موضوعات: "سیر و سلوک" یا "نکات اخلاقی"

خودسازی و به رنگ خدا شدن

نوشته شده توسطرحیمی 5ام بهمن, 1394

انسان عاقل می داند که اعمال و رفتارش در سعادت و شقاوت دنیا و آخرت او بی تأثیر نیست، از این رو لازم است برای رشد و تکامل و دوری از غرایز سرکش حیوانی خودسازی کند و به اصطلاح جهاد اکبر انجام دهد، زیرا تزکیه و تهذیب نفس، انسان را به خودش آشنا می کند و گرد و غبار غفلت را از چشم او برمی دارد.



خودسازی، اتخاذ روشی برنامه ریزی شده، دقیق و برگرفته از آموزه های توحیدی اسلام، برای مهاجرت از طبیعت و تعدیل هویت بشری، در جهت احیا و پرورش هویت انسانی و الهی انسان، در عرصه حیات عقلانی و عرفانی و در راستای تحقق جامعیت مظهری انسان نسبت به خدای تعالی و تقرب به اوست. بنابر تعریف ارائه شده، خودسازی، تنها منحصر به ترک گناه و انجام تکالیف شرعی یا تهذیب نفس از اسارت ها و عادت ها و کسب آزادی یا مبارزه با رذایل اخلاقی و کسب فضایل یا انجام عبادت نیست و شامل برنامه جامعی برای تحقق تمامی این عرصه ها، رفع نقایص گوناگون و تکمیل نفس آدمی می شود.

ادامه »

محبت‌جویی و منفعت‌طلبی

نوشته شده توسطرحیمی 2ام بهمن, 1394

محبت‌جویی و منفعت‌طلبی در تعارضند و آدم را پریشان می‌کنند.

رسیدن به آنچه دوست داریم لذت‌بخش‌تر است

و حاضریم منافع خود را برای آن از دست بدهیم.

تنها اگر عاشق منافع خود باشیم راحت می‌شویم.

ولی اگر کسی عاشق منافع مادی باشد رذل می‌شود

و اگر کسی عاشق منافع معنوی باشد، فرشته‌خو خواهد شد.

چگونه باید باشیم تا امام زمان‏ علیه السلام از ما راضى باشد؟

نوشته شده توسطرحیمی 30ام دی, 1394

چگونه باید باشیم تا امام زمان‏ علیه السلام از ما راضى باشد:

نصایح میرزاى تبریزى‏ (قدس سره) به طلّاب:

معمولاً طلّاب جوانى که خدمت فقیه مقدّس، میرزاى تبریزى قدس سره مى ‏رسیدند، این سؤال را مى‏ پرسیدند که: «آقا! بفرمایید چه کار کنیم که کارهایمان مرضىّ ولى عصرعلیه السلام باشد؟»

مرحوم میرزا قدس سره قبل از هر چیزى به ظاهر طلّاب نظر مى‏ کردند. اگر مى‏ دیدند که لباس آن‏ها مناسب طلبگى نیست یا موهایشان بلند است و یا فقط ته ‏ریش دارند، با کمال محبّت ابتدا به مشکل ظاهرى آن‏ها پرداخته و مى ‏فرمودند: « اول شکل ظاهر را باید درست کرد. شما موظف هستید در جامعه طورى حرکت کنید که هیئت شما با سایر جوانان متفاوت باشد. موها باید کوتاه، ریش معمولى و لباس مناسب شأن باشد». آن‏گاه مى ‏فرمودند:

اولاً طلبه باید به تکلیف خود که شامل حلال و حرام الهى است دقت کامل داشته باشد و با مسایل سرسرى برخورد نکند که این قدم اول سازندگى است.

در ثانى هر کارى را که مى‏ خواهد انجام دهد، براى خدا باشد؛ یعنى با توکل به ایزد منّان کار را براى رضاى خدا انجام دهد و جز خداى متعال چیز دیگرى را مدّ نظر نداشته باشد.

ادامه »

راهکار حفظ حالت توبه و دوری از گناه

نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1394

سوال:

جوانی هستم که تا مدّتی پیش به حلال و حرام خداوند کاری نداشتم. بر اثر موهبتی الهی تصمیم به تغییر رویه در زندگی شخصی گرفتم و روش زندگی‌ام تغییر کرد؛ امّا هر از گاهی تبعات زندگی گذشته‌ام روی اعمالم اثر گذاشته و برخی گناه‌ها را مرتکب می‌شوم. پس از آن بسیار احساس پشیمانی کرده و مدّتی طول می‌کشد تا به مسیر خود بازگردم. این رویه، مرا از ادامۀ مسیر جدیدم مأیوس می‌کند. حال شما راهنمایی فرمایید که چه‌کار کنم؟

پاسخ:

1. از شکست نترسید و توبۀ جدی بعد از شکست، از اوجب واجبات است.

2. از نماز اوّل وقت در مسجد با جماعت کمک بگیرید.

3. از انس با قرآن کمک بگیرید.

4. از دعا و توسّل کمک بگیرید.

5. از اینکه «همه‌جا محضر خدا است و ما در محضر خدائیم»، کمک بگیرید.

6. از دوری از رفیق بد، صحنه‌های گناه، موسیقی و ندیدن فیلم و عکس مبتذل کمک بگیرید.

 پایگاه اطلاع رسانی دفترحضرت آیت الله مظاهری

تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام؛ جلسه اول؛ دلبستگی به دنیا؛ ریشه همه انحرافات

نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1394

مقام معظم رهبري سال‌ها قبل سؤالي را مطرح کردند مبني بر اين که

چگونه مردم مسلماني که با سختي و گرفتاري تن به اسلام دادند و ايمان آوردند و تحت شکنجه‌های بسیار واقع شدند،

بعد از رحلت پيغمبر اکرم آرام آرام مسير را تغيير دادند

و با جامعه مورد نظر پیامبر زاويه پيدا کردند

تا آنجا که نهايتا کار به واقعه کربلا انجاميد؟

حضرت امير علیه السلام مي‌فرمايد:

گويا اين‌هايي که بيعت را شکستند و حاضر شدند خون مرا بريزند، این آیه را نشنيده‌اند که:

تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ(القصص/83)

آن سراي آخرت را براي کساني قرار مي‏دهيم که در زمين خواستار برتري و فساد نيستند و فرجام [خوش] از آن پرهيزگاران است

بعد اضافه مي‌فرمايد:

چرا شنيده بودند و فهميده بودند، ولي دنيا در برابر چشمانشان آرايش شده بود؛

زيورهاي دنيا مايه اعجاب آن‌ها شده‌ بود، و به آن‌ها دلبستگي پيدا کردند و همه چيز باطل شد.

قرآن، کلام پيغمبر، عهد، پيمان و بيعت همه بر باد رفت.

به حسب اين بيان تنها عامل اين همه انحراف و جنايت که آثارش تا روز قيامت هم باقي خواهد ماند، اين بود که چند نفر به زينت دنيا دلبستگي پيدا کردند!

ادامه »

بهترین «ذکر» کدام است+پاسخ آیت‌الله جاودان

نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1394

آیت‌الله جاودان از اساتید اخلاق می‌گوید:

بهترین ذکر برای ما ذکر استغفار است، مانند «أستغفرالله و أسئله التّوبة» یا «أستغفرالله ربّی و أتوب إلیه» که توصیه شده در تمام اوقات شبانه‌روز، با توجه و بسیار این ذکر را تکرار کنید.

ذکر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد که یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از (نافرمانى) خدا، بخشش گناهان، و علم و حکمت از جمله آنها است.

یکى از زیباترین جلوه‌‌هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسى‌‏ترین راه‏‌هاى سیر و سلوک، ذکر است؛ ذکر خدا، از یادبردن هستى محدود خویش در رهگذر یاد اسماى الهى است و تداوم و استمرار آن، زنگار گناهان را از روى دل مى‏‌زداید.

آنچه در ادامه می‌خوانیم چند سؤال پیرامون ذکر است که آیت‌الله محمدعلی جاودان به آنها پاسخ گفته است:

*مقصود از ذکر خدا چیست؟

اولین مرتبه ذکر، ذکر زبانی است مانند گفتن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها پس از نماز.

درجه بالاتر از آن، ذکر عملی است که در آن، انسان مؤمن در مواجهه با گناه به جهت کسب رضایت پروردگار، گناه نکند.

مرحله سوم ذکر، که برترین درجات آن است و تنها در اثر زحمت زیاد در ترک گناه و تهذیب نفس به دست می‌آید ذکر قلبی است و در روایات وارد شده است که فرشتگان به خاطر عظمت این ذکر، توانایی ثبت آن را ندارند.

ادامه »

اخلاق با مطالعه درست نمی‌شود...

نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394

آموزه‌های اخلاقی مرحوم آیت‌الله حق‌شناس

من به شما هشدار می‌دهم! یک وقت نگویید: «نه بابا! درس اخلاق نمی‌خواهد! خودمان ان‌شاءالله به این مطالب می‌رسیم! خودمان کتب اخلاقی را مطالعه می‌کنیم و لازم نیست که به جلسه اخلاق برویم…»، نمی‌رسی باباجان!

مرحوم حضرت آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس در یکی از درس‌های اخلاق خود به موضوع «رابطه کلاس اخلاق و ادامه تحصیل» اشاره کرد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*حتماً در یک جلسه اخلاقی شرکت کنید

«وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ»

من به آقایان همکار خودم و به محصلین معارف اسلامی دانشگاهی هشدار می‌دهم که اگر می‌خواهند توفیق تحصیل علم برایشان ادامه پیدا کند، باید در درس اخلاق شرکت کنند! نزدیک منزلتان هر جا که هست، شمال شهر، وسط شهر، جنوب شهر و … جلسه‌ای پیدا کنید و حتماً در آن شرکت کنید! آخر باید ببینید که آن سوی عالم هم چه خبر است! پشت این دستگاه چه خبر است که بوعلی‌ها را اسیر کرده است.

ابوعلی‌سینا که می‌فرماید: من هیچ چیزی را بدون «لم» و «بم» قبول نکرده‌ام؛ می‌گوید:

با جان و روان بوعلی، مهر علی/چون شیر و شکر به هم درآویخته‌اند

آن کسی که تعبداً هیچ چیزی را قبول نمی‌کند، حالا آمده دل بسته و غلام علی شده است! الله اکبر! در نامه دانشوران است که به ابوسعید می‌نویسد: «ای صدیق یگانه! ما همه‌اش در بند دنیا و مادیت هستیم! برای همین است که نه دنیا داریم و نه آخرت»!

«یا علی اوحی الله تبارک و تعالی الی الدنیا اخدمی من خدمنی»؛ این خطاب تکوینی است؛ یعنی ای دنیا! خدمتگزار کسی باش که خدمتگزار من است. «واتعبی من خدمک»؛ هر کسی که خدمتگزار توست را در رنج و محنت و بلا قرار بده!

ادامه »

دغدغه محدث قمی برای قیامت چه بود؟

نوشته شده توسطرحیمی 20ام دی, 1394

همه ما باید خود را برای روز حساب آماده کنیم، هر چه بارمان برای آن روز سبک تر باشد خیالمان راحت تر است، یکی از مسائلی که جواب دادن از آن سخت است، ثروت زیاد است که باید برای چگونه بدست آوردن و چگونه هزینه کردن آن پاسخگو باشیم.

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا کهف/46
مال و فرزند ، زینت زندگی دنیاست

آینه:

روزی دو شخص محترم که ساکن بمبئی بودند، حضور مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی می‏رسند و بخاطر علاقه ای که به این استاد بزرگوار داشتند اظهار تمایل می‏کنند هر ماه مبلغ 75 روپیه به ایشان تقدیم نمایند تا ایشان زندگی راحتی داشته باشند و بهتر به امور علمی و دینی رسیدگی کنند.

اما شیخ عباس قمی از پذیرفتن آن خودداری کرده و آن را نپذیزفت و در مقابل اعتراض یکی از فرزندان خود که از این کار پدر ناراحت بود، می‏گوید: آرام باش، من همین مقداری را هم که الان در زندگی خرج می‏کنم، نمی‏دانم فردای قیامت چگونه جواب خداوند متعال و امام زمان سلام الله علیه را بدهم در جواب این مقدار هم معطل هستم، چگونه توقع داری که بارم را سنگین‏تر کنم ؟1

پی نوشت:
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در دنیای عمل
منبع:حوزه

فرق ذنب اثم سیئه و خطیئه چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 19ام دی, 1394

این کلمات با مشتقات آن در قرآن کریم، در موارد زیادی استعمال شده است.[1]

کلمات «ذنب»، «اثم»، «سیئه»، و «خطیئه» در زبان فارسی از نظر معنا مترادف هستند، اما در عین حال در کلام عرب تفاوت‌هایی برای آنها بیان شده است. که در ذیل با توجه به معنای هریک، این تفاوت ها روشن می‌شود.

«اثم»؛ به معنای گناه است و گفته شده مراد از آن انجام کاری است که حلال نیست.[2]

«ذنب» عبارت از هر عملى است که به دنبالش ضرر و یا فوت نفع و مصلحتى بوده باشد، و اصل آن از «ذَنَب» گرفته شده که به معناى دم و دنباله حیوان است و به گناهان نیز اطلاق ذنب شده است؛ زیرا گناه، جنایت و ستم به دیگران دنباله و آثاری دارد و مستلزم کیفر و عقوبت و انتقام است.[3]

واژه «عصیان»، در مقابل طاعت به معنای نافرمانی است. اصل این کلمه به معنای چوب است. می‌گویند جلو فلانی را با عصا گرفت و به کسی که از جمعیت کناره‌گیری می‌کند گفته می‌شود «شق العصا»؛ یعنی از جمعیت جدا شد.[4]
«سیئة» از ریشه «سوء» گرفته شده و جمع آن «سیئات» است و به هر چیزی که بدی در آن ثابت و متصف به آن است، در هر موضوع یا کار یا عقیده‌ای که باشد اطلاق می‌شود و از آن‌جا که واژه سیئه بدی در آن ثبوت دارد از نظر معنا از واژه سوء تأکید بیشتری دارد و از نظر لفظ معنایش بلیغ‌تر است. بنابراین، هر یک از این دو واژه به حسب مورد در جای مناسب خود کاربرد دارد.[5] یعنی در جایی که بخواهیم بدی را تأکید کنیم از سیئه و در غیر آن از سوء استفاده می‌کنیم.
کلمه «خطئیة» از ریشه «خطأ» مقابل «صواب» است و خطا یا در حکم و یا کار و یا در تعیین مصداق و موضوع کاربرد دارد و خطای در حکم از نظر زشتی، اثرش از خطای در کار و یا مصداق و موضوع شدیدتر است؛ زیرا عذر کسی که خطای در حکم کرده و در آن مقصّر بوده پذیرفته نیست و همچنین کسی که در کاری اشتباه می‌کند او را به جهت مراقب نبودن در انجام کار نیک و محتاط نبودن مورد نکوهش قرار می‌دهند و کسی که در تعیین مصداق اشتباه می‌کند کمتر از دو قسم دیگر مورد سرزنش قرار می‌گیرد و عذرش پذیرفته‌تر است.

اما کسی که از روی عمد و اراده اقدام به کار زشت می‌نماید کار او از قبیل خطا نبوده؛ زیرا با اراده اقدام به آن کار کرده است، بنابراین، عمل او عصیان و سرپیچی از امر مولا است و آیه شریفه «ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ مَوالیکُمْ وَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ فیما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لکِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما»[6] ناظر به همین فرق است؛ بنابراین، بخشش و رحمت خداوند در ارتباط با خطا است و خداوند آمرزنده‌اى بخشاینده است. و اما عصیان و اقدام بر کار به صورت عمدی برای شامل شدن بخشش و رحمت خداوند نیاز به امور دیگر دارد.

از آنچه بیان شد این مطلب واضح گردید که خطا غیر از اثم است؛ زیرا إثم عبارت از کندی و به تأخیر انداختن عمل است و از همین جهت در آیه شریفه «مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً»[7] خطا و اثم در مقابل هم قرار گرفته‌اند. بهتان مربوط به کسی است که به خطا گناه را به دوش دیگری انداخته و گناه آشکار مربوط به کسی است که به عمد مرتکب گناه شده است.

و این مطلب نیز روشن شد که خطا غیر از ذنب است؛ زیرا ذنب عبارت از چیزی است که انجام آن زشت شمرده شده و نکوهش و کیفر را به دنبال دارد، به خلاف خطا که چنین نیست.[8]

ادامه »

عبد یا عابد...

نوشته شده توسطرحیمی 17ام دی, 1394

 

به جای اینکه عابد باشی

عبد باش

شیطان هم قریب به 6000 سال عبادت کرد

عابد شد

امّا عبد نشد

تا عبد نشوی

عبادتت سودی به حالت ندارد

عبد بودن یعنی :

ببین خدایت چه می خواهد

نه دلت !!!