موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
دو دلیل عقلی انتصاب فقیه عادل به حاکمیت در عصر غیبت
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395
در هر حدی که إجراء احکام ممکن باشد باید اجراء شوند و امکان این امر نیز در جوامع عصر غیبت با نصب فقیه عادل موجود است و اگر معصوم این کار را نکند در حقیقت معصوم در إقامه عدل العیاذ بالله سهل انگاری کرده است و این سهل انگاری از معصوم محال است و لذا واجب است عقلا کسانی در زمان غیبت معصوم باشند که بتوانند اقامه عدل کنند و اینها از سوی معصوم مجاز به چنین امری باشند. |
متن کامل جلسه بیست و هشتم درس این استاد حوزه به شرح ذیل است.
جمع بندی مباحث گذشته
در جلسات قبل بحث ما به دلائل عقلی نصب فقیه عادل برای ولایت و فرمانروائی در عصر غیبت رسید که به چهار دلیل از این دلائل پرداختیم.
در این جلسه برهان پنجم و ششم از براهین دالّه بر وجوب نصب فقیه عادل برای عصر غیبت را بیان خواهیم کرد.
برهان پنجم؛ اقامه حدود ولو در حد میسور واجب است
سه مقدمه دارد:
*مقدمه اول: اینکه با وجود امکان إجراء حدود الهی و إقامه عدل در هر حدی، ترک اقامه این حدود در جامعه بشری عقلا قبیح است.
توضیح اینکه عدل تام مخصوص امام معصوم است ولی در بسیاری از زمانها امکان اجراء برخی احکام قطعا ممکن است و این طوری نیست که هیچگاه نتوان إقامه حدود کرد و قطعا إقامه عدل در حدود گستردهای مقدور بوده است و ترک إقامه عدل در آن حد قطعا قبیح است و این قبح عدم إجراء یک اصل عقلائی و بلکه عقلی است.
راه خداشناسی
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395
آیت الله بهجت (ره): راه خداشناسی، خودشناسی است ؛میدانیم خود، خود را نساختهایم و نمیتوانیم؛ دیگری اگر مثل ما است، خود را و ما را نساخته و نمیتواند بسازد؛ پس قادرِ مطلق، ما را آفریده و او خداست؛ راه قُربش، «شکر مُنْعِم» به طاعت اوست و مشقت آن، ابتدائی است، چندی نمیگذرد برای طالبین قرب او، از هر حلاوتی شیرینتر است. بهسوی محبوب، ص۶۷ |
مودّت اهلبیت علیهمالسلام حتّی برای کافر نافع است
نوشته شده توسطرحیمی 23ام اسفند, 1395
مودت و محبت اهلبیت علیهمالسلام حتی برای کافر نافع است. در بالای ایوان طلای حضرت امیر علیهالسلام نوشته شده است: قالَ رَسُولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآلهوسلم: لَوِ اجْتَمَعَ الناسُ عَلی حُب عَلِی بن أَبِی طالِبٍ علیهالسلام، لَما خَلَقَ اللهُ النارَ؛ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: اگر همه مردم بر محبت علی علیهالسلام گِرد میآمدند، هرگز خداوند آتش جهنم را نمیآفرید».۱ و نیز در روایتی به نقل از امیر مؤمنان علیهالسلام آمده است: «فَاسْتَزَدْتُهُ فَزادَ لِی مُحِبی الْمُحِبینَ؛ از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم خواستم که زیاده کند، دوستانِ دوستان علی علیهالسلام را نیز بر آن افزود». قطعاً کافر مُحِب و غیرمُحِب علی و اهلبیت علیهمالسلام در عذاب با هم فرق دارند، هرچند کافر استحقاق عذاب و خلود جهنم را دارد، اما آیا فعلیت عذاب هم برای او ثابت است؟! در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۲
|
چه کسانی به قهر پىدرپى الهى گرفتار میشوند؟
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
|
استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه نود سوره بقره پرداخته است.
«بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباؤُ بِغَضَبٍ عَلى غَضَبٍ وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ مُهينٌ» (بقره، 90)
آنها به بد چیزى خود را فروختند كه به آنچه خدا نازل كرده از روى حسد كفر ورزیدند. زیرا خداوند از فضل خویش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد آیاتش را نازل مى كند. پس آنها به قهر پى درپى الهى گرفتار شدند و براى كافران مجازاتى خواركننده است.
یهود انتظار داشتند كه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز از نژاد بنى اسرائیل باشد تا به او ایمان آورند. اما چون چنین ندیدند به خاطر تعصباتِ نژادى و حسادت، اسلام نیاورده و حتى به این كار خداوند اعتراض كردند!.
آرى یهود با این كار، معامله زیان آورى انجام داد، زیرا آنان كه براى ایمان آوردن به پیامبر موعود صلی الله علیه و آله سختى هاى سفر را تحمل كرده و در مدینه ساكن شده بوده و خود از منادیان اسلام بودند به او كافر شده و خود را به بهاى حسادت فروختند و به مقصود نرسیدند.
از این آیه مى آموزیم كه:
حسد، مایۀ كفر و انكار حق است. به آنچه خداوند به دیگران عطا كرده، حسد نورزیم كه به زیان خودمان تمام مى شود.
حوزه
خدا اجازه نمیدهد...
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395حرف حق، با آرامش پیش میرود نه با شلوغکاری!+صوت
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
بعضیها وقتی احساس میکنند که در انتخابات موفق نخواهند شد، شلوغ میکنند و حرفهایی میزنند که چهرههای انقلابی را به واکنشهای تند وادار کنند! اینها میخواهند فضا آکنده از درگیری شود تا آن کسانی که خودشان میخواهند، در انتخابات برنده شوند! باید آرامش را حفظ کرد. |
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در ایام فاطمیه در مسجد سید اصفهان، با موضوع «هیجان سیاسی و آرامش انقلابی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه فرازهایی از «قسمت اول» این سخنرانی را میخوانید:
امام حسین علیه السلام میخواست در یک بستر اجتماعی که از «آرامش» برخوردار است قیام کند
- در قیام امام حسین علیه السلام مخالفت ایشان با یزید، صریح بود و دلائل ایشان هم برای مخالفتشان کافی بود. از اول معلوم بود که این حرکت حضرت، به درگیری و نبرد منجر خواهد شد، اما با این وجود، در وصیتنامه و همچنین در سیرۀ ایشان کاملاً مشخص است که ایشان میخواهند در یک بستر اجتماعی که از ویژگی «آرامش» برخوردار است قیام کنند.
ایشان در وصیتنامۀ خود، مختصات این قیام را توضیح میدهند و تصریح میفرمایند:
«إِنِّی لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً»(مناقبآلابیطالب/4/89)
من از سر بیهودگی، و از سرِ اینکه بخواهم فضا را بههم بزنم و فساد ایجاد کنم یا ظلمی بکنم، خروج نکردم؛ من بسیار آرام و متین قیام میکنم. من برای بههم ریختن اوضاع، حرکت نمیکنم، بلکه میخواهم به سیرۀ جدم و پدرم عمل کنم.
مرحوم دولابی:مبادا خودت را ارزان بفروشی!
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
خوبان، خیلی چیزها به آدم میدهند که یاد آدمی نمیماند، ولی میداند و بر دلش نشسته است. امامان ما هم این جورند.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:
خوبان، خیلی چیزها به آدم میدهند که یاد آدمی نمیماند، ولی میداند و بر دلش نشسته است. امامان ما هم این جورند. چیزهایی به شما یاد دادهاند که در شما مخفی شده است. بهرهاش را هم داری میبری. هر وقت هم که آن را ببینی، میشناسی. و الا چگونه است که در این ظلمات دنیا، آدمی افراد راستگو و پاک را دوست دارد. حتّی دزدها هم دنبال فرد امینی میگردند که او را صندوقدار خود کنند. معلوم است همه، چیز خوب را تشخیص میدهند. این خودش نعمت بزرگی است. دزدها یک دزد دیگر را امین خود نمیکنند – زیرا هرچه را هست بلند میکند و میرود! می گردند فرد امینی پیدا کنند برای امانتدای – تا یک مبلغ جزیی به او بدهند. امینها هم خود را مفت میفروشند. بیست هزار تومان میگیرند و یک جا میرزا میشوند.
|
به چه اموری می شود سوگند خورد
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
گاهى مورد قسم داراى اسرار و رموز عظيمى است و هدف جلب توجه ما به شناخت اسرار اين موجودات است تا از طريق شناخت آنها به عظمت حق پى ببريم و يا در زندگى از اسرار آنها بهره بگيريم. تمام سوگندهای وارده در سوره «الشمس» از اين مقوله است. |
سوگند به غير خدا در قرآن
در قرآن مجيد قريب به چهل سوگند وارد شده كه خدا در آن موارد به يك رشته مخلوقات خود قسم خورده است. در سوره شمس به يازده چيز سوگند خورده كه هشت تاى آن غير خداست که شامل؛ «آفتاب»، «نور آفتاب، «ماه»، «روز»، «شب»، «آسمان»، «زمين» و «نفس انسان» می باشد
خداوند در سوره النازعات به سه چيز و در سوره والمرسلات به دو چيز قسم می خورد. همچنين سوگند به غير خدا در سوره هاى الطارق، قلم، عصر، البلد، وارد شده است.
* نمونه هايى از سوگندها كه در قرآن کریم
«وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ * وَ طُورِ سِينِينَ * وَ هَذَا الْبَلَدِ الأَمِينِ». (1)
قسم به انجير و زيتون (يا، قسم به سرزمين شام و بيت المقدس) * و سوگند به، طور سينين * و قسم به اين شهر امن (مكه).
«وَ اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَي * وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى». (2)
قسم به شب در آن هنگام كه (جهان را) بپوشاند * و قسم به روز هنگامى كه تجلّى كند.
«وَ الْفَجْرِ * وَ لَيَال عَشْر * وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ * وَ اللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ». (3)
به سپيدم سوگند * و به شب هاى دهگانه * و به زوج و فرد * و به شب، هنگامى كه (به سوى روشنايى روز) حركت مى كند سوگند (كه پروردگارت در كمين ظالمان است)!.
«وَ الطُّورِ * وَ كِتَاب مَسْطُور * فِي رَقّ مَنْشُور * وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ * وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ * وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ». (4)
سوگند به كوه طور * و كتابى كه نوشته شده * در صفحه اى گسترده * و سوگند به «بيت المعمور» * و سقف برافراشته * و درياى مملو و برافروخته * كه عذاب پروردگارت واقع مى شود.
با وجود اين آيات چگونه مى توان گفت؛ سوگند به غير خدا حرام است.
پرسش: ممكن است بگويند سوگند به غير خدا مخصوص خود خداست اما بر غير او حرام است.
طاغوت های سه گانه در قرآن کریم
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395همانطور که غنیسازی اورانیوم مهم بوده و موجب اقتدار کشور میشود، غنیسازی در مسائل معنوی هم مهم بوده و باعث جلوگیری از نفوذ دشمن می شود |
حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، صبح امروز در جمع طلاب و روحانیون استان خراسان شمالی، اظهار داشت: همانطور که غنیسازی اورانیوم مهم است و در زمینهٔ فناوری موجب اقتدار ایران اسلامی میشود، غنیسازی در مسائل معنوی و علمی هم مهم است.
امامجمعه بجنورد گفت: طلاب و روحانیون باید سعی کنند خود و جامعهشان را از لحاظ معنوی و علمی غنیسازی کنند، چرا که اگر غنیسازی کردیم دشمن نمیتواند نفوذ کند.
حجت الاسلام و المسلمین یعقوبی ادامه داد: دشمن در جامعهای راه پیدا میکند که خلأ وجود داشته باشد ،اما جامعهای که از لحاظ فرهنگی، علمی، دینی و ارزشی مستغنی شد، نمیگذارد دشمن فرصت نفوذ پیدا کند.
نماینده ولیفقیه در خراسان شمالی اظهار داشت: غیرت دینی و فرهنگی ما باید بالا رفته و آن غنای لازم را پیدا کنیم تا بتوانیم در مقابل توطئهها و نفوذ دشمنان، به بهترین نحو مقابله کنیم.
وی با اشاره به تعبیر تولد و تولید در بخشهای مختلف جامعه، گفت: روایتی زیبا داریم از حضرت علی علیه السلام که میفرماید «خذوا من کل علم احسنه فان النحل یاکل من کل زهر ازینه فیتولد منه جوهران نفیسان: احدهما فیه شفاء للناس و الآخر یستضاء به.» به این معنی که
«از هر دانشی بهترین آن را فرا گیرید، همچون زنبورعسل که بهترین گلها را میخورد و درنتیجه دو ماده گرانبها (عسل و موم) تحویل میدهد؛ که یکی شفابخش است و دیگری روشنیبخش (در ساختن شمع از آن استفاده میشود)».ماجرای برخورد حضرت شیخ حسنعلی نخودکی با راهزنان
نوشته شده توسطرحیمی 22ام اسفند, 1395
بهترین راه تبلیغ و ترویج دین اسلام، دعوت مردم با عمل است، یعنی اگر شخصی، مصداق بارز آیات و روایات معصومین باشد، میتواند بدون توصیه زبانی، گنهکار را از گناهش بازدارد که یکی از این اعمال نیکو، سخن گفتن با نرمی و اخلاق نیک است. |
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ طه/44
با او به نرمی سخن گوييد ، شايد پند گيرد
مرحوم آیتالله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی که در خراسان ساکن بود، آنجا را وطن خود قرارداد، ایشان عارفی روشن ضمیر و دارای کرامات و ادعیه و مکاشفات و اهل دل بود.
نقل میکنند: وقتی در سفری از کوفه به نجف اشرف میرفت، در راه جمعی از دزدان او را وادار کردند که لباسهایش را کنده و به آنها تحویل دهد، مرحوم شیخ نخودکی هم لباسهایش را به جز ساتر، از تن بیرون آورد و به دزدان داده و فرمود: «من این لباسها را به شما بخشیدم تا شما گرفتار معصیت و گناه خدا نشوید، زیرا اگر اینها را نبخشم غصب است و مال غصبی حرام است»
موقعی که دزدها این اخلاق پسندیده و حسن رفتار و بزرگواری را از آن مرحوم دیدند، لباسها را به او پس داده و به دست او توبه کردند.1
عالَمی را یک سخن ویران کند روبَهانِ مُرده را شیران کند( مولوی )
با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از اخلاق اسلامی