دانلود مداحی بابا چرا موهامو کشید و با نوای کربلایی نریمان پناهی

نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1396

 

 

دانلود مداحی بابا چرا موهامو کشید و با نوای کربلایی نریمان پناهی

متن مداحی:


بابا …
چرا موهامو کشید و ، به زخمایِ من نمک زد
بابا …
النگوهامو گرفت و ، نبودی ما رو کتک زد

چشمِ تو رو دور دید و
خیلی بهم خندید و
گوشوارم و دزدید و

بابا .. چند بار …
خواب میدیدم رو زانوت نشستم
پیر شدم بابایی ، که میلرزه دستم
از تمومِ دنیا به جانِ تو خستم …

بازوم مثه بازوته
ابروم مثه ابروته
پهلوم مثه پهلوته …

...

بابا …
منم مثله تو اسیرم،تو رو نیزه من خرابه
بابا …
رویِ گونه ت جایِ سنگ و ، رویِ دستام جا طنابه

از زجر چه زجری دیدم
خیلی ازش ترسیدم
افتادم و لرزیدم …

بابا … خیلی …
میدیدم اشکاتو رو گونه ت میریزی
ما بنی الزهراییم تو اوج عزیزی
وای نگامون کردن به چشمِ کنیزی …


بازوم مثه بازوته
ابروم مثه ابروته
پهلوم مثه پهلوته …

بابا …
یه جوری زد تا بمونه ، رویِ اَبروم یادگاری
بابا …
سرت رو آخر گرفتم ، با اشک و با گریه زاری

روضه چقد جانسوزه
میدونی که چند روزه
زخمِ پاهام میسوزه …

بابا … جونم …
سوختم و میسازم ، با لُکنت زبونم
کاش دعا می کردی ، که زنده نمونم
کاش تو آغوشِ تو ، بودم مهربونم

بازوم مثه بازوته
ابروم مثه ابروته
پهلوم مثه پهلوته …

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: نورالهدی [بازدید کننده]
نورالهدی
5 stars

السلام علیک یارقیه بنت حسین بن علی

1396/07/29 @ 04:49


فرم در حال بارگذاری ...

مادر منم مثل تو خمیدم

نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1396

 

کربلایی نریمان پناهی - جلسات هفتگی 29 اردیبهشت 96 - مادر منم مثل تو خمیده ام (زمینه)

 زمان : 07:27

دانلود مداحی های کربلایی محمود اسدی و کربلایی نریمان پناهی و کربلایی اکبر عبادی و کربلایی مجید پناهی به مناسبت جلسات هفتگی در تاریخ 1396/02/29 در هیئت رزمندگان

 

دانلود مداحی مادر منم مثل تو خمیدم با نوای حاج محمود کریمی

متن مداحی :

منم مثل تو خمیدم، تو تو کوچه من بیابون

مادر ، منم مثل تو شهیدم

تو تو خونه من تو ویرون

.

بازوم مث بازوته

ابروم مث ابروته

پهلوم مث پهلوته

.

اما مادر تو تن ِ باباتو تو صحرا ندیدی

روی جسم بابات جای پا ندیدی

صورت باباتو رو خاکا ندیدی

.

...

بازوم مث بازوته

ابروم مث ابروته

پهلوم مث پهلوته

.

مادر ، منم مثل تو نشستم

تو رگبار تازیونه

مادر ، منم مثل تو شکستم

مثل تو قدم کمونه

.

مثل تو پیرم مادرم

پیر و اسیرم مادر

دارم میمیرم مادر

.

اما مادر ،تو با دست بسته به صحرا نرفتی

بی رمق دنبال سرا را نرفتی

با پاهای زخمی رو خارا نرفتی

.

بازوم مث بازوته

ابروم مث ابروته

پهلوم مث پهلوته

.

مادر مث  تو افتادم از پا

تو با گریه من با ناله

مادر ، به من کل همسفرها

میگن زهرای سه ساله

.

چشمام مث تو تاره

شب تا سحر میباره

پلکم جراحت داره

.

اما مادر ، تو تک و تنها تو شب تار نبودی

با لباس پاره تو بازار نبودی

تو طناب و زنجیر گرفتار نبودی

.

مادر تو تن باباتو تو صحرا ندیدی

روی جسم بابات جای پا ندیدی

.

 

راسخون


فرم در حال بارگذاری ...

شبا که تو آغوش بابام بودم

نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1396


فرم در حال بارگذاری ...

سنگ‌باران سپاه خولی

نوشته شده توسطرحیمی 27ام مهر, 1396

 

شهر حِمص که از شهر‌های بزرگ گذشته و امروز سوریه است، در قدیم اِمّسا نام داشته است. در جنوب حَماة واقع است و با نهر عاصی ۵/۱ کیلومتر فاصله دارد. این شهر پر از کنیسه و معبد بوده است. شهر را حمص‌بن‌مهرین بنا کرده است. هر چند بنای آن را به یونانیان هم نسبت می‌دهند. قبر خالد‌بن‌ولید بیرون شهر است. جالب است که در حِمص محلی بوده است که نیمی از آن کلیسا و نیمی دیگر به مسجد اختصاص داشته است.
کاروان حامل سر، به محض نزدیک شدن به شهر، پیکی فرستادند و به حاکم شهر-خالد‌بن‌نشیط-اطلاع دادند که برای پذیرایی و تزیین شهر آماده شود. خالد شهر را زینت بست. آذوقه لشکر را فراهم کرد و خود سه میل راه را به استقبال شتافت. وقتی به شهر رسیدند مردم در کنار دروازه جمع شدند و شروع به سنگ‌باران سپاه خولی کردند. در این حمله ۲۶ نفر از سپاه کشته شدند. مردم فریاد می‌زدند:لا کُفر بعد ایمان و لا ضلال بعد هدی. بیرون شوید.
نزدیک خانه خالد‌بن‌نشیط-فرماندار شهر-گروهی هم‌پیمان شدند که خولی را بکشند و سر امام را از آن‌ها بگیرند. همین که سپاه خولی دریافتند، هراسان دور شدند؛ بنابراین گزارش، قافله از حِمص گذشت. احتمال هست که خبر قافله به شهر‌های بعدی می‌رسید. همین است که عکس‌العمل‌های مشابه در شهر‌های دیگر را شاهد هستیم. البته بافت فرهنگی و فکری و نوع حاکم در بازتاب‌ها و رفتار‌های مردم شهر‌ها مؤثر بوده است. با عبور از حِمص، کاروان به مرشاد رسید. مرشاد شهر کوچک یا روستاگونه‌ای بوده که به محض شنیدن خبر آمدن کاروان، پیر و جوان و کودک و زن و مرد شهر بیرون آمدند و با صدای بلند به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت و لعن دشمنان اهل بیت پرداختند.

...


شایان ذکر است به رسم شهر‌های پیشین، پیک لشکر به شهر بعلبک و حاکم شهر خبر داد که کاروان با رأس حسین‌بن‌علی علیه السلام می‌آید. حاکم دستور زینت شهر را داد و فرمان داد دف بنوازند و در بوق‌ها بدمند و خود و جمعی از شهر با ماده خوشبوی خَلوق، شکر و شراب خرما و زعفران شش میل به استقبال رفتند. شهر با رقص و شادی پذیرای دشمنان شد. ام‌کلثوم وقتی چنین دید، نام شهر را پرسد گفتند:بعلبک. حضرت نفرین کرد و گفت:خداوند سرسبزی و خرمی از شهرشان بگیرد و آبشان را تلخ و بیدادگران را بر آن‌ها مسلط گرداند که جز جور و ستم نبینند.
آن شب مردم شهر به خوش‌گذرانی همراه با حاملان سر پرداختند و صبحگاهان، سپیده‌دم آماده حرکت شدند. امام سجاد علیه السلام در شهر بعلبک این اشعار را زمزمه کرد:روزگار غریبی است که شگفتی‌ها و مصائب آن از بزرگواران فاصله نمی‌گیرد. کاش می‌دانستیم که روزگار تا کی با ما سر ستیز دارد و ما تا چه هنگام با حوادث آن پنجه خواهیم افکند؟ ما را بر شتر‌های بی‌جهاز سیر می‌دهند و ساربانان دمی درنگ و مهربانی نمی‌پذیرند. گویا ما را اسیران روم می‌پندارند و هر چه را خداوند درباره ما گفته دروغ می‌انگارند. وای بر شما‌ای امت بد! بر رسول خدا کفر ورزیدید و عصیان کردید و گمراه شدید و راه‌های رستگاری را گم کردید. به نظر می‌رسد می‌رسد این اشعار از امام سجاد علیه السلام نباشد و زبان حالی باشد که در دوره‌های بعد به ویژه صفویه سروده شده باشد.
گفتنی است به درستی معلوم نیست کدام روز، قافله به عسقلان رسید. عسقلان هم‌اکنون در جنوب سرزمین‌های اشغالی قرار گرفته است. قافله قاتلان و حاملان سر، با رسیدن به عسقلان پیکی به سوی حاکم شهر فرستادند و او را از ورود قافله آگاه کردند. حاکم فرمان داد شهر را بیارایند و نوازندگان بنوازند و مردم به شادمانی و پای‌کوبی بپردازند. قصر نیز برای پذیرایی آماده شد. در این شهر تاجری بود که او را زریر خزاعی می‌گفتند که در بازار به بازرگانی مشغول بود. وقتی دید مردم شادی می‌کنند و به هم تبریک می‌گویند پرسید:این جشن و شادی برای چیست؟ چرا بازار‌ها را آراسته‌اند؟ به او گفتند:انگار مثل غریبه‌ها می‌پرسی؟ گفت:بله نمی‌دانم! گفتند:موضوع این است که در عراق گروهی بر یزید شوریدند و با او بیعت نکردند. یزید لشکری را برای سرکوب فرستاد. آنچه می‌بینی سر‌های آنهاست و اسیران این جنگ. زریر پرسید:اینان کافرند یا مسلمان؟ گفتند:نه، سروران و برجستگان روزگار خود هستند. زریر پرسید:چرا بر یزید خروج کردند؟ گفتند:بزرگشان می‌گفت: من پسر رسول خدا هستم و به خلافت از یزید شایسته‌ترم. زریر پرسید:پدرش که بود؟ مادرش که بود؟ نام او چیست؟ گفتند:نام او حسین، برادرش حسن و مادرش فاطمه دختر پیامبر و پدرش علی مرتضی است. زریر همین که این سخنان را شنید دنیا و فضا در نگاهش تیره و تار و تنگ شد. خود را به اسیران نزدیک کرد. همین که چشمش به امام سجاد علیه السلام افتاد، بلند بلند گریه کرد. امام سجاد علیه السلام به او فرمود::چرا گریه می‌کنی در حالی که تمام شهر خندان و شادمان‌اند. زریر گفت:مولای من! من مردی غریب‌ام و امروز به این شهر شوم آمده‌ام. من بازرگان‌ام از مردم شهر سبب شادمانی را پرسیدم و گفتند کسی بر یزید شورش کرده است و اینک سر او را به سوی شام، همراه اسیران و زنان همراهش می‌برند و او فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله است که خود را شایسته خلافت می‌دانسته است. امام سجاد علیه السلام فرمود::ای بازرگان، در تو معرفت و بوی محبت اهل بیت می‌بینم. خدایت پاداش نیکو عنایت کند. زریر گفت:آقای من چه خدمتی از من ساخته است؟ امام فرمود::به حامل سر بگو اندکی کنار برود تا مردم این همه به زنان نگاه نکنند و به تماشای سر‌ها مشغول شوند. زریر گفت:آقای من درخواستی و حاجتی داری؟ امام فرمود::اگر لباسی اضافه داری برسان. زریر رفت و برای همه زنان لباس و برای امام عمامه آورد.
زریر گوید:در این حال که سر و صدا و شیون در بازار پیچید، درنگ کردم و شمر-لعنة‌الله علیه-را دیدم که هدایای مرا پس می‌گرفت. پیش رفتم و لعنت کردم و به او ضربه‌ای زدم و لگام اسبش را کشیدم و گفتم:خدایت لعنت کند. این سر کیست که بر نیزه کرده‌ای و این زنان و کودکان کیستند که اسیر و بر شتران بی‌جهاز سوار کرده‌ای؟ خداوند دست و پایت را قطع کند و قلب و چشمت را کور گرداند. شمر فریاد زد:او را بزنید. سواران و مردم شهر، زریر را آنقدر زدند که بی‌هوش شد و به تصور اینکه کشته شده است او را رها کردند. زریر گوید:شب‌هنگام به هوش آمدم و توانی یافتم و با همه زخم‌ها خود را بر زمین کشیدم و به مسجد سلیمان نبی رفتم. در آنجا جمعی را دیدم سر‌ها برهنه و گریبان‌ها چاک زده و چشم‌ها گریان و قلب‌ها بریان. پرسیدم چرا گریه می‌کنید در شهری که همه شادمان و خندان‌اند. گفتند:ای که از این جمع گمراه نزد ما آمده‌ای، اگر از دوستداران ما هستی بنشین و در مصیبت، ما را همراه و یار باش. زریر گوید:گفتم حاشا که از شقاوت‌پیشگان باشم. کم مانده بود در راه محبت امام حسین علیه السلام کشته شوم و خدا مرا نگاه داشت و بدن زخم‌خورده را نشانشان دادم و آنان به سوگواری ادامه دادند. نام حاکم شهر یعقوب عسقلانی ذکر شده که در کربلا شرکت داشته است.
خاطرنشان می‌شود جوشن کوهی است در غرب شهر حلب. نامگذاری این کوه را به جوشن از آن جهت دانسته‌اند که شمر‌بن‌ذی‌الجوشن سر مبارک امام حسین علیه السلام را بر این ارتفاع قرار داده است. جوشن هم به معنای سینه پهن و گشاده و هم به معنای زره است. در اطراف کوه جوشن، زیارتگاه‌ها و مقبره‌های فراوانی است که از جمله مقبره‌ها، مزار ابن‌شهرآشوب، نویسنده کتاب المناقب است. نوشته‌اند وقتی قافله اسیران به منطقه شمالی شام یعنی حلب رسیدند در کنار جوشن، شب را درنگ کردند. جوشن معدن مس سرخ داشت:یکی از زنان امام که باردار بود فرزند خود را به نام محسن در این نقطه سقط کرد که به «مشهد‌السّقط» مشهور است. نوشته‌اند که همسر امام پس از سقط فرزند، از کارگران آنجا آب و نان طلب کرد، اما کارگران نه تنها غذا ندادند که او را ناسزا گفتند و آن زن نفرین کرد و از آن زمان به بعد هیچ‌کس در آنجا کار نمی‌کند مگر اینکه زیان می‌کند. در همین منطقه، محلی است به نام مسجدالنقطه، که نوشته‌اند در این محل سر مبارک امام حسین علیه السلام را بر صخره‌ای قرار دادند. هنگام طلوع آفتاب، سر را برداشتند چند قطره خون بر این سنگ جاری شده بود. مردم بعد‌ها جمع شدند و در آنجا به سوگواری پرداختند. مشهد‌السّقط (محل دفن محسن‌بن‌الحسین علیه السلام )را مشهد‌الدکَه هم می‌گویند.
منابع:
۱. مقتل ابی مخنف
۲. مناقب
۳. وسیلة‌الدارین
۴. نفس‌المهموم
۵. معالی‌السبطین
۶. ینابع‌المودة
۷. المنتخب
۸. بحارالانوار
۹. العوالم
۱۰. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)


فرم در حال بارگذاری ...

اربعین اومده و دلا پریشونه

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: نورالهدی [بازدید کننده]
نورالهدی
5 stars

سلام خانم رحیمی
عالی بود
دل مارو برد اربعین

1396/07/28 @ 00:34


فرم در حال بارگذاری ...

شمر از قتل سیدالشهدا علیه‌‏السلام نادم نبود!

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396

 


از کلمات شمر ملعون بعد از جریان قتل حضرت اباعبدالله‏ علیه‌‏السلام استفاده می‏‌شود که تائب و نادم نبود، بلکه چه‌بسا کار خود را قبیح هم نمی‏‌دانست!

می‏گوید: «أَطَعْنا وُلاتَنا…؛ ما از فرماندهان خود اطاعت کردیم…»،

درحالی‌که «إِنما الطاعَةُ فِی الْمَعْرُوفِ؛

تنها در کارهای خوب باید از دیگران اطاعت نمود».۱

در محضر بهجت، ج۳، ص۱۱۹
 
۱. مستدرک‌الوسائل، ج۱۳، ص۱۴۱؛ دعائم‌الاسلام، ج۱، ص۳۵۰؛ مجموعه‏‌ی ورام، ج۱، ص۵۱؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۷۳.


فرم در حال بارگذاری ...

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست!

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396

 

سرّ زیارت سیدالشهدا علیه‌السلام

مگر ثواب زیارت سیدالشهدا از ما مذخور۱ نیست؟! 

ما می‌دانیم چه خبر است؟!

می‌دانیم روایاتی را که دربارۀ زیارات سیدالشهدا در نیمۀ شعبان و در شب عاشورا و این‌ها هست، به کجاها رسیده؟!

هیچ می‌توانیم بگوییم «کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِه‏»۲ یعنی چه؟!

یا مثلاً [اینکه در احادیث دربارۀ] زیارت عاشورا آمده‌ «جَاءَ یَوْمَ القِیَامَة مُلَطَّخاً بِدَمِهِ فِی اصْحَابِ الحُسَیْنَ»۳ (در روز قیامت آغشته به خون خود در میان اصحاب حسین علیه‌السلام محشور می‌شود). سیدبن‌طاووس از این هم بالاتر نقل کرده است «مُلَطَّخاً بِدَمِ الحُسَیْنِ»۴ (آغشته به خون حسین علیه‌السلام).

چه عرض بکنیم؟! ما این‌ها را می‌فهمیم؟! چیست که ثوابش برای ما مذخور نیست؟ همین بکاء برای سیدالشهدا علیه‌السلام ثوابش چیست؟! می‌توانیم برایش حدی که دیگر از آن بالاتر نیست بگوییم؟! حدی نیست که! به حدی است بکاء که [در روایت] می‌گوید همین‌که اشک مختصری آمد، اذن دخول سیدالشهدا است و چه‌بسا جاهای دیگر هم [بنا‌به] الغاء خصوصیت، همین باشد؛ «الدَّمْعَةُ عَلامَةُ الْاِذْنِ»؛ داخل بشو.۵ از چشم من اشک بیاید، چه ربطی دارد به اینکه آن‌ها اذن داده‌اند؟! هیچ معلوم است که چه هست قضایا؟!

رحمت واسعه، ص۲۲۸ـ۲۲۹

 

  • ۱. مذخور امری است که در دسترس همه نیست و ذخیره شده است برای افراد خاص یا وقت خاص یا مکان خاص؛ و مذخور بودن ثواب زیارت به یکی از این معانی است: ١. ذخیره‌شده برای وقت شدت نیاز؛ ٢. اصلاً بیان نمی‌شود که چقدر است؛ ٣. فقط برای خواص شیعه ذکر می‌شود.
  • ۲. امام‌ صادق علیه‌السلام دربارۀ زیارت امام‌ حسین علیه‌السلام می‌فرمایند: «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه؛ هرکه قبر حسین علیه‌السلام را زیارت کند، درحالی‌که به حق او شناخت دارد، مانند کسی است که خداوند متعال را در عرشش زیارت کرده است‏»؛ کامل‌الزیارات، ص۱۴۹ و نیز نک: کامل‌الزیارات، ص۱۴۷؛ بحارالانوار، ج۹۸، ص۷۶و۱۰۵.
  • ۳. «مَنْ بَاتَ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام لَيْلَةَ عَاشُورَاءَ لَقِيَ اللَّهَ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُلَطَّخاً بِدَمِهِ كَأَنَّمَا قُتِلَ مَعَهُ فِي عَرْصَةِ كَرْبَلَاءَ؛ هرکس شب عاشورا نزد قبر حسین علیه‌السلام بیتوته کند، روز قیامت خدا را در حالی ملاقات می‏‌کند که به خون خود آغشته است. گویا با او در صحرای کربلا کشته شده است»؛ مصباح‌المتهجد، ج٢، ص٧٧١؛ اقبال‌الاعمال، ج۲، ص۵۵۸ و نیز نک: کامل‌الزیارات، ص۱۷۳؛ مزار کبیر، ص۳۵۱؛ بحارالانوار، ج۹۸، ص۱۰۳و١٠۴.
  • ۴. «أَنَّ مَنْ زَارَهُ علیه‌السلام وَ بَاتَ عِنْدَهُ فِي لَيْلَةِ عَاشُورَاءَ حَتَّى يُصْبِحَ حَشَرَهُ اللَّهُ تَعَالَى مُلَطَّخاً بِدَمِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام فِي جُمْلَةِ الشُّهَدَاءِ مَعَهُ؛ هرکس حسین علیه‌السلام را زیارت کند و در شب عاشورا تا صبح نزدش بیتوته کند، خداوند تعالی او را آغشته به خون حسین علیه‌السلام و در زمرۀ شهدای در رکابش محشور می‏‌کند»؛ اقبال‌الاعمال، ج۲، ص۵۵۸؛ بحارالانوار،ج۹۵، ص۳۴۰؛ ج۹۸، ص۱۰۳.
  • ۵. نک: مصباح‌المتهجد، ج۲، ص۷۲۰؛ شهید اول، مزار، ص۱۲۲؛ بحارالانوار، ج۹۸،


فرم در حال بارگذاری ...

تروریسم چیست؟

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396

 

تروریسم یکی از واژه هایی است که امروزه در ادبیات سیاسی جهان کاربرد بسیار گسترده ای یافته است . البته درباره این پدیده وچیستی آن اجماع نظری وجود ندارد ودراین حوزه با آشفتگی معنایی روبرو هستیم .در این مقاله خواهیم کوشید تا به بررسی این مفهوم ومفاهیم مرتبط با آن بپردازیم
 

ترور
از واژه ترور تعاریف متعددی بعمل آمده است، و افراد مختلف تعاریف متعددی از آن بدست داده‌اند .. داریوش آشوری، در دانشنامه سیاسی درتعریف ترور چنین می‌‌گوید :
“ ترور، در لغت، در زبان فرانسه ،‌به معنای هراس و هراس افکنی است . و در سیاست به کارهای خشونت‌آمیز و غیر قانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها ترور می‌‌گویند و نیز کردار گروه های مبارزی که برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود، دست به کارهای خشونت آمیز و هراس انگیز می‌‌زنند، ترور نامیده می‌‌شود . همچنین ترور به معنای کشتار سیاسی نیز به کار می‌‌رود.”۱
فرهنگ جامع سیاسی نیز بیان می‌‌کند که “ترور، به معنای ترس و وحشت است و در اصطلاح عام بیشتر به قتلهای سیاسی گفته می‌‌‌شود که البته معنای واقعی این واژه نیست.”۲ همچنین آلن بیرو در فرهنگ علوم اجتماعی، ترور را به معنای حالت ویا احساس ترس دسته جمعی می‌‌داند که خشونت و کشتار بی حساب موجد آن است.۳
فرهنگ علوم سیاسی نیز این تعریف را از ترور ارائه می‌‌دهد : ترور به معنای وحشت و ترس زیاد است. همچنین در معنی حزب یا جنبشی که باعث حالت ترور شود به کار رفته است . اصطلاحا‌ به حالت وحشت فوق‌العاده‌ای اطلاق می‌‌‌شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل و خونریزی از سوی یک گروه، حزب ویا دولت به منظور نیل به هدفهای سیاسی،کسب و یا حفظ قدرت است.۱
با بررسی تعاریف فوق‌الذکر در می‌‌یابیم که ترور هم به یک حالت و نیز اقدام خاصی اشاره دارد. منظور از حالت، وضعیت ترس و هراس است که از دست زدن به اقدامات خاص که تروریستی نامیده می‌‌شوند، ناشی می‌‌گردد. پس می‌‌بینیم که ایجاد ترس، وحشت و هراس اجزای لاینفک ترور است . پس در حالت کلی می‌‌توان ترور را به صورت زیر تعریف کرد: رفتار، فرد، گروه، حزب ویا دولت که از طریق خشونت و قتل و خونریزی و ایجاد ترس و وحشت می‌‌خواهد به هدفهای سیاسی خود برسد.

...

/p>

تروریست
همانطور که در تعریف ترور ذکر شد، ترور به معنای کشتار سیاسی نیز به کار می‌‌رود و کسانی را که به کشتار سیاسی دست بزنند، تروریست می‌‌خوانند. ۲
فرهنگ علوم سیاسی نیز اشخاصی را که دست به ترور می‌‌زنند تروریست نامیده، و در بیانی دیگر تروریست را چنین تعریف می‌‌کند: فردی که برای پیشبرد هدفهای سیاسی خود که معمولا‌ واژگون کردن نظام سیاسی موجود است، متوسل به تهدید و خشونت می‌‌شود . این واژه غالبا‌ توسط طرفداران یک رژیم خاص برای اشاره به مخالفان رژیم که به اعمال خشونت آمیز دست زده باشند بکار می‌‌رود. مخالفان رژیمها ترجیح می‌‌دهند که پارتیزان، انقلابی یا عضو نهضت مقاومت خوانده شوند . برای تمایز تروریست از مبارزه راه آزادی سه معیار مطرح شده است : -۱تفاوت در روش جنگی -۲انقلابیون یا مبارزان راه آزادی با نظام حاکمیت ظالمانه می‌‌جنگند -۳تروریستها با رژیمهای خودکامه هم پیمانند.
تروریست، فردی را گویند که به ترور مبادرت ورزد، البته فرد به معنای خاص نیست بلکه می‌‌توان از گروه تروریست و یا دول تروریست نیز نام برد. به عبارت دیگر، تروریست در معنای عام، هر فردی است که از طریق خشونت و قتل و خونریزی و ایجاد ترس و وحشت می‌‌خواهد به اهداف سیاسی دست یابد.۱
 
تروریسم
از تروریسم تعاریف متعدد و مختلفی به عمده آمده است. تروریسم اصطلاحی است که بر سر تعریف آن توافقی میان حکومتها یا تحلیل‌گران دانشگاهی وجود ندارد، اما تقریبا‌ به شیوه های گوناگون به تعبیری منفی به کار می‌‌رود تا غالبا‌ اقدامات گروه های فرا دولتی خودساخته با انگیزه سیاسی علیه جان افراد را توصیف کند.۲
تروریسم، به معنای مبارزه تروریستی روشنفکران انقلابی جدا از توده ها، عبارت است از یک جریان خرده بورژوایی که درمرحله ای از جنبش انقلابی در اروپا ظاهر شد. تروریسم، به تئوری قهرمانانه فعال توده های غیر فعالی که در انتظار این قهرمانان هستند، معتقد است.۳
تروریسم، اعمال ترور به صورتی منظم وسازمان یافته را می‌‌رساند. تروریسم نه فقط با استفاده از وسایلی که می‌‌توانند زندگی و امنیت افراد را مورد سوء قصد قرار دهند، صورت می‌‌یابد، بلکه از طریق تخریب خشونت آمیز خدمات عمومی و یا تجهیزات زیر بنایی متعلق به یک جمع نیز اعمال می‌‌‌شود. ۴
تروریسم که از ریشه لاتینی “ Terror” به معنای ترس و وحشت گرفته شده است به رفتار و اعمال فرد یا گروهی اطلاق می‌‌‌شود که از راه ایجاد ترس و وحشت و به کار بستن زور می‌‌خواهند به هدفهای سیاسی خود، برسند.۵
تروریسم، فعالیتهای عاملان دولتی و غیر دولتی است که در کوششهایشان برای دستیابی به اهداف سیاسی از روشها و وسایل خشونت‌آمیز استفاده می‌‌کنند. ۶
ترورگری، روش حکومتهایی است که با بازداشت و شکنجه واعدام وانواع آزارهای غیر قانونی، از راه پلیس سیاسی مخفی، مخالفان را سرکوب می‌‌کنند و می‌‌هراسانند . و یا روش دسته های راست و چپی است که برای برافکندن یا هراساندن دولت به آدمکشی و آدم دزدی و خرابکاری دست می‌‌زنند.۷ همچنین تروریسم به عنوان شیوه حکومت از طریق ایجاد رعب و وحشت نیز تعریف شده است.۸
همچنین فرهنگ علوم سیاسی، تعاریف مختلف زیر را از تروریسم ارائه می‌‌دهد:
۱) نظام حکومت ترور و اعتقاد به لزوم آدمکشی و ایجاد وحشت در میان مردم ویا نظام فکری که هرنوع عملی را برای رسیدن به هدف سیاسی مجاز می‌‌شمارد.
۲) کاربرد سیستماتیک ترور، به عنوان وسیله اجبار یا روا شمردن اقدامات دارای ماهیت وحشت آفرینی در اذهان عامه و گروه های انسانی.۹
در مجموع می‌‌توان گفت که تروریسم، به معنی استفاده منظم و سازمان یافته از ترور است. ترور با آنکه شیوه ای نامشروع و پذیرفته نشده‌ای برای دستیابی به اهداف سیاسی است، ولی به هر حال مورد استفاده قرار می‌‌گیرد . اگر فرد، گروه و یا دولتی، برای رسیدن به اهداف سیاسی خود، بطور سیستماتیک، منظم و سازمان یافته، از حربه ترور استفاده کند، به این نوع رفتار و پدیده تروریسم اطلاق می‌‌گردد.

شیوه های تروریستی
شیوه های به کار برده شده از طرف تروریست ها عبارتند از : هواپیما ربایی، گروگانگیری، خرابکاری، بمب گذاری، بانک زنی و آدم ربایی سیاسی و آدمکشی.۱
بمب گذاری، شکل غالب تروریسم را تشکیل می‌‌دهد . از اواخر قرن نوزدهم و با اختراع دینامیت، تروریست ها ساختمانها و اماکن عمومی شلوغ را مورد هدف قرار داده‌اند . اگر چه اغلب بمب گذاری ها تلفات به بار نمی‌آورند ، تروریستها قادرند که خشونت هایی با تلفات بسیار زیاد را ترتیب دهند که بوسیله پیشرفتهای تکنولوژیکی در ابزارهای زمان بندی و مواد منفجره، تسهیل شده است. حملات مسلحانه ناگهانی به اهداف غیر نظامی همچنین مسافران خطوط هوایی، یا توریستهای بازدید کننده از مکانهای تاریخی نیز از جمله شیوه های تروریستها می‌‌باشد. با گذشت زمان قتل مقامات رسمی دولتی به تدریج کمتر شده است. شاید به این دلیل که مقامات دولتی هم اکنون به شدت محافظت می‌‌‌شوند . گروگانگیری راه مشخص برای چانه زنی مستقیم با دولت می‌‌باشد . تاکتیک های آن شامل ربودن هواپیماها و حتی قایقهای تفریحی، آدم ربایی و اشغال مسلحانه اماکنی چون سفارتخانه ها می‌‌شود. ۲
 
● انواع ترور
ترور را می‌‌توان به انواع مختلفی تقسیم کرد، از جمله : ترور شخصیت، ترور دولتی، تروریسم بین المللی، ترور هسته ای، سایبر تروریسم و … که در سطور بعدی به تعریف هر کدام از آنها پرداخته می‌‌شود .

▪ ترور شخصیت
ترور شخصیت، یا ترور روانی یعنی ترساندن و تهدید افراد از طریق هدف قراردادن روحیه، حس شهامت و اعتبار.۱۰ به بیانی دیگر، کشتن روحیه، هتک حرمت وحیثیت شخص یا لطمه وارد کردن به شهرت و اعتبار و آبروی کسی از طریق ناجوانمردانه و به ویژه در رسانه های گروهی.۱۱ این نوع ترور بیش از آنکه به خشونت فیزیکی بپردازد، از خشونت نرم استفاده می‌‌کند، و در ترور شخصیت هدف آسیب رساندن جسمی یا فیزیکی با ایجاد خونریزی یا قتل نیست، بلکه هدف این است که از طریق لطمه وارد آوردن به حیثیت فرد و تخریب شخصیت، از وی در راستای اهداف سیاسی استفاده شود، و یا اینکه اگر وی مانعی در راه رسیدن، به هدف است از طریق ترورشخصیت، این مانع برداشته شود تا راه برای رسیدن به اهداف ترورگران هموارشود.

▪ تروریسم دولتی
تروریسم می‌‌تواند همچون یک روش مورد استفاده حکومتی قرار گیرد که در آن اقتدار دولت با اعمال خشونت و از طریق قرار دادن ملت در حالت هراس جمعی و ترس دائم (رژیم وحشت) تحمیل می‌‌شود.۱۲ اصطلاح تروریسم دولتی، غالبا‌ برای توصیف عمل حکومتهای گوناگون در سازماندهی مستقیم یا کمک غیر مستقیم به مرتکبان اقدامات خشونت بار در سایر کشورها به کار می‌‌رود.۱۳ بعضی از عملیات تروریستی در پوشش دیپلماتیک یا از طریق استخدام تروریست به منظور از میان بردن مخالفان سیاسی برخی از رژیمها در کشورهای دیگر صورت می‌‌گیرد که به آن تروریسم دولتی می‌‌گویند.۱۴ کارهای خشونت آمیز وغیر قانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنان نیز در ردیف تروریسم قرار دارد که از آن به عنوان تروریسم دولتی یاد می‌‌شود.۱۵
فرهنگ علوم سیاسی در مورد تروریسم دولتی چنین می‌‌گوید،‌سیاست تهدید و مداخله خشن و قهرآمیز یک دولت در امور دولتهای دیگر و تخلف از قوانین بین‌المللی و منشور ملل متحد. استراتژی تروریسم دولتی، شکل افراطی اعمال روشهای خشونت، تهدید و باج سبیل در حوزه های نظامی، سیاسی و ایدئولوژیک است. ویلیام دی پردیو، در سال ۱۹۸۹ در اثر خود به نام تروریسم و دولت، ویژگیهای تروریسم دولتی را با شرح زیر بیان کرده است :
- اقدامات سیاسی یک دولت نسبت به مردمش برای اعمال سلطه از طریق ایجاد وحشت که ممکن است از راه کنترل مطبوعات ورسانه ها،شکنجه ها و آزار، محاکمات غیرقانونی وغیر عادلانه،‌منع گردهماییها و اعدامهای سریع تحقق یابد.
- حمله مسلحانه نیروی نظامی یک دولت به هدفهایی از دولت دیگر که در آن جان مردم به خطر افتد.
- اشغال نظامی یک کشور، خواه به صورت کنترل مستقیم و خواه از طریق ایجاد پایگاه .
- عملیات سری و پنهانی یک دولت برای بی ثباتی یا ساقط کردن دولت دیگر.
- استفاده از مزدوران نظامی توسط یک دولت برای ساقط کردن حکومت کشور دیگر
- حمایت و پشتیبانی از دولتهایی که حق تعیین سرنوشت مردم را نفی می‌‌کنند.
- فروش اسلحه در جهت ادامه جنگهای منطقه ای.
- گسترش یا آزمایش تسلیحات دارای قدرت تخریبی زیاد که در تمام شرایط احتمالی موجب کشتار جمعی و تخریب محیط زیست می‌‌شود.۱۶
ترور دولتی نیز به اشکال مختلفی متجلی می‌‌شود مانند: ترور مخالفان سیاسی، ارعاب، باز داشت، شکنجه های فیزیکی و روانی. دولتهای ترورگر، بطور سیستماتیک مخالفان خود را می‌‌ربایند،‌برخی از آن ها را شکنجه می‌‌دهند و یا تهدید کرده و یاحتی به قتل می‌‌رسانند . و بطور کلی یک جو رعب در جامعه ایجاد می‌‌کنند تا از آن طریق بتوانند به هدفهای سیاسی خود برسند و سلطه خود را ادامه دهند . دولتهایی که به روشهای دموکراتیک اعتقادی ندارند، و ازهمه ابزارها برای حفظ قدرت استفاده می‌‌کنند، به ترور دولتی مبادرت می‌‌ورزند، فلذا به نظر می‌‌رسد که ترور دولتی به عنوان یک ابزار مکمل اعمال قدرت از سوی قدرتهای حاکم درکنار دیگر ابزارهای قانونی بکار می‌‌رود.

▪ تروریسم بین المللی
تروریسم بین المللی به اعمال تروریستی که به منظور تامین مقاصد سیاسی در سطح بین المللی انجام می‌‌شود اطلاق می‌‌گردد.۱ به عبارتی دیگر تروریسم بین المللی عبارت است از اعمال ترور و خشونت فردی یا جمعی که یک عنصر بین المللی (قربانی و مرتکب، شهروندان دولتهای مختلف باشند، یا اینگونه رفتار ها در بیش از یک کشور رخ دهد )یا یک هدف مورد حمایت بین المللی (مثل غیر نظامیان خارجی هواپیماهای غیر نظامی و کارکنان سازمانهای بین المللی ) را در بر گیرد و مقصود از آن نیل به نتیجه ای قدرت طلبانه (یعنی نتیجه ای که هدف آن تغییر یا حفظ ساختارها یا سیاست‌های فعال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یک دولت یا سرزمین مشخص است) باشد.۲
پس در تروریسم بین المللی، محدوده عمل تروریستی گسترش می‌‌یابد و از سطح یک دولت-ملی فراتر می‌‌رود و وارد عرصه بین المللی می‌‌‌شود .ممکن است اقدامات تروریستی، در بیش از یک کشور رخ دهد و یا اینکه تروریستی با تابعیت خاص عنصری با تابعیت دیگری را مورد هدف قرار دهد.

▪ تروریسم هسته ای
تروریسم هسته ای عبارت است از حمله به تاسیسات و تسلیحات هسته‌ای، یا خرابکاری در آنها و یا سرقت از آنها توسط افرادی مثل ناراضیان سیاسی، فعالان سیاسی و نیروها ضد دولتی.۱۷
مشاهده می‌‌شود که تروریسم به عامل تاسیسات هسته ای نیز وارد می‌‌شود به نوعی که ممکن است این تاسیسات مورد تخریب قرار گیرند و یا اینکه، گروه‌های غیر قانونی بدنبال دسترسی به این سلاحهای هسته ای باشند و یا اینکه بخواهند از سلاحهای هسته‌ای به عنوان یک وسیله تروریستی استفاده کنند.

▪ سایبرتروریسم
واژه سایبر تروریسم را که در دهه ۱۹۸۰ توسط باری کالین ابدا ع شد این چنین می‌‌توان تعریف کرد : سایبر تروریسم حاصل تلاقی تروریسم و فضای مجازی می‌‌باشد، سایبر تروریسم عموما‌ به معنای حمله یا تهدید به حمله علیه کامپیوترها، شبکه های کامپیوتری و اطلاعات ذخیره شده در آنهاست، هنگامی که به منظور ترساندن یا مجبور کردن دولت یا اتباع آن به منظور پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی خاص، اعمال می‌‌‌شود. یک حمله برای اینکه به عنوان سایبر تروریسم شناخته شود. باید به خشونت علیه اشخاص یا دارایی ها منجر شود، یا دست کم آسیب کافی برای ایجاد ترس را باعث شود.۱۸
همانطور که مواد منفجره وسلاحهای گرم، اصلی ترین ابزار تروریسم کلاسیک هستند،محتمل ترین اسلحه سایبر تروریست ها نیز کامپیوترهاست. روشهای زیادی وجود دارد که تروریستها می‌‌توانند از کامپیوتر به عنوان یک وسیله تروریستی استفاده کنند . اساسی‌ترین روشهای سایبر تروریسم عبارتند از ؟ هک کردن و ویروسهای رایانه ای، جاسوسی الکترونیک، دزدی هویت و تخریب یا دستکاری اطلاعات .۱۹
همانگونه که مشاهده می‌ شود همراه با پیشرفت در علوم و فناوری و تجهیزات انواع و شیوه های تروریستی نیز پیشرفت می‌‌کنند و تروریست ها با مجهز شدن به فن آوریهای جدید، راههای جدیدتری برای دستیابی به اهدافشان ابداع می‌‌کنند . سایبر تروریسم نیز جزو جدیدترین گونه های تروریسم است که از کامپیوتر ها و خطوط اینترنت برای اقدامات تروریستی، بهره می‌‌گیرند.

 

یعقوب نعمتی وروجنی
gmail.com؛arefirani
پی نوشت‌ها:
۱ -داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، تهران،مروارید ، ۱۳۷۳، صص -۹۹. ۹۸
۲ -محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی ، تهران، علم، ۱۳۷۷ ، ص .۳۵۶
۳ -آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، چاپ سوم، تهران ، کیهان ، ۱۳۷۵، ص .۴۲۶
۱ -علی اکبر آقا بخشی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، چاپار، ۱۳۷۹، ص . ۵۸۳
۲ -داریوش آشوری، همان، ص .۹۹
-۱ علی اکبر آقا بخشی، همان، صص -۵۸۴. ۵۸۳
-۲ ایان مک لین، فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ترجمه حمید احمدی، تهران، میزان، ۱۳۸۱، ص .۸۰۸
-۳ علی اکبر آقا بخشی، همان، ص .۵۸۳
-۴ آلن بیرو، همان، ص .۴۲۶
-۱ حسین علیزاده، فرهنگ خاص علوم سیاسی، تهران، روزنه، ۱۳۷۷، ص .۲۷۴
-۲ جک پلینو، فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه حسن پستا، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۵، ص .۲۴۳
-۳ داریوش آشوری، همان، ص .۹۹
-۴ محمود طلوعی، همان ، ص .۳۵۶
-۵ علی اکبر آقا بخشی، همان، ص ۵۸۳
۱ -جک پلینو، همان، ص .۲۴۳
۱۵۶۰۴-۲.pp ۲۰۰۱ ..- M crenshaw , Terrorism , in International Encuclopedia of the social and Behavioral science, editors in chief, Neil. J . smelser, paul B.Baltes۱۵۶۰۶
-۱ علی اکبر آقا بخشی، همان ، ص .۵۸۳
-۲ همان، ص .۷۸
-۳ آلن بیرو، همان،ص.۴۲۶
-۴ ایان مک لین، همان، ص .۸۰۸
-۵ محمد طلوعی، همان، ص .۳۵۶
-۱ حسین علیزاده، همان، ص .۲۷۴
-۲ علی اکبر آقا بخشی، همان ، ص .۵۶۴
۱ -محمود طلوعی، همان، ص.۳۵۶
۲ -علی اکبر آقا بخشی، همان ، ص .۲۹۳
-۱ همان، ص .۴۰۱
-۲ یعقوب نعمتی وروجنی، “سایبر تروریسم”، روزنامه جام جم، شماره ۱۹۲۴، ۷ بهمن ماه، .۱۳۸۵
-۱ همان.

 

 روزنامه رسالت


فرم در حال بارگذاری ...

با حسین تا بی نهایت

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396
 
حجت الاسلام سرلک:
حرف اصلی اباعبدالله علیه السلام با ما یک کلمه است که من حسین هرکاری باشد انجام میدهم، قنداقه شش ماهه ام را هم روی دست میگیرم و یک جور استسقا میکنم و آب میطلبم که اگر ارمنی ها هم بشنوند زجه بزنند برای اینکه تو قلبت از بن بست خودت نجات پیدا بکند.
 
با حسین تا بی نهایت…
مراسم شب ششم دهه سوم محرم با سخنرانی حجت الاسلام سرلک و مداحی حاج حسين يعقوبيان، كربلایی محسن حسن آبادی، كربلايی علی عشرتی، كربلایی مرتضی فرهنگ در هیئت کربلا برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام سرلک را میخوانید:
 
با حسین تا بی نهایت
 
سوال مهمی مطرح میشود که چرا اینهمه سرمایه های بزرگ و امکانات فوق العاده برای رساندن انسان به نهایت کمال خودش وجود دارد؟
چرا با اینکه اینهمه امکان رشد در انسان وجود داشته است از بین اینهمه افراد از گذشته تا حال چه آنها که مرده اند چه آنهایی که الان زنده هستند حساب کنیم مثلا 28 میلیارد نفر شاید نزدیک 28ملیون نفر رشد داشته اند و بقیه به قول معروف پوچ درآمده اند، انگار که آمده اند خراب کنند و خراب بشوند. مثل همان گفته ای که فرشتگان در زمان خلقت انسان به خدا گفتنتد که این انسان فاسد است و در زمین فساد ایجاد میکند. خداوند هم جواب فرشتگان را داد که در بین این آدم ها قرار است افرادی بیایند که خیلی با عظمت هستند.
 

در روایت است که خداوند پرده را کنار زد و کربلا را نشان داد و فرشته ها یک چهره ای از عاشورا دیدند و گفتند خدایا راست میگویی اگر تمام این 28میلیاردنفر بیایند و بروند می ارزد برای اینکه یک کربلا به وجود بیاید.

...

 
امام صادق علیه السلام در زیارت اربعین میفرماید که امام حسین خون قلبش را داد تا جهالت و گمراهی از جامعه برود. ما آمده ایم 60 سال 70 سال زندگی کنیم در این دنیا چرا باید اسیر خودخواهی ها و گمراهی ها و ضلالت ها بشویم؟ امام حسین علیه السلام باید کاری بکند تا مردم نجات پیدا بکنند در زیارت آمده است که خدا دلش میخواهد تو کشته بشوی تا در عظمت مظلومیت شهادت تو دلها از بن بست خودشان نجات پیدا بکنند. 
 
این حس را همه داشته اند که وسط روضه وقتی گریه شان میگیرد انگار همه پرده ها از پیش چشمشان کنار میرود، همه آدم های خوبی میشوند هم میشوند مثل محسن حججی. برای همین ما روضه را دوست داریم چون روضه ما را میبرد به آن عالمی که آنجا بودیم.
 
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش            باز جوید روزگار وصل خویش
 
اصل ماجرا این است که ما مال خدا هستیم، ما عازم خدا هستیم اما در این سفر چشممان به جاذبه های دنیایی خورده است و هجرتمان به سمت خدا مختل شده است. امام حسین علیه السلام آمده است تا جاذبه هایی برای ما درست کند تا بتوانیم به همه جاذبه های دنیایی پشت کنیم. 
انسان در این عالم آمده است با 70 سال عمر و هزاران مسئله، مثلا مسئله یک قصاب با مسئله یک خیاط فرق میکند. اما مهم این است که ما مسائلمان را با کدام زمینه ها و کدام ظرفیت ها حل میکنیم؟ آیا زمینه حل مسئله ما برمیگردد به عهد ازلی ما با خدا؟ کربلا آمده است تا ما را از گل ولای هوس ها خارج کند، کارکرد کربلا این است اگر کربلا و روضه را با چیز دیگری اشتباه گرفته اید بدانید که کربلا کار خودش را میکند. حسین رحمة الله واسعه است.
کار اصلی امام حسین علیه السلام این بود که به ما بگویند ” من کان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا” هرکس میخواهد تا خدا برود با ما کوچ کند. 
حرف اصلی اباعبدالله علیه السلام با ما یک کلمه است که من حسین هرکاری باشد انجام میدهم،  قنداقه شش ماهه ام را هم روی دست میگیرم و یک جور استسقا میکنم و آب میطلبم که اگر ارمنی ها هم بشنوند زجه بزنند برای اینکه تو قلبت از بن بست خودت نجات پیدا بکند. با حسین تا بی نهایت…
تمام انبیا و اهل بیت آمده اند تا دست ما را در دست خدا بگذراند اما ما دستمان را کشیده ایم. 

ما میتوانیم به گونه ای باشیم که خونخواه حسین علیه السلام. هزار و سیصد سال پیش در یک سرزمینی آقایی را با مظلومیت به شهادت رساندند؛ قرآن میفرماید “مَنْ قُتِلَ مَظلوماً فقد جعلنا لولیه سُلطَاناً” اگر کسی را بکشند که کشته شدن حقش نباشد، ولیّ او میتواند ادعای خونخواهی بکند. اگر کسی را در خیابان جلوی چشم ما بکشند ما نمیتوانیم برویم و بگوییم ما مدعی خون او هستیم چون کاره ای نیستیم؛ اما حسین علیه السلام این حق را به ما داده است که مدعی خون او باشیم و بگوئیم ” أین الطالب بدم المقتول بکربلا”
ما گریه کن های امام حسین علیه السلام هستیم و پیامبر خدا صلوات الله علیه و آله میفرماید ” صل الله علی باکین علی الحسین…


فرم در حال بارگذاری ...

اگر حق را بشناسید شناخت اهل حق آسان میشود

نوشته شده توسطرحیمی 26ام مهر, 1396

 

شخصی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت یابن رسول الله من شما را دوست دارم ولی از دشمن شما هم بدم نمی آید.

جلسه هفتگی هیئت روضه العباس علیه السلام  با سخنرانی حجت الاسلام محمدرضا درانی و مداحی حاج حسین سیب سرخی و حاج محسن فتاحیان در حسینیه جوانان حسینی برگزار شد.

در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام درانی را میخوانید:
 
حجت الاسلام درانی: اگر حق را بشناسید شناختاهل حق آسان میشود
 
شخصی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت یابن رسول الله من شما را دوست دارم ولی از دشمن شما هم بدم نمی آید.
 
حضرت به او فرمودند مشکل تو این است که حق را نمیشناسی، اگر حق را بشناسی شناسایی اهل حق برایت آسان میشود.
 
ملاک حق و باطل افراد نیستند باید خود حق را بشناسید.
 
در دوران امام حسین علیه السلام جامعه در خوابی فرورفته است که حفظ دین پیامبر صلوات الله علیه و آله یک راه بیشتر نداشت. حضرت فرمودند اگر دیم جدم رسول خدا صلوات الله علیه جز باکشتن من استقرار پیدا نمیکند پس ای شمشیرها مرا دریابید.
 
دشمنان امام حسین علیه السلام همه نمازخوان بودند، آشنای قرآن بودند اما نا آشنا با اهل بیت علیهم السلام.
در زیارت اربعین یک جمله ای هست که تمام هدف قیام امام حسین علیه السلام در آن آمده است در زیارت اربعین آمده است 
 
“  وبَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ “
خدایا امام حسین خونش در راه تو ریخته شده بخاطر اینکه جهل جامعه از بین برود. نمازخوانی که جاهل باشد هیچ ارزشی ندارد.
وارث


فرم در حال بارگذاری ...