نماز حاجت روز پنجشنبه

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

توصیه موکد آیت‌الله بهجت قدس‌سره به اطرافیان جهت خواندن این نماز
آیت‌الله بهجت قدس‌سره اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز حاجت روز پنجشنبه توصیه می‌کردند و می‌فرمودند:
«آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌ای برای او می‌رسید».

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود می‌شود؛ نزول باران را بخواهد به‌یقین باران نازل می‌شود؛ همانا هیچ‌چیز مانع میان او و خداوند نیست؛ خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب می‌کند.

شیوه خواندن نماز از کتاب جمال‌الاسبوع سیدبن‌طاووس:

چهار رکعت (دو نماز دورکعتی)

در رکعت اول بعد از حمد ۱۱ بار سورۀ توحید

در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱ بار سورۀ توحید

در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱ بار سورۀ توحید

در رکعت چهارم  بعد از حمد ۴۱ بار سورۀ توحید

بعد از سلام نماز دوم ۵۱ بار سورۀ توحید

۵۱ بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند

و سپس به سجده برود و ۱۰۰ بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند.

 

برگرفته از کتاب بهجت الدعا، ص٣٨٠
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: یا کاشف الکروب [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام ان شاء الله تمام آرزوهایتان برآورده و ختم به خیر شود. التماس دعا یاحق.

1398/09/05 @ 19:50


فرم در حال بارگذاری ...

یوزارسیف؛ از احمدی نژاد تا روحانی!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

? #یوسف یا فرعون؟
?

?انگار همین دیروز بود که سر پخش سریال حضرت یوسف علیه السلام در سال‌های 87-88، مدعیان اصلاحات عصبانی می‌شده و در روزنامه‌ها می‌نوشتند که نظام با پخش این فیلم می‌خواهد احمدی نژاد را تبلیغ و محبوبیتش را بیشتر کند؛ استنادشان هم به سفرهای یوزارسیف در سریال به مناطق مختلف و حضور در بین مردم بود!

?آن هم فیلمی که ساختش از دوران دولت اصلاحات کلید زده شد؛ آنان می‌گفتند همین سفرهای یوزارسیف و اینکه به فکر مردم محروم است و ایستادگی‌اش در مقابل امثال آنِخمائو، تبلیغ احمدی‌نژاد است! خلاصه یکی از دلایل اتهام تقلب در انتخابات به نظر این جماعت همچون نظریه داماد لرستان، پخش فیلم یوزارسیف بود!

?ناگفته نماند برخی از آنان قیافه رئیس جمهور قبل را مسخره کرده و به کنایه می گفتند یوزارسیف؛ در مقابل حامیان احمدی‌نژاد تصویر مرحوم هاشمی را در کنار آنخمائو فوتوشاپ کرده و درتجمعات بالا می‌گرفتند!

?حالا در این دولت بالعکس است و برخی حامیان این دولت، رئیس جمهور را یوسف می‌خوانند؛ سخنران مراسم ختم خواهر رئیس جمهور مدعی است روحانی مثل یوسف است که برادرانش او را به چاه انداخته و به او و برادر دیگرش(حسین فریدون) تهمت دزدی می زنند!

?در این باره سوالات جدی مطرح می‌شود؛ آیا روحانی قیافه خوبی مثل یوسف دارد؟ مبارزه با نفسی مثل یوسف در برابر زلیخا داشته یا به زلیخای سیاست و دنیا پاسخ منفی داده؟ اخلاق و معاشرتش با مردم مثل یوسف است؟ عملکرد سیاسی و اقتصادی‌اش مثل مقام عزیزی مصر یوسف است؟ آیا ۷ سال ریاست‌جمهوری‌اش را همچون مدیریت یوسف در ۷ سال قحطی مدیریت کرده و همانند یوسف که با مفسدین و دزدان معبد آمون در افتاد، وی هم با فساد در افتاد؟ یا بعد از ۷ سال معلوم شد اکثر وزرایش ثروت بالای ۱۰۰۰ میلیارد دارند، برادرش مفسد در آمده، چندتن از وزرا و فرزندان و دامادهاشان دزد از آب در آمدند، چندتن از مدیران کل دولتش فاسد از آب در آمدند!

?اگرچه شأن رئیس جمهور عزیز اجل از این حرف ها و تعابیر غلط است و ما قصد جسارت و اهانت نداریم ولی آقایان شاید به اشتباه بجای فرعون یا آنخمائو از یوسف یاد می‌کنند چون اعمال و رفتار اشرافی گرانه و متکبرانه برخی افراد، خیلی به یوسف نمی خورد بلکه شبیه فرعون یا آنخمائو است!

?تا جائیکه ما در قرآن کریم راجع یوسف خواندیم، او آنقدر سلیم نفس بود که به درخواست زلیخا جواب منفی داد، با مفسدین معبد آمون در افتاد، با مردم و بین مردم بود، سیاست اقتصادی صحیحی در دوران زیادی نعمت و سپس قحطی به اجرا در آورد، با مردم خوش اخلاق و مهربان بود و این رفتارها را در برخی متکبران نمی‌بینیم!


✅ #داود_مدرسی_یان


✅ کانال گلچین خبری تحلیلی حوزه

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: طوباي محبت [عضو] 
5 stars

چي بگم خواهر!
بعضي ها در پاچه خواري مرزهاي وقاحت رو درنورديدن!!

1398/09/06 @ 11:31


فرم در حال بارگذاری ...

شما گمان می‌کنید ما از حال شما مطلع نیستیم!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

روایت دارد که امام زمان صلوات‌الله‌علیه که ظهور فرمود، می‌فرماید:

«أَلا یَا أَهلَ الْعَالَم»، پنج ندا می‌کند به اهل عالَم، بدون هیچ دستگاهی و اختراعی و این‌ها، «أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين قتل عَطشاناً، أَلا يَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّيَ الْحُسَين سَحَقوهُ عُدواناً»؛

به هر کسی به لغت [و زبان] خودش می‌رسد.

این فرق بین این اعجاز و بین آن کارهایی که با اسباب‌چینی درست می‌شود، این طور است.

گفت آسید حسن نامی بوده در نجف از مدرسین و در فشار اقتصادی واقع می‌شود، می‌گه خیلی خوب من چهل روز یک عریضه‌ای می نویسم برای امام زمان یا توی آب می اندازم یا اینکه توی گوشه اتاق میزارم بالاخره، جایی میزارم اون را تا روز چهلم، روز چهلم که شد حالا من یادم نیست، که امروز روز چهلم است، دیدم به ما از  پشت سر یه خطابی شد آقای آسید حسن، گفتم که درِ خانه بسته است، درْ خانه جز من کسی نیست، قطعا این خیال است. یه قدری صبر کردم، گفت آقای آسید حسن پسر اسید حسین، مثلا اسم پدر منم برد، گفتم نه دیگه این خیال نیست، این اسم پدر منم می‌دانه این، متوجه شدم به اون طرف کسی را ندیدم. در عین اینکه کسی را نمی‌دیدم این صوت را شنیدم:

«شما گمان می‌کنید ما از حال شما مطلع نیستیم، شما خیال می‌کنید ما نمی‌دانیم شما در چه حالی هستید؟»

همینکه این را شنیدم کانه رفع حاجتم شد، هیچ کانه احتیاج ندارم، به همین شنیدن این کلام.

ما معرفتمون ناقصه، ما عینک ما یک تاری دارد، و الا اونا که ما را می‌بینند که؛ بالاخره و علی هذا به حسب ظاهر، ما کارمون خرابه.

دانلود فیلم / الا یا اهل العالم


فرم در حال بارگذاری ...

دستورالعمل آیت‌الله بهجت برای بچه‌دار شدن

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

سفارش آیت‌الله بهجت برای کسانی که برای بچه‌دار شدن با مشکل روبه‌رو بودند.

آیت‌الله بهجت رحمه‌الله برای کسانی برای بچه‌دار شدن با مشکل روبه‌رو بودند دستورالعمل زیر را سفارش می‌کردند:

 

دو عدد انگشتر فیروزه که بر آن، آیۀ مبارکۀ « رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ‏. [انبیاء: ۸۹] » حک شده باشد، در دست داشته باشید (یکی در دست شوهر و دیگری در دست همسر) و دقت کنید که نجس نشود.

***


از امام محمد باقر علیه‌السلام روایت شده که هشام‌بن‌عبدالملک، دربانی داشت که دارای مال فراوانی بود، ولی فرزندی نداشت. حضرت علیه‌السلام به وی فرمودند: آیا می‌خواهی دعایی را به تو بیاموزم که صاحب فرزند گردی؟ دربان گفت: بله. حضرت فرمود: در هر صبح و عصر، هفتاد مرتبه «سُبحانَ اللّهِ» و ده مرتبه «اَستَغفِرُاللّهَ» می‌گویی و دوباره نُه مرتبه او را تسبیح «سبحان الله» می‌گویی و تسبیح دهم را به استغفار ختم می‌کنی [یعنی بعد از دهمین «سبحان الله»، بگو «استغفرالله» و سپس این آیه را] بخوان:

اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارًا  يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارًا  وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارًا. [نوح: ۱۰_ ۱۲]

پس دربان این اذکار را گفت و صاحب فرزندان زیادی گشت.

راوی می‌گوید: من و همسرم به این روایت عمل کردیم و صاحب فرزند شدیم و به دیگر افرادی که فرزند نداشتند، آموختم و آن‌ها نیز صاحب فرزندان زیادی گشتند.

***


همچنین مردی شصت‌ساله از کمیِ فرزندان به امام باقر علیه‌السلام شکایت کرد؛ اینکه صاحب فرزند نمی‌شود؛ حضرت علیه‌السلام فرمودند: به مدت سه روز، پس از نماز عشا و پس از نماز صبح، هفتاد مرتبه بگو «سُبحانَ اللّهِ» و هفتاد مرتبه «اَستَغفِرُاللّهَ» و آن را با این قول خداوند عزوجل پایان بده:

اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارًا  يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارًا  وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارًا. [نوح: ۱۰_ ۱۲]

سپس شب سوم با همسرت مجامعت کن؛ پس تو به اذن خداوند متعال، پسری سالم دارا خواهی شد.

روای گفت: این شخص این کار را انجام داد و یک‌سال نگذشته بود که خداوند به وی فرزندی عنایت فرمود. [مستدرک‌الوسائل، ج‏۱۵، ص۱۲۰]

 

بهجت‌الدعاء، ص٣۴٣


فرم در حال بارگذاری ...

دستورالعمل آیت‌الله بهجت برای بچه‌دار شدن

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

سفارش آیت‌الله بهجت برای کسانی که برای بچه‌دار شدن با مشکل روبه‌رو بودند.

آیت‌الله بهجت رحمه‌الله برای کسانی برای بچه‌دار شدن با مشکل روبه‌رو بودند دستورالعمل زیر را سفارش می‌کردند:

 

دو عدد انگشتر فیروزه که بر آن، آیۀ مبارکۀ « رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ‏. [انبیاء: ۸۹] » حک شده باشد، در دست داشته باشید (یکی در دست شوهر و دیگری در دست همسر) و دقت کنید که نجس نشود.

***


از امام محمد باقر علیه‌السلام روایت شده که هشام‌بن‌عبدالملک، دربانی داشت که دارای مال فراوانی بود، ولی فرزندی نداشت. حضرت علیه‌السلام به وی فرمودند: آیا می‌خواهی دعایی را به تو بیاموزم که صاحب فرزند گردی؟ دربان گفت: بله. حضرت فرمود: در هر صبح و عصر، هفتاد مرتبه «سُبحانَ اللّهِ» و ده مرتبه «اَستَغفِرُاللّهَ» می‌گویی و دوباره نُه مرتبه او را تسبیح «سبحان الله» می‌گویی و تسبیح دهم را به استغفار ختم می‌کنی [یعنی بعد از دهمین «سبحان الله»، بگو «استغفرالله» و سپس این آیه را] بخوان:

اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارًا  يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارًا  وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارًا. [نوح: ۱۰_ ۱۲]

پس دربان این اذکار را گفت و صاحب فرزندان زیادی گشت.

راوی می‌گوید: من و همسرم به این روایت عمل کردیم و صاحب فرزند شدیم و به دیگر افرادی که فرزند نداشتند، آموختم و آن‌ها نیز صاحب فرزندان زیادی گشتند.

***


همچنین مردی شصت‌ساله از کمیِ فرزندان به امام باقر علیه‌السلام شکایت کرد؛ اینکه صاحب فرزند نمی‌شود؛ حضرت علیه‌السلام فرمودند: به مدت سه روز، پس از نماز عشا و پس از نماز صبح، هفتاد مرتبه بگو «سُبحانَ اللّهِ» و هفتاد مرتبه «اَستَغفِرُاللّهَ» و آن را با این قول خداوند عزوجل پایان بده:

اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّارًا  يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارًا  وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهارًا. [نوح: ۱۰_ ۱۲]

سپس شب سوم با همسرت مجامعت کن؛ پس تو به اذن خداوند متعال، پسری سالم دارا خواهی شد.

روای گفت: این شخص این کار را انجام داد و یک‌سال نگذشته بود که خداوند به وی فرزندی عنایت فرمود. [مستدرک‌الوسائل، ج‏۱۵، ص۱۲۰]

 

بهجت‌الدعاء، ص٣۴٣


فرم در حال بارگذاری ...

خدا می‌داند آنها چه می‌دیدند!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

آیت الله بهجت (ره):

حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام با اختیار خود، آن‌همه مصائب و شهادت و اسارت اهل‌وعیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه می‏‌شد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله‏ و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است‌؛ ولی ایشان با اختیار خود آن مقامات عالیه را انتخاب کردند.۱ خدا می‌‏داند که آن‌ها چه می‌‏دیدند! حضرت قاسم علیه‌السلام راجع به مرگ می‏‌گوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ»۲ (شیرین‏‌تر از عسل است). آیا این تعبیر شوخی است؟!

ما نمی‏‌توانیم درجات و مقامات آن‌ها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک می‏‌کردند و چه می‌‏دیدند، همین‌قدر نقل شده که امام‌ حسین علیه‌السلام مقامات اخروی آن‌ها را به آنان نشان داد.۳

اینکه نقل شده عابس در روز عاشورا، در میدان جنگ در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد،۴ یک کار عادی و آسان نبود. خواست به دشمن بفهماند که ما از روی عقیده و مرام، راه شهادت را اختیار و انتخاب کرده‏‌ایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه یا به ‌جهت شرم و حیا؛ بلکه این مرام ماست و شجاعانه و عاشقانه و داوطلبانه می‏‌جنگیم و کشته می‌‏شویم و باکی از شهادت نداریم و طرف مقابل، عمر سعد، بیچاره و دربند و اسیر مُلک «ری» است.۵

حضرت ابوالفضل علیه‌السلام نیز با آن فداکاری‏‌هایش۶ می‏‌خواست به آنان بفهماند که محبت خدا و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است.

رحمت واسعه، ص۵۹ ـ ۶۱

 

...

  • ۱. امام‌ صادق علیه‌السلام: «سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ: لَمَّا الْتَقَى الْحُسَيْنُ علیه‌السلام وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قَامَتِ الْحَرْبُ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى‏ النَّصْرَ حَتَّى رَفْرَفَ عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام ثُمَّ خُيِّرَ بَيْنَ النَّصْرِ عَلَى أَعْدَائِهِ وَ بَيْنَ لِقَاءِ اللَّهِ فَاخْتَارَ لِقَاءَ اللَّهِ؛ از پدرم شنیدم هنگامی که حسین علیه‌السلام و عمربن‌سعد (لعنه‌الله) با هم روبه‌رو شدند و جنگ درگرفت، خدای ـ‌تعالی‌ـ نصرتش را تا بالای سر حسین علیه‌السلام فرو فرستاد. سپس بین پیروزی بر دشمنان و لقای خداوند مخیر شد و لقاءالله را برگزید»؛ لهوف، ص۱۰۱؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲ و نیز نک: لهوف، ص۶۸تا‌۶۹.
  • ۲. الهدایة‌الکبری، ص۲۰۴؛ مدینة‌المعاجز، ج۴، ص٢١۵؛ نفس‌المهموم، ص۲۰۸.
  • ۳. پس از آنکه یاران خاص امام‌ حسین علیه‌السلام در شب عاشورا وفاداری خود را به آن حضرت نشان دادند، امام علیه‌السلام به آنها فرمود: «اِرْفَعُوا رُءُوسَكُمْ وَ انْظُرُوا؛ سرهایتان را بالا بگیرید و نگاه کنید». آنان جایگاه‌ها و منزل‌های خود در بهشت را می‌دیدند و امام علیه‌السلام به آنان می‌فرمود: «هَذَا مَنْزِلُكَ يَا فُلَانُ وَ هَذَا قَصْرُكَ يَا فُلَانُ وَ هَذِهِ دَرَجَتُكَ يَا فُلَانُ؛ فلانی، این منزل توست. فلانی، این قصر توست. فلانی، این درجۀ توست». «فَكَانَ الرَّجُلُ يَسْتَقْبِلُ الرِّمَاحَ وَ السُّيُوفَ بِصَدْرِهِ وَ وَجْهِهِ لِيَصِلَ إِلَى مَنْزِلِهِ مِنَ الْجَنَّة؛ و آن مرد با سینه و صورتش به استقبال نیزه‌ها و شمشیرها می‌رفت تا به منزلگاهش در بهشت برسد»؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۴۷ و نیز نک: بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۹۸؛ علل‌الشرایع، ج۱، ص۲۲۹.
  • ۴. نک: وقعةالطف، ص۲۳۷؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۹؛ نفس‌المهموم، ص۲۵۵.
  • ۵. نقل شده که چون عمربن‌سعد اختیار پیدا کرد که بین حکومت ری به شرط به‌شهادت‌رساندن امام‌ حسین علیه‌السلام و یا خودداری از قتل امام‌ حسین علیه‌السلام و ازدست‌دادن ملک ری یکی را انتخاب کند، به فکر فرو رفت و چنین گفت: «فَوَ اللَّهِ مَا أَدْرِي وَ إِنِّي لَوَاقِفٌ/ أُفَكِّرُ فِي أَمْرِي عَلَى خَطَرَيْنِ‏// أَ أَتْرُكُ مُلْكَ الرَّيِّ وَ الرَّيُّ مُنْيَتِي/ أَمْ أَرْجِعُ مَذْمُوماً بِقَتْلِ حُسَيْنٍ// فَفِي قَتْلِهِ النَّارُ الَّتِي لَيْسَ دُونَهَا/ حِجَابٌ وَ مُلْكُ الرَّيِّ قُرَّةُ عَيْنِي‏؛ به خدا قسم نمی‌دانم [چه کنم] و حیرانم/ به کار خود و به دوراهی‌ای که هر دو خطرناک هستند، فکر می‌کنم// آیا حکومت ری را رها کنم؟ ولی ری آرزوی من است/ یا با کشتن حسین ملامت شوم؟// در کشتنش آتشی است که هیچ حائلی مقابل آن آتش نیست/ و حکومت ری روشنی چشمم است»؛ مناقب ابن‌شهر‌آشوب، ج۴، ص٩٨ و نیز نک: کشف‌الغمه، ج۲، ص۴۷؛ وقعةالطف، ص۱۸۱؛ مناقب ابن‌شهرآشوب، ج‏۴، ص۵۵؛ مثیرالاحزان، ص۵۰؛ بحارالانوار، ج‏۴۴، ص۳۰۵و۳۸۴.
  • ۶. امام‌ سجاد علیه‌السلام در بیان فداکاری‌ها و مقامات عمویش، حضرت عباس علیه‌السلام، به عبیدالله‌بن‌عباس فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى‏ وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ فِي الْجَنَّةِ كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ خدا عباس را رحمت کند، ایثار کرد و بلا دید و جانش را فدای برادرش کرد تا دستانش قطع شد و خدای عزوجل در عوض دستانش، دو بال، مانند جعفربن‌ابی‌طالب، به او داد که با فرشتگان در بهشت پرواز می‌کند و عباس نزد خدا ـ‌تبارک و تعالی‌ـ مقامی دارد که روز قیامت همۀ شهدا به آن غبطه می‌خورند»؛ امالی صدوق، ص۴۶۲؛ بحارالانوار، ج‏۲۲، ص۲۷۴ و نیز نک: بحارالانوار، ج۴۵، ص۴٠؛ نفس‌المهموم، ص۳۰۶تا۳۰۷.


فرم در حال بارگذاری ...

آبروی مسلمان تحت هر شرایطی باید حفظ شود!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

قرآن یک تذکری در مورد آبرو میدهد، میگوید

حفظ آبروی مسلمان خیلی مهم است.

خدا خیلی روی آبروی مومن حساس است.

حیثیت مومن تحت هیچ شرایطی نباید خدشه دار شود.

” إن الذین یحبون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب علیم فی الدنیا و الآخرة والله یعلم و أنتم لا تعلمون".

 خدا میگوید آنهایی که میخواهند شخصیت دیگران را خدشه دار کنند، آبرو حیثیت مردم را ببرند، اینها مستحق عذاب هستند. قرآن عذابهایش را سه دسته میکند:


1- جایی میگوید برای اینها عذاب دردناک است، تدریجی عذاب میکند چون نوع عمل معصیتشان تدریجی تخریب کردن بود؛ مثل گناه مسخره کردن، آبرو ریزی.


 2- برخی عذابها رسوا کننده است، رسوا کننده است چون رسوا کردی در دنیا در قیامت هم رسوا میشوی، انگشت نمایت میکنند.


3- و عذاب عظیم که مربوط به مشرکین است که مستحق عذاب بزرگ خدا میشوند. شاهد عرض من در این آیه این بود که خداوند سبحان در این آیه قائل است که آبروی مسلمان تحت هر شرایطی باید حفظ شود. 

سخنرانی حجت الاسلام شهاب در مسجد بهشتی/آذر92

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: یا کاشف الکروب [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام جالب بود. ان شاء الله به این نکات اخلاقی توجه داشته باشیم. موفق باشید خیلی التماس دعا یا حق

1398/09/06 @ 12:54


فرم در حال بارگذاری ...

انجام گناه نوعی شرک خفی مقابل خداوند است

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

آیت‌الله جاودان:

انجام گناه نوعی شرک خفی مقابل خداوند است.

 

یک استاد حوزه‌علمیه با بیان‌اینکه انجام گناه نوعی شرک خفی است، گفت: گاهی شرک و کفر در اثر یک گناه کوچک و گاهی با یک گناه بزرگ خود را نشان می‌دهد.

 

آیت‌الله «محمدعلی جاودان» در جلسه درس اخلاق حسینیه «شیخ مرتضی زاهد» به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: بر اساس آیات قرآن کریم مسیر حق و باطل برای انسان آشکار است.

این استاد حوزه علمیه بیان کرد: آن کسانی که به خداوند ایمان آورده و نسبت به طاغوت کافر شوند سعادت دنیا و آخرت را نصیب خود کرده اند.

آیت‌الله جاودان با بیان اینکه مومن حقیقی به یکتایی الهی یقین دارد، تصریح کرد: ایمان به وحدانیت و یکتایی خداوند ریسمانی محکم است که اگر انسان به آن چنگ بزند، به گمراهی و ظلمات گرفتار نمی‌شود.

...

وی با بیان اینکه سعادت و خوشبختی انسان در رسیدن به همه آرزوهای دنیا نیست، ابراز کرد: امروز نظام سلطه و دنیای غرب بین مردم جهان دنیاطلبی را تبلیغ و ترویج می دهند تا آنان را از مسیر درست زندگی گمراه کنند.

این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه دنیا جاودانه و همیشگی نیست، گفت: تنها کسانی که به خداوند ایمان واقعی داشته باشند و به دستورات او عمل کنند آنها سعادت دنیا و آخرت را کسب کرده به کمال انسانی می‌رسند.

وی با بیان اینکه شرک به خداوند دارای درجاتی است، ابراز کرد: شرک درجاتی دارد انجام گناه نوعی شرک خفی است و وقتی انسان گناهی انجام می‌دهد در واقع به خداوند شرک داشته است.

آیت الله جاودان افزود: آنان که گناه انجام می‌دهند که به واسطه آن به آرزوهای دنیوی برسند در حقیقت به خداوند مشرک می‌شوند.

این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه انسان باید تابع دستورات الهی باشد، ابراز کرد: وهابی‌ها به مقدسات اسلام ایمان ندارند بر همین اساس تابع دستورات خداوند هم نیستند آنها از روی عمد بر مقدسات بی‌حرمتی می‌کنند و در این زمینه مشرک هستند.

وی با بیان اینکه طبق هوای نفس عمل کردن نیز نشانه وجود نوعی از شرک در انسان است، گفت:‌ گاهی شرک و کفر در اثر یک گناه کوچک و گاهی با یک گناه بزرگ خود را نشان می‌دهد.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه مومنان حقیقی از هوای نفس تبعیت نمی‌کنند که رضای خداوند را کسب کنند، ابراز کرد:‌ پرستش خداوند و اطاعت از دستورات او بر اساس انجام واجبات و ترک محرمات سبب می‌شود انسان به کمال و هدف خلقت خود برسد.

آیت الله جاودان در پایان خاطرنشان کرد: اگر انسان اعمال و رفتار صالح خود را برای کسب رضای الهی انجام دهد، شیطان نمی‌تواند اعمال او را از بین ببرد.

شبستان


فرم در حال بارگذاری ...

200 گردنه بین مومن و بهشت!

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

هر کسی دوست دارد ببیند عاقبت کجا می رود و سرانجام او چه خواهد شد؟

این حقیقت در فطرت انسان وجود دارد که می خواهد پایان کار خود را بداند. شرایع الهی هم به این مطلب عنایت خاصی داشتند بطوری که از همان روز اول که پیامبران شروع به دعوت می کردند یکی از محورهای دعوتشان بحث معاد بود.

مفاهیم کلی و جزئی
موضوع معاد در دو بخش قابل بررسی است. یک بخش که در حد عامه مردم است و همه آن مطالب را متوجه می شوند و درک صحیحی از آن دارند. طبعاً این بحث سطحش مقداری پایین تر از سطح تخصصی و دقیق است. یک بخش هم در لابلای حرفها و نکاتی که فنی و دقیق و کلامی است نهفته است.

...

span style="font-family: Tahoma; font-size: 10pt;">بنابراین سیاست کلی این است که هم عامه مخاطبین مد نظر باشند هم گاهی نکات دقیق و فنی کلامی هم در لابلای بحث وجود داشته باشد.
اما در مورد بحث معاد محورها به این ترتیب است: اهمیت و ضرورت، تعریف و اثبات یعنی دلائل معاد چه معاد جسمانی چه معاد به اصطلاح جسمانی- روحانی، چه حیات برزخی و چه حیات اخروی.
در مورد اهمیت و ضرورت معاد از دو منظر می توان بحث کرد: یکی از منظر عقل، یکی هم از منظر نقل.
برای اثبات ضرورت و اهمیت معاد دلایل مختلفی وجود دارد از جمله دلیل خطر محتمل. عقلا می گویند هر چه محتمل بزرگتر بشود احتمال ولو ضعیف تر هم بشود باید به آن توجه کرد. اگر محتمل بی نهایت شد دیگر این احتمال ولو قریب به صفر هم باشد خیلی بزرگ می شود.
برای اثبات ضرورت و اهمیت معاد دلایل مختلفی وجود دارد از جمله دلیل خطر محتمل. عقلا می گویند هر چه محتمل بزرگتر بشود احتمال ولو ضعیف تر هم بشود باید به آن توجه کرد. اگر محتمل بی نهایت شد دیگر این احتمال ولو قریب به صفر هم باشد خیلی بزرگ می شود
با توجه به اینکه بحث معاد و بحث سفر اخروی محتملش بی نهایت است یعنی حیات جاوید، زندگی جاودانه در بهشت یا جهنم است احتمال هر چقدر هم ضعیف باشد ولی همه عقلا می گویند باید به آن توجه کرد چون محتمل بزرگ است در حالی که این احتمال ضعیف نیست. البته احتمال برای خیلی ها احتمال نیست بلکه یقین است.
هر انسانی که ذره ای عقل داشته باشد احتمال قوی می دهد که بحث معاد و قیامت درست باشد. اگر ما باشیم و عقل ما چنین حکم می شود که وقتی محتمل بی نهایت شد به این احتمال ولو ضعیف هم باید اهمیت داد و توجه کرد.
همین مقدار راجع به منظر عقل در اهمیت ضرورت معاد کافی است. اما در بحث نقلی نزدیک به یک ششم آیات قرآن کریم راجع به معاد بحث کرده یعنی بیش از هزار آیه قرآن درباره معاد است که حکایت از اهمیت این بحث دارد. زیرا قرآن برای سعادت انسان آمده و مباحثی را مطرح کرده که باعث سعادتمندی انسان می شود.
یک سوم آیات قرآن راجع به توحید است. چون مهمترین عامل برای خوشبختی انسان این است که خدا را بشناسد آن هم با صفات واقعیش. لذا قرآن هم به این بحث خیلی توجه کرده اما یک ششم آیات قرآن به معاد پرداخته با دقت در این موضوع انسان متوجه می شود که قطعا بحث معاد در خوشبختی و سعادتمندی انسان بسیار موثر است.
در روایات هم هزاران روایت در رابطه با معاد وجود دارد. روایات اهمیت و ضرورت بحث معاد را مطرح می کنند و حتی گاهی عقل را معادل قرآن تلقی می کنند که انسان به قیامت و آخرت بیندیشد.
از منظر دیگری هم می شود اهمیت این بحث را فهمید آن هم آثار ایمان به معاد و آثار تفکر درباره مرگ و قیامت است.
از منظر عقل فقط یک دلیل خیلی ساده و یک بحث خیلی عمومی را مطرح می کنیم. اگر انسان بخواهد مسافرت برود مثلاً بخواهد مشهد برود طبیعی است که از مدت ها پیش باید برنامه ریزی کند که چطور حرکت کند؟ چه روزی حرکت کند؟ چه چیزهایی همراه خود داشته باشد؟ از چه راهی برود؟ چه گردنه هایی در مسیر راه هست؟ برای آن گردنه ها چه فکری بکند؟ مدتی که در مشهد هست چه نیازهایی دارد؟ چطور برگردد؟ و خلاصه از مدت ها پیش برنامه ریزی می کند برای یک سفر کوتاهی که همه چیز آن برایش روشن است و می داند اما در عین حال از مدت ها پیش فکر می کند.
حال یک سفر بسیار طولانی و بسیار خطرناک با گردنه های متعدد که اولین آن مرگ است و ما فقط می شنویم مرگ و درک کاملی از آن نداریم، چکار باید بکند و چه برنامه ریزی باید داشته باشد؟
یک ششم آیات قرآن به معاد پرداخته با دقت در این موضوع انسان متوجه می شود که قطعا بحث معاد در خوشبختی و سعادتمندی انسان بسیار موثر است
در روایتی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که بین مومن وبهشت 200 گردنه خطرناک وجود دارد که آسانترین گردنه ها مرگ است سپس فرمود: اگر 60 هزار ضربه شمشیر بر پیکر انسان وارد بشود برای او آسانتر از یک جذبه از جذبات مرگ است یعنی یک جان کندن سخت تر از 60 هزار ضربه شمشیری است که بر پیکر انسان وارد بشود.
پس چنین راهی و چنین سفری در پیش است. عقل حکم می کند انسان برای این سفر فکر بکند، برنامه ریزی بکند و ببیند چه نیازی دارد؟ چه زاد و توشه ای نیاز دارد؟ از گردنه ها چطور عبور و حرکت بکند و آنجا چه نیاز دارد؟
این فکر و برنامه ریزی حکم عقل است و در عین حال ضروری و قطعی است. هیچ کس نمی تواند بگوید من نمی خواهم این مسافرت را بروم یعنی به اختیار انسان نیست. پس باید این مسافرت را رفت و باید زاد و توشه هم برداشت ” فإن خیر الزاد التقوی ” بهترین زاد هم برای این راه تقوا است. در واقع این سخنان اگرچه برهان و استدلال بود ولی در قالب توضیح بیان شد.

خلاصه سخن:
انسان دوست دارد از آینده و سرانجام خود اطلاع داشته باشد. این شناخت و آگاهی او را با سفری طولانی و پر خطر با گردنه ها و موقف های فراوان آشنا می کند. نتیجه این شناخت برنامه ریزی برای رفع نیازها و همراه داشتن توشه لازم در این راه است که همه اینها ضروری و عقلانی است.

برگرفته از: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی،

بازآوری: دکتر جعفری

منبع : رادیو معارف


فرم در حال بارگذاری ...

«امان از فتنه‌های رنگ‌رنگ»

نوشته شده توسطرحیمی 5ام آذر, 1398

 

توضیحات میثم مطیعی درباره شعر

«امان از فتنه‌های رنگ‌رنگ»

میثم مطیعی مداحی است که نگاهی نو را به مداحی ایران وارد کرده‌است. اتصال به دغدغه‌های اجتماعی یکی از این رویکردها است که هم در متن اشعار و هم در اقدامات او قابل رهگیری است.

 

ميثم مطيعي مداحي است که نگاهي نو را به مداحي ايران وارد کرده‌است. اتصال به دغدغه‌هاي اجتماعي يکي از اين رويکردها است که هم در متن اشعار و هم در اقدامات او قابل رهگيري است. در اين رويکرد راه‌اندازي خيريه ميثاق براي کمک به آسيب‌ديدگان سيل و زلزله يا رفتن به اعماق معادن ذغال‌سنگ و سرزدن به وضعيت معيشت معدنکاران قابل ذکر است . اما از سوي ديگر خواندن اشعار عربي در هيئت ميثاق با شهداي دانشگاه امام صادق علیه السلام حتي با لهجه‌هاي محلي عراقي و بحريني باعث شد بسياري از علاقه‌مندان ايران در خارج از مرزها مشتاق صداي او باشند. توسعه صداي او به لبنان و ميان علاقه‌مندان سيد حسن نصرالله نيز رسيده است و مداحان لبناني قبل از سخنراني‌هاي سيدحسن نصرالله در انتخاب و تقليد از شعر و سبک او از هم سبقت مي‌گيرند.

...

اما در داخل مرزهاي ايران نوآوري ديگر او مورد توجه قرار گرفته و صف علاقه مندان و منتقدانش را ايجاد کرده است. اشعار روشنگر اجتماعي، اقتصادي و به خصوص سياسي او در مورد مسائل روز باعث شده است مداحي هاي او به هيچ عنوان کلي و بدون ارجاع نباشد بلکه هر کسي بتواند خود را مخاطب اشعارش دانسته و در ميانه ابيات، دنبال ارجاعات و روشنگري ها باشد.

 

اين بار اما از تريبون نماز جمعه قم …
براي چهار سال پياپي تريبون عيد فطر محل اشعار بصيرتي و روشنگرانه ميثم مطيعي بود. هيچ مداحي اينچنين متناوب در سال هاي متمادي به يک مراسم ملي که رهبر معظم انقلاب هم در آنجا حاضر است دعوت نشده اما استقبال عمومي و تبعيت از سياست هاي کلي نظام در اشعار اين مداح جوان باعث شد تا اين اعتماد به او و عقبه دانشگاهي و پرتوانش بشود. پس از حضور چهار ساله در سال 98، اما حاج محمود کريمي به مراسم عيد فطر دعوت شد. افرادي از درون جامعه حزب اللهي گمانه هاي حذف و طرد او را مطرح کردند اما حضور مطيعي در مراسمات مختلف از جمله شب تاسوعا و اربعين حسينيه امام خميني (ره) بر همه آن گمانه ها خط باطل کشيد.

مطيعي در برنامه ميدان انقلاب شبکه سه سيما که شب اول محرم امسال پخش شد اشاره کرد که عنوان مداح انقلابي را براي خود نمي پسندد چرا که همه مداحان را انقلابي مي داند و نبايد دايره انقلاب را محدود و محصور کرد. او بر فشارهاي مختلف روي نگاه و سبک محتوايي مداحي اش صحه گذاشت اما تأکيد کرد به حاشيه ها توجه نمي کند و آنچه را درست مي داند اجرا مي کند چرا که ملهم و برگرفته از شعور و موقعيت سنجي است. آنجا که شعار، شور و مهمتر از همه شعور را به عنوان توصيه هاي سه گانه آيت الله مجتبي تهراني به او ذکر کرد.

 

شعري پر از ارجاع و ايهام
در حدود 50 بيت شعري بود که ميثم مطيعي در قم اجرا کرد. حساسيت اين موضعگيري مطيعي بالاتر از ساير مواضع او بود چرا که در تلاطم اوضاع کشور در مسئله افزايش قيمت بنزين هنوز مرز بين اعتراض و اغتشاش آنچنان پر رنگ نبود و بعد از سخنراني مقام معظم رهبري در روز يک‌شنبه فضاي انتقادات و اعتراضات از درون جامعه انقلابي خاموش شد چرا که احساس مي کردند هر بيان و واکنشي مي تواند به عنوان مخالفت با گفتار و رويکرد زعيم انقلاب تفسير شود. از سوي ديگر نارضايتي ها از نحوه اجراي افزايش قيمت بنزين وجود داشت و ناخودآگاه سويه انتقادات به سمت طرح سؤال از چرايي حمايت رهبري از نظر سران قوا سوق يافته بود و جوانان و دانشجويان سردرگم بودند. ناراضي اما محکوم به خاموشي! مطيعي اما در اين ميان يک تنه به خط زد تا به بسياري از گره هاي ذهني جواب دهد و سعي کند تلفيق هنر و سياست را در عرصه تبيين و روشنگري به کار گيرد. 

شعر با بيتي طلايي شروع مي شود:
باز هم فتنه! امان از فتنه‌هاي رنگ رنگ
باز هم کشتار و غارت، باز سوغات فرنگ

فضاسازي و تجربه هاي ما از اوضاع فتنه گون را يادآور شده و به پيامدهاي آن مي رسد:
اين طرف نابود شد دارايي نان‌آوري
آن طرف خاکستري ماند از جهاز دختري
باز از داغ شهيدان سينه‌ها غوغا شده
آه از آن نوزاد يک ماهه که بي بابا شده

در بخشي از شعر به طراحي پشت پرده آشوبگران پرداخته شده که چه طرح هايي را براي اتصال قفل ترافيک خياباني به قفل فرآيند سياسي (انسداد) انديشيده بودند:
خواب مي‌ديدند هر قشري به ميدان پا نهد
هر گروهي با شعاري در خيابان پا نهد
اين يکي فرياد استعفاي دولت سر دهد
آن يکي در آتش تعطيلي مجلس دمد
هر يکي چيزي بگويد، حق و باطل گم شود
موجي از سردرگمي‌ها قسمت مردم شود

سخنراني روز يک‌شنبه رهبر انقلاب نيز بخش مهمي از شعر مطيعي بود که اين‌گونه بيان شد:
صبح يکشنبه کلامي روي آتش آب ريخت
فتنه را ديدم که حيران و هراسان مي‌گريخت
تا صف مردم از اين آشفتگي‌ها دور شد
اغتشاشي کور بر جا ماند و فتنه کور شد
باز هم از فتنه‌ قابيل رد شد کاروان
با تولاي علي از نيل رد شد کاروان

توجه به سؤالات برخي از جوانان انقلابي و انتظارات نابه جا از سکاندار انقلاب هم به خوبي روايت شد:
گرچه بعضي از خودي‌ها آن زمان دلخور شدند
از سؤال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند
از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟
خويش را آماج تيغ طعن و تهمت کرد باز
غافل از اين که چه جنگي پشت اين صحنه به پاست
در کمين گاهند گرگان لحظه‌اي غفلت خطاست
خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟
نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بيا

اما يکي از ارجاعات مهم شعر در انتها بود که با واکنش و تکبيرهاي مکرر نمازگزاران همراه شد:

با صف اول نشينان فاش مي‌گوييم راز
اعتراض ما سر جاي خودش باقيست باز
اعتراض ما به سستي‌هاي تدبير شماست
از گراني ها، از اين 6 سال تأخير شماست
مردم آرام ما از اين تلاطم دلخورند
دلخوشان بازي برجام! مردم دلخورند
از معطل کردن کشور سر ميز فريب
که نشد از آن به جز تحريم روزافزون نصيب
دم به دم از گفت وگو با اجنبي دم مي‌زنيد
پس چرا در گفت وگو با مردم خود الکنيد؟
مردم ما از تکبر، از تورم شاکي‌اند
از لجوجان سياست باز، مردم شاکي‌اند
باز گرديد آي… اي دلدادگان آمريکا
راه حل اينجاست آري در همين ايران ما 
 

مطيعي چه مي‌گويد؟
اما ميثم مطيعي به خبرنگار «رسالت» مي‌گويد از ابتدا قصد ورود و نقش آفريني نداشته اما گذشت زمان و انباشت شبهه ها و ناگفته ها از سويي و سکوت چهره‌هاي مختلف باعث شده است نسبت به سؤالات جوانان و به خصوص دانشجويان انقلابي احساس دغدغه کند. مطيعي مي گويد: « در ابتدا سعي کرديم نسبت به مسئله آگاهي پيدا کنيم و جوانب امر را بسنجيم که علت افزايش قيمت بنزين چه بود، چگونه اجرا شد، چرا مردم احساس نارضايتي کردند و اصولا مهمترين سؤال اين است که بهترين کاري که مي شود در وضعيت فعلي هم جامعه و هم دولت بکند چيست؟ براي همين ساعت ها صرف تحليل و سنجش فضاي اجتماعي کرديم که واقعا فراتر از توان و بضاعت انساني و امکاناتي ما بود، اما خوب است مردم بدانند حتي براي يک بيت شعر چندين ساعت رفت و برگشت بين شاعران و بنده صورت مي گيرد و الحمدلله به کم هم قانع نيستيم.» مي خندد و از بار سنگين شاعران و خودش در اين مسير مي گويد: « اصولا مردم از امثال ما کار کم و کم کيفيت قبول نمي کنند انتظار دارند نقطه زني کنيم و هم با مردم باشيم هم پشت سر ولي قدم بگذاريم براي همين هر گفته و حرکت ما بايد فکر شده باشد.»

از مطيعي پرسيدم چرا قم؟ آيا تهران ديگر پذيراي شما نيست؟ او گفت: «همه جاي ايران سراي من است… اين هفته سمنان، قزوين و فيروزکوه مي روم و اگر هم تريبوني در قم يافتم سعي کردم حق مطلب را ادا کنم چرا که قم شهر علم و علما است و بايد موضعگيري ها وزين و با تأمل باشد. در مورد تهران هم بايد بگويم بيش از دو سوم مراسماتم در اينجا است و هيئت ميثاق با شهدا در دهه محرم هر شب حدود 30 هزار نفر را در خود جا مي داد که دلدادگي مردم تهران به سيدالشهدا علیه السلام است و امثال ما در اين مسير فقط نقطه اتصال هستيم. البته اين که گفتم به معناي پايتخت نشيني نيست بيشتر به علت مشغله تدريس و دانشگاه است که پابند جوانان جوياي علم هستيم و ساعات موظفي دانشگاه را بايد حاضر باشيم براي همين خيلي شرمنده دعوت هاي مردمي از نقاط مختلف کشور هستم.»

در پايان از مطيعي پرسيديم آيا دولت نقطه مثبت هم دارد يا بايد هميشه منتقد بود؟ او با خنده گفت: «قطعا نقاط مثبت هست ما هم در رسانه‌هاي رسمي خود قدرداني از اقدامات مثبت را داريم. اولين قدرداني اتفاقا از اقدام قوه قضائيه بود که 56 هزار ميليارد تومان به بيت المال برگرداند. حتما در ادامه از کارهاي خوب تقدير مي کنيم اين وظيفه ما است اما مهم است که عمل قابل تقديرهم درست شروع شود هم درست به اتمام برسد و هم اينکه درست اطلاع‌رساني شود. مثلا طرح ملي مسکن اقدام بسيار خوبي است که تازه شروع شده ما هم تشکر مي‌کنيم که فشار اجاره نشين‌ها و بي خانمان‌ها بالاخره گوش شنوايي در آقايان پيدا کرد اما آيا پس از هشت سال دوره تصدي اين دولت شاهد تحويل يک واحد از اين طرح جديد خواهيم بود يا اينکه عملا فهرست نويسي شده و تحويل دولت بعد مي شود. گلايه ما به نگاه بيرون است که کشور را تعطيل کرده است.»

جهان نیوز


فرم در حال بارگذاری ...


 
مداحی های محرم