« مسیری که هر قدمش اجر داردمواظب باشید حرام نخورید »

بنی هاشم در واقعه کربلا کوتاهی کردند

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1395

بنی هاشم در قیام امام با کمال تأسف کارنامه ای سیاه دارد و فقط چند نفر از این قبیله با امام همراه هستند، 17 نفر شهدای بنی هاشم در کربلا بودند که در این افراد علی اصغر 6 ماهه و عبدالله 10 ساله و قاسم 13 ساله حضور دارند. این 17 نفر از امیر المومنین، عقیل و جعفر هستند.

دهه دوم محرم شب پانزدهم با سخنرانی استاد رجبی دوانی و مداحی حاج محمد حسن قمی در حسینیه هنر برگزار شد.


در ادامه خبر متن سخنرانی استاد رجبی دوانی را می خوانید:

رجبی دوانی:

درباره قیام حضرت سید الشهدا علیه السلام از ابعاد گوناگون بحث ها صورت گرفته است و اخیرأ هم در محافل سیاسی و روشن فکری تلاش بر این صورت گرفته است که اثبات کنند امام حسین علیه السلام در پی مذاکره بودند و می خواستند صلح کنند و این هم نوعی نگرش است که البته این ها بر مبنای توجیه سیاست هایی است که بعضی پیش گرفتند و می خواهند از سیره اهل بیت علیه السلام  هزینه کنند.

اما بحثی که خدمت شما می گویم فارغ از این مقوله هاست. قیام امام حسین علیه السلام  یک فرصت استثنایی و طلایی بود که بتواند جامعه ی اسلامی را بعد از انحرافاتی که با قصد خلافت پیش آمد و به خصوص پس از صلح امام حسن مجتبی علیه السلام  وحاکمیت معاویه، اساس دین را در معرض نابودی قرار داده بود، این فرصت می توانست عالم اسلام را نجات دهد و بشریت را برای همیشه از ظلم و ستم محفوظ بدارد.

از امام صادق علیه السلام  حدیثی است که می فرمایند: خداوند اینگونه خواسته بود که در سال 70 هجری حاکمیت اهل بیت علیه السلام  بر عالم اسلام محقق شود اما فاجعه ی کربلا آن را به تأخیر انداخت.

 یعنی اگر مردمی که امام حسین علیه السلام  را دعوت کرده بودند به عهد خود وفا کرده بودند و امام را یاری کرده بودند سال 61 وجود مقدس امام حسین علیه السلام  که به سوی کوفه آمده بودند کوفه را آزاد می کردند و با آزاد شدن آن نیمی از شرق عالم اسلام آزاد می شد. لذا هر کس که کوفه را در اختیار داشت نیمه ی شمالی عراق امروز و نیمه ی شمالی ایران تا حدود چین را در بر می گرفت و می شد محدوده و قلمرو کوفه.

سال 62 امام حسین علیه السلام  بصره را می گرفتند و بصره را اگر کسی داشت نیمه ی جنوبی عراق و ایران تا هند در اختیار او بود.

سال 63 مثلاً مدینه را حضرت می گرفتند و سال 64 مکه را و تا سال 70 حاکمیت حضرت سید الشهدا بر کل عالم اسلام مستولی می شد و چون جامعه ی اسلامی ضربه ی سخت دوران بنی امیه را خورد و همانگونه که امام حسن مجتبی علیه السلام  پیش بینی کرده بودند که می بینم آب و نانی که خداوند برایتان مقدر کرده است و فرزندانتان به در خانه ی آن ها می روند و دریغ می کنند از دادن آن و برای بیرون آمدن از آن ذلّت و برای نه گفتن همیشگی به طاغوت، امام حسین علیه السلام  موفق میشد و دیگر بشر به این فضاحت ها که در طول تاریخ به آن دچار شده بود و امروز هم به آن دچار است، گرفتار نمی شد.

این فرصت طلایی با خیانت مردم در آن دوره از دست رفت.

مسلمان ها در زمان قیام امام حسین علیه السلام  از منظر اعتقادی و مذهبی چه دسته هایی بودند:

  •    عده ای انگشت شمار و محدود هستند که قائل به امامت حضرت هستند که بعد ها شیعه خوانده شدند از عصر امام صادق علیه السلام  به بعد است که شیعه نامیده شدیم و قبل از آنشیعه قید داشت همانند: شیعه عباسی، شیعه آل ابوسفیانی، شیعه عثمان.
  •    بقیه ی عالم اسلام اهل تسنن بودند آن هم با این ویژگی که خلیفه ی اول و دوم را عموم اهل تسنن قبول داشتند و برخی عثمان را قبول نداشتند بخاطر عملکرد غلطی که از آن خلیفه دیده بودند.
  •   جریان دیگری هم وجود داشت که به آن ها عثمانی مَسلک می گفتند و جریان دنیا طلب و رانت خواری که در اثر سیاست های خلیفه ی سوم، منافع نامشروع دنیایی آن ها تأمین شده بود و با وجود سقوط عثمان آن ها طرفدار او بودند و ویژگی مهم آن ها این بود که با امیر المومنین علی علیه السلام  دشمنی می ورزیدند و آن حضرت را در قتل عثمان دخیل می دانستند و این ها هر سه خلیفه را قبول داشتند، ابوبکر، عمر و عثمان.

عثمانی ها معمولأ با معاویه همراهی دارند چرا که معاویه هم همان منافع نامشروع را برای آن ها تأمین می کرد اما خیلی از اهل تسنن که عملکرد عثمان را بر نمی تابیدند، معاویه و یزید را قبول نداشتند لذا وقتی می بینیم امام حسین علیه السلام  حاضر به بیعت با یزید نیست و مدینه را به سوی مکه ترک می کنند و این خبر منعکس می شود و کوفه به خروش می آید، اکثر غریب به اتفاق این را سنی ها نوشتند بله شیعه این حرکت را کلید زد اما در محدودیت زد و از نظر شما در اقلیت کامل است، سنی ها یزید را نمی خواستند.

حتی به قدری جو علیه سیاست های اموی قوی بود که وقتی این موج در کوفه از شیعه شروع شد و به سنی ها رسید سنی ها آن را بسیار گسترش دادند، عثمانی ها هم که اندکی در کوفه بودند دیدند دور،دور امام حسین علیه السلام  است و امام قطعأ غلبه پیدا خواهند کرد و اگر به موج امام حسین علیه السلام  نپیوندند، بعد از پیروزی امام سرشان بی کلاه می ماند حتی عثمانی های کوفه هم در اواخر به این موج پیوستند.

از نظر شیعه و سنی، حاکمیت یزید حاکمیتی باطل بود و هم وظیفه داشتند در مقابل آن بیاستند.

حُر قطعأ شیعه نیست و اصلأ به امامت و ولایت امام حسین علیه السلام  هیچ اعتقادی ندارد و یزید را امام خود می داند و تابع بنی امیه است.

امام حسین علیه السلام  در صحبتی که با حر داشتند سخنی را می گویند که یک سنی قبول داشته باشد نه چیزی که شیعه اعتقاد دارد. فلسفه ی قیام خود را برای او تشریح می کند و از وجود پیغمبر صلی الله علیه و آله  حدیث می گویند: از رسول خدا شنیدیم که اگر کسی حاکم جاهلی را ببیند که عهد الهی را شکسته است و خلاف سنت رسول خدا عمل می کند و حرام های خدا را حلال کرده است و در میان بندگان خدا با ظلم و ستم رفتار می کند، اگر در مقابل او نایستید بر خداوند است که در روز قیامت او را به همراه همان حاکم در آتش دوزخ بیفکند.

بنابراین همگی وظیفه داشتند بایستند چه پیرو اهل بیت باشند چه مدعی پیروی از پیامبر صلی الله علیه و آله  به عنوان مسلمان باشند. این فرصت امتحان بزرگی بود برای همه ی مسلمانان که می توانند خود را از این ذلّت بیرون آورند و این فرصت طلایی را پاس بدارند؟

ما می بینیم که در این آزمون بزرگ، متأسفانه آن هایی که پیرو مکتب اهل بیت علیه السلام  نیستند با وجود دعوت هایی که امام حسین علیه السلام  از آن ها به عمل می آورند، چه می کنند.

شیعه چه عملکردی در قبال قیام امام حسین علیه السلام  داشت:

بنی هاشم خویشاوندان امام هستند که همگی شیعه هستند و حتی اگر درد دین هم نداشته باشند روی عِرق قبیله و قومی نمی خواهند که خلافت دست تیره های دیگر باشد.

بنی هاشم در قیام امام با کمال تأسف کارنامه ای سیاه دارد و فقط چند نفر از این قبیله با امام همراه هستند، 17 نفر شهدای بنی هاشم در کربلا بودند که در این افراد علی اصغر 6 ماهه و عبدالله 10 ساله و قاسم 13 ساله حضور دارند. این 17 نفر از امیر المومنین، عقیل و جعفر هستند.

از امام صادق علیه السلام  سوال می شود که چرا امام حداقل از طرف بنی هاشم حمایت نشدند بعد از رحلت پیامبر؟

از امام صادق علیه السلام  می پرسند علت تخلف محمد حنفیه از همراهی با امام حسین علیه السلام  چه بود؟ امام می فرمایند: در جواب سوالتان کلامی از خود سید الشهدا علیه السلام  می گویم و دیگر درباره آن سوال نکنید. وقتی امام حسین علیه السلام  تصمیم گرفتند مدینه را ترک کنند نامه ای نوشتند به کل بنی هاشم هر کس از شما در این سفر با من همراه شود به شهادت می رسد و هر کس بماند روی فتح و رستگاری را نخواهد دید.

  • گروه دیگری هم بودند از شیعه که سابقه ای که داشتند این بود که از ولایت عقب ماندند و بعد از ولایت جلو افتادند، سلیمان بن صُرد خزاعی، رجب خزائی، شداد بَجِلی این ها نمایندگان و سرشناسان این گروه هستند. این ها وقتی ابن زیاد حکومت نظامی اعلام کرد جا زدند و به کمک امام خود نرفتند. در حالیکه از همین حکومت نظامی حبیب بن مظاهر می گریزد و خود را به امام می رساند.

ابن زیاد سنی ها را وادار کرد و به آن ها فشار آورد که به جنگ امام بروند مثل شبث، شبث می دانست که چه نام ننگی از او در تاریخ باقی می ماند و تمارض کرد و خود را به بیماری زد اما گفتند: باید بروی به جنگ.  ابن زیاد با شیعیانی مثل سلیمان صرد خزاعی کاری نداشت که آن ها را مجبور کند چرا که می دانست همین که آنها اقدام به کمک امام نمی کنند و جا زدند کافی است و برای او بُرد زیادی است. این ها در کوفه ماندند و بعد ها شدند توّابین.

رجبی دوانی:


وارث



آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

ممنون از روشنگریتون

1395/07/26 @ 21:59
نظر از:  

سلام علیکم دوست و همسنگر عزیزم
عزاداریهاتون قبول

مطلب مفیدی بود خیلی استفاده کردم من همیشه مجذوب سخنان آقای رجبی میشم خیلی عالی صحبت میکنن
ممنون. اجرتان با امام حسین علیه السلام

1395/07/26 @ 20:27


فرم در حال بارگذاری ...