پيش آن خوار است و به جبروت تو که بوسيله آن چيره گشتى‏ بر هر چيز و به عزتت که چيزى در برابرش نه‏ايستد و به آن عظمت و بزرگيت که پرکرده هر چيز را و به آن سلطنت و پادشاهيت که بر هر چيز برترى گرفته و به ذات پاکت که پس از نابودى هر چيز باقى است و به نامهاى مقدست که اساس هر موجودى را پرکرده و به آن علم و دانشت که احاطه يافته به هر چيز و به نور ذاتت که روشن شد در پرتوش هر چيز اى نور حقيقى و اى منزه از هر عيب اى آغاز موجودات اولين و اى پايان‏ آخرين خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را که پرده‏ها را بدرد خدايا بيامرز برايم آن‏ گناهانى را که عقاب و کيفرها را فرو ريزد خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را که نعمت‏ها را تغيير دهد خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را که از (اجابت) دعا جلوگيرى کند خدايا بيامرز برايم آن گناهانى را که بلا نازل کند خدايا بيامرز برايم هر گناهى که کرده‏ام و هر خطايى که از من سر زده‏ خدايا من به سوى تو تقرب جويم بوسيله ذکر تو و شفيع آورم بدرگاهت خودت را و به جود و کرمت از تو مى‏خواهم که‏ مرا به مقام قرب خويش نزديک سازى و شکر و سپاسگذاريت را بر من روزى کنى و ذکر خود را به من الهام کنى خدايا از تو درخواست‏مى‏کنم‏درخواست‏شخص‏فروتن‏خوارترسان‏که‏بر من آسان‏گيرى وبه‏من‏رحم‏کنى‏ومرابه‏آنچه‏برايم‏قسمت کرده‏اى‏ راضى و قانعم سازى و در تمام حالات فروتنم کنى خدايا از تو درخواست کنم درخواست کسى که سخت‏ فقير و بى‏چيز شده و خواسته‏اش را هنگام سختيها پيش تو آورده و اميدش بدانچه نزد تو است بسيار بزرگ است‏ خدايا سلطنت و پادشاهيت بس بزرگ و مقامت بسى بلند است مکر و تدبيرت در کارها پنهان و امر و فرمانت آشکار است‏ قهرت غالب و قدرت و نيرويت نافذ است و گريز از تحت حکومت تو ممکن نيست خدايا نيابم براى گناهانم آمرزنده‏اى و نه براى کارهاى زشتم پرده‏پوشى و نه کسى را که عمل زشت‏ مرا به کار نيک تبديل کند جز تو، نيست معبودى جز تو منزهى تو و به حمد تو مشغولم من به خويشتن‏ ستم کردم و در اثر نادانيم دليرى کردم و به اينکه هميشه از قديم به ياد من بوده وبر من لطف و بخشش داشتى آسوده خاطرنشستم اى خدا اى مولاى من چه بسيار زشتيها که از من‏پوشاندى و چه بسيار بلاهاى سنگين که از من بازگرداندى و چه بسيار لغزشها که از آن نگهم داشتى و چه بسيار ناراحتيها که از من دور کردى و چه بسيار مدح و ثناى خوبى که‏من‏شايسته‏اش‏نبودم‏و تو آن را منتشر ساختى خدايا بلاى من بسى بزرگ است و بدى حالم از حد گذشته و اعمالم نارسا است و زنجيرهاى علايق مرا خانه‏نشين و آرزوهاى دور و دراز مرا از رسيدن به منافعم بازداشته و دنيا با ظواهر فريبنده‏اش مرا گول زد و نفسم بوسيله جنايتش و به مسامحه گذراندم اى آقاى من پس از تو مى‏خواهم به عزتت که بدى رفتار و کردار من دعايم را از اجابتت جلوگيرى نکند و رسوا نکنى مرا به آنچه از اسرار پنهانى من‏ اطلاع دارى و شتاب نکنى در عقوبتم براى رفتار بد و کارهاى بدى که در خلوت انجام دادم و ادامه دادنم به تقصير و نادانى و زيادى شهوت‏رانى و بى‏خبريم و خدايا به عزتت سوگند که در تمام احوال نسبت به من مهربان باش و در تمام امور بر من عطوفت فرما اى معبود من و اى پروردگار من جز تو که را دارم که رفع گرفتارى و توجه در کارم را از او درخواست کنم اى خداى من و اى مولاى من تو بر من حکمى را مقرر داشتى که در اجراى آن پيروى هواى نفسم را کردم و از فريبکارى دشمنم در اين باره نهراسيدم پس او هم طبق دلخواه خويش گولم زد و قضا (و قدر) هم با او کمک‏کردودراثر همين ماجراى شومى که بر سرم آمد نسبت به پاره‏اى از حدود و احکامت تجاوز کردم و در برخى از دستوراتت راه مخالفت را پيمودم پس در تمام آنچه پيش آمده تو را ستايش مى‏کنم و اکنون از حکمى که درباره کيفر من جارى گشته و قضا و آزمايش تو مرا بدان ملزم ساخته حجت و برهانى ندارم و اينک اى معبود من در حالى به درگاهت آمده‏ام که درباره‏ات کوتاهى کرده و بر خود زياده ‏روى ‏نموده ‏و عذرخواه و پشيمان و دل‏شکسته و پوزش‏جو و آمرزش طلب و بازگشت کنان و به گناه خويش اقرار و اذعان و اعتراف دارم و راه گريزى از آنچه از من سر زده نيابم و پناهگاهى که بدان رو آورم در کار خويش ندارم جز اينکه‏ تو عذرم بپذيرى و مرا در فراخناى رحمتت درآورى پس اى خداى من عذرم بپذير و بر سخت‏پريشانيم رحم کن و از بند سخت گناهانم رهائيم ده اى پروردگار من بر ناتوانى بدنم و نازکى پوست تنم‏ و باريکى استخوانم رحم کن اى کسى که آغاز کردى به آفرينش من‏وبه‏يادمن‏وبپرورشم‏وبه‏احسان‏وخوراک دادنم اکنون به همان بزرگوارى و کرم نخستت و سابقه احسانى که به من داشتى مرا ببخش اى معبود من و اى آقاى من و اى پروردگارم آيا تو به راستى‏ چنانى که مرا به آتش عذاب کنى پس از اينکه به يگانگيت اقرار دارم و دلم به نور معرفتت آباد گشته و زبانم به ذکر تو گويا شده و نهادم به دوستى تو پيوند شده و پس از اعتراف صادقانه و دعاى خاضعانه‏ام به مقام بنده‏پرورى و ربوبيتت؟ بسيار دور است! تو بزرگوارتر از آنى که از نظر دور دارى کسى را که خود پروريده‏اى يا دور گردانى کسى را که خود نزديکش کرده يا تسليم بلا و گرفتارى کنى کسى را که خود سرپرستى کرده‏ و به لطف پروريده‏اى و کاش مى‏دانستم اى آقا و معبود و مولايم آيا چيره مى‏کنى آتش دوزخ را بر چهره‏هايى که در برابر عظمتت به سجده افتاده و بر زبانهايى که صادقانه به يگانگيت گويا شده و سپاسگزارانه به شکرت باز شده و بر دلهايى که از روى يقين به خدائيت اعتراف کرده‏اند و بر نهادهايى که‏ علم و معرفتت آنها را فرا گرفته تا به جايى که در برابرت خاشع گشته و بر اعضاء و جوارحى که مشتاقانه به پرستشگاهايت‏ شتافته و با حال اقرار به گناه جوياى آمرزش تو هستند چنين گمانى به تو نيست و از فضل تو چنين خبرى به ما نرسيده اى خداى کريم اى پروردگار من و تو ناتوانى مرا در مقابل اندکى از بلاى‏ دنيا و کيفرهاى ناچيز آن و ناملايماتى که معمولاً بر اهل آن مى‏رسد مى‏دانى در صورتى‏که اين‏ بلا و ناراحتى دوامش کم است و دورانش اندک و مدتش کوتاه است‏ آخرت و آن ناملايمات بزرگ را در آنجا دارم در صورتى‏که آن بلا مدتش طولانى و دوامش هميشگى است و تخفيفى براى مبتلايان به آن نيست زيرا آن بلا از خشم و انتقام و غضب تو سرچشمه گرفته و آن هم چيزى است که آسمانها و زمين تاب تحمل آن را ندارند اى آقاى من تا چه رسد به من بنده ناتوان خوار ناچيز مستمند بيچاره! اى معبود و پروردگار و آقا و مولاى من آيا براى کداميک از گرفتاريهايم به تو شکايت کنم‏ و براى کداميک از آنها شيون و گريه‏کنم؟ آيا براى عذاب دردناک و سخت يا براى بلاى طولانى و مديد پس اگر بنا شود مرا بخاطر کيفرهايم در زمره دشمنانت اندازى و مرا با گرفتاران در بلا و عذابت در يکجا گردآورى و ميان من و دوستانت جدايى اندازى گيرم که اى معبود و آقا و مولا و پروردگارم من بر عذاب تو صبر کنم اما چگونه بر دورى از تو طاقت آورم و گيرم که اى معبود من حرارت آتشت را تحمل کنم اما چگونه چشم پوشيدن از بزرگواريت را بر خود هموار سازم يا چگونه در ميان آتش‏ بمانم با اينکه اميد عفو تو را دارم پس به عزتت سوگند اى آقا و مولاى من براستى سوگند مى‏خورم که اگر زبانم را در آنجا بازبگذارى حتماً در ميان دوزخيان شيون را بسويت سر دهم شيون اشخاص آرزومند و مسلماً چون فريادرس‏ خواهان به درگاهت فرياد برآرم و قطعاً مانند عزيز گمگشتگان بر دورى تو گريه و زارى کنم و با صداى بلند تو را مى‏خوانم و مى‏گويم کجايى‏ اى يار و نگهدار مؤمنان اى منتهاى آرمان عارفان اى فريادرس درماندگان اى محبوب‏ دل راستگويان و اى حيران کننده عالميان آيا براستى چنان مى‏بينى اى منزه و معبودم که به ستايشت مشغولم که بشنوى‏ در آن آتش صداى بنده مسلمانى را که در اثر مخالفتش در آنجا زندانى شده و مزه عذاب آتش را به خاطر نافرمانيش چشيده و در ميان طبقات دوزخ به واسطه جرم و جنايتش گرفتار شده و در آن حال به درگاهت شيون کند شيون شخصى که آرزومند رحمت‏ تو است و به زبان يگانه‏پرستان تو را فرياد زند و به بنده پروريت متوسل گردد اى مولاى من‏ پس چگونه در عذاب بماند با اينکه به بردبارى سابقه دارت چشم اميد دارد يا چگونه‏ آتش او را بيازارد با اينکه آرزوى فضل و رحمت تو را دارد يا چگونه شعله آتش او را بسوزاند با اينکه تو صدايش را بشنوى‏ و جايش را ببينى يا چگونه شراره‏هاى آتش او را دربرگيرد با اينکه تو ناتوانيش دانى يا چگونه در ميان طبقات آتش دست و پا زند با اينکه تو صدق و راستگوئيش را دانى يا چگونه موکلان دوزخ او راباتندى‏برانندبااينکه تو را به‏ پروردگارى‏بخواندياچگونه‏ممکن‏است‏که‏اميدفضل‏تورادرآزادى‏خويش‏داشته باشد ولى تو او را به حال خود واگذارى چه بسيار از تو دور است و چنين گمانى به تو نيست و فضل تو اينسان معروف نيست و نه شباهت با رفتار تو نسبت به يگانه‏پرستان دارد با آن نيکى و احسانت که نسبت بدانها دارى و من بطور قطع مى‏دانم که اگر فرمان تو در معذب ساختن‏ منکرانت صادر نشده بود و حکم تو به هميشه ماندن در عذاب براى دشمنانت در کار نبود حتماً آتش دوزخ را هر چه بود به تمامى سرد و سالم مى‏کردى و هيچکس در آن منزل و مأوا نداشت ولى تو اى خدايى که تمام نامهايت مقدس است سوگند ياد کرده‏اى که دوزخ را از کافران از پريان و آدميان پرکنى و دشمنانت را براى هميشه در آن جا دهى و تو که‏ حمد ثنايت برجسته است در ابتداء بدون سابقه فرمودى و به اين انعام از روى بزرگوارى تفضل کردى‏(که فرمودى) «آيا کسى‏که مؤمن است مانند کسى است که فاسق است؟ نه يکسان نيستند» اى معبود من و اى آقاى‏ من بحق آن نيرويى که مقدرش کردى و به فرمانى که مسلمش کردى و صادر فرمودى‏ و بر هر کس آن را اجرا کردى مسلط گشتى از تو مى‏خواهم که ببخشى بر من در اين شب و در اين ساعت هر جرمى را را که مرتکب شده‏ام و هر گناهى را که از من سرزده و هر کار زشتى را که پنهان کرده‏ام و هر نادانى که کردم چه کتمان کردم‏ و چه آشکار چه پنهان کردم و چه در عيان و هر کار بدى را که به نويسندگان گراميت دستور يادداشت کردنش را دادى همان نويسندگانى‏ که آنها را موکل بر ثبت اعمال من کردى و آنها را به ضميمه اعضاء و جوارحم گواه بر من کردى و اضافه بر آنها خودت نيز مراقب من بودى و گواه اعمالى بودى که از ايشان پنهان مى‏ماند والبته‏به‏واسطه‏رحمتت بود که آنها را پنهان داشتى و از روى فضل خود پوشاندى و نيز خواهم که بهره‏ام را وافر و سرشار گردانى‏ازهرخيرى‏که‏فروريزى يا احسانى‏ که بفرمائى يا نيکيهايى که پخش کنى يا رزقى که بگسترانى يا گناهى که بيامرزى يا خطايى که بپوشانى پروردگارا پروردگارا پروردگارا اى معبود من اى آقا و مولايم و اى مالک من اى کسى‏که اختيارم بدست او است اى داناى بر پريشانى و بى‏نوائيم اى آگه از بى‏چيزى و نداريم پروردگارا، پروردگارا پروردگارا از تو مى‏خواهم به حق خودت و به ذات مقدست و به بزرگترين صفات و اسمائت که اوقاتم را در شب و روز به ياد خودت معمور و آباد گردانى و به خدمتت پيوسته دارى و اعمالم را مقبول درگاهت گردانى تا اعمال و گفتارم همه يک جهت براى تو باشد و حالم هميشه در خدمت تو مصروف گردد اى آقاى من اى کسى که تکيه‏گاهم او است اى کسى‏که شکايت احوال خويش به درگاه او برم پروردگارا پروردگارا پروردگارا نيرو ده بر انجام خدمتت اعضاى مرا و دلم را براى عزيمت‏ به سويت محکم گردان و به من عطا فرما تا تن و جان را در ميدانهاى پيشتازان بسويت برانم و در زمره شتابندگان بسويت بشتابم و در صف مشتاقان اشتياق‏ تقربت را جويم و چون نزديک شدن مخلصان به تو نزديک گردم و چون يقين کنندگان از تو بترسم‏ و در جوار رحمتت با مؤمنان در يکجا گرد آيم خدايا هر که بد مرا خواهد بدش را بخواه و هر که به من مکر کند به مکر خويش دچارش کن و نصيبم را پيش خود بهتر از ديگر بندگانت قرار ده‏ و منزلتم را نزد خود نزديکتر از ايشان کن و رتبه‏ام را در پيشگاهت مخصوص‏تر از ديگران گردان که براستى جز به فضل تو کسى به اين مقام نرسد و به جود و بخشش خود به من جود کن و به مجد و بزرگوارى خود بر من توجه فرما و به رحمت خود مرا نگهدار و قرار ده زبانم را به ذکرت گويا و دلم را به دوستيت بى‏قرار و شيدا و با اجابت نيکت بر من منت بنه و لغزشم را ناديده گير و گناهم را بيامرز زيرا که تو خود بندگانت را به پرستش خويش فرمان دادى و به دعا کردن‏ به درگاهت مأمور ساختى و اجابت دعايشان را ضمانت کردى پس اى پروردگار من به سوى تو روى خود بداشتم و به درگاه تو اى پروردگارم‏ دست حاجت دراز کردم پس به عزتت دعايم را مستجاب فرما و به آرزويم برسان و اميدم را از فضل خويش قطع منما و شر دشمنانم را از جن و انس کفايت فرما اى خداى زودگذر بيامرز کسى را که جز دعا چيزى ندارد که براستى تو هر چه را بخواهى انجام دهى اى کسى که نامش دوا است‏ و يادش شفاء است و طاعتش توانگرى است ترحم فرما بر کسى‏که سرمايه‏اش اميد و ساز و برگش گريه و زارى است اى‏ تمام دهنده نعمتها و اى برطرف کننده گرفتاريها اى روشنى وحشت‏زدگان در تاريکيها اى داناى بى معلم‏ درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره من آنچه را که تو شايسته آنى و درود خدا بر پيامبر و پيشوايان با برکت از خاندانش و سلام فراوان‏

————————————————————————————-

  1. کمیل بن زیاد نخعى - که دعاى کمیل به نام او معروف است - از یاران خاصّ امیر مؤمنان على(ع) به شمار مى آید. شیخ مفید; او را از پیشگامان در محبّت به على(ع) و مقرّبان آن حضرت دانسته است، وى از سوى امیر مؤمنان(ع) به زمامدارى منطقه «هیت» منصوب شد.در نهج البلاغه سفارش هایى از امیر مؤمنان به وى نقل شده است که بسیار ارزنده و پرمحتواست. کمیل بن زیاد، به خاطر تشیّع و وفادارى به امیر مؤمنان(ع) - همان گونه که مولایش به وى خبر داده بود - به دست حجّاج خونخوار به شهادت رسید. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 17، صفحه 149، شرح نهج البلاغه علاّمه خویى، جلد 21، صفحه 219، و معجم رجال الحدیث، جلد 15، صفحه 132.

 

الهی

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آبان, 1391

الهي! راز دل نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

الهي! چگونه خاموش باشيم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گويم که خرد مدهوش و بي هوش است.

الهي! چون تو حاضري چه جويم و چون تو ناظري چه گويم.

الهي! آن خواهم که هيچ نخواهم.

الهي! چون در تو مي نگرم از آنچه که خوانده ام شرم دارم.

الهي! در ذات خودم متحيرم تا چه رسد در ذات تو.

الهي! هرچه بيشتر دانستم نادان تر شدم، بر نادانيم بيفزا.

الهي! کلمات و کلامت که اينقدر شيرين و دلنشين اند، خودت چوني؟

الهي! شکرت که دولت صبرم دادي تا به ملکت فقرم رساندي.

الهي! از شياطين جن بريدن دشوار نيست، با شياطين انس چه بايد کرد؟

الهي! به سوي تو آمدم. به حق خودت مرا به من برمگردان.

مجموعه کامل آداب و اعمال روز غدیر خم

نوشته شده توسطرحیمی 11ام آبان, 1391

 اعمال ماه ذی الحجه؛ روز هجدهم، روز عید غدیر و عید الله اکبر است و اعمال آن: بدان كه در اين روز شريف از براى پوشيدن جامه‏ هاى نيكو و زينت كردن و بوى خوش استعمال نمودن و شادى كردن و شاد نمودن شيعيان امير المؤمنين عليه السلام و عفو از تقصيرات ايشان و برآوردن حاجات ايشان و صله ارحام و توسعه بر عيال و اطعام مؤمنان و افطار دادن روزه داران و مصافحه با مؤمنين و رفتن به زيارت ايشان و تبسم كردن بر رويشان و هدايا فرستادن بر ايشان و شكر الهى بجا آوردن به جهت نعمت بزرگ ولايت و بسيار فرستادن صلوات و اكثار در عبادات و طاعات از براى هر يك فضيلتى عظيم است و يك درهم كه كسى در اين روز به برادر مؤمن خود بدهد برابر است با صد هزار درهم در غير اين روز و طعام دادن به مؤمنى در اين روز مثل طعام دادن به جميع پيغمبران و صديقان است و در خطبه حضرت امير المؤمنين عليه السلام است در روز غدير كه هر كه افطار دهد مؤمن روزه ‏دار را در شب وقت افطارش مثل آن است كه ده فئام را افطار داده باشد شخصى برخاست عرض كرد يا امير المؤمنين فئام چيست فرمود صد هزار پيغمبر و صديق و شهيد پس چگونه خواهد بود در كثرت فضيلت حال كسى كه جمعى از مؤمنين و مؤمنات را كفالت كند پس من ضامن او هستم بر خداوند تعالى امان او را از كفر و فقر إلخ‏(مفاتیح الجنان)

 

1. غسل روز عید غدیر

  • اعمال ماه ذی الحجه؛ و عيد غدير، هجدهم اين ماه است و عظيم‌ترين اعياد است. و بدان كه غسل در اوّل اين روز سنّت مؤكد است.(زاد المعاد)
  • يوم الغدير و هو الثامن عشر من ذي الحجة و من سننه أن تغتسل: روز غدیر و آن روز هجدهم ماه ذی الحجه است و از سنت ها است که در این روز غسل کنند.(بلدالامین)

  • اعمال ماه ذی الحجه؛ روز هجدهم، روز عید غدیر و عید الله اکبر است و اعمال آن: دوم- غسل(مفاتیح الجنان)

 

 2. زیارت امام علی علیه السلام در روز عید غدیر (مفاتیح الجنان)

اعمال ماه ذی الحجه؛ روز هجدهم، روز عید غدیر و عید الله اکبر است و از اعمال آن: زيارت حضرت امير المؤمنين عليه السلام و سزاوار است كه انسان هر كجا باشد سعى كند كه خود را به قبر مطهر آن حضرت برساند و از براى آن جناب در اين روز سه زيارت مخصوصه نقل شده كه يكى از آنها زيارت معروفه به امين الله است كه از نزديك و دور خوانده مى ‏شود و آن از زيارات جامعه مطلقه است نيز و در باب زيارات بيايد إن شاء الله تعالى‏

دانلود و نمایش زیارت مطلقه دوم امام علی علیه السلام (زیارت امین الله)

دانلود و نمایش زیارت مختصه اول امام علی علیه السلام در روز غدیر

دانلود و نمایش زیارت مختصه دوم امام علی علیه السلام در روز غدیر

ادامه »

نجوای آشنا

نوشته شده توسطرحیمی 3ام آبان, 1391

اللهم إنا نعوذ بک من نزغات الشيطان الرجيم

بار خدايا، به تو پناه مى بريم از فتنه انگيزيهاى شيطان رانده شده،

     و از حيله و مکرهاى گوناگونش، و از تکيه کردن به آرزوها و وعده‏ ها و فريب او و درافتادن به دام هايش، و از طمع بستن او به گمراه کردن ما از راه بندگيت، و خوار ساختن ما به عصيان و نافرمانيت، يا خوب دانستن چيزى که آن را در نظرمان نيکو جلوه داده، يا گران دانستن چيزى که نزد ما زشت نشان داده.

     بار خدايا به قدرت عبادتت او را از ميدان زندگى ما بران، و به سبب کوششمان در راه محبتت دماغش را به خاک بمال، و بين ما و او پرده ‏اى افکن که آن را ندرد، و حجابى ضخيم که آن را نشکافد.

     بار خدايا برمحمد و آلش درود فرست، و شيطان را با سرگرم شدن به برخى دشمنانت از ما منصرف کن، و ما را به حسن رعايت خود از او حفظ فرما، و از حيله‏ اش کفايت کن، و چنان کن که از ما بگريزد، و نشان پائى از او براى ما نماند.

     بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از هدايتى که در دوام و پابرجايى مانند گمراهى او باشد بهره مند ساز، و در برابر تباهى او به ما توشه تقوا کرامت فرما، و خلاف راه هلاکت بار او ما را به راه تقوا رهنمون شو.

     الهى در قلب ما براى او راهى قرار مده، و براى وى در شئون زندگى ما منزلى فراهم نياور.

    بار خدايا ما را به هر باطل که در نظرمان بيارايد آگاه کن، و چون آگاهمان کردى ما را از آن حفظ کن، و به راه و روش جنگ با او بينايى ده، و ما را ملهم ساز که براى نبرد با او چه بايد آماده کرد، و از خواب غفلتى که سبب گرايش به اوست بيدار کن، و به توفيق خود ما را در مسير مبارزه با او يارى ده. بار خدايا، قلوبمان را از انکار کارهاى شيطان سرشار ساز، و براى درهم شکستن حيله‏هايش ما را چاره بياموز.

بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست، و سلطه شيطان را از ما بگردان، و اميدش را از ما قطع کن، و وى را از حرص ورزيدن به گمراهى ما دفع فرما.

     بار خدايا، بر محمد و آلش درود فرست، و پدران و مادران و فرزندان و اهل ما و خويشان و نزديکان و همسايگان ما را از زن و مرد مؤمن، از شرّ او در جايگاهى محکم، و دژى حفظ کننده، و پناهگاهى امن قرار ده، و آنان را براى دفع ضرر او زره‏هاى نگهدارنده بپوشان، و آنان را اسلحه بُرّا بر ضدّ او عطا کن.

     بار خدايا، و مشمول اين دعا فرما هر کس را که به پروردگاريت گواهى داده، و به توحيدت اخلاص ورزيده، و از باب حقيقت بندگى با شيطان دشمنى نموده، و براى دريافت علوم ربّانى از سوى تو بر عليه او يارى جسته است.

     خداوندا آنچه گره زده بگشاى، و هر راه که باز کرده ببند، و هر تدبيرى که انديشيده درهم شکن، و از هر کار که قصد مى کند بازش دار، و هرچه را محکم نموده سست کن.

     بار خدايا، سپاهش را بشکن، و مکرش را باطل ساز، و پناهگاهش را ويران کن، و بينيش را به خاک بمال.

     الهى ما را در سلک دشمنانش قرار ده، و از شمار دوستانش برکنار کن، تا چون ما را بفريبد او را پيروى نکنيم، و چون ما را بخواند از اجابتش سرباز زنيم، و هرکه را که پيرو فرمان ماست به دشمنى با او فرمان دهيم، و هرکه را که پيرو نهى ماست از اطاعت او بازداريم.

     بار خدايا بر محمد آخرين پيامبر، و آقاى فرستادگانت، و بر اهل بيت پاک و پاکيزه او درود فرست، و ما و اهل ما و برادران ما و همه اهل ايمان از زن و مرد را از چيزى که از آن پناه مى بريم پناه ده، و از آنچه که از بيم آن از تو ايمنى خواستيم ايمنى بخش، و دعاى ما را بشنو، و آنچه را از ذکرش غفلت کرديم به ما عطا کن، و آنچه را فراموش نموديم براى ما محفوظ دار، و ما را بدين سبب به درجات شايستگان، و مقام گرويدگان انتقال ده، اى پروردگار جهانيان دعاى ما را اجابت فرما.

صفحات: 1· 2

نجوای آشنا

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آبان, 1391

الهي! راز دل نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.

الهي! چگونه خاموش باشيم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گويم که خرد مدهوش و بي هوش است.

الهي! چون تو حاضري چه جويم و چون تو ناظري چه گويم.

الهي! آن خواهم که هيچ نخواهم.

الهي! چون در تو مي نگرم از آنچه که خوانده ام شرم دارم.

الهي! در ذات خودم متحيرم تا چه رسد در ذات تو.

الهي! هرچه بيشتر دانستم نادان تر شدم، بر نادانيم بيفزا.

الهي! کلمات و کلامت که اينقدر شيرين و دلنشين اند، خودت چوني؟

الهي! شکرت که دولت صبرم دادي تا به ملکت فقرم رساندي.

الهي! از شياطين جن بريدن دشوار نيست، با شياطين انس چه بايد کرد؟

الهي! به سوي تو آمدم. به حق خودت مرا به من برمگردان.


 
مداحی های محرم