مولودی آذری ویژه میلاد امام زمان (عج) با صدای حاج نادر جوادی

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397

 

مولودی فوق العاده زیبای آذری ویژه نیمه شعبان و میلاد امام زمان (عج) 

با صدای حاج نادر جوادی

 

 

 

 

 

 

 


فرم در حال بارگذاری ...

مولودی نیمه شعبان و ولادت امام زمان(عج) با نوای حاج محمود کریمی

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397


فرم در حال بارگذاری ...

چرا امام زمان (عج) را اباصالح می خوانیم؟

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397

 

یکی از مطالبی که کم و بیش مورد سؤال واقع می شود این است که چرا ما حضرت بقیة الله، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در مقام دعا و ندبه با کنیه «اباصالح می خوانیم؟» آیا ایشان فرزندی به نام صالح دارند که او را اباصالح می خوانیم و یا علت و سبب دیگری دارد که ما نمی دانیم؟

 

معنای لغوی اب

کلمه اب در لغت عرب به معنای پدر آمده است . بدین جهت برخی از مردم تصور می کنند که عبارت اباصالح در حالت ترکیبی باید به معنای پدر صالح باشد تا معنی و مفهوم جمله صحیح گردد .

برای رفع این شبهه برخی از مؤمنین هم در مقام جواب برآمده و چنین اظهار داشته اند که: چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با تشکیل زندگی خانوادگی، فرزندی به نام صالح دارند، بدین جهت او را با کنیه 1اباصالح می خوانیم .

لکن به نظر می رسد که اینگونه جوابها از حقیقت حال و واقعیت آنچه هست پرده برنمی دارد، چون راهی برای درک چگونگی زندگانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و پی بردن به این موضوع که آیا آن حضرت به طور یقین فرزندی به نام صالح و غیره دارند یا نه، وجود ندارد; زیرا آنچه که از منابع معتبر به دست آمده این است که کیفیت زندگانی و همچنین مسکن و ماوای آن حضرت، همانند خودشان، برای ما مستور و پنهان است و بر همین اساس می گوییم که جواب یاد شده توجیه مطلوب و دلپسندی به نظر نمی آید .

 

تحقیق عمیق تر

القاب و صفات و کنیه هایی که برای پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت در روایات و دعاها به کار رفته است هر کدام معنی و مورد خاصی دارند، مثلا کلمه «امین » که یکی از القاب معروف پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است به طور یقین به خاطر کمال امانتداری و امین اسرار و اموال مردم بودن به آن حضرت گفته شده است . هدف از به کار بردن کنیه «اب » و «ام » برای افراد، اثبات پدر یا مادر بودن آن اشخاص است نسبت به مضاف الیه شان، مانند ابوالحسن (پدر حسن)، ابو جعفر (پدر جعفر)، ام داوود (مادر داوود)، لکن از نظر لغت عرب این طور نیست که کلمات یاد شده (اب و ام) همیشه به معنای پدر و مادر باشد، بلکه گاهی به معنای صاحب و مالک و کنه و اساس شی ء می باشد مانند: ابوالفضل، ابوتراب، ام القری، ام الفساد و امثال آن که به طور یقین هیچ کدام آنها در معنای پدر و مادر به کار نرفته است . چون حضرت ابوالفضل عجل الله تعالی فرجه الشریف پسری به نام فضل نداشته است که ابوالفضل - در این مورد - به معنای پدر فضل باشد . علی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز فرزندی به نام تراب نداشته است که آن حضرت پدر تراب باشد و همچنین است کلمه ام القری که کنیه معروف شهر مکه است، چرا که شهر مکه فرزندی نداشته است که مادر آن باشد .

...

پس با توجه به مطالب گذشته معلوم می گردد که در برخی از موارد کلمات یاد شده (اب و ام) معنای دیگری دارند که غفلت بعضی از مردم از آنها سبب شده که سؤال و جوابهای بی شماری را به دنبال داشته باشد . مثلا کلمه ام، علاوه بر معنای ظاهری مادر، در معنای کنه و اساس شی ء هم استعمال شده است مانند: ام القری و ام الفساد که به طور یقین جمله نخست (ام القری) به معنای اساس و مرکز شهرها و سرزمین ها و جمله دوم (ام الفساد) هم به معنای ریشه و اساس فساد و تباهی می باشد . همچنین کلمه اب هم اینطور نیست که همه جا به معنای پدر بوده و در آن معنی به کار رفته باشد بلکه در برخی از موارد معنای دیگری هم دارد که در پاره ای از آیات و روایات و دعاها در آن معانی به کار رفته است .

 

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را چه وقت «اباصالح » بخوانیم؟

شکی نیست که وقتی با خداوند متعال مناجات می کنیم و نیازها و احتیاجات خود را به محضر مقدسش عرضه می داریم همسو و متناسب با نیازمان نامها و صفات مقدس او را بر زبان می آوریم مثلا در مقام طلب مغفرت از ساحت مقدس خداوند متعال او را «یا غفار» و در مقام طلب نمودن روزی حلال و فراوان با کلمه یا رزاق و در مقام درخواست ثبات قدم و استوار و پایدار ماندن در راه حق او را با جمله یا «مقلب القلوب و الابصار» و امثال آن می خوانیم . بنابراین برای اجابت دعا و قبولی مناجات با خداوند متعال، راه و رمز و اوقات و ساعات خاصی وجود دارد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت آنها را در میان احادیث و روایات معتبر به ما تعلیم فرموده اند به گونه ای که حتی دعای صبح و شام و دعای اول و آخر هفته و ماه و سال و چند و چون آن را هم یاد داده اند . حال باید دید که دعای معروف گم شدگان در صحرا و بیابان را که در روایات آمده است و همچنین کنیه معروف اباصالح عجل الله تعالی فرجه الشریف را در کجا و چه وقت باید خواند؟

از امام باقر عجل الله تعالی فرجه الشریف و همچنین از امام صادق عجل الله تعالی فرجه الشریف روایت کرده اند که فرموده اند:
«اذا ضللت فی الطریق فناد «یا صالح » او «یا ابا صالح » ارشدنا الی الطریق رحمکم الله »

اگر در دشت و صحرا از جاده منحرف شده و راه گم کردید پس «صالح » و یا «اباصالح » را صدا کن و بگو: «ای صالح » و یا بگو «ای اباصالح » ما را دریابید و راه را بر ما نشان دهید، خداوند شما را رحمت فرماید .

و روی همین اساس است که علمای ربانی و مؤمنین پیرو اهل بیت عجل الله تعالی فرجه الشریف در جلسات و اجتماعات معنوی و پر شورشان، آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلکه در همه گمراهیهای فکری و عملی و علمی و نابسامانیهای مادی و معنوی در غیبت کبری، امام زمان اباصالح عجل الله تعالی فرجه الشریف را به کمک و یاری می طلبند .

ممکن است پرسیده شود: چرا در برخی از موارد مانند گم کردن راه و درمانده شدن در صحرا و بیابان امام معصوم عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا علمای ربانی، ما را به جای گفتن «یاالله » و مانند آن، به گفتن «یا صاحب الزمان » و «یا اباصالح المهدی ادرکنی » و … سفارش کرده اند، حال آن که خداوند متعال در فریادرسی مهربان تر و نیرومندتر از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؟

جواب این پرسش را می توان چنین بیان کرد که چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خلیفة الله و حجت خداوند متعال در میان مردم و راهنمای ایشان است بدین جهت در مقام گم کردن راه و گم شدن در دشت و صحرا و یا متحیر ماندن در امور دیگر به مدد خواستن از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توصیه و سفارش کرده اند . چرا که خداوند سبحان، ایشان را برای ارشاد و راهنمایی مردم برگزیده است و آن حضرت جهت ارشاد و راهنمایی و صعود به مدارج عالی ایمان و خوشبختی بهترین راه گشا و برترین هدایتگر است بنابراین کمک خواستن از امام زمان به منزله کمک گرفتن از خداوند متعال است .

بر این اساس است که در دوران غیبت کبری، علمای ربانی، در موارد بی شماری برای عرض حاجت و رفع گرفتاری خویش به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف متوسل می شوند . زیرا ایشان بر این مطلب یقین دارند که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اگر چه بنا به علل و عوامل بیشماری از نظرها غایب است ولی حال و احوال مردم از نظر ایشان پنهان نیست، چنانکه در نامه معروف آن حضرت که در سال 410ق . به شیخ مفید ارسال داشته اند آمده است:
ما به همه اخبار شما آگاهیم و هرگز احوال و غم و شادی شما بر ما پوشیده و پنهان نیست .

بنابراین چقدر زیباست که انسان در مقام گرفتاری و گم کردن راه و جاده و یا مسیر مادی و معنوی زندگی به ساحت مقدس جت حق، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف متوسل شود و با گفتن جمله های دلنشین و آرام بخشی چون: «یا صاحب الزمان ادرکنی » ، «یا فارس الحجاز و یا اباصالح المهدی اغثنی » از آن حضرت کمک و یاری درخواست نماید . چرا که در حال حاضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حبل الله و واسطه فیض میان خدا و مردم است، پس متوسل شدن به پیامبر و ائمه اطهار و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به معنای دق الباب کردن در رحمت و هدایتگر خداوند متعال است .

البته این نکته را هم باید دانست که گم شدن و از خود بی خود شدن و یا به عبارت دیگر گم کردن راه لازم نیست که فقط راه مادی و دشت و صحرا باشد بلکه اگر کسی از نظر فکر و عقیده و ایمان و اعتقاد هم، جاده و راه را گم کرده باشد، سزاوار است که در این گونه موارد هم به ساحت مقدس آن حضرت توسل جوید و آن حضرت را به کمک و یاری بخواند .

وقتی فرزندان و اهل خانه لیاقت حضور آن پدر را بازیابند و پدر نیز قابلیت حضورش را در آنان احساس کند به منزل خود باز می گردد . بر همین اساس است که گفته می شود: منتظران مصلح خود باید صالح باشند . یعنی صلاحیت و قابلیت حضور او را داشته باشند، چرا که بی صلاحیت و بی آن که قابلیت حضور باشد، انتظار بازگشت و مراجعت کسی را داشتن معنا ندارد .

  • 1. کنیه در لغت عرب به کلمه ای گفته می شود که با لفظ اب (پدر) و یا کلمه ام (مادر) شروع شود مانند ابوالحسن که از کنیه های معروف علی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و مانند ام الائمه که از کنیه های معروف حضرت فاطمه (س) است .
 

مجله موعود جوان > مهر و آبان 1382، شماره 27/صفحه 14

با کمی تغییر و تلخیص از کتاب «امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را اباصالح چرا؟» تالیف علی هجرانی



فرم در حال بارگذاری ...

مولودی نیمه شعبان و ولادت امام زمان(عج) با نوای حاج عبدالرضا هلالی

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397


فرم در حال بارگذاری ...

مهدویت در نزد اهل تسنن

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397

 

از جمله عقاید مشترک میان همه ادیان الهی و حتی مکاتب ساخته ي دست بشر ، آمدن مصلحی جهانی برای رفع همه مشکلات مردم می باشد . این عقیده از زمان افلاطون تا کنون مشاهده می شود و ملخص آن را می توان در واژگان ” آرمان شهر ” یا همان ” مدینه فاضله “  بیان نمود .

عقیده به مصلح جهانی و بشارت به آمدن وی در اسلام به نام عقیده مهدویت مشهور است و کلیه فرقه های اسلامی در این عقیده مشترک اند تا جایی که برخی از فرقه های انحرافی منتسب به اسلام دقیقا بر اساس عقیده به مهدویت به وجود آمدند .

مهدویت در منظر شیعه امامیه اثنی عشریه از اساسی ترین بنیانهای فکری - عقیدتی بوده تا جایی که هر جا نام شیعه اثنی عشریه مطرح می باشد ، عقیده به مهدویت نیز مطرح می گردد .و این امر ردّی است بر جاهلان و معاندینی که برای اثبات مهدویت در شیعه ، دنبال سند می گردند !

بحث عقیده به منجی آخر الزمان و آمدن مهدی (علیه السلام) در نزد علمای اهل تسنن نیز مطرح بوده و حتی گروهی از آنها نیز – در مورد منجی – همان فردی را اراده می کنند که شیعیان بدان اعتقاد دارند .

البته گروهی قلیل نیز در میان اهل تسنن هستند که احادیث دال بر وجود و ظهور حضرت مهدی علیه السلام را از اساس مردود می دانند ( همانند ابن خلدون و احمد امین مصری و رشید رضا ) و یا مصداق مهدی علیه السلام را کسانی همچون حضرت عیسی علیه السلام می دانند( همانند ابومحمد بن ولید بغدادی) که البته این عقاید حتی در نزد خود عامّه نیز بعنوان اقوال شاذ بیان می گردد .

ما در این نوشتار ، به اقوال علمای اهل تسنن در مورد صحت اصل موضوع مهدویت و قبول آن اشاره خواهیم نمود .لازم به تذکر می باشد که در این مقاله ، هدف از اشاره به سخنان اهل تسنن (و حتی وهابیون ) در مورد بحث مهدویت تنها و تنها از باب الزام و اسکات خصم بوده تا رفع شبهه برخی جهّال گردد و البته این امر ،سیره مستمره علمای اعلام شیعه در طی قرون و اعصار در مقابل مخالفین بوده است . وگرنه شیعیان ، نه تنها در این بحث ، بلکه در تمامی مباحث اعتقادی خود ، تنها و تنها مقیّد به رجوع به کتاب الله الحکیم و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام بوده و کوچکترین نیازی به رجوع به شاگردان مکتب سقیفه ندارند .

در این نوشتار ، به سخن گروهی از علمای اهل تسنن در مورد تواتر و کثرت احادیث مهدویت در نزد ایشان و مقبول آن اشاره خواهیم نمود .


1 – ابومحمد حسن بن علی بربهاری ( متوفی 329 ه. ق)
وی در کتاب ” شرح السنه ” ، یکی از امور اعتقادی اهل تسنن را این چنین بیان می کند :
والإيمان بنزول عيسى ابن مريم عليه السلام ينزل فيقتل الدجال ويتزوج ويصلي خلف القائم من آل محمد صلي الله عليه وسلم ويموت ويدفنه المسلمون

 ایمان به نزول عیسی بن مریم علیه السلام ، ایشان نازل شده و دجال را می کشد و ازدواج کرده و پشت سر قائم آل محمد صلی الله علیه و آله نماز خوانده و از دنیا می رود و مسلمین او را دفن می کنند . 11
 

...

2 -  ابوالحسن محمد بن حسین ابری سجزی ( متوفی 363 ه. ق )
وی در کتاب ” مناقب الشافعی ” این چنین می گوید :
وقد تواترت الاخبار واستفاضت عن رسول الله صلى الله عليه وسلم بذكر المهدي وأنه من أهل بيته وأنه يملك سبع سنين وأنه يملأ الأرض عدلا وأن عيسى عليه السلام يخرج فيساعده على قتل الدجال وأنه يؤم هذه الأمة ويصلي عيسى خلفه . في طول من قصته وأمره
اخبار متواتر و مستفیض از رسول الله صلی الله علیه و آله در مورد مهدی رسیده است و اینکه او (علیه السلام) از اهل بیت پیامبر بوده و 7 سال حکومت خواهد کرد و زمین را از عدل ، پُر خواهد نمود . و اینکه عیسی علیه السلام برای کشتن دجال ، به کمک وی خواهد آمد و مهدی (علیه السلام) با مردم نماز می گذارد و عیسی علیه السلام به او اقتدا می کند .
این سخن ابوالحسن ابری را بسیاری از علمای اهل تسنن از قول او بیان نموده اند . 2

3 – ابوالقاسم علی بن حسن بن عساکر شافعی ( متوفی 571 ه. ق )
وی در ” تاریخ مدینه دمشق ” به نقل از بیهقی ( متوفی 458 ه. ق ) چنین می گوید :
والأحاديث في التنصيص على خروج المهدي أصح إسنادا وفيها بيان كونه من عترة النبي
احادیثی که نص بر خروج مهدی(علیه السلام) می باشد صحیح ترین اسناد را دارا می باشد و در آنها بیان شده است که مهدی(علیه السلام) از عترت نبی اکرم صلی الله علیه و آله می باشد .3

3 - عبدالرحمن بن عبدالله سهیلی ( متوفی 581 ه. ق )
وی در کتاب ” الروض الانف ” این چنین می گوید :
ومن سؤددها أيضاً أن المهدي المبشر به آخر الزمان من ذريتها ، فهي مخصوصة بهذا كله والأحاديث الواردة في أمر المهدي كثيرة ، وقد جمعها أبو بكر بن أبي خيثمة فأكثر
و از جمله افتخارات او ( فاطمه زهرا سلام الله علیها ) این است که مهدی – بشارت داده شده به او در آخر الزمان – از فرزندان او می باشد و این امر تنها به ایشان اختصاص دارد و احادیث وارده در مورد مهدی (علیه السلام) بسیار زیاد است و ابوبکر بن خیتمه بسیاری از آنها را جمع آوری کرده است . 4

4 – ابوعبدالله قرطبی مالکی ( متوفی 671 ه. ق )
وی در کتاب تفسیری ” الجامع لاحکام القرآن ” در ذیل آیه 33 توبه می گوید :
قال البيهقي في كتاب البعث والنشور : … والأحاديث التي قبله في التنصيص على خروج المهدي وفيها بيان كون المهدي من عترة رسول الله صلي الله عليه و سلم أصح إسنادا قلت : قد ذكرنا هذا وزدناه بيانا في كتابنا ( كتاب التذكرة ) وذكرنا أخبار المهدي مستوفاة والحمد لله
بیهقی در کتاب ” بعث و نشور ” می گوید : احادیث شامل بر نص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر خروج مهدی (علیه السلام) و اینکه مهدی (علیه السلام ) از عترت رسول الله صلی الله علیه و آله می باشد ، صحیح ترین اسناد را دارد .
می گویم (قرطبی ) : این مطلب و بیشتر از آن را در کتابمان ” التذکره ” و اخبار مهدی (علیه السلام) را به صورت مستوفی بیان کرده ایم . 5
وی در کتاب ” التذکره ” به سخن بیهقی و سخن ابوالحسن ابری شافعی اشاره کرده است . 6

5 – ابوعبدالله محمد بن جعفر کتانی ( متوفی 1345 ه. ق )
وی در کتاب ” النظم المتناثر ” که در مورد روایات متواتر اهل تسنن می باشد به نظرات بسیاری از علما و محدثین اهل تسنن اشاره نموده که به برخی از فرازهای آن اشاره می کنیم :
( خروج المهدي)خروج المهدي الموعود المنتظر الفاطمي …. وقد نقل غير واحد عن الحافظ السخاوي أنها متواترة … وفي تأليف لأبي العلاء إدريس بن محمد بن إدريس الحسين العراقي في المهدي هذا أن أحاديثه متواترة أو كادت قال وجزم بالأول غير واحد من الحفاظ النقاد … وفي شرح الرسالة للشيخ جسوس ما نصه ورد خبر المهدي في أحاديث ذكر السخاوي أنها وصلت إلى حد التواتر …. وفي شرح عقيدة الشيخ محمد بن أحمد السفاريني الحنبلي ما نصه وقد كثرت بخروجه الروايات حتى بلغت حد التواتر المعنوي وشاع ذلك بين علماء السنة حتى عد من معتقداتهم ثم ذكر بعض الأحاديث الواردة فيه عن جماعة من الصحابة وقال بعدها وقد روى عمن ذكر من الصحابة وغير من ذكر منهم بروايات متعددة وعن التابعين من بعدهم مما يفيد مجموعة العلم القطعي فالإيمان بخروج المهدي واجب كما هو مقرر عند أهل العلم ومدون في عقائد أهل السنة والجماعة …. وللقاضي العلامة محمد بن علي الشوكاني اليمني رحمه الله رسالة سماها التوضيح في تواتر ما جاء في المنتظر والدجال والمسيح قال فيها والأحاديث الواردة في المهدي التي أمكن الوقوف عليها منها خمسون حديثا في الصحيح والحسن والضعيف المنجبر وهي متواترة بلا شك …..ولولا مخافة التطويل لأوردت هاهنا ما وقفت عليه من أحاديثه لأني رأيت الكثير من الناس في هذا الوقت يتشككون في أمره ويقولون يا ترى هل أحاديثه قطعية أم ولا وكثير منهم يقف مع كلام ابن خلدون ويعتمده مع أنه ليس من أهل هذا الميدان والحق الرجوع في كل فن لأربابه .
خروج مهدی موعود منتظر فاطمی …. همگان از حافظ سخاوی نقل کرده اند که روایات خروج مهدی (علیه السلام) متواتر است ….. و در کتاب ابی علاء ادریس بن محمد عرافی در مورد مهدی (علیه السلام) آمده است : احادیث خروج مهدی (علیه السلام ) متواتر و یا نزدیک به تواتر است و وی صراحت دارد که حافظان حدیث صراحت دارند که این احادیث متواتر است .
در کتاب شرح عقیده شیخ محمد سفارینی حنبلی آمده : روایات خروج مهدی (علیه السلام) آنقدر زیاد است که در حد تواتر معنوی می باشد و این روایات در میان علمای اهل تسنن شیوع پیدا کرده تا جایی که از اعتقادات ایشان شده است و سپس بعد از بیان گروهی از این روایات از برخی از صحابه می گوید : روایات متعدد بیان شده از صحابه و تابعین ، سبب مفید علم قطعی شده و ایمان به خروج مهدی (علیه السلام) همچنان که در نزد اهل علم مقرر است ، واجب بوده و در عقاید اهل سنت مدوّن است .
قاضی شوکانی رساله ای دارد به نام توضیح در تواتر آنچه در مورد مهدی منتظر و دجال و مسیح آمده است و در آن می گوید: احادیث وارده در خروج مهدی (علیه السلام ) 50 حدیث صحیح و حسن و ضعیف می باشد که بدون شک متواتر می باشد 
( کتانی می گوید ) : اگر ترس از طولانی شدن مطلب نبود ، تمامی احادیثی که بدانها دست پیدا کرده ام را بیان می کردم زیرا بسیاری از مردم را دیده ام که در خروج مهدی (علیه السلام ) تشکیک کرده اند و می گویند : آیا احادیث این امر قطعی است یا خیر ؟! و بسیاری از مردم بخاطر سخن ابن خلدون ، در این احادیث متوقف شده اند و به سخن او اعتماد کرده اند در حالی که او اهل این علم نبوده و صحیح آن است که در هر امری به استادش مراجعه شود . 7

 6 – صدیق حسن خان قنوچی ( متوفی 1307 ه. ق) 
این عالم سلفی مسلک اهل تسنن در کتاب ” الاذاعه ” چنین می گوید :
الأحاديث الواردة في المهدي على اختلاف رواياتها كثيرة جدا تبلغ حد التواتر المعنوي وهي في السنن وغيرها من دواوين الاسلام من المعاجم والمسانيد
احادیث وارد شده در مورد مهدی(علیه السلام ) – با احتساب اختلاف روایات – بسیار زیاد و در تواتر معنوی می باشد و این روایات در کتب سنن و دیگر کتب معاجم و مسانید آمده اند .

لا شك في أن المهدي يخرج في آخر الزمان من غير تعيين لشهر وعام لما تواتر من الاخبار في الباب واتفق عليه جمهور الأمة سلفا عن خلف إلا من لا يعتد بخلافة
هیچ شکی در خروج مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان – بدون تعیین ماه و سال خروج او – وجود ندارد زیرا اخبار این باب متواتر بوده و جمهور امت از قبل تا کنون بر این امر اتفاق داشته و بر خلاف آن هیچ اعتنایی نیست .

همچنین این عالم ، در رد ابن خلدون ( که اصل مهدویت را عقیده ای بی ریشه اسلامی می داند ) این چنین می گوید :

فلا معنى للريب في أمر ذلك الفاطمي الموعود المنتظر المدلول عليه بالأدلة بل إنكار ذلك جرأة عظيمة في مقابلة النصوص المستفيضة المشهورة البالغة حد التواتر
پس هیچ شکی در امر این مرد فاطمی موعود منتَظَر که دلالت ادله بر وجود او می باشد وجود ندارد بلکه انکار این مطلب یعنی جسارت و جرات داشتن در مخالفت با نصوص مستفیض مشهور که به حد تواتر می رسد .8
 

7 – محمد بن عبدالرسول حسینی برزنجی ( متوفی 1103 ه. ق)
وی در کتاب ” الاشاعه لاشراط الساعه ” در چند جای آن به تواتر احادیث مهدویت اذعان کرده است .

الباب الثالث في الاشراط العظام والامارات القريبة التي تعقبها الساعة وهي أيضا كثيرة فمنها المهدي وهو أولها ، واعلم أن الأحاديث الواردة فيه على اختلاف رواياتها لا تكاد تنحصر
باب سوم در مورد نشانه های بزرگی که بعد از آن قیامت می آید بسیار زیاد است که یکی از آنها مهدی می باشد که اولین آنها می باشد .و بدان که احادیث وارد شده در مورد مهدی – با احتساب اختلاف روایات – از حد شمارش بیرون است .

قد علمت أن أحاديث وجود المهدي وخروجه آخر الزمان وأنه من عترة رسول الله صلى الله عليه وسلم من ولد فاطمة بلغت حد التواتر المعنوي فلا معنى لانكارها
دانستی که احادیث وجود مهدی(علیه السلام) و خروجه او در آخر الزمان و اینکه او از عترت رسول الله صلی الله علیه وآله و از فرزندان فاطمه (سلام الله علیها ) می باشد ، تواتر معنوی داشته و انکار آن بی معنا می باشد .

 وغاية ما ثبت بالأخبار الصحيحة الكثيرة الشهيرة التي بلغت حد التواتر المعنوي وجود الآيات العظام التي منها بل أولها خروج المهدي وأنه يأتي في آخر الزمان من ولد فاطمة يملأ الأرض عدلا كما ملئت ظلما
و نهایت آنچه که از طریق اخبار کثیر مشهور صحیح که به حد تواتر معنوی می رسد به دست می آید : وجود نشانه های بزرگی است که اولین آنها خروج مهدی (علیه السلام) است که او در آخرالزمان آمده و از فرزندان فاطمه سلام الله علیها بوده و زمین را از عدل و داد پر می نماید آنچنان که از ظلم و جور پُر شده باشد . 9

8 – بن باز ( متوفی 1420 ه. ق)
نقل قول در مجله ” الجامعه الاسلامیه بالمدینه المنوره ” شماره 3 ضمن ” عقیده اهل السنه و الاثر ” چنین آمده است :

فأمر المهدي أمر معلوم والأحاديث فيه مستفيضة بل متواترة متعاضدة، وقد حكى غير واحد من أهل العلم: تواترها… وهي متواترة تواترا معنويا لكثرة طرقها، واختلاف مخارجها وصحابتها ورواتها وألفاظها فهي بحق تدل على أن هذا الشخص الموعود به أمره ثابت وخروجه حق … 

امر مهدی (علیه السلام) امری معلوم بوده و احادیث آن مستفیض بلکه متواتر بوده و همه اهل علم حکم به تواتر آن را بیان کرده اند … احادیث آن بعلت کثرت طرق روایت آن دارای تواتر معنوی می باشد و اختلاف در روات و الفاظ دلالت بر آن دارد که امر آن شخص موعود ، ثابت اشت و خروج او حق می باشد . 

تویجری نیز در کتاب ” الاحتجاج بالاثر ” ضمن بیان تفریظ بن باز بر کتابش ، این چنین نقل می کند :

ولقد تأملت ما ورد في هذا الباب من الأحاديث فاتضح لي صحة كثير منها، كما بيَّن ذلك العلماء الموثوق بعلمهم ودرايتهم؛ كأبي داود، والترمذي، والخطابي، ومحمد بن الحسين الآبري، وشيخ الإسلام ابن تيمية، والعلامة ابن القيم، والشوكاني، وغيرهم

و من در باب احادیث مهدی(علیه السلام) تامل کرده و صحت بسیاری از آنها برای من روشن شده همچنان که بسیاری از علمای موثق در علم و درایت ، آن را بیان کرده اند . همانند ابی داود و ترمذی و محمد بن حسین آبری و ابن تیمیه و ابن قیم و شوکانی . 10

 9 – محمد ناصر الدین البانی (متوفی 1420 ه. ق)
این عالم وهابی در کتاب ” السلسله الصحیحه ” چنین می گوید :

و ما مثل هؤلاء إلا كمثل من ينكر عقيدة نزول عيسى عليه السلام في آخر الزمان التي تواتر ذكرها في الأحاديث الصحيحة …. و أكاد أقطع أن كل من أنكر عقيدة المهدي ينكرها أيضا ، و بعضهم يظهر ذلك من فلتات لسانه ، و إن كان لا يبين . و ما مثل هؤلاء المنكرين جميعا عندي إلا كما لو أنكر رجل ألوهية الله عز وجل بدعوى أنه ادعاها بعض الفراعنة ! ( فهل من مدكر ) .

مثل این ها همانند کسانی است که عقیده نزول عیسی علیه السلام در آخر الزمان را – که احادیث صحیح در مورد آن به تواتر رسیده است – منکر می شوند …. و مطمئناً و قطعا می گویم که هر کس عقیده مهدی (علیه السلام) را منکر شود ، آن را نیز منکر می گردد و برخی از آنها نیز این عقیده را بر ناخواسته (بر اثر لغزش) بیان کرده اند و مَثَل تمامی این گروه منکر در نزد من همانند کسی است که اولوهیت خداوند متعال را انکار نماید همانند ادعای برخی از فراعنه ( پس آیا پند گیرنده ای هست؟)11
همچنین در رساله ” حول المهدی ” در مجله ” التمدن الاسلامی ” ج 22 ص 642 - 646 چنین می گوید :

أما مسألة المهدي فليعلم أن في خروجه أحاديث كثيرة صحيحة ، قسم كبير منها له أسانيد صحيحة … وخلاصة القول : إن عقيدة خروج المهدي عقيدة ثابتة متواترة عنه -صلى الله عليه وسلم- يجب الإيمان بها لأنها من أمور الغيب ، والإيمان بها من صفات المتقين كما قال تعالى : ( الم * ذلك الكتاب لا ريب فيه هدى للمتقين * الذين يؤمنون بالغيب ) . وإن إنكارها لا يصدر إلا من جاهل أو مكابر .

اما در مورد مساله مهدی(علیه السلام) پس بدانند که احادیث صحیح زیادی در مورد خروج او آمده است که گروه زیادی از آن دارای اسناد صحیح می باشد …. و خلاصه مطلب این است : عقیده به خروج مهدی (علیه السلام) عقیده ای متواتر و ثابت به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده و ایمان به آن واجب است زیرا از اموری غیبی است و ایمان به آن از صفات متقین است همچنان که خداوند متعال می فرماید ” الف، لام، ميم؛  اين است كتابى كه در [حقانيت‏] آن هيچ ترديدى نيست؛ [و] مايه هدايت تقواپيشگان است: آنان كه به غيب ايمان مى‏آورند ” . و انکار مهدی (علیه السلام) بیان نمیشود مگر از افراد جاهل.

مطالب فوق، اشاراتی کوتاه از برخی از علمای اهل تسنن در مورد اصالت احادیث مهدویت و مقبول بودن آن در نزد اهل تسنن می باشد .

نویسنده: مقداد العلوی

 

پی نوشت:

 

  • 1. كتاب شرح السنة ، ص 27 رقم 20 ، اسم المؤلف: الحسن بن علي بن خلف البربهاري أبو محمد الوفاة: 329 ، دار النشر : دار ابن القيم - الدمام - 1408 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمد سعيد سالم القحطاني
  • 2. المنار المنيف في الصحيح والضعيف ، ص 142 ، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أبي بكر الحنبلي الدمشقي الوفاة: 751 هـ ، دار النشر : مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب - 1403 هـ ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الفتاح أبو غدة
  • 3. تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل ، ج 47 ص 518 ، اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1995 ، تحقيق : محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري
  • 4. الروض الأنف في تفسير السيرة النبوية لابن هشام ، ج 1 ص 280 ، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن عبد الله ابن أحمد بن أبي الحسن الخثعمي السهيلي الوفاة: 581 هـ ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - لبنان- 1409 هـ/ 1989 م ، تحقيق : طه عبد الرؤوف سعد
  • 5. الجامع لأحكام القرآن ، ج 8 ص 122 ، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671 ، دار النشر: دار الشعب – القاهره
  • 6. التذكرة بأحوال الموتى وأمور الآخرة ، ص 1205 ، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671 ، دار النشر : مكتبة دار المنهاج للنشر والتوزيع، الرياض 1425 ه ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الصادق بن محمد بن إبراهيم
  • 7. نظم المتناثر من الحديث المتواتر ، ص 225 تا 228 رقم 289 ، اسم المؤلف: محمد بن جعفر الكتاني أبو عبد الله الوفاة: 1345 هـ ، دار النشر : دار الكتب السلفية - مصر ، تحقيق : شرف حجازي
  • 8. الإذاعة لما كان وما يكون بين يدي الساعة ، ص 112 ؛ 145 ؛ 146 ، اسم المولف : محمد صديق خان بن حسن علي الحسيني البخاري القنوجي الوفاه 1307 ه‍ ، دارالنشر : نشر المكتبة العلمية بالمدينة - مطبعة المدني - القاهرة - 1391 ه‍ - 1971 م ، الطبعة : الثالثة
  • 9. الإشاعة لأشراط الساعة ، ص 87 ؛ 112 ؛ 189 ، اسم المؤلف: محمد بن عبدالرسول الحسینی الشهرزوری البرزنجی الوفاة: 1103 هـ ، دار النشر : مكتبة المشهد الحسيني – القاهرة
  • 10. الاحتجَاج بالأثر على من أنكر المهدي المنتظر، ص 3 ، اسم المولف : حمود بن عبد الله بن حمود بن عبد الرحمن التويجري الوفاه 1413 ه‍ ، دارالنشر : الرئاسة العامة لإدارات البحوث العلمية والإفتاء والدعوة والإرشاد، الرياض - المملكة العربية السعودية- 1403 هـ - 1983 م ، الطبعة : الاولی
  • 11. سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها، ج 1 ص 43 ، اسم المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين، بن الحاج نوح بن نجاتي بن آدم، الأشقودري الألباني الوفاة: 1420 ه ، دار النشر : مكتبة المعارف للنشر والتوزيع، الرياض 1415 ه – 1995 م


فرم در حال بارگذاری ...

عاقبت یک عمر انتظار

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397

 

مَسعَده مي گويد: خدمت حضرت صادق (عليه السلام) بودم که يک پيرمرد خميده اي در حالي که به عصايش تکيه زده بود، وارد شد و سلام کرد. حضرت جوابش را دادند. به گريه افتاد. امام فرمود: چرا گريه مي کني؟

عرضه داشت: فدايت شوم، صد سال است که به پاي قائم شما (وفادار) مانده ام، مي گويم: همين ماه و همين سال (ظهور خواهد کرد) ولي اکنون سن من بالا رفته و استخوانهايم سست گرديده و مرگم نزديک است اما آنچه را دوست دارم در شما نمي بينم و شما را کشته شده و آواره مي بينم و دشمنان شما را مي بينم که با بالها پرواز مي کنند. چطور گريه نکنم؟!

اينجا بود که چشمان مبارک امام (عليه السلام) گريان شد و فرمودند:

يَا شَيْخُ إِنَّ اللَّهَ أَبْقَاكَ حَتَّى تَرَى قَائِمَنَا كُنْتَ مَعَنَا فِي السَّنَامِ الْأَعْلَى وَ إِنْ حَلَّتْ بِكَ الْمَنِيَّةُ جِئْتَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ ثَقَلِ مُحَمَّدٍ ص وَ نَحْنُ ثَقَلُهُ فَقَدْ قَالَ ص إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ فَتَمَسَّكُوا بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي‏.

اي شیخ، اگر خدا تو را زنده بدارد تا آنکه قائم ما را ببيني، در مرتبه اعلا خواهي بود، و اگر مرگ تو فرا رسد (و قائم عليه السلام را درک نکني) روز قيامت با ثقل حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) محشور خواهي شد. و ما ثقل او هستيم که فرمود: من دو چيز گرانبها در ميان شما بر جاي مي گزارم، پس به آن دو تمسک کنيد تا هرگز گمراه نشويد: کتاب خدا و عترتم که اهل بيت من هستند.

پيرمرد گفت: بعد از شنيدن اين خبر ديگر باکي ندارم و خاطرم آسوده شد.

او نمي دانست که قائم اهل بيت (عليهم السلام) چه کسي خواهد بود. لذا حضرت ايشان را به او معرفي کردند و فرمودند:

 يَا شَيْخُ اعْلَمْ أَنَّ قَائِمَنَا يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ الْحَسَنِ وَ الْحَسَنُ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبَِ لِيٍّ وَ عَلِيٌّ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدٌ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ ابْنِي هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى مُوسَى ع وَ هَذَا خَرَجَ مِنْ صُلْبِي وَ نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ كُلُّنَا مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُون‏.

قائم (عليه السلام) پسر امام حسن عسکري (عليه السلام) از صلب حضرت هادي (عليه السلام)و … از فرزندان من خواهد بود. آن گاه فرمودند:

يَا شَيْخُ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَلَا إِنَ‏ شِيعَتَنَا يَقَعُونَ‏ فِي‏ فِتْنَةٍ وَ حَيْرَةٍ فِي غَيْبَتِهِ هُنَاكَ يُثْبِتُ اللَّهُ عَلَى هُدَاهُ الْمُخْلَصِينَ اللَّهُمَّ أَعِنْهُمْ عَلَى ذَلِكَ‏.

اي شیخ، قسم به خدا اگر از عمر دنيا جز يک روز باقي نمانده باشد، خداي متعال آن قدر آن روز را طولاني مي سازد تا آنکه قائم ما اهل بيت ظهور کند. توجه داشته باش که شيعيان ما در زمان غيبت او به امتحان و سرگرداني مبتلا مي شوند. در آن زمان خداوند اهل اخلاص را بر هدايت خويش ثابت قدم مي دارد. خداوندا، ايشان را بر اين امر (پايداريِ با اخلاص) ياري فرما!1

 

و امروز من و تو …

کسي که عمر خود با حال انتظار سپري کند، وقتي مرگ خويش را نزديک بيند در حالي که هنوز مولايش ظهور نکرده است، با همه وجود مي سوزد و در حسرت سرور آل محمد (صلي الله عليه و آله) مي گريد که چرا پس از يک عمر انتظار کشيدن، بدون آنکه به آرزويش برسد، دست خود را از ياري کردن مولايش کوتاه مي بيند.

اگر حسرت و آرزوي ياري او را در تمام عمر داشته ايم، به ما وعده داده اند که در ايام ظهورش با او و در خيمه او باشيم و اگر زنده نبوديم با او و پدران پاکش محشور شويم. براي زنده نگه داشتن قصد ياري امام (عليه السلام) چه خوب است که انسان نيت خود را به زبان آورد و با خداي خود عهد و پيمان ببندد که هيچ گاه از نيت خويش غافل نشود و کوتاهي نکند. به همين منظور مسأله بيعت با امام زمان (عليه السلام) در زمان غيبت مطرح مي شود. بيعت در واقع اظهار کردن قصد قلبي بر اطاعت از امام و ياري او به زبان است که در مناسبتهاي مختلفي تکرار

مي شود و در واقع بيعت «تجديد» مي گردد، يعني نو و تازه مي شود. به عنوان نمونه در دعاي عهد، تجديد بيعت با امام (عليه السلام) که صبح هر روز انجام مي شود، چنين است:

 اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ أُجَدِّدُ لَهُ‏ فِي‏ صَبِيحَةِ هَذَا الْيَوْمِ وَ مَا عِشْتُ بِهِ فِي أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ فِي حَوَائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْه‏. 2

خدايا، من در بامداد اين روز و در همه روزهايم، عهد و پيمان و بيعتي را که از آن حضرت بر عهده دارم، برايش تجديد مي کنم به گونه اي که هرگز از آن حضرت برنگردم و دست برندارم. خداوندا، مرا از ياران و کمک کنندگان آن حضرت قرار بده و از کساني که از او دفاع مي کنند و در انجام نيازهايش شتاب مي ورزند و از دستوراتش اطاعت کرده و از وجود مقدسش حمايت مي کنند و نسبت به (انجام دادن) خواسته هايش سبقت مي جويند و در پيش روي او به فيض شهادت نائل مي آيند.

 عهد و پيماني که همه اين خواسته ها را در بر مي گيرد و اين آرزوها را به زبان منتظر جاري مي سازد، حقيقتاً او را دگرگون مي سازد و هر روزي که اين بيعت را تجديد مي کند، عزم و اراده اش محکمتر مي شود و خود را براي وفاي به عهدش آماده تر از قبل مي بيند.3

 

  • 1. بحارالانوار، ج 36، ص 407، ح 17، به نقل از کفايه الاثر
  • 2. فرازي از دعاي عهد
  • 3. برگرفته از کتاب “معرفت امام عصر عليه السلام"، سيد محمد بني هاشمي، صص 399-394

 

موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام



فرم در حال بارگذاری ...

یاصاحب الزمان ادرکنی

نوشته شده توسطرحیمی 7ام اردیبهشت, 1397

 

اى فرزند يس و ذاريات،

اى فرزند طور و عاديات،

اى فرزند كسی كه نزديك شد، آنگاه درآويخت، تا آنكه در دسترسى و نزديكى به خداى علىّ اعلى، به فاصله دو كمان يا كمتر بود،

كاش مى ‏دانستم كه كجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد يافت

آيا به كدام سرزمين اقامت دارى

آيا به زمين رضوا يا غير آن يا به ديار ذو طوى متمكن گرديده ‏اى

عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَ لاَ تُرَى وَ لاَ أَسْمَعَ (أَسْمَعُ) لَكَ حَسِيساً وَ لاَ نَجْوَى‏

بسيار سخت است بر من كه خلق را همه ببينم و تو را نبينم

و هيچ از تو صدايى حتى آهسته هم به گوش من نرسد

بسيار سخت است

بر من بواسطه فراق تو نزديك من رنج و بلوى احاطه كند و ناله زار من به حضرتت نرسد - و شكوه به تو نتوانم

جانم به فدایت كه تو آن حقيقت پنهانى كه دور از ما نيستى

جانم به فدایت كه تو آن شخص جدا از مايى كه ابدا جدا نيستى

جانم به فدایت كه تو همان آرزوى قلبى و مشتاق اليه مرد و زن اهل ايمانى كه هر دلى از يادت ناله شوق مى‏زند 

جانم به فدایت كه تو از سرشت عزتى كه بر شما هيچكس برترى نخواهد يافت

و ركن اصيل مجد و شرافت هستيد كه هيچكس همانند شما نخواهد گرديد

جانم به فدایت كه تو از آن نعمتهاى خاص خدايى كه مثل و مانند نخواهد داشت

جانم به فدایت كه تو از آن خاندان عدالت و شرفى كه احدى برابرى با شما نتواند كرد

اى مولاى من تا كى در شما حيران و سرگردان باشم

 قسمتی از دعای ندبه


فرم در حال بارگذاری ...

ایران با عمل به قرآن مقابل امریکا ایستاده و پیشرفت کرده است

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اردیبهشت, 1397

ذلت ازاین بالاتر نیست که رئیس‌ جمهور آمریکا بگوید کشورهای عربی بدون ما دوام ندارند.          

گزارش تصویری | صوت | متن بیانات

تلاوت قرآن را مقدمه عمل به آن بدانید تا فردای دنیای اسلام بهتر از امروز آن باشد                       

 شرکت کنندگان در سی و پنجمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم صبح امروز (پنج‌شنبه) با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند. در این مراسم اساتید و نفرات برگزیده مسابقات، به قرائت قرآن پرداختند و فضای حسینیه امام خمینی(ره) را با تلاوت کلام الهی عطرآگین کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای در این مراسم، تنها راه پیشرفت و سعادت امت اسلامی را عمل به قرآن دانستند و گفتند:

عمل به قرآن، درواقع تمسک به حبل‌الله است و موجب می‌شود مسلمانان در زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی، دچار سقوط و انحراف و ذلت نشوند.

ایشان با تأکید بر اینکه بی‌توجهی و عمل‌نکردن به قرآن موجب ضربه‌پذیری خواهد شد، افزودند: متاسفانه امروز، کشورهای اسلامی به‌دلیل عمل نکردن به قرآن گرفتار ضربه‌ی عقب ماندگی و تسلط کفار شده‌اند.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین گفتند: کشورهای اسلامی در اثر تمسک نجستن به قرآن دچار «بیماری ذلت» شده اند و اینکه رییس جمهور آمریکا با کمال وقاحت می گوید «اگر ما نباشیم، برخی کشورهای عربی یک هفته هم دوام نمی آورند»، نتیجه همین بیماری است.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به آیات قرآن، خاطر نشان کردند: قرآن به ما می گوید که مومن باید در مقابل کفار و زورگویان عالم همچون سد مستحکمی بایستد و گرنه مبتلا به ذلت و فساد و خونریزی و عقب ماندگی خواهد شد.

ایشان افزودند: قرآن همچنین به ما می گوید، مومنین باید با یکدیگر «وحدت» و «پیوند ولایتی» داشته و با جبهه کفار هیچ‌گونه پیوند و ارتباطی نداشته باشند اما متاسفانه امروز شاهدیم که برخی کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی در ارتباطند و نتیجه این عمل نکردن به دستور قرآن، جنگ و جنایت های کنونی در منطقه است.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند : شرایط مردم یمن را ببینید که گرفتار چه مصیبتی شده اند و عروسی آنها تبدیل به عزا می شود و یا وضعیت مردم افغانستان و پاکستان و سوریه. همه این مسایل بخاطر این است که ولایت میان مؤمنین فراموش شده است و به تأکیدات قرآن عمل نمی شود.

حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر اینکه عمل به قرآن موجب عزت خواهد شد، افزودند: جمهوری اسلامی ایران، چهل سال است که در مقابل زورگویی های استکبار ایستاده و به کوری چشم دشمنانی که می خواستند این نظام را نابود کنند، پیشرفت و توانایی و قدرت او روزافزون شده است.

ایشان، حفظ و تلاوت قرآن را مقدمه فهم و عمل کردن به آن دانستند و با توصیه جوانان به اتخاذ چنین نگاهی به قرآن، خاطر نشان کردند: اگر تلاوت و حفظ قرآن، مقدمه عمل به آن باشد، قطعاً فردای دنیای اسلام از امروز آن بهتر خواهد بود و دیگر، آمریکا نخواهد توانست برای کشورها و امت اسلامی، خط و نشان بکشد و آنها را تهدید کند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام محمدی نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه با بیان گزارشی از مسابقات قرآن، گفت: سی و پنجمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم با حضور نمایندگان ۸۴ کشور دنیا و ۳۷۰ شخصیت قرآنی یعنی حافظان، قاریان، داوران، محققان و پژوهشگران قرآنی برگزار شد.


فرم در حال بارگذاری ...

محبوب‌ترین نام های انتخاب شده برای نوزادان تهرانی +اینفوگرافیک

نوشته شده توسطرحیمی 6ام اردیبهشت, 1397

 

بحث انتخاب اسم یکی از  مهمترین  موضوعاتی  است که  هنگام متولد شدن نوزاد   والدین  نوزاد را درگیر خود می کند.


برای انتخاب اسم  بوقتی والدین نامی را انتخاب  کنند که بامعنا باشد و اگر در غیر اینصورت این کار انجام شود ممکن است تاثیر بدی  برای آینده کودک داشته باشد.

بسیاری از والدین برای ایده گرفتن سراغ کتاب اسم یا وب‌سایت‌های مربوط به آن می‌روند. در حال حاضر والدین در مورد قدرت اسم آگاهی بیشتری پیدا کرده‌اند. در این میان نام‌هایی که به راحتی در زبان می‌چرخند طرفداران بیشتری دارند.

به تازگی گزارشی در سازمان ثبت‌احوال استان تهران،  منتشر شده که بر اساس آن در سال ۹۶ بیشترین فراوانی نام‌های پسرانه در استان تهران به ترتیب امیرعلی، امیرحسین، امیرعباس، علی، کیان، محمدحسین، محمدطاها، حسین، سامیار، ماهان، آراد، ابوالفضل، محمدرضا، محمد، رادین، امیررضا، ایلیا، محمدمهدی، پارسا و یاسین بوده است.

همچنین نام‌های فاطمه، حلما، زهرا، آوا، باران، نازنین زهرا، یسنا، ریحانه، مرسانا، زینب، رها، بارانا، النا، مهرسا، هانا، نورا، لیانا، نفس، آیلین و حسنا به ترتیب بیشترین فراوانی را میان نام‌های دخترانه در سال ۹۶ در استان تهران داشته‌اند.

در ادامه تصویری از اینفوگرافیک فراوانی نام محبوب تهرانی ها مشاهده می کنید.


 باشگاه خبرنگاران جوان؛


فرم در حال بارگذاری ...

چگونه مي توان دوستي امام مهدي را بدست آورد؟

نوشته شده توسطرحیمی 5ام اردیبهشت, 1397

 


 بايد بدانيم كه امام پدري مهربان و برادري دلسوز است، امام همه شيعيان را دوست دارد و براي هدايت و سعادت آنها دعا و تلاش مي كند. البته در اين ميان شيعياني را بيشتر دوست دارد كه مي كوشند افرادي صالح و با معنويت باشند.

با رعايت موارد زير، مي توان به دوستي آن حضرت اميد داشت:

1. در مقام علم و عقيده هر روز بر معرفت ديني خود بيفزاييم و در جلسات سخنراني و علمي شركت كنيم و در شناخت مقام امامت و شخص امام زمان علیه السلام (با مطالعات فراوان) كوشا باشيم.

2. در مقام عمل اولين چيز انجام دادن واجبات و ترك گناه و معصيت است. ارتكاب معصيت در محضر امام زمان علیه السلام باعث آزرده شدن دل ايشان مي شود و وقتي پرونده اعمال به محضر ايشان برده مي شود، از ما دلگير مي گردد.

قدم دوم انجام وظيفه است، بهترين راه نزديكي به آن حضرت و جلب رضايت ايشان، اين است كه هر كس هر شغل و وظيفه اي كه دارد، آن را به دقت و سلامت انجام دهد. شما كه محصل هستيد، بهترين كار تلاش و درس خواندن عميق و صحيح است، كسي كه وظيفه خود را ترك كند يا ناقص انجام دهد و در عوض آن بخواهد كار نيك ديگري انجام دهد، راهي كج رفته است.

...

قدم بعدي ايجاد ارتباط معنوي با امام است؛ يعني، بكوشيم هميشه به ياد امام زمان علیه السلام باشيم صبح را با دعاي عهد شروع كنيم، در نماز هايمان براي آن حضرت دعا كنيم، دعاي فرج را در هر فرصتي بخوانيم. دعاي ندبه، زيارت آل ياسين و دعاهاي ديگر را با توجه به معنا و حضور قلب بخوانيم، صدقه دادن براي سلامتي ايشان، زيارت از طرف ايشان و دعا براي سلامتي و تعجيل فرج آن حضرت، شركت در مراسم منسوب به ايشان و … راه هاي ايجاد ارتباط معنوي با امام است و مي توان بعد از مدتي آثار بسيار مثبت آن را ديد و اين خود نشان دوست داشتن امام است. اما باز تاكيد مي شود همه اين كارها بعد از ترك گناه و عمل به وظيفه و نقش خويش در جامعه و خانواده اثر بخش است؛ وگرنه پوستي بي مغز و خاصيت خواهد بود.

ج س 2ـ بيان علت حقيقي و اصلي غيبت امري دشوار و شايد دور از دسترس باشد. درباره غيبت مي توان، هم نگاه تاريخي داشت و هم نگاه روايي:

يك. نگاه تاريخي: وقتي به تاريخ صدر اسلام و حتي قبل از آن مي نگريم، به خوبي مي بينيم كه جبهه كفر و باطل براي مقابله با جبهه حق و نابودي آن، از هيچ اقدامي فروگذاري نكرده و در اين راه حتي از كشتن پيشوايان دين نيز ابايي نداشته است. آنان به خوبي مي دانستند ادامه حكومت دنيايي و سيطره بر مردم و كسب منافع نامشروع، زماني امكان پذير خواهد بود كه پيشوايان دين و هاديان حق را از سر راه خود بردارند لذا شهادت ائمه علیه السلام در دستور كار خلفاي جور قرار گرفت. آنچه وحشت و اضطراب حاكمان خودكامه را بيشتر مي كرد، وعده ظهور حضرت مهدي(عج) به عنوان منجي و مصلح بود. از اين رو خلفاي معاصر امام حسن عسكري علیه السلام ايشان را به شدت تحت نظر داشتند تا وقتي فرزند ايشان به دنيا مي آيد، او را در همان ابتداي زندگي به شهادت برسانند. بنابراين بسيار طبيعي است كه خداوند آخرين حجت خود را در پرده غيبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زماني كه مردم آمادگي ظهور داشتند ظهور كرده و جهان را پر از عدل و داد نمايد.

دو. نگاه روايي: در روايات به علت و حكمت هاي متعددي اشاره شده است؛ از جمله:

الف. غيبت سري از اسرار الهي: پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود: “ان هذا لامر من امر الله و سر من سر الله” ؛ “اين امر الهي و سري از اسرار خداوند است". (بحار الانوار ، ج 51، ص73).

ب. آزمايش مردم: امام علي علیه السلام فرمود: “به خدا قسم من و دو فرزندم شهيد مي شويم. خداوند در آخر الزمان مردي از فرزندانم را به خون خواهي ما بر خواهد انگيخت و او مدتي غايب مي شود تا مردم آزمايش شوند و گمراهان جدا گردند تا جايي كه افراد نادان مي گويند: خداوند ديگر به آل محمد كاري ندارد". (غيبت نعمامي، ب10).

ج. ستم پيشه بودن انسان ها : امير مؤمنان علیه السلام فرمود: “زمين از حجت خدا خالي نمي ماند، ولي خداوند به دليل ستم پيشه بودن و زياده روي انسان ها، آنان را از وجود [ظاهري] حجت خود محروم مي سازد"(غيبت نعماني، ب10).

د. حفظ جان امام: امام باقر علیه السلام فرمود: “براي قائم ما قبل از آنكه به پا خيزد غيبتي است. راوي پرسيد چرا، حضرت فرمود: مي ترسد[از قتل]".

برخي بر اساس روايت اول مي گويند: “علت اصلي غيبت، روشن نيست و آنچه از علت ها گفته شده(مانند حفظ جان) از آثار غيبت است، نه علت اصلي(فصلنامه انتظار، ش4، مقاله استاد طبسي).

برخي ديگر با توجه به تاريخ و روايات، علت اصلي غيبت را حفظ جان و بقيه موارد را از آثار آن مي دانند.

پس غيبت امري است كه سير حركت انسان ها، آن را ناگزير كرده و در اين فرايند بايد به گونه اي برنامه ريزي شود تا جامعه شيعه، با كمترين مشكل بتواند پذيراي آن باشد. از اين رو امامان علیه السلام از يك سو راه هاي فهم احكام را به شاگردان مي آموختند تا بتوانند احكام دين را در حد توان از منابع شرع استنباط و استخراج كنند و مردم را نيز به آموختن از علما و رجوع به آنها فرا مي خواندند و از سوي ديگر با برقراري نهاد وكالت، مردم را به رجوع به وكيلان دعوت كردند. در همين راستا از زمان امام هادي و عسكري علیه السلام ارتباط مستقيم را كمتر كردند و در مواردي از پشت پرده جواب سؤالات را مي دادند تا مردم به نديدن امام عادت كنند. به دنبال آن غيبت كوتاه مدتي(صغري)، پيش بيني شد تا مردم به واسطه نواب خاص، برخي مسائل مورد نياز را بپرسند و در ضمن رجوع دائمي به نايبان را فرا بگيرند. (ر.ك. غيبة طوسي؛ تاريخ عصر غيبتع پورسيد آقايي، اصول عقايد، مصباح؛ دادگستر جهان . اميني).


پورتال اهل‌بیت علیهم السلام ـ وابسته به مجمع جهانی اهل‏بیت علیهم السلام


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم