موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

بیاکه بی تو چه سرد است فصل ایمانم

نوشته شده توسطرحیمی 10ام دی, 1395

تو آن دلیــل خدایی که حاضری امّا
بـرای آمـدنت نـدبه خوانده ام ؛ آقا

خدا کــند که بتـابی به باور مـردم
و گل کنی به بلنــدی عشق در دلها

تو فصل آخر منظومه ی خدایی عشق
تمام ِ سوره ی یاسین ، طلیعه ی طاها

قــیامِ حتمی عشقی ، قـعود در قلبم
ســرادقات جمـال ِ تو ، جنت المـأوا

بیاکه بی تو چه سرد است فصل ایمانم
و با تو سبــز و بهاری ، تمــام باورها

رضا محمدصالحی

شش درس آموزنده از محضر سید الساجدین

نوشته شده توسطرحیمی 8ام دی, 1395

به اعتقاد شیعه امامیه، حضرات معصومین علیهم السلام، قول، فعل و تقریرشان برای مردم حجت بوده و رفتار و سکنات آن بزرگواران باید سرمشق عموم مردم قرار گیرد.

شش مورد از رفتار های درس آموز امام سجاد علیه السلام

* برنامه بعد از نماز صبح

1- مرحوم قطب الدین راوندی در کتاب خود آورده است: امام سجّاد عليه السلام چون نماز صبح را به جا مى آورد؛ در جايگاه خود مى نشست و دعا مى خواند تا موقعى كه خورشيد طلوع نمايد؛ پس ‍ از طلوع خورشيد، دو ركعت نماز براى سلامتى خود و افراد خانواده اش ‍ مى خواند و سپس مختصرى مى خوابيد.

چون از خواب بيدار مى شدند، دندان هاى خود را مسواك مى نمود و بعد از آن، مشغول صرف صبحانه مى گرديد.

* احترام ویژه به داماد

2- مرحوم كلينى، به نقل از حضرت صادق آل محمّد عليهم السّلام حكايت می فرمايد: هرگاه يكى از دامادهاى امام سجّاد عليه السّلام داخل منزل ایشان گرديده و بر حضرتش وارد مى شد، امام سجّاد عليه السّلام، عباى خود را از دوش بر مى گرفت و براى او پهن مى نمود تا روى آن بنشيند.

سپس به داماد خود مى فرمود: خوش آمدى، كه تو هم تأمين كننده هزينه هاى خانواده خود و هم، نگه دارنده ناموس خود از شرّ هواهاى نفسانى و اجانب هستى.

ادامه »

دیر اجابت شدن دعا نباید انسان را ناامید از خداوند کند

نوشته شده توسطرحیمی 8ام دی, 1395

بیست و یکمین دعا از صحیفه سجادیه با 13 فراز و پرداختن به این موضوع که حزن و اندوه از خطاهاست تنظیم و گردآوری شده است.

این دعا با اشاره به اینکه خداوند اگر بنده‌ای را بیم دهد، کسی نتواند به او ایمنی بخشد و اگر تنهایش گذارد، یاوری نخواهد داشت، از سرانجام گریز و فرار از خطا و همچنین حرکت به سوی پروردگار گفته است.

همچنین آمده است که؛ انسان به آنچه نزد خداست نمی‌رسد، مگر با اطاعت از او و رحمت فراوان الهی. آنچه خداوند به انسان می‌بخشد نباید او را از یاد و احسان پروردگار غافل کند.

وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ وَ أَهَمَّتْهُ الْخَطَایا:

و از دعاهای امام الساجدین(علیه‌السلام) به وقتی که روایتی او را اندوهگین می‌ساخت:

اللَّهُمَّ یا کافِی الْفَرْدِ الضَّعِیفِ، وَ وَاقِی الْأَمْرِ الْمَخُوفِ، أَفْرَدَتْنِی الْخَطَایا فَلَا صَاحِبَ مَعِی، وَ ضَعُفْتُ عَنْ غَضَبِک فَلَا مُؤَیدَ لِی، وَ أَشْرَفْتُ عَلَی خَوْفِ لِقَائِک فَلَا مُسَکنَ لِرَوْعَتِی وَ مَنْ یؤْمِنُنِی مِنْک وَ أَنْتَ أَخَفْتَنِی، وَ مَنْ یسَاعِدُنِی وَ أَنْتَ أَفْرَدْتَنِی، وَ مَنْ یقَوِّینِی وَ أَنْتَ أَضْعَفْتَنِی

الهی ای کفایت‌کننده تنهای ناتوان، و‌ ای نگهبان از حادثه ترسناک، خطاها مرا به تنهایی کشانده و یار و یاوری با من نیست، و از تحمل خشمت ناتوان شده‌ام و پشتیبانی ندارم، و در معرض ترس لقای توام و برای ترسم آرام‌بخشی نیست. اگر بیمم دهی چه کسی مرا ایمنی دهد؟ و اگر تنهایم گذاری کیست که مرا یاری دهد؟ و اگر ناتوانم سازی چه کسی توانم دهد؟

لَا یجِیرُ، یا إِلَهِی، إِلَّا رَبٌّ عَلَی مَرْبُوبٍ، وَ لَا یؤْمِنُ إِلَّا غَالِبٌ عَلَی مَغْلُوبٍ، وَ لَا یعِینُ إِلَّا طَالِبٌ عَلَی مَطْلُوبٍ. وَ بِیدِک، یا إِلَهِی، جَمِیعُ ذَلِک السَّبَبِ، وَ إِلَیک الْمَفَرُّ وَ الْمَهْرَبُ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَجِرْ هَرَبِی، وَ أَنْجِحْ مَطْلَبِی.

الهی پرورده را جز پروردگار پناه ندهد، و مغلوب را جز غالب امان نبخشد، و مطلوب را جز طالب یاری نکند، و‌ ای خدای من همه این وسائل به دست توست، و گریز و پناه هم به سوی توست، پس بر محمد و آلش درود فرست، و گریزم را به پناه خود بر، و حاجتم را برآور.

ادامه »

در جایی که باید از خود دفاع کرد،سکوت جایز نیست

نوشته شده توسطرحیمی 7ام دی, 1395

سعدی یک شعری دارد که می گوید: اگر شخص بزرگوار را تكريم كني او را مالك شده اي و اگر انسان فرومايه و پست را احترام كني گستاخ و سركش مي شود.

جلسه ي هفتگي شرح صحيفه سجاديه با سخنرانی استاد فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل برگزار شد.

در ادامه ی خبر متن سخنرانی حجت الاسلام فاطمی نیا را می خوانید: 
 
حجت الاسلام فاطمی نیا: در جایی که باید از خود دفاع کرد،سکوت جایز نیست+گزارش تصویری
 
 
نيايش، در طلب اخلاق ستوده و افعال پسنديده

اللّهُمّ صَلّ عَلَى مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِي، وَ هَبْ لِي مَكْراً عَلَى مَنْ كَايَدَنِي، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِي، وَ تَكْذِيباً لِمَنْ قَصَبَنِي، وَ سَلَامَةً مِمّنْ تَوَعّدَنِي، وَ وَفّقْنِي لِطَاعَةِ مَنْ سَدّدَنِي، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست: و مرا بر كسى كه در باره‏ام ستم كند دستى و بر آنكه با من مخاصمه كند زبانى، و بر آنكه عناد ورزد پيروى‏ئى قرار ده. و در برابر آنكه با من مكر كند مكرى و بر آنكه مرا مقهور خواهد قدرتى، و بر آنكه مرا عيب كند و دشنام گويد تكذيبى، و از كسى كه مرا تهديد كند سلامتى بخش و به اطاعت كسى كه مرا براه صواب آرد و پيروى كسى كه مرا ارشاد كند، موفق‏دار.
 
تفسیر نیایش
 

مکر در اینجا چند نوع تفسیر شده است که در قرآن هم فراوان داریم و مکروا و مکر الله یک وقت مکر را سیئه ای میدانیم که کیفر دارد و اسم کیفر را هم اسم گناه می دانیم یعنی مکر خدا که همان کیفری است که به مکر کننده می دهد. معنای دیگر آن است که مکر و خدیعه تقریبأ به یک معناست. یک مکری هست که مذمّت شده است، یک وقت هم هست که حیله و مکری میکند که چیز بدی را از آن طرف دور کند، چنان که بچه ای چیز مضری میخورد و یک چیزهایی بگوییم که آن بچه دیگر نخورد به خاطر آنکه مصلحت او نیست یا جوانی که رفیق نااهلی دارد و ما میخواهیم آن ها را از هم جدا کنیم و یک حرفهایی میزنیم تا او را جذب خود کنیم که این مکر ها ایرادی ندارد.

ادامه »

معنی صلوات

نوشته شده توسطرحیمی 7ام دی, 1395

صلوات: از صلو گرفته شده مفردش صلاة به معنای دعا، نماز،رحمت، بخشایش، معبد یهودیها می باشد.[1]

 خدای تبارک و تعالی در سوره احزاب فرمود:

إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً[2]

یعنی بدرستی که خدا و جمیع فرشتگان درود می دهند بر این پیغمبر رفیع القدر ای گروه گرویدگان درود بفرستید بر وی و تحیت و سلام کنید بر وی سلام کردنی و فرمود رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله که هر که صلوات فرستد بر من یک بار صلوات فرستد بر وی خدا ده بار و هر که صلوات دهد بر من ده بار صلوات دهد بر وی خدا صد بار و هر که صلوات دهد بر من صد بار صلوات دهد بروی خدا هزار بار و خدا عذاب نکند او را در دوزخ هرگز و فرمود پیغمبر صلی اللَّه علیه و آله که هر که صلوات دهد بر من یک بار بگشاید بر وی خدا دری از عافیت و فرمود پیغمبر صلی الله علیه و آله که هر که صلوات دهد بر من یک بار باقی نماند از گناهان او یک ذرّه و فرمود پیغمبر صلی الله علیه و آله در وصیت که یا علی هر که صلوات دهد بر من در هر روز یا در هر شب واجب شود از برای او شفاعت من و اگر چه باشد او از اهل گناهان کبیره و فرمود رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم که بدرستی که نزدیکترین شما به من در روز قیامت در همه جا آنست که بیشتر باشد صلوات او بر من در دار دنیا و هر که صلوات دهد بر من در روز جمعه یا در شب جمعه صد بار قضا کند خدا از برای او صد حاجت هفتاد از حاجتهای آخرت و سی از حاجتهای دنیا و موکل گرداند خدا از برای او به هر صلواتی فرشته را که داخل گرداند در من در قبر من چنانچه داخل میگرداند یکی از شما هدایا را به خانه خود که خبر دهد مرا که کیست آنکه صلوات داده است بر من‏[3]                     

 حضرت رضا فرمود: صلوات از جانب خداوند رحمت، و از طرف فرشتگان تحیت و پاکی، و از طرف مؤمنین دعاء است، و هر کس میخواهد آل محمد علیهم السلام را خوشحال کند بگوید: «اللهم صل علی محمد و آل فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین» تا آخر[4]

 ابن حجر هیثمی در «صواعق المحرقة» می‏نویسد: آیه شریفه:

إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً را باید دومین آیه در باره اهل بیت دانست، زیرا از «کعب بن عجره» روایت صحیح شده که گفت: وقتی این آیه نازل شد بر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلّم عرض کردیم طریقه سلام دادن به تو را دانستیم، بفرما چگونه بر شما اهل البیت صلوات بفرستیم؟

فرمود: بگوئید:

 «اللهم صل علی محمد و آل محمد»

 (تا آخر).[5]

 

      حوزه


 [1] . فرهنگ المعجم الوسیط(عربی به فارسی) ص 1109- مترجم: محمد بندرریگی

 [2] . آیه 56 سوره احزاب

 [3] . کاشف الاستار در ترجمه جامع الاخبار، ص: 85 و 86 - فصل سیّم در فضیلت صلوات بر نبی صلی اللَّه علیه و آله

 [4] . اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام، ص: 559

5] . الطرائف-ترجمه داود الهامی، ص: 331

دلش خطّ نجاتی آرزو کرد

نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1395

معراج را در لغت نامه ها: نردبان، مسعد، موج، آلت عروج، نردبان و جای بالا رفتن، معنا کرده اند. واژه معراج، از وقتی بر سرزبان ها افتاد که سفر آسمانی پیامبر اعظم(ص) به وقوع پیوست. عروج و صعودی که تنها مخصوص آن حضرت بود و در 26 رجب، به این توفیق، دست پیدا کرد. شبی که در خانه ام هانی بود، از سوی جبرئیل امین، مژده معراج به آن حضرت داده شد. معراج، بزرگ ترین فضیلت و بالاترین کمال و معجزه ای است که نصیب هیچ پیامبری نشد. تنها عیسی از میان پیامبران، به فلک چهارم رسید. در صورتی که پیامبر برای رسیدن به فلک نهم، بر افلاک محیط شد و برقع افلاک را درید. آنچنان که نظامی در اقبال نامه می گوید:

گر او بر نکردی سر از طاق عرش

که برقع دریدی بر این سبز فرش؟

و منظور از عرش، همان فلک نهم است که آسمانِ آسمان هاست.

چو ربّ العزّه در اسرار آمد

پیمبر نیز در گفتار آمد

که: یا رب! امّتی دارم گنه کار

به فضل خود ز آتشْ شان نگه دار!

عطار، «اسرارنامه»

پی عصیان امّت، گفتگو کرد

دلش خطّ نجاتی آرزو کرد

برای امّت از درگاه عالی

سند، پروانه، شمع لایزالی

دل ما را پیام شادی آورد

برای ما خط آزادی آورد

وحشی، «ناظر و منظور»

در آن خلوت که آن جا گم شود هوش

نکرد از جمع گم نامان فراموش

در آن دیوان، نبُرد از یاد، ما را

خطی آورد و کردْ آزاد، ما را

وحشی، «فرهاد و شیرین»

لب به شکر، خنده بیاراسته

امّت خود را به دعا خواسته

همتش از گنج، توانگر شده

جمله مقصود، میسّر شده

نظامی، «مخزن الأسرار»

هر چه آورد، بذل یاران کرد

وقف کارگناه کاران کرد

نظامی، «هفت پیکر»

به عون است مسکین و محتاج

شفاعت را به بالا کرده معراج

امیر خسرو دهلوی

ادامه »

اولین ناجوانمردی و هتک حرمت در تاریخ اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1395

سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی

اولین ناجوانمردی و هتک حرمت در تاریخ

مدت زمان فايل : 1 دقيقه و 43 ثانيه

حجم فایل : 897 کیلوبایت

دانلود

معیارهای انتخاب همسر از نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله

نوشته شده توسطرحیمی 6ام دی, 1395

ازدواج در نگاه هر کس معیارهایی دارد. با این حال، معیارهایی که بزرگان دین معرفی کرده‌اند، سالم‌ترین و مطمئن‌ترین معیارها است.
 
شرط اول؛ ایمان
 
در اسلام شرط اول انتخاب همسر ایمان و تقوا معرفی شده است. دین بنیان خانواده را حفظ می کند و همسر باتقوا بیشتر از همسری که تقوای کمتری دارد، می تواند اعتماد و آرامش شما را تامین کند. بنابراین پرهیزگاری شرط اول ازدواج از نگاه ائمه و معصومین است. کسی که پایبند به دین نباشد هیچ ضمانتی وجود ندارد که به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک پایبند باشد. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که: وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین را پر خواهد کرد. (نهج الفصاحه، ح247)
 
در حدیث دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که: با زن به خاطر 4 چیز ازدواج می شود: مال و ثروتش، زیبایی اش، دینداری اش و اصل و نسب خانواده اش؛ و تو با زنان متدین ازدواج کن. (کنز العمال . ح44602)
 
حس خلق
 
توصیه بعدی اسلام درباره ملاک های ازدواج، حسن خلق است. مردی در این زمینه با امام رضا (علیه السلام) مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده ولی اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: اگر بدخلق است، دخترت را به ازدواج او در نیاور. ( وسائل الشیعه، ج14،ص54). دینداری و اخلاق از مهمترین ملاک هایی است که باید هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرند و اگر این دو خصوصیت در کسی وجود نداشت، در ازدواج با او باید تردید کرد. حسن خلق به دارا بودن اخلاق های خوب مثل صداقت، عفت کلام، نگاه پاک، امانتداری، فروتنی، بخشندگی و در کنار آن دوری از اخلاق های بد نظیر تندخویی، بی وفایی، کینه و حسادت و… را شامل می شود.

ادامه »

انواع کارمند در کلام امام صادق علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 5ام دی, 1395

آیت الله سید احمد خاتمی تبیین کرد:
بیگانگان حق هیچ گونه سلطه ای بر جامعه اسلامی ندارند و هر قراردادی که خروجیِ آن سلطه بیگانگان در عرصه های مختلف باشد، ملغی است.

آیت الله سید احمد خاتمی از اساتید حوزه علمیه قم در ادامه تبیین بحث «فقه حکومتی» به بررسی بخش دیگری از ادله وجوب حفظ نظام در حوزه فرهنگی پرداخت.

وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام: مُجَالَسَةُ الصَّالِحِينَ دَاعِيَةٌ إِلَى الصَّلاحِ‏، وَ إِدْآبُ‏ الْعُلَمَاءِ زِيَادَةٌ فِي الْعَقْلِ، وَ طَاعَةُ وُلَاةِ الْعَدْلِ‏ تَمَامُ الْعِزِّ، وَ اسْتِثْمَارُ الْمَالِ تَمَامُ الْمُرُوءَةِ، وَ إِرْشَادُ الْمُسْتَشِيرِ قَضَاءٌ لِحَقِّ النِّعْمَةِ، وَ كَفُّ الْأَذى‏ مِنْ كَمَالِ الْعَقْلِ، وَ فِيهِ رَاحَةُ الْبَدَنِ عَاجِلًا وَ آجِلًا. (الكافي، ج‏1، ص: 41)

امام سجاد علیه السلام فرمود: همنشينى با صالحان باعث صلاح و پاكى مى شود و آداب دانشمندان، خِرد را مى افزايد و فرمانبرى از حكمرانان عادل مايه كمال عزّت و اقتدار است و بهره بردارى از دارايى، كمال انسانيّت و مردانگى است و ارشادكردن مشورت خواه، اداى حقّ نعمت است و خوددارى از آزاررسانى نشانه كمال عقل و مايه آسايش تن در دنيا و آخرت است.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ، عَمَّنْ ذَكَرَهُ: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام، قَالَ: «الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ». فَقُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: الْفَقْرُ مِنَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ؟ فَقَالَ: «لَا، وَ لكِنْ مِنَ الدِّينِ».(الكافي، ج‏3، ص: 663)

امام صادق عليه السلام فرمود: فقر، مرگ سرخ است. راوى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مقصود نداشتن دينار و درهم است؟ فرمود: نه، بلكه فقر و نداشتن دين است.

* حفظ نظام: حوزه فرهنگی

در موضوع قاعده حفظ نظام از حوزه هایی که باید جدی گرفت حوزه فرهنگی است.

در روایتی آمده است مولا علی علیه السلام هنگامی که از جنگ فارغ می شدند به تعلیم مردم می پرداختند: 

أَنَّهُ لَمَّا كَانَ يَفْرُغُ مِنَ الْجِهَادِ يَتَفَرَّغُ‏ لِتَعْلِيمِ‏ النَّاسِ‏ وَ الْقَضَاءِ بَيْنَهُمْ فَإِذَا يَفْرُغُ مِنْ ذَلِكَ اشْتَغَلَ فِي حَائِطٍ لَهُ يَعْمَلُ فِيهِ بِيَدِهِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ ذَاكِرٌ لِلَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ. (عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 111)

اميرالمؤمنين عليه السلام وقتى از جهاد فارغ مى ‏شدند براى آموزش مردم و قضاوت مى ‏نشستند و وقتى از آن فارغ مى‏ شدند در بوستان خود مشغول كار مى ‏گرديدند و با اين همه ياد خداى تعالى مى‏ نمودند.

حتی کسانی که ادلۀ ولایت فقیه را تمام نمی دانند، در عین حال معتقد هستند که اگر حکومت اسلامی تشکیل شد باید آن را تقویت کرد و تضعیفش حرام است.

ادامه »

معراج چه زمانی اتفاق افتاد؟

نوشته شده توسطرحیمی 4ام دی, 1395

طبق احادیث مختلف حضرت یکبار معراج نکرده بلکه چندین بار عروج کرده‌اند.

عده‌ای معتقدند که معراج دوازده سال بعد از بعثت وقوع یافته است و گروهی زمان معراج را یکسال و پنج ماه قبل از هجرت می‌دانند، طایفه‌ای نیز معراج آن حضرت را در ماه رمضان (شب هفدهم) و بروایتی دیگر بیست و یکم ماه رمضان آورده‌اند.

جالب است که بدانیم طبق احادیث مختلف حضرت یکبار معراج نکرده بلکه چندین بار عروج کرده‌اند.

به هر حال حضرت محمد می‌فرماید:

جبرئیل دست مرا گرفت و از مسجد بیرون آورد. مرکبی را در میان صفا و مروه ایستاده دیدم که کوچکتر از اسب و بزرگتر از الاغ بود و … و زینی بر پشت داشت.

جبرئیل گفت: ای محمد بر این مرکب سوار شو که این مرکب ابراهیم علیه السلام است که بر آن برنشست و به کعبه رفت.

پس جبرئیل رکاب و میکائیل عنان بگرفت و چون آن حضرت قصد سوار شدن کرد مرکب تکانی بخود داد؛ جبرئیل فریاد برآورد که شرم کن که هیچ پیامبری گرامی تر از محمد بر تو سوار نشده است. آنگاه حضرت محمد بر مرکب سوار شده و گروهی از فرشتگان از چپ و راست و پیش و پس حضرتش را همراهی میکردند تا حضرت محمد به مسجد القصی رسید.

پس از طی مسیری دیگر جبرئیل خطاب به حضرت محمد صلی ا.. عرض کرد: اکنون در این جا فرود آی؛ زمین طیبه است و زمین هجرت تو خواهد بود.

حضرت محمد صلی الله علیه و آله میفرماید: آنگاه فرود آمدم و مشاهده کردم که در مدینه هستم و در آنجا نماز گزاردم و پس از ادای نماز، دیگر باره بر آن مرکب سوار شده مدتی طی راه کردم. جبرئیل عرض کرد دیگر بار فرود آی، و من در آنجا نیز فرود آمدم آنجا طور سینا بود. نماز گزاردم و بر مرکب بر نشستم و پس از مدتی جبرئیل گفت فرود آی، من فرود آمدم، آنجا بیت اللحم و محل تولد عیسی علیه السلام بود.

ادامه »