موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

ظهور امام مهدی علیه السلام و آیه 53 سوره فصلت

نوشته شده توسطرحیمی 14ام شهریور, 1394

سَنُرِيهِمْ آياتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يتَبَينَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ شَهِيدٌ(فصلت/53)

به زودي نشانه ‏هاي خود را در افقها[ي گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد که او خود حق است آيا کافي نيست که پروردگارت خود شاهد هر چيزي است.

ابوبصیر از امام صادق علیه السلام درباره این آیه پرسید.

امام فرمود: « خداوند هنگام ظهور حضرت مهدی به انها نشان می‌دهد که چقدر از هویت انسانی خود فاصله گرفته و مسخ شده اند. منظور از آیات در آفاق هم این است که هنگام ظهور قائم تغییرات زیادی در اوضاع کواکب و آسمان‌ها رخ خواهد داد و خدا قدرت خود را به آنها خواهد نمود.»

ابوبصیر معنای «حتی یتبین لهم انه الحق» را پرسید؟

امام فرمود:« حق، قیام قائم از جانب خداست و خدا به مردم نشان خواهد داد که وقوع آن حتمی و ناگزیر است.»(بحارالانوار، ج51،‌ ص 62، حدیث63)

تفسیر المیزان - خلاصه

(سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق اولم یکف بربک انه علی کل شی ء شهید): (بزودی آیات خود را هم در آفاق و هم در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد تا آشکار شود که قرآن حق است ، آیا این شهادت برای پروردگار تو کافی نیست که او ناظر و گواه بر هر چیز است ؟)(آفاق ) به معنای نواحی و (شهید) به معنای شاهد یا مشهود است .مراد از آیات آفاقی و بیرونی ، حوادثی است که قرآن خبر داده که بزودی واقع می شود مانند: وعده نصرت و غلبه کلی دین و انتقام از مشرکین قریش و قتل آنان درجنگ بدر و غیر آن . که همه آنها همانطور که قرآن خبر داده بود محقق شد. و آیات انفسی دلایل درونی در وجود انسان است که به حقانیت قرآن شهادت می دهد. البته احتمال هم دارد ضمیر (انه ) به خدای متعال بازگردد که دراین صورت هم آیات ونشانه های آفاقی و بیرونی و هم آیات انفسی و درونی به حقانیت او گواهی می دهند.مخصوصا که در ادامه می فرماید: آیا برای روشن شدن حق همین امر کفایت نمی کندکه پروردگار تو مشهود بر همه چیز است ؟ چون هیچ موجودی نیست جز آنکه محتاج به خدا و وابسته به اوست و خدا قائم برآن و قاهر و مافوق آن است ، پس خداوند برای هر چیزی در ذاتش مشهود و معلوم است ، هر چند که بعضی ازانسانهای ظلوم و جهول او را نشناسند یا نادیده بگیرند.

ادامه »

«آثار توکل»

نوشته شده توسطرحیمی 11ام شهریور, 1394

حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام :

مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه‏ِ ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَتَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِغررالحكم، ح 9028

هر كس به خدا توكل كند، 

دشوارى ‏ها براى او آسان مى‏ شود و اسباب برايش فراهم مى ‏گردد.

نشانه های ظهور/خروج خراساني/سید حسنی

نوشته شده توسطرحیمی 10ام شهریور, 1394

در برخي از روايات «خروج خراساني» به عنوان يکي از نشانه ‏هاي ظهور بيان شده است. اگر چه در اين روايات به روشني او معرفي نشده است؛ ولي برخي او را مردي از بني‏ تميم دانسته ‏اند. [1] .

اغلب رواياتي که نام او را برده ‏اند، از خراساني همراه سفياني ياد کرده‏ اند. امام صادق ‏عليه السلام فرمود:

«خُرُوجُ الثَّلاثَةِ الخُراساني وَالسُّفياني وَاليَماني فِي سَنَةٍ واحِدَةٍ فِي شَهْرٍ واحِدٍ في يَوْمٍ واحِدٍ وَلَيْسَ فيها رايَةٌ بِأَهْدَي مِنْ رايَةِاليَماني يَهدِي إِلَي الْحَقِّ» [2] ؛

«خروج خراساني، سفياني و يماني در يک سال و يک ماه و يک روز تحقق مي‏ يابد و در بين آنها پرچمي هدايتگرتر از يماني نيست که او به حق هدايت مي‏کند».

و در برخي روايات از خراساني و سفياني به دو اسب مسابقه تشبيه شده ‏اند که خراساني از مشرق و سفياني از مغرب به طرف کوفه در حرکت ‏اند. [3] .

البته روايتي نيز از خروج او به عنوان يکي از نشانه‏ هاي حتمي قيام حضرت مهدي ‏عليه السلام ياد شده که به جاي خروج يماني ذکر شده است. [4] .

پی نوشت ها:
[1] روزگار رهايي، ص 1043.
[2] کتاب الغيبة، ص 446.
[3] الغيبة، ص 259.
[4] ر.ک: همان، ص 289، ح 6.

منبع: پایگاه جامع عاشورا


سید حسنی

یکی از نشانه های ظهور امام عصر ارواحنا فداه که بوی حتم و یقین به خود گرفته است، خروج فردی به نام سید حسنی است.

در تعدادی از روایات ، سخن از حسنی بمیان آمده است و در بعضی از روایات از او به عنوان نفس زکیه یاد شده است. [1]

وی حرکتی را در عراق آغاز می نماید، اما این روایات نیاز به دقت بیشتری دارد چرا که این احادیث نام سه نفر ، حسنی مدینه ، حسنی مکه و حسنی عراق را بیان می کنند، همچنین حسینی خراسانی که در منابع اهل سنت و برخی منابع خبری شیعه “حسنی “ نامیده شده است، هم اوست که در سال ظهور حضرت مهدی(عج) با سپاهیانش وارد عراق می گردد، بنا بر این احتمال دارد مراد از روایات مربوط به جنبش حسنی در عراق، همین قیام و حرکت باشد و احتمال اینکه حسنی دیگری قبل از او باشد نیز وجود دارد. [2]

ادامه »

شما صاحب کدام‌یک از این قلب‌ها هستید؟

نوشته شده توسطرحیمی 9ام شهریور, 1394

رسول خدا صلی الله علیه وآله در حدیثی قلب ها را به چهار دسته و گروه تقسیم کرده اند.

قَالَ‏ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْقُلُوبُ أَرْبَعَةٌ قَلْبٌ فِيهِ إِيمَانٌ وَ لَيْسَ فِيهِ قُرْآنٌ وَ قَلْبٌ فِيهِ إِيمَانٌ وَ قُرْآنٌ وَ قَلْبٌ فِيهِ قُرْآنٌ وَ لَيْسَ فِيهِ إِيمَانٌ وَ قَلْبٌ لَا إِيمَانَ فِيهِ وَ لَا قُرْآنَ فَأَمَّا الْأَوَّلُ كَالتَّمْرَةِ طَيِّبٌ طَعْمُهَا وَ لَا طِيبَ لَهَا وَ الثَّانِي كَجِرَابِ الْمِسْكِ طَيِّبٌ إِنْ فُتِحَ وَ طَيِّبٌ إِنْ وَعَاهُ وَ الثَّالِثُ كَالْأَشنةِ طَيِّبٌ رِيحُهَا خَبِيثٌ طَعْمُهَا وَ الرَّابِعُ كَالْحَنْظَلَةِ خَبِيثٌ رِيحُهَا وَ طَعْمُهَ

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:

قلب ها چهار دسته ‏اند:

قلبى كه در آن ايمان هست اما قرآن نيست؛
قلبى كه در آن ايمان و قرآن هر دو وجود دارد؛
قلبى كه در آن قرآن هست اما ايمان نيست؛
و قلبى كه در آن نه ايمان هست و نه قرآن!

اما وضع قلب اول، مانند خرمايى است، كه خوشمزه است، ولی بوى خوش هم ندارد.
قلب دوم، مانند كيسه مِشك است كه باز باشد، يا بسته باشد، بوى خوش مى ‏دهد.
قلب سوم، مانند اشنه(گیاهی خوشبو نوعی پیچک) است، كه بوى خوش دارد، اما مزه آن بسيار بد است.
قلب چهارم، مثل «حنظل» (هندوانه خاصی به صورت خودرو در بیابات می‌روید) است كه هم بوى آن بد و هم مزه تلخ دارد.

منبع : النوادر للراوندي، ص: 5-4

 

ظهور پس از ارتداد اکثر معتقدین به امامت حضرت مهدی(عج)

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394

تعبیر برخی از روایات ما چنین است که ظهور آن بزرگوار اتفاق نمی‌افتد، «حَتَّى یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَکْثَرُ الْقَائِلِینَ‏ بِه‏»![1]

تعبیر امام عسکری(علیه السلام)[2] بسیار سنگین است. یعنی بیشتر معتقدین به امامت حضرت، از این عقیده برمی‌گردند و سپس ظهور آن بزرگوار محقق خواهد شد.

این روایت به معنای آن نیست که ما در راستای بی‌اعتقادی به امام عصر(علیه السلام) قدم برداریم تا ظهور نزدیک شود!

اگرچه این معنا به شکل عجیبی شهرت پیدا کرده اما مشخص نیست اصلاً کسی در عالم تشیع چنین معنایی را از این روایت برداشت کرده است یا خیر!

در بین طلبه ها قاعده‌ای وجود دارد که «رُبَّ شُهرَةٍ لا اصلَ لَها»، برخی چیزها بسیار مشهور است اما هرچه بررسی می‌کنیم، قائلی برای آن وجود ندارد! این نیز از آن دسته است. من با همه مطالعاتی که داشته‌ام، تابه حال در هیچ کتاب و نوشته‌ای از هیچ کسی، مشهور یا غیر مشهور ندیده‌ام که او ابراز کند که چنین اعتقادی دارم!

چنین آدم‌هایی اگر هم باشند، علی القاعده تعدادشان در دوره‌ی تاریخ تشیع زیاد نبوده است. چنین فهم و برداشتی را هیچ شیعه‌ و اهل سنتی از این روایات نداشته است. روایات مربوط به ظهور حضرت مهدی(سلام الله علیه) در کتب اهل سنت هم نقل شده است اما آنان نیز چنین برداشتی نداشته‌اند.

در روایات پیش‌بینی‌هایی شده که مثلاً وقتی زمین پر از ظلم و جور شود، حضرت ظاهر می‌شوند. در میان اهل سنت نیز مشاهده نشده است که کسی توصیه کند که دست به ظلم و جور بزنید تا ظهور آن موعود نزدیک شود! لذا نه در میان شیعه و نه در بین اهل سنت چنین چیزی مشاهده نشده است.

اگر در روایات چنین مسئله‌ای را گفته‌اند، خواسته‌اند به نحوی از آن طرف به شما هشدار دهند که حتی اگر زمین هم پر از ظلم و جور شد، شما دست از اعتقاد خود بر ندارید. فکر نکنید کار به آخر رسیده و رشته‌ی کار از دست خدا به در رفته است و دیگر قابل اصلاح نیست. به آن‌جا هم که برسد، خدای متعال قدرت نمایی می‌کند و حجت خود را ظاهر و بارز می‌کند. شما درست از طریق حق برندارید!

اگر گفته‌اند «حَتَّى یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ أَکْثَرُ الْقَائِلِینَ‏ بِه» ظهور اتفاق نمی‌افتد، مگر این‌که اکثر آنان که به امامت اعتقاد دارند، از عقیده‌ی خود برمی‌گردند و از آن دست می‌شویند، به این معناست که شما جزء آن اقلیت باش و با اکثریت همراه نشو. لذا در روایات داریم که می‌فرمایند:

«تَمَسَّکُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّل‏»[3]،

یعنی به همان اعتقادی که پدر و مادر و قدمای شما داشته‌اند، باقی بمانید.

[1] کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏2، ص 385.

[2] امام جواد (علیه السلام) در روایت دیگری می‌فرمایند: …أَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ (کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏2، ص 378).

[3] الغیبة (للنعمانی)، ص 159.

منبع: maemaeen.ir

شرح خطبه متقين(همام) جلسه 2 | تقوا ، علامت و نشانه شيعيان

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394

دروس اخلاق حضرت آیت الله ناصری / شرح خطبه متقين . همام - جلسه دوم 

تقوا ، علامت و نشانه شيعيان

1. کاربرد واژة «تقوا» در منابع ديني

2. معناي لغوي تقوا

3. متعلقات تقوا

4. معاني اصطلاحي تقوا

5. داستان مرحوم ميزاي قمي

6. داستان مرحوم حاج مؤمن

7. داستان حمّالِ مستجاب الدعوة

8. آثار و بركات تقوا

9. يک اشكال و جواب

10. تقوا و آزادي

تقوا؛ علامت و نشانه شيعيان
پس از آنكه همام حضرت را قسم داد تا علايم شيعيان را بيان كنند. حضرت دست مبارکشان را جلو آوردند و دست همام را گرفتند و فرمودند: «اي همام! من را قسم نده. علامت‌هاي شيعه را برايتان مي‌گويم» و شروع مي‌فرمايند: يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَإِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتقوا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ.
يعني از علامت‌ها و نشانه‌هاي شيعه اين است که با تقوا باشد؛ پرهيزکار باش و احسان به ديگران بکن. کلاه برداري از ديگران نكن، خودت را از گناهان حفظ کن و در مقام احسان به ديگران هم باش. همين طور که خير خودت را مي‌خواهي، خير برادر ديني‌ات را هم بخواه. يکي از علامت‌هاي شيعه، همين است. در اين قسمت حضرت يكي از علامت‌هاي شيعه را تقوا معرفي مي‌كنند

کاربرد واژة «تقوا» در منابع ديني
در قرآن، حدود هفده بار لفظ «تقوا» ذکر شده و بيش از دويست و پنجاه بار ماده «و ق ي» آمده است. در نهج البلاغه چهل و پنج بار لفظ تقوا ذکر شده و شايد متجاوز از صد و پنجاه بار الفاظ ديگر اين ماده ذكر شده است . تقوا اين اندازه مورد اهميت است و رواياتي که راجع به تقوا رسيده، به حد تواتر است.

ادامه »

دعا برای خانواده و دوستان

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394

اَللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ‏

وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لاَ نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ‏

وَ لاَ نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ‏


ای خداوندی که عجایب عظمت تو پایان نپذیرد، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از سرگرایی در برابر عظمت خود بازدار.

ای خداوندی که زمان فرمانرواییت را نهایتی نیست، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از مکافات عقوبت خویش رهایی بخش.

ای خداوندی که خزاین رحمتت فنا نشود، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از رحمت خویش نصیبی ده.

ای خداوندی که دیدگان از دیدارت فرومانند، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را به مقام قرب خود نزدیک ساز.

ای خداوندی که در برابر عظمت تو هر عظمتی حقیر نماید، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را در نزد خود گرامی بدار.

ای خداوندی که هر نهانی پیش تو آشکار است، درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را در پیشگاه خود رسوا مگردان.

خداوندا، ما را به عطای خویش از عطای هر بخشنده ای بی نیاز گردان.

به پیوند خویش وحشت تنهایی از ما دور بدار تا به بخشش تو به کس جز تو نگراییم

و در پناه جود و احسان تو از کس نهراسیم.

ادامه »

فراخوان نخستین جشنواره ملی وبلاگ نویسی غدیر، تجلی ولایت و امامت اعلام شد

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394

محورها

۱- غدیر، طرح کلی اسلام برای اداره جامعه

۲- امیرالمومنین (ع) معیار زندگی و محور وحدت

۳- غدیر، مضمون تعالی بخش برای همه بشریت

جوایز

نفرات اول یک میلیون تومان

نفرات دوم پانصد هزار تومان

نفرات سوم دویست و پنجاه هزار تومان

برندگان قرعه کشی صد هزار تومان

تقویم

مهلت ثبت نام و ارسال آثار: یکم شهریور الی سی و یک شهریور ماه ۱۳۹۴

زمان برگزاری جشنواره: دهه ی امامت و ولایت (۱تا ۱۰ مهر ۱۳۹۴)

اولین مسابقه سراسری وبلاگ‌نویسی غدیر با هدف ترویج و اشاعه فرهنگ غنی غدیر و معارف علوی در فضای مجازی آغاز شده‌است .

موضوعات فراخوان ملی وبلاگ‌نویسی غدیر تجلی ولایت و امامت در راستای ضرورت توجه جدی و مستمر به آموزه‌های علوی در تمامی ابعاد زندگی بشریت به ویژه در بعد حکومتی، مدیریتی و اخلاق است که نیاز بسیار جدی و ضروری جوامع امروزی است.

محورهای جشنواره شامل «غدیر، طرح کلی اسلام برای اداره جامعه»، «امیرالمومنین(علیه السلام) معیار زندگی و محور وحدت» و «غدیر مضمون تعالی بخش برای همه بشریت» است.

داوری در سه مرحله غربال‌گری، میانی و نهایی انجام می‌گیرد. وبلاگ‌های راه یافته به مرحله نهایی در دو بخش محتوایی و فنی توسط کارشناسان داوری ارزیابی می‌شوند. آغاز داوری جشنواره پس از اتمام مهلت ثبت نام است و مرحله غربالگری در زمان ثبت نام صورت می‌گیرد.

جوایز نفرات اول درهریک ازمحورهای جشنواره شامل کمک هزینه سفر به نجف اشرف به مبلغ یک میلیون تومان، نفرات دوم درهر یک ازمحورهای جشنواره کمک هزینه سفر به کربلای معلی به مبلغ پانصد هزار تومان، نفرات سوم در هر یک از محورهای جشنواره کمک هزینه سفر به مشهد مقدس به مبلغ دویست و پنجاه هزار تومان است.

علاوه بر جوایز فوق، میان تمام شرکت‌کنندگان راه یافته به مرحله نهایی قرعه کشی صورت گرفته و به 10 نفر مبلغ صد هزار تومان کمک هزینه سفر به حرم حضرت معصومه(س) اهدا می‌شود.

علاقمندان تا یکم مهرماه فرصت دارند تا در این جشنواره ملی شرکت کنند و زمان برگزاری جشنواره دهه امامت و ولایت (1 تا 10 مهر) خواهد بود.

علاقه‌مندان برای ثبت نام می‌توانند به سایت جشنواره به نشانی www.jashnvareh-ghadir.ir مراجعه کنند.

منبع : خبرگزاری بین‌المللی قرآن- ایکنا

اثر قرائت قرآن توسط حامل علم آن

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394

یکی از اقدامات امام سجاد(علیه‌السلام) تلاوت قرآن با لحن حزین بود.

اگر حامل علم قرآن، قرآن را چنین تلاوت نماید، آثار عجیبی در مخاطبان ایجاد می‌کند.

خدا مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی(رحمت الله علیه) را رحمت کند. کسی نقل می‌کرد، که:

برادرم شاگرد ایشان بود. روزی مرا برای کاری به منزل ایشان فرستاد. وقتی به منزل میرزا رفتم، ایشان سر حوض مشغول وضو بود. من را که دید، پرسید:

می‌دانی قرآن چیست؟!

عرض کردم: بله؛ معلوم است دیگر!

پرسید: می‌دانی تلاوت قرآن یعنی چه؟

گفتم: بله!

فرمود: نه؛ تلاوت قرآن یعنی این که وقتی قرآن می‌خوانی چنین باشد که خود ذات اقدس خداوند متعال با تو صحبت می‌کند.

بعد میرزا چند آیه برای من خواند. من احساس کردم که انگار یک دفعه از روی زمین بلند شدم. حال عجیبی به من دست داده بود و اصلاً نمی‌فهمیدم کجا هستم! فاصله‌ی بین خانه‌ی ایشان و خانه‌ی خودمان را در وضعیتی عجیب طی کردم. وارد خانه شدم. وقتی برادرم مرا دید، به من به صورت تعجب‌آوری گفت:

میرزا برایت قرآن خوانده!

خدا کمی از علم قرآن را به میرزا داده بود. ان شاء الله امام زمان(علیه السلام) به زودی ظاهر شوند؛ زمانی که حضرت قرآن تلاوت بفرمایند، می‌فهمید که تلاوت قرآن آن حضرت، با تلاوت‌هایی که در این روزگار رایج شده، تفاوت دارد.

در روایات داریم که در آخر الزمان، قرآن را با تغنّی می‌خوانند.[1] یک آقایی در بحث تعلیم قرآن می‌گفت: اگر سنتور این‌جا بود، می‌گفتم این قاری چه کرده است! معلوم بود که این قاری این کاره است! اگر کسی بخواهد برای خوب قرآن خواندن سنتور یاد بگیرد، این تلاوت قرآن را باید در کوزه گذاشت و آبش را خورد!

زمانی که حضرت زین العابدین(علیه‌السلام) قرآن تلاوت می‌فرمودند، کسانی که کارشان سقایی بود و می‌خواستند از کنار خانه‌ی حضرت عبور کنند، خشکشان می‌زد. آن‌قدر کنار خانه‌ی حضرت می‌ماندند که از این مشک چک چک آب می‌رفت و تمام می‌شد. حضرت این گونه قرآن می‌خواندند و به مردم می‌فهماندند که قرآن واقعی پیش ماست.

[1] . بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج‏89، ص: 190: عَنْ حُذَیْفَةَ بْنِ الْیَمَانِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ اقْرَءُوا الْقُرْآنَ‏ بِلُحُونِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهِمْ وَ إِیَّاکُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ أَهْلِ الْکِتَابَیْنِ وَ سَیَجِی‏ءُ قَوْمٌ مِنْ بَعْدِی یُرَجِّعُونَ بِالْقُرْآنِ تَرْجِیعَ الْغِنَا وَ الرَّهْبَانِیَّةِ وَ النَّوْحِ لَا یُجَاوِزُ حَنَاجِرَهُمْ مَفْتُونَةٌ قُلُوبُهُمْ وَ قُلُوبُ الَّذِینَ یُعْجِبُهُمْ شَأْنُهُمْ‏.

منبع: maemaeen.ir

شرح خطبه متقين ( همام ) جلسه 1 | آشنايي با خطبة همام

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1394


دروس اخلاق
حضرت آیت الله ناصری

شرح خطبه متقين - جلسه اول

آشنايي با خطبة همام

جايگاه سخنان ائمه اطهار عليه‌السلام

آشنايي با جناب همام

معناي اسم همام

يک سؤال

داستان غلامِ با معرفت

ماجراي خطبه همام

داستان مرحوم دربندي و شيخ انصاري

علايم و آثار تشيع

هر عملي اثري دارد

كرامتي از اولياي الهي

آثار اعمال بد براي خوبان

علامت داشتن شيعيان امير المؤمنين عليه السلام

معناي شيعه

چگونه گذشته خود را جبران كنيم؟

 

آشنايي با خطبة همام

بسم الله الرحمن الرحيم

خطبة همام، يكي از خطبه‌هاي نهج البلاغه است كه منسوب به اميرالمؤمنين عليه‌السلام است.

نهج البلاغه تقريباً دوش به دوش قرآن در دنيا سير مي‌كند. قرآن، نهج البلاغه و صحيفة سجاديّه ، دوش به دوش هم در دنيا جلوه مي‌كنند و حقايق را روشن مي‌كنند. البته نهج البلاغه و صحيفة سجاديه و روايات اهل بيت عصمت و طهارت: مبيّن و مفسّر قرآنند.

خطبه همام، يکي از خطبه‌هاي فوق العاده نهج البلاغه است؛ اگرچه همة خطبه هاي اميرالمؤمنين عليه السلام فوق‌العاده است. كلام حضرت، دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق است. هيچ کس قدرت ندارد اين طور سخن سرايي کند. اين گوي است و اين ميدان. بعد از تکامل اسلام و انسانيت و علم و گذشت هزار و چهار صد سال، بيايند يک خطبه مثل خطبه حضرت بياورند. خطبه هايي كه محير العقول است؛ مثلاً حضرت مي‌ايستد و خطبه مي‌خواند و تمام مطالب، کمال ارتباط را با هم دارند؛ لکن خطبه بدون نقطه است. يک نقطه در اين خطبه نيست. شايد حدود سه ربع ساعت صحبت مي‌فرمايند؛ اما حرف‌ها بي نقطه است و مطالب هم بسيار عالي است. يک خطبه ديگر حضرت بدون الف است. همه خطبه هاي اميرالمؤمنين عليه السلام نمونه است.

ادامه »