موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

۶ ویژگی ماه رجب از منظر میرزا جواد ملکی تبریزی(ره)

نوشته شده توسطرحیمی 29ام فروردین, 1395

ماه رجب از اوقات دعا می ‌باشد و حتی در زمان جاهلیت به این مطلب مشهور بوده و مردم آن زمان منتظر این ماه بودند تا در آن دعا کنند.

نوشتاری در خصوص ویژگی های ماه رجب به قلم سید جواد حسینی را ارائه می دهد.

* سیرۀ رجبیه امام سجاد(علیه السلام)

طاووس یمانی می ‌گوید: در ماه رجب از کنار حجر اسماعیل گذشتم، دیدم کسی است که به رکوع و سجود می ‌رود. دقت کردم دیدم امام علی بن الحسين (علیه السلام) است، با خود گفتم: خوشا به حالت! مردی صالح از اهل ‌بیت نبوت (صلی الله علیه و آله) است، قسم به خدا که باید دعای او را غنیمت شمارم.

مراقب احوال آن حضرت بودم تا که از نماز خود فارغ شد. کف دستان خود را به جانب آسمان بلند کرد و گفت:

«سَیِّدِی سَیِّدِی وَ هَذِهِ یَدَایَ قَدْ مَدَدْتُهُمَا إِلَیْکَ بِالذُّنُوبِ مَمْلُوَّةٌ وَ عَیْنَایَ إِلَیْکَ بِالرَّجَاءِ مَمْدُودَةٌ وَ حَقٌّ لِمَنْ دَعَاکَ بِالنَّدَمِ تَذَلُّلًا أَنْ تُجِیبَهُ بِالْکَرَمِ تَفَضُّلًا سَیِّدِی أَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاءِ خَلَقْتَنِی فَأُطِیلَ بُکَائِی أَمْ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ خَلَقْتَنِی فَأُبَشِّرَ رَجَائِی»؛[1]

آقای من، آقای من، این دستان پر از گناه را به درگاهت بالا آوردم، و چشمانم امید به تو دارد، و کسی که با پشیمانی (از کرده خود) تو را در حال زار فراخواند، سزاوار آن است که با لطف و کرمت پاسخ ‌گویی، آقای من! آیا مرا از تیره‌ روزان قراردادی تا که بسیار بگریم، یا که از نیک بختان گردانیدی تا امیدوار باشم.

و در ادامه می ‌فرمود:

«سَیِّدِی مَا أَنَا وَ مَا خَطَرِی هَبْ لِی خَطَایَایَ بِفَضْلِکَ وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِکَ وَ اعْفُ عَنْ تَوْبِیخِی بِکَرَمِ وَجْهِک»؛

آقای من! من کی ‌ام؟ از تو می ‌خواهم که به فضلت از من درگذری، و بدی مرا بپوشانی، و با کرمت از توبیخ و سرزنشم عفو فرمائی!.

ادامه »

سخن امام رضا درباره امام جواد عليهماالسلام

نوشته شده توسطرحیمی 29ام فروردین, 1395

زماني که امام جواد عليه السلام بدنيا آمد حضرت رضا عليه السلام به اصحابش فرمود:

خداوند مولودي نصيب من ساخته است که همانند موسي بن عمران، شکافنده درياهاست و همانند عيسي بن مريم است که مادرش مقدس است و پاک آفريده شده است، فرزند من بناحق کشته مي شود و اهل آسمان بر او مي گريند و خداوند متعال بر دشمن او خشم مي گيرد و پس از اندک زماني او را به عذاب دردناک خود دچار مي سازد.


از امام جواد علیه السلام به عنوان مولودی پربرکت، یاد شده است.

ابی یحیی صنعانی می گوید: در محضر امام رضا علیه السلام بودم که فرزند خردسالش، امام جواد علیه السلام را آوردند. امام رضا علیه السلام فرمود: این فرزندی است که بزرگ تر و با برکت تر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است.

دعای رفع چشم زخم

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1395

 

 

دعاهایی که در ادامه این گزارش آمده، از کتاب «مکارم الاخلاق» برای رفع چشم زخم نقل می‌شود.
 
زراره گفت: چهار مرتبه در سوراخ راست بینی و سه مرتبه در سوراخ چپ بینی بدمد و بگوید:
 
«بِسْمِ اللهِ لَا بَأْسَ اَذْهِبِ الْبَأْسَ رَبَّ النَّاسِ وَ اشْفِ أَنْتَ الشَّافِی لَا یَکْشِفُ الْبَأسَ إِلا أَنتَ» 
 
ای پروردگار مردم بیماری را بر طرف کن، که شفاء تنها بدست تست و جز تو کسی رفع بلا نتواند.
 
امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر چیزی بتواند بر قدر الهی سبقت بگیرد چشم زخم است.
 
کسی که چشم زخم به او رسیده سوره حمد را بخواند و این را بنویسد:

«بِسمِ اللهِ اُعِیذُ فُلَانَ بْنَ فُلَانَهَ (نام شخص و مادرش) بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِن شَرَّ مَا خَلَقَ وَ ذَرّأَ وَ بَرَأَ وَ مِنْ کُلِّ عَیْنٍ نَاظِرَهٍ وَ أُذُنٍ سَامِعَهٍ وَ لِسَانٍ نَاطِقٍ إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُستقیمٍ وَ مِن شَرَّ الشَّیْطانِ وَ عَمَلِ الشَّیطانِ وَ خَیْلِهِ وَ رِجِلِهِ (وَقَالَ يَا بَنِيَّ لاَ تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ)» (آیه 67 سوره یوسف)
 
برای رفع چشم زخم این را بگوید:

«اللَّهُمَّ رَبِّ مَطَرٍ حَابِسٍ وَ حَجَرٍ یَابِسٍ وَ لَیْلٍ دَامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ یَابِسٍ رُدَّ عَیْنَ الْعَیْنِ فِی کَیْدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مَالِهِ (فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ*ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَينِ ينْقَلِبْ إِلَيكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ)(الملک3/4)
 
«اللهمَّ ربّ مَطَرٍ حابسٍ وَ حَجَرٍ یابسٍ و لیلٍ دامسٍ و رطْبٍ یابِسٍ رُدَّ الْعَینِ علیهِ فی کَیدِهِ و نَحْرِهِ و مالِهِ»
بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللی مشاهده می‌کنی؟! بار دیگر ( به عالم هستی) نگاه کن، سرانجام چشمانت (در جستجوی خلل و نقصان ناکام مانده) به سوی تو باز می‌گردد در حالی که خسته و ناتوان است!

10 فضیلت اخلاقی برتر از دیدگاه امام صادق علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1395

امام صادق علیه السلام فرمود: مکارم اخلاق ده چیز است، اگر می‌توانی آن‌ها را داشته باش…

 

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمودند:
مکارم اخلاق ده چیز است، اگر می‌توانی آن‌ها را داشته باش، زیرا گاهی شخصی آن‌ها را دارد و فرزندش ندارد، و گاهی در فرزند هست و در پدرش نیست، و گاهی در برده هست و در آزاد نیست.

عرض شد آنها چه هستند؟

امام علیه السلام فرمود:
1. صادقانه و شجاعانه در راه خدا جنگیدن.               
2. راستگویی.         
3. امانت داری.              
4. صله رحم.            
5. پذیرایی از مهمان.            
6. غذا دادن به سائل (کسی که غذا می طلبد)
7. جبران کردن نیکی ها.          
8. انجام ندادن کاری که باعث مذمت همسایه شود( یعنی مراعات نکردن حق همسایه ).         
9. مراعات حق رفیق.                        
10. و سر همه مکارم بهتر و عالی‌تر ازهمه (حیا و شرم) است زیرا کسی که در برابر خالق و مخلوق حیا و شرم داشته باشد همه این مکارم اخلاق را رعایت می‌کند.      
منابع:
مستدرک الوسائل، جلد11، ص190 
الکافی، جلد2، ص55
وسائل الشیعه، جلد15، ص182
احادیث الطلاب، ح3097
الخصال، جلد2، ص431
امالی طوسی، ص10
بحارالانوار، جلد69، ص372
بحارالانوار، جلد70، ص367

معنا و مفهوم «اولی‏ الامر»

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1395

 

اولی الامر، در لغت یعنی«كار داران، فرمانداران و زعمای دین و…»

ولی از مصداق اولی الامر بیشتر در روایات، سخن گفته شده است. نقل شده كه جابر بن عبد اللَّه انصاری پس از نزول آیه:

«یا ایها الذین آمنوا اطیعواللَّه و اطیعوا الرسول و اولی الامر منكم»(نساء، آيه 59).

از رسول اكرم«صلی الله علیه وآله» سؤال می كند:

«ما خدا و فرستاده او را شناخته ایم، امّا اولی الامر(صاحبان امر) كه خداوند در این آیه اطاعت از آنان را با اطاعت از شما همراه ساخته كیانند؟»

حضرت فرمود:

آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان پس از من می باشند كه اوّلی نفر آنان علی بن ابی طالب سپس حسن و حسین(همچنان نام آنان را بیان كرد تا آنجا كه فرمود) آخرین آنان نیز، هم نام و هم كنیه من، حضرت مهدی«علیه السلام» حجت خدا در روی زمین است، كه خدای متعال تمام زمین را به دست او فتح می كند و هم اوست كه از چشم شیعیان و دوستان خویش آن چنان پنهان می شود كه جز آنان كه خدای دل آنان را برای ایمان آماده نموده كسی بر اعتقاد به امامتش ثابت نمی ماند».

جابر می گوید: گفتم آیا شیعه در زمان غیبت وی از وجود او نفعی می برند؟

فرمود: «آری، سوگند به خدا، آنان همان گونه كه از پرتو خورشید در زیر ابر روشنایی می گیرند از نور امامت او نیز استفاده می كنند.»

منبع: امامت

تنها راه نجات و سعادت

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1395
 
 

امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:

أَطِيعُوا اَللَّهَ وَ لاَ تَعْصُوهُ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ اَلْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ اَلشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ.

خدا را اطاعت كنيد و از فرمان خدا سرباز مداريد،

اگر خيرى ديديد برگزينيد،

و اگر شر و بدى ديديد از آن دورى كنيد.

منبع : نهج البلاغه، خطبه 167


شاخصه‌های نفوذ از نگاه نهج‌البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1395

نهج البلاغه ای که فراموشش کرده ایم و نیازهای زمانه اکنون؛

شرایط امروز کشور ما بی‌شباهت به دوران امیرالمؤمنین نیست؛

باید از امام پرسید راه‌های نفوذ کدامند؟

همان‌گونه که راه بستن «منفذها» را باید از ایشان پرسید.

آن‌چه در ذیل می‌آید فهرستِ برخی از «راه‌های نفوذ دشمن» است که از نهج‌البلاغه برداشت شده است.

  حجه الاسلام حسین فلاح زاده ابرقویی: 

پِترُس فداکار را که یادتان هست؛ همان کودک که در شب سرد زمستانی وقتی تَرَک سد را دید، انگشت خود را در سوراخ آن کرده، راه نفوذ آب را گرفت و شهر را از سیلاب نجات داد. راستی اگر این سوراخ‌ها و به عبارت دیگر، این «منفذهای نفوذ» بیش‌تر بودند، پترس چه‌کاری می‌توانست کند؟ اگر فاصله سوراخ‌ها یا تَرَک‌های سد از هم دور بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟ اگر از برخی منفذها اطلاع نمی‌یافت چه؟…  

بله! بایستی منافذ را به خوبی شناخت و برایشان چاره‌ای اندیشید؛

1. نفود از راه دین
شیاطین که از قیافه درهم پدرشان ابلیس در شگفت بودند، پرسیدند:
پدر! آیا واقعا هیچ راهی برای از راه به در کردن این عابد وجود ندارد؟

چه عرض کنم؟! هر راهی را امتحان کرده‌ام، او محکم‌تر از این حرف‌هاست!
هر کس پیشنهادی می‌داد و پدر بی‌تامل می‌گفت:
نه! کارگر نیست.
تا این‌که یکی گفت:
باید از راه دین وارد شد!
برق شادی از چشمان سرخ ابلیس مشاهده شد؛ خنده‌ای از ته دل کرد و گفت:
همین است…

ادامه »

در خوشی و ناخوشی روزگار، یک رنگ باشیم!

نوشته شده توسطرحیمی 26ام فروردین, 1395
در خوشی و ناخوشی روزگار، یک رنگ باشیم!امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:

أَلاَ فَاعْمَلُوا فِي اَلرَّغْبَةِ كَمَا تَعْمَلُونَ فِي اَلرَّهْبَةِ

آگاه باشید!

همان گونه كه به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى‌كنيد،

در روزگار خوشى و كاميابى نيزعمل کنید.

منبع : نهج البلاغه،خطبه 28

ناکثین کیانند؟/اندیشه سیاسى علوى در نامه‏ هاى نهج ‏البلاغه (نامه 2)

نوشته شده توسطرحیمی 25ام فروردین, 1395

 

داستان بیست و پنج سال خانه‏ نشینى امیرالمؤمنین علیه‏ السلام داستانى غم ‏انگیز است و چه بهتر که خلاصه ماجرا را از زبان خود آن بزرگوار بشنویم:

«نخستین خلیفه، جامه خلافت را به تن کرد و مى ‏دانست که محور گردونه خلافت منم… در چنین شرایطى، دامن از خلافت پیچیدم و نیک اندیشیدم که چه باید کرد. سرانجام به اینجا رسیدم که صبر پیشه کنم؛ حال آنکه میراثم را غارت کردند و من همانند کسى که استخوان در گلو و خار در چشم دارد، تحمّل کردم.

او که مى‏ خواست در زندگى خلافت را واگذارد، با فرارسیدن مرگش خلافت را به عقد دیگرى درآورد. با دست به دست شدن خلافت، مردم چنان گرفتار شدند که گویى بر اسبى سرکش نشسته اند که راه را گم کرده است.

چون زندگانى دومین خلیفه سپرى شد، گروهى را نامزد کرد و شورایى پدید آورد که من هم یکى از اعضاى آن بودم.

خداوندا، چه شورایى! چرا مرا در صف اینان قرار دادند؟!

یکى از آنها کینه ‏توزى کرد و دیگرى داماد خود را ترجیح داد و طلحه و زبیر -همان آتش ‏افروزان فتنه ناکثین- هیچ به حساب نیامدند و سرانجام سومین خلیفه بر سر کار آمد و خویشاوندانش به غارت بیت‏ المال و زراندوزى پرداختند. او همچون شترى افسار گسیخته، به زیاده‏ روى و پرخورى پرداخت و خوار و نگون‏سار شد.

در این هنگام، مردم به سوى من هجوم آوردند و دو فرزندم حسن و حسین فشرده شدند و پهلویم آزرده گشت.

من به حکم وظیفه، به پاى خاستم و با مردم بیعت کردم؛ ولى فتنه ‏گران، بیکار ننشستند. گروهى پیمان‏شکنى کردند و بیعت خود را زیر پا گذاشتند و آغازگر فتنه ناکثین شدند و گروهى از جمع دینداران بیرون شدند و فتنه مارقین را پدید آوردند. گروهى دیگر با جور و طغیان و ستمکارى، برنامه ‏ریزان فتنه قاسطین شدند(1)».

بدین ترتیب، خلافت عدل علوى با سه فتنه بزرگ ناکثین و قاسطین و مارقین روبه ‏رو شد.

ادامه »

عضو ناسپاس بدن کدام است؟!

نوشته شده توسطرحیمی 25ام فروردین, 1395

چشم

 

عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ ….

فَقَالَ لِي مَهْ لَا تُعَوِّدْ عَيْنَيْكَ كَثْرَةَ النَّوْمِ فَإِنَّهَا أَقَلُّ شَيْ‏ءٍ فِي الْجَسَدِ شُكْراً.

از علی بن جعفر نقل شده که امام كاظم عليه السلام به من فرمود:

بازدار!؛ چشمانت را به پرخوابى عادت مده؛ زيرا چشم ها ناسپاس ترين عضو بدن هستند.

تفسير العياشي، ج‏2، ص: 115.


 
مداحی های محرم