موضوعات: "سیر و سلوک" یا "نکات اخلاقی"

عدالت در علاقه و محبّت زنان

نوشته شده توسطرحیمی 18ام آذر, 1393

مولی متقیان حضرت امیر مومنان امام علی علیه السلام می فرمایند:

اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِی الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ . بحارالانوار،ج70،ص264

از ارتکاب معصیتهای الهی (حتی ) در نهان خودداری کنید

زیرا آن خدایی که شاهد است خود نیز حاکم است.



روزى ابن ابى العوجاء از هشام بن حكم پرسيد: آيا خداوند متعال حكيم و به همه امور و مسائل دانا است ؟

پاسخ داد: آرى ، او حكيم ترين و داناترين حكيمان و عالمان است .

پرسيد: آيه قرآن « …فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ …»(النساء/3) كه مى فرمايد: آنچه از زنان مورد علاقه شما قرار گيرد مى توانيد تا چهار زن ازدواج نمائيد و اگر نتوانستيد بين آن ها عدالت نمائيد، به يك نفر اكتفا كنيد، آيا ضرورى و حتمى است ؟

هشام گفت : بلى ، سپس پرسيد: پس اين آيه قرآن « وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَينَ النِّسَاءِ …»(النساء/129) كه مى فرمايد: هرگز نخواهيد توانست بين زنان به عدالت رفتار نمائيد، آيا با آيه قبل منافات ندارد؟

اگر خداوند، حكيم است ؛ پس چرا دو سخن مخالف و ضدّ يكديگر در يك موضوع ايراد مى نمايد؟

هشام از دادن پاسخ صحيح ساكت ماند؛ و سريع به سمت منزل امام صادق حركت نمود و چون به مدينه رسيد و بر آن حضرت وارد گرديد، امام فرمود: چه عجب ، الا ن كه موقع حجّ نيست ، چطور اين جا آمده اى ؟!

هشام گفت : به جهت يك مشكل علمى كه ابن ابى العوجاء از من سؤ ال نمود و نتوانستم جواب آن را بگويم ، به حضور شما آمدم ؛ و سپس داستان را به طور مشروح براى حضرت تعريف كرد.

حضرت فرمود: در رابطه با آيه اوّل ، مقصود مصارف و مخارج زن مى باشد يعنى اگر امكانات مالى برايتان فراهم بود و مايل بوديد، مى توانيد تا چهار زن را ازدواج نمائيد - و با آنها عادلانه رفتار نمائید؛ وگرنه بيش از يكى حقّ نداريد.

و امّا نسبت به دوّمين آيه قرآن، مقصود علاقه و محبّت است، كه امكان ندارد مردى نسبت به تمام همسران خود يك نوع ابراز علاقه و محبّت داشته باشد.

بنابراين در اين جهت ، رعايت عدالت امكان ندارد، برخلاف آيه اوّل كه امكان عدالت هست و مى توان براى هر كدام يك نوع لباس ، منزل ، خوراك و… تهيّه و در اختيار آن ها قرار داد.
بعد از آن هشام از حضرت صادق خداحافظى كرد و چون نزد ابن ابى العوجاء آمد و جواب حضرت را بازگو نمود، ابن ابى العوجاء گفت:به خدا قسم! اين جواب از خودت نمى باشد.

اعيان الشّيعة، ج 1، ص 662.

شب زنده‌داری در حقيقت آموزش و پرورش روز است!

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آذر, 1393

بيان نوراني امام عسکري سلام الله عليه اين است که وصول به خدا و نِيل به مقام قُرب الهي يک راه طولاني است و پیمودن این راه طولانی مرکب مي‌خواهد و بهترين و راهوارترين مرکب اين سفر، نماز شب است. جريان شب زنده‌داري در حقيقت آموزش و پرورش روز است، براي اينکه وقتي ما شب برخاستيم و حداقل چهل نفر را دعا کرديم، روز هم حداقل به فکر حلّ مشکلات چهل نفر هستيم، اگر کسي شب برخيزد و از خداي سبحان حل مشکلات چهل نفر را طلب کند يقيناً روز به فکر آن چهل نفر هم است، چنين انساني نه بيراهه مي‌رود نه راه کسي را مي‌بندد، آن وقت اين نظام مي‌شود نظام ولايي، مي‌شود نظام قرآن و عترت و منشأ برکت. 

بر گرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی 19/10/92


بلوتوثتِ رو روشن کن ...

نوشته شده توسطرحیمی 12ام آذر, 1393

نسلی نو از رابطه ای نامشروع! +دانلود فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 11ام آذر, 1393

روز گذشته [ دوشنبه 10 آذر 1393 ]حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی، رییس دفتر مقام معظم رهبری با بیان این که دشمن با تمام قوا تلاش می‌کند تا فرهنگ و روابط خانوادگی مردم ما را منحرف کند، اظهار کرد: “شرم‌آور است یک زن و مرد یا دختر و پسر بدون عقد و ازدواج با هم زندگی کنند. دیری نمی‌رسد که مردمی که این نوع زندگی را برمی‌گزینند، نسل حلال‌شان از بین می‌رود و حرام‌زاده می‌شوند. حاکم اسلامی باید با شدت با این نوع زندگی مقابله کند.”

وی با اشاره به این‌که رسیدگی به امور فرهنگی، بهداشتی، خدماتی، تربیت نسل جوان و تقویت تدین افراد جامعه یکی دیگر از وظایف حاکمان است، اظهار کرد: “کارگزاران حکومت وظیفه دارند مردم را خداپرست بار بیاورند. حاکم اسلامی باید با شدت در مقابل نفوذ فرهنگی دشمن بایستد.”

موضوع مورد اشاره رئیس دفتر مقام معظم رهبری به نام ازدواج سفید شناخته می شود که به معنای هم خانگی دو دختر و پسر یا زن و مرد بدون اینکه ازدواجی کنند است. این نوع سبک زندگی هنوز به صورت سونامی درنیامده است اما دارد به رویه تبدیل می شود. البته بیشتر در میان کسانی رواج دارد که در قید و بند مسائل اعتقادی نیستند اما بی توجهی به این مساله ضربات جبران ناپذیری را بر جامعه وارد می کند.

افراد بسیار معدودی که تقیدات دینی و اخلاقی ندارند به قصد ایجاد رابطه جنسی نامشروع مدت محدودی با هم زیر یک سقف باشند اما این را نمی توان یک نوع زندگی مشترک و “همباشی” با قواعد غربی آن نامید بلکه فقط یک رابطه نامشروع و غیر عرف است.

ادامه »

تقوا در کلام رهبری + دانلود کتابچه

نوشته شده توسطرحیمی 10ام آذر, 1393

«تقوا یعنی پرهیز با حرکت نه پرهیز با سکون، یک وقت هست شما در حال سکون پرهیز میکنید، یعنی برو در خانه‌ات بنشین و کاری به کار چیزی نداشته باش و با رانندگی نکردن پرهیز کن به این که به کوه نخوری و از دره پرتاپ نشوی، پرهیز از کوهنوردی کردن، حرکت نکردن در خارزارها که خارهای مغیلان دامن شما را نگیرد، این یک جور پرهیز است و اسلام این را به شما توصیه نمیکند. بلکه میگوید در سینه‌ی قضایا و واقعیت‌ها با حوادث روبرو بشوید و در عین حال پرهیز کنید. مثل راننده‌ای که رانندگی میکند اما پرهیز هم میکند و این پرهیز همان است که گفته شد، مراقبت کردن و مواظب خود بودن. ۱۳۷۰/۰۷/۲۴ »

« این جبهه، فقط با تقوا پیش خواهد رفت. این نظام، جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه‌ی دقیق و صحیح و حسابرسىِ هرکدامِ ما از خودش - «حاسبوا انفسکم» پیش نخواهد رفت. اشتباه است اگر کسی خیال کند همان کارهایی که دیگر حکومتها و دیگر کارگزاران دولتها در دنیا میکنند، ما هم همانها را بکنیم. ما اصولی داریم، ما روشهای مخصوص به خودمان را داریم؛ اینها متعلق به اسلام است. این اصول باید بر دنیا حاکم بشود؛ نه این که اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل بکند. ۱۳۷۰/۰۵/۲۳»
پیشخوان زیر را برای مطالعه‌ی بیشتر در زمینه‌ی «تقوا» پیشنهاد می‌شود:

برای دریافت جزوه‌ی این پیشخوان در قالب پی.دی.اف بر روی تصویر بالا کلیک کنید.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR

شرط ازدواج

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1393

 

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود…….

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.

کشاورز به او گفت:

«برو در آن قطعه زمین بایست من سه گاو نر را آزاد می‌کنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.»

مرد قبول کرد اولین در طویله که بزرگترین در هم بود باز شد باور کردنی نبود، بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود بیرون آمد گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت.

دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاو کوچکتر از قبلی بود اما با سرعت حرکت می‌کرد. جوان پیش خودش گفت: «منطق می‌گوید این را هم ول کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.»

سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر می‌کرد ضعیف‌ترین و کوچک‌ترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود بیرون پرید پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت!

زندگی پر از ارزش‌های دست یافتنی است اما اگر به آن‌ها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود.

بنابراین سعی کنیم همیشه از فرصت ها بهترین استفاده  ها را ببریم و آنها را به موقع دریابیم.

به نقل از “ندای یک بسیجی”

توصیه رهبر به جوان ها(پشتوانه ملّت)+دانلود فایل صوتی

نوشته شده توسطرحیمی 2ام آذر, 1393

کسی مثل امام بزرگوار ما که یکتنه وارد شد و توانست به برکت عزم و اراده‌ی راسخ و ایمان و توکل، همه‌ی ملت را بسیج کند و این حرکت عظیم را راه بیندازد، بیش از هر چیز متکی بود به همان جوشش قلبی، معنوی، روحی، توکل، معرفت، عبادت.

تا آخر عمر هم این بزرگوار با وجود پیری و ناتوانی و شکستگی، نیمه‌ی شب برمیخاست، اشک میریخت. ما خبر داشتیم از نزدیکان ایشان که به همه‌ی خصوصیات زندگی ایشان واقف بودند، شنیده بودیم، اطلاع داشتیم؛ ایشان نیمه‌های شب برمیخاست، از خدای متعال استمداد میکرد - «رهبان اللّیل» شب با آن حالت، آن وقت روز مثل شیر غرّانی میآمد توی میدانها، قدرتها را شکست میداد، ضعفهای ملت را برطرف میکرد، اراده‌های همه‌ی ما مردم را تقویت میکرد و راه میانداخت؛ به برکت آن پشتوانه‌ی معنوی.
یک یک شما مردم عزیزمان - بخصوص جوانها، بخصوص جوانها - می توانید به همان منبع و معدن عظیم قدرت، با توکل، با ارادت، متصل شوید و استفاده کنید و استفاضه کنید و نورانی شوید و نقش ایفا کنید .

جوانها! شما بیشتر استفاده کنید. دلهای پاک شما، جانهای باصفا و نورانی شما آماده‌ی تلألؤات و تشعشعات رحمت الهی و توجهات الهی است؛ این را قدر بدانید.

آنچه یک ملت از این طریق و از طرق معنوی به دست میآورد، یک پشتوانه‌ای میشود، ذخیره‌ای میشود برای اینکه بتواند در همه‌ی میدانهای زندگی، با اراده‌ی راسخ و با عزمِ مقاوم در مقابل مشکلات پیش برود؛ بن‌بستها را باز کند، کارهای بزرگ انجام دهد.  پشتوانه‌ی همه‌ی اینها، این معنویت است.

دریافت فایل صوتی حجم:  ۱۵۴۹ k


دست مارا هم جدا کنید!

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آبان, 1393

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام حكايت فرمايند: روزى در مراسم حجّ و طواف كعبه الهى، زنى چون ديگر مسلمان ها مشغول طواف كردن بود، در حالتى كه دستش از آستين عبايش بيرون و نمايان بود، كه ناگاه مرد بوالهوسى - كه او نيز مشغول طواف كعبه الهى بود - چشمش به آن زن افتاد و ديد كه دستش نمايان است، نزديك او آمد و دست خود را بر روى مُچ دست زن كشيد.

در اين لحظه به قدرت خداوند متعال دست مرد - هوس باز - به دست آن زن - بى مبالات - چسبيده شد؛ و هر چه تلاش كردند نتوانستند دست خود را از يكديگر جدا سازند.

افرادى كه در حال طواف بودند، اطراف اين زن و مرد جمع شدند و هركس به نوعى فعاليّت كرد تا شايد دست هاى اين دو نفر را از يكديگر جدا كنند، ولى سودى نبخشيد؛ و در اثر ازدحام جمعّت ، طواف قطع گرديد.

و بعد از آن كه نااميد گشتند، فقهاء و قضات آمدند و هر يك به شكلى نظريّه اى صادر كرد:

بعضى گفتند: بايد دست زن قطع شود؛ چون دستش را ظاهر گردانيده و سبب فساد و گناه شده است و برخى گفتند: بلكه مرد مقصّر است؛ و بايد دست او قطع گردد.چون بين آن ها اختلاف نظر پيدا شد و نتوانستند اين مشكل را حلّ نمايند، به ناچار در جستجوى اهل بيت و فرزندان رسول خدا صلوات اللّه عليهم اجمعين بر آمدند؛ و سؤ ال كردند كه كدام يك از ايشان در مراسم حجّ مشاركت كرده است ؟

گفته شد: حضرت ابا عبداللّه الحسين علیه السلام شب گذشته وارد مكّه شده است ؛ و تنها او مى تواند مشكل گشا باشد، پس شخصى را فرستادند تا امام حسين علیه السلام را در آن جمع بياورد.

وقتى حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام در آن جمع حضور يافت ، امير مكّه خطاب به حضرت كرد و گفت : يابن رسول اللّه ! نظري شما درباره اين مرد و زن چيست ؟

حضرت رو به جانب كعبه الهى نمود و دست هاى خود را به سمت آسمان بلند كرد و دعائى را زمزمه نمود؛ و چون دعاى حضرت خاتمه يافت دست مرد از زن جدا شد.

امير مكّه پرسيد: اكنون آن ها را چگونه مجازات كنيم ؟

امام حسين فرمود: ديگر مجازاتى بر آن ها نيست، (زيرا خداوند توانا آن ها را مجازات نمود).

تهذيب الا حكام : ج 5، ص 470، ح 293، مناقب ابن شهرآشوب : ج 4، ص 51

 

شما آقا و ارباب مایید!

دست ما هم بر گردن دنیا گره خورده برای ما هم دعا کنید!

اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آبان, 1393

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

در حالي كه مرگ بال‌هاي خود را بر سرم گسترده پس چرا گريه نكنم؟

 

اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي

 گريه كنم براي جان دادنم

 

اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي

 گريه كنم براي تاريكي قبرم، گريه كنم براي تنگي لحدم،

 

 اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَنَكير اِياي

  گريه كنم براي سوال نكير و منكر از من،

 

اَبْكي لِخُروُجي مِنْ قَبْري عُرْياناً ذَليلاً حامِلاً ثِقْلي عَلي ظَهْري

  گريه كنم براي بيرون آمدنم از قبر برهنه و خوار كه بار سنگينم را به پشتم بار كرده.

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی(دانلود)

 

  یا غیاث المستفیثین

 نه با کوه گناهم استقامت       نه پیش آتش نارم شهامت

 امان از وحشت قبر و قیامت      هم از آن دیده ام گرید هم از این

  اغثنی یا غیاث المستفیثین

سید علی قاضی(ره) به فرزندانش چه گفت؟

نوشته شده توسطرحیمی 26ام آبان, 1393

مرحوم حضرت سید علی قاضی (ره) به فرزندان شان سه وصیت خصوصی داشتند :


اول - فرموده بودند فرزندانم اگر از گرسنگی رو به قبله هم شدید در خانه‌ ی خلق التماس نکنید ،حتی در خانه‌ ی مرجع تقلید آیت الله نائب امام هم نروید، بروید در خانه‌ ی خدا ، اهل بیت هم نماینده‌ ی خدا هستند، از خدا جدا نیستند ، رئیس دفتر خدا هستند ،یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله در خلق معمولی منظورمان است ؛ فرمودند اگر از گرسنگی و تشنگی رو به قبله شدید در خانه‌ی خلق را نزنید ،  همین که می‌روید درخواست می‌کنید ، التماس می‌کنید ، شخصیت‌ تات را خرد کرده اید ، ولو رو به قبله هستی !

صفحات: 1· 2