« پیام رهبر معظم انقلاب به بیست و دومین اجلاس سراسری نماز:دانلود متن کامل تفسير نور به صورت PDF بر اساس سوره هاي قرآن »

زنان در آخرالزمان، آسيب‌ها و درمان

نوشته شده توسطرحیمی 13ام شهریور, 1392

زنان، به عنوان نيمي از پيكره اجتماع و مهم‌ترين عامل انتقال ارزش‌ها در خانواده، از نقش و جايگاه مهمي در عرصه‌هاي اجتماعي برخوردارند؛ به گونه‌اي كه مي‌توان ادعا كرد، زن مي‌تواند عامل سعادت يا شقاوت جامعه باشد.

با اينكه زنان يكي از اركان تربيت در اجتماع محسوب مي‌شوند، اما وضعيت آنها در دوره آخرالزمان، آن‌چنان به ابتذال كشانده مي‌شود كه خطر آن را حتي جوامع اسلامي به صورت جدي احساس مي‌كنند. از اين رو در روايات آمده است كه روزي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله وسلم در جمع اصحاب خود فرمودند: «كيف بكم اذا فسدت نسائكم و فسق شبابكم و لم تأمروا بالمعروف بل أمرتم بالمنکر و نهيتم عن المعروف و اذا رأيتم المعروف منكراً و المنكر معروفاً؛1 چگونه است حال شما، هنگامي كه زن‌هاي شما فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور گرايش يابند و شما نيز به جاي امر به معروف، امر به منكر و نهي از معروف نمائيد؛ معروف را منكر بپنداريد و منكر را معروف؟»

اين احاديث، هشداري به جامعه، خصوصاً زنان است كه آگاه به خطرات احتمالي باشند و هيچ‌گاه منزلت، وظيفه انساني و اسلامي خود را فراموش نكنند.

روابط اجتماعي پيش از ظهور
احاديث ديني به ما گزارش داده‌اند كه روابط اجتماعي در واپسين سال‌هاي پيش از ظهور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ، شكل ويژه‌اي به خود خواهند گرفت. سمت و سوي روابط در آن روزگار، به گونه‌اي خواهد بود كه افزون بر تأمين نكردن منافع و مصالح اخروي انسان‌ها، با منافع زندگي دنيايي و اجتماعي انسان نيز ناسازگار است و زندگي بشر را به سويي مي‌برد كه جز گسست و ناپايداري و سرانجام، نيستي و زوال جامعه، چيز ديگري به دنبال نخواهد داشت. در اين زمينه، شاخصه‌هايي از روابط اجتماعي در روزگار پيش از ظهور و ناهنجاري‌هاي ناشي از آن، وجود دارد که عبارتند از:

الف) گسست اجتماعي: جامعه‌شناسان، هم‌بستگي و انسجام اجتماعي را براي پايايي و پويايي سازمان اجتماعي، ضرورتي انكار ناپذير دانسته‌اند. روشن است كه گسست بين گروه‌هاي اجتماعي و آحاد اعضاي جامعه و وجود تفرقه و جدايي ميان آنها به استواري و پيشرفت جامعه آسيب رسانده و به سرعت، زمينه زوال و اضمحلال آن را فراهم مي‌آورد.

روايات اسلامي در گزارشات خود از عصر پيش از ظهور، به وجود گسست اجتماعي در بين گروه‌هاي اجتماعي و از جمله زنان، اذعان مي‌كنند. براي مثال، محمد بن مسلم نقل کرده که به امام باقر عليه السلام  گفتم:

«يابن رسول الله  صلي الله عليه و آله و سلم ، قائم شما عجل الله تعالي فرجه الشريف  چه وقت ظهور خواهد كرد؟» امام فرمود: «هنگامي كه مردان، خود را شبيه زنان و زنان، خود را شبيه مردان كنند. آن‌گاه كه مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند.»2

ب) شيوع كج‌روي‌هاي اجتماعي: زندگي اجتماعي انسان، تحت حاكميت قواعد و هنجارهاي اجتماعي است كه برخي رفتارها را مناسب و برخي را نامناسب تعريف مي‌كند. روشن است كه سرپيچي از اين قواعد رفتاري، همه كنش‌ها را دست‌خوش هرج و مرج و از هم گسيختگي مي‌كند كه از اين حالت به «كج‌روي اجتماعي» تعبير مي‌شود.

از آموزه‌هاي ديني درباره عصر پيش از ظهور برداشت مي‌شود كه در جوامع بشري آن عصر، كج‌روي‌هاي اجتماعي به گونه بهت‌انگيزي گسترش خواهد يافت. عمق گرايش به كج‌روي‌ها در آن روزگار به ميزاني است كه بسياري از مردم در جامعه اسلامي، ارزش‌هاي اسلامي را ضد ارزش و ضد ارزش‌ها را براي خود، ارزش تلقي خواهند كرد.

از حضرت علي عليه السلام  نقل شده است: «در واپسين سال‌هاي دنيا که نزديك به برپايي قيامت و بدترين زمان‌هاست، زناني ظاهر مي‌شوند كه برهنه‌اند و خود نمايي مي‌كنند، از راه دين منحرفند، به فتنه و گناه و شهوت‌راني تمايل دارند، ‌حرام را حلال مي‌كنند و سرانجام، جاي آنان در دوزخ است.3»

اين گونه آسيب‌هاي اجتماعي، به سست شدن نهاد خانواده و افزايش نرخ طلاق ـ كه خود، نوعي از كج‌روي در روابط اجتماعي است ـ منجر خواهد شد. يکي از علل عمده چنين معضلاتي، عدم نگاه جامع به شخصيت زن است. استاد شهيد مطهري(ره) در اين باره مي‌گويد:

«حقيقت اين است كه بدبختي‌ها و سيه‌روزي‌هاي قديم زن، غالباً معلول اين جهت بود كه انسان بودن او به فراموشي سپرده شده بود و بدبختي‌هاي جديد او از آن جهت است كه عمداً و سهواً زن بودن او و موقعيت طبيعي و فطري‌اش، رسالتش، تقاضاي غريزي‌اش و استعداد‌هاي ويژه‌اش به فراموشي سپرده شده است.»4

زن، دُرِّ صدف آفرينش است؛ اما صد حيف كه عده‌اي از زنان، ارزش والا و مقام رفيع خويش را نشناخته‌اند و با آرايش و خودنمايي و عرضه خود به عنوان كالايي لذت بخش، شكار هوس‌بازاني مي‌شوند كه حيوانيت را برتري داده و بر مي‌گزينند. عفاف و پوشيدگي براي زن، هم‌چون سدّ و حفاظي است كه در سايه آن، از هر سوء استفاده و تحقيري در امان مي‌ماند. دين اسلام نمي‌خواهد زن بازيچه دست شهوت‌پرستان باشد و ارزش او به ميزاني تنزل كند كه تنها وسيله‌اي براي ارضاي شهوت‌ها به حساب آيد. از همين رو، حجاب را بر او واجب نموده و شخصيت انسانيِ او را از آسيب‌هاي فردي و اجتماعي حفظ کرده است.

صفحات: 1·


فرم در حال بارگذاری ...