« گزارشی ازآیین به گِل افتادن مردم لرستان در عاشورای حسینی + عکسبا چه كسى مشورت كنيم؟ »

عشق هاى آتشين ( يك رهگذر خطرناك و صعب العبور در مسير زندگى جوانان)

نوشته شده توسطرحیمی 28ام آذر, 1391

 

 

     درباره عشق، عظمت و شكوه عشق، و يا جنون و بيمارى عشق، سخن بسيار گفته اند، و شايد كمتر كلمه اى باشد كه اين همه تعبيرات مختلف و متناقض درباره آن شده باشد.

     بعضى از نويسندگان بزرگ گاهى آن را به قدرى بالا برده اند كه گفته اند:

«عشق افسر زندگى و سعادت جاودانى است».

(گوته آلمانى)

     و يا به گفته «هزيه» عشق معمار عالم است.

     «توماس مان» از اثر معجزه آساى عشق سخن گفته و معتقد است كه: «عشق روح را تواناتر و انسان را زنده دل نگه مى دارد».

     عدّه اى از فلاسفه بزرگ شرق، پا را از اين هم فراتر نهاده و عقيده دارند: «هر حركت و جنبشى در جهان است ناشى از يك نوع (عشق) مى باشد، حتى حركات افلاك و كرات عالم بالا»!

     و البتّه اگر اين كلمه را به معناى وسيع خود - يعنى هر نوع كشش و جاذبه فوق العاده - تفسير كنيم بايد گفتار آنها را تأييد كرد، چه جاذبه اى از جاذبه عمومى نيرومندتر و بنابراين چه عشقى از آن آتشين تر؟!

     در برابر اين همه تعبيرات و تفسيرهاى جالب، عده اى ديگر از نويسندگان و فلاسفه، زننده ترين حملات و اتهامات را نثار «عشق» كرده و آن را تا سرحدّ يك بيمارى نفرت انگيز تحقير نموده اند.

     يكى از نويسندگان معروف شرق گويد: «عشق مانند سل و سرطان و نقرس، بيمارى مزمنى است كه آدم عاقل بايد از آن فرار كند»! «عشوه گرى هاى شامپانى عشق است»!

     بعضى ديگر همچون «كوپرنيك» دانشمند معروف فلكى كه خواسته است در تحقير خود، جانب عشق را كمى نگه دارد گفته است: «عشق را اگر يك نوع جنون ندانيم لا اقلّ عصاره اى از مغزهاى ناتوان است»!

     بالاخره بعضى هم مانند «كارلايل» بى پروا به عشق تاخته و معتقد است: يك ضرب المثل خارجى نيز مى گويد: «عشق تنها يك نوع جنون نيست بلكه تركيبى است از چند نوع جنون!».

     اين تفسيرهاى فوق العاده ضد و نقيض را آن هم درباره كلمه اى كه از متداول ترين كلمات در ادبيات و شعر، و حتى سخنان روزمره است، نبايد حمل بر تناقض در قضاوت در مورد يك واقعيت معين دانست بلكه اين اختلاف، در واقع، از اختلاف در زوايه ديد قضاوت كنندگان سرچشمه مى گيرد.

     يعنى هر يك از اين نويسندگان و دانشمندان در واقع يكى از چهره هاى عشق را كه شايد در زندگى خود بيشتر با آن مواجه بوده است مورد بحث قرار داده، در اين صورت بايد اعتراف كرد كه:

اگر منظور از عشق يك كشش و جاذبه نيرومند و خارق العاده ميان دو انسان، يا به طور كلى دو موجود (اعم از انسان، حيوان، گياه و موجود بى جان) در مسير يك هدف عالى بوده باشد چه از آن بالاتر تصوّر مى شود؟!

صفحات: 1·


فرم در حال بارگذاری ...