موضوعات: "اهل بیت علیها السلام" یا "رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم" یا "حضرت زهرا سلام الله علیها" یا "فاطمیه" یا "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر" یا "امام حسن مجتبی علیه السّلام" یا "امام حسین علیه السّلام" یا "امام سجّاد علیه السّلام" یا "صحیفه سجادیه" یا "امام باقر علیه السّلام" یا "امام جعفر صادق علیه السّلام" یا "امام موسی کاظم علیه السّلام" یا "امام رضا علیه السّلام" یا "امام جواد علیه السّلام" یا "امام هادی علیه السّلام" یا "امام حسن عسگری علیه السّلام" یا "امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف" یا "مهدویت"

عالم آل محمدعلیهم السلام

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

هنگامی که بر هر گروهی راه استدلال را بربندم و استدلالشان را باطل کنم، مامون خواهد فهمید که شایستگی آن جایگاه که انتخاب کرده است ندارد.

در کتابهای روایی بر ویژگی علم و دانش آن حضرت تاکید شده است که علاوه بر گفتار پیشین امام صادق علیه السلام روایات دیگری نیز آن را بیان می‏ کند. چنانکه در روایات دیگری از امام صادق علیه السلام پس از اینکه امتیازات امام موسی ‏بن‏ جعفر علیه السلام را بیان می‏نماید می‏خوانیم:

یخرج الله تعالی منه غوث هذه الامه، و غیاثها، و علمها، و نورها و فهمها و حکمها… قوله حکم و صمته علم، یبین للناس ما یختلفون فیه:

خداوند از نسل فرزندم موسی دادرس و فریادرس این امت و روشنی بخش است و فهم و حکمت امت را متجلی می‏سازد… سخنش حکم و سکوتش دانش – و روشنگر مسائل مورد اختلاف مردم است.

و در روایت دیگری امام موسی ‏ابن ‏جعفر می‏فرماید:

رسول گرامی اسلام را خواب دیدم و فرزندم علی را اینگونه برایم وصف نمود :

«علی ابنک ینظر بنورالله… قد ملئ حکما و علما:

پسرت علی با نور الهی می‏بیند و از دانش و احکام الهی لبریز شده است.


اکنون سؤال این است که تمام امامان از این صفت‏ به نحو کامل برخوردار بوده‏اند چرا تنها امام رضا علیه السلام بدان صفت نامگذاری شده است؟

در جواب می‏توان گفت انتخاب این صفت ‏بر اساس ویژگی و شرایط اجتماعی فرهنگی بوده است که امام هشتم با آن روبرو بوده‏اند که ائمه پیشین با دید غیبی و اطلاع از آینده آن را برای آن حضرت انتخاب نموده ‏اند.

ادامه »

معنای صلوات این است که…

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

استاد علامه طباطبایی(ره) می‌فرمودند: معنای صلوات این است که…

«هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ…»

علی (علیه السلام) می‌فرماید:

دعا یا حاجت خود را محفوف به صلوات بر رسول خدا کنید؛ زیرا صلوات بر حضرت دعایی مستجاب است و چون به همراه صلوات حاجت خود را خواسته‌اید، خدای سبحان چنین نیست که یکی از دو امام سجاد (علیه السلام) در سجادیه، روش دعا کردن و حاجت خواستن را به ما می‌آموزد؛ در بسیاری از فقرات ادعیه آن حضرت، صلوات به چشم می‌خورد، هر مطلبی را که از خدا می‌خواهد قبل یا بعدش صلوات است، چون خدا در پرتو صلوات دعای همراه آن را نیز مستجاب می‌کند.

صلواتی را که خدا و فرشتگان بر پیامبر می‌فرستند بر مؤمنان نیز می‌فرستند! مؤمن، به جایی می‌رسد که خدای سبحان و فرشتگان بر او صلوات می‌‌فرستند! در سوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، یعنی هم صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر و هم صلوات خدا و فرشتگان بر مؤمنان.

صلوات خدا، که صفت فعل اوست همان نورانی کردن است، قول خدا همان فعل خداست، وقتی توفیقی نصیب انسان شد که در فضای دلش تاریکی احساس نکرد بلکه نورانیتی دید، معلوم می‌شود صلوات الهی و فرشتگان نصیب او شده است. خدای متعال در تجلیل از پیامبر می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»؛

وقتی خدا بخواهد بر پیامبر عظیم الشأن صلوات بفرستد همه فرشتگان را همراه خود ذکر می‌کند مثل این که وقتی مهمان عزیزی وارد شهری می‌شود و شخصیتی بخواهد از او به نحو احسن تجلیل کند با همه دوستان و آشنایانش به دیدار او می‌روند.

لیکن خدای متعال در تجلیل از مؤمنان و صلوات بر آنان، می‌فرماید:

«هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ…»، یعنی خدا جدا و فرشتگان جدا بر مؤمنان درود می‌فرستند. تفاوت دیگر در این است که درباره پیامبر نفرمود که ما بر او صلوات می‌فرستیم تا او را از ظلمت‌ها خارج و به نور برسانیم؛ زیرا او خود نور است و مصداق کامل «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ» ولی درباره مؤمنان می‌فرماید: خداوند بر شما درود می‌فرستد و فرشتگان نیز، تا شما را از ظلمت‌ها به نور خارج کنند، معلوم می‌شود صلوات خدا یعنی نورانی کردن و اگر این فیض قطع شود و خداوند بر کسی درود نفرستد در ظلمت خواهد ماند.

باید خود را با این معیار بسنجیم که اگر توفیق اطاعت و انجام تکالیف شرعی نصیب ما شد و از احکام و آداب عبادات کم و بیش به حکمت آنها ره یافتیم، بدانیم که صلوات خدا و فرشتگان نصیب ما شده است وگرنه لغزش داشتیم و گرفتار گناه شده‌ایم. وقتی مؤمن از این راه نورانی شد هم راه خود را می‌بیند و هم می‌تواند راهبر باشد و به دیگران راه نشان دهد. علی (ع) می‌فرماید: «لَیْسَ فِی البَرْقِ ‏الخاطِفِ مُسْتَمْتِعٌ لِمَنْ یَخُوضُ فِى الظُلْمَهِ»؛ انسانی که در تاریکی فرو رفته، مسافری که در شب تاریک ره گم کرده برای او رعد و برق لحظه‌ای مفید نخواهد بود، او با یک لحظه برق آسمانی راهی به جایی نمی‌برد، انسان دنیا زده هم مانند گرفتاری است که در تاریکی فرو رفته باشد برای چنین شخصی اگر گاهی نوری در دلش جهید و خاموش شد چندان مفید نیست.

ذیل آیه «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ» روایتی شریف از معصوم (علیهما السلام) نقل شده که فرمود:

«بل قُلُوبُنَا أَوْعِیَهٌ لِمَشِیئَهِ اللَّهِ» دل‌های ما ظرف اراده خداست، خدای سبحان اگر بخواهد در جهان، کار مشخصی انجام دهد با اراده انجام می‌دهد و اراده خدا صفت فعل و زاید بر ذات اوست و در موجودی ممکن و مظهر ظهور می‌کند، آن مظهر قلب معصوم اولیای الهی است.

لذا مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) می‌فرمودند:

معنای صلوات بر محمد و آل محمد (علیه السلام)‌ این است که خدایا رحمتت را بر آنان فرو فرست که از آنان به ما برسد، اگر بخواهد رحمتی ببارد ابتدا بر این خاندان می‌بارد و سپس به دیگران می‌رسد لذا طلب رحمت کردن مستلزم اجابت دعا است.

مرحوم سید حیدر آملی این سخن بلند را نقل می‌کند و به محقق طوسی هم منسوب است که درباره حضرت ولی عصر ارواحنا فداء گفته می‌شود:

«بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»؛

به یمن وجود امام عصر (عج) جهانیان روزی می‌خورند و به پاس وجود آن حضرت آسمان و زمین بر جاست.

پس همه برکات از این خانواده به سایرین می‌رسد.

منبع:مبلغان سایبری چهارده خورشید

کلام امیر/شرح و تفسير حکمت 126 نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ، وَيَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ؛ وَيُحَاسَبُ فِي الاْخِرَةِ حِسَابَ الاَْغْنِيَاءِ؛ وَعَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالاَْمْسِ نُطْفَةً، وَيَكُونُ غَداً جِيفَةً؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِي اللَّهِ، وَهُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ، وَهُوَ يَرَى الْمَوْتَى؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الاُْخْرَى وَهُوَ يَرَى النَّشْأَةَالاُْولَى وَعَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَتَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ.

امام علیه السلام فرمودند:

1. از بخيل تعجب مى‌كنم كه به استقبال فقرى مى‌رود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مى‌دهد كه طالب آن است. در دنيا همچون فقيران زندگى مى‌كند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد.

2. و تعجب مى‌كنم از متكبرى كه ديروز نطفه‌اى بى‌ارزش بوده و فردا مردار گنديده‌اى است.

3. و از كسى كه در خدا شك مى‌كند در شگفتم در حالى كه خلق او را مى‌بيند (و مى‌تواند از هر مخلوق كوچك وبزرگ، ساده و پيچيده به ذات پاك آفريدگار پى برد).

4. و تعجب مى‌كنم از كسى كه مرگ را فراموش مى‌كند با اين‌ كه مردگان را با چشم خود مى‌بيند.

5. و تعجب مى‌كنم از كسى كه جهان ديگر را انكار مى‌كند در حالى كه اين جهان را مى‌بيند.

6. و تعجب مى‌كنم از كسى كه دار فانى را آباد مى‌كند ولى دار باقى را به فراموشى مى‌سپارد.

شرح و تفسير

از اين شش گروه در شگفتم!

امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميزش به شش رذيله اخلاقى اشاره فرموده كه سرچشمه غالب بدبختى هاى انسان است و اگر بتواند از آن ها فاصله بگيرد دنيا و آخرت خود را آباد كرده و سامان بخشيده است.

نخست اشاره به مسئله «بخل» و آثار شوم آن مى كند و مى فرمايد: «از بخيل تعجب مى كنم كه به استقبال فقرى مى رود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مى دهد كه طالب آن است. در دنيا همچون فقيران زندگى مى كند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد»;

(عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ، وَيَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ; وَيُحَاسَبُ فِي الاْخِرَةِ حِسَابَ الاَْغْنِيَاءِ).

امام(عليه السلام) چه تعبير زيبا و دلنشينى در اينجا فرموده است; افراد بخيل تنها نسبت به ديگران بخيل نيستند. بسيار مى شود كه نسبت به خويشتن هم بخيل اند با اين كه داراى ثروت اند زندگى سخت و فقيرانه اى براى خود فراهم مى كنند و همان گونه كه امام(عليه السلام) فرموده است براى فرار از فقر آينده فقر امروز را براى خود ترتيب مى دهند. آنها همچنين به دنبال غنا و ثروت بيشتر در آينده اند در حالى كه غناى امروز را از دست مى دهند. چرا كه از ثروت خود بهره اى نمى برند. از سويى ديگر در روز قيامت بايد در صف اغنيا بايستند و حساب اموال خود را پس دهند در حالى كه در دنيا از نظر زندگى در صف فقيران بودند; يعنى مشكلات غنا را دارند; ولى از مواهب آن بى بهره اند. آيا زندگى چنين اشخاصى شگفت آور و تعجب برانگيز نيست؟ آيا مى شود اين گونه افراد را در زمره عاقلان دانست؟ نه تنها امام(عليه السلام)كه عقل كل است از زندگى آنان تعجب مى كند، بلكه هر انسان عاقلى گرفتار شگفتى مى شود. ممكن است كسانى بگويند: اين درباره بخيلانى است كه حتى درباره خود بخل مىورزند; اما بخيلانى كه بخلشان متوجه ديگران است و خودشان زندگى مرفهى دارند مشمول اين سخن نيستند; ولى تجربه نشان داده كه غالب بخيلان به خويشتن نيز بخيل اند. بخل از صفات بسيار زشتى است كه در آيات و روايات اسلام نكوهش فوق العاده اى از آن شده از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:

«اَلْبَخيلُ بَعيدٌ مِنَ اللهِ، بَعيدٌ مِنَ النّاسِ، قَريبٌ مِنَ النّارِ;

بخيل از خدا دور است و از مردم دور و به آتش دوزخ نزديك است».

در كتاب فقه الرضا آمده است: «إيّاكُمْ وَالْبُخْلُ فَإِنَّهُ عاهَةٌ لا يَكُونُ فى حُرّ وَلا مُؤمِن إنَّهُ خِلافُ الاْيمانِ;

از بخل بپرهيزيد كه نوعى آفت است كه نه در افراد آزاده و نه در صاحبان ايمان است زيرا بخل مخالف ايمان است. (شخص بخيل ايمان محكمى به جود و سخا و عطاى خداوند ندارد)».

در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ بَرِءَ مِنَ الْبُخْلِ نالَ الشَّرَفَ; كسى كه از بخل دورى كند به شرافت و بزرگى نائل مى شود».

ادامه »

نشانه های ظهور/ بارانهاي پياپي

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

يکي از پديده ‏هايي که در سال ظهور اتفاق مي ‏افتد و در شمار نشانه‏ هاي ظهور از آن ياد شده است، باران‏هاي پياپي است که تا آن روز مانند آن ديده نشده است.

اين باران‏ها زمينه آبادي و سرسبزي زمين را فراهم مي ‏کند و به بهبود وضع زمين منجر مي‏ شود؛ چنان‏که امام صادق‏ عليه السلام مي‏ فرمايد:

«اِنّ قُدّامَ القائِمِ‏عليه السلام لَسَنَةٌ غَيْداقَةٌ يَفْسُدُ فِيها الثَّمَرُ فِي النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فِي ذلکَ» [1]

«در آستانه [قيام] قائم ‏عليه السلام سالي پرباران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روي نخل مي‏ پوسد. پس در اين ترديدي به خود راه ندهيد».

بارش اين مقدار باران پياپي، کم‏ سابقه و يا بي ‏سابقه است. البته احتمال ديگري نيز وجود دارد که اين باران‏ها، هم زمان و در همه جاي زمين ببارد، در اين صورت، مي‏ تواند جنبه اعجاز داشته باشد.

امام صادق‏ عليه السلام نيز فرمود:

«اِذا آنَ قِيامُ القائِمِ مَطَرَ النَّاسَ جَمادِي الآخِرةِ وَعَشْرَةَ اَيّامٍ مِنْ رَجَبَ مَطَراً لَم يَرَ الخَلايِقُ مِثلَهُ…» [2]

«وقتي که زمان قيام قائ م‏عليه السلام فرا رسد، بر مردم باران فرو خواهد ريخت؛ در ماه جمادي‏ الثاني و ده روز رجب؛ باراني که مانندش ديده نشده است.»

پی نوشت ها:
[1] کتاب الغيبة، ص 449؛ کشف‏الغمة، ج 2، ص 461.
[2] الارشاد،ج 2، ص 381؛ روضة الواعظين، ج 2، ص 264؛ کشف‏الغمة، ج2، ص 463.

منبع:پایگاه جامع عاشورا

کلام امیر: علم بهتر است یا ثروت؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

العلمُ خيرٌ مِن المال؛

العلمُ يحرسُك و أنت تحرسُ المالَ؛

و المالُ تنقُصُه النفقةُ و العلمُ يَزكُو علَى الإنفاقِ؛

و صَنيعُ المالِ يَزولُ بِزوالِه

دانش از مال دنيا بهتر است

زيرا دانش نگهبان توست

ولى مال را تو بايد نگهبانى كنى؛

مال دنيا با بخشش كاسته مي شود

ولى دانش براثر بخشش رشد و فزونى مى يابد؛

و آنچه با مال دنيا ساخته و پرداخته شده

و بدست آمده با تمام شدن مال از بين مي رود. (حکمت 147)

شرح حدیث:

امام عليه السلام بارها در سخنان خود دانش را با مال دنيا مقايسه فرموده و همواره دانش را برتر و گرانبهاتر شمرده است. در اين كلام ارزنده نيز اميرمؤمنان عليه السلام از برترى دانش نسبت به مال دنيا سخن مى گويد و در اين مورد سه دليل بيان مى فرمايد:

* اول آنكه: دانش انسان را از مشكلات زندگى و گرفتاريهاى آخرت نگهدارى مي كند و از خسارتها و زيانهايى كه به سراغ اشخاص جاهل مي روند در امان مى دارد، ولى مال دنيا نه تنها نگهبان صاحب خود نيست، بلكه صاحب مال ناچار است قسمتى از وقت و فكر و نيروى خود را به خاطر نگهدارى مال از دست بدهد تا از تلف شدن و از بين رفتن آن جلوگيرى كند.

ادامه »

مؤمن نیازمند سه خصلت است:

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

حضرت امام جواد علیه السلام فرمودند:

مؤمن نیازمند سه خصلت است:

توفیقی از  سوی خداند

واعظی از درون خود

پذیریش نسبت به کسی که او را پند می دهد.

فضایل امام رضا علیه السلام از نگاه مامون (همراه با پوستر)

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

مأمون خليفه‏ ي عباسي برتري و موقعيت عالي امام رضا عليه ‏السلام را در چندين فرصت بيان کرده که به شرح زير است:

دلیل اول:
او به فضل بن سهل و برادرش گفت: من کسي را فاضل‏تر از اين مرد (يعني امام علي بن موسي الرضا عليه‏السلام) در روي زمين نمي‏ شناسم [اعیان الشعه،ج4،ص133] .

بر طبق اين بيانيه‏ ي مأمون، امام داناترين و افضل‏ترين عالم در جهان در همه‏ي علوم و دانشها بود.

دلیل دوم:
او در نامه‏ اي خطاب به عباسيان که از وي رنجيده بودند وقتي که قصد داشت مقام خلافت را به امام بسپارد، مي‏ گويد: «مأمون بيعت وفاداري با او (امام رضا عليه‏السلام) نکرد مگر در کار او مشاهده کرد و فهميد که هيچ کس در روي زمين شايسته ‏تر از او در پاکي، استوارتر از او در تقوا، ديندارتر از او در دين، زاهدتر از او در ترک دنيا، آزادتر از او در وجود، بشاش ‏تر از او در معاشرت با عامه و خاصه، و ثابت‏تر از او در اصل دين وجود ندارد. بيعت با او خشنودي خدا را تأييد مي‏ کند.» [بحارالانوار،ج12،ص63] .

اين کلمات مخصوصا بعضي از صفات عالي را که در امام رضا عليه ‏السلام بود و او را از بقيه‏ ي مردم ممتاز مي ‏کرد، بيان مي‏ کند. اين صفات عالي به شرح زير است:

الف. امام خالص‏ترين مردم در شايستگي و دانش بود.
ب. او با تقواترين فرد در روي زمين بود.
ج. او زاهدترين فرد در ترک لذايذ و تزيينات زندگي بود.
د. او بخشنده‏ترين فرد نسبت به محرومين بود.
ه. برگزيدگان توده‏ ي مردم اعتراف داشتند که او شايسته ‏ترين شخص بود و اينکه هيچ کس فضايلي شبيه به فضايل او نداشت.
و. او استوارترين فرد در اصول دين بود، زيرا از سرزنش سرزنش کنندگان درباره‏ي خدا نمي‏هراسيد.
ز. بيعت مأمون با او خشنودي خداي تبارک و تعالي را تأييد مي‏ کند.

ادامه »

نرم افزار شور شیرین ویژه محرم

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

نرم افزار شور شیرین یکی از جامعترین نرم افزار های مذهبی موبایل ویژه ماه محرم و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می باشد.

امکانات ویژه این نرم‌افزار عبارت است از:
- دارای بخش های مختلف شامل گنجینه محرم، آلبوم تصاویر، پیام‌های عاشورایی، مسابقه، جستجو و …
- شامل ادعیه و زیارات ماه محرم
- شامل کتب گوناگون در رابطه با واقعه عاشورا و ماه محرم
- پشتیبانی از تلفن همراه های لمسی
- امکان بزرگنمایی (جهت استفاده در گوشی های با رزولوشن بالا)
- سرعت بالا
- نمایش اعراب با رنگ متفاوت

اين نرم افزار با فرمت جاوا تولید شده و قابليت اجرا در اکثر گوشی های تلفن همراه را دارد.

دریافت نسخه کامل نرم افزار شور شیرین با حجم 2.54MB

منبع:پایگاه جامع عاشورا

 

سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام +عکس و پاورپوینت

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

امام رئوف:

علامه طباطبایی می‎فرمودند: «همه امامان علیهم السلام لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیه‎السلام محسوس است.»

و در نقلی دیگر، بیان می‎کردند: «همه امامان معصوم علیهم السلام رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا علیه السلام ظاهر است.»

و نیز می‎فرمودند: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی علیه السلام می‎شود، مشاهده می‎کند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت می‎بارد.»

در پناه امام علیه السلام
علامه طباطبایی وقتی به مشهد، مشرف می‎شد، از وی تقاضا می‎کردند که در خارج از مشهد چون طُرقبه و … به دلیل اعتدال هوا، سکونت داشته باشند و گهگاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمی‎کرد و می‎فرمود:

«ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمی‎رویم.»

ما اینجا کاره ای نیستیم
یکی از شاگردان علامه طباطبایی می‎گوید: … هیچ به خاطر ندارم که از اسم هر یک از ائمه علیهم‎السلام بدون ادای احترام گذشته باشند. در مشهد که همه ساله مشرف می‎شدند و تابستان را در آنجا می‎ماندند وقتی وارد صحن حضرت رضا علیه السلام می‎شدند، بارها که در خدمتشان بودم و می‎دیدم که دست‎های مرتعش را روی آستانه در می‎گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانه در را می‎بوسیدند، گاهی از محضرشان التماس دعا درخواست می‎شد می‎گفتند:

«بروید از حضرت بگیرید؛ ما اینجا کاره‎ای نیستیم؛ همه چیز آنجاست!»

زمین صحن را ببوس
زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن ضریح امامان علیهم السلام و این قبیل احترام نهادن‎ها را تشنیع می‎کرد. وقتی سخن او را به مرحوم علامه در حرم رضوی علیه السلام عرض کردند، ایشان فرمود:

«اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را می‎بوسیدم.»


و روزی در صحن حرم امام رضا علیه السلام شخصی به علامه [که اصلاً اذن نمی‎داد کسی دست ایشان را ببوسد] عرض کرد:

«از راه دور آمده‎ام و می‎خواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمین صحن را ببوس که از سر من هم بهتر است!»

من هم یکی از این شلوغ ها
یک بار علامه می‎خواستند به روضه رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « آقا! حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! »

فرمودند: «خوب، من هم یکی از شلوغ‎ها!» و رفتند. مردم هم که ایشان را نمی‎شناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی کردند دستشان را به ضریح مبارک برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم!»

حرم امام رضا علیه السلام
ایشان هر ساله به مشهد مشرف می‎شد حتی در پنج شش ماه آخر عمر با همه کسالتی که داشت به مشهد مشرف شد.
یکی از بستگان نزدیک ایشان می‎گفت: «با آغوش باز با آن کهولت سن و کسالت، جمعیت را می‎شکافت و با علاقه ضریح را می‎بوسید و توسل می‎جست که گاهی به زحمت او را از ضریح جدا می‎کردیم…»

ایشان می‎گفت: «من به حال این مردم که این طور عاشقانه ضریح را می‎بوسند، غبطه می‎خورم…»

طبیب الاطباء
حجت الاسلام معزّی نقل می‎کند که یک بار در ایام طلبگی به مشهد رفته بودم و در صحن‎های حرم رضوی علیه السلام قدم می‎زدم و به بارگاه امام می‎نگریستم اما داخل رواق‎ها و روضه نمی‎رفتم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانه‎هایم قرار گرفت و با لحنی آرام فرمود: «حاج شیخ حسن! چرا وارد نمی‎شوی؟» نگاه کردم و دیدم علامه طباطبائی است. عرض کردم: «خجالت می‎کشم با این آشفتگی روحی بر امام رضا علیه السلام وارد شوم. من آلوده کجا و حرم پاک ایشان کجا!»

آن گاه مرحوم علامه فرمود: «طبیب برای چه مطب باز می‎کند؟ برای این که بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفای آل محمد ـ علیهم السلام ـ است. داخل شو که امام رضا علیه‎السلام طبیب الأطباء است.»

فرزند ایشان نقل می‎کردند: در سال آخر حیاتشان به دلیل کسالتی که داشتند و بنا به تأکید و توصیه پزشکِ مخصوص نمی‎خواستیم که ایشان به مشهد مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به مشهد رفتید، فرمود:

«پسرم جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟»


دانلود:
دانلود پاورپوینت سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام
دانلود مجموعه عکس های سخنان علامه طباطبایی درباره امام رضا علیه السلام

منبع: سایت تبیان

نشانه های ظهور/اشراط الساعة

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

«اشراط» (جمع «شَرَط») به معناي علامت است. بنابراين «اشراط الساعة» به معناي نشانه ‏هاي نزديک شدن قيامت است. [1] اين اصطلاح بر مجموع حوادثي اطلاق مي‏شود که پيش از واقعه عظيم قيامت، اتفاق خواهد افتاد.

تعبير «اَشْراطُ السَّاعَة» تنها يک بار در قرآن کريم به کار رفته است:

«فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّي لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ»؛ [2] «آيا آنها جز اين انتظاري دارند که قيامت ناگهان بر پا شود؛ [آن گاه ايمان آورند] در حالي که هم اکنون نشانه ‏هاي آن آمده است، اما هنگامي که بيايد تذکر و ايمان آنها سودي نخواهد داشت».
در روايات - به‏ ويژه از طريق اهل سنّت [3] - اين‏ انگاره، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است.

يکي از حوادث مهمي که در آستانه قيامت رخ خواهد داد و مورد اتفاق شيعه و اهل سنّت است، ظهور مردي از خاندان پيامبر اکرم ‏صلي الله عليه وآله مي‏باشد.
شيعه معتقد است:

او فرزند امام حسن عسکري ‏عليه السلام است که در سال 255 ق. متولد شده و هم ‏اکنون به قدرت الهي زنده است. هر گاه خداوند اراده کند، او پرچم قيام را بر دوش خواهد گرفت و تا او نيايد و حکومت عدل را در گيتي برپاي ندارد، عمر جهان به سر نمي‏ رسد و قيامت بر پا نمي‏ گردد.

به نظر مي‏رسد روايات بيانگر نشانه ‏هاي ظهور و روايات حکايتگر نشانه ‏هاي برپايي قيامت، در هم آميخته شده باشند. (نشانه ‏هاي ظهور)

پيامبر گرامي اسلام مي‏فرمايد:

«عَشرٌ قَبْلَ السَّاعَةِ لابُدَّ مِنْها السُّفيَانِيُّ وَالدَّجّالُ وَالدُّخانُ وَالدّابَّةُ وَخُروُجُ القائِمِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَنُزُولُ عِيسيعليه السلام وَخَسْفٌ بِالْمَشرِقِ وَخَسْفٌ بِجَزيرَةِ العَرَبِ وَنَارٌ تَخْرُجُ مِنْ عَدَن تَسُوقُ النّاسَ اِلَي المَحْشَرِ»؛ [4] «ده چيز، پيش از برپايي قيامت، به ناگزير رخ خواهد داد: خروج سفياني و دجّال، پيدا شدن دود و جنبنده، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب آن، فرود آمدن حضرت عيسي‏عليه السلام از آسمان، فرو رفتن [در زمين] در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرةالعرب و آتشي که از انتهاي عدن بر مي‏خيزد و مردمان را به سوي صحراي محشر مي‏ کشاند».

ادامه »