موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

لزوم توجه مسئولین نسبت به یاد خدا

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396

وقتی یک مسئولیتی به ما میدهند، عرصه‌ی آن مسئولیت، عرصه‌ی وظیفه‌ی اساسی ما است و باید برویم دنبال کنیم لکن قبل از آن و همراه با آن و در نهایت آن، آنچه برای ما باید مهم باشد و در مدّنظر ما قرار بگیرد، این است که ما چه کار کنیم که به وظیفه‌ی الهی خودمان عمل کرده باشیم؛ تعبّد ما، اخلاص ما، عمل ما، عمل صالح ما تأمین شده باشد. این، آن وظیفه‌ای است که مسئولین، خیلی باید به آن توجّه کنند.

خب، این ماه‌ها فرصت بزرگی است - ماه شعبان، ماه رمضان - فرصتهای بزرگی است. این دعاهایی که در این ماه‌ها وارد شده است، راه را برای ما باز میکند. من و شما اگر بخواهیم با خدای متعال حرف بزنیم و یک مطالبه‌ای داشته باشیم، یک چیزی را از خدا درخواست کنیم، حقیقتاً درست بلد نیستیم. این دعاها با بلیغ‌ترین زبان، یاد میدهند به ما که از خدای متعال چه بخواهیم و با خدا چه‌جوری حرف بزنیم. همین مناجات شریف شعبانیه، فِقراتی که از اوّل تا آخر [این‌] دعا هست، هرکدام از اینها یک دریایی از معرفت است. علاوه‌ی بر این به ما یاد میدهد که چطور با خدا حرف بزنیم و از خدا چه بخواهیم. اِلهی هَب لی قَلبًا یدنیهِ مِنک شَوقُهُ وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُهُ وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه. (۱) ببینید، سه نقطه‌ی کلیدی اساسی در یک فقره‌ی کوتاه دعا؛ دلی به من عطا کن که شوق، آن را به تو نزدیک کند؛ این شوق باید در دل به‌وجود بیاید. آلودگی ما به مادّیات، آلودگی ما به گناه، آلودگی ما به طمعها و حرصهای گوناگون، این شوق را در دل میمیرانَد. انس ما با قرآن، انس ما با دعا، انس ما با نوافل، درست به‌جاآوردن فرائض، این شوق را در دل برمی‌انگیزد و مشتعل میکند. یدنیهِ مِنک شَوقُه؛ آن‌وقت این شوق، دل را به خدا نزدیک میکند. وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُه؛ زبان صادق، سخن با صداقت. این سخن با صداقت، به‌سوی خدا بالا میرود. اِلَیهِ یصعَدُ الکلِمُ الطَّیبُ وَ العَمَلُ الصّلِحُ یرفَعُه؛ (۲) حرف درست، حرف صادقانه، حرف صمیمانه، حرفی که در آن شائبه‌ای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی و این چیزها نباشد، سخنی است که به‌سمت خدا بالا میرود. وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه؛ نگاه حقیقت‌آمیز و حقیقت‌آلود، نگاه حقّانی به مسائل، نه نگاه جانب‌دارانه، نه نگاه هوس‌گرانه، نه نگاه کاسب‌کارانه، مسائل را با نگاه حق، طرف‌داری از حق، دنباله‌ی حق بودن، با این نظر نگاه کنیم؛ آن‌وقت دل به خدا نزدیک میشود. ببینید، راه حرف زدن با خدا را به ما یاد میدهند؛ به ما میگویند از خدا چه بخواهیم.

ادامه »

خدایا من می خواهم از غیر تو جدا شوم!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396

 

فرازی از مناجات شعبانیه

حجت الاسلام میردامادی: در فرازی از مناجات شعبانیه می خوانیم:

“إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ"؛

در ماه شعبان به دنبال این باشیم، خدایا من می خواهم از غیر تو جدا شوم.

کمال انقطاع! یعنی حتی ذره ای هم وابستگی به غیر تو نداشته باشم. نتیجه اش این می شود که من به منبع عظمت متصل می شوم. راهش این است که خدایا به من بصیرتی عنایت فرما که این حجاب های نور را پاره کنم. برای بعضی ها نور، حجاب می شود. نوری که حجاب می شود، معرفت های ناقص است.

وارث

 

بیانیه انتخاباتی آیت الله بهجت (ره)

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396

 

در پی سؤالات مکرر افراد گوناگون از آیت‌الله بهجت قدس‌سره درباره انتخابات، متن زیر در زمان حیات معظم‌له برای تبیین شرایط نامزد‌های انتخاباتی از سوی ایشان صادر شد:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم. الحمد لله رب العالمین والصلاة علی سید الانبیاء محمد وآله السادة الاوصیاء الطاهرین.

و بعد، چنانکه مکرراً از شرکت در انتخابات سؤال شده، در جواب آنها، آنچه اظهار شده است، بیان می‌شود: اینجانب، جهاتِ سلبیه و اثباتیه۱ را متعرض می‌شوم.

کسانی که بنا دارند در رأی دادن و یا انتخاب شدن، شرکت نمایند، باید متذکر باشند که کسانی حقّ انتخاب شدن و امینِ مردمِ با ایمان در مورد دین و دنیا بودن را دارند، که از رجالِ با عقلِ کاملِ کافی و ایمان کامل از شیعه اثنی‌عشریه و با علم به مسائل شرعیه در شخصیات و اجتماعیات و با شجاعت باشند؛ و از آنهایی باشند که در اظهارات و تروک۲، «لا یخافون فی الله لومة لائم»۳ باشند؛ و از رشوه‌ها و تخویفات۴ و نحو۵ آنها دور باشند. نظر نکنند که تا به حال چه بود؛ بلکه نظر نمایند که از حال چه باید بشود و چه باید نشود. و باید پرهیزکار و خداترس باشند، اراده خدای تعالی را بر همه چیز ترجیح بدهند.

اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان نیستند، و رأی دادن برای فاقدها بی‌اثر است، بلکه جایز هم نیست؛ مشکوک هم، متروک است.

اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ائتمان۶ نیستند، و رأی دادن برای فاقدها بی‌اثر است، بلکه جایز هم نیست؛ مشکوک هم، متروک است.۷ تفحص هم، باید کامل باشد و بدون مداخله دوستی و دشمنی در امور نفسانیه باشد. در حالِ رأی دادن و گرفتن، خدای عظیم را ناظر به تمام خصوصیاتِ همه بدانند. کسانی هم که واجِد خصوصیات مذکوره باشند ـ که جایز باشد رأی دادن و گرفتن درباره آنها ـ واجب می‌شود با توانایی، اگر بدانند یا احتمال بدهند که فاقدِ بعضِ آنها، رأی خواهند گرفت.۸

ملاحظه نمایید دُوَل کفر را [که] چگونه انتخاب می‌نمایند و انتخاب می‌شوند، و چه کسانی انتخاب می‌شوند، و از چه راه‌هایی انتخاب می‌شوند، و چه آرائی در مجلس‌های خودشان اظهار می‌کنند، و دولت‌های آنها چه عملیاتی بر طبق قانون مملکت و برخلاف قانون عقل و دین ـ حتی ادیان منسوخۀ آنها ـ انجام می‌دهند که فساد و اِفساد آنها بر همه عقلای دنیا آشکار است؛ [و] مخالفت نمایید با چگونگی کارهای آنها و چگونگی وسائل و اسباب و مسبّبات آنها، که مطابقت با هیچ دینِ اصل‌دار و هیچ قانونِ عقل‌پسند، ندارند.

عصمکم الله و ایّانا من الزلات کلّها بمحمد و آله الطاهرین، صلوات الله علیهم اجمعین
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته.

به‌سوی محبوب، ص۱۳۹

مناظره آلوسی و مرحوم مظفر

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396

در بغداد، مجلس مناظره‌ای بین علمای فرقه‌های اسلامی تشکیل دادند. از علمای عامّه آلوسی، عالم بزرگ سنی‌ها، و از علمای شیعه مرحوم مظفر۱ در مجلسی حضور داشتند وَ المَجلِسُ غاصّ بِأَهلهِ (مجلس از شیعه و سنی پر بود).

آلوسی به نمایندگی از عامه، روکرد به شیخ مظفر رحمه‌اللّه و گفت: «شیخَنا، مَسأَلَةٌ» اجازه می‌دهید سؤال کنم؟

مرحوم مظفر فرمود: سؤال کن.

آلوسی پرسید: «ما تَقُولُونَ فی أَمْر النَّبِی(صلی الله علیه و آله) أَبابَکرٍ بِالصَّلاةِ بِالْقَوْمِ؟؛ درباره دستور پیامبراکرم به ابوبکر که [به جای خود] برای مردم نماز جماعت بخواند، چیست؟».

مرحوم مظفر بدون تأمل و درنگ فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان می‌گوید!». واقعاً، این جواب در اینجا معجزه است.

اگر مرحوم مظفر در جواب می‌گفت: سند این سخن ضعیف است، یا دلالت بر خلافت ندارد، از هرجهت آلوسی او را می‌پیچاند و بالاخره جواب روشن نمی‌شد و به نظر می‌رسید که حق با آنها است، ولی مرحوم مظفر بدون تأمل و درنگ فرمود:

«إِنَّ الرَّجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان می‌گوید!».۲

واقعاً، این جواب در اینجا معجزه است. آلوسی نتوانست نفس بکشد و حرفی بزند، لذا خاموش شد: فَکأَنَّما أُلْقِمَ حَجَراً! (گویی سنگ در دهان او انداختند!) و با همین سؤال و جواب، ختم جلسه اعلام شد!

آلوسی با اینکه اهل فضل است و در کتاب تفسیر خود، مطالب معقولی ذکر می‌کند ولی وقتی به مسئله امامت می‌رسد، گویی همان شخص فاضل نیست و حرف‌های رکیک و عامیانه می‌زند!

در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۱

جواب امام زین‌العابدین علیه‌السلام به اعتراض یزید

نوشته شده توسطرحیمی 12ام اردیبهشت, 1396
 

در زمان اسارتِ اهل‌بیت سیدالشهدا علیه‌السلام، یزید دید در دست امام‌ سجاد علیه‌السلام تسبیحی است که حضرت آن را می‌چرخاند؛ لذا به امام علیه‌السلام اعتراض کرد که چرا کار بیهوده انجام می‌دهی؟!

امام‌ سجاد علیه‌السلام فرمود:

«از پدرم شنیدم که جدم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم «کان إِذا أَصْبَحَ وَ أَمْسی یقُولُ:

أَللهُم إِنی أَصْبَحْتُ وَ أَمْسَیتُ أُسَبّحُک وَ أُمَجّدُک و اُحَمِّدُکَ وَ اُهَلِّلُکَ وَ اُکَبِّرُکَ بِعَدَدِ ما أُدِیرُ بِهِ سُبْحَتِی»

رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌ و آله‌ و سلم هر صبح و شام می‌فرمود:

خداوندا، صبح و شام کردم درحالی‌که تسبیح و تمجید و ستایش و تهلیل و تکبیر تو را می‌گویم به تعداد گرداندن تسبیحم.

و سپس تسبیح خود را می‌گرداند. هرکس این کار را انجام دهد، برای او اجر تسبیح نوشته می‌شود و نیز برای او مایه‌ فَرَج و گشایش است.۱

رحمت واسعه، ص۱۱۱

 

  • ۱. «رُوِيَ أَنَّهُ لَمَّا حُمِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام إِلَى يَزِيدَ عَلَيْهِ اللَّعْنَةُ هَمَّ بِضَرْبِ عُنُقِهِ فَوَقَّفَهُ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُوَ يُكَلِّمُهُ لِيَسْتَنْطِقَهُ بِكَلِمَةٍ يُوجِبُ بِهَا قَتْلَهُ وَ عَلِيٌّ علیه‌السلام يُجِيبُهُ حَسَبَ مَا يُكَلِّمُهُ وَ فِي يَدِهِ سُبْحَةٌ صَغِيرَةٌ يُدِيرُهَا بِأَصَابِعِهِ وَ هُوَ يَتَكَلَّمُ فَقَالَ لَهُ يَزِيدُ عَلَيْهِ مَا يَسْتَحِقُّهُ: أَنَا أُكَلِّمُكَ وَ أَنْتَ تُجِيبُنِي وَ تُدِيرُ أَصَابِعَكَ بِسُبْحَةٍ فِي يَدِكَ فَكَيْفَ يَجُوزُ ذَلِكَ؟ فَقَالَ علیه‌السلام: حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم: أَنَّهُ كَانَ إِذَا صَلَّى الْغَدَاةَ وَ انْفَتَلَ لَا يَتَكَلَّمُ حَتَّى يَأْخُذَ سُبْحَةً بَيْنَ يَدَيْهِ فَيَقُولُ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُكَ وَ أُحَمِّدُكَ وَ أُهَلِّلُكَ وَ أُكَبِّرُكَ وَ أُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ مَا أُدِيرُ بِهِ سُبْحَتِي. وَ يَأْخُذُ السُّبْحَةَ فِي يَدِهِ وَ يُدِيرُهَا وَ هُوَ يَتَكَلَّمُ بِمَا يُرِيدُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَتَكَلَّمَ بِالتَّسْبِيحِ وَ ذَكَرَ أَنَّ ذَلِكَ مُحْتَسَبٌ لَهُ وَ هُوَ حِرْزٌ إِلَى أَنْ يَأْوِيَ إِلَى فِرَاشِهِ فَإِذَا أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ قَالَ مِثْلَ ذَلِكَ الْقَوْلِ وَ وَضَعَ سُبْحَتَهُ تَحْتَ رَأْسِهِ فَهِيَ مَحْسُوبَةٌ لَهُ مِنَ الْوَقْتِ إِلَى الْوَقْتِ فَفَعَلْتُ هَذَا اقْتِدَاءً بِجَدِّي صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم؛ روایت شده هنگامی که علی‌بن‌حسین علیهماالسلام را نزد یزید که لعنت بر او باد، بردند، تصمیم داشت گردنش را بزند، پس او را در برابر خود ایستاده نگه داشت و با او سخن می‏‌گفت تا او سخنی بگوید و به بهانۀ آن کشتنش را واجب کند. علی علیه‌السلام پاسخ را مطابق پرسش می‌‏داد و در دستش تسبیح کوچکی بود که آن را می‏‌چرخاند و سخن می‏‌گفت. یزید ـ که بر او باد هر چه مستحق آن است ـ گفت: من با تو سخن می‏‌گویم و تو پاسخم می‏‌دهی و تسبیحی در دستت می‏‌چرخانی؟! چگونه این کار جایز است؟! او علیه‌السلام فرمود: پدرم از جدم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم برایم فرمود که هرگاه نماز صبح را می‏‌خواند و نافله به‌ جا می‌آورد، با کسی سخن نمی‌‏گفت تا تسبیح را برمی‏داشت و می‏‌فرمود: «بار خدایا، من صبح کردم و تو را تسبیح و ثنا و تهلیل و تکبیر و تمجید می‏‌گویم به عدد آنچه که تسبیحم را می‏‌چرخانم» و تسبیح را در دستش می‏‌چرخاند و هرچه می‏‌خواست، سخن می‏‌گفت، بدون آنکه با تسبیح ذکر بگوید و می‏‌فرمود: همین برایش [ذکر] حساب می‌‏شود و حرزی است تا وقتی که به بستر خود رود. و هنگامی که به بستر می‏‌رفت، مانند همین کلام را می‌‏گفت و تسبیح را زیر سر خود می‏‌گذاشت، پس برایش از این وقت تا وقت بعدی [ذکر] حساب می‏شد. من هم به پیروی از جدم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم این کار را کردم»؛ دعوات راوندی، ص۶۲ و نیز نک: بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۰۰؛ ج۹۸، ص۱۳۶.

موعظه ای از امام سجاد

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396
 
منبرهای یک دقیقه ای/ موعظه ای از امام سجاد(ع)حجت الاسلام علی پناه:

 در روایت است که یکی از اصحاب امام سجاد علیه السلام از حضرت درخواست موعظه کردند و بلافاصله بعد از شنیدن این درخواست حضرت به صورت صحابی نگاهی کردند و فرمودند اهل عمل هستی یا خیر؟ 

صحابی عرض کرد پدر و مادرم به قربان شما قول می دهم به تمام مواعظ جامه عمل بپوشانم.

حضرت شش موعظه به وی فرمودند، در آخرین موعظه که مهم ترین آنها بود فرمودند:

اعلم أنك لن تخلوا من عين الله فانظر كيف تكون” 

این را بدان هرجا که میروی در منظر خدایی و خدا تو را می بیند پس مراقب تمام اعمالت باش.

وارث

شهادت طلبی کاری عاقلانه است یا عاشقانه!؟

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

شهادت کاری عاقلانه است!

شهادت پیش از آنکه عاشقانه باشد،

                عاقلانه است و با اتکاء به این عقلانیت است که احساس عاشقانۀ شهادت طلبی، بسیار شورآفرین و احساس برانگیز می‌شود.

 

خطی که رسماً آمریکا و بی‌بی‌سی در این انتخابات دنبال می‌کنند این است که مردم را از جنگ بترسانند

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

 

آیا دشمنان ممکن است با ما بجنگند؟!

 

مدت: 82دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(11MB) | متوسط(37MB) ]

استاد پناهیان:

  • مهم‌ترین فلسفه مقدرات خدا برای زندگی ما چیست؟ رشد و قبولی در امتحانات.
  • همیشه در یک امتحان، جهل و ابهاماتی وجود دارد، ولی در کنار آن آگاهی‌های کلیدی نجات‌بخش هم هست. قبولی در امتحانات الهی ساده است به شرطی که به آن اندک آگاهی‌ها که در مسیر امتحان به دست می‌آورید اعتنا کنید.
  • دشمنان جامعه سعی می‌کنند هم جهل در امتحان را افزایش داده و هم علم جامعه را به تردید بیاندازند. به خاطر همین در مسائل سیاسی قدرت‌های زورگو بیشترین هزینه را برای مدیریت #افکار_عمومی می‌کنند. پول‌های کلان هزینه می‌کنند تا اگاهی‌ها  را مخدوش کنند.
  • غیر از آگاهی، شیوۀ محاسبه نیز خیلی مهم است. در انتخابات به همدیگر کمک کنیم در شیوۀ محاسبه؛ اگر روش تفکر و شیوۀ محاسبه درست باشد اولویت‌ها را در همان اطلاعات اندکی که در فضای امتحان وجود دارد، بهتر درک خواهیم کرد.
  • مثلاً رسماً آمریکا و بی‌بی‌سی این خط را در انتخابات دنبال می‌کنند که مردم را از جنگ بترسانند. حالا محاسبه عقلانی کنید آیا ممکن است اصلاً اینان با ما وارد جنگ شوند؟ آن‌ها از گروه کوچکی به نام حزب‌الله که مملکت دستشان نیست و رهبر آن‌ها مخفی زندگی می‌کند برنیامدند؛ چگونه می‌توانند تهدیدشان درباره ایران جدی باشد؟ جوانان مقاومت در سوریه و عراق چقدر امکانات داشته‌اند؛ آیا توانستند باآن‌همه تروریستی که درست کردند بر خط مقاومت پیروز شوند؟ این‌ها با چه نیروی می‌خواهند با ما بجنگند؟ ما دستمان از یمن بسته‌تر است؟ این‌ها نتوانستند یمن را بگیرند. تازه یمن کشوری است که از زمان دفاع مقدس ما ازلحاظ قدرت نظامی خیلی بدتر است. آن‌ها می‌دانند اگر دست از پا خطا کنند تمام منافعشان در منطقه مورد هدف ایران قرار می‌گیرد و موشک‌های حزب‌الله در مغز نیروگاهی هسته‌ای اسرائیل خواهد خورد. اینها آگاهی های اندکی است که موجب میشود فریب نخوریم و از امتحان سربلند بیرون بیاییم.

بیان معنوی

امام سجاد علیه‌السلام و کادرسازی

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:

«در کلمات امام سجاد (علیه‌السلام) توجه به کادرسازى است… ایشان سى‌وپنج سال زحمت کشید و کار را به این‌جا رساند که وقتى در سال ۹۵ هجرى آن حضرت وفات کردند، امام باقر در میان جمع کثیرى از شیعیان و محبان اهل‌بیت قرار گرفت، و این از برکات امامت و جهاد و تلاش آن بزرگوار بود. حضرت یک مجموعه‌ى مؤمن صالحى که بتوانند قاعده‌اى بشوند براى کارهاى آینده به وجود ‌آورد. این، زندگى امام سجاد (علیه‌السلام) است.» ۱۳۶۷/۶/۴ و ۱۳۶۵/۴/۲۸

کشور به سامان نمی رسد جز با کار جهادی و انقلابی

نوشته شده توسطرحیمی 11ام اردیبهشت, 1396

عکسعکس           فيلمفيلم           صوتصوت            گزيده بياناتگزيده بيانات                                                                  
 
این را هم همه بدانند، خود نامزدهای محترم هم بدانند که ما جز با کار جهادی و کار انقلابی نخواهیم توانست این کشور را به سامان برسانیم.
در همه‌ی بخشها، کمربسته بودنِ مثل یک جهادگر لازم است‌؛ این اگر بود، کارها راه می‌افتد؛ این اگر بود، بن‌بست‌ها باز میشود، شکافته میشود؛ [یعنی] کار فراوان، پُرحجم و باکیفیّت و مجاهدانه و انقلابی.
 
انقلابی یعنی چه؟
بعضی خیال میکنند وقتی میگوییم انقلابی، یعنی بی‌نظم؛ نخیر،
 
اتّفاقاً یکی از خطوط اصلی انقلابی‌گری، نظم است؛ منتها انقلابی، یعنی اینکه خودمان را سرگرم کارهای حاشیه‌ای و تشریفاتی و زرق‌وبرقی و مانند اینها نکنیم؛ کار انقلابی یعنی برای یک مجوّز [راه‌ها را کوتاه کنند]. عدّه‌ای از این کارآفرینانِ بااخلاص و متدیّن، چندی پیش آمدند با ما ملاقات کردند و گفتند که برای مجوّزِ یک چیز کوچک -که حالا اسم آوردند و بنده نمیخواهم جزئیّات را بیان کنم- باید انسان از مثلاً ۲۰ یا ۲۵ جا مجوّز بگیرد؛ اینها کار غیر انقلابی است.
کار انقلابی یعنی آن کسانی که ضوابط را تعیین میکنند، بیایند راه‌ها را کوتاه کنند؛ راه‌های میان‌بُر بگذارند جلوی پای مردم، جلوی پای کارآفرین، جلوی پای کسی که میخواهد خدمت بکند؛ کارهای لازم اینها است، [مسئولین] دامن همّت به کمر بزنند و واقعاً کار کنند.