موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيتالله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"
لذائذ مادی، مانع بندگی
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394بسم الله الرحمن الرحیم
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ * فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ توبه(128- 129)
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیرُموفق و معین؛ ثم الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، حبیب إله العالمین، أبیالقاسم محمد صلی الله علیه و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین، من الآن إلی قیام یوم الدین؛ سیّما بقیة الله فی الأرضین.
موانع اطاعت فرمان خدا
عرض شد که ايمان به خداي متعال مقتضي اطاعت فرمان او است، اما موانعي سر اين راه سبز شده است که با اينكه انسان ايمان به خدا دارد، باز گوش به حرفش نميدهد، اين موانع چند تا بودند.
(1) شیطان
يكي از موانع ابليس ملعون بود كه قسم ياد كرده نگذارد انسانها راه بندگي در برابر فرمان خدا پيش بگيرند « قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ، إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِين »،[2] شیطان قسم خورده كه مردم بندگي خدا نكنند و به نحوي از انحاء انسانها را از اطاعت فرمان خدا منحرف كند، اولين مانع اين است، قديمیترین و متقادمتر مانع اين مانع است.
(2)عادت
دومین مانع عادت است، آدم به كاري عادت كند، آن كار، گاهي مقابل اطاعت فرمان سبز ميشود، چون عادت كرده و ريشه دار است فرمان خدا را به راحتي زير پا مي گذارد.
(3)لذائذ مادی
سوم لذائذ مادي است، وقتي انسان وارد اين وادي شد، و به او مزه كرد، به اين زوديها دست برنميدارد، آن وقت براي رسيدن به لذائذ گوش به حرف خدا نميدهد، چون خدا انسان را محدود كرده است، تمام اين راهها جزء موانع اطاعت فرمان خداست، هم لذائذ، هم عادت و هم شيطان، هميشه هر سه مشغول كار هستند. حالا امروز راجع به لذائذ صحبت ميكنيم، چون درباره نفسامّاره و شيطان و عادت به اندازه كافي صحبت شد.
حيوان ناطق هستيم يا بيشتر از آن؟
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394اگر آدم چیز بیشتری میخواهد باید بیشتر کار کند.
آن شعوری که برای ما مقدر است،
صدهزار برابر این شعوری است که الان داریم.
عدد این نیست ولی خیلی بزرگ است.
آقایان قدیمی که منطق درس میدادند، از انسان تعريفی میکردند که ما هم ياد گرفته ايم. میگفتند: انسان حیوان ناطق است. حیوان یعنی موجود زنده. همه حیوانات هم جزو موجودات زنده محسوب میشوند. انسان هم جزو موجودات زنده است. البته تنها تفاوتش این است که این موجود زنده فکر میکند و میتواند فکر کند.
آدم گاهی فکرش را در اقتصاد به کار میبرد، اقتصاد دان میشود؛ در فیزیک به کار میبرد، فیزیکدان میشود اما باز هم حیوان ناطق است. گاهي فکرش را در نقشه کشیدن برای مردم به کار میبرد که چطور سر مردم گلاه بگذارد. این همه فکر! تو که به این خوبی فکر میکنی، چرا در این کلک و حُقه به کار بردی؟ فکرت را در گرگی به کار میبری. یک وقت آدم فکرش را در شهوت، پول، ریاست و… به کار میبرد. این حیوان ناطق با صفت گرگی است. دیگری حیوان ناطق با صفت خوکی است و… این حیوان ناطق همه چیز میتواند باشد. زنده بودن یک فضیلت است. آدمي که زنده است قطعا با سنگ فرق میکند. آدمی که فکر میکند با حیوانات فرق میکند. گرگ مثل ساختمانش عمل میکند. انسان فکر میکند و بمبی میسازد که شاید بتواند ده میلیون آدم را نابود کند. پس حیوان ناطق گرگ، خوک و… است. این چیزها زحمت دارد ها. ما همینطور بی هدف زندگی میکنیم. خب مردم کوچه و بازار ممکن است نماز نخوانند، ما نماز بخوانیم. نمیدانم عدد دقیقش چقدر باید باشد ولی مثلا چند درصد مردم ایران ممکن است روزه نگیرند و ما بگیریم. این مقدار زحمت کافی است؟ میگوییم کافی نیست. این حداقل ممکن است. دیگر از این پایینترش انسان از انسانيت بيرون مي رود.
اگر آدم چیز بیشتری میخواهد باید بیشتر کار کند. آن شعوری که برای ما مقدر است، صدهزار برابر این شعوری است که الان داریم. عدد این نیست ولی خیلی بزرگ است. هم برای من و هم برای شما هیچ فرقی نمیکند. این برای همه مقدر است و آدم اگر کار بکند، میتواند به آن درجه از شعور برسد. در مرحله اول انسان به حیوان ناطقی که خصال فرشتگی را دارد تبدیل میشود. ببینید من مثلا به هیچ مناسبتی احساس حسادت نمیکنم؛ به هیچ مناسبتی. مثلا یک همکلاسی دارم که شاگرد اول است و من شاگرد پنجم هستم. و بر سر همين مطلب ناراحت میشوم. اگر رفیقم برنده شد و من خوشحال شدم، این یک قدم به سوی انسانیت است. این میشود حیوان ناطقی که فرشته است. اگر اینگونه نباشد انسان میشود حیوان ناطقی که گرگ است. حیوان ناطقی که آدم خجالت میکشد بگوید چيست.
برای اینکه آن خصال فرشتگی در انسان ایجاد شود، زحمت دارد. علاوه بر این زندگی عادی، به زحمت هاي بالاتری نياز دارد. آدم باید مقداری خواب و خوراکش را کم کند. ممكن است كه مقداري خواب و خوراکش لطمه میخورد، اما بهرهاش خیلی است. آدم وقتی به انسانیت برسد، در عالم گوهر یکدانه میشود. نمیتوانم مثالش را بگویم ولی یک چیز خیلی دم دست عرض میکنم. بنده یک روزی دردی داشتم و میفهمیدم و نمیفهمیدم. رفتم خدمت حضرت عبدالعظیم حسني عليه السلام. درد من همانجا به آنی و در لحظه ي ورود معالجه شد. این فرد چقدر میتواند بزرگ باشد که یک نفر را از نابودی نجات بدهد؟ دوستمان میگفت عیبی پیدا کرده بودم که خودم هم از آن خجالت میکشیدم. رفتم خدمت حضرت عبدالعظیم عليه السلام و ضریح را گرفتم و مشکلم برطرف شد. از آن وقتی که این بزرگوار اینجا دفن شده چند صدهزار مورد از این مشکلات را حل کرده است؟ گوهر یکدانه اصلا لفظ کوچکي است.اگر آدم به تن زحمت بدهد چيزي وراي گوهر يكدانه مي شود.
نظر مراجع معظم در خصوص وظیفه والدین نسبت به حجاب دختران نابالغ
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394نظر مراجع
برخی از مادران، فرزندان دختر خود را که به بلوغ شرعی نرسیدهاند با سر و پای برهنه درخیابانها و مجالس در حضور نامحرمان میآورند، مستدعی است وظیفهی والدین را در قبال فرزندان خود بیان بفرمایید و این بیاعتنایی چه صورت دارد؟
حضرت آیتالله فاضل لنکرانی: بر پدر و مادر است که فرزندان خود را با آداب و رسوم اسلامی و وظایف شرعی آشنا کنند و چنانچه موارد مذکور موجب تهییج و مفسده شود، اگر چه بچه ممیز نباشد، باید آنان را بپوشانند و حفظ کنند تا جامعه آلوده و بیبندوبار نشود.
حضرت آیتالله سیستانی: بر غیر بالغ، پوشیدن واجب نیست؛ ولی پدر و مادر لازم است که فرزند خود را به رعایت آداب و شئون اسلامی وادار نمایند و در تربیت صحیح شرعی آنان بکوشند.
حضرت آیتالله بهجت: تمرین اطفال بر وظایف شرعیه به عهدهی والدین است.
حضرت آیتالله صافی گلپایگانی: کار صحیحی نیست و والدین موظفاند دختر را از کودکی به رعایت حجاب و گریز از نامحرم عادت دهند و اگر در این امر مسامحه کنند و دختر را نسبت به نامحرم بیتفاوت نمایند، شریک در معاصی دختر هستند. در حدیث وارد شده است که در مجلسی که حضرت رضا(ع) تشریف داشتند و عدّهای نیز حضور داشتند، دختر بچهای وارد شد؛ حضار در مجلس یکی یکی دختر را مورد نوازش قرار دادند، تا رسید به حضرت رضا(ع) آن حضرت از سن دختر سؤال کردند؛ گفته شد پنج سال دارد؛ حضرت دختر را از خود دور کرد و رفتاری که دیگران کرده بودند ننمودند؛ و اعمال آن بزرگوار باید برای زن مسلمان سرمشق باشد.
حضرت آیتالله مکارم شیرازی: بر پدر و مادر لازم است فرزندان خود را به مسائل اسلامی از زمان طفولیت آشنا کنند.
منبع: حیاء
راه های عاقبت بخیرشدن انسانها
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394برای به دست آوردن حسن عاقبت شش راه وجود دارد که اگر انسان این راه ها را بپیماید، حتماً عاقبت بخیر می شود.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی در برنامه “چشمه معرفت” که از شبکه سه ایران پخش شد، گفت:
در محضر امام سجاد علیه السلام و دعای مکارم الاخلاق هستیم، امام می فرمایند که “و جعلنی علی ملتک اموت و احیا” یکی از معانی این جمله این است که خدایا مرا عاقبت بخیر کن تا لحظه انتقال از این دنیا پایان عمر هم بر آیین تو باشم، مسئله حسن عاقبت و سوء عاقبت از مسائل بسیار مهم است.
وی بیان کرد: ما در زندگی خودمان افرادی دیدیم که در مسیر صحیح بودند، ولی در این اواخر عمر مسیرشان تغییر می کنند و با حال بدی از دنیا رفتند، برعکس افرادی که مسیرشان خطا بود اما در لحظات و روزهای آخر یک مرتبه مسیرشان اصلاح شد.
این مرجع تقلید تصریح کرد: افرادی مثل حربن یزید ریاحی اولین کسی بود که سر راه بر لشگر امام حسین علیه السلام بست، اما در درونش یک روشنایی، ایمان و صفای دل ایجاد شد. همین کار او سبب شد که عاقبت بخیری نصیبش شود.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی افزود:
کسی که عاقبت بخیر از دنیا برود مردم در مرگ او اشک می ریزند و برایش دعا می کنند اما اگر برخلاف این باشد، مردم می گویند که از دستش راحت شدیم. امام سجاد علیه السلام می گوید: خدایا حسن عاقبت به من بده.
وی ضمن اشاره به این نکته که برای به دست آوردن حسن عاقبت راه هایی بوده اگر انسان این راه ها را بپیماید، حتما عاقبت بخیر می شود، اظهار داشت: اول اینکه از طول اَمل بپرهیزد یعنی آرزوهای دور و دراز را از خودش دور کند. این آرزوهای دور و دراز بوده که انسان را آلوده می کند، همه چیز دارد اما باز هم حرص می زند. این مرجع تقلید افزود: تمام مفسدان اقتصادی که این روزها صحبت آنها در میان است، همه قبل آنکه فساد اقتصادی کنند زندگی خودشان و فرزندانشان تامین بوده اما این طول اَمل آرزوی طول و دراز به آنها اجازه نمی داد دست از خطا کاری بردارند.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی اظهار داشت: دومین نکته برای عاقبت بخیری تربیت فرزندان است. فرزندان صالح پدر و مادر را عاقبت بخیر میکنند. فرزندان ناصالح فرد را به راه های شر می کشاند. اگر ما بتوانیم فرزندان مان را تربیت صحیح کنیم، اینها سبب عاقبت بخیری ما می شوند ولی اگر در مسیر غلط بیفتند ما را به هم شر می کشانند.
وی تصریح کرد: سومین راه فراموش نکردن یاد خدا است. در هر حال به یاد خدا باشید. درعزت، ذلت، توانایی و در ناتوانی به یاد خدا باشیم مشکلاتمان را خدا حل خواهد کرد؛ چهارمین راه فراموش نکردن سرای آخرت است. به یاد این باشیم که بالاخره روزی از این دنیا به دنیای دیگری منتقل می شویم. این کمک می کند که انسان عاقبت بخیر شود.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی گفت: پنجمین مسئله توبه است بعضی ها می گویند جوان هستیم و هر کاری که بخواهیم انجام می دهیم، این اشتباه است. معلوم نیست که فردا چه می شود. انسان ممکن است مورد لغزش واقع شود، باید این لغزش را فورا اصلاح و جبران کنیم. با توبه و نیز اعمال نیک آینده، گذشته را جبران کنیم. اگر این امور را انجام دهیم به یقین عاقبت بخیر می شویم.
وی خاطر نشان کرد: از اموری که باعث عاقبت بخیری می شود کمک به نیازمندان است. دعای آنها عاقبت انسان را بخیر می کند. از خدا بخواهیم که به عظمت این ماه مبارک همه ما را عاقبت بخیر کند.
خبرگزاری آوا
توصیههای آقا مجتبی تهرانی(ره) درباره "حیا " /أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394«آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی» در سخنانی درباره حیا مطالبی را ذکر کردهاند. آنچه در زیر آمده است، گفتههای ایشان درباره “حیا من الله” است:
«حیا» آن ودیعه الهی و غریزه انسانیه است که انسان را از اعمال زشت باز میدارد؛ یعنی چه قبل از عمل که انسان عمل را تصویر میکند و چه بعد از عمل، حیا نقش بازدارندگی دارد. به این معنا که روح وقتی با یک عمل زشت روبرو میشود و وقتی که عمل زشت را تصویر میکند، منفعل و منکسر میشود و همین حالت موجب بازدارندگی او است و بعد از عمل هم، این حالت بازدارندگی نسبت به تکرار آن عمل زشت پیدا میشود.
حیایی که انسان نسبت به ناظر دارد، گاهی «حیاء من الخلق» است، گاهی «حیاء من النفس» بوده و گاهی «حیاء من الملائکه» میباشد؛ یعنی فرشتگانی که مأمور ضبط اعمال انسان هستند. گاهی «حیاء من اولیاء الله» است. پنجمین نوع آن «حیاء من الله» است، یعنی از خدا خجالت کشیدن و شرم کردن.
در باب «حیاء من الله» ما یک بحث معرفتی داریم و یک بحث تربیتی. در مورد بحث تربیتی، ما روایات متعددی داریم که «حیا من الله» را در روابط گوناگون مطرح میفرمایند. یعنی این که انسان باید با توجه به این روابط حیاء داشته باشد.
۱. خدا می بیند!
یک دسته از روایات هست که «اصل ناظر بودن خداوند» را مطرح میکنند. انسان در «حیاء من الخلق» از این شرمش میآید که عمل زشت را در دیدگاه غیر انجام دهد. حالا اگر یک ذره معرفتش بالاتر باشد، در دیدگاه فرشتگانی که او را میبینند و اعمالش را ثبت و ضبط میکنند، نیز حیا میکند. دسته اول روایات، «حیا من الله» را در همین رابطه مطرح میکنند که خداوند به اعمال تو ناظر است، تو در دیدگاه خدا هستی، این کار را که میکنی باید از خدا شرمت بیاید.
از خدا خجالت بکش و معصیت نکن!
حالا من به عنوان نمونه چند روایت میخوانم که بعضیهایشان هم اشاره به آیات قرآن دارد. روایت اول از حضرت زینالعابدین(علیه السلام) است که میفرماید:
«خف الله عز و جل لقدرته علیک» از خدا بیم داشته باش، چون او بر تو توانا است. اینطور نیست که بتوانی از چنگ خدا فرار کنی، خجالت بکش و معصیت نکن. خیال نکن میتوانی از عذابی که وعده کرده است فرار کنی. بعد دارد «و استح منه لقربه منک» از خدا خجالت بکش، چون به تو نزدیک است. این روایت اشاره به همین معنا است که خدا ناظر است.
تو مرا نمیبینی ولی من!
در آیه شریفه هم میفرماید «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى» در آیات دیگری هم اشاره به قُرب و نزدیکی دارد، مثلا میفرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَری» یا «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ» شماها نمیبینید ولی ما به او نزدیکتر از شما هستیم. تو کور هستی و چشم باطنت کور است و مرا نمیبینی ولی من که میبینم که چه کار داری میکنی.
گریه شدید محبوبترین بنده خدا
در سوره یونس در آیهای هست «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً» هیچ کاری نیست که شما انجام دهید مگر اینکه ما آن را میبینیم. کارهایتان در مرئی و منظر ما است و ما داریم میبینیم. من نمیخواهم بحث تفسیری کنم، ولی این را بگویم که «عمل» در اینجا اطلاق دارد، یعنی هم اعمال درونیات را میگیرد و هم اعمال بیرونیات را میگیرد. من بعد میرسم که شهود خدا هم سرّ انسان را در بر میگیرد و هم علن او را میگیرد. هرچه را که او انجام دهد، خدا میبیند. «ما من عملٍ» استثنا ندارد. همه را میگیرد.
در ذیل این آیه روایتی آمد که است که «کان رسولالله(ص) اذا قرأ هذه الآیه بکی بکاءً شدیدا» پیغمبر اکرم وقتی به قرائت این آیه میرسید، به شدت گریه میکرد. این آیه خودش خیلی روشن است. اینها یک دسته از روایت در باب «حیاء من الله» است که عرض کردم به آیات هم اشاره دارد و جنبههای اعتقادی دارد و هم ریشههای ایمانی و درونی دارد.
دشمن در پی نفوذ در مراکز تصمیمگیرنده و تصمیمساز است!
نوشته شده توسطرحیمی 26ام شهریور, 1394حضرت امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان سپاه:
آمریکا مظهر کامل استکبار جهانی است
نفوذ اقتصادی و امنیتی در مقابل نفوذ فکری، فرهنگی و سیاسی اهمیت کمتری دارد، البته مسئولان گوناگون از جمله سپاه جلوی نفوذ امنیتی را با کمال قدرت میگیرند.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی صبح روز (چهارشنبه94/6/25) در دیدار هزاران نفر از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه را نعمت بزرگ الهی و پاسدار آگاه و بینای انقلاب اسلامی در مسائل داخلی و خارجی خواندند و با تبیین الزامات و ابعاد پاسداری از انقلاب اسلامی افزودند: دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب، در فکر نفوذ بخصوص نفوذ سیاسی – فرهنگی است که شناخت توطئه های دشمن، تقویت و استحکام روحیه انقلابی و حرکت مستمر به سمت تحقق آرمانها این هدف را ناکام خواهد گذاشت.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار در تشریح جایگاه سپاهیان پاسدار و وظایف خطیر آنان در موقعیت کنونی و آینده کشور، به تبیین چهار کلمه «سپاه، «پاسداران»، «انقلاب» و «اسلامی» و ابعاد و خصوصیات و الزامات آن پرداختند.
ایشان کلمه «سپاه» را به معنای داشتن سازمان و تشکیلات و نظم و انضباط دانستند و خاطرنشان کردند: برای هیچ سازمان و نهادی همچون سپاه وظیفه سازمانی برای پاسداری از انقلاب اسلامی به عنوان عزیزترین حادثه تاریخی و جاری کشور، تعریف نشده است.
رهبر انقلاب اسلامی، «پیرنشدن و تجدید حیات» از طریق رشد و تعمیق و «تربیت عناصر جدید، کارآمد و فهیم» را از جمله الزامات تشکیلات سپاه برشمردند و گفتند: سپاه علاوه بر تربیت عناصر درونی جدید، با عناصری که در خدمت دستگاههای مختلف قرار می دهد بر آن مجموعه ها و تشکیلات تأثیرگذاری می کند و انسانهای مؤثری را رشد می دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه یکی دیگر از خصوصیات تشکیلاتی بودن سپاه، بوجود آمدن اقتدار «میدانی، سیاسی و هویتی و عزت بخشی» است، افزودند: از جمله ویژگیهای «سازمانی بودن سپاه»، جوان گرایی و استفاده از تجربه نیروهای قدیمی و کارکشته است که باید این روند حفظ شود و انقطاع نسلی در سپاه بوجود نیاید.
ایشان سپس، کلمه «پاسدار» و «پاسداری از انقلاب» را نماد اراده و حضور و هویت انقلابی دانستند و تأکید کردند: هنگامی که می گوییم پاسداری از انقلاب یعنی اراده انقلابی همچنان مستحکم وجود دارد و انقلاب نیز همچنان با قدرت و قوت زنده و حاضر است زیرا اگر انقلاب زنده نباشد، پاسداری از آن معنایی نخواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی یکی دیگر از ابعاد مفهوم «پاسداری از انقلاب» را مورد تهدید بودن انقلاب، برشمردند و خاطرنشان کردند: اگر تهدیدی وجود نداشت، پاسداری از انقلاب لزومی نداشت، پس با توجه به وجود تهدیدات، باید آنها را شناخت.
هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب
نوشته شده توسطرحیمی 25ام شهریور, 1394حضرت امام خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند:
«بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست و پاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنتهای غلط که مورد تصریح رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، میپردازد:
۱. مهریه سنگین
کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بهخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.خطبهی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱
مهریهی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از یک خانوادهی اعیانی است. خانوادهی پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است. خطبهی عقد ۱۳۷۴/۲/۲۸
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند. خطبهی عقد ۱۳۷۴/۵/۱۸
بعضی خیال میکنند مهریهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند. خطبهی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلانقدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت درست بود، بیمهریه هم متزلزل نمیشود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند. خطبهی عقد ۱۳۷۵/۹/۴
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریهها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلیاللهعلیهوآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی (علیهمالسلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بهخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را اینطور مشکل کنند. خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲
توصیه های امام خامنه ای درباره ی ازدواج جوانان
نوشته شده توسطرحیمی 24ام شهریور, 1394بسیاری از دختران و پسران جوان مایلند که خطبه عقد آنان توسط رهبر انقلاب خوانده شود . مقام معظم رهبری با شرایط خاصی دختران و پسران را به عقد یکدیگر در می آورند که یکی از این شرایط، مهریه معین است.
البته ایشان پس از جاری کردن خطبه عقد به بیان علل نوع نگاه خویش در این زمینه می پردازند و با بیانی شیرین توصیه های بسیار مهمی به زوج جوان برای استحکام خانواده مطرح می کنند.
ایشان در یکی از این گفتگوها پس از مراسم عقد اینطور درباره مهریه و ازدواج مناسب توصیه کرده اند که :
اگر بخواهید زندگی، زندگی خوبی باشد باید آن را از تشریفات و زوائد زندگی خالی کنید.
این که میگوئیم ۱۴ سکه مهریه بیشتر نباشد، نه برای این است که ۱۴ سکه بیشتر اشکالی ایجاد می کند نه،۱۴ هزار سکه هم باشد ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. اما این برای این است که جنبه معنوی ازدواج غلبه پیدا کندبر جنبه مادی.
اصل قضیه محبت است، دختر ها و پسرها این را بدانند. این محبتی که خدا در دل شما قرار می دهد ، این را حفظ کنید ، نگهدارید و به برکت محبت این بوستان خانواده را سرسبز کنید
المرأة ریحانه، زن ریحانه است با گل چگونه رفتار می کنید ؟ مرد در چشم زن مظهر اعتماد ، نکته اتکاست محبت خود را به او در این قالب ترسیم می کند.
خیلی از مردها هستند که زنهایشان؛ آنها را اهل بهشت می کنند و یا زنهایی هستند که مردهایشان آنها را اهل بهشت می کنند.بعضی ها هم به عکس است . پناه بر خدا.
باید مراقب باشید ، مواظب باشید ، یکدیگر را کمک کنید برای رفتن راه خدا و انشاء الله عمل به احکام الهی.
برای دریافت فابل صوتی توصیه های شنیدنی رهبر معظم انقلاب خطاب به زوج های جوان کلیک کنید.
منبع: عصر انتظار
« با هم تا بهشت» توصیههای رهبر معظم انقلاب درباره تشكیل و حفظ خانواده+ اینفوگراف
نوشته شده توسطرحیمی 24ام شهریور, 1394
توصیههایی از رهبر معظم انقلاب درباره تشكیل و حفظ خانواده و زندگی زناشویی
برای سایز اصلی کلیک نمایید.
«با هم، تا بهشت»، عنوان گلچینی از توصیههای رهبر معظم انقلاب درباره تشكیل و حفظ خانواده و زندگی زناشویی است كه پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله خامنهای، آن را به مناسبت «روز خانواده» منتشر میكند. همچنین، این رهنمودها، در قالب متنی در ادامه خواهد آمد.
به لطافت گل
اسلام مرد را قوام و زن را ريحان میداند. اين نه جسارت به زن است نه جسارت به مرد. نه ناديده گرفتن حق زن است و نه ناديده گرفتن حق مرد، بلكه، درست ديدن طبيعت آنهاست. ترازوی آنها هم اتفاقاً برابر است، يعنی وقتی جنس لطيف و زيبا و عامل آرامش و آرايش معنی محيط زندگی را در يك كفه میگذاريم، و اين جنس مديريت و كاركرد و محل اعتماد و اتكا بودن و تكيهگاه بودن برای زن را هم دركفه ديگر ترازو میگذاريم، اين دو كفه با هم برابر میشود. نه آن بر اين ترجيح دارد و نه اين بر آن.
زن دراندیشه مقام معظم رهبری
نوشته شده توسطرحیمی 24ام شهریور, 1394از نظر تاریخ روشن است که زن قبل از اسلام در محرومیت فراوان بود و از جایگاه مناسب اجتماعی برخوردار نبود؛ اما اسلام با ندای آسمانی خود تحول بزرگی ایجاد کرد؛ اولا از نظر شخصیتی، زن را برابر مرد قرار داد و ایمان و عقاید و افکار او را محترم شمرد. ثانیاً حقوق اجتماعی زیادی که قبل از اسلام وجود نداشت برای او قرار داد البته اگر هم در بعضی موارد بین او و مرد تفاوت گذاشته به جهت اقتضائات روحی و جسمی زن بوده است و لذا زن در سایه این تعلیمات در میان مسلمین موقعیت اجتماعی مناسبی پیدا کرد.
زن از منظر مقام معظم رهبری
نگاه اسلام، و به تبع آن، مقام معظم رهبری به زن، نگاهی جامع است که هم ارزش های الهی و هم منطق انسانی، در آن لحاظ شده است. در نظام مقدس انقلاب اسلامی، جایگاه زن به حدی است که یک روز را به پاس قدردانی از جنس مؤنث به وی اختصاص داده اند. نگاه رهبری به زن در روز زن به این صورت است.« روز زن، یعنی نگاه درست و مبتنی بر منطق به زنان، که نیمی از جمعیت بشر را تشکیل میدهند؛»
معظم له، زن را از سه دیدگاه مورد بررسی قرار داده است:
دیدگاه اول: زن، عنصر تکاملی جامعه و بشر:
نقش زن به عنوان انسانی در راه تکامل معنوی و نفسانی است که در این دیدگاه، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند. در تاریخ، زنان بزرگ و برجستهای حضور داشتهاند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجستهای بودهاند. در قرآن، وقتی خدای متعال میخواهد برای مؤمنین مثال بزند، از زن مثال میزند؛ «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» . زن به عنوان عنصر مؤمن برجسته ای که نظیر او در میان انسانهای آن روز نبود یا کمیاب بود، حضور دارد.
مقام معظم رهبری معتقد است: «آن هم نیمی که اگر نگاه کاوشگر انسان بخواهد نقش آن را با نقشهای دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساسترین، ظریفترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقشها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است. خدا زن را اینگونه آفریده. اگر بنای آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کارهای ظریف و ریزهکاری و بخشِ کارهای مستحکم - و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری - بگذاریم، بخش اول که ظریفکاریها و ریزهکاریها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است».
استظهار جمال و زیبایی نسبی برخی موجودات نسبتبه بعضی دیگر نیز از بررسی چند مورد به دست میآید، یکی آیه:
«إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَی الأرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا» یعنی ما آنچه را که روی زمین قرار دارد از مناظر طبیعی به عنوان زینت زمین قرار داده و کره زمین را به آن مزین نمودیم.
و دیگری آیه، «إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ» یعنی ما فضای بالا را با ستارههای روشن زینت دادیم. از این آیات زینت و جمال نسبی موجودات مادی نسبتبه یکدیگر معلوم میشود. و زن مظهر جمال خداست. او موجودی لطیف و زیباست که میتواند همچون مردان به تمام کمالات و مقامات معنوی نائل آید و این به آن معنا نیست که همچون مردان به میدان جنگ و کارزار رود بلکه خداوند زن و مرد را مکمل و کامل کننده یکدیگر آفریده است.