آتشی در دل من

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی:

جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد.

نظر از:  

ممنون از مطلب خوبتان

1395/10/27 @ 20:19


فرم در حال بارگذاری ...

مداحی حماسی علیه رژیم منحوس آل خلیفه در اعتراض به اعدام جوانان انقلابی بحرین+ دانلود

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395


فرم در حال بارگذاری ...

موافقت با نفس، انسان را شقی می کند!

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

مراقبه الهی از دیدگاه امیر المومنین علیه السلام:
به بیان امیر مؤمنان علیه السلام: “من ذم نفسه أصلحها / هر که نفس خود را نکوهش کند، آن را به اصلاح و سامان آورد.” من أجهد نفسه فی اصلاحها سعد / هر که نفس خود را در اصلاح آن معاتبه نماید، نیکبخت شود.”

“روش مراقبه و محاسبه زمانی به بار می نشیند که پس از محاسبه نسبت به آنچه شرط شده است، در صورت کوتاهی و نافرمانی و پیمان شکنی، انسان در مقام اصلاح بر آید، چنانکه امیر مؤمنان بدین امر توجه داده و فرموده است:

“من حاسب نفسه وقف علی عیوبه، و أحاط بذنوبه، و استقال الذنوب، و أصلح العیوب

هر که نفس خود را مورد محاسبه قرار دهد، بر عیبهای خویش آگاه شود و از گناهان خود مطلع گردد، و (باید) گناهان خود را بزداید و عیوب خود را اصلاح نماید.

در این مرحله لازم است انسان به جبران کوتاهی و نافرمانی بپردازد و به تناسب خطا و گناهی که صورت گرفته است، بر اساس روشهایی درست، اصلاحگری نماید تا سیر حرکت تربیتی بسامان شود؛ به بیان امیر مؤمنان علیه السلام: “من ذم نفسه أصلحها / هر که نفس خود را نکوهش کند، آن را به اصلاح و سامان آورد.” من أجهد نفسه فی اصلاحها سعد / هر که نفس خود را در اصلاح آن معاتبه نماید، نیکبخت شود.

“مشرب مهر، روشهای تربیت در نهج البلاغه” عنوان کتابی است به قلم دکتر مصطفی دلشاد تهرانی، پژوهشگر دینی. در این کتاب مولف کوشیده است تربیت نفس و رسیدن به صلح و آرامش درون را از منظر امام علی علیه السلام در نهج البلاغه بازگو کند و روش مراقبت از نفس در برابر هر آنچه درون آدمی را به آشوب و ویرانی می کشاند بازگو کند اما با این همه در اثنای بحث گاه از بزرگان معاصر یا آیات و روایات هم بهره برده تا بحث خود را کامل تر به روی علاقمندان عرضه کند. آنچه در ادامه می آید سلسله بحث هایی در این باره است.  

...

مراقبه یعنی حساب نفس را بکشی
پس انسان باید در آنچه شرط کرده است و در آنچه عهد و پیمان او شمرده می شود به حسابرسی خویش بپردازد و در این راه سستی ننماید؛ و در صورت توفیق شکر گزارد و در صورت کوتاهی جبران نماید. امام خمینی رحمة الله درباره این مرحله از روش مراقبه و محاسبه می فرماید: “محاسبه عبارت است از اینکه حساب نفس را بکشی در این شرطی که با خدای خود کردی که آیا به جا آوردی و با ولی نعمت خود در این معامله جزئی خیانت نکردی؟ اگر درست وفا کردی، شکر خدای کن در این توفیق و بدان که یک قدم پیش رفتی و مورد نظر الهی شدی؛ و خداوند ان شاء الله تو را راهنمایی می کند و در پیشرفت امور دنیا و آخرت، و کار فردا آسانتر خواهد شد. چندی به این عمل مواظبت کند، امید است ملکه گردد از برای تو به طوری که از برای تو کار خیلی سهل و آسان شود؛ بلکه آن وقت لذت می بری از اطاعت فرمان خدا و از ترک معاصی در همین عالم، با اینکه اینجا عالم جزا نیست، لذت می برد و جزای الهی اثر می کند و تو را ملتذ می نماید.
و بدان که خدای تبارک و تعالی تکلیف شاق بر تو نکرده و چیزی که از عهده تو خارج است و در خور طاقت تو نیست بر تو تحمیل نفرموده (است)، لکن شیطان و لشکر او کار را بر تو مشکل جلوه می دهند. و اگر خدای نخواسته در وقت محاسبه دیدی سستی و فتوری شده در شرطی که کردی، از خدای تعالی معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا مردانه به عمل شرط قیام کنی. به این حال باشی تا خدای تعالی ابواب توفیق و سعادت را بر روی تو باز کند و تو را به صراط مستقیم انسانیت برساند.”

چهارمین گام مراقبه، معاتبه است
چهارمین اقدام در این روش، معاتبه است؛ یعنی اینکه پس از محاسبه و در صورت مشاهده کوتاهی و معصیت در شرط و عهد و پیمان، انسان در مقام تأدیب نفس خود بر آید و آن را سرزنش و ملامت کند و به نحوی مقتضی تنبیه و تأدیب نماید.
اگر انسان در این امر کوتاهی ورزد و نسبت بدان واکنشی مناسب نشان ندهد، زمینه گستاخی نفس اماره و تباهی خود را فراهم نماید. امام علی علیه السلام در این باره هشدار می دهد و می فرماید: “من لم یسس نفسه أضاعها / هر که نفس خود را سیاست و تأدیب نکند، آن را تباه کرده است.
طبع آدمی به گونه ای است که اگر به درستی تأدیب و تربیت نشود و در مسیر نادرست خود واگذاشته شود، دیگر اصلاح آن بسیار دشوار و گاهی ناممکن می گردد. امیر مؤمنان علیه السلام چنین یاد آور شده است: “من أهمل نفسه فی لذاتها شقی و بعد / هر که نفس خود را در لذتهای آن واگذارد، بدبخت شود و (از درگاه حق) دور گردد.

نکوهش نفس، اصلاح به بار می آورد

روش مراقبه و محاسبه زمانی به بار می نشیند که پس از محاسبه نسبت به آنچه شرط شده است، در صورت کوتاهی و نافرمانی و پیمان شکنی، انسان در مقام اصلاح بر آید، چنانکه امیر مؤمنان بدین امر توجه داده و فرموده است: “من حاسب نفسه وقف علی عیوبه، و أحاط بذنوبه، و استقال الذنوب، و أصلح العیوب / هر که نفس خود را مورد محاسبه قرار دهد، بر عیبهای خویش آگاه شود و از گناهان خود مطلع گردد، و (باید) گناهان خود را بزداید و عیوب خود را اصلاح نماید.” در این مرحله لازم است انسان به جبران کوتاهی و نافرمانی بپردازد و به تناسب خطا و گناهی که صورت گرفته است، بر اساس روشهایی درست، اصلاحگری نماید تا سیر حرکت تربیتی بسامان شود؛ به بیان امیر مؤمنان علیه السلام: “من ذم نفسه أصلحها / هر که نفس خود را نکوهش کند، آن را به اصلاح و سامان آورد.” من أجهد نفسه فی اصلاحها سعد / هر که نفس خود را در اصلاح آن معاتبه نماید، نیکبخت شود.

شبستان
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ط.جمالی [عضو] 
5 stars

اللهم اغفر لی و لوالدی و للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات بحق محمدو آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین

احسنت
موفق باشید خواهرعزیزم

1395/11/11 @ 21:41


فرم در حال بارگذاری ...

شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

اولین سالگرد شهید مدافع حرم امیرعلی محمدیان با سخنرانی حجت الاسلام مومنی و مداحی حاج سیدرضا نریمانی در مسجد امام حسن مجتبی(علیه السلام) برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی حجت الاسلام سیدحسین مومنی را می خوانید:

حجت الاسلام مومنی: شهدا حقیقت عبودیت را درک کرده اند/اگر برای خدا کار می کنید نباید حرف مردم برایتان مهم باشد

بالاترین نعمت انسان عقل است

بزرگترین نعمتی که خدا به انسان ارزانی داشته است، نعمت عقل است. وجه تمایز بین انسان و حیوان قوه تعقل و ادراک است. حضرت صادق علیه السلام در تعریف عقل فرمودند:مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُکْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ1؛ ملکه ای که انسان را به سمت بندگی سوق بدهد عقل است. هر امر و مطلبی که شما را به سمت خدا سوق دهد، عقل است. هر امر و مطلبی که ما را به سمت طواغیت، شیاطین و نفسانیت سوق دهد، جهل نام دارد. انسان باید درصدد باشد جنود عقلش را تقویت کند و مراقبه به عمل بیاورد که مبادا جنود جهل درون انسان غلبه پیدا کند.

...

>

تقویت بصیرت

تقویت قوه عقل و لشکریان عقل موجب بصیرت انسان می شود و آنچه انسان را از محور بصیرت خارج می کند عبارت است از تقویت پیداکردن جنود جهل؛ که انسان را متعلق به دنیا می کند و علناً می بینند که افراد حق را زیر پا می گذارند و باطل را تقویت می کنند اما باز درصدد تقویت باطل برمی آیند؛ اینها افرادی هستن که از عقل بی بهره هستند. لشکریان عقل انسان را به سمت پرستش خدا سوق می دهد و از تمام دلبستگی ها و تعلقات دنیا دور می کند اما لشکریان جهل در مقابل انسان را به سمت دنیا و تعلقات سوق می دهد و کمترین تعلق اگر در دل بوجود آید انسان مسیر ضلالت و گمراهی را در پیش خواهد گرفت.

شهدای مدافع حرم عاقل ترین وعابدترین انسان ها هستند و کسانی هستند که در مسیر عبودیت و بندگی قرار گرفته اند و حقیقت بندگی را درک کرده اند.

امام مجتبی علیه السلام فرمود: اگر کسی ما را با قلبش دوست بدارد و ما را با لسان و دستش یاری رساند؛ با ماست و در آن غرفه و منزلی که ما در آن قرار داریم با ما خواهد بود، اگر کسی با زبانش ما را یاری کند و با قلبش ما را دوست داشته باشد در غرفه یک درجه پایین تر است و اگر کسی ما را فقط دوست داشته باشد اما از یاری ما با دست و زبان دست بکشد در جنت و بهشت است؛ مصداق این روایت شهدای مدافع حرم هستند، مصداق قسمت اول روایات شهدا هستند، آنها در دنیا بی قرار هستند چون حقیقت عبودیت را درک کرده اند و عطش وصل پیدا می کنند.

حقیقت عبودیت

امام صادق علیه السلام فرمود: قلت : يا أبا عبد الله ما حقيقة العبودية ؟ قال : ثلاثة أشياء أن لا يرى العبد لنفسه فيما خوله الله ملكا ، لان العبيد لا يكون لهم ملك يرون المال مال الله 2 ؛

حقیقت عبودیت در سه مطلب خلاصه می شود:

1- فرد در دنیا از آنچه خدا به او داده است ملکیتی برای خودش قائل نمی شود و هر آنچه دارد را متعلق به خدا می داند. اگر مال است خدا به او داده و اگر آبروست از خداست و در بزنگاه هم از همه ی آنها برای خدا و رضای او مایه می گذارند.

انسانهایی که مصلحت اندیش هستند و به دنبال منافع هستند و در مقاطع خاص که به مصلحت فردی و جناحی شان باشد، حضور پیدا می کنند از بندگی خدا فاصله گرفته اند و حقیقت عبودیت را درک نکرده اند.

شهیدی سه تا دختر داشت به او گفتند تو اگر تابع دین هستی، دین و فقه ما می گوید شخصی که سه تا دختر دارد وجوب جهاد از او ساقط است. تو برای چه به سوریه می روی در حالی که واجب هم نیست؟ او در پاسخ گفت: مگر خون دخترهای من از خون دخترهای امام حسین علیه السلام رنگین تر است؟ مگر امام حسین علیه السلام نرفت؟

واگذاری تقدیر به خدا

مورد دوم در حقیقت عبودیت:

2- يضعونه حيث أمرهم الله به ، و لا يدبر العبد لنفسه تدبيرا ؛ تمام تقدیر کارشان را به خدا واگذار می کنند، هرچه خدا بخواهد، هر چه رضای خدا باشد.

می گویند: الان زمان وجوب جهاد نیست! بله ،دشمنی که در سوریه تلاش می کند تمام هدفش رسیدن به ما و مملکت اسلامی است. شهدایی که خودشان را سنگر ما قرار داده اند برای این است که به مملکت و بلاد ما نرسند. تقدیر امر را به خدا واگذار می کنند یعنی برایشان مهم نیست چه اتفاقی در آینده می افتد چون تمام امر تقدیر را به خدا واگذار کرده اند.

مورد سوم در حقیقت عبودیت:

3- جملة اشتغاله فيما أمره تعالى به و نهاه عنه؛ تمام اشتغال آنها در اوامر الهی، امتثال، نواهی، اجتناب از محرمات است. کسانی که رفتند(شهدا) نسبت به نماز، اجتناب از محارم مقید بودند که خدا این رأفت مقام را در دنیا به آنها داد در آخرت که جایشان ویژه و خاص است.

شخصی به من می گفت وقتی سر قبر شهدای مدافع حرم می آیم احساس آرامش می کنم؛ چون حقیقتا مجاهد فی سبیل الله و معامله گر با خدا هستند ، لذا خدا در ارتباط با آنها اثر قرار داده است و در درگاه خدا خیلی آبرو دارند از جوانی و لذت هایشان گذشتند. آنهایی هم که مثل سردار همدانی که جوانی شان را برای انقلاب گذاشته اند نمی توانستند در خانه بنشینند.

کوچک شدن دنیا، ابلیس و مردم

اگر کسی به حقیقت عبودیت رسید، این سه مطلب در او متجلی شد امام صادق علیه السلام می فرماید: فإذا لم ير العبد لنفسه فيما خوله الله تعالى ملكا هان عليه الانفاق فيما أمره الله تعالى أن ينفق فيه ، و إذا فوض العبد تدبير نفسه على مدبره هان عليه مصائب الدنيا ، و إذا اشتغل العبد بما أمره الله تعالى و نهاه لا يتفرغ منهما إلى المراء و المباهاة مع الناس ، فإذا أكرم الله العبد بهذه الثلاثة هان عليه الدنيا ، و إبليس ، و الخلق ، و لا يطلب الدنيا تكاثرا و تفاخرا ، و لا يطلب ما عند الناس عزا و علوا ، و لا يدع أيامه باطلا ، فهذا أول درجة التقى ، قال الله تبارك و تعالى : تلك الدار الآخرة نجعله للذين لا يريدون علوا في الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتقين؛

هر گاه خدا بنده ای را به این سه خصلت گرامی بدارد ، دیگر دنیا و ابلیس و خلق در نظر او کوچک و بی اهمیت جلوه می کند . نه دنیا چنان جاذبه ای برای او دارد و نه شیطان نزد او قدرتی دارد و نه برای بودن در چشم خلق الله ، اهمیتی قائل می شود. برای جمع آوری و زیاده طلبی و فخرفروشی ، دنبال دنیا نمی رود . برای رسیدن به عزت به دست و مال مردم چشم نمی دوزد . روز و وقت و عمر خود را به باطل نمی گذراند و این اولین درجه تقوا است. خدای تبارک و تعالی فرموده : خانه آخرت را برای کسانی قرار دادیم که اهل برتری جویی و فساد نیستند و عاقبت آخرت از آن با تقوایان است

ویژگی های افرادی که به حقیقت عبودیت رسیده اند

اگر کسی تمام همّ و غمّش امتثال اوامر الهی و اجتناب از نواهی باشد کارش به فخرفروشی نمی رسد. الان می بینید مدام می گویند: من، ما و … این کار را کردیم! کجاست؟ مصداق بدهید و ریز بگویید، فکر نکنید با آمار و ارقام سر کسی کلاه می رود. کسی که در وادی تکبر و غرور و خودبرتربینی برود آدمهایی هستند که از مسیر بندگی خدا فاصله گرفته اند.

اگر خدا به کسی است سه ویژگی را بدهد دنیا برایش راحت می شود، من مگر برای دنیا هستم. مقام معظم رهبری در پیام تسلیت آقای هاشمی فرمودند که هر کسی باشی و در هر سمتی باشی در آخر باید به آنجا بروی! پس مرگ را یادت نرود و مرگ را فراموش نکن. پس لباس حق به باطل نپوشان، لباس باطل به حق نپوشان و صداقت در گفتار و عملت را کنار نزن.

بختیار گفت اگر هواپیما را در آسمان ایران ببینم آن را می زنم! اما امام فرمود: بزنید! به همین راحتی؛ کسی که ارتباطش با خدا و بندگی قوی است از این امور هراسی ندارد و بیمی به دل راه نمی دهد و می فرماید: بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شود. ما تشنه قدرت نیستیم بلکه برای خدمت آمده ایم؛ این ادبیات کسانی است که در این انقلاب و نظام زحمت کشیده اند.

امام صادق علیه السلام در ادامه حدیث فرمود: شیطان و خلق نمی توانند در او نفوذ کند (کسی که به حقیقت عبودیت رسیده است).

اگر برای خدا کار می کنید نباید حرف مردم برایتان مهم باشد چون خدا مردم را به سمتت بر می گرداند. آدمهای اینچنین به دنبال فخرفروشی و رفتن به مال دنیا نیستند. عزت را دست خدا می بینند و نه نزد مردم.

این آیه قرآن مصداق شهدای مدافع حرم است: تلك الدار الآخرة نجعله للذين لا يريدون علوا في الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتقين3؛

 

پی نوشت:

1- الکافی جلد ۱ کِتَابُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْل‏.

2- مجلسی ، بحار الانوار ،چ هشتم ، بیروت ، الوفا ، 1403 ق ، ج 1 ، ص 225 - 226.

3- سوره قصص (28) آیه 83

وارث


فرم در حال بارگذاری ...

علی مطهری و انقلابی گری:ما باید بگوییم همه مردم انقلابی هستند.

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

اولا این تقسیم مردم به انقلابی و غیرانقلابی کار درستی نیست. ما باید بگوییم همه مردم انقلابی هستند. این که سریع خط‌کشی کنیم و جامعه را به دو بخش مثلاً ارزشی و غیرارزشی یا انقلابی و غیرانقلابی تقسیم کنیم تضعیف انقلاب اسلامی است. همه کسانی که آرمانهای انقلاب مانند استقلال، آزادی بیان، عدالت اجتماعی و اخلاق و معنویت و اجرای احکام اسلام را قبول دارند انقلابی هستند.

عصرایران؛ مریم رضازاده - در این سال‌ها همیشه در میان جریان‌های سیاسی تعاریف گوناگونی از انقلابی بودن و انقلابی گری ارائه شده است. همین تعاریف مختلف باعث شده است تا مردم در درک ویژگی یک انقلابی دچار سردرگمی شوند.

برای درک این معنا به سراغ علی مطهری، نماینده مردم تهران و نایب رییس مجلس و فرزند شهید مطهری رفتیم تا نظر او را در مورد انقلابی گری بدانیم.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی  عصر ایران با علی مطهری را:

*تعاریف متفاوتی از انقلابی‌گری در جامعه ایران ارائه می‌شود و تمام جریان‌های سیاسی ایران خود را نماد انقلاب می‌دانند. با توجه به این معنا شما چه کسانی را انقلابی می‌دانید؟

-اولا این تقسیم مردم به انقلابی و غیرانقلابی کار درستی نیست. ما باید بگوییم همه مردم انقلابی هستند. این که سریع خط‌کشی کنیم و جامعه را به دو بخش مثلاً ارزشی و غیرارزشی یا انقلابی و غیرانقلابی تقسیم کنیم تضعیف انقلاب اسلامی است. همه کسانی که آرمانهای انقلاب مانند استقلال، آزادی بیان، عدالت اجتماعی و اخلاق و معنویت و اجرای احکام اسلام را قبول دارند انقلابی هستند.

کسانی که مخالف آزادی بیان و حقوق شهروندی هستند و برای منتقد و مخالف حق اظهارنظر قائل نیستند یا اصل ولایت‌فقیه را عملاً مخالف آزادی بیان جلوه می‌دهند یا موانعی بر سر راه انتخاب آزاد مردم قرار می‌دهند یا معتقدند که در انتخابات باید فرد مورد نظر ولی‌فقیه رأی بیاورد اینها انقلابی نیستند. در مقابل، کسانی هم که نسبت به اجرای احکام اسلام سهل‌انگار و دچار نوعی خودباختگی در مقابل فرهنگ غرب هستند انقلابی نیستند. ما باید همه آرمانهای انقلاب اسلامی را که همان هدفهای اسلامی است با هم قبول داشته باشیم نه این که برخی را قبول داشته باشیم و برخی را رد کنیم.

...


علی مطهری: کسانی که مخالف آزادی بیان و حقوق شهروندی هستند، انقلابی نیستند / ناطق نوری و لاریجانی فهمیده‌اند حق با اصلاح‌طلبان است

*آیا تندروی را می‌شود بخشی از انقلابی‌گری دانست؟ تندروی‌هایی که در این چند ساله شاهد بودیم، انقلابی‌گری است یا نام دیگری دارد؟

-اعتدال و میانه‌روی از توصیه‌های اسلام و قرآن است. آنچه برای ما اصالت دارد اسلام است نه انقلابی‌گری. لذا قبل از انقلاب هم ما صرفاً دنبال انقلاب نبودیم بلکه دنبال انقلاب اسلامی بودیم. یکی از نقاط اختلاف برخی انقلابیون با شهید مطهری در زمان رژیم گذشته همین بود که آنها می‌گفتند هدف ما انقلاب و سرنگونی شاه است حتی با اتحاد با کمونیستها و مجاهدین خلق، ولی ایشان می‌گفت مهمتر از سرنگونی شاه نظامی است که می‌خواهد بعد از شاه روی کار بیاید، هدف ما انقلاب مطلق نیست بلکه انقلاب اسلامی است و نمی‌توانیم با کمونیستها و مجاهدین خلق متحد شویم چون هدف ما یکی نیست.

تندروی همیشه بد است. از اول انقلاب تا امروز هم هرجا تندروی کرده‌ایم به انقلاب ضربه زده‌ایم. از طولانی کردن تسخیر سفارت آمریکا بگیرید تا قتلهای زنجیره‌ای و توقیف همزمان چندین روزنامه و ممانعت از اظهارنظر منتقدان و احکام سنگین قضایی برای منتقدان سیاسی و تحریک دشمن برای وضع تحریمهای اقتصادی و تلاش برای اجرا نشدن برجام از طریق موشک‌پرانی و ایجاد بهانه‌های حقوق بشری برای دشمن و هر معترضی را فتنه‌گر خواندن، همه اینها به انقلاب ما ضربه زده است. اینها انقلابی‌گری نیست، اقداماتی است که از روی کم‌عقلی یا هواهای نفسانی و کسب قدرت به هر وسیله ممکن است.

*بسیاری از نسل اولی‌های انقلاب این روزها مورد هجمه قرار می‌گیرند و یا مورد تکریم هستند. به نظر شما اگر افرادی مانند مطهری، بهشتی، رجایی و باهنر در فضای امروز حضور داشتند، مورد تکریم بودند یا مورد هجمه قرار می‌گرفتند؟

-این پدیده که همه شخصیتها باید کوبیده شوند مگر ولی‌فقیه، در واقع بیماری انقلاب ماست. حتی اگر رهبر انقلاب هم در مقام رهبری نبودند مورد هجوم واقع می‌شدند. قطعاً شهدای بزرگ انقلاب هم اگر شهید نمی‌شدند مورد هجوم واقع می‌شدند. چون برخی معتقدند برای رسیدن به قدرت از هر وسیله‌ای می‌شود استفاده کرد. در واقع آفتی که امروز انقلاب ما دچار آن شده است آفت بی‌تقوایی و هواپرستی و کم‌شدن خلوص نیت‌هاست.

*چه کسانی در تندروی‌های این سال‌ها مقصر هستند؟ اصلاح طلبان؟ اصول گرایان؟ احمدی‌نژادی ها؟

-بیشتر، اصول‌گراها مقصرند و یک ریشه آن برداشت غلط آنها از اصل ولایت‌فقیه و مقوله حفظ نظام و حساس نبودن نسبت به آزادی بیان و آزادی منتقد و مخالف و حقوق شهروندی است. ریشه دیگر آن قدرت‌پرستی است که برای آنکه رقیب سیاسی را از میدان به در کنند محدودیتها و محکومیتهایی برای او ایجاد می‌کنند که هرگز برای افراد گروه خود ایجاد نمی‌کنند و به اصطلاح رفتار دوگانه با گروه خود و گروه رقیب دارند و چون قوه‌قضائیه و نیروی نظامی در دست آنهاست دست بالا را دارند.

*دلیل نزدیکی بسیاری از اصول‌گرایان سنتی مانند آقایان ناطق نوری، حسن روحانی و حتی علی لاریجانی به اصلاح طلبان چیست؟ آیا همین تندروی ها عامل این جدایی است؟

-دلیل نزدیک شدن این افراد به اصلاح‌طلبان عاقل بودن و زنده‌ بودن وجدان آنهاست، چون هیچ آدم عاقل و باوجدانی نمی‌تواند درباره تندرویهای سالهای اخیر قانع شود. اینها فهمیده‌اند که در خیلی از موارد اختلافی، حق با اصلاح‌طلبان است و در سالهای گذشته هم به آنها ظلم شده است و این که اصلاح‌طلب را مساوی ضد انقلاب و فتنه‌گر بدانیم یک خطای بزرگ است. در واقع بسیاری از اصول‌گرایان در سالهای اخیر به انحرافات فکری و تندرویهای جریان سیاسی خودشان وقوف پیدا کردند.

*ایران فردا متعلق به اعتدال گرایان است یا تندروها؟

-بستگی به عملکرد و رفتار ما دارد. اگر نسبت به آسیب‌هایی که انقلاب ما دچار آن شده است بی‌تفاوت باشیم ممکن است انقلاب به دست تندروها بیفتد اما اگر هوشیار باشیم و مردم هم به موقع وارد صحنه شوند و بی‌تفاوت نباشند انقلاب در دست افراد عاقل و انقلابیون اصیل خواهد بود. قرآن می‌گوید: ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.

عصر ایران

مطالب مرتبط:

دعوت | قسمت اول

دعوت | قسمت دوم

مقاومت | پایبندی به ارزشهای اساسی

سازش با آمریکا مشکلات کشور را به‌هیچ‌وجه حل نمیکند

ما اهل مذاکره‌ایم و با همه مذاکره می‌کنیم جز با آمریکا

اعتماد به دشمن


فرم در حال بارگذاری ...

معلولیت های مادرزادی از نگاه روایات

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

بخش مهمی از معلولیت ها و بیماری های هنگام تولد به ناآگاهی والدین از وظایف خود دربارۀ شرایط همسر، تغذیه مادران هنگام بارداری، وراثت، مصرف الکل، مواد مخدر و… بستگی دارد.


حجت الاسلام محمد مهدی فجری در کتاب «راز رنج ها؛ عوامل و آثار بلاها و مشکلات»، به بررسی عوامل معلولیت های مادرزادی پرداخته است.

برخی بلاها، مصیبت ها، حوادث و اتفاقات به واسطۀ بی تدبیری، بی دقتی یا عدم توجه به دستورات دینی و عقلی است و برخی به خاطر خواست و مصلحت خداوند متعال می باشد تا به واسطۀ این مشکل یا بلا، پاداش بزرگ تری به انسان مؤمن برسد یا گناهی از او محو شود و یا از حادثۀ بزرگ تری در امان ماند و یا مورد آزمایش قرار گیرد.

در این میان برخی رویدادها از چند زاویه قابل دقت و بررسی است و پرسش هایی را در ذهن به وجود می آورد که به برخی از آن ها اشاره می شود.

* عامل معلولیت های مادرزادی چیست؟

در پاسخ دربارۀ علل معلولیت ها و بیماری های سخت (که از دوران کودکی همراه برخی افراد می باشد) به طور خلاصه به چند نکته مهم اشاره می شود:

 جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، جهان ماده است؛ یعنی هر چیزی در شرایط خاص و با علل و اسباب خاص خود به وجود می آید. به تعبیر دیگر برای هر حادثه و پدیده ای در عالم، علتی وجود دارد و هر علتی نیز معلولی مختص به خود دارد؛ مانند آتش که سبب گرما، و نور که سبب روشنایی است؛ و هیچ معلولی از علت خود و هیچ علتی از معلول خود جدا نیست. بنابراین نمی توان گرما را از آتش و نور را از روشنایی جدا کرد.

برخی با این که این مقدمه را می پذیرند که هر علتی نیازمند معلول می باشد، اما تصور می کنند رابطۀ علت و معلول در مورد کودکانِ معلول صادق نمی باشد و وجود کودکان معلول و مادرزادی اجتناب ناپذیر و خواستِ خداوند متعال است؛ در حالی که امروزه ثابت شده است که پدران و مادران می توانند با به کاربستن اصول بهداشتی و رعایت یک سلسله قوانین علمی، و به عبارت دیگر، استفاده از قوانینی که خداوند برای زندگی بشر در جهان آفرینش مقرّر داشته، فرزندانی سالم به دنیا آورند.

...

* ناآگاهی والدین نسبت به وظایف خود

بنابراین همان گونه که نمی توان انتظار داشت به خاطر بی توجهی والدین، آتش کودک را نسوزاند و یا با وجودِ شدت سوختگی، به بدن و سلامت او آسیب نزند، نباید انتظار داشت عدم آگاهی والدین از بایسته ها و شایسته های ازدواج، عدم رعایت شرایط زناشویی و بهداشت و عدم توجه به تعالیم دینی، در تولد کودکان ناقص الخلقه یا معلول تأثیر نداشته باشد.

براساس روایات اسلامی و ره آورد دانش بشری، بخش مهمی از معلولیت ها و بیماری های هنگام تولد به ناآگاهی والدین از وظایف خود دربارۀ شرایط همسر، شیوۀ آمیزش، تغذیه مادران هنگام بارداری، وراثت، مصرف الکل، مواد مخدر و سیگار، آمیزش های حرام و… مربوط می شود.

براساس یک آمار رسمی، 85 درصد کودکان ناقص الخلقه جهان و کودکانی که به نقصان رشد مغزی، عصبی و جسمی دچار هستند در دوران بارداری مادران شان، درست تغذیه نشده اند.

سقط جنین، مرگ بچه در رحِم مادر، ناقص الخلقه به دنیا آمدن بچه، کمبود وزن و قد بچه نیز از آثار دیگر سوء تغذیه است.

* تغذیۀ زنان باردار از نگاه روایات

دین مبین اسلام از 1400 سال پیش، سوء تغذیۀ مادران را از جمله عوامل پیدایش کمبودها در جنین دانسته و بر تغذیۀ مناسب زنان باردار سفارش نموده است.

عَنِ الرِّضَا ع قَالَ أَطْعِمُوا حَبَالاكُمُ اللُّبَانَ فَإِنْ يَكُنْ فِي بَطْنِهِنَّ غُلَامٌ خَرَجَ ذَكِيَّ الْقَلْبِ عَالِماً شُجَاعاً وَ إِنْ يَكُنْ جَارِيَةً حَسُنَ خَلْقُهَا وَ خُلُقُهَا. (مكارم الأخلاق، ص: 194)

امام حضرت رضا علیه السلام فرمود: به زنان باردار كُندر بدهيد كه اگر جنين، پسر باشد، پاكدل و دلير گردد، و اگر دختر باشد شمايل و اخلاقش خوب و نيكو شود.

گرچه تا قرن نوزدهم، وراثت و نحوۀ انتقال صفات ژنتیکی از والدین به فرزندان شناخته نشده بود، رسول خدا صلی الله علیه وآله از قرن ها پیش بر اصل وراثت تأکید می فرماید: انظُر في أَيِّ نِصابٍ تَضَعُ ولَدَك، فإِنَّ العِرْقَ دَسَّاس.

(نهج الفصاحة، ص: 266) بنگر که فرزندت را در چه خاستگاهی می نهی (واز چه خانواده ای همسر می گیری) چرا که رگ و ریشه، اثر دارد.

همچنین می فرماید: لا تنكحوا القرابة القريبة، فإن الولد يخلق ضَاوِيّاً. (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏3، ص: 106) با خویشاوندان نزدیک ازدواج نکنید؛ زیرا میوۀ چنین ازدواجی، ناتوانی و لاغری فرزندان شما خواهد بود.

روانشناسان بر این امر اعتراف دارند که عامل برخی کُندذهنی ها، وراثت است. قانون وراثت از اصول مسلّم اسلامی و علمی است و نه تنها از والدین، بلکه در بسیاری از موارد از بستگان درجه اول به نوزادان سرایت می کند.

گرچه قسمت عظیمی از معلولیت های جسمی و روانیِ فرزندان به خاطر ناآگاهی و گاه بی مبالاتی والدین است و برخی دیگر به خاطر عوامل دیگر مادی است؛ اما باید دانست که براساس تعالیم دینی، خداوند متعال به میزان سختی و مشقت فرد معلول، به آنان پاداش و اجر عنایت می کند.

* نابینایی و پاداش خداوند

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ يَوْماً لِلْبَاقِرِ علیه السلام أَنْتُمْ ذُرِّيَّةُ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ رَسُولُ اللَّهِ وَارِثُ الْأَنْبِيَاءِ كُلِّهِمْ قَالَ نَعَمْ وَرِثَ جَمِيعَ عُلُومِهِمْ قُلْتُ وَ أَنْتُمْ وَرِثْتُمْ جَمِيعَ عِلْمِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ وَ أَنْتُمْ تَقْدِرُونَ أَنْ تُحْيُوا الْمَوْتَى وَ تُبْرِءُوا الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ تُخْبِرُوا النَّاسَ بِمَا يَأْكُلُونَ وَ مَا يَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِهِمْ قَالَ نَعَمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ ادْنُ مِنِّي يَا أَبَا بَصِيرٍ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَمَسَحَ يَدَهُ عَلَى وَجْهِي فَأَبْصَرْتُ السَّهْلَ وَ الْجَبَلَ وَ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ ثُمَّ مَسَحَ يَدَهُ عَلَى وَجْهِي فَعُدْتُ كَمَا كُنْتُ لَا أُبْصِرُ شَيْئاً قَالَ ثُمَّ قَالَ لِيَ الْبَاقِرُ علیه السلام إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَكُونَ هَكَذَا كَمَا أَبْصَرْتَ وَ حِسَابُكَ عَلَى اللَّهِ وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَكُونَ‏ كَمَا كُنْتَ وَ ثَوَابُكَ الْجَنَّةُ فَقُلْتُ أَكُونُ كَمَا كُنْتُ وَ الْجَنَّةُ أَحَبُّ إِلَيَّ. (الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص: 275-274)

ابوبصیر یکی از یاران امام باقر علیه السلام که نابینا بود، می گوید: روزی به امام باقر علیه السلام عرض کردم: شما ذرّیۀ رسول خدا صلی الله علیه وآله هستید؟. فرمود: آری. گفتم: رسول خدا صلی الله علیه وآله وارث همه انبیاء بود؟. فرمود: آری. گفتم: آیا شما می توانید مُرده را زنده کنید، کور مادرزاد و ابرص را شفا دهید و آن چه مردم می خورند و ذخیره می کنند، خبر دهید؟. فرمود: به إذن خداوند متعال (قدرت این کار را داریم).

سپس فرمود: نزدیک من بیا. وقتی نزدیک شدم، دستی به چشمانم کشید؛ پس بینا شدم و دوباره دستی کشید و به حالت اول برگشتم. سپس فرمود: اگر می خواهی بینا باش و حسابت با خدا باشد؛ یا نابینا باش و ثواب (صبر بر نابینایی) تو بهشت باشد. گفتم: بهشت را بیشتر دوست دارم.

بنابراین شایسته است همۀ کسانی که به عللِ مختلف گرفتارِ معلولیت، نقص عضو و بیماری های مادرزادی شده اند، علاوه بر صبر، از قادر متعال بخواهند این مشکل را به بهترین وجه جبران نماید. ضمن آن که باید خدا را شکرگزار باشند که در شرایطی سخت تر از آن چه در آن هستند، قرار نگرفته اند.

وارث


فرم در حال بارگذاری ...

آیا همه درآمد افراد «رزق» آنهاست؟

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

اگر به آثارى كه دين اسلام با نگاه و فكر صحیح به زندگى دارد دقت كنيم، به نتايج جالبى خواهیم رسید و به راز ماندگار شدن اسلام بعد از ١٤٠٠ سال پی خواهیم برد.

اساساً اگر دين اثر عملى در زندگى انسان نداشته باشد، بعد از مدت نه چندان طولانى صرفاً به سر فصل كتاب هاى تاريخ اديان و مكاتب مى پيوندد.

به عنوان مثال مى توان اثرات عملى دين دارى را در نوع نگاه و رويكرد اسلام به بحث رزق داشت؛ «رزق»، که از آن به «روزى» تعبیر می کنیم معنايش در ادبيات دينى با آنچه مردم در ذهنشان هست، متفاوت است.

معناى لغوى روزى كه مردم در گفتگوهايشان در نظر مى گيرند، مجموع دارايى ها و درآمد افراد است و اگر شخصى ماهانه يك ميليون تومان درآمد داشته باشد، مى گويند روزى اش يك ميليون است، ولى در ادبيات دينى اينگونه نيست؛ رزق و روزى آن بخش از دارايى ها و ثروت انسان است كه از آن استفاده كند ،مثلاً اگر فردى يك ميليون درآمد داشته باشد ولى فقط دويست هزار تومان آن را خرج نيازهايش كند، روزى او دويست هزار تومان است و در مقابل ما بقی پول(800000) تومان براى بقيه اش فقط مسئول نگه دارى و حفاظت آن را خواهد داشت، يا اينكه اگر كسى مالك يك خانه پنج طبقه با بيست اتاق باشد، ولى فقط از سه اتاق آن استفاده كند، رزقش همين سه اتاق است؛ پس رزق او بخشى از دارايى ها و ثروتی است كه مورد استفاده قرار گيرد.اگر فرد ثروتمندى به خاطر زخم معده از ميان اين همه غذايى كه موجود است، فقط بتواند مقدارى نان خشك بخورد، آن وقت در واقع رزق غذايى او همين بوده است در حالى كه توانايى انتخاب هاى بسيارى براى خوراكش داشته است.

«اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند:

اى فرزند آدم ،روزى دو نوع است ،

يكى رزقى كه تو آن را مى طلبى و ديگر رزقى كه تو را مى طلبد،

اگر به دنبالش نروى به سراغت مى آيد،

پس فكر و اندوه سال آينده را بر فكر و اندوه امروز ،اضافه مكن كه براى رسيدگى به مشكلات هر روز، همان روز كافى است،

اگر سال آينده جزء عمرت باشد، خداوند هر روز، روزى تازه مى دهد و اگر از عمرت نباشد، چرا غم و اندوه چيزى را بخورى كه مربوط به تو نيست!؟

بدان كسى پيش از تو به روزى تو نمى رسد و آن را از دست تو نمى تواند خارج كند و آنچه براى تو مقدّر شده هرگز نمى تواند آن را به تأخير اندازد». (نهج البلاغة كلمات قصار ٣٧١)

...

شايد اگر حضرت علی عليه السلام مى خواستند با انسان های عصر ما سخن بگويند، مى فرمودند: برای امور دنیا با رويكرد دينى نگران نباشید و در این صورت افسرده نمى شوید!

نكته ديگر كه خداوند متعال در سوره ذاريات آيه ٢٢ مى فرمايند: روزى شما(انسان ها) در آسمان مقدّر شده است، يعنى رزق انسان تقسيم شده و براى هر موجودى روزى خاصّ در نظر گرفته شده است.

بنابراین كسى كه به چنین مفاهيمی معتقد است و به گونه اى براى كار و روزى تلاش مى كند، نسبت به فرد ديگرى كه اعتقادى به اين امور در زندگى ندارد و شبانه روز کار می کند و ضمن عدم رضایت از زندگی، دائماً خيال مى كند فرد يا افرادى حقّ او را پايمال كرده و خود نیز براى رسيدن به پول و ثروت دست به دزدى و اختلاس مى زند،فرد اول(مسلمان معتقد) از سلامت روان بيشترى برخود دار بوده، ضمن رضایت از زندگی احساس آرامش بيشترى دارد، هر چند ممكن است آسايش(رفاه مادّى) كمترى در اختيارش باشد.

تجربه نشان داده ، اشخاصى كه به نوعى از زندگى مرفّه و خوبى برخوردار هستند، ولى آرامش روحى و سلامت روان ندارند، از زندگى ناراضى بوده و نگرانی و اضطراب رهايشان نمى كند.

فردى كه معتقد است روزى تقسيم شده است، خوشحال تر است زیرا معتقد است، مال و ثروتى كه از آن استفاده نكند نه تنها سودى برای او ندارد بلكه به ضررش تمام مى شود، بعد از مرگ نیز بايد حساب و كتاب پس دهد، چنین شخصی اگر بيشتر تلاش كند و بيشتر كار كند براى درآمد زيادتر نيست، بلكه براى خدمت به جامعه و مردم است كه رضايت پروردگار را به دنبال دارد.

اين روحيه در خاطرات و زندگى نامه هاى علماء و شهدا بسيار مشاهده مى شود!

به قول مرحوم شهريار:

رزق مقسوم برات است،‌نباشی مغموم

در سر وعده وصول است براتِ مقسوم

ما و این رزق مقدّر پی هم می گردیم

تا کجــا دست بیــابیم به وقت معــلوم

سيد مجتبى كيا/ طلبه مدرسه علمیه شهیدین


فرم در حال بارگذاری ...

اخلاق را از خانه شروع کنید + دانلود فیلم

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395


فرم در حال بارگذاری ...

در این پنج مکان حرف دنیا نزنید

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395

بنا به روایتی از رسول گرامی اسلام اگر کسی در پنج مکان حرف از دنیا بزند، عمل هفتاد سالش پوچ می شود.

 
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)در تبیین و توضیح این حدیث فرمود:
 
اهل تسنن به این روایت خیلی اهمیت می دهند و از آن  استفاده حرمت می کنند و در این پنج جا سخن از دنیا نمی گویند.
 
این پنج مکان به شرح زیر است:

ا.مسجد:به فتوای علمای مل در نسجد حرف دنیل زدن کراهت دارد

2.هنگام قرایت قرآن:گاهی اوقات قاری هنگام تلاوت ثرآن است ما هم سخن می گوییم.به آیات قرآن گوش دهید و ساکت باشید.

3.زمان تشییع جنازه:وقتی جنازه ای را تشییع می کنی باید به یاد مرگ باشی.در تشییع جنازه حرف می زنند و می خندند و تخمه می شکنند و به زنها نگاه می کنند.پس تشییع جنازه مان ناجور است.وقتی دنبال جنازه می روید، حرف دنیا نزنید.

4.زمان دفن کردن:دارید جنازه دفن می کنید، چرا حرف دنیا می زنید؟در قبرستان حرف دنیا نزنید و به یاد مرگ باشید.

5.هنگام اذان و اقامه:موقعی که اذان می گویند بعضی ها صحبت می کنند.امام جماعت صحبت می کند بعضی ها صحبت می کنند.در این مواقع صحبت از دنیا نکنید.
 
باشگاه خبرنگاران جوان

 


فرم در حال بارگذاری ...

مداحی زیبا و شنیدنی سیدرضا نریمانی در مورد حجاب

نوشته شده توسطرحیمی 27ام دی, 1395








دانلود مداحی زیبا و شنیدنی از سیدرضا نریمانی در مورد حجاب

متن شعر:

تو هم یه مدافعی ، چادر سرت کن
از طعنه کلافه ای ، چادر سرت کن
روبرو آیِنه ، رفتی خونه بِایست
یکبار ایندفعه ، چادر سرت کن

ببین چقد تفاوت داری با یه روز قَبلِت
الان دیگه شدی دردونه ی حضرت زهرا
سختیِ روزای گرم هوا می ارزه چون که
دیگه شدی عزیز خونه ی حضرت زهرا

قول بده توی محرم به عقیله
بگو بانو دیگه حجابمم تکمیله

«پای حرفم می مونم
هرچی تو بگی خانومم»

تو هم با چادرت ، سرباز زینبی
با این تعصبت ، سرباز زینبی
قول دادی که حجابتو نگه داری
با این تعهدت ، سرباز زینبی

نشه موقع پیری پشیمون شی از جَوونیت
نشه که ذکرِ رو لبت بشه ای کاش و ای کاش
اینو‌ بدون رقیه دامَنِش سوخته ولیکَن
بایه تیکه‌ای پارچه هم حجابشو نگه‌داشت

قول بده به رقیه و عقیله
بگو بانو دیگه حجابم تکمیله

«پای حرفم‌می مونم
هرچی تو‌بگی خانومم»

برات قشنگ ‌میشه ، مُحرّمِ امسال
حجابت آرامشه ، مُحرّمِ امسال
بذار که چادرت، امشب توی روضه
یادگاریت بشه، مُحرّمِ امسال

لیاقتِ تو این نیست بِزَنن طعنه بهت تا
غرورت بشکنه هر روز تو کوچه و خیابون
یکیشو امشب انتخاب بکن ولی بدون که
با چادرت سَرِت بالاست میون شهدامون

قول بده به زینب و عقیله
بگو‌بانودیگه حجابم تکمیله۳

«پای حرفم می مونم
هرچی تو‌بگی خانومم»


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم