به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا»، یکی از ماجراهایی عجیبی که در این چند سال اخیر به وجود آمده است و منشأ خیرات و برکات بسیاری شده است، جریان راهپیمایی اربعین حسینی علیه السلام است، این کشش و جاذبه حسینی نشان می دهد که ما همگی محتاج نور مولایمان هستیم و خدا در این صحنه دارد به همه از این نور میچشاند، جالب است هر کسی در به این سفر میرود ـ حتی برای اولین بار ـ دیگر جداییاش از آن ممکن نیست، وقتی از سفر باز میگردد، به دنبال فراهم کردن مقدمات سفر بعدی است و این اوج نیازمندی ما و جاذبه این نور را میرساند، نوری که در طول تاریخ بسیاری را در خود سیراب کرد و به بهترین و بلکه عالیترین جایگاهها رساند. خدا این نور را از ابتدای ولادت امام حسین علیه السلام جریان و پیوسته آن را گسترش داد، امروزه پس از گذشت قرنهای متمادی شاهد گسترش این نور در صحنه اربعین در حدی وسیع هستیم، طوری که این نور انسانهای بسیاری از سراسر کشورهای جهان به این نقطه عالم میخواند، به عبارت دیگر میتوان گفت امام حسین علیه السلام مردم را با نورشان بیشتر جذب میکنند تا با خونشان.
« پیادهروی اربعین، بهترین فرصت برای تزکیه روح | اشعار شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام/ ویژه ماه صفر » |
کسی که معرفت اهلبیت علیه السلام را دارد، عشق به کربلا در دلش زنده است.
نوشته شده توسطرحیمی 17ام آبان, 1395بیانات رهبر معظم انقلاب درباره اربعین حسینی
شروع جاذبه مغناطیس حسینی در روز اربعین است، جابر بن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشد، این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شماست.
در ادامه به بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در توصیف وقایع روز اربعین اشاره میشود:
چه آمدن خاندان پیغمبر در روز اربعین به کربلا ـ که بعضی روایت کردهاند ـ درست باشد یا درست نباشد، ظاهرا در این تردیدی نیست که جابربنعبدالله انصاری به همراه یکی از بزرگان تابعین ـ که نام او را بعضی عطیه گفتهاند، بعضی عطا گفتهاند و احتمال دارد عطیه بن حارث کوفی حمدانی باشد؛ به هر حال یکی از بزرگان تابعین است که در کوفه ساکن بوده ـ این راه را طی کردند و در این روز بر سر مزار شهید کربلا حاضر شدند. شروع جاذبه مغناطیس حسینی در روز اربعین است، جابربنعبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشد، این، همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی، در دل من و شماست، کسانی که معرفت به اهلبیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است، این از آن روز شروع شده است، عشق به تربت حسینی و به مرقد سرور شهیدان سیدالشهداء علیه السلام .
جابر بن عبدالله جزو مجاهدین صدر اول است، از اصحاب بدر است، یعنی جابر بن عبدالله قبل از ولادت امام حسین، در خدمت پیغمبر بوده و در کنار او جهاد کرده است. کودکی، ولادت و نشو و نمای حسین بن علی علیه السلام را به چشم خود دیده است. جابر بن عبدالله به طور حتم بارها دیده بود که پیغمبر اکرم، حسین بن علی را در آغوش میگرفت، چشمهای او را میبوسید، صورت او را میبوسید، پیغمبر به دست خود در دهان حسین بن علی علیه السلام غذا میگذاشت و به او آب میداد، اینها را به احتمال زیاد جابر بن عبدالله به چشم خود دیده بود. جابر بن عبدالله به طور حتم از پیغمبر به گوش خودش شنیده باشد که حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتاند. بعدها هم بعد از پیغمبر، موقعیت امام حسین، شخصیت امام حسین ـ چه در زمان خلفا، چه در زمان امیرالمومنین، چه در مدینه و چه در کوفه ـ اینها همه جلو چشم جابر بن عبدالله انصاری است، حالا جابر شنیده است که حسین بن علی را به شهادت رساندهاند. جگرگوشه پیغمبر را با لب تشنه شهید کردهاند، از مدینه راه افتاده است، از کوفه، عطیه با او همراه شده است.
عطیه روایت میکند که: «جابر بن عبدالله به کنار شط فرات آمد، آنجا غسل کرد، جامهی سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهای آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین علیه السلام روانه شد، آن روایتی که من دیدم اینطور است، میگوید: وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر»؛ یعنی وقتی که میبیند که چطور آن جگرگوشه پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهوات طغیانگران، اینطور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر میگوید. بعد میگوید: از کثرت اندوه، جابر بن عبدالله روی قبر امام حسین علیه السلام از حال رفت، غش کرد و افتاد، نمیدانیم چه گذشته است، اما در این روایت میگوید، وقتی به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین علیه السلام صحبت کردن، «السلام علیکم یا آل الله، السلام علیکم یا صفوه الله».
(بیانات رهبر معظم انقلاب 85/1/1)
فرم در حال بارگذاری ...