هر وقت خسته شدی یک تکان به خودت بده!

نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:

شیعیان امیرالمومنین(علیه السلام) زندگی این عالمشان هم خیلی خوب است. اگر چه تلخ باشد ولی همه‌اش خوب است. خداوند خستگی‌هایمان را به درکند و هیچ گاه خسته نشویم. هر وقت هم خسته شدی یک تکان به خودت بده، خدا رفع می کند.

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی (ره) می فرمود: دوربین عکاسی را طوری ساخته‌اند که وقتی دکمه را می‌زنند، هم نور می‌زند و هم عکس می‌اندازد. این مربوط به آخرت هم هست. یعنی شما اول نور بینداز و بعد عکس بردار. اول بر پیغمبر خدا صلوات بفرست، بعد به زندگی خودت نگاه کن و ببین چقدر قشنگ است.

با نور زیبایی و پاکی، سر نماز دستی به چشمهایتان می‌مالید، صلواتی می‌فرستید، دعایی هم می‌خوانید، آن وقت به زندگی خود نگاه می‌کنید. امیدوارم ببینید که در زندگیتان زیبایی زیاد هست.

شیعیان امیرالمومنین(علیه السلام) زندگی این عالمشان هم خیلی خوب است. اگر چه تلخ باشد ولی همه‌اش خوب است. خداوند خستگی‌هایمان را به درکند و هیچ گاه خسته نشویم. هر وقت هم خسته شدی یک تکان به خودت بده، خدا رفع می کند. وقتی سرت را تکان دادی خداوند قادر است به حق ائمه(علیها السلام) و خوبانش، تمام خیالاتی را که داشت مغزت را می‌شکافت از بین ببرد.

خداوند برکت دهد؛ هم قدرتها را زیاد کند و هم زندگی‌ها را سلامت کند تا راحت بنشینید و برسید به جایی که یک ساعتش هفتاد سال عمر باشد. یک ساعت که آدم در بهشت بنشیند از هفتاد سال عبادت دنیا بهتر است. خداوند، ظالمین دنیا، از اول خلقت تا الان را از سر شما ها رفع کند، تا قلب‌ها زنده، راحت، آرام و قشنگ سرجاهاشان به زندگی برسند. گویا ظالمی در روی زمین نیست. ظالمین به همدیگر مشغول شوند و شما تکانی نخورید.

پی نوشت:

کتاب طوبی محبت – ص 143
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی

منبع:عقیق

زن و مرجعیت

نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395

زن و جامعه در نگرش استاد مطهری:
مقدمه:

آنچه تحت عنوان زن و جامعه در نگرش استاد مطهري(قده) ارائه مي‏شود حاصل آن بخش از نظرات و آثار انتشار نيافته استاد است كه اينك دهمين قسمت آن را تقديم خوانندگان گرامي مي‏نماييم. اين مقالات به استناد مطالبي است كه از نوارهاي استاد در اين باره برجاي مانده و عينا استخراج شده است.

شيوه پسنديده آن حكيم فرزانه اين بود كه تأليفات خويش را قبل از تكميل و انتشار، به صورت سخنراني و درس در مجامع عمومي يا محدود و گاهي بيش از يك بار مطرح مي‏نمود تا از جامعيت بيشتري برخوردار باشد. چنان كه در پيش نيز توضيح داديم ايشان براي كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» مباحث ديگري را منظور نموده بود تا پس از تكميل به عنوان جلد دوم كتاب انتشار دهد و حتي فهرست مباحث و بسياري از فيشهاي مقدماتي و تحقيقي آن را فراهم آورده بود ولي با شهادت ايشان اين دفتر بسته شد. مباحثي كه تاكنون تحت عنوان «زن و سياست»، «زن و شهادت» و «زن و قضاوت» ارائه نموده‏ايم در همين چارچوب بوده است.

موضوع «زن و مرجعيت» نيز در همين توضيح مي‏گنجد.

اينك و پس از گذشت سالها از پيروزي انقلاب اسلامي و آن همه روشنگري توسط اسلام‏شناسان و بويژه در رأس آنان حضرت امام خميني(ره)، پذيرش بسياري از ديدگاهها و افكار، در ميان محافل مذهبي امري آسان بشمار مي‏رود، البته اين واقعيت را نمي‏توان ناديده گرفت كه هنوز هستند اذهان و محافلي كه حتي از طرح اين گونه مباحث نيز احساس و اظهار نگراني مي‏كنند. اينان نه به خود اجازه طرح اين گونه مباحث را مي‏دهند و نه تحمل شنيدن آن را از ديگران دارند. اين همه نشان دهنده عظمت افكاري است كه آن حكيم شهيد داشت و بالاتر از آن شجاعتي بود كه در طرح ديدگاههاي خويش به خرج مي‏داد. او چوب اين افكار و اين شجاعت را مي‏خورد و عاقبت نيز خون سرخ خويش را شاهد گويايي بر حقانيت خود ساخت.

ما معتقديم همان گونه كه خود استاد شهيد در مقدمه ناتمامي كه بر كتاب مسأله حجاب در آخرين ماهها و روزهاي عمر پربركت خويش نگاشته، نشان داده است اگر امروز حضور داشت و اينك به طرح چنين مباحثي مي‏پرداخت مباحثي جامعتر عرضه مي‏نمود. او كه فقيهي حكيم و حكيمي ملتزم به حدود شرعي و ملاكهاي ديني بود با جامعيت كم‏نظير خويش به گونه‏اي به طرح و ارزيابي مسايل مورد نظر پرداخته است كه هنوز پس از سالها، طراوت و راهگشايي خويش را داراست و در بسياري موارد حتي بيش از گذشته مي‏تواند منشأ اثر باشد. 4ـ آنچه اينك در پيش روي داريد طرح ديدگاه استاد فرزانه در باره اجتهاد و مرجعيت زن در احكام اسلامي مي‏باشد. اين مطالب نيز همانند مباحث قبلي عينا از نوار استخراج شده و به صورت مقاله تدوين يافته است و آنچه در بين گيومه مي‏آيد عين مطالب استاد است. در قسمت قبل كه اختصاص به موضوع قضاوت بانوان داشت پس از بررسي ادله مخالفينِ جواز قضاوت زن، وعده كرديم كه بخشي از بحث كه مي‏تواند به عنوان تكمله بحث قضاوت زن به شمارآيد، همراه به بحث «مرجعيت زن» خواهد آمد. در اينجا شما را به پي‏گيري اين بحث دعوت مي‏كنيم.

* * *

متن مقاله:

«آيا زن مي‏تواند مفتي و مرجع تقليد باشد؟» اين سؤالي است كه استاد شهيد، بحث در باره مرجعيت زن را با آن آغاز مي‏كند؛ با اين پيش‏ فرض كه زن نيز داراي شرايط لازم باشد، يعني حداقل از نظر علمي در شرايطي مساوي با مردي كه او نيز مجتهد است، قرار داشته باشد. بنابراين سؤال مذكور در شرايطي است كه هم زن مجتهد وجود دارد و هم مرد مجتهد و زن از نظر مقام اجتهاد نسبت به مرد مذكور در مرتبه‏اي برتر قرار دارد و يا لااقل مساوي اوست.

ادامه »

​تدبیر مرحوم کاشف الغطاء برای کمک به فقرا

نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395

کمک کردن به افراد محتاج اگر با نیت خالص و برای جلب رضایت الهی باشد، علاوه بر گره گشایی از کار نیازمندان، تأثیرات زیادی دارد که بعضی از آن آثار، در همین جهان قابل مشاهده بوده و برخی از آن، در جهان دیگر ظاهر می‌گردد.

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ (بقره/195)

و در راه خدا انفاق كنيد.

وقتی شیخ جعفر کاشف الغطاء وارد قزوین شد و در خانه حاج عبدالوهاب منزل کرد، تجار کاروانسرای شاه استدعا نمودند، شیخ برای بازدید به بازار تشریف بیاورند، شیخ قبول نموده و به اتفاق حاج عبدالوهاب و سایر ملازمین به سمت بازار حرکت کردند، چون به بازار رسیدند، تجار به استقبال شیخ آمدند و درباره آن که شیخ اول به حجره و مغازه کدام یک وارد شود مجادله شد، چون همه می ‏خواستند شیخ را به حجره خودشان ببرند.

وقتی شیخ کاشف الغطاء از این نزاع مطلع شد، از فرصت استفاده کرد و در وسط بازار ایستاد و فرمود هر که برای کمک به فقرا بیشتر پول بدهد من اول به حجره او وارد خواهم شد، سپس بعضی از تجار ظرفی را پر از درهم و دینارکرده و به حضور شیخ آورند، آن عالم بزرگوار اول فقرا را خواست و آن پول ‏ها را بین آنها تقسیم کرد و پس از آن به حجره تجار تشریف برد. (با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل)

دراز است دست فلک بر بدی

همه نیکویی کن اگر بخردی

                                     فردوسی

منبع:حوزه

بانو امین که بود؟

نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395

یکی از افتخارات شهر دانشمند پرور اصفهان، بانوی مجتهده، سیده نصرت امین است که نام او همواره در تاریخ و فرهنگ ایران و جامعه مسلمانان تابناک خواهد ماند.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»آنچه این بانو را از بیشتر بانوان دوران خود و پیش از آن جلوه گرتر می کند، فروغ معنوی ایشان، به ویژه از نظر اخلاق، تربیتی و معنوی است. وی در رشته های تفسیر قرآن، حدیث، حکمت، فقه، اصول و اخلاق تألیفاتی گرانقدر از خود به یادگار گذاشت. وی با تأسیس حوزه علمیه خواهران و آموزشگاهی دخترانه، پایه گذار مسیر پیشرفت علمی و معنوی زنان در عصر خود بود.

* ولادت و نسب

بانوی بزرگوار، سیده نصرت امین، معروف به بانوی ایرانی، سال 1309 قمری در خانواده ای متدین، اصیل و نجیب در اصفهان دیده به جهان گشود و از همان کودکی عنایات خاص حق تعالی بر او و گرایش وی به حقیقت توحید، در فطرتش آشکار بود. نسب این بانو به امام سجاد علیه السلام می رسد و از سادات معروف به سادات خاتون آبادی بود. پدر وی حاج سید محمد علی امین التجار، فردی شریف، بزرگوار، مؤمن و از بازرگانان سرشناس و متدین بود. مادر وی بانو سیده زهرا ولدیزی دختر حاج سید مهدی، ملقب به «جناب» نیز بانویی متدین و اهل ذکر و خیر خواه محرومان بود.

* کودکی

آغاز زندگی بانو امین، همزمان با حکومت ستم شاهی قاجار و نفوذ و تهاجم وسیع فرهنگ غرب و غرب زدگی و تجمل گرایی به جامعه اسلامی و دور شدن برخی ایرانیان از هویت اصلی و حقیقت دینی بود. در این شرایط حساس، پدر و مادر وی با جدیت تمام به تربیت این کودک پرداخته، او را از چهار سالگی برای فراگیری قرآن، خواندن و نوشتن به مکتب می فرستند تا او را به مدد الهی از تهاجمات زمانه و انحراف ها و خودباختگی ها حفظ کند.

* اساتید

بانو امین از دوران کودکی علاقه زیادی به آموختن داشت و در این مسیر از محضر اساتیدی چون سید ابولقاسم دهکردی، میرزا علی اصغر شریف، میرزا علی شیرازی، شیخ ابوالقاسم زفره ای، شیخ حسین نظام الدین کچویی، میر سید علی نجف آبادی، شیخ محمد رضا اصفهانی، سید محمد نجف آبادی و شیخ مرتضی مظاهری بهره مند شد و توانست شاگردان زیادی را نیز تربیت نماید.

* صاحب مقام اجتهاد و اجازات روایی

وی همواره بر طریق تحصیل علم، تهذیب و خودسازی و عرفان و مراقبت از خود بود تا این که در چهل سالگی به مقام اجتهاد رسید. انتشار اولین کتاب وی به نام «اربعین الهاشمیه» به زبان عربی که در آن چهل حدیث را در زمینه های مختلف کلامی، فلسفی، فقهی، اصولی و اخلاقی به طور عمیق و زیبا تجزیه و تحلیل و نظریه های بدیعی را مطرح کرده بود که از سوی اساتید و فضلای حوزه علمیه نجف مورد استقبال قرار گرفت. این بانو در سال 1354ه.ق نخستین اجازه اجتهاد و روایت را از آیات عظام آقا شیخ محمد کاظم شیرازی و حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم دریافت کرد. پس از آن اجازه اجتهاد و روایت دیگری از آیت الله ابراهیم حسینی اصطهباناتی و آیت الله آقا شیخ محمد رضا نجفی به دست این بانو می رسد.

* ارتباط اندیشمندان عصر با بانو امین

با گذشت زمان، آوازه دانش و بینش بانوی ایرانی، نه تنها در شهر اصفهان، بلکه در دیگر شهر ها نیز پیچید و مردم، به ویژه اهل علم و زنان، نزد او می آمدند تا حقیقت این امر که یک زن می تواند به درجات بالای علم و حکمت و عرفان برسد، برای آنان روشن شود. علامه امینی، حاج آقا رحیم ارباب، آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، علامه سید محمد حسین طباطبایی، علامه محمد تقی جعفری، عارف وارسته، هاشم حداد و شهید مرتضی مطهری از جمله بزرگانی هستند که با این بانوی فقیه و حکیم و اسوه اخلاق و فضیلت دیدار داشتند.

مقام معظم رهبری نیز در تجلیل از بانو امین فرموده اند: «تجلیل از بانوی بزرگوار اصفهانی (خانم امین) و ارائه شخصیت عرفانی و فقهی و فلسفی برجسته یک زن در کشور ما، کاری سودمند و در جهت احیای ارزش های اسلامی در زنان به نظر می رسد.

ادامه »

ظلم و ستم هیچ جایگاهی در نظام آفرینش ندارد.

نوشته شده توسطرحیمی 16ام فروردین, 1395

 

حضرت آیت‎الله جوادی آملی با بیان این که این نظام آفرینش باطل و لغو نیست، گفت:

در هاضمه خلقت ستم جایی ندارد، نیرنگ، فریب و دو رویی را نظام قبول نمی‎کند.

به نقل از خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، در ادامه تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه احقاف گفت:

سوره مبارکه احقاف بعد از تبیین اصل تنزیل کتاب که از «الله»، است، «الله» مستجمع جمیع صفات است و تمام این صفات در قرآن ظهور کرده، و این صفات عزیزانه و حکیمانه در قرآن ظهور کرده است، اگر کسی با قرآن سر و کار داشته باشد اما از آن عزیزانه و حکیمانه بهره نبرد، از قرآن طرفی نبسته است.

وی افزود: این قرآن گرچه نزد خدای علی و حکیم بوده است، این قرآن همچون کتاب‎های استدلالی حوزوی و مدرسه‎ای نیست، اما برای تفهیم مردم نازل شده است، اصطلاحات علمی را به کار بردن با همه فهم بودن آن برای توده مردم هماهنگ نیست، بلکه به گونه‎ای سخن گفته است که همگان آن را بفهمند.

مفسر برجسته قرآن کریم با بیان این که این نظام آفرینش نظام باطل، لغو و بازیگر نیست، ادامه داد: این نظام حدی دارد، انسان از بین نمی‎رود و مهاجر است، از داری به دار دیگر منتقل می‎شود، این نظام هم مهاجر است و مرگ از پوست به درآمدن است و نه پوسیدن، مرگ آخر خط نیست.

وی گفت: مرگ پلی بیش نیست، بلکه زیر پای شما است، مرگ بیش از پل زیر پای شما چیزی بیشتر نیست، اما خیال می‎کردند انسان تمام می‎شود، نظام آفرینش هم این چنین است، روزی فرامی‎رسد که آسمان‎ها و زمین به چیزی غیر از آن تبدیل شود، کل نظام مهاجر است و بنابراین انسان‎ها هم که در این نظام قرار دارند، مهاجر هستند.

ادامه »

شغل اصلی زن/تایپ، کارمندی و فروشنگی، فعالیت «اجتماعی» نیست!/ اشرف کارها در عالم، مادر بودن و تربیت اولاد است.

نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1395

«ناشنیده‌هایی از امام خمینی و امام خامنه‌ای دربارۀ «زنان» یک مجموعۀ هفت قسمتی است که توسط واحد پژوهشی «بیان معنوی» گرداوری و گزیده شده و برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم می‌کند.

 قسمت پنجم این مجموعه را در ادامه می‌خوانید:

امام خمینی :

اشرف کارها در عالم، مادر بودن و تربیت اولاد است

هیچ شغلی به شرافت مادری نیست

همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین می‌‌شود

شماها هستید که می‌‌توانید مملکت را نجات بدهید با تربیت اولاد

این خیانت بزرگی است که به ملت ما کردند، که مادرها را منصرف کردند از بچه‌داری

در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا می‌‌شود

 …انسانی که می‌‌تواند منافع اینها[مستکبران] را به باد فنا بدهد، آن در دامن فضیلت مادرها تربیت می‌‌شود. از اینجا شروع می‌‌شود.

مادر و مادر بودن و اولاد تربیت کردن بزرگترین خدمتی است که انسان به انسان می‌‌کند. این را کوچکش کردند. این را منحطش کردند.

این خیانت را به جامعه ما کردند. مادر بودن را در نظر مادرها منحط کردند. در صورتی که اشرف کارها در عالم مادر بودن است و تربیت اولاد.

همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین می‌‌شود. و اینها نمی‌‌خواستند بشود….. شماها هستید که می‌‌توانید مملکت را نجات بدهید با تربیت اولاد. تربیت اولاد را پیش شما کوچک کردند.

تربیت اولاد بالاترین چیزی است که در همه جوامع از همه شغلها بالاتر است. هیچ شغلی به شرافت مادری نیست. و اینها منحط کردند این را. این خیانت بزرگی است که به ما کردند، و به ملت ما کردند. مادرها را منصرف کردند از بچه داری …. بچه داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا می‌‌شود.

از دامن همین مادرها حسین بن علی پیدا می‌‌شود. از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا می‌‌شوند که یک ملت را نجات می‌‌دهند. اینها این را منحطش کردند… مادرها را [اگر] بتوانند به صورت عروسک در آورند. عروسک! که هیچ کار نداشته باشد به سرنوشت ملت خودش. هیچ کاری به این نداشته باشد که «سرنوشت این ملت باید چه بشود، و من چه نقشی دارم در سرنوشت این ملت»(صحیفه امام، ج‌‌7، ص445 | 2 خرداد 1358)

ادامه »

برکات صلوات در کلام آیت‌الله بهجت قدس‌سره

نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1395

ترک صلوات و دعا کردن به دعاهای شخصی، مانند رها کردن سرچشمه و به‌دنبال جوی آب و یا حوض گشتن است؛ زیرا وقتی برای وسعت مقام و درجه واسطه فیض دعا می‌شود، دعاهای شخصی هم در آن گنجانده شده است.

نکته‌های ناب، ص۷۷

***

خدا می‌داند یک صلواتی را که انسان بفرستد و برای میتی هدیه کند، چه معنویتی، چه صورتی، چه واقعیتی برای همین یک صلوات است. باید به کمی و زیادی متوجه نباشد، به کیفیت این‌ها متوجه باشد.

به‌سوی محبوب، ص۱۱۳ـ۱۱۴

***

کار آسان و کوچک ـ بعد از ملاحظه واجبات و محرمات ـ صلوات فرستادن است؛ صلوات عاشقانه و محبانه. صلوات محبت‌آور است و محبت انسان را بالا می‌کشد.

دیدار با مسئولین ـ ۸۷/۰۲/۲۶
 
پرسش‌ها و پاسخ‌هایی در باب برکات صلوات

 سؤال: برای رفع تحیّر و تشخیص تکلیف در امور مهمه باید چه کار کرد؟

جواب: صلوات زیاد بفرستد؛ [و] در طرق مختلفه که تحیر دارد، استخاره کند.

***

سؤال: کسی است که می‌گوید علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم، چه‌کار کنم؟

جواب: زیاد صلوات بفرستد؛ علاقه دارد یا ندارد؟ صلوات بفرستد، همان هدایتش می کند.

***

سؤال: برای امر ازدواج پسرم ذکری بفرمایید؟

جواب: به همین نیت، زیاد صلوات بفرستید.

***

 دانلود فیلم      دانلود فیلم          دانلود فیلم





کلیدی برای حل مشکلات

نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1395

پرسش: جوانی است هر چه برای ازدواج اقدام می‌کند، موفق نمی‌شود، چه دستورالعملی می‌فرمایید؟

پاسخ: نماز جعفر؛ به ترتیب و با دعای زادالمعاد “(حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت قدس‌سره برای رفع مشکلات در موارد متعددی این دستورالعمل را توصیه می‌کردند. در زادالمعاد آمده است: دعایی دیگر که پس از نماز جعفر علیه‌السلام خوانده می‌شود، به روایت شیخ و سید چنین است).


 »»» دانلود شیوه خواندن نماز جعفر طیار به همراه دعای زادالمعاد (PDF) «««

 نماز حضرت جعفر علیه‌السلام چهار رکعت است با دو تشهد و دو سلام؛ در رکعت اول پس از سوره «حمد»، سوره «زِلزال» و در رکعت دوم، پس از آن [سوره حمد]، سوره «والعادیات» و در رکعت سوم سوره «اذا جاءَ نصرُاللهِ والفتح» و در رکعت چهارم سوره «قل هواللهُ احدٌ» خوانده می‌شود.

در هر رکعت، پس از تمام شدن قرائت سوره‌های یاد شده، پانزده بار گفته می‌شود: «سُبحانَ اللهِ و الحمدُ لِلهِ و لااله‌الا‌اللهُ و اللهُ اکبر» و در رکوع نیز همین تسبیحات ده بار،  و پس از برخاستن از رکوع ده بار، و در سجده اول ده بار، پس از سر برداشتن از سجده ده بار، و در سجده دوم ده بار، پس از سجده پیش از برخاستن برای انجام رکعت رکعت دوم ده بار همین ذکر گفته می‌شود. این ترتیب، در هر چهار رکعت رعایت می‌گردد، که مجموع تسبیحات به سیصد می‌رسد.
پس از اتمامِ این چهار رکعت، این دعا خوانده می‌شود:

سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ تَرَدَّى بِهِ، سُبْحَانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَ تَكَرَّمَ بِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِي التَّسْبِيحُ إِلَّا لَهُ جَلَّ جَلَالُهُ، سُبْحَانَ مَنْ أَحْصَى كُلَّ شَيْ‏ءٍ بِعِلْمِهِ، وَ خَلْقَهُ بِقُدْرَتِهِ، سُبْحَانَ ذِي الْمَنِّ وَ النِّعَمِ، سُبْحَانَ ذِي الْقُدْرَةِ وَ الْكَرَمِ.

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، وَ مُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتَابِكَ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ، وَ كَلِمَاتِكَ التَّامَّاتِ الَّتِي تَمَّتْ صِدْقاً وَ عَدْلًا أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَنْ تَجْمَعَ لِي خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ بَعْدَ عُمُرٍ طَوِيلٍ.

اللَّهُمَّ أَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ الْخَالِقُ الرَّازِقُ الْمُحْيِي الْمُمِيتُ الْبَدِي‏ءُ الْبَدِيعُ لَكَ الْكَرَمُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْمَنُّ وَ لَكَ الْجُودُ وَ لَكَ الْأَمْرُ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ يَا وَاحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ يَا أَهْلَ التَّقْوَى وَ يَا أَهْلَ الْمَغْفِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا عَفُوُّ يَا غَفُورُ يَا وَدُودُ يَا شَكُورُ أَنْتَ أَبَرُّ بِي مِنْ أَبِي وَ أُمِّي وَ أَرْحَمُ بِي مِنْ نَفْسِي وَ مِنَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ يَا كَرِيمُ يَا جَوَادٌ.

اللَّهُمَّ إِنِّي صَلَّيْتُ هَذِهِ الصَّلَاةَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِكَ وَ طَلَبَ نَائِلِكَ وَ مَعْرُوفِكَ وَ رَجَاءَ رِفْدِكَ وَ جَائِزَتِكَ وَ عَظِيمَ عَفْوِكَ وَ قَدِيمَ غُفْرَانِكَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْفَعْهَا فِي عِلِّيِّينَ وَ تَقَبَّلْهَا مِنِّي وَ اجعلنا [اجْعَلْ‏] نَائِلَكَ وَ مَعْرُوفَكَ وَ رَجَاءَ مَا أَرْجُو مِنْكَ فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَ مَا جَمَعْتَ مِنْ أَنْوَاعِ النَّعِيمِ وَ مِنْ حُسْنِ الْحُورِ الْعِينِ وَ اجْعَلْ جَائِزَتِي مِنْكَ الْعِتْقَ مِنَ النَّارِ وَ غُفْرَانَ ذُنُوبِي وَ ذُنُوبِ وَالِدَيَّ وَ مَا وَلَدَا وَ جَمِيعِ إِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ أَنْ تَسْتَجِيبَ دُعَائِي وَ تَرْحَمَ صَرْخَتِي وَ نِدَائِي وَ لَا تَرُدَّنِي خَائِباً خَاسِراً وَ اقْلِبْنِي مُفْلِحاً مُنْجِحاً مَرْحُوماً مُسْتَجَاباً دُعَائِي مَغْفُوراً لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمُ يَا عَظِيمٌ.

قَدْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْكَ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا نَفَّاحاً بِالْخَيْرَاتِ يَا مُعْطِيَ الْمَسْئُولَاتِ يَا فَكَّاكَ الرِّقَابِ مِنَ النَّارِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ أَعْطِنِي سُؤْلِي وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ ارْحَمْ صَرْخَتِي وَ تَضَرُّعِي وَ نِدَائِي وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي كُلَّهَا لِدُنْيَايَ وَ آخِرَتِي وَ دِينِي مَا ذَكَرْتُ مِنْهَا وَ مَا لَمْ أَذْكُرْ وَ اجْعَلْ لِي فِي ذَلِكَ الْخِيَرَةَ وَ لَا تَرُدَّنِي خَائِباً خَاسِراً وَ اقْلِبْنِي مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجَاباً لِي دُعَائِي مَغْفُوراً لِي مَرْحُوماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

يَا مُحَمَّدُ يَا أَبَا الْقَاسِمِ يَا رَسُولَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَا عَبْدُكُمَا وَ مَوْلَاكُمَا غَيْرُ مُسْتَنْكِفٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ بَلْ خَاضِعٌ ذَلِيلٌ عَبْدٌ مُقِرٌّ مُتَمَسِّكٌ بِحَبْلِكُمَا مُعْتَصِمٌ مِنْ ذُنُوبِي بِوَلَايَتِكُمَا أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكُمَا وَ أَتَوَسَّلُ إِلَى اللَّهِ بِكُمَا وَ أُقَدِّمُكُمَا بَيْنَ يَدَيْ حَوَائِجِي إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاشْفَعَا لِي فِي فَكَاكِ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِي وَ إِجَابَةِ دُعَائِي.

اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ تَقَبَّلْ دُعَائِي وَ اغْفِرْ لِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

منبع : مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره)

رفع مشکلات

نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1395

سؤال:

چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می‌شوم که راه‌ها به رویم بسته می‌شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هرچه از خدا طلب یاری می‌کنم، راه مساعدی گشوده نمی‌شود؟

جواب:

باسمه‌تعالی، زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفرالله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید. و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده‌اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته‌اید. والله العالم.

به‌سوی محبوب، ص۸۳

پوستر صلوات-A4
منبع : مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره)



دو گروه، کمر مرا شکستند؛ «دانای خائن و نادان ساده‌لوح»/ افراد ساده در عرصۀ سیاست به امت خیانت می‌کنند.

نوشته شده توسطرحیمی 15ام فروردین, 1395

حجت الاسلام پناهیان در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعۀ مشهد مقدس در سیزدهم فرودین، به تبیین دوگانۀ «نادان-خائن» در روایات و تاریخ اسلام پرداخت.

در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این جلسه را می‌خوانید:

 الف) دوگانۀ نادان و خائن، در معارف دینی و وتاریخ اسلام

 

دوگانۀ نادان و خائن، در معارف دینی ما دوگانۀ پرسابقه‌ای است /علی علیه السلام : دو گروه، کمر مرا شکستند؛ دانای خائن و نادان ساده‌لوح

  •  اخیراً مقام معظم رهبری، دوگانه‌ای را مطرح فرمودند، تحت عنوانِ «نادان و خائن». دوگانۀ نادان و خائن، در معارف دینی ما دوگانۀ پرسابقه‌ای است. برخی از اشتباهات و خطاها از سرِ نادانی سر می‌زند و برخی از اشتباهات و خطاها، عالمانه و از سرِ خیانت رخ می‌دهد. در روایات ما جایگاه بسیار برجسته‌ای به این موضوع داده شده و دوگانۀ نادان-خائن به زبان‌های مختلف در روایات ما ذکر شده است.
  • پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام دو گروه یا جریان را معرفی می‌کنند که امت اسلامی همیشه از اینها ضربه می‌خورند. و در جایی فرموده‌اند که اینها کمر مرا شکستند و اینها می‌توانند موجب نابودی امت شوند. این دو جریان، چه کسانی هستند؟ یکی دانای خائن و دیگری نادان ساده‌لوحی که فریب می‌خورَد. این مسأله در روایات به تعابیر دیگری هم بیان شده است. مثلاً فرموده‌اند: یکی منافق علیم‌اللسان یا فاسقِ علیم‌اللسان یا عالم خائن است(یعنی کسی که خائن است ولی بلد است چگونه خیانت خودش را توجیه کند و حرف اشتباه خودش را به زیبایی به کرسی بنشاند) و دیگری، جاهل متعبد است یعنی کسی که نادان و ساده‌لوح است و فریب می‌خورد. یعنی آدم متعبّدی که اهل رعایت امور دینی هست ولی می‌شود او را فریب داد(علی علیه السلام : قَطَعَ ظَهْرِی رَجُلَانِ مِنَ الدُّنْیَا رَجُلٌ عَلِیمُ اللِّسَانِ فَاسِقٌ وَ رَجُلٌ جَاهِلُ الْقَلْبِ نَاسِکٌ هَذَا یَصُدُّ بِلِسَانِهِ عَنْ فِسْقِهِ وَ هَذَا بِنُسُکِهِ عَنْ جَهْلِهِ فَاتَّقُوا الْفَاسِقَ مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ الْجَاهِلَ مِنَ الْمُتَعَبِّدِینَ أُولَئِکَ فِتْنَةُ کُلِّ مَفْتُونٍ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ: یَا عَلِیُّ هَلَاکُ أُمَّتِی عَلَى یَدَیْ کُلِّ مُنَافِقٍ عَلِیمِ اللِّسَان‏؛ خصال صدوق/1/69)
  • در جای دیگری امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «قَصَمَ ظَهْرِی عَالِمٌ مُتَهَتِّکٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ فَالْجَاهِلُ یَغُشُّ النَّاسَ بِتَنَسُّکِهِ وَ الْعَالِمُ یُنَفِّرُهُمْ بِتَهَتُّکِه‏»(منیه‌المرید/181) دو گروه پشت مرا شکست، یکی عالم و دانشمندی که با تباه‌کاریِ خودش خیانت می‌کند و دیگری جاهلِ ساده‌لوحی که ظاهرش آدم خوبی است.

ادامه »