موضوعات: "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر"

رأی دادگاه

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اردیبهشت, 1396

تلخ و شیرین

نوشته شده توسطرحیمی 3ام اردیبهشت, 1396

اولین و آخرین اشتباه

نوشته شده توسطرحیمی 2ام اردیبهشت, 1396

علل و آثار فقر از دیدگاه امام علی علیه السلام

نوشته شده توسطرحیمی 31ام فروردین, 1396

 

در این نوشتار همان طور که از نام آن پیداست به نوع نگرش و تلقی از فقر در جوامع مختلف و از جمله دیدگاه دین مقدس اسلام و به ویژه کتاب مقدس نهج البلاغه اشاره ومورد بررسی قرار گرفته است. عامل فقر به عنوان یک پدیده و واقعیت ناخوشایند اجتماع است و معمولا نباید در جامعه بشری وجود داشته باشد. روی این اصل دین اسلام فقر و تنگدستی را جزو یکی از مصیبت های بزرگ و از جمله بلای جامعه بشری که تا سرحد نابودی آن تاثیر دارد، معرفی نموده است و ریشه کنی آن از اجتماع را اصلی ترین هدف و وجهه همت خود قرار داده است.

به همین سبب از دیدگاه علی علیه السلام تمامی افراد جامعه مسلمان و غیرمسلمان باید در تامین نیازهای اولیه معیشت خویش در وضعیت اقتصادی مطلوب و مناسب با شرافت و کرامت انسانی خود باشند تا رفاه عمومی در جامعه برقرار گردد. به همین جهت امام علی علیه السلام مبارزه گسترده ای را با فقر و تهیدستی آغاز نمود به گونه ای که فرمود(خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با تنگدستی شخصیت مرا لکه دار مفرما چرا که فقر همان مرگ بزرگ است).

در این مجموعه شما با علل و آثار فقر و همچنین راه های پیشگیری آن از دیدگاه حضرت علی علیه السلام آشنا می شوید. مطلب را اینک از نظر می گذرانید:

علل فقر

اسلام فقر مادی را یک پدیده غیرطبیعی می داند که علت بسیاری از فقرها تنبلی و عدم پشتکار افراد است. حضرت علی علیه السلام می فرماید:

هر کس بر رنج(ناشی از کار) بردباری نورزد، باید فقر را تحمل کند.

همچنین می فرمایند: آن گاه که اشیاء جفت شوند تنبلی و کم کاری با هم جفت گردند و فقر تولد یابد(میزان الحکمه 251).

همچنین بی برنامگی یا برنامه ریزی نادرست به پیدایش فقر در سطح افراد و جوامع می انجامد. به همین جهت امام علی علیه السلام نداشتن برنامه در زندگی و سوء تدبیر را عامل فقر دانسته است.

ادامه »

عینک واقع بینی

نوشته شده توسطرحیمی 30ام فروردین, 1396

سخن و سکوت

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1396

 

تصویر حدیثی : سخن  و سکوت

بزرکترین عیب

نوشته شده توسطرحیمی 28ام فروردین, 1396

امام علی علیه السلام فرمودند:

اَکبَرُ العَیبِ اَن تَعیبَ ما فیک مِثلُهُ؛

بزرکترین عیب آن است که آنچه را که مانند آن در خود توست عیب بشماری.

(جهاد النفس)

 

منظور از صراط مستقیم کیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 27ام فروردین, 1396
 
هذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ قدس‌سره
 
«فرمود: این راهی است راست [که] به سوی من [منتهی می‌شود]».
  
از حضرت امام صادق علیه السلام ذیل آیه «هذا صراط علی مستقیم» روایت شده فرمود: 
 
منظور از «صراط» امیرالمؤمنین علیه السلام می‌باشد و این راه حضرت علی علیه السلام است که مستقیم و مایه هدایت و سعادت عالم بشریت است. [۱]
 
ابن شاذان روایت نموده که حضرت امام باقر علیه السلام فرمود: پدرم امام زین العابدین علیه السلام فرمودند:
 
روزی عمر بن خطاب در حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از جای خود بلند شده گفت: ای رسول خدا! همیشه درباره علی بن ابی طالب علیه السلام می‌فرمایید «انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی» تو یا علی! نزد من به منزله هارون نسبت به موسی می‌باشی جز آنکه پس از من نبوت و پیغمبری وجود نخواهد داشت،
 
 مقام هارون و موسی در قرآن تصریح و بیان گردیده ولی برای علی علیه السلام در قرآن ذکری نشده است؟
  
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از گفتار او سخت غضبناک شده فرمودند:
 
ای عرب خشن! ای سخت دل! مگر قول خداوند را که در قرآن می‌فرماید: «هذا صراط علیَّ مستقیم» را نشنیده ای.[۲]         
ابوحمزه ثمالی روایت نموده که از حضرت امام صادق علیه السلام در خصوص آیه «هذا صراط علیَّ مستقیم» سؤال نمودم، فرمود: 
 
قسم به خدا! مقصود علی علیه السلام است و اوست میزان و صراط مستقیم. [۳]
 
منابع؛
[۱]: مناقب ابن شهر آشوب: ج۲ ص۳۰۲. 
[۲]: مائة منقبه منقبت: ص۸۵. 
[۳]: بصائر الدرجات: ص۵۳۲.
وارث
 

جایگاه محرومان و فقیران در جامعه کجاست؟

نوشته شده توسطرحیمی 27ام فروردین, 1396
 
بازخوانی بخشی از نامه 53 نهج البلاغه؛

امام علی علیه السلام در قسمتی از نامه 53 کتاب نهج البلاغه سفارش ویژه ای نسبت به طبقه محرومان جامعه به مالک اشتر دارند

امام علی علیه السلام در بخشی از نامه 53 کتاب شریف نهج البلاغه به یار باوفای خود مالک اشتر در مورد رسیدگی به امور نیازمندان می فرماید:

ای مالک،خدا را ، خدا را ، در باب طبقه فرودين ؛ كسانى كه بيچارگان اند از مساكين و نيازمندان و بينوايان و زمينگيران . در اين طبقه ، مردمى هستند سائل و مردمى هستند ، كه در عين نياز روى سؤال ندارند . خداوند حقى براى ايشان مقرر داشته و از تو خواسته است كه آن را رعايت كنى ، پس ، در نگهداشت آن بكوش.

 

سپس امام برای این طبقه جامعه حقی قائل است و به مالک می فرماید:
براى اينان در بيت المال خود حقى مقرر دار و نيز بخشى از غلات اراضى خالصه اسلام را ، در هر شهرى ، به آنان اختصاص ده. زيرا براى دورترينشان همان حقى است كه نزديكترينشان از آن برخوردارند . از تو خواسته اند كه حق همه را ، اعم از دور و نزديك ، نيكو رعايت كنى . سرمستى و غرور ، تو را از ايشان غافل نسازد ، زيرا اين بهانه كه كارهاى خرد را به سبب پرداختن به كارهاى مهم و بزرگ از دست هشتن ، هرگز پذيرفته نخواهد شد . 
 
همچنین امام مهرورز و عدالت گستر شیعیان با کلامی بلیغ به بیان وظیفه حاکم مسلمانان نسبت به فقرا و نیازمندان می پردازد و می فرماید:
پس همت خود را از پرداختن به نيازهايشان دريغ مدار و به تكبر بر آنان چهره دژم منماى و كارهاى كسانى را كه به تو دست نتوانند يافت ، خود تفقد و بازجست نماى . اينان مردمى هستند كه در نظر ديگران بي مقدارند و مورد تحقير رجال حكومت . كسانى از امينان خود را كه خداى ترس و فروتن باشند ، براى نگريستن در كارهايشان برگمار تا نيازهايشان را به تو گزارش كنند . 
 
همچنین امام علی علیه السلام از سوی دیگر به نحوه رفتار عمومی رهبران جامعه با مردم می پردازد و خاطرنشان می سازد:
با مردم چنان باش ، كه در روز حساب كه خدا را ديدار مى كنى ، عذرت پذيرفته آيد كه گروه ناتوانان و بينوايان به عدالت تو نيازمندتر از ديگرانند و چنان باش كه براى يك يك آنان در پيشگاه خداوندى ، در اداى حق ايشان ، عذرى توانى داشت . 
 
امام در این قسمت از نامه ادامه می دهد:
تيمار دار يتيمان باش و غمخوار پيران از كار افتاده كه بيچاره  اند و دست سؤال پيش كس دراز نكنند و اين كار بر واليان دشوار و گران است و هرگونه حقى دشوار و گران آيد . گاه باشد كه خداوند اين دشواريها را براى كسانى كه خواستار عاقبت نيك هستند ، آسان مى  سازد . آنان خود را به شكيبايى وامى  دارند و به وعده راست خداوند ، درباره خود اطمينان دارند . 
 
امام علی علیه السلام در ادامه به موضوع دیدار رهبران و حاکمان با مردم می پردازد و به مالک اشتر می فرماید:
براى كسانى كه به تو نياز دارند ، زمانى معين كن كه در آن فارغ از هر كارى به آنان پردازى . براى ديدار با ايشان به مجلس عام بنشين ، مجلسى كه همگان در آن حاضر توانند شد و براى خدايى كه آفريدگار توست ، در برابرشان فروتنى نمايى و بفرماى تا سپاهيان و ياران و نگهبانان و پاسپانان به يك سو شوند ، تا سخنگويشان بى  هراس و بى لكنت زبان سخن خويش بگويد . كه من از رسول الله (صلی الله علیه و آله ) بارها شنيدم كه مى  گفت :
پاك و آراسته نيست امتى كه در آن امت ، زيردست نتواند بدون لكنت زبان حق خود را از قوى دست بستاند . پس تحمل نماى ، درشتگويى يا عجز آنها را در سخن گفتن . و تنگ حوصلگى و خودپسندى را از خود دور ساز تا خداوند درهاى رحمتش را به روى تو بگشايد و ثواب طاعتش را به تو عنايت فرمايد . اگر چيزى مى  بخشى ، چنان بخش كه گويى تو را گوارا افتاده است و اگر منع مى  كنى ، بايد كه منع تو با مهربانى و پوزشخواهى همراه بود .

کوچکی و بزرگی

نوشته شده توسطرحیمی 25ام فروردین, 1396

تصویر حدیثی : کوچکی و بزرگی