موضوعات: "گلستان قرآن" یا "قرآن" یا "تفسیر" یا "آموزش روخواني و روانخواني قرآن كريم" یا "تدبر در کلام وحی"

متانت در سخن گفتن

نوشته شده توسطرحیمی 7ام مرداد, 1394

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کجَهْرِ بَعْضِکمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُکمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ(الحجرات/2)

ای افراد با ایمان! صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید و با او بلند سخن مگویید(فریاد نزنید) همان طور که با یکدیگر بلند سخن می گویید، تا مبادا پاداش عمل شما- بی آن که بدانید- از بین برود».

طرز سخن گفتن با مردم و معاشرت با طبقات مختلف جامعه و مراعات اصول و آداب اخلاقی در روابط با دیگران، یکی از بخش های مهم «علم اخلاق» را تشکیل می دهد، و برخی از دانشمندان غرب که در کشف راه های نفوذ در مردم تجربیاتی دارند، رساله هایی درباره چگونگی «معاشرت با مردم» نوشته اند، و بسیاری از مطالب این دانشمندان، در احادیث اسلامی به طور روشن تری وارد شده است، ولی متأسفانه نویسندگان خوش قریحه ما نخواسته اند این آداب را که در آثار اسلامی آمده است، به صورت روزپسند و آمیخته با شواهد و مسائل روز، عرضه کنند، تا نسل جوان که تشنه شنیدن این نوع تعالیم اخلاقی است، تصور نکنند که ابتکار این مطالب مربوط به غربیان است، بلکه بداند پیامبر اسلام و جانشینان او در این قسمت، ما را راهنماییهای زیادی فرموده اند. مؤلف و محدّث بزرگ اسلامی، شیخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشیعه[1]احادیث زیادی درباره وظیفه یک فرد مسلمان در طرز معاشرت با مردم، از پیامبر اکرم و اهل بیت گرامی اش نقل کرده و تحت عنوان آداب معاشرت در سفر و حضر[2] به آنها اشاره نموده است.

ادامه »

توصیه های غذایی آیت الله حسن زاده عاملی

نوشته شده توسطرحیمی 7ام مرداد, 1394

1- خوردن همزمان ماست و ترب مضر می باشد و موجب بیماریهای پوستی می شود.

2- ماست و مرغ برای مزاج سرد ضرر دارد.

3- سبزی شاهی(ترتیزک) باعث خونسوزی و سبزی گشنیز زن را عقیم می کند.

4- مصرف روزی یک عدد تخم مرغ سنگین می باشد، اعضا دیر باز می شود.

5- فلفل و ترشی باعث استرس و رعب می شود. وترشی برای حافظه ضرر دارد.

6- گوشت ماهی ضرر به چشم می رساند مگر در ماه یک تا دوبار.

7- شیر گاو به بچه اثر ژنتیکی دارد و بد است.

8- خواب شب سه ساعت بعد از شام و خواب روز نیم ساعت بعد از ناهار.

9- ماست با مرغ و ترب و ماهی باهم مصرف نشود.

10- خوردتن غذای سبک (سوپ و سالاد) باید بعد از غذای سنگین باشد.(ترشح زیاد اسید موجب عدم هضم غذای سنگین می شود) در نتیجه باعث سوء هاضمه می شود.

ادامه »

پاسخ علمی آیت الله مکارم شیرازی به شبهه افکنی برخی‌ها در فضای مجازی علیه قرآن کریم

نوشته شده توسطرحیمی 7ام مرداد, 1394

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سؤال جمعی از طلاب حوزه علمیه قم که درباره شبهه افکنی برخی‌ها در فضای مجازی علیه قرآن کریم مطرح شده است، پاسخی علمی و مبسوط ارائه کرد.


پرسش صورت گرفته از محضر حضرت آیت الله مکارم شیرازی بدین شرح است:

بسمه تعالى

حضور حضرت آیت الله مکارم شیرازى

اخیراً کتابى در برخى از سایت‌ها منتشر شده که به پندار ناشر یا ناشران آن قرآن مجید را هدف گرفته و خواسته‌اند ایراداتى بر آن وارد کنند و اصرار دارند که با صرف هزینه‌هاى زیادى آن را همه جا منتقل کنند و نشان مى‌دهد آنها مأموریتى در این زمینه دارند.

تصوّر ما این است که جهان‌خواران که اسلام را مخالف منافع نامشروع خود در منطقه و در جهان مى‌بینند تصور کرده‌اند اگر قرآن را هدف قرار دهند به منظور خود مى‌رسند، زیرا قرآن مهم‌ترین سند مورد اتفاق همه مسلمانان جهان است و حمله به آن حمله به همه مقدسات اسلام مى‌باشد.

از حضرتعالى مى‌خواهیم که نظر شریف خود را در این زمینه بیان فرمایید.

جمعى از طلاب حوزه علمیه قم

اوّل رمضان المبارک 1436

پاسخ ارائه شده حضرت آیت الله شیرازی به این شرح است:‌

اوّلا این کار تازه‌اى نیست، تکرار مطالبى است که قبلا چند کشیش متعصب مسیحى از قرن 17 به بعد نوشته و پاسخ آن نیز از سوى علماى اسلام داده شده است.

توضیح این‌که در قرن 17 افرادى مانند «الکساندر راس» و «ماراکى» کشیش ایتالیایى و افراد دیگرى ترجمه‌هایى از قرآن با دست‌کارى زیاد منتشر کردند و اعتقاد داشتند بهترین راه مقابله با دشمن اصلى مسیحیت یعنى اسلام همین‌گونه ترجمه‌هاى تحریف شده است.

این ترجمه‌ها قرآن را بسیار به دیده تحقیر نگریسته و شخصیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را به بهانه‌هاى مختلف تخریب مى‌کرده‌اند حتى بعضى از آنها مانند «یوحنا الحوشبى» کتابى به نام «مناقضات القرآن» به زبان عربى نگاشته است.

از قرن 18 به بعد غالب کارها به صورت دانشگاهى ارائه مى‌شد.

در این قرن مسیحى متعصبى به نام «جرج سال» قرآن رابه انگلیسى ترجمه کرد و در لندن در سال 1743 منتشر نمود، انگیزه او این بود که مى‌خواست عامل رشد سریع اسلام را پیدا کند و با استفاده از این‌گونه ترجمه‌هاى نادرست نقاط ضعف زیادى براى قرآن ذکر کند.

او در یک خیال‌پردازى کودکانه مى‌گفت: «مى‌خواهم قرآن را از جایگاه باشکوهش سرنگون سازم!» و در مقدمه کتابش تصریح مى‌کند:

«هدفش بى معنى نشان دادن قرآن است!».

و عجب این‌که ترجمه او تاکنون 70 بار در ایتالیا و 53 در ایالات متحده و 1 بار در هند تجدید چاپ شده است و چهره کاملا مسخ‌شده و وارونه‌اى از قرآن در این ترجمه‌ها و حواشى آن نشان داده شده است.

بدیهى است این‌گونه متعصبان خیال‌پرداز هرگز به هدف خود نرسیده‌اند و به قول بعضى از محققان از کار خود نتیجه معکوس گرفتند و اقبال به قرآن و ترجمه‌هاى صحیح آن روز به روز بیشتر شده است.

ادامه »

بهترين لحظات عمر

نوشته شده توسطرحیمی 6ام مرداد, 1394

 

خداوند در قرآن مجيد، شب و روز را دو نشانه قدرت، حكمت، رحمت و لطف خود قلمداد كرده است.

روز را براى رو آوردن به معاش و شب را براى رو آوردن به معاد و معنويت قرار داده است.

خداوند ارزش بسيارى براى شب قائل شده است و به رسول خدا صلي الله عليه و آله خطاب مى‏كند:

«وَمِنَ اللَّيلِ فَتَهَجَّدْ»(الإسراء/79)  بخشى از شب را به تهجّد و نماز شب بپرداز ».

همه اين شب ظرف را از خواب پر نكن ؛ چون من اين ظرف را نساختم كه مردم آن را از خواب و عيش و نوش و گناه پر كنند.

خدا به پيامبر صلي الله عليه و آله مى‏فرمايد : شب را به دو يا سه قسمت تقسيم كن. اگر دو قسمت مى‏كنى، يك قسمت را بخواب و يك قمست را براى بندگى و عبادت برخيز. اگر آن را سه قسمت مى‏كنى دو قسمت را بخواب و دست كم يك قسمت را براى معاد و آبادى آخرتت بگذار، به همين علت، خداوند زيباترين برنامه‏ هاى مربوط به اوليا و دوستدارانش را در شب اجرا كرده است .

«سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيهُ مِنْ آياتِنَا »(الإسراء/1)

«وَ الْفَجْرِ * وَ لَيَالٍ عَشْرٍ »(الفجر2/1)

«وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ»(الأعراف/142)

شب آمد شبْ رفيق دردمندان

شب آمد شب كه نالد عاشق زار

گهى از دست خود گاهى ز دلدار

انسان روز سرگرم است. درد فراق، شب خود را نشان مى‏دهد. همه انبياى خدا با شب انس داشتند. خداوند متعال با اهل شب، بسيار سخن دارد. خداوند متعال سحر را يكى از نشانه‏ هاى واقعى عاشقانش مى‏داند :

وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يسْتَغْفِرُونَ(الذاريات/18) اولياى خدا با شب انس عجيبى دارند. من انس برخى از آنان را ديده بودم. وقتى عيسى داشت عبادت مى‏كرد، صداى آخرين نفس مادر را شنيد. از تپه پايين آمد و ديد مادر از دنيا رفته است. همان مريمى كه خدا در قرآن، درباره خصلت‏هاى نيكوى مريم سنگ تمام گذاشته است و او را به مقام عصمت، ستوده است. كارهاى مادر را انجام داد، او را به خاك سپرد و گريه كرد تا خوابش برد. مادر را در خواب ديد و گفت : آيا آرزويى هم دارى؟

گفت: بله.

حضرت عيسى گفت : تو كه اكنون در اعلا عليين بهشتى، تو كه اكنون نزد انبيا و اوليايى، چه آرزويى دارى؟

گفت : مى‏خواهم خدا مرا به دنيا برگرداند تا شب را بيدار بمانم.

آن جا قيمت شب معلوم مى‏شود. شما كه از ده ـ دوازده سالگى شب‏ها را، به خصوص شب‏هاى احيا را ازگريه وتوبه ومناجات پركرديد برايتان‏ چه‏ قدرارزش ‏دارد.

 

پيامدهاى شوم عجله و شتابزدگى

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394


1 ـ اتلاف وقت و نيرو

اين خوى ناپسند، آثار ويرانگرى در زندگى فردى و اجتماعى انسان ها دارد. خسارت هايى كه از اين طريق، دامان انسان را مى گيرد، فوق العاده زياد است. از جمله اين كه نيروها را به هدر مى دهد و مانع رسيدن به مقصد مى شود; مثلا، اگر لشكر دشمن قصد بلاد اسلام را كند و سپاه اسلام صبر نكند تا لشكر دشمن در موقعيّت ضعيف و آسيب پذيرى قرار گيرند، يا قبل از آن كه لشكر اسلام خود را بسيج و آماده كند و نقشه هاى جنگى را ترتيب دهد، به آنها حمله كند، نتيجه اى جز شكست و از بين رفتن قواى اسلام و به هدر دادن نيروها و جسور شدن دشمن نخواهد داشت.

در كارهاى شخصى و فردى نيز همين امر صادق است; زيرا هر حركت عجولانه، سبب ناكامى و از بين رفتن نيروهاست.

در «محجة البيضاء» حديث جالبى نقل شده كه شاهد گوياى گفتار فوق است، در اين حديث آمده است: هنگامى كه حضرت مسيح (عليه السلام) متولّد شد، شياطين نزد ابليس آمدند و گفتند:

امروز بتها سرنگون شده اند (مگر خبرى واقع شده!)

ابليس گفت: آرى! حتماً حادثه مهمى روى داده است، همين جا باشيد تا من تحقيق كنم و بازگردم.

ابليس پرواز كرد و تمام اطراف زمين را گردش نمود و چيزى نيافت، جز اين كه ديد حضرت عيسى(عليه السلام)متولّد شده و فرشتگان اطراف او حلقه زده اند. ابليس برگشت و به شياطين خود گفت: ديشب پيامبرى متولد شده است. هيچ زنى باردار نشد و وضع حمل نكرد مگر اين كه من حاضر بودم، جز اين يكى و شما مأيوس باشيد از اين كه بعد از اين بت پرستى رونقى پيدا كند; ولى (براى گمراه ساختن فرزندان آدم)، از راه عجله و اعمال سبكسرانه وارد شويد (تا شيرازه زندگى آنها به هم بريزد).(المحجة البيضاء، جلد 5، صفحه 61)

ادامه »

ارزش معامله با خدا

نوشته شده توسطرحیمی 5ام مرداد, 1394

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ …(التوبة/111)

در حقيقت‏ خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاي] اينکه بهشت براي آنان باشد خريده است.

خداوند در سوره مبارك توبه مى‏ فرمايد :

مال و جان، در صورت معامله كردن با من، در برابر بهشت من است.

اين بهشت، جايى است كه وقتى آفريده شد، خداوند به آن فرمود :

خوش به حال كسانى كه در تو قرار بگيرند. درك اين حقيقت، ممكن نيست. هر يك از كرامات و مقامات اهل بهشت، احترام ايشان و شكل نعمت‏هاى بهشت، در قرآن مجيد خود يك رشته و بحث مفصل است. اجر انسان، در بهشت خلاصه نمى‏شود.

خداوند مى‏فرمايد : من براى بندگان شايسته‏ ام، چيزى را مقرر كرده ‏ام كه نه چشمى آن را ديده است، نه گوشى شنيده است و نه به خيال كسى خطور كرده است.

من جان و مال شما را در برابر بهشت مى‏خرم:

يقيناً خدا از مؤمنان، جان‏ها و اموالشان را به بهاى آن كه بهشت براى آنان باشد، خريده است.

هشدار!!!

نوشته شده توسطرحیمی 4ام مرداد, 1394

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(يس/60)

اي فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شيطان را مپرستيد

زيرا وي دشمن آشکار شماست!

اين عهد و پيمان الهى از طرق مختلف از انسان گرفته شده ، و بارها اين معنى را به او گوشزد کرده است :
نخست آن روز که فرزندان آدم در زمين نشو و نما کردند اين خطاب به آنها شد: (يا بنى آدم لا يفتننکم الشيطان کما اخرج ابويکم من الجنة ينزع عنهما لباسهما ليريهما سواتهما انه يريکم هو و قبيله من حيث لا ترونهم انا جعلنا الشياطين اولياء للذين لا يؤ منون :

اى فرزندان آدم ! شيطان شما را نفريبد همانگونه که پدرتان را از بهشت بيرون کرد، و لباسشان را از تنشان خارج ساخت تا عورتشان را براى آنها آشکار کند! چه اينکه او و پيروانش شما را ميبينند و شما آنها را نميبينيد، (بدانيد) ما شياطين را اولياى کسانى قرار داديم که ايمان نمى آورند (اعراف - 27).

سپس همين اخطار به طور مکرر بر زبان رسولان الهى جارى شد، چنانکه در آيه 62 سوره زخرف ميخوانيم:

وَلَا يصُدَّنَّكُمُ الشَّيطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(الزخرف/62):

شيطان شما را از راه حق باز ندارد که او دشمن آشکار شماست .

و در آيه 168 - بقره ميخوانيم :

وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ :

از گامهاى شيطان پيروى نکنيد که او براى شما دشمن آشکارى است !

از سوى ديگر اين پيمان در عالم تکوين به زبان اعطاى عقل به انسان نيز گرفته شده است ، چرا که دلائل عقلى به روشنى گواهى ميدهد انسان نبايد فرمان کسى را اطاعت کند که از روز نخست کمر به دشمنى او بسته او را از بهشت بيرون کرده و سوگند به اغواى فرزندانش خورده است .

ادامه »

نقد افكار وهّابيّت در حوزه توسل/توسّل به رسول اكرم صلى الله عليه و آله بعد از بعثت(3)

نوشته شده توسطرحیمی 4ام مرداد, 1394

 

 


1. توسّل نابينا به پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله به دستور حضرت:

ترمذى از عثمان بن حنيف نقل مى كند: مردى نابينا محضر پيامبر[ صلى الله عليه و آله ] آمد و عرض كرد:

أدع اللّه أن يعافينى؛ از خدا بخواه كه سلامتى و بينايى را به من باز گرداند.

حضرت فرمودند: إن شئتَ دعوت، وإن شئتَ صبرت فهو خير لك. قال: فادعه. قال: فأمره أن يتوضّأ فيحسن وضوءه ويدعوه بهذا الدعاء؛

اگر بخواهى دعا مى كنم و اگر صبر كنى براى تو بهتر است.

عرض كرد: براى من دعا كن.

حضرت فرمود: وضويى نيكو بگير و اين دعا را بخوان:

اللّهمّ إنّي أسألك وأتوجّه إليك بنبيّك محمّد نبيّ الرحمة، يا محمّد! إنّي توجّهت بك إلى ربّي في حاجتي هذه لتقضي لي، اللّهمّ فشفّعه فيّ(صحيح ترمذى، ج 5، ص 229 ح 3649، ط. دار الفكر بيروت، تحقيق عبدالرحمن محمّد عثمان و سنن ابن ماجه، ج 1، ص 448)؛

خداوندا، به واسطه پيامبرت كه رسول رحمت است به تو روى آورده ام و حاجت خود را از تو طلب مى كنم.

اى محمّد [ صلى الله عليه و آله ] به وسيله تو به پروردگارم روى آورده ام تا حاجتم روا شود، خداوندا او را شفيع من قرار ده. ترمذى و ابن ماجه، دو تن از نويسندگان صحاح سته پس از نقل حديث، گواهى بر صحّت آن داده اند. حاكم نيشابورى نيز در موارد متعدد كتاب مستدرك آورده و شهادت بر صحّت آن داده و نوشته است: اين حديث، شرايط كتاب صحيح بخارى و صحيح مسلم را دارد(مستدرك على الصحيحين، ج 1، ص 313، 519 و 526. ).

و هم چنين طبرانى و هيثمى دو تن از علماى بزرگ اهل سنّت با تصريح به صحّت روايت، آن را نقل كرده اند(كتاب الدعاء، ص 320؛ معجم الكبير، ج 9، ص 31 و مجمع الزوائد: ج 2، ص 279).

ابن تيميه مى گويد: وفي النسائي والترمذي وغيرهما حديث الأعمى الذي صحّحه الترمذى(اقتضاء الصراط المستقيم، ص 408)؛

در سنن نسائى و صحيح ترمذى و ديگر كتب، اين حديثى كه ترمذى صحيح دانسته، ذكر شده است.

2. توسل مردم مدينه به پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله :

بخارى از أنس بن مالك نقل مى كند:

در زمان نبى مكرم صلى اللّه عليه وسلم در مدينه قحطى آمد ، پيامبر در حالى كه مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بود ، عربى ايستاد و عرض كرد: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَكَ الْمَالُ وَجَاعَ الْعِيَالُ فَادْعُ اللَّهَ لَنَا؛

يا رسول الله ! در اثر قحطى تمام زندگى ما نابود شد زن و فرزند ما از گرسنگى از بين رفت، از خدا بخواه كه اين پيش آمد ناگوار را از ما برطرف سازد.

فَرَفَعَ يَدَيْهِ وَمَا نَرَى فِى السَّمَاءِ قَزَعَةً فَوَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ مَا وَضَعَهَا حَتَّى ثَارَ السَّحَابُ أَمْثَالَ الْجِبَالِ ثُمَّ لَمْ يَنْزِلْ عَنْ مِنْبَرِهِ حَتَّى رَأَيْتُ الْمَطَرَ يَتَحَادَرُ عَلَى لِحْيَتِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَمُطِرْنَا يَوْمَنَا ذَلِكَ وَمِنْ الْغَدِ وَبَعْدَ الْغَدِ وَالَّذِى يَلِيهِ حَتَّى الْجُمُعَةِ الْأُخْرَى(صحيح بخارى ، ج 1 ، ص 224 ، ح 933 ، كتاب الجمعة ، باب 35 ، باب الاستسقاء فى الخطبة يوم الجمعة . و ح 1013 كتاب الاستسقاء و ح1014 و صحيح مسلم ، ج3 ، ص25 ، ح1962 ، كتاب صلاة الإستسقاء ، باب 2 ، باب الدعاء فى الاستسقاء)؛

پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله در حالى دستش را به دعا برداشت كه هيچ اثرى از ابر در آسمان مدينه به چشم نمى خورد، سوگند به خداوندى كه جان من در قبضه او است، پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله دستان خود را پايين نياورده بود كه ابرهاى متراكم همانند كوه، فضاى مدينه را فرا گرفت.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله هنوز از منبر به پايين نيامده بود كه قطره هاى باران از ريش مباركش سرازير بود. و اين بارش تا يك هفته ادامه داشت تا آن كه با دعاى حضرت باران از بارش باز ايستاد.

3. توسّل عمر بن خطاب به رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

بخارى در صحيح خود از انس نقل مى كند:

هر گاه قحطى مى آمد، عمر بن خطاب به عباس عموى پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله متوسل مى شد و مى گفت:

اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا قَالَ فَيُسْقَوْن(صحيح بخارى ، ج2 ، ص16 ، ح1010 ، كتاب الإستسقاء ، باب )؛

خدايا، ما در زمان پيامبر ، به او متوسل مى شديم و باران رحمتت را بر ما نازل مى كردى و اينك به عموى پيامبر متوسل مى شويم، بارانت را بر ما نازل فرما، آن گاه باران باريدن مى گرفت.

یاوران دجال

 

 

 

در سوگ هجوم به تاریخ اسلام

نوشته شده توسطرحیمی 3ام مرداد, 1394

هشتم شوال المکرم سالروز بزرگترین فاجعه فرهنگی قرن بیستم است؛

تخریب قبور ائمه اطهار علیهم السلام در بقیع

انا لله و انا الیه راجعون

حضرت آیت الله العظمی «صافی گلپایگانی» به این مناسبت نوشتاری منتشر کردند.

متن کامل این نوشتار به شرح ذیل است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

* یادآور روزهای بزرگ

بقیع، عنوان بقعه‌ای از بقاع مدینه طیبه است كه حافظ آثار بخش‌های مهمی از تاریخ صدر اسلام است و در طول چهارده قرن و اندی كه از هجرت می‌گذرد، همواره یادآور روزهای بزرگی است كه هركدام در معرفی اسلام و رسالت الهی حضرت رسول اكرم صلّی الله علیه و آله از اسناد مهم تاریخ است.

پاسداری از این آثار و حفاظت از آن‌ها، پاسداری از مبانی دعوت به توحید و قرآن كریم است.

این آثار و سایر آثار تاریخی كه در حرمین شریفین قرار دارد، همواره بین مسلمانان، با عظمت و قداست و مورد احترام بوده و هست و مردم، سیره‌ی پیغمبر، مجاهدات پیغمبر، غزوات پیغمبر، اهل‌بیت پیغمبر و اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله را در آن‌ها می‌دیدند و از اعتبار بالا و بی‌مانندی برخوردار است.

ادامه »

پاداش مخصوص عبادالرحمن‏

نوشته شده توسطرحیمی 2ام مرداد, 1394

از آن جا كه بندگان ممتاز خدا با داشتن دوازده ويژگى، در صف مقدم مؤمنان قرار دارند، خداوند به مناسب، پاداش آنان را عالى‏ترين درجه بهشتى قرار داده كه داده كه داراى امتيازت مهم است.

نخست مى ‏فرمايد: غرفه بهشت در اختيار آنان قرار مى‏ گيرد.

غرفه به معناى طبقات منازل است و در اين جا كنايه از قصر بى نظير بسيار ارجمند است كه بر قسمت‏هاى ديگر بهشت اشراف و بلندى دارد.

چنان كه از آيه مذكور استفاده مى‏شود، اين قصر رفيع داراى سه ويژگى بسيار مهم است:

1. عبادالرحمن در آن جا همواره مورد احترام خاص قرار مى‏گيرند، از سلام و تحيت الهى و فرشتگان و بهشتيان بهره ‏مند مى ‏شوند و مقامات بالا همواره آنان را به حيات طيب، همراه با سلامتى و هرگونه رفاه ظاهرى و باطنى مژده مى‏دهند.سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ(يس/58)

2. آنان در جايگاهى هستند كه بسيار زيبا، با طراوت و با صفاست و از هرگونه درد و رنج و اندوه، دور مى‏باشند. اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ(البقرة/277)

3. آنان هميشه در آن جا خواهند بود، فنا و مرگ و نابودى در آنجا راه ندارد و هرگز نگران بيرون رفتن از آن جايگاه ارجمند نيستند.جَنَّاتُ عَدْنٍ يدْخُلُونَهَا يحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ(فاطر/33)
[در] بهشتهاي هميشگي [که] به آنها درخواهندآمد در آنجا با دستبندهايي از زر و مرواريد زيور يابند و در آنجا جامه‏شان پ رنيان خواهد بود

به راستى چه موهبتى از اين بالاتر كه انسان در قصرى جاويدان قرار گيرد و در آن از همه مواهب زندگى و زيبابى‏ها و آسايش‏ها برخوردار باشد، و هيچ گونه تشويق فنا و ساير عوامل اندوه در آن در ميان اين پاداش‏ها، از همه بالاتر تحيت و سلام مستمر خدا و فرشتگان بر آنان است كه لذت آن قابل بيان و درك نيست.

درباره سلام خدا و فرشتگان بر بهشتيان ممتاز، در آيات ديگر قرآن نيز سخن به ميان آمده است، آن جا كه مى‏فرمايد:

سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ(يس/58)

بر آنها سلام الهى است كه سخنى است از سوى پروردگار مهربان به آنها.

ويژگى‏هاى بندگان خدا در قرآن- محمد محمدى اشتهاردى‏