موضوعات: "در محضر علما" یا "مقام معظم رهبری" یا "آیت الله مکارم شیرازی" یا "علامه حسن زاده آملی" یا "امام خمینی (ره)" یا "آيت‌الله محمدتقي مصباح يزدي" یا "آیت الله بهجت (ره)" یا "آیت الله جوادی آملی"

پژوهش های حوزوی در نگاه رهبری

نوشته شده توسطرحیمی 29ام آذر, 1394

امروز شما باید بدانید، در جریان باشید که مثلا در مقوله جامعه شناسی، در دنیا چه نظراتی و چه ایده هایی هست و چه فکرهایی دارد می جوشد. گاهی در این فکرها عناصر مطلوبی هست، آن را جذب کنید، عناصر نامطلوبی هم هست، قبل از آنکه بیاید، دفاع مناسبش را آماده کنید و ذهنیت جامعه را آماده کنید و ذهنیت جامعه را واکسینه کنید. اینطور نباشد که وقتی آمد و یک عده رفتند و خواندند و طرفدار شدند، ما بگوییم بله، فلان کس در فلان قضیه این طور گفته و این مطلب به این دلیل درست نیست. پس تحقیق و پژوهش و اطلاع و آگاهی از حقایق و معارف عالم و وضع علمی دنیا، از چیزهایی است که برای حوزه علمیه لازم است.

«من گاهی راجع به مسائل حوزه علمیه فکر می کنم، حقیقتا یک حالت سراسیمگی پیدا می کنم.»[1] این عبارات آیت الله خامنه ای است. ایشان در مسأله تحقیق و پژوهش در حوزه نیز دغدغه های بسیاری دارند و بارها آن را بیان کرده اند. ایشان در جایی دیگر عنوان کردند که اگر تقسیم بودجه کشور یا اولویت های آن در اختیار رهبری بود، بدون شک بنده جزء اولین اولویت ها، اولویت تحقیق و علم را معین می کردم.[2] رهبری بر این باورند که به هر میزان هم به عرصه تحقیق و پژوهش اهتمام بورزیم، باز هم کم است و راه طولانی در پیش داریم.[3] اهتمام ایشان به امر پژوهش به گونه ای است که عنوان می کنند «آن کسانی که در دانشگاه ها، مراکز تحقیقی، مراکز علمی را می خواهند از علم و از تحقیق و پژوهش دور کنند، برای دشمن کار می کنند، دشمن بیشترین جایزه را حاضر است به این افراد بدهد.»[4] با این دغدغه مندی و رویکرد است که آیت الله خامنه ای به بحث از تحقیق و پژوهش نظر می کنند. مسأله پژوهش های حوزوی اما یکی از مواردی است که ایشان بر آن انگشت تاکید نه اده اند و اسلوبی را نیز عرضه داشته اند.

ادامه »

پروژه نفوذ آمریکا و واکاوی راه های نفوذ دشمن

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آذر, 1394


پروژه نفوذ آمریکا و واکاوی راه های نفوذ دشمن
این روزها در ادبیات و بیانات مقام معظم رهبری عناوینی چون “پروژه نفوذ” به وفور قابل مشاهده و پیگیری است به عنوان نمونه مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خانواده های آنان در تاریخ 15/07/94 به این پروژه خطرناک دشمن اشاره داشتند و فرمودند: مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها می خواهند راه را برای تحمیل باز کنند. امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است؛ امروز جریان صهیونیستیِ که به شدّت، دشمن بشریّت و دشمن فضیلت است، با آمریکا، هر دو در یک لباسند، دستشان از یک آستین بیرون می آید و با هم هستند. مذاکره با اینها یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند، هم در زمینه اقتصادی، هم در زمینه فرهنگی، هم در زمینه های سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند، در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژی هسته ای، هرجا فرصت پیدا کرده و به آنها میدان داده شد -که البتّه طرف های ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود امّا یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضرِّ برای منافع ملّی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بی شماری که دارد و منفعتی که اصلاً ندارد؛ این فرق میکند با مذاکره با فلان دولتی که نه چنین امکاناتی دارد، نه چنان انگیزه ای دارد؛ اینها با همدیگر متفاوت است.

حمله به ارزش ها

حقیقت این است که دشمن ناکام از مواجهه مستقیم و سخت با انقلاب اسلامی و فرهنگ انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیده است که فرهنگ و روحیه انقلابی و شهادت طلبی، روحیه سنگر نشینی و مقاومت را مورد حمله قرار بدهد.

برای این کار تغییر محاسبات و تحلیل ها و باورهای عمومی را مورد هدف قرار داده است.

اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: دشمن دنبال تغییر سیرت ها با حفظ شکل ظاهر است، اشاره ای به این واقعیت بود. نکته مهم این است که آنچه باعث تداوم انقلاب و مقاومت آن در برابر تهاجم جبهه استکبار است فرهنگ می باشد.

فرهنگ بسیجی، جهادی و انقلابی چیزی است که ما در مکتب امام حسین علیه السلام یاد گرفتیم و این امام حسین علیه السلام بود که در مقابل پیشنهادات، نصیحت ها و یادآوری های افراد مختلف که آن حضرت را از مسیرشان باز بدارد فرمودند: یا باید فاتحه اسلام خوانده شود یا باید شهادت نامه حسین نوشته بشود و امام حسین علیه السلام به ما یاد دادند که من برای حفظ دین جان خود و فرزند کوچک خود را می دهم تا دین خدا جان بگیرد.

ادامه »

واکنش رهبر انقلاب به شعری طنز + فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 25ام آذر, 1394

 

خطر نفوذ جریان‌ها‌ی سکولار در حوزه جدی است

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1394

حجت‌الاسلام والمسلمین جمشیدی با بیان این‌که خطر نفوذ جریان سکولار در حوزه جدی بوده و مسؤولان باید نسبت به آن توجه ویژه‌ای داشته باشند، اظهار کرد:

حوزه‌ها‌ی علمیه هیچ‌گاه نسبت به تحقق احکام و ‌نظام ولایی که مبتنی بر اصل مسلم فقهی، کلامی و اعتقادی یعنی ولایت فقیه است، نمی‌تواند بی تفاوت باشد.

عضو جامعه مدرسین هدف از نفوذ جریان‌ها‌ی سکولار در حوزه‌ها‌ی علمیه را بی تفاوت کردن حوزه نسبت به آینده اسلام و انقلاب اسلامی دانست و یادآور شد:

هویت انقلاب اسلامی در حقیقت هویت حوزه‌ها‌ی علمیه است. انقلاب اسلامی با حوزه‌ها‌ی علمیه هم هدف است.

عروسی در محرم و صفر!

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1394

«شيعيان جزئي از ما هستند. از اضافه نور ما آفريده شده‌اند. آنچه که ما را ناراحت کند، شيعيان ما را هم ناراحت مي‌کند و آنچه که ما را شادمان کند، موجب شادمانی شيعيان ماست.»

به نام خداوند جان و خرد

فقط چند روز به آمدن محرم مانده بود ، جوانی در کنار محراب مسجد نشست و پرسید «امام علی علیه السلام چه مدت بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ازدواج کردند؟ حضرت قاسم علیه السلام کی ازدواج کرد؟

گفتم مرحوم مجلسی روایتی را نقل کرده ­اند که امام علی علیه السلام بنابر وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از چهلم آن برترین بانو ازدواج کردند. البته در عصر امام علی علیه السلام ازدواج قبل از چهلم زشت و یا عملی سبک نبوده است.

اما در مورد جناب قاسم علیه السلام اهل تحقیق برآنند که حضرت قاسم علیه السلام در آن محرم خونین ، در حد و اندازه ی ازدواج کردن نبوده است.

شيخ عباس قمى در منتهى الامال ، ج اول، ص 700 چاپ انتشارات هجرت مى گويد: قصه ى دامادى حضرت قاسم در كربلا، صحت ندارد و حضرت قاسم به اتفاق همه، بدون نسل است. او می نویسد: امام حسين علیه السلام سكينه را به عبدالله تزويج كرده بود كه پيش از انجام عروسى در كربلا شهيد شد، دخترش فاطمه را به حسن مثنى داده بود و بر اساس برخى روايات يك دختر كوچكى هم در مدينه داشت كه در حد ازدواج نبود. پس قاسم با كدام دختر امام حسين علیه السلام ازدواج كرده است؟

آن جوان گفت من از این پرسش ها منظوری داشتم و آن این که چرا عروسی را در دو ماه محرم و صفر تعطیل کرده اید؟چرا برای خانواده ها تبیین نمی کنید ازدواج اسلامی(بدون موسیقی و…) با محرم و صفر منافاتی ندارد؟ چرا نمی گویید برخی از جوان ها شدیدا به ازدواج نیازمندند ؟

گفتم برادرم!

از عالمی پرسیدند آیا دین با سیاست سازگاری دارد؟

آن عالم فرمودند : منظورتان از سیاست چیست؟

اگر مرادتان از سیاست خدمت به خلق و با خودی ها در آمیختن و با دشمن در آویختن است ، دین و سیاست یکی است. اما اگر منظورتان ازسیاست کلک و تهمت زدن، ضایع کردن حق مردم و قدرت طلبی است ، به هیچ وجه دین با سیاست نمی سازد.

حال منظور شما از عروسی چیست؟

اگر عروسی را به معنای برگزاری جشنی همراه با ارگ و موسیقی و اختلاط زن و مرد و شکستن حریم محرم و نامحرم بدانیم چنین مراسمی در غیر محرم و صفر نیز حرام است.

اگر مرادتان از عروسی پیوندی بر اساس آموزه ها و دستورات اسلامی است ، هر چند محرم و صفر ایام حزن و اندوه اهل بیت علیه السلام هستند اما با این حال همه مراجع فرموده اند: «برگزارى اين نوع مراسم، اگر توأم با معصيت و يا هتك حرمت حضرت سيدالشهدا علیه السلام نباشد، اشكال ندارد. حتی اگر ترک ویا تاخیر ازدواج موجب گناه شود ، عروسی واجب خواهد شد.

اگر در این ایام مراسم عروسی صورت گیرد سزاوار است مومنان حرمت اين ايام را نگهدارند و از انجام دادن كارهاى شادى آفرين پرهيز نمایند. زیرا امام صادق علیه السلام فرموده اند: «شيعيان جزئي از ما هستند. از اضافه نور ما آفريده شده‌اند. آنچه که ما را ناراحت کند، شيعيان ما را هم ناراحت مي‌کند و آنچه که ما را شادمان کند، موجب شادمانی شيعيان ماست.»

به هر حال گرسنه دو جور است گرسنه شکم و گرسنه ی شهوت .گرسنگان شکم شفاف و صریح می گویند گرسنه ایم غذا کو؟ ولی جوانان که گرسنگان شهوت نیز هستند ، غالبا می سوزند و می سازند و حتی گاهی حق اعلام نیاز هم ندارند!

دلم می سوزد برای جوانانی که موی سفید بر سرشان نشسته است اما همچنان در تب فقر و مجردی می سوزند. دلم می سوزد برای نوجوانانی که به بلوغ زودرس مبتلا شده اند اما فضای خانواده چنان سهمگین است که حتی در قالب شوخی و کنایه هم نمی توانند از گرسنگی و نیاز ازدواجشان بگویند!

ای دل بسوز برای جوانانی که والدین آنها چند ده سال قبل، جوانیشان پژمرده شده است و اکنون که فرزندشان از ازدواج می گوید و در تب مجردی می سوزد آنها درد و فشار روحی جوانشان را درک نمی کنند!

چه بسیارند دختر و پسرانی که همدیگر را انتخاب می کنند، ولی پدر و مادرها، (گاه بدون دلیلی خرد پسند) سرسختانه مخالفت می کنند!

ادامه »

چرا امام صادق(علیه السلام) از جناب سلمان کرارا یاد می کردند؟

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1394

فضایل جناب سلمان در نگاه صادق آل محمّد(علیهم السلام):

به امام صادق(سلام الله عليه) عرض كردند چرا اين قدر نام سلمان فارسي را مي بريد فرمود:

اولاً سلمان فارسي نيست بلکه از ماست و سرّش آن است كه سلمان(رضوان الله عليه) هرگز در برابر خواسته علي بن ابي طالب(سلام الله عليه)خواسته اي نداشت و تلاش و كوشش مي كرد كه با فقرا بسازد و كوشش او اين بود كه از علم و علماء فاصله نگيرد.

با علم و دانش و فضايل علمي از يك سو و با نيازمندان از سو ی دیگربه سر مي برد و در برابر علي بن ابي طالب(سلام الله عليه)خاضع بود. اين سه فضيلت سلمان باعث مي شود كه من هميشه اسم او را مي برم.

بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق

حرکت های تند و شتاب زده به اسلام ضربه می زند.

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1394

آیت الله علوی بروجردی:

امروز اگر ناآگاهانه در امور حرکت کرده و تصمیم بگیریم، همان اتفاقاتی برای ما خواهد افتاد که در سال ۶۱هجری افتاده است.

آیت الله علوی بروجردی پیش از ظهر امروز در دیدار جمعی از پاسداران انقلاب اسلامی، اظهار داشت: در آستانه اربعین قرار داشته و باید بررسی کنیم که چرا أبی عبدالله علیه السلام را شهید کردند و چرا این اتفاق افتاد؟

وی ابراز داشت: مسئله فقط شهادت امام حسین علیه السلام نیست؛ بلکه مشکل اینجاست که قاتلین حضرت به قصد تقرب به حق تعالی، اقدام به ریختن خون سیدالشهدا علیه السلام کردند.

این استاد حوزه ادامه داد: مشکل اینجاست که اشخاصی اقدام به کشتن أبی عبدالله علیه السلام کردند که در جنگ صفین در رکاب علی بن ابی طالب علیه السلام بودند و از اصحاب ایشان به شمار می رفتند.

وی خاطرنشان ساخت: چه شده افرادی که مخلصانه در کنار امام علی علیه السلام جنگیده و انتظار آمدن امام حسین علیه السلام را می کشیدند، در مقابل ایشان ایستاده و در ماه حرام که جنگ با کفار هم حرام است، با أبی عبدالله علیه السلام جنگیدند.

آیت الله علوی بروجردی با اشاره به اینکه تمام قاتلین امام حسین علیه السلام مسلمان بودند، تصریح کرد: مشکل اینجاست که این اشخاص، آرمان و ایده آلی در نظر داشته و آن را در وجود امام حسین علیه السلام می دیدند و به همین دلیل نامه نوشتند؛ اما متأسفانه استحاله ای اتفاق افتاد؛ به این معنا که افرادی حال به حال شده و نه تنها از آرمان های خود دست برداشتند؛ بلکه آرمان آنها به ضد خود تبدیل شد.

وی بیان داشت: از دیگر مشکلاتی که وجود داشت، این است که برای کشتن امام حسین علیه السلام ، لشکری از کوفه ای آمده است که زیر بیعت علی بن ابی طالب علیه السلام و تحت حکومت ایشان بودند و کسانی این لشکر را تشکیل دادند که در رکاب حضرت امیر علیه السلام حرکت می کردند.

این استاد حوزه اظهار داشت: ما فقط نباید مشکل، را از چشم دشمن بینیم؛ بلکه مشکل در خود افرادی است که در کنار امام علی علیه السلام بودند؛ چراکه شناخت و بصیرت کافی نداشته و به همین دلیل از راه اصلی خارج شدند.

وی ابراز داشت: استحاله فقط مختص به زمان حضرت امیر علیه السلام نیست؛ بلکه دائم تکرار شده و در تمام زمان ها می تواند رخ دهد.

آیت الله علوی بروجردی با اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام ، خاطرنشان ساخت: حضرت فرمودند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ/ شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی‌آورد».

حرکت های شتاب زده، تند، و زود هنگام به اسلام ضربه می زند

وی با بیان این مطلب که حرکت های شتاب زده، تند و زود هنگام به اسلام ضربه می زند، تصریح کرد: قاتلان امام حسین علیه السلام شناخت و بصیرت لازم را نداشتند و به همین دلیل است که رهبر انقلاب همیشه بر بصیرت تأکید کرده و آن را مهم می دانند.

این استاد حوزه با بیان این مطلب که امروز نیز تفکرات غلط در دنیا وجود دارد، بیان داشت: آگاهی و شناخت آنقدر مهم است که حرکت ما باید در همه جوانب عاقلانه و معقول باشد تا بتوان در راه مستقیم قرار گرفت.

تفکر بنی امیه موجب انتحار اشخاص شده است

وی اظهار داشت: بعد از بنی امیه، بنی عباس نیز همان کارها را انجام داد؛ چراکه بینشی که افراد در آن زمان داشتند، ادامه پیدا کرد و متأسفانه در زمان کنونی نیز وجود دارد؛ چراکه امروز نیز اشخاصی هستند که در خدمت استکبار، استعمار و قدرت ها، کمربند انفجاری به خود بسته و در میان مسلمانان خود را منفجر می کنند.

آیت الله علوی بروجردی ابراز داشت: امروز اگر ناآگاهانه در امور حرکت کرده و تصمیم بگیریم، همان اتفاقاتی برای ما خواهد افتاد که در آن زمان برای مردم اتفاق افتاده است.

وی آگاهی و بصیرت را بسیار مهم دانست و گفت: باید بدانیم در کجای زمان و در مقابل چه کسانی قرار گرفته ایم.

این استاد حوزه خاطرنشان ساخت: باید از فرصت ها استفاده کرد؛ چراکه خداوند متعال در قرآن فرموده است:

«اِغتَنِمُوا الفُرَص فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب/ این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از این فرصت بهترین استفاده را بکنید».

حرکت ضد آرمان انجام ندهیم

آیت الله علوی بروجردی در پایان با بیان این که نباید حرکتی انجام دهیم که ضد آرمان خود نتیجه دهد بیان داشت: حفظ ارزش های حسینی فقط به سینه زنی نیست که البته خوب است؛ اما باید به عمق قضایا ورود کرده و مباحث را ادراک کنیم.

منبع:حوزه

کار فرهنگی منفی

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1394


«من در ذهن خودم، کار فرهنگی منفی را - یعنی آن چیزی که از نظر ما و با معیار ما بد است - به سه نوع تقسیم می‌کنم:

یک نوع، آن نوشته یا کتابی است که یک منطق یا سخنی را ارائه می‌دهد که از نظر ما آن سخن غلط است. یک فکر است، یک پیشنهاد است، یک نظر است، در هر زمینه‌ای ممکن است؛ لیکن فقط آن صاحبِ نظر مخالف، در فکر این است که نظر مخالف خودش را مطرح کند و هیچ انگیزه‌ای دنبال آن نیست. طرح چنین فکر مخالف و غلطی - از نظر ما - در جامعه، مفید است؛ بودنش از نبودنش بهتر است؛ زیرا اگر اندیشه غلط طرح نشود، اندیشه درست نمی‌جوشد. این منطقی است و ما مایلیم آن چیزی که از نظر صاحبش البته درست است، اما از نظر ما غلط است، منتشر شود؛ در حوزه‌های مختلف هم منتشر شود. …

نوع دوم کار که غلط است، این است که انگیزه آن صرفاً ارائه یک سخن علمی یا یک نظر فلسفی یا اجتماعی یا سیاسی نیست؛ بلکه جزئی از چارچوب یک طرح براندازی است. نشر این هم مضرّ است. …

نوع سوم، آن کار فرهنگی‌­ای است که اثرش آنی است و قابل پاسخگویی نیست. مثل این‌که در جامعه‌ای بیایند عکس‌های مستهجن جنسی را به شکل وسیعی در میان جوانان پخش کنند! شما چطور می‌خواهید این را جواب دهید!؟ اصلاً قابل جواب دادن است!؟ این اصلاً قابل جواب دادن نیست. وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلو این کار فرهنگی را باید گرفت.»
بیانات در دیدار جمعی از ناشران، 28/02/1378.

منبع:افسران

دنیا، دام شیطان

نوشته شده توسطرحیمی 1ام آذر, 1394

 

ماهی به طمع گوشت قلاب می آید و در دام می افتد و صید می شود.

شیطان قلاب است

و

دنیا گوشت قلاب.

در دنیا به هر چیزی که علاقه مند شوید در قلاب شیطان افتاده اید

و با علاقه به هر یک از مظاهر دنیا،

شیطان بر شما سلطه پیدا می کند.

 منبع : مثل ها و پندها، حائری شیرازی، محی الدین

گاهی وجوب حج ساقط می شود اما زیارت سیدالشهداء تعطیل بردار نیست!/حضرت رقیه نماد تشیع در سوریه

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آبان, 1394

 

آیت الله علوی بروجردی:  ما در حج اگر خوف جان داشته باشيم وجوب ساقط مي‌شود؛ اما نسبت به سيدالشهدا علیه السلام و زيارت امام حسين علیه السلام نمي‌توانيم چنین چیزی را بگوييم؛ زیرا مردم جلوي چشم ائمه علیه السلام به زیارت مي‌رفتند در حالی که دشمنان، دستشان را مي‌بريدند.

آیت الله علوی بروجردی در جمع طلاب و فضلا به دلائل اثبات وجود حضرت رقیه (سلام الله علیها) پرداخت و گفت: ما نمي‌خواهيم از نظر تحقیقی وارد بحث وجود تاریخی ایشان بشويم؛ ولي از نظر اكثر اعلام دختري به نام رقيه براي سيدالشهدا علیه السلام بوده است و مرحوم طبري در کتاب خود به وجود ایشان تصريح مي‌كند. همچنین، شخصی در محضر وجود مقدس امام صادق (علیه السلام) اشعاري خواند و در آن، دختران سيدالشهدا (علیه السلام) را كه ذكر مي‌كند و من جمله به رقيه و سكينه اشاره می نماید.

*حضرت رقیه نماد تشیع در سوریه

بنابراين، ما نباید بي خود وارد این مسائل بشويم و ذهن مردم را خراب كنيم؛ بالاتر از اينكه امروز حضرت رقيه (علیها السلام)، نماد تشيع در دمشق است و حتي ایشان پيش سني‌ها دارای احترام است به طوری که خود سني‌ها از قدیم که حرم ایشان یک اتاقکی بود، مقيد بودند كه در ماه رمضان به حرم ایشان بيايند و دو ركعت نماز بخوانند و برای ایشان نذورات داشتند. البته، ایشان نیز به قدری در دمشق منشأ آثار و بركات، مانند شفا دادن و حاجت دادن برای شيعه و سني است که وجودشان مسلم گرفته شده است. این به عنايت خدا است كه در مركز سلطه اموي که در دمشق و كنار كاخ ساعات است که همه جنايت در آنجا واقع شد، آن كساني كه آنجا نشستند و عربده كشيدند، رفتند و تمام شدند، ولي اين قبر، اينگونه آباد و پر از زائر از شيعه و سني شده است و اين واقعا یک كرامت است.

برای ما هر كسی كه وابسته به دستگاه سيدالشهدا علیه السلام باشد يا از یاران آن حضرت باشد، محترم است ولی باید به ویژه از دختراني كه مانند حضرت رقیه علیها السلام اين همه صدمات ديدند و بعد در آن حالت از دنيا رفتند، بیشتر مورد احترام باشند. بالاخره قضیه حضرت رقیه این گونه نیست که امروز و دیروز ساخته شده باشد و يا مداحان و واعظان آن را ساخته باشند؛ بلکه اينها اصالت دارد، و ما باید در اين امور قدري با احتياط ورود كنيم؛ چرا که اين چيزهايي كه در اعتقادات مردم جا گرفته است، بیخودی نيامده است، بلکه بزرگاني قبل از ما بودند که اهل دقت بودند و بسيار توجه به اين امور داشتند، لذا بايد بزرگان و اعتقادات مردم كه از اين بزرگان اخذ كردند، مورد احترام باشد. و از سوی دیگر، اینها مثل رسوم عزاداري است که باید مورد توجه باشد؛ همانطور که اصل هر نوع عزاداری كه در هر محله‌اي وجود دارد همان مستحسن و شايسته است؛ و اگر یک رسمی در عزاداری تعاندی با دین مردم ندارد، ما نباید با آن مبارزه کنیم که مثلا چرا به هنگام عزاداری نخل بر می‌دارید؟ ما نباید اينگونه با رسوم مردم برخورد كنيم.

*خوف در سفر زیارتی کربلا، سبب عدم جواز رفتن نیست.

همين ديشب از بنده سوال كردند كه اگر خوف قتل، یا خوف هتك ناموس در زيارت امام حسين (علیه السلام) وجود دارد، آیا رفتن به زیارت اربعين جایز است؟

البته، ما در حج اگر خوف جان داشته باشيم وجوب ساقط مي‌شود؛ اما نسبت به سيدالشهدا علیه السلام و زيارت امام حسين علیه السلام نمي‌توانيم چنین چیزی را بگوييم؛ زیرا مردم جلوي چشم ائمه علیهم السلام به زیارت مي‌رفتند در حالی که دشمنان، دستشان را مي‌بريدند، ولی آنها سال ديگر هم مي‌رفتند و مي‌گفتند اين دست را هم ببريد و باز مي‌گفتند آيا پا را هم جاي دست قبول مي‌كنيد؟ اين وقایع در مرأی و منظر ائمه علیهم السلام بوده است، فلذا، نمی‌توانیم فتوا بدهيم که جايز نيست. بله باید در عزاداري سعي كنيم که موجبات وهن مذهب و وهن اهلبيت نباشیم. نباید كلماتي كه مي‌گوييم یا روضه‌اي كه مي‌خوانيم و یا عزاداري كه مي‌كنيم موجب وهن اهل بيت علیهم السلام بشود.

اينجا قضايايي است كه عقل و منطق در آن دخيل نیست و فوق اين معاني است و اصلا برای آن كساني كه رفتند و اینگونه در جلوي امام حسين علیه السلام جان دادند، چه توجيهي می‌توانیم بیاوریم در حالی که خداوند هم کار آنها را ضمانت كرد و مقام آنها هم قبل از شهادت به آنها نشان داده شد.

از سوی دیگر، خداوند اسلام را توسط امام حسین علیه السلام بیمه کرده است و در طول تاريخ، وقتی که كل حكومت اسلامي از خلافتش گرفته تا ادارات و مردم علي علیه السلام را شصت سال لعنت كردند علي علیه السلام تمام نشد، بلکه تازه علي علیه السلام زنده شد. خدا مي‌خواهد اين بساط را سرپا نگه دارد.

مگر در زمان صدام کسی می توانست عزاداری کند و مگر حتی یک پرچم سیاه در بالای حرم نصب بود و حتی يك يا حسين علیه السلام هم بلند نبود؛ اما صدام رفت؛ رضا خان هم در ايران روضه ها را تعطيل كرد ولی او هم نماند و رفت. اما روضه و اربعين ماند.

ادامه »