موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

نمی خواهی یک ذره آدم بشوی؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام شهریور, 1395
درس اخلاق؛
آیت الله جاودان گفت: آدم تا مانع دارد، هیچ حرکتی نمی کند. برای اینکه مانع نداشته باشد، اولین قدم این است که گناه نکند. اول مانع را برطرف کن، بعد حرکت کن.
نمی خواهی یک ذره آدم بشوی؟متن زیر مشروح سخنرانی آیت الله جاودان در درس اخلاق هفتگی مورخ دهم شهریور ماه است که از نظر می گذرد.

أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین من الانِ إلی قیام یَوم الدّین

اگر آدم صد سال پای درس اخلاق بنشیند چیزی می شود؟

نه. اما با یک قدم، فقط یک قدم، با یک کلمه، با یک کار اخلاقی، اگر بکند، آن یک چیزی می شود.

من تا دیروز نسبت به پدر و مادرم بلند صحبت می کردم. از امروز تصمیم گرفتم که دیگر بلند صحبت نکنم. می گویند اگر می خواهی یک چیزی خدمت مادرت بدهی، دستت را زیر بگیر. روی دست او نگیر. من تا حالا بلند صحبت می کردم. پایم را دراز می کردم. دستم را بالا می گرفتم. گاهی تحکم می کردم. خدایی نکرده گاهی اوقات تلخی می کردم. از امروز تصمیم گرفتم این کارها را نکنم. این یک چیزی می شود. آدم یک قدم جلو می رود. همه حرف هایی که گفته می شود، برای این است که شاید خود من و شماها یک کاری بکنیم.

ادامه »

مهمترین وظیفه روحانیون؛ پاسخ به شبهات و مقابله با نقشه دین‌زدایی

نوشته شده توسطرحیمی 16ام شهریور, 1395
رهبر انقلاب در جلسه درس خارج فقه در سال تحصیلی جدید حوزه‌های علمیه:

دشمن به‌دنبال انحراف جوانان مؤمن و سالم از اصل دین و دریدن پرده‌های حیا است.

رهبر انقلاب فرمودند: دشمن از طریق تولید و ترویج شبهات و همچنین تولید محتوای ضد عفت و حیا، به‌دنبال انحراف جوانان مؤمن و سالم از اصل دین و دریدن پرده‌های حیا است.

دشمن به‌دنبال انحراف جوانان مؤمن و سالم از اصل دین و دریدن پرده‌های حیا است/ مهمترین وظیفه روحانیون؛ پاسخ به شبهات و مقابله با نقشه دین‌زدایی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه‌شنبه) در ابتدای جلسه درس خارج فقه در سال تحصیلی جدید حوزه‌های علمیه، با اشاره به وجود برنامه‌های گسترده برای انحراف ذهن و دل مردم و جوانان از اصل دین، اولین و مهمترین وظیفه روحانیون را «مقابله با نقشه دین‌زدایی و عفت‌زدایی» خواندند و تأکید کردند: حوزه‌های علمیه و روحانیون باید با شناخت فضای مجازی و استفاده از فرصتهای آن، معارف و مفاهیم اسلامی را تبیین کنند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر اهمیت «وظیفه‌شناسی» و «موقعیت‌شناسی» در کار تبلیغ و بیان مسائل دینی خاطرنشان کردند: اگر وظیفه به‌درستی شناخته نشود، علم، تقوا و حتی شجاعت نیز اثر مثبت و مورد انتظاری نخواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی، «بصیرت» را به معنای شناخت نیازها و واقعیات جامعه خواندند و افزودند: «بصیرت» یعنی بدانیم جوانِ امروز چه نیازهایی دارد و بر لوح دل آماده و مشتاق او، چه چیزی نقش بسته یا باید نقش ببندد؟

ایشان با اشاره به هزینه‌های گزاف و برنامه‌ریزی‌های فراوان علیه ایمان و اعتقادات مردم گفتند: دشمن از طریق تولید و ترویج شبهات و همچنین تولید محتوای ضد عفت و حیا، به‌دنبال انحراف جوانان مؤمن و سالم از اصل دین و دریدن پرده‌های حیا است و امروز این کار در بستر فضای مجازی انجام می‌شود.

ادامه »

تکلیف قانونی و شرعی مردم در پرداخت جریمه های بانکی؟!

نوشته شده توسطرحیمی 16ام شهریور, 1395
   حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسویان عضو شورای فقهی بانک مرکزی در گفت وگو با خبرگزاری حوزه

 عضو شورای فقهی بانک مرکزی در گفت وگو با خبرگزاری حوزه تشریح کرد:
مهم ترین اشکالی که متفکران اقتصاد اسلامی به صنعت بانکداری غربی وارد کرده اند قرارداد پایه آنها در بخش سپرده ها و اعتبارات است که از قرض با بهره استفاده کرده است و از نظر شریعت اسلام حرام است.

حجت الاسلام والمسلمین سید عباس موسویان چهره نام آشنای حوزه در موضوع اقتصاد اسلامی است. وی  در سال 1382 مدرک سطح چهار تفسیر و علوم قرآنی و در سال 1384 مدرک سطح چهار فقه اقتصادی را از حوزه علمیه قم دریافت کرد. این اندیشور حوزوی همچنین به سبب فعالیت های ارزنده اش در حوزه اقتصاد اسلامی، در سال 1392 نخستین جایزه جهانی علوم انسانی اسلامی را به دست آورد.

عضو شورای فقهی بانک مرکزی  در گفت و گو با خبرگزاری «حوزه» به تفاوت بانکداری غربی با بانکداری اسلامی پرداخت:

بانک نهادی است که اصطلاحا به آن واسطه وجوه می گویند، یعنی سپرده ها و منابع مازاد افراد را جمع آوری می کند و در اختیار فعالان اقتصادی صنعتگران و کشاورزان و … قرار می دهد تا با آن فعالیت اقتصادی کنند.

در نتیجه بانک یک واسطه می شود میان سرمایه های راکد جامعه (که ممکن است برای جامعه مخرب باشد و سبب تورم شود) و آن را به سمت فعالیت های مفید و مولد اقتصادی هدایت می کند.

بانکداری غربی این تجهیز منابع را در قالب قرارداد قرض با بهره تعریف کرده است یعنی بانک سپرده ها را در قالب قرض با بهره دریافت می کند و در قالب قرض با بهره بالاتر، وام و اعتبار می دهد و از ما به التفاوت بهره ای که از گیرنده های تسهیلات می گیرد و به سپرده گذاران می پردازد خود بانک درآمد کسب می کند

مهم ترین اشکالی که متفکران اقتصاد اسلامی به صنعت بانکداری غربی وارد کرده اند قرارداد پایه آنها در بخش سپرده ها و اعتبارات است که از قرض با بهره استفاده کرده است و از نظر شریعت اسلام حرام است.

ادامه »

صراط مستقيم

نوشته شده توسطرحیمی 15ام شهریور, 1395
آياتي كه عذاب‌ هاي اخروي و نعمت ‌هاي بهشتي را بيان مي ‌كند به انسان كمك مي ‌كند در دو راهي اطاعت خدا و نافرماني او جانب تقوي را ترجيح دهد. كم آيه ‌اي پيدا مي‌ كنيد كه در آن امر به تقوي وارد نشده باشد.
تفسیر «صراط مستقيم» در بیان آیت الله خوشوقتگفتاری از مرحوم آیت الله خوشوقت(ره) دربارۀ تفسیر «صراط مستقيم» را منتشر می کند.

خداوند راهي را براي بندگان مشخص كرده تا با پيمودن آن به كمال برسند و آن بندگي و صراط مستقيم «وَ أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيم‏». (1)

از اول بلوغ ما بايد بنده صالح خدا باشيم. خداوند همه پيامبران را نيز عبد و بنده صالح خود تربيت و مبعوث مي ‌كند تا به مردم اين معنا را ياد دهند و آن ‌ها را بنده تربيت كنند.

خداوند در قرآن اطاعت از سه فرمان را واجب كرده است:

 * اطاعت از فرمان خدا «أَطيعُوا اللَّهَ»(۲)

* اطاعت از فرامين پيامبر «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»(۳)

* اطاعت از فرامین أولي الأمر، كساني از خود شما كه حق دارند فرمان بدهند. «وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»(۴)

اين سه فرمان امروز در رساله ‌هاي عمليه آمده است. اطاعت اين سه فرمان دنيا و آخرت را آباد مي ‌كند.

ادامه »

بایدها و نبایدهای تبلیغ دین

نوشته شده توسطرحیمی 15ام شهریور, 1395

سؤال: خواهشمندم در مورد تبلیغ، حقیر را راهنمایی فرمایید.

 <h1>راه سعادت</h1>جواب: باسمه‌تعالی، الحمدلله وحده و الصلوة علی سید أنبیائه محمد و آله سادة الأوصیاء. مبلّغ اگر از یقینیات تجاوز نکرد، پشیمان نخواهد شد. مبلّغ باید مؤمنین را متصل به «ثقلین» نماید، یا اتصالشان را محکم‌تر نماید. اگر در مسلّمات، مردم با «ثقلین» شدند، خودشان تعقیب از تعلمِ موالید و مستخرجات صحیحه از آنها می‌نمایند.

[مبلّغین] در مدائح و مصائب و معارف، اقتصار بر کتب علما یا مقبول نزد علما نمایند؛ و در احادیث، بر کتب معتبره معروفه اکتفا نمایند.

 [مبلّغین] در مدائح و مصائب و معارف، اقتصار بر کتب علما یا مقبول نزد علما نمایند؛ و در احادیث، بر کتب معتبره معروفه اکتفا نمایند. و [اکنون] مرسوم شده [که] همه اینها را از حفظ انجام می‌دهند و لازمه‌اش این است که مردم از بسیاری محروم می‌شوند و مبلّغ با تکرار انجام تبلیغ می‌دهد. اولی این است که غیرِ احادیث را از روی کتاب‌های مقبوله بخوانند و اختیار نمایند آنچه احسن است، و در احادیث از روی کتب معروفه معتبره شیعه انجام دهند با ترجمه صحیحه تا افاده و استفاده احسن و اکثر باشد.
والله الموفق للصواب و الحمد لله و الصلوة علی محمد و آله.

منبع:.به‌سوی محبوب، ص۸۰

سه اثر نفاق

نوشته شده توسطرحیمی 15ام شهریور, 1395
نورِ ضعیف آتشى كه منافقان، خود برافروختند و نور خیره كننده برقِ آسمان، هیچ یك نتوانست راهنماى آنان در مسیر زندگى گردد

 استاد قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیه بیستم سوره بقره پرداخته است.

«يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ» (بقره،20)

نزدیك است كه روشنىِ برقِ آسمان، نور چشم آنان (منافقان) را برباید. هرگاه كه برق آسمان در آن صحراى تاریك، براى آنان روشنى بخشد، چند قدمى در آن حركت مى ‏كنند، اما چون راهشان را تاریك كند از حركت بازایستند. اگر خدا مى ‏خواست شنوایى و بینایى ‏شان را برمى ‏گرفت كه همانا خدا بر همه چیز تواناست.

رعد و برق آسمان، كه معمولا نشانه نزول باران و رحمت است، براى بعضى سبب وحشت و دلهره است.

نورِ ضعیف آتشى كه منافقان، خود برافروختند و نور خیره كننده برقِ آسمان، هیچ یك نتوانست راهنماى آنان در مسیر زندگى گردد. زیرا اوّلى را دوام و بقایى نبود و دوّمى تنها بشارت ‏گر نزول بارانى بود كه براى او جز مصیبت چیزى را به دنبال نداشت.

آرى وحىِ الهى، برق خیره ‏كننده آسمان است كه منافقان، با اظهار ایمان مى ‏خواهند از پرتو این نور استفاده كنند، اما قرآن به گونه ‏اى آنان را رسوا مى ‏سازد كه به ناچار از ادامه راه با مؤمنان باز مى ‏ایستند و این سردرگمى، كیفر دنیوىِ نفاق با خدا و مؤمنان است.

از این آیه مى ‏آموزیم كه:

* منافق، از خود نورى ندارد و به دنبال حركت در پرتو نور مؤمنان است؛

* گرچه منافق، گاهى چند قدمى به جلو برمى ‏دارد، امّا پیشرفتى ندارد و از حركت باز مى ‏ایستد؛

* منافق نمى ‏تواند خدا را فریب دهد و از قهر و كیفر او بگریزد.

منبع: خبرگزاری حوزه

راستگویی و ادای امانت از نشانه‌های ایمان

نوشته شده توسطرحیمی 15ام شهریور, 1395

مقام معظم رهبری:

نگاه نکنید به زیادیِ نماز و روزۀ آدمها؛ یعنی اینرا معیار و ملاکِ تامّ قرار ندهید برای تشخیص افراد مؤمن و صالح، نماز و روزه معیارِ کافی نیست.

r;">دریافت فایل

مجموعه «عطر ماندگار» شامل قطعات کوتاهی از شرح احادیث اخلاقی با بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای درس خارج فقه است. احادیث گنجانده شده در این مجموعه با مضامین اخلاقی و اجتماعی و قابل استفاده برای عموم جامعه است. منبع احادیثی که در این مجموعه شرح داده می‌شوند کتاب «الشافی فی العقاید، الاخلاق و الاحکام و امالی» است.

منبع:سایت رهبری

 

پیام مهم رهبر انقلاب به مسلمانان جهان: جهان اسلام بخاطر رفتار ظالمانه سعودی فکری اساسی برای مسئله حج کند

نوشته شده توسطرحیمی 15ام شهریور, 1395

در آستانه ایام حج، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام مهمی به مسلمانان سراسر جهان و حجاج بیت‌الله الحرام، حج ابراهیمی را مظهر عزت و عظمت امت اسلامی در مقابل زورگویان بین‌المللی خواندند و با اشاره به حوادث تلخ فاجعه منا، خطاب به دولتها و ملتهای اسلامی تأکید کردند:

جهان اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را به درستی بشناسند و به‌خاطر جنایاتی که در گستره‌ی جهان اسلام به بار آورده‌اند، گریبان آنها را رها نکنند و فکری اساسی برای مدیریّت حرمین شریفین و مسئله‌ی حج بکنند.

متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم وَ الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ صَلَّی اللّهُ عَلی سَیّدِنا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ وَ صَحبِهِ المُنتَجَبین وَ مَن تَبِعَهُم بِاِحسانٍ اِلی یَومِ الدّین.

برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان!

موسم حج برای مسلمانان، موسم افتخار و شُکوه در چشم خلایق، و موسم نورانیّت دل و خشوع و ابتهال (۱) در برابر خالق است. حج، فریضه‌ای قدسی و دنیوی و خدایی و مردمی است. از سویی فرمان «فَاذکُرُوا اللّهَ کَذِکرِکُم ءابآءَکُم اَو اَشَدَّ ذِکرًا» (۲) و «وَ اذکُرُوا اللّهَ فی اَیّامٍ مَعدوداتٍ» (۳) و از سویی خطابِ «اَلَّذی جَعَلناهُ لِلنّاسِ سَوآءَنِ العاکِفُ فیهِ وَالباد» (۴) ابعاد بی‌انتها و متفاوت آن را روشن میسازد.

در این فریضه‌ی بی‌نظیر، امنیّت زمان و مکان همچون نشانه‌ای آشکار و ستاره‌ای درخشان، دل انسانها را آرامش میبخشد و حج‌گزار را از محاصره‌ی عوامل ناامنی که از سوی ستمگران سلطه‌گر، همواره آحاد بشر را تهدید کرده است بیرون میکشد و لذّت ایمنی را در دوره‌ای معیّن به او میچشاند.

حجّ ابراهیمی که اسلام به مسلمانان هدیه کرده است، مظهر عزّت و معنویّت و وحدت و شُکوه است؛ عظمت امّت اسلامی و اتّکاء آنان به قدرت لایزال الهی را به رخ بدخواهان و دشمنان میکِشد و فاصله‌ی آنان را با منجلاب فساد و حقارت و استضعافی که زورگویان و قلدران بین‌المللی بر جوامع بشری تحمیل میکنند، برجسته میسازد. حجّ اسلامی و توحیدی، مظهر «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» (۵) است؛ جایگاه برائت از مشرکان و الفت و وحدت با مؤمنان است.

آنان که حج را به یک سفر زیارتی ـ سیاحتی فروکاسته و دشمنی و کینه‌ی خود با ملّت مؤمن و انقلابی ایران را در زیر عنوان «سیاسی کردن حج» پنهان ساخته‌اند، شیطانهایی خُرد و حقیرند که از به خطر افتادنِ مطامع شیطان بزرگ، آمریکا، به خود میلرزند. حکّام سعودی که امسال صدّ عن سبیل‌اللّه و المسجد الحرام کرده (۶) و راه حجّاج غیور و مؤمن ایرانی به خانه‌ِی محبوب را بسته‌اند، گمراهانی روسیاهند که بقای خود بر اریکه‌ی قدرت ظالمانه را در دفاع از مستکبران جهانی و هم‌پیمانی با صهیونیسم و آمریکا و تلاش برای برآوردن خواسته‌ی آنان میدانند و در این راه از هیچ خیانتی روی‌گردان نیستند.
اکنون قریب یک سال از حوادث مُدهش (۷) منا میگذرد که در آن، چند هزار نفر در روز عید و در لباس احرام، در زیر آفتاب و با لب تشنه، مظلومانه جان باختند؛ اندکی پیش از آن در مسجدالحرام نیز جمعی در حال عبادت و در طواف و نماز به خاک و خون کشیده شدند. حکّام سعودی در هر دو حادثه مقصّرند؛ این چیزی است که همه‌ی حاضران و ناظران و تحلیلگران فنّی بر آن اتّفاقِ‌نظر دارند؛ و گمانِ عمدی بودن حادثه نیز از سوی برخی صاحب‌نظران مطرح شد. تعلّل و کوتاهی در نجات مجروحان نیمه‌جانی که جان شیفته و دل مشتاق آنان در عید قربان با زبان ذاکر و ترنّم آیات الهی همراه بود، نیز قطعی و مسلّم است. مردان قسیّ‌القلب و جنایت‌کار سعودی آنان را با جان‌باختگان، در کانتینرهای دربسته محبوس ساختند و به جای درمان و کمک یا حتّی رساندن آب به لبان تشنه‌ی آنان، آنها را به شهادت رساندند. چند هزار خانواده از کشورهای گوناگون عزیزان خود را از دست دادند و ملّتهای آنان داغدار شدند. از جمهوری اسلامی نزدیک به پانصد نفر در میان شهدا بودند. دل خانواده‌ها همچنان مجروح و داغدار است و ملّت همچنان غمگین و خشمگین است.

حکّام سعودی به جای عذرخواهی و پشیمانی و تعقیب قضائیِ مقصّران مستقیمِ این حادثه‌ی هولناک، با نهایت بی‌شرمی و وقاحت، حتّی از تشکیل هیئت حقیقت‌یاب بین‌الملل اسلامی نیز سر باز زدند؛ به جای ایستادن در جایگاه متّهم، در جایگاه مدّعی ایستادند و دشمنیِ دیرین خود با جمهوری اسلامی و با هر پرچم برافراشته‌ی اسلام در مقابله با کفر و استکبار را با خباثت و سَبُک‌سریِ بیشتر آشکار ساختند.

بوقهای تبلیغاتی آنان اعم از سیاستمدارانی که رفتار آنان در برابر صهیونیست‌ها و آمریکا ننگ جهان اسلام است، تا مفتیان ناپرهیزکار و حرام‌خواری که آشکارا برخلافِ کتاب و سنّت فتوا میدهند، تا پادوهای مطبوعاتی که حتّی وجدان حرفه‌ای هم مانع دروغ‌سازی و دروغ‌گویی آنان نیست، تلاش بیهوده میکنند که جمهوری اسلامی را در محروم‌سازی حجّاج ایرانی از حجّ امسال، متّهم نشان دهند. حکّام فتنه‌انگیزی که با تشکیل و تجهیز گروه‌های تکفیری و شرور، دنیای اسلام را گرفتار جنگهای داخلی و قتل و جرح بی‌گناهان کرده‌اند و یمن و عراق و شام و لیبی و برخی دیگر از کشورها را به خون آغشته‌اند؛ سیاست‌بازانِ از خدا بی‌خبری که دست دوستی به رژیم اشغالگر صهیونیست داده و چشم بر رنج و مصیبت جانکاه فلسطینیان بسته‌اند و دامنه‌ی ظلم و خیانت خود را تا شهر و روستای بحرین گسترده‌اند؛ حاکمان بی‌دین و بی‌وجدانی که فاجعه‌ی بزرگ منا را پدید آورده و با نام خادمان حرمین، حریم حرم امن الهی را شکسته و میهمانان خدای رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجدالحرام قربانی کرده‌اند، اکنون از سیاسی نشدن حج دَم میزنند و دیگران را به گناهان بزرگی که خود مرتکب شده یا تسبیب (۸) کرده‌اند، متّهم میکنند. آنان مصداق کامل بیان روشنگر قرآن کریمند که فرمود: وَ اِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَ النَّسلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الفَساد * وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالاِثمِ فَحَسبُه‌و جَهَنَّمُ وَ لَبِئسَ المِهاد». (۹)
 امسال نیز بنا بر گزارشها، علاوه بر صدّ (۱۰) حجّاج ایرانی و برخی ملّتهای دیگر، حجّاج دیگر کشورها را در محدوده‌ی کنترل‌های نامعهود (۱۱) با کمک دستگاه‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده و خانه‌ی امن الهی را برای همه ناامن کرده‌اند. جهان اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را بشناسند و واقعیت هتّاک و بی‌ایمان و وابسته و مادّی آنان را بدرستی درک کنند؛ باید به‌خاطر جنایاتی که در گستره‌ی جهان اسلام به بار آورده‌اند، گریبان آنها را رها نکنند؛ باید به‌خاطر رفتار ظالمانه‌ی آنان با ضیوف (۱۲) الرّحمان، فکری اساسی برای مدیریّت حرمین شریفین و مسئله‌ی حج بکنند. کوتاهی در این وظیفه، آینده‌ی امّت اسلامی را با مشکلات بزرگ‌تری مواجه خواهد ساخت.

برادران و خواهران مسلمان! امسال جای حجّاج مشتاق و بااخلاص ایرانی در مراسم حج خالی است، ولی آنان با قلبهای خود حاضر و در کنار حاجیان از سراسر جهان و نگران حال آنان هستند، و دعا میکنند که شجره‌ی ملعونه‌ی طواغیت نتوانند گزندی به آنان برسانند. برادران و خواهران ایرانیِ خود را در دعاها و عبادتها و مناجاتهای خود یاد کنید و برای رفع گرفتاری‌ها از جوامع اسلامی و کوتاه شدن دست مستکبران و صهیونیست‌ها و سرسپردگان آنها از امّت اسلامی دعا کنید.

اینجانب یاد شهدای منا و مسجدالحرام در سال گذشته و شهدای مکّه در سال ۶۶ (۱۳) را گرامی میدارم و از خدای عزّوجلّ برای آنان طلب مغفرت و رحمت و علوّ درجات میکنم و با سلام به حضرت بقیّةالله اعظم (روحی له الفداء) دعای مستجاب آن بزرگوار را برای اعتلای امّت اسلامی و نجات مسلمانان از فتنه و شرّ دشمنان طلب مینمایم.

و باللّه التّوفیق و علیه التُّکلان سیّدعلی خامنه‌ای
آخر ذی‌القعده ۱۴۳۷ * ۱۲/ شهریور ماه/۹۵

پی نوشت:

1. تضرّع

۲. سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۰۰؛ «…همان‌گونه که پدران خود را به یاد می‌آورید، یا با یادکردنی  بیشتر، خدا را به یاد آورید…»

۳. سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۰۳؛ « و خدا را در روزهای معیّن یاد کنید…»

۴. سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «…که آن را برای مردم، اعم از مقیم در آنجا و بادیه‌نشین، یکسان قرار دادیم…»

۵. سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «…برکافران سختگیر و با همدیگر مهربان…»

۶. بازداشتن از راه خدا و مسجد الحرام

۷. هراس انگیز

۸. باعث شدن، موجب شدن

۹. سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۰۵ و۲۰۶؛ « و چون برگردد [یا ریاستی یابد] کوشش میکند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهکاری را دوست ندارد. چون به او گفته شود «از خدا پروا کن»، نخوت او را به گناه کشاند. پس جهنّم برای او بس است، و چه بد بستری است.»

۱۰. بازداشتن، مانع شدن

۱۱. غیر متداول، غیر معمول

۱۲. میهمانان

۱۳. فاجعه‌ی جمعه‌ی خونین مکّه، نمونه‌ای دیگر از خصومتهای آمریکا است که در روز ۹ مرداد ۱۳۶۶ (۶ ذی‌الحجّه ۱۴۰۷ ق) در موسم حج و پس از مراسم برائت از شرک و مشرکین، توسّط حکّام رژیم آل‌سعود روی داد و ضمن هتک حرمت آن حرم امن الهی، نزدیک به چهارصد ایرانی و غیرایرانی - که اکثراً زنان بودند – به شهادت رسیدند و چندین برابر این تعداد نیز مجروح شدند.

منبع:سایت رهبری

آیا تنها با امام غایب هدف آفرینش محقق می‌شود؟

نوشته شده توسطرحیمی 14ام شهریور, 1395


هیچ عاقلى بىهدف گام بر نمىدارد و هر حرکتى که در پرتو عقل و علم انجام گیرد، در مسیر هدفى قرار خواهد داشت.

با این تفاوت که هدف در کار انسانها معمولاً رفع نیازمندى خویش و برطرف ساختن کمبودهاست، ولى در کار خدا هدف متوجه دیگران و رفع نیازهاى آنهاست؛ چراکه ذات او از هر نظر بىپایان است و عارى از هر گونه کمبود و با این حال انجام دادن کارى به نفع خود، درباره او مفهوم ندارد.

حالا به این مثال توجه کنید:

در زمینى مستعد و آماده، باغى پر گل و میوه احداث مىکنیم؛ در لابهلاى درختان و بوتههاى گل، علف هرزههایى مىرویند؛ هر وقت به آبیارى آن درختان برومند مىپردازیم علف هرزهها نیز از پرتو آنها سیراب مىشوند.

در اینجا ما دو هدف پیدا مىکنیم:

هدف اصلى که آب دادن درختان میوه و بوتههاى گل است و هدف تبعى که آبیارى علف هرزههاى بىمصرف مىباشد.

بدون شک هدف تبعى نمىتواند انگیزه عمل گردد، و یا حکیمانه بودن آنرا توجیه کند؛ مهم همان هدف اصلى است که جنبه منطقى دارد!

حال اگر فرض کنیم بیشتر درختان باغ خشک شوند و جز یک درخت باقى نماند، اما درختى که به تنهایى گلها و میوههایى را که از هزاران درخت انتظار داریم به ما مىدهد، بدون تردید براى آبیارى همان یک درخت هم که باشد برنامه آبیارى و باغبانى را ادامه خواهیم داد؛ گو اینکه علف هرزههاى زیادى نیز از آن بهره گیرند، و اگر یک روز آن درخت نیز بخشکد آنجاست که دست از آبیارى باغ مىکشیم هرچند علف هرزهها بمیرند.

ادامه »

چندبار متولد می شویم!

نوشته شده توسطرحیمی 14ام شهریور, 1395

 

حاج اسماعیل دولابی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:

اول، تولد طبیعی است که همه از مادر متولد شده‌اید. بعد تولد دیگر است که همه در حال تولد هستند. یعنی در حال تکمیل شدن هستید. انسان تا چهل سالگی رشد طبیعی دارد. یعنی تولد می‌یابد. بزرگ می‌شود. از چهل به بعد هم آثار موت پیدا می‌شود. چشم کم سو می‌شود. انسان نمی‌تواند راه برود. نفسش‌گیر می‌کند. خوراک کم می‌شود و انسان کم کم برای تشریف بردن آماده می‌شود.

پس اوّل تولّد بود بعد آهسته آهسته آثار موت پیدا شد. البته وقتی متولد می‌شدی مردن هم همراهت بود. هم تولد بود هم مردن. هر دو با هم بود. بلکه ملاقات هم همراهش بود. شما را قبل از این که ببرند، از ملاقات آورده بودند می‌خواستند ببرند ملاقات. این آمد و رفت نامش این سه شد: یکی آمدن یعنی تولد. یکی رفتن. انسان را خدا آفرید بعد به او گفت بمیر! این هم گفت چشم. اَلَستُ بِرَبِّکُم قالُوا بَلی (سوره اعراف آیه 172). همین که گفتی بلی موت حاصل شد، دیگر خلاص. پرسید چه کسی خلقت کرده است؟ گفت خدا. اَلَستُ بِرَبِّکُم آیا من ربّ تو نیستم؟ آیا خلقت نکرده‌ام؟ ما هم تصدیق کردیم گفتیم چرا! تاگفتیم چرا و اقرار کردیم دیگر چیزی نداریم، مردیم.

گفته‌اند هرچه می‌شود بشود اما جلوتر بله را نگویید. ندیده‌اید چقدر به عروس می‌گویند چه خبرت است، مگر شوهر قحط است، بله را نگو! این را بیشتر به عروس می‌گویند. به داماد نمی‌گویند. داماد آنقدر هول است که جلوتر بله را گفته است. به عروس سفارش می‌کنند. بیچاره عروس. آخر هم بله را قاچاقی می‌گوید.

آیا دیدید که اول پیغمبر(صلی الله علیه و آله ) را قبول نمی‌کردند؟ اگر می‌گفتند بله که معطلی نداشت. تازه وقتی هم که می‌گویند بله، «ب» را یک دفعه می‌گویند «ل» را یک دفعه «ه» را هم یک دفعه دیگر می‌گویند. درست نمی‌گویند بله. چند بار می‌پرسند تا بله بگوید. انسان اینجور است. می‌خواهد به ملاقات خدا برود اینطور بله می‌گوید! عروس‌ها دیر بله می‌گویند. چند نفر دوره‌اش کرده‌اند می‌گویند چه خبرت است هول نباش. این در دنیا خوب است چون دنیا جای مردن است. پس هرچه دیرتر بگوید بله دیرتر می‌میرد و خاطر جمع می‌گوید بله و راست راستی می‌میرد. شما هم کمی فکر کنید آن وقت بگویید بله. بگذارید قشنگ عروس شده باشید. فکر کنید، چون در حضور او می‌گویید بله. اقرار می‌کنید که ایمان دارم. قالُوا امَنّا.

ایمان یعنی چه؟ یعنی طرف ما هیچ خبری نیست. یعنی شما هرچه بفرمایید همان است. این را می‌گویند مومن. این را می‌گویند ایمان. وقتی او پرسید آیا من ربِّ شما نیستم؟ اَلَستُ بِرَبِّکُم، بنی آدم پاسخ گفت، بلی شما پروردگار ما هستید. مومنین فوری جواب دادند گفتند تو پروردگار ما هستی. اتفاقاً ما عقب شما می‌گشتیم. قالُوا امَنّا و ایمان آوردند.

کتاب طوبای محبّت جلد دوم– ص 159
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی