موضوعات: "حضرت علی علیه السّلام" یا "نهج البلاغه" یا "نامه ها" یا "خطبه ها" یا "غدیر"

فراخوان نخستین جشنواره ملی وبلاگ نویسی غدیر، تجلی ولایت و امامت اعلام شد

نوشته شده توسطرحیمی 8ام شهریور, 1394

محورها

۱- غدیر، طرح کلی اسلام برای اداره جامعه

۲- امیرالمومنین (ع) معیار زندگی و محور وحدت

۳- غدیر، مضمون تعالی بخش برای همه بشریت

جوایز

نفرات اول یک میلیون تومان

نفرات دوم پانصد هزار تومان

نفرات سوم دویست و پنجاه هزار تومان

برندگان قرعه کشی صد هزار تومان

تقویم

مهلت ثبت نام و ارسال آثار: یکم شهریور الی سی و یک شهریور ماه ۱۳۹۴

زمان برگزاری جشنواره: دهه ی امامت و ولایت (۱تا ۱۰ مهر ۱۳۹۴)

اولین مسابقه سراسری وبلاگ‌نویسی غدیر با هدف ترویج و اشاعه فرهنگ غنی غدیر و معارف علوی در فضای مجازی آغاز شده‌است .

موضوعات فراخوان ملی وبلاگ‌نویسی غدیر تجلی ولایت و امامت در راستای ضرورت توجه جدی و مستمر به آموزه‌های علوی در تمامی ابعاد زندگی بشریت به ویژه در بعد حکومتی، مدیریتی و اخلاق است که نیاز بسیار جدی و ضروری جوامع امروزی است.

محورهای جشنواره شامل «غدیر، طرح کلی اسلام برای اداره جامعه»، «امیرالمومنین(علیه السلام) معیار زندگی و محور وحدت» و «غدیر مضمون تعالی بخش برای همه بشریت» است.

داوری در سه مرحله غربال‌گری، میانی و نهایی انجام می‌گیرد. وبلاگ‌های راه یافته به مرحله نهایی در دو بخش محتوایی و فنی توسط کارشناسان داوری ارزیابی می‌شوند. آغاز داوری جشنواره پس از اتمام مهلت ثبت نام است و مرحله غربالگری در زمان ثبت نام صورت می‌گیرد.

جوایز نفرات اول درهریک ازمحورهای جشنواره شامل کمک هزینه سفر به نجف اشرف به مبلغ یک میلیون تومان، نفرات دوم درهر یک ازمحورهای جشنواره کمک هزینه سفر به کربلای معلی به مبلغ پانصد هزار تومان، نفرات سوم در هر یک از محورهای جشنواره کمک هزینه سفر به مشهد مقدس به مبلغ دویست و پنجاه هزار تومان است.

علاوه بر جوایز فوق، میان تمام شرکت‌کنندگان راه یافته به مرحله نهایی قرعه کشی صورت گرفته و به 10 نفر مبلغ صد هزار تومان کمک هزینه سفر به حرم حضرت معصومه(س) اهدا می‌شود.

علاقمندان تا یکم مهرماه فرصت دارند تا در این جشنواره ملی شرکت کنند و زمان برگزاری جشنواره دهه امامت و ولایت (1 تا 10 مهر) خواهد بود.

علاقه‌مندان برای ثبت نام می‌توانند به سایت جشنواره به نشانی www.jashnvareh-ghadir.ir مراجعه کنند.

منبع : خبرگزاری بین‌المللی قرآن- ایکنا

شرح خطبه متقين ( همام ) جلسه 1 | آشنايي با خطبة همام

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1394


دروس اخلاق
حضرت آیت الله ناصری

شرح خطبه متقين - جلسه اول

آشنايي با خطبة همام

جايگاه سخنان ائمه اطهار عليه‌السلام

آشنايي با جناب همام

معناي اسم همام

يک سؤال

داستان غلامِ با معرفت

ماجراي خطبه همام

داستان مرحوم دربندي و شيخ انصاري

علايم و آثار تشيع

هر عملي اثري دارد

كرامتي از اولياي الهي

آثار اعمال بد براي خوبان

علامت داشتن شيعيان امير المؤمنين عليه السلام

معناي شيعه

چگونه گذشته خود را جبران كنيم؟

 

آشنايي با خطبة همام

بسم الله الرحمن الرحيم

خطبة همام، يكي از خطبه‌هاي نهج البلاغه است كه منسوب به اميرالمؤمنين عليه‌السلام است.

نهج البلاغه تقريباً دوش به دوش قرآن در دنيا سير مي‌كند. قرآن، نهج البلاغه و صحيفة سجاديّه ، دوش به دوش هم در دنيا جلوه مي‌كنند و حقايق را روشن مي‌كنند. البته نهج البلاغه و صحيفة سجاديه و روايات اهل بيت عصمت و طهارت: مبيّن و مفسّر قرآنند.

خطبه همام، يکي از خطبه‌هاي فوق العاده نهج البلاغه است؛ اگرچه همة خطبه هاي اميرالمؤمنين عليه السلام فوق‌العاده است. كلام حضرت، دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق است. هيچ کس قدرت ندارد اين طور سخن سرايي کند. اين گوي است و اين ميدان. بعد از تکامل اسلام و انسانيت و علم و گذشت هزار و چهار صد سال، بيايند يک خطبه مثل خطبه حضرت بياورند. خطبه هايي كه محير العقول است؛ مثلاً حضرت مي‌ايستد و خطبه مي‌خواند و تمام مطالب، کمال ارتباط را با هم دارند؛ لکن خطبه بدون نقطه است. يک نقطه در اين خطبه نيست. شايد حدود سه ربع ساعت صحبت مي‌فرمايند؛ اما حرف‌ها بي نقطه است و مطالب هم بسيار عالي است. يک خطبه ديگر حضرت بدون الف است. همه خطبه هاي اميرالمؤمنين عليه السلام نمونه است.

ادامه »

متن و ترجمه خطبه متقين یا همام

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1394

رُوِيَ أَنَّ صَاحِباً لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ( عليه‏السلام )يُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ كَانَ رَجُلًا عَابِداً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صِفْ لِيَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ فَتَثَاقَلَ ( عليه‏السلام )عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَ ( إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ) فَلَمْ يَقْنَعْ هَمَّامٌ بِهَذَا الْقَوْلِ حَتَّى عَزَمَ عَلَيْهِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ( صلى‏الله‏عليه‏وآله )ثُمَّ قَال

گفته شد يكى از ياران پرهيزكار امام عليه السّلام به نام «همّام» گفت:

اى امير مؤمنان پرهيزكاران را براى من آنچنان وصف كن كه گويا آنان را با چشم مى ‏نگرم.

امام عليه السّلام در پاسخ او درنگى كرد و فرمود «اى همّام از خدا بترس و نيكوكار باش كه خداوند با پرهيزكاران و نيكوكاران است» امّا همّام دست بردار نبود و اصرار ورزيد، تا آن كه امام عليه السّلام تصميم گرفت صفات پرهيزكاران را بيان فرمايد. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پيامبرش درود فرستاد، و فرمود:

1) سيماى پرهيزكاران

پس از ستايش پروردگار همانا خداوند سبحان پديده‏ ها را در حالى آفريد كه از اطاعتشان بى‏ نياز، و از نافرمانى آنان در امان بود، زيرا نه معصيت گناهكاران به خدا زيانى مى‏رساند و نه اطاعت مؤمنان براى او سودى دارد، روزى بندگان را تقسيم، و هر كدام را در جايگاه خويش قرار داد. امّا پرهيزكاران در دنيا داراى فضيلت‏هاى برترند، سخنانشان راست، پوشش آنان ميانه روى، و راه رفتنشان با تواضع و فروتنى است، چشمان خود را بر آنچه خدا حرام كرده مى‏پوشانند، و گوش‏هاى خود را وقف دانش سودمند كرده ‏اند، و در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است. و اگر نبود مرگى كه خدا بر آنان مقدّر فرموده، روح آنان حتى به اندازه بر هم زدن چشم، در بدن‏ها قرار نمى‏گرفت، از شوق ديدار بهشت، و از ترس عذاب جهنّم. خدا در جانشان بزرگ و ديگران كوچك مقدارند، بهشت براى آنان چنان است كه گويى آن را ديده و در نعمت‏هاى آن به سر مى‏برند، و جهنّم را چنان باور دارند كه گويى آن را ديده و در عذابش گرفتارند. دل‏هاى پرهيزكاران اندوهگين، و مردم از آزارشان در أمان، تن‏هايشان لاغر، و درخواست‏هايشان اندك، و نفسشان عفيف و دامنشان پاك است. در روزگار كوتاه دنيا صبر كرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند: تجارتى پر سود كه پروردگارشان فراهم فرموده، دنيا مى‏خواست آنها را بفريبد امّا عزم دنيا نكردند، مى خواست آنها را اسير خود گرداند كه با فدا كردن جان، خود را آزاد ساختند.

أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَيْنَهُمْ‏مَعَايِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُمْ فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ نَزَلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي الْبَلَاءِ كَالَّتِي نَزَلَتْ فِي الرَّخَاءِ وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِي كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُعَذَّبُونَ قُلُوبُهُمْ مَحْزُونَةٌ وَ شُرُورُهُمْ مَأْمُونَةٌ وَ أَجْسَادُهُمْ نَحِيفَةٌ وَ حَاجَاتُهُمْ خَفِيفَةٌ وَ أَنْفُسُهُمْ عَفِيفَةٌ صَبَرُوا أَيَّاماً قَصِيرَةً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَةً طَوِيلَةً تِجَارَةٌ مُرْبِحَةٌ يَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا

ادامه »

نهج البلاغه؛پشتوانه حل همه مشکلات

نوشته شده توسطرحیمی 7ام شهریور, 1394

رهبر معظم انقلاب:

پشتوانه‌ی روحی،

معنوی و فکری،

عامل اصلی حل همه‌ی مشکلات است

و تأمل و تدبر

در نهج‌البلاغه‌ی مولای متقیان،

چنین پشتوانه‌ای را فراهم می‌سازد.

شبکه یاسین تی وی

این افراد فرشته اند!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام شهریور, 1394

 امام علی علیه السلام می فرمایند:

كسى كه قدرت بر گناه دارد، اما خويشتندارى مى كند اجر او کمتر ازمجاهد شهید نیست.

 

 

 

 

الامام علی علیه السلام :

مـَا الُمجَاهِدُ الشَّهيدُ فِى سَبِيلِ اللّهِ بِاءَعْظَمَ اءَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ؛ لَكَادَ الْعَفيفُ اءَن يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلاَئِكَةِ؛

اجـر مـجاهد شهيد در راه خدا بيشتر از كسى نيست كه قدرت بر گناه دارد، اما خويشتندارى مى كند«و مرتکب گناه نمی‌شود» انسان پاكدامن، فرشته اى است از فرشتگان!

داستانی هشدار دهنده !!!

نوشته شده توسطرحیمی 4ام شهریور, 1394

حضرت علی علیه السلام در باره سخن گفتن با زنان نامحرم فرمود :

«ای بندگان خدا !

بدانید که… گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد

و دل‌ها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن؛ نور چشم دل را خاموش می گرداند

و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه کردن از حیله و دام های شیطان است.»(بحارالانوار ج ۷۴ ص ۲۹۱ )

دستورات معصومین علیهم السلام برای بهتر زندگی کردن ماست …

دختری حدود ۲۰ ساله در دانشگاه برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و می گفت : ” من عاشق شده ام! “

گفتم : عاشق چه کسی؟!

گفت : ” عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است! به خانمش که خاله من است گفته می خواهی از زندگی من بیرون برو می خواهی بمان من می خواهم زن بگیرم! فقط به او نگفته که زن دومم دختر خواهر خودت است! “‌

گفتم : ” چند سالشه؟! لابد خیلی خوش تیپه؟! “‌

گفت : ” شاید برای دیگران نباشه، چون حدود ۶۰ سال دارد، ولی برای من هست! “‌

گفتم : ” حتما خیلی پولداره؟! “‌

گفت : ” نه راننده مردمه! “‌

بعد نگاهی طلبکارانه به من گفت : “حاج آقا ! حالا هم پیش شما نیامده ام به من بگویید اسغفرالله و از این حرفها، بلکه آمده ام که به من بگویید مادرم را چکار کنم مادری که شنیده شوهر خواهرش می خواهد دوباره زن بگیرد سکته ناقص را زده است اگر بفهمد زن دوم این آقا، دختر خودش است حتما می میرد.

می خواهم بدانم جان مادرم ارزش عشق من را دارد یا نه؟! “‌

گفتم : ” قبول داری خیلی عجیب است دختری بیست و یکی دو ساله با مردی حدود ۶۰ ساله ازدواج کند؟! “‌

گفت : ” راستش را بخواهید نمی دانم چی شد ولی یک چیزی را خیلی خوب می دانم مسافرت می رفتیم خیلی با شوهر خاله ام راحت بودم مثل پدرم بود والیبال بازی می کردم توپ بر سر و کله من می زد و درد دل های خصوصی، پیامهای قشنگ و عاشقانه، حتی پدر و مادرم می دانند که من با شوهرخاله ام راحتم اما خبر از عشق ما ندارند.
بعد از مدت طولانی دختر گلم، دختر گلم، تبدیل به همسر گلم شد! “‌

رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّياطِينِ(المؤمنون/97)

پروردگارا از وسوسه‏ هاي شيطانها به تو پناه مي‏ برم.

خواهران مبلغ, دختران آفتاب

کلام امیر/شرح و تفسير حکمت 126 نهج البلاغه

نوشته شده توسطرحیمی 2ام شهریور, 1394

عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ، وَيَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ؛ وَيُحَاسَبُ فِي الاْخِرَةِ حِسَابَ الاَْغْنِيَاءِ؛ وَعَجِبْتُ لِلْمُتَكَبِّرِ الَّذِي كَانَ بِالاَْمْسِ نُطْفَةً، وَيَكُونُ غَداً جِيفَةً؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِي اللَّهِ، وَهُوَ يَرَى خَلْقَ اللَّهِ؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ، وَهُوَ يَرَى الْمَوْتَى؛ وَعَجِبْتُ لِمَنْ أَنْكَرَ النَّشْأَةَ الاُْخْرَى وَهُوَ يَرَى النَّشْأَةَالاُْولَى وَعَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَتَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ.

امام علیه السلام فرمودند:

1. از بخيل تعجب مى‌كنم كه به استقبال فقرى مى‌رود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مى‌دهد كه طالب آن است. در دنيا همچون فقيران زندگى مى‌كند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد.

2. و تعجب مى‌كنم از متكبرى كه ديروز نطفه‌اى بى‌ارزش بوده و فردا مردار گنديده‌اى است.

3. و از كسى كه در خدا شك مى‌كند در شگفتم در حالى كه خلق او را مى‌بيند (و مى‌تواند از هر مخلوق كوچك وبزرگ، ساده و پيچيده به ذات پاك آفريدگار پى برد).

4. و تعجب مى‌كنم از كسى كه مرگ را فراموش مى‌كند با اين‌ كه مردگان را با چشم خود مى‌بيند.

5. و تعجب مى‌كنم از كسى كه جهان ديگر را انكار مى‌كند در حالى كه اين جهان را مى‌بيند.

6. و تعجب مى‌كنم از كسى كه دار فانى را آباد مى‌كند ولى دار باقى را به فراموشى مى‌سپارد.

شرح و تفسير

از اين شش گروه در شگفتم!

امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميزش به شش رذيله اخلاقى اشاره فرموده كه سرچشمه غالب بدبختى هاى انسان است و اگر بتواند از آن ها فاصله بگيرد دنيا و آخرت خود را آباد كرده و سامان بخشيده است.

نخست اشاره به مسئله «بخل» و آثار شوم آن مى كند و مى فرمايد: «از بخيل تعجب مى كنم كه به استقبال فقرى مى رود كه از آن گريخته و غنايى را از دست مى دهد كه طالب آن است. در دنيا همچون فقيران زندگى مى كند ولى در آخرت بايد همچون اغنيا حساب پس دهد»;

(عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ، وَيَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ، فَيَعِيشُ فِي الدُّنْيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ; وَيُحَاسَبُ فِي الاْخِرَةِ حِسَابَ الاَْغْنِيَاءِ).

امام(عليه السلام) چه تعبير زيبا و دلنشينى در اينجا فرموده است; افراد بخيل تنها نسبت به ديگران بخيل نيستند. بسيار مى شود كه نسبت به خويشتن هم بخيل اند با اين كه داراى ثروت اند زندگى سخت و فقيرانه اى براى خود فراهم مى كنند و همان گونه كه امام(عليه السلام) فرموده است براى فرار از فقر آينده فقر امروز را براى خود ترتيب مى دهند. آنها همچنين به دنبال غنا و ثروت بيشتر در آينده اند در حالى كه غناى امروز را از دست مى دهند. چرا كه از ثروت خود بهره اى نمى برند. از سويى ديگر در روز قيامت بايد در صف اغنيا بايستند و حساب اموال خود را پس دهند در حالى كه در دنيا از نظر زندگى در صف فقيران بودند; يعنى مشكلات غنا را دارند; ولى از مواهب آن بى بهره اند. آيا زندگى چنين اشخاصى شگفت آور و تعجب برانگيز نيست؟ آيا مى شود اين گونه افراد را در زمره عاقلان دانست؟ نه تنها امام(عليه السلام)كه عقل كل است از زندگى آنان تعجب مى كند، بلكه هر انسان عاقلى گرفتار شگفتى مى شود. ممكن است كسانى بگويند: اين درباره بخيلانى است كه حتى درباره خود بخل مىورزند; اما بخيلانى كه بخلشان متوجه ديگران است و خودشان زندگى مرفهى دارند مشمول اين سخن نيستند; ولى تجربه نشان داده كه غالب بخيلان به خويشتن نيز بخيل اند. بخل از صفات بسيار زشتى است كه در آيات و روايات اسلام نكوهش فوق العاده اى از آن شده از جمله در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم:

«اَلْبَخيلُ بَعيدٌ مِنَ اللهِ، بَعيدٌ مِنَ النّاسِ، قَريبٌ مِنَ النّارِ;

بخيل از خدا دور است و از مردم دور و به آتش دوزخ نزديك است».

در كتاب فقه الرضا آمده است: «إيّاكُمْ وَالْبُخْلُ فَإِنَّهُ عاهَةٌ لا يَكُونُ فى حُرّ وَلا مُؤمِن إنَّهُ خِلافُ الاْيمانِ;

از بخل بپرهيزيد كه نوعى آفت است كه نه در افراد آزاده و نه در صاحبان ايمان است زيرا بخل مخالف ايمان است. (شخص بخيل ايمان محكمى به جود و سخا و عطاى خداوند ندارد)».

در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ بَرِءَ مِنَ الْبُخْلِ نالَ الشَّرَفَ; كسى كه از بخل دورى كند به شرافت و بزرگى نائل مى شود».

ادامه »

کلام امیر: علم بهتر است یا ثروت؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

العلمُ خيرٌ مِن المال؛

العلمُ يحرسُك و أنت تحرسُ المالَ؛

و المالُ تنقُصُه النفقةُ و العلمُ يَزكُو علَى الإنفاقِ؛

و صَنيعُ المالِ يَزولُ بِزوالِه

دانش از مال دنيا بهتر است

زيرا دانش نگهبان توست

ولى مال را تو بايد نگهبانى كنى؛

مال دنيا با بخشش كاسته مي شود

ولى دانش براثر بخشش رشد و فزونى مى يابد؛

و آنچه با مال دنيا ساخته و پرداخته شده

و بدست آمده با تمام شدن مال از بين مي رود. (حکمت 147)

شرح حدیث:

امام عليه السلام بارها در سخنان خود دانش را با مال دنيا مقايسه فرموده و همواره دانش را برتر و گرانبهاتر شمرده است. در اين كلام ارزنده نيز اميرمؤمنان عليه السلام از برترى دانش نسبت به مال دنيا سخن مى گويد و در اين مورد سه دليل بيان مى فرمايد:

* اول آنكه: دانش انسان را از مشكلات زندگى و گرفتاريهاى آخرت نگهدارى مي كند و از خسارتها و زيانهايى كه به سراغ اشخاص جاهل مي روند در امان مى دارد، ولى مال دنيا نه تنها نگهبان صاحب خود نيست، بلكه صاحب مال ناچار است قسمتى از وقت و فكر و نيروى خود را به خاطر نگهدارى مال از دست بدهد تا از تلف شدن و از بين رفتن آن جلوگيرى كند.

ادامه »

هدایای ارزشمند در کلام امیر

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

بسم الله الرّحمن الرّحیم

حضرت امیر مومنان علی علیه السّلام فرمودند:

شما را به 5 چیز سفارش می کنم که اگر برای آن ها شتران را پرشتاب برانید و رنج سفر را تحمل کنید سزاوار است.

کسی از شما جز به پروردگار خود امیدوار نباشد

و جز از گناه خود نترسد

و اگر از یکی سوال کردند و نمی داند ، شرم نکند و بگوید نمی دانم ،

و کسی در آموختن آنچه نمی داند شرم نکند.

و بر شما باد به شکیبایی که شکیبایی ، ایمان را چون سر است بر بدن و ایمان بدون شکیبایی چونان بدن بی سر ارزشی ندارد.

نهج البلاغه، حکمت82

خدا! خدا را! درباره قرآن...

نوشته شده توسطرحیمی 1ام شهریور, 1394

بسم الله الرّحمن الرّحیم

امیر مومنان حضرت علی علیه السّلام فرمودند: خدا را! خدا را! درباره قرآن…

گروه فرهگی علمی آشنا