موضوعات: "علما و فرزانگان بروجرد" یا "آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی(ره)" یا "محمدبروجردی (مسیح کردستان)"
انتظار، احتضار نیست، انتظار یعنی آمادهباش
نوشته شده توسطرحیمی 11ام فروردین, 1399
صاحب تفسیر نور با بیاناینکه انتظار یعنی آمادهباش نه دست روی دست گذاشتن، گفت: انتظار، احتضار نیست. قرآن میفرماید: منتظر نباشید که دشمن اشکال بکند و بعد در پی پاسخ دربیایید.
حجت الاسلام والمسلمین «محسن قرائتی» در طرح نوروزی «ربیعالانام» درباره مفهوم انتظار، اظهار کرد:
این انتظار فرج افضل اعمال است
یعنی انتظار حالت نیست بلکه عمل است، یعنی آمادهباش؛ معنای انتظار این نیست که دست روی دست بگذاریم که امام زمان(عج) خودشان ظهور و کارها را درست کنند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور تصریح کرد:
زنی که منتظر است مادر شود از قبل سیسمونی می خرد، کارهای بهداشتی انجام می دهد، هیچ مادر بارداری آرام نیست، خود و بستگانش به تکاپو می افتند معنای انتظار این است چنان که شما در زمستان بخاری روشن می کنید در همان حال که منتظر تابستان هستید.
وی تاکید کرد: انتظار به این معنا نیست که دست روی دست بگذاریم، چنان که اگرچه شب منتظر خورشید هستیم اما در تاریکی نمی نشینیم، معنای منتظر تابستان بودن، سرما خوردن در زمستان نیست.
حجت الاسلام قرائتی در پایان خاطرنشان کرد: باید بتوانیم به شبهات پاسخ دهیم؛ قرآن می فرماید: منتظر نباشید که دشمن اشکال بکند تا بعد در پی پاسخ دربیایید، قبل از اشکال آنها پاسخ داشته باشید. معنای انتظار هم احتضار نیست، انتظار به معنای آماده باش است.
شبستان
مگه چقدر وقت داری؟
نوشته شده توسطرحیمی 4ام فروردین, 1399
مگه چقدر وقت داری؟
مگه چقدر فرصت داری؟
مگه چقدر عمر داری؟
مگه چقدر قراره نماز بخونی؟
نکاتی از زندگی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی
نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396
13 شوال یادآور عروج ملکوتی عالمی از فوج سربازان مهدوی و دلداده ایی از افلاکیان فرش نشینی است، که دل در گرو جانان داشت، تا به سر منزل مقصود رسید.
* نسب عالی
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی از طرفی به علامه مجلسی اول منسوب هستند و نواده دختری او محسوب می شوند، لذا دانشمندان این دودمان، مانند علامه بحرا لعلوم و حاج میرزا محمود بروجردی و خود مرحوم آیت الله بروجردی، از مجلسی اول به جد و از مجلسی دوم به خال «دایی» تعبیر می کنند (مفاخر اسلام- ج دوازدهم)
* آیت الله بروجردی و شیوه تحصیل
هر جا دانشمندی می دید، از مصاحبت و استفاده از علم و فضل و اطلاعات او غفلت نمی ورزیدند، درس استاد را خوب می شنیدند و خوبتر مطالعه می کردند، سپس خلاصه آن را یادداشت می نمود به خاطر می سپرد، هنگام مباحثه و مذاکره علمی صداقت و صحبت و انصاف را به خوبی رعایت می کرد.
* حفظ قرآن در مواقع بیکاری
به خوبی قدر علم را می دانستند، چنان با نشاط و پشت کار اشتغال به تحصیل داشتند که بعضی شبها تا سپیده دم سرگرم مطالعه بودند، خود آن بزگوار بارها می گفتند: در مواقع بیکاری به حفظ قرآن مجید همت می گماشتم و در نتیجه توانستم در عرض مدتی که در اصفهان بودم از اول قرآن تا آخر سوره برائت را حفظ کنم.
* شدت علاقه به استاد
مرحوم آیت الله بروجردی علاقه و ارادت به مرحوم آخوند خراسانی را تا آخر عمر حفظ کردند، در ایام اقامت در قم، زمانی که مرحوم آیت الله حاج میرزا احمد کفایی، سفری به قم نموده بودند، ایشان در مجلس درس حضور یافته و خطاب به فضلای درس گفتند: شنیدم که فرزند استاد بزرگوار مرحوم آخوند به قم مشرف شده اند، من به عنوان دیدن ایشان درس را تعطیل می کنم و از آقایان فضلا می خوام از ایشان دیدن و تجلیل کنند.
* آیت الله بروجردی و رسالت تبلیغ
گذشته از وظیفه تدریس و تالیف و تصنیف که جزو برنامه زندگی ایشان بود، هر سال یک ماه رمضان را منبر می رفتند و با بیان رسا و احاطه بسیاری که در نقل اخبار و آیات و تاریخ گذشتگان داشتند به موعظه می پرداختند.
* این مقدار اصول زیاد است
مرحوم آقای بروجردی از آن جا که در اصول، شاگرد مرحوم آخوند خراسانی بودند، تسلط بالایی در این رشته داشتند، ولی بعدها از تدریس آن دست کشیدند و در این خصوص می فرمود: درس اصول بیش از اندازه متورم شده و باید کسی پیدا شود و نیشتری به آن بزند تا بادش خالی شود و تنها لُب و لُباب آن باقی بماند اصول به مقداری که شیخ بهایی و امثال او به آن می پرداختند کافی است.
* ادب در برابر بزرگان
یکی از خصوصیات ایشان، ادب در برابر بزرگان و فقها بود، در هیچ مورد از درس ایشان، جسارت نبست به فقیهی دیده نمی شد، در مواردی که لازم بود نظر کسی را رد کنند ابتدا از ایشان تجلیل می کردند، سپس قول ایشان را طرح و رد می کردند.
* اهتمام به حفظ میراث گذشتگان
مرحوم آیةاللّه العظمی بروجردی، عنایت خاصی به آثار گذشتگان و حفظ این آثار داشتند و چون خودشان اهل تحقیق بودند، این آثار برایشان بسیار ارزشمند بود و همیشه درصدد بودند فضایی را برای اهل تحقیق به وجود بیاورند تا دسترسی محققان به همه منابع تحقیقی آسان باشد؛ لذا از بدو ورود به قم و به خصوص از آغاز مرجعیت عامه یعنی بعد از ارتحال مرحوم آیةاللّه العظمی سیدابوالحسن اصفهانی قدس سره نسبت به تأسیس و تقویت کتابخانه هایی در حوزه های علمیه قم، نجف اشرف و دیگر مراکز علمی اقدام کردند. اگر در دنیای تشیع عالم بزرگی از دنیا می رفت و کتابخانه او را در معرض فروش می گذاشتند، آیةاللّه العظمی بروجردی خریداری می نمودند و می گفتند: اینها آثاری هستند که اگر ما آنها را در اختیار نگیریم، دیگران آنها را می برند؛ لذا بعد از رحلت مرحوم حاجی نوری، ایشان اقدام نمودند و کتابخانه ایشان را خریداری کردند، به طوری که خیلی از کتاب هایی که در کتابخانه شخصی ایشان و مدرسه نجف هست، از کتاب های مرحوم حاجی نوری است.
وقتی مدرسه علمیه کرمانشاه را ساختند، محلی را برای کتابخانه در نظر گرفتند و حتی مسجدی که به امر ایشان در ایرانشهر بنا شد، کتابخانه ای را برای استفاده عموم مردم در کنار مسجد ساختند و هم چنین در بازسازی مدرسه خان نیز دستور دادند کتابخانه ای برای استفاده طلاب در نظر گرفته شود. ایشان اصلا به دنبال این نبودند که کارها به نام خودشان باشد، لذا کارهای ناتمام دیگران را تمام می نمودند و تقویت می کردند.
معظم له وقتی تصمیم گرفتند مسجد هامبورگ را تأسیس کنند، دستور دادند کتابخانه ای در کنارش ساخته شود. این همه اهتمام ایشان به تأسیس و تقویت کتابخانه ها، بیانگر این است که ایشان یک کتاب شناس بودند و ارزش علمی و معنوی میراث مکتوب را می دانستند.
* ولایت فقیه و آیت الله العظمی بروجردی
آیت الله بروجردی گرچه در قم، بحث ولایت فقیه را، مستقلا، مطرح نکردند، ولی نظر ایشان همانند امام، بر ولایت مطلقه برای فقیه بود، ایشان به هنگام تاسیس مسجد اعظم، ناچار شدند حیاطی را که وضوخانه آستانه و در کنار آن بقعه هایی بود و در این بقعه ها، قبرهایی وجود داشت، خراب کنند و جز صحن مسجد اعظم قرار دهند، ایشان وضوخانه و بقعه را خراب کردند (البته بدون این که اصل قبرها را از بین ببرند) و جز مسجد اعظم قرار دادند.
کسی به ایشان اعتراض می کند که حیاط، مربوط به آستانه است و بقعه ها مربوط به دیگران، شما به چه مجوزی آنها را تصرف کردید؟ ایشان لبخندی می زنند و می فرمایند: معلوم می شود این آقا هنوز ولایت فقیه، درست برایش جانیفتاده است معنای سخن ایشان این است که فقیه، ولایت مطلقه دارد کاری را که مصلحت ببیند، به حکم این ولایت انجام می دهد.
www.hawzahnews.com
رعایت حریم حضرت معصومه سلام الله علیها از سوی آیت الله بروجردی (ره)
نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396
یکی از مراجع بزرگی که هنوز شاهدان عینی فراوانی، کیفیت تشرف و خضوع او را به یاد دارند و نُقل مجالس می نمایند، مرحوم آیت الله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی قدِس سرْه می باشند.
بیش از چهل سال از ارتحال ملکوتی این مرجع والامقام می گذرد ولی هر کجا نامش برده می شود، چهره ها باز می شود، دلها روشن می گردد، گوش ها از استماع نام گرامی اش احساس لذت می کند، انسان ها در برابر روح والایش خود را ناگزیر از تجلیل و احترام می بینند.
هر موقعی که به خدمت حضرت آیت الله محسنی ملایری می رفتیم، یا نقل فرازهائی از عظمت این مرجع بزرگوار مستمعان را به اعجاب و شگفتی وا می داشتند.
یکی از نکات جالبی که از ایشان نقل فرمودند، داستان آمدن ملک سعود به ایران و ملاقات نکردن ایشان با ملک سعود برای حفظ حریم کریمه اهلبیت بود.
ملک سعود هفدهمین پادشاه عربستان سعودی به سال 1375 هـ. به عنوان یک دیدار رسمی به تهران آمد و تصمیم گرفت برای دیدار با حضرت آیت الله بروجردی به قم مشرف شود. برای تنظیم برنامه و تمهید مقدمات این دیدار، سفیر عربستان در ایران هدایائی از طرف ملک سعود به محضر آیت الله بروجردی فرستاد.
این هدایا شامل 15 جلد قرآن کریم، قطعه ای از پرده کعبه، جامه ای فاخر، ساعتی طلا، عصائی مرصع و… بود.
مرحوم آیت الله بروجردی عصا را به صدر اعظم، ساعت و جامه را به سفیر و دیگر هدایای نفیس را به آورندگان آن هدایا اهداء فرمود و خود، قرآن ها و پرده کعبه را احترماً پذیرفت، ولی از دیدار کردن با ملک سعود عذر خواست و اجازه ملاقات نداد.
آنگاه نامه ای خطاب به سفیر نوشته، اظهار فرمود:
“… من هرگز هدیه ای از بزرگان و سلاطین نمی پذیرم، ولی چون این هدیه گرانبها شامل قرآن کریم و پرده کعبه معظمه بود، قرآن ها و پرده کعبه را گرفتم و صندوق را با محتویاتش به شخص حضرتعالی بخشیدم، امیدوارم در مواقع نماز و مظان استجابت دعا این جانب را فراموش نفرمائید".
“نظر به اینکه امور حج در این سال ها در دست جناب ملک می باشد، یک حدیث طولانی به محضر ایشان تقدیم نمودم، که کیفیت حج رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را بیان می کند و همه مناسک حج را در بر دارد".
این حدیث را مسلم در صحیح و ابوداود در سنن نقل کرده است. این حدیث را از طرف من به خدمت ایشان تقدیم کنید و سلام گرم و تحیت ما را به ایشان ابلاغ نمائید…".
آنگاه مطالب ارزشمندی پیرامون وحدت ملل اسلامی مرقوم فرمودند.
شرح این دیدار و متن این نامه، علاوه بر رسانه های ایران و عربستان در جراید بسیاری از کشورهای اسلامی منعکس گردید.
متن کامل این نامه در مجله وزین"رساله الاسلام” ارگان رسمی دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه ـ قاهره ـ چاپ و منتشر شد.
ترجمه فارسی آن نیز در منابع فراوانی آمده است.
مرحوم آیت الله محسنی افزودند: هنگامی که فرستاده های سفیر از محضر ایشان مرخص شدند، خدمت مرحوم آیت الله بروجردی عرض شد: اگر اجازه می فرمودید که ملک سعود به خدمت شما مشرف شود، برای روابط دو کشور خوب بود و طبعاً در ایام حج برای شیعیان تسهیلات بیشتری قائل می شدند.
آیت الله بروجردی فرمودند:
اگر ملک سعود به قم می آمد و به دیدن منِ طلبه می آمد، ولی به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام نمی رفت، من این جسارت و بی ادبی را چگونه تحمل می کردم!! و اگر به حرم مطهر مشرف می شد و لازمه ادب را به عمل نمی آورد و به خواندن فاتحه ای بسنده می کرد، مصیبت سنگین تر بود. این مطلب بیانگر درایت و کیاست آیت الله بروجردی از طرفی، و عنایت ایشان به رعایت حریم حضرت معصومه علیها السلام از طرفی دیگر می باشد.
نرم افزار کریمه اهل بیت علیها السلام
مرجع جهانی
نوشته شده توسطرحیمی 16ام تیر, 1396
به مناسبت سالروزرحلت مرجع بزرگ آيت الله العظمي بروجردي(1380ق)
آیت اللّه بروجردی منشأ خیرات و برکات بود.
این فقیه فرزانه در مدت عمر پربار و پربرکت خود خدمات بسیاری به مسلمانان سراسر جهان عرضه کردند که تأسیس بیش از هزار مسجد، مدرسه، بیمارستان، کتابخانه، گرمابه و دبستان در ایران، عراق، لبنان، آفریقا و اروپا، نمونه کوچکی از آن شمرده می شود. این خدمات ارزنده و ستودنی، مرجع شیعیان را از محدوده مرزهای کشور فراتر برد و به شخصیتی جهانی تبدیل کرد.
شخصیتی که شاعران و نویسندگان اهل سنت در شعرها و مقاله های خویش وی را می ستودند و دولت مردان شیعه و سنی برایش هدیه فرستادند. برای مثال زمانی ملک سعود، پادشاه حجاز، یک چمدان بزرگ حاوی پانزده نسخه قرآن کریم، قطعاتی از پرده خانه خدا و اشیای گران بهای دیگر نزد آن دانشمند وارسته گسیل داشت. اما سرور فقیهان شیعه تنها قرآن ها و پرده کعبه را پذیرفت و باقی را همراه نامه ای به ملک سعود بازگرداند.
ارتباط با دارالتقریب
مرجع پاک دلان، حضرت آیت اللّه بروجردی یکی از مصلحان اجتماعی و بنیان گذاران وحدت اسلامی به شمار می رود. او با روشن بینی خاص خویش آستین همت بالا زد و در کنار تدریس روزانه به اصلاحات اساسی دست یازید. او به وضعیت درسی حوزه سامان داد و به مسائل مالی طلاّب رسیدگی کرد. هم چنین برقرار ساختن ارتباط با«دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه»و محافل رسمی برادران اهل سنت برای ایجاد وحدت میان گروه های مسلمان، و گسیل کردن نمایندگی به اروپا و آمریکا برای شناساندن اسلام واقعی به مردم آن مناطق بخشی دیگر از اقدامات آن آفتاب فروزان به شمار می رود.
غروب خورشید فقاهت
آیت اللّه بروجردی این دانشمند بزرگ و نامی، مرجع عالم تشیّع، فقیه وارسته و خدمت گذار صادق اسلام و مسلمین، سرانجام پس از عمری پربار، در سیزدهم شوال 1380 ق برابر با دهم فروردین 1340 ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست و به جوار حق شتافت. پیکر آیت اللّه بروجردی پس از تشیع بی نظیر، در مسجد اعظم قم، که خود بنیاد نهاده بود، به خاک سپرده شد.
حوزه
روزهای آخر عمر آیتالله العظمی بروجردی به روایت شاگرد
نوشته شده توسطرحیمی 18ام اسفند, 1395حضرت آیت الله سبحانی صبح امروز در درس خارج اصول در شبستان سوم مسجد اعظم، با گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم آیت الله العظمی بروجردی استاد خویش، اظهار داشتند: ایشان در فروردین سال 1340 شمسی سکته قلبی کردند و حدود 20 روز بیشتر در بستر بیماری نبودند؛ ایشان هنگامی که در بستر بیماری بودند، شکسته نفسی می کردند و می گفتند من عمری کردم و خدمت خدا می روم، اما دستم خالی است.
کسانی که در محضر آیت الله العظمی بروجردی بودند، گفتند آقا چرا می فرمایید دست خالی هستید، شما خیلی به اسلام خدمت کردید و فقط یکی از خدمات شما کتاب جامع الاحادیث شیعه است و تمام احادیث فقهی شیعه را در یک کتاب گردآوری کرده اید؛ ایشان در ادامه گفتند مگر اینکه همین موجب روسفیدی من در پیشگاه خدا باشد.
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی سپس حدیث «خَلِّصِ الْعَمَلَ فَانَّ النّاقِدَ بَصيرٌ بَصيرٌ» از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را خواندند و گفتند باید عمل را خالص گرداند كه آن کسی كه نقد مى كند و عمل را در محك مىگذارد، خيلى آگاه و بيناست و از زير نظر او كوچكترين عمل مغشوشى بيرون نمىرود.
حوزه
اقتدار نظام مرهون باورهای دینی مردم است.
نوشته شده توسطرحیمی 15ام اسفند, 1395آیت الله علوی بروجردی پیش از ظهر امروز در دیدار دانشجویان دانشگاه هانوفر آلمان که درکتابخانه مسجد اعظم قم برگزارشد به جایگاه دین و نقش روحانیت در جامعه اسلامی و نظام جمهور اسلامی اشاره کرد و گفت: دین در میان مردم ایران، جایگاه تشریفاتی نداشته، بلکه در باورها و اعتقادات مردم این مرزبوم در طول تاریخ اسلام و حتی قبل آن وجود داشته است، مهمترین دلیل آن زندگی مردم براساس ارزش های دینی است.
وی عنوان کرد: سلاطین ایران هم تظاهر به دین داری می کردند و هدف آنها این بودکه بتوانند از دین به نفع سیاست و پیشبرد اهداف خود بهره ببرند، چون باور داشتند که مردم ایران باور عمیق به دین دارند.
استاد حوزه افزود: اعتقادات در میان مردم ایران قوی است، یعنی زندگی مادی و دوری از معنویت، هیچ گاه جاذبه در بین مردم این سرزمین نداشته است.
افسوس آیتالله بروجردی برای نرسیدن به فیض شهادت
نوشته شده توسطرحیمی 15ام اسفند, 1395يَرْفَعِ اللهُ الَّذينَ امَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ مجادله/11
خداوند، مؤمنان و عالمان را بر ديگران به درجاتي برتري داده است
نقل است جمعی از فضلا خدمت آیتالله بروجردى رسیدند اتاق پر بود از علما و فضلای حوزه از جمله بزرگانی چون مرحوم آیت الله گلپایگانی حاجآقا على صافى و دیگر بزرگان، سكوت مجلس را فراگرفته بود سئوال شد، این سکوت به چه معناست فرمودند:
آقا حديث نفس میکنند و می فرمایند: آن زمان كه كشف حجاب میکردند من تصميم گرفتم قيام كنم و كشته شوم، ولى اصحاب مانع شدند و گفتند: وجود شما براى اسلام مهم است و با اين حرفها، نگذاشتند اکنون متأسفم چرا اين كار را نکردهام، سپس یکی از علما سكوت مجلس را شكستند و گفتند: ولى من اگر بجاى شما بودم ناراحت نمیشدم، شما فلان خدمات را کردهاید و حدود ده دقيقه از خدمات آیت الله بروجردی را شمرد، آقاى بروجردى فرمودند: اگر شما محاسب باشيد: بله، اما نقاد و حسابگر كس ديگرى است، اشك در چشمانشان جمع شد و جلسه را منقلب كرد، بعد از مدتى آیت الله گلپايگانى فرمودند: آقا! حديث «مداد العلماء افضل من دما الشهداء» صحيح است؟!
آیت الله بروجردى فرمودند: بله،
آقاى گلپايگانى(ره) فرمودند: اين جامع الاحاديث شما مصداق همين روايت است، در این حال آیت الله بروجردى كمى حالشان بهتر شد و فرمودند: اميد من هم به همين است.
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
ماجرای خواندنی جفت کردن کفش علما از سوی آیت الله العظمی بروجردی
نوشته شده توسطرحیمی 20ام بهمن, 1395به گزارش تبیان به نقل ازخبرگزاری «حوزه»، آیت الله علوی بروجردی در نشست اعضای کمیسیون «درایت اجتماعی آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی»، گفت: بنده در ابتدای سخن خود به دو نکته دربارۀ سیره و روش آیت الله بروجردی که با امر حوزه مرتبط است، اشاره میکنم. مطلب اول اینکه مستشرقینی که دربارۀ شیعه مطلب نوشتهاند، همیشه بر این مسئله تأکید کردهاند که بقای شیعه مولود دو امر مرجعیت و عاشورا است.
این دو عامل شیعه را حفظ کرده است؛ آن هم در طول تاریخی که بسیار پر فراز و نشیب بوده، ما خلفای بنیامیه و بنیعباس را داشتهایم، قتلعامهای شیعه را داشتهایم. حداقل در دوران خودمان و در دوران عثمانی، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی.در مسئله مرجعیت اینکه این قشر چه کاری انجام میدهد و چه هنری در طول تاریخ برای حفظ کیان شیعه و حفظ تفکر شیعه داشته است، اهمیت دارد؛ چون ما تفکر شیعه را همان تفکر اصیل اسلامی میدانیم. شیعه، ساخته شده حتی در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) یا بعد از پیغمبر (صلی الله علیه وآله) نیست. شیعه یعنی همان چیزی که به رسول اکرم (ص) به عنوان وحی نازل شده است، بقیه انحراف از آن مسیر است.
*استقرار و حمایت از علمای بلاد
مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) روی حفظ قشر میانی روحانیت تأکیدات بسیاری داشتند. در رأس و اوج سازمان روحانیت، مرجعیت قرار دارد و در پایین آن طلبههای متعلم هستند. این فاصلۀ میانی یکی داخل حوزه است، که اساتید حوزه هستند و الان ما به آن کار نداریم؛ البته مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) مشی خاصی نسبت به آنها داشتند که اگر فرصت شد عرض میکنم. اما بیرون از حوزه یعنی روحانیونی که در مقام امام جماعت در شهرها، به عنوان واعظ و روضهخوان هر جا که مشغول کارند هستند. مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) بر قشر میانی روحانیت تأکید بسیاری میکردند. یعنی به این صورت که اگر شهری عالم ندارد، از اینجا به هر وسیلهای شده و با هر اصراری عالم را میفرستادند و در آن شهر مستقر کنند و از او حمایت میکردند. یعنی نه اینکه فقط مستقر کرده و به امان خدا رهایش کنند، نه؛ حتی در شهرهایی که روحانی داشت از او حمایت بیحدوحصر میکردند. آیت الله بروجردی(قدس سره) حتی از کسانی که با ایشان از نظر فکری مخالف بوده و مردم را از تقلید ایشان برمیگرداندند، حمایت میکردند. ایشان خصوصیتی داشتند که کمتر شنیده شده است و آن اینکه وقتی افراد از شهرستان وجوه را برایشان میآوردند، ایشان میپرسیدند شما از کدام شهر آمدهاید؟ و وقتی افراد اسم شهرشان را میگفتند، آقا میفرمودند ما آنجا این آقایان [عالمان و روحانیون] را به عنوان نماینده و وکیل خودمان تعیین کردهایم، لذا از شما پول مستقیم نمیگیریم. شما بروید به آن آقا مراجعه و با او حسابکتاب کنید. پول را به او بدهید، او برای ما بفرستد. شهر بود یا روستا تفاوت نمیکرد. روش ایشان چنین بود.
*خانه و مسجد هر عالم؛ دفتر آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله سید مهدی یثربی کاشانی برای من نقل فرمودند: وقتی برادر من مرحوم آیت الله سید علی یثربی(قدس سره) در قم فوت شد. ـ ایشان عالم بزرگی بود، آیت الله بروجردی در فوتش منبر رفتند و این تعبیر را کردند: «امروز ما دیگر از مایه میخوریم». ـ من سیوچند سال داشتم. آیت الله بروجردی من را خواستند و امر کردند تو برو کاشان جای برادرت و مستقر باش و اجازهای هم به من دادند. مرحوم آقای آیت الله سید مهدی یثربی میفرمودند: من رفتم کاشان و مشغول کار شدم، اما افراد خیلی به من توجه نمیکردند. حتی آن کسانی که برای امور شرعی خدمت برادرم میرفتند، سراغ من نمیآمدند. یک وقت دیدم سروکلهشان پیدا شد. یکی پس از دیگری آمدند. ایشان گفتند وقتی من تحقیق کردم چطور شد یک مرتبه این افراد پیش من آمدند: معلوم شد چندتا از اینها رفتهاند قم خدمت مرحوم آیت الله بروجردی حساب و کتاب کنند و پول بدهند. آیت الله بروجردی به آنها فرمودند: ما در کاشان آیت الله یثربی را نمایندۀ خودمان گذاشتهایم. شما پول را ببرید به ایشان بدهید تا ایشان پول را برای ما بفرستند، من مستقیم پول را قبول نمیکنم. مرحوم آقای آیت الله سید مهدی یثربی میفرمودند: راه خانۀ ما را مرحوم آیت الله بروجردی به اهالی کاشان یاد دادند. آیت الله بروجردی از دنیا رفتند، اما راه خانۀ من در مخیلۀ این آقایان ماند. اینگونه مرحوم آیت الله بروجردی عالم در شهرها مستقر میکردند؛ البته نه فقط عالمان در سطح بالا.
پدر من نقل میکردند خدمت مرحوم آیت الله بروجردی نشسته بودیم. عدهای از روستایی آمده بودند خدمت ایشان که وجوه بدهند. مجموع وجوهشان هم 25-30 تومان شد (تک تومان). 5 تومان، 2تومان، 5 ریال. آن زمان وضع وجوهات اینگونه بود. گفت وقتی نشستند و پولشان را درآوردند، آیت الله بروجردی از آنها پرسید شما در محل خودتان روحانی دارید؟ گفتند بله، آقای شیخ حسن هست که پیرمرد شده، اما آنجاست. ایشان بلافاصله گفته بود: عجب، آقا شیخ حسن خودمان. بعد پرسیده بودند این آقای شیخ حسن آنجا چه میکند. برای ایشان گفته بودند آقا سه وعده برایمان نماز میخواند، منبر میرود، احکام میگوید، دخترانمان را عقد میکند، نماز میتهایمان را میخواند. مرحوم آیت الله بروجردی فرموده بودند: شما سلام من را به ایشان برسانید، این پول را هم ببرید خدمت ایشان. بعد از این هم هر وجوهی داشتید، بدهید ایشان برای من بیاورد. آنها رفتند و پولشان را برداشتند تا به شیخ حسن بدهند. پدر من میفرمودند من از آیت الله بروجردی پرسیدم شما این آقای شیخ حسن را میشناختید؟ فرمودند: نه. گفتم پس چرا چنین گفتید؟ ایشان فرمودند: هر کسی برای شیعه کار میکند، از خودمان است. وقتی میگوییم «آقا شیخ حسن خودمان» و به او سلام میرسانم و میگویم دست او دست من است، او در منطقۀ خودش اوج میگیرد. این قشر میانی است.
حجره مثال زدنی سید جعفر شهیدی(ره)
نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1395ارزش انسان با توجه به تلاش و کوششی که در راه رسیدن به اهدافش انجام میدهد، سنجیده میشود و پاداش این تلاش اگر با ایمان به خداوند و برای او انجامگرفته باشد، برعهده اوست والا پاداشش بر عهده کسی خواهد بود که کار برای او انجامشده است.
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَنِ إِلَّا مَا سَعَى نجم/39
و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست
استاد سید جعفر شهیدی گفته است:
آنچه طالب علم را به مدرسه میکشاند عشق به فراگیری علوم آل محمد علیهمالسلام است، بنابراین طالب علم باید برای عالم شدن، خود را برای تحمل هرگونه مشقتی آماده کند.
بنده چون عازم نجف شدم با خود فکر کردم، اگر حجره پیدا نکنی چه خواهی کرد؟ گفتم در صحن بارگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام میخوابم، البته در صحن نخوابیدم ولی هنگام ورود در مدرسه قزوینیها حجرهای را به من دادند که درب آن به پلههای طبقه بالا باز میشد، حجره نبود انبار بود، روز که در را باز میکردم تنها میتوانستم اجسام را تمیز بدهم و ناچار برای مطالعه به پشتبام میرفتم، از گرمای پنجاه درجه تابستان و گرسنه ماندن روزهای پیدرپی چیزی نمیگویم، زیرا عموم طلبهها در این مشقت با من شریک بودند. با این حال درسها از یک ساعت به اذان صبح تا دو ساعت از شب گذشته برقرار بود، رفتم خدمت آقای حاج شیخ صدرا بادکوبهای که برای ما درس شوارق بگوید فرمود: وقت ندارم ولی ما اینقدر اصرار کردیم که قرار شد یک ساعت به اذان صبح مانده برای ما درس گوید.( با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل)
کار اکسیر کند همت ذاتی، «صائب»
خاک در دست، زر و سیم شود حاتم را(صائب)