« مفهوم واژه ‏های عفت و غیرتدانلود سخنرانی های اخلاقی آیة الله حق شناس (ره) »

حج

نوشته شده توسطرحیمی 17ام مهر, 1391

مقدمات حج

     هنگامی که مسلمان برای این سفر روحانی آماده می‏شود، باید از تعلقات دنیوی چشم بپوشد و به خداوند متصل شود تا به مقام قرب الهی برسد. نخستین قدم در این راه، توبه است. توبه به معنای برگشت از شیاطین و طاغوتها به امر الله، برگشت از هوا و هوس به عقل و دین، برگشت از دینا به آخرت و سرانجام برگشت از گناه به ثواب است.

     کسی که می‏خواهد عازم مکه شد، باید هیچ گناهی در نامه‏ی اعمال او نماند. اگر شخصی در تمام عمر از شیطان و هواهای نفسانی پیروی کرده و گناهان بی‏شماری را مرتکب شده باشد، چنانچه حقیقتاً توبه کند و به سوی خداوند برگردد، حتماً پروردگار عالم توبه او را می‏پذیرد. قرآن کریم می‏فرماید:

     (الا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفوراً رحیماً.)[1].

     مگر آن کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته انجام دهند. خدا گناهانشان را به نیکیها بدل می‏کند و خدا آمرزنده و مهربان است.

     رسول اکرم (ص) می‏فرمایند:

     «التائب من الذنب کن لا ذنب له.»[2].

     توبه کننده‏ی از گناه، مانند کسی است که گناه نکرده است.

     درتوبه دو لطف وجود دارد و هر دو لطف از سوی خداوند است؛ نخستین لطف او این است که به بنده توفیق توبه عطا می‏کندو دومین لطف او آن است که توبه‏ ی او را می ‏پذیرد.

     بر اثر توبه، حالت یقظه در انسان به وجود می‏آید؛ یقظه به معنای بیداری است.در این بیداری انسان باید با خود بیندیشد که اگر به جای سفر حج به عالم برزخ وارد می‏شدم، وضع من چگونه بود؟

     آیا در محضر خداوند می‏توان جواب کارهایم را بدهم یا خیر؟ آیا پروردگار از من راضی است یا خیر؟ اگر به راستی حالت یقظه در انسان به وجود بیاید، به این نکته توجه پیدا می‏کند که قبل از حج و قبل از مرگ به جایی می‏رسد که خداوند او را مخاطب قرار داده، می‏فرماید:

     (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.)[3].

     ای جان آرامش یافته، خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت باز گرد و در زمره‏ی بندگان من داخل شو و به بهشت من وارد شو!

     قدم دوم، محاسبه‏ ی نفس است. کسی که می‏خواهد به حج برود، باید هدف از این سفر مقدس را برای خود تبیین کند. آیا اعمال عبادی نظیر نماز، روزه، خمس و سایر عبادتهای او به نحو صحیح انجام شده است؟ آیا مال او حلال است؟ اگر مالی که انسان در راه حج صرف می‏کند، حلال نباشد، حج او مورد قبول حق تعالی قرار نمی‏گیرد. پیامبر اکرم (ص) می‏فرمایند:

     «من اکتسب ما لا من غیر حله ثم حج فلبی نودی لا لبیک ولا سعدیک.»[4].

     وقتی کسی با مالی که حلال نیست به حج برود، هنگامی که لبیک گوید خداوند لبک او را نمی‏پذیرد.

     امام باقر (ع) نیز در این زمینه می‏فرمایند:

     «لا یقبل الله عز و جل حجا و لا عمره من مال حرام».[5].

     خداوند متعال حج و عمره‏ای را که از مال حرام انجام شود، قبول نمی‏کند.

     محاسبه‏ ی نفس این است که انسان قبل از حج متوجه اعمال خود شود. نماز و روزه‏اش را مورد بررسی قرار دهد، اگر خمس و زکاتی بر عهده‏ی اوست پرداخت کند، چنانچه به کسی بدهکار است دین خود را ادا کند و اگر به مسلمانی ستم کرده است، رضایت او را جلب کند. خلاصه بکوشد تا همه‏ی کارهای خود را اصلاح و نقاط ضعف آن را جبران کند. بنابراین، کسی که به حج می‏رود، درست مانند کسی که در لحظه‏ی مرگ قرار دارد و خود را برای رفتن مهیا می‏کند، باید به تمام اعمال خود رسیدگی کند. حجی که با آمادگی کامل همراه باشد، ارزشمند است و ذخیره‏ای برای آخرت می‏شود.

     قدم سوم، خالص کردن نیت است. کسی که عازم سفر حج می‏شود باید ناخالصیها را از نیت و قصد خود پاک کند. نخستین شرط صحیح بودن تمام عبادتها این است که برای رضای خداوند باشد، هدف از مکه رفتن نیز تنها اطاعت از فرمان الهی و انجام دادن وظیفه است و برای به دست آوردن عنوان، تجارت استراحت و تقریح و… نمی‏باشد. در روز قیامت که وجهه‏ی برای خدا نباشد، ظلمت و آتش به همراه دارد و اگر خالص ولله باشد، نورانی و درخشنده است.

     پیامبر اکرم (ص) در آخرن سفر حج خود فرمودند: زمانی می‏رسد که ثروتمندان امت من برای تفریح و مردم عادی برای تجارت و فقیران نیز برای ریاو به دست آوردن عنوان و اعتبار به حج می‏روند.»[6].

     امام صادق (ع) فرمودند: «حج دو گونه انجام می‏شود: برای خدا و برای مردم. پس کسی که برای خداوند حج انجام دهد، پاداش او رضای پروردگارو بهشت اوست و کسی که برای مردم به حج برود، در قیامت پاداش خود را از مردم باید بگیرد.»[7].

     قدم چهارم، کسب آمادگی روحی است و مقصود از آن آماده ساختن خود برای حضور در مکانهای مقدس از نظر پاکی روح و روان به منظور اتصال به عالم غیب و درک حقایق معنوی است. حضور در اماکن مقدسه و مشاهده مشرفه مانند مکه، مدینه، کربلا، نجف، مشهد و سایر قبور مطهر ائمه‏ ی اطهار (ع) مستلزم آمادگی روحی است.

     کسی که می ‏خواهد به دیدار یک انسان مهذب و بنده‏ی مقرب الهی برود، پیش از ملاقات خود را آماده می‏کند و با خود می‏اندیشد که چگونه با آن بزرگوار گفتگو کند و تمام فکر و ذهن او به این دیدار متوجه می‏شود. او از نظر جسمی نیز خود را مهیا می‏کند، بدن خود را شتستشو می‏دهد، لباس پاکیزه می‏پوشد و با ظاهری تمیز و آراسته به خدمت آن انسان کامل و وارسته می‏رود و در حضور او ادب را مراعات می‏کند. این همه آمادگی و ادب حضور برای آن است که به دیدار بنده‏ی مقرب خداوند می‏رود. پس حاضر شدن در خانه‏ ی خداو حضور در پیشگاه الهی آمادگی و ادب حضور بیشتری را می‏ طلبد.

     حضور در بارگاه ملکوتی پیامبر اکرم (ص) وائمه طاهرین (ع) نیز باید با آمادگی قبلی باشد. چنانچه انسان با آمادگی کامل در این مکانهای مقدس حضور یابد، با رعایت ادب حضور و با برقرار کردن ارتباط معنوی با آن بزرگواران و از طریق خواندن دعا می‏تواند فیض کاملی ببرد. در احادیث نقل شده است که برای حضور در مسجد نیز باید آمادگی کسب کرد؛ یعنی باید وضو گرفت، لباس تمیز پوشید، بوی خوش استفاده کرد و با ظاهری آراسته به مسجد وارد شد. قرآن کریم می‏فرماید:

     (خذوا زینتکم عند کل مسجد.)[8].

     زینتهای خود را در هنگام ورود به هر مسجد همراه خود کنید.

     مسجد خانه‏ ی خداست و انسان در آنجا در محضر ربوبی قرار می‏گیرد و با خواندن نماز می‏تواند عروج کند و به لقاء الله برسد. لذا انسان باید در مسجد ادب حضور را مراعات کند. ادب حضور نزد عرفا و علمای اخلاق اهمیت بسیاری دارد و آنان در تربیت شاگردان خود به این امر بسیار توجه کرده اند.

     از سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) شواهد و نمونه‏های زیادی در این باره نقل شده است. عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) نقل می‏کند: «هنگامی که مؤذن تکبیر می‏گفت، تلاطمی در وجود پیامبر اکرم (ص) پدید می‏آمد و رنگ صورتشان تغییر می‏کرد. آن حضرت دیگر به کسی توجهی نداشت، گویی کسی را نمی‏شناخت و فقط زیر لب زمزمه می‏کرد که هنگام ادای امانت الهی و خواندن نماز فرا رسیده است سپس آن حضرت وضو می‏گرفت و درحالی که از خوف خداوند می‏لرزید، به طرف مسجد می‏رفت.»

     درباره‏ی امام حسن مجتبی (ع) نیز نقل شده است، هنگامی که آن حضرت می‏خواست به مسجد برود، غسل می‏کرد، وضو می‏ گرفت، بوی خوش استفاده می‏کرد و بعد از پوشیدن لباسهای تمیز، با قدمهای آهسته به سوی مسجد می‏رفت و هنگام داخل شدن به مسجد، پای مبارک آن حضرت می‏ لرزید.

     بنابراین، آنچه برای رفتن به مکه و مدینه و حضور در پیشگاه قدسی و بارگاه ملکوتی پیامبر اکرم (ص) و زیارت امامان معصوم (ع) در بقیع لازم است، آمادگی و رعایت ادب حضور می‏باشد.

     علمای دین نیز برای حضور در مکانهای مقدس خود را از قبل آماده می‏ کردند و با آمادگی کامل در آن مکانهای روحانی و پر فضیلت حاضر می‏شدند. علامه مجلسی (ره) حکایت می‏کرد که روزی قصد کردم به عتبات عالیات بروم. آمادگی روحی لازم برای حضور در آن مرقد مطهر را در خود احساس نکردم. بنابراین، تصمیم گرفتم تا ده شبانه روز با توسل و راز و نیاز به درگاه الهی آمادگی لازم را کسب کنم. روزها در حالی که روزه بودم، در وادی‏السلام- مقام امام زمان (عج)- به دعا و راز و نیاز با پروردگار می‏پرداختم و شبها در رواق مطهر حضرت علی (ع) عبادت می‏کردم. بدین ترتیب، در این مدت به حرم حضرت علی (ع) داخل نشدم و ادب حضور را مراعات کردم و فقط از دور به آن حضرت سلام می‏دادم. بعد از گذشت نه روز، در شب دهم حالت کشف برای من حاصل شد. دیدم در سامرا هستم و امام زمان (عج) بر مزار پدر بزرگوارشان زیارت می‏خوانند. وقتی حالت کشف تمام شد، در همان موقع، پیاده از نجف به سوی سامرا حرکت کردم. پس از چند روز زیارت و عبادت در آنجا، به زعم این که آمادگی لازم را به دست آورده‏ام، می‏خواستم به سوی نجف اشرف حرکت کنم که در یک حالت روحانی چشمم به جمال امام زمان (عج) روشن شد و آن حضرت را دیدم که بر مزار پدرشان به خواندن دعا و زیارت مشغول‏اند. همانجا ایستادم و به شیوه‏ی مداحان، زیارت جامعه را خواندم. سپس آقا فرمودند: «بیا اینجا!» ابهت و شکوه آقا مرا گرفته بود، به طوری که نمی‏توانستم قدم بردارم. حضرت با دست مبارک اشاره کردند و فرمودند: «بیا بنشین!» من هم آهسته خدمت امام رسیدم. آن بزرگوار دست مبارک خود را روی کتف من گذاشتند و فرمودند: «نعم الزیارة هذا؛ چه زیارت خوبی است!» عرض کردم: «آقا این زیارت از جد بزرگوارتان، امام هادی (ع) است.» امام زمان (عج) در حالی که به مزار مبارک عسگریین (ع) اشاره کردند، فرمودند: «بله!» در آن موقع سؤالهایم را از حضرت پرسیدم و تلطفها دیدم و لذت بردم و بعد از آن با آمادگی کامل به زیارت حرم حضرت علی (علیه السلام) شتافتم.

     این حکایت و امثال آن حاکی از آن است که حضور در مکانهای مقدس، به خصوص مکه و مدینه و انجام دادن مناسک حج با آمادگی کامل بسیار ارزشمند است. طواف، نماز طواف و حتی نگاه کردن به مطاف ثواب بسیاری دارد، اما بدون آمادگی لازم نتیجه‏ی کامل به دست نمی‏آید. کسی که با آمادگی به حج برود، آن گاه که لبیک گوید، پاسخ خوشامدگویی خداوند را می‏ شنود.

1.             قرآن، آل عمران/ 97.

2.             المحجة البیضاء، ج 2، ص 147.

3.             بحار الانوار، ج 77، ص 290.

4.             قرآن، فرقان/ 70.

5.             بحار الانوار ج 6، ص 21.

6.             تفسیر المیزان ج ص 434.

7.             وسائل الشیعه، ج 8، ص 76.

8.             قرآن، اعراف/ 31.

اعمال حج و اسرار آن

     همان طور که تمام عبادتها دارای اعمال ظاهری و اسرار باطنی است، حج نیز چنین است. اعمال ظاهری آن مناسکی است که حاجی باید در ایامی خاص به جا آورد و در هر یک از آنها اسراری نهفته است. مراسم حج در حقیقت توحید، سلوک عرفانی و اخلاص در بندگی است.

اگر مسلمانان هنگام انجام دادن مناسک حج به روح واسرار آن واقف باشند و نیز به جنبه‏های نمادین آن توجه کنند و می‏توانند درسهای تربیت ارزنده‏ای در زمینه‏های خداشناسی، پیامبر شناسی و انسان شناسی از آن فرا گیرند.

اعمال حج و اسرار آن

·                     احرام

·                     طواف و نماز آن

·                     سعی صفا و مروه

·                     تقصیر

·                     وقوف در عرفات

·                     وقوف در مشعرالحرام

·                     وقوف در منی

·                     اعمال پایانی حج

صفحات: 1· · 3· · 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11


فرم در حال بارگذاری ...