موضوع: "عمومی"
غفلت و درمان آن در قرآن کریم
نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1394خداوند در ایات مختلفی از قرآن،به عبارت «غفلت» اشاره کرده و مسلمانان را از آن نهی کرده و مورد نکوهش قرار داده است که در متن پیش رو به گزیده ای از این ایات اشاره می شود.
در حقیقت،کردار ناشایست و ناپسند و انواع گناهان آثار بدی روی حس تشخیص وقوه درک انسان می گذارد و سلامت فکر را،به تدریج،از او می گیرد، هر اندازه، شخص در این راه فراتر رود،پرده های غفلت و بی خبری بر دل، چشم و گوش او محکم تر می شود و سرانجام کارش به جایی می رسد که چشم دارد و گویی نمی بیند،گوش دارد و گویی نمی شنود ومانند اینکه دریچه روح او به سوی حقایق،بسته شده،حس تشخیص که برترین نعمت الهی است،از وی گرفته گردیده است.
در این میان،وقتی با دید باز به قضیه نگاه می کنیم،می بینیم که یکی از آفات ایمان و شاید نخستین آفت آن «غفلت» است و باید بدانیم که استمرار غفلت نیز،موجب «تکبر» و «انحراف» است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم زیرا دل هایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمی کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی بینند و گوش هایی دارند که با آنها نمی شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند،آری آنها همان غافل ماندگان هستند.(سوره اعراف،ایه 179)
از نگاه قرآن کریم غفلت بنیان کژی هاست که موجب می شود،آدمی تنها ظاهری از زندگی دنیا را درک کند و به باطن و حقیقت آن،که همان آخرت است، توجه نداشته باشد؛یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الاخرة هم غافلون.(سوره روم،ایه 7)
باید توجه داشته باشیم که خداوند بزرگ کسی را به خاطر ستم هایش و در حال غفلت،پیش از فرستادن پیامبران مجازات نمی کند و این به این معنی است که کیفر دادن آنها در این حال ظلم و ستم است و خداوند برتر از این است که درباره کسی ستم روا دارد.
آثار و عواقب تهمت، بهتان و افترا
نوشته شده توسطرحیمی 28ام دی, 1394یکی از زشت ترین رفتارهای اجتماعی، تهمت، بهتان و افترا زدن به دیگری است.
نگاه منفی به دیگری و بدگمانی، موجب می شود که فرد نسبت به دیگری چنین رفتاری داشته باشد و عرض و آبروی او را در معرض خطر قرار دهد.
نویسنده در این مطلب به آثار اجتماعی و ابعاد گوناگون این معضل و بلکه بیماری اجتماعی و ضد اخلاقی و ضد هنجاری براساس آموزه های اسلام پرداخته است.
معنا و مفهوم بهتان، تهمت و افترا
نسبت دادن سخن یا فعل ناحق یا صفت نادرست به دیگری که موجب آبروریزی می شود، گناهی نابخشودنی و یکی از گناهان کبیره زبانی است که در برخی از مصادیق آن جرم نیز تلقی شده و احکام قانونی چون حد و تعزیر بر آن بار می شود. از نظر اسلام هر چند این نسبت دادن برخاسته از اعتقاد فرد باشد، جایز و روا نیست؛ زیرا تا زمانی که چیزی بر اساس ادله محکمه پسند اثبات نشده باشد، بیان هر سخن یا کار نادرست یا صفت ناروا به دیگری، عملی ضد اخلاقی، گناهی نابخشودنی و گاه جرم قانونی است که تبعات حقوقی و کیفری به دنبال دارد.
این نسبت دادن می تواند در قالب و اشکال گوناگونی از جمله تهمت، افترا، بهتان و مانند آن ها انجام گیرد. البته برخی سوء ظن را نیز جزو آن دانسته اند، ولی این بدگمانی تا زمانی که به لفظ در نیاید از مصادیق نسبت دادن نیست، بلکه زمانی که این نسبت ها به زبان و رفتار بیان می شود، به عنوان مصادیق این موضوع در می آید.
واژه تهمت از ریشه «تهم» در لغت به معنای فساد و بوگرفتگی از گندگی است. وقتی به کسی اتهام و تهمت زده می شود یعنی او را به فساد و گندگی نسبت می دهند.
واژه بهتان از «بهت» به معنای امری است که مورد دهشت، تحیر، مفاجات و مبهوتی شخص می شود؛ یعنی وقتی شخص از دیگری سخنی ناروا می شنود مبهوت می شود و در تحیر و دهشت قرار می گیرد به طوری که انتظار شنیدن این سخن ناروا را نداشته است و برای او ناگهانی بوده است. در حقیقت بهتان ناظر به واکنش متهمی است که به او نسبت ناروائی داده شده است.
اما واژه افتراء از ریشه «فری» به معنای خلق چیزی باطل است. در حقیقت باطلی را لباس خلقت پوشاندن را فری و افتراء گویند. پس کسی که افترا می زند، در حقیقت، باطلی را لباس حق می پوشاند و آن را به عنوان مطلب حق و راست و درست به دیگری نسبت می دهد در حالی که این نسبت باطل و این خلقت، باطل و دروغین است. پس می توان گفت که افترا به معنای جعل و ساختن و خلق دروغ و باطل است.
چگونه به یک دعانویس موفق و حرفه ای تبدیل شویم ؟ + تصاویر
نوشته شده توسطرحیمی 26ام دی, 1394زنی سفید رو و قد کوتاه بختم را بسته است و فقط او می تواند اثرات کار آن زن را از بین ببرد.
ما به یگانه و یکتا بودن خداوند معتقدیم و می دانیم که باید در برابر اراده وحکمت خالق خود سر تسلیم فرود آوریم و تنها از ناحیه اوست که می توانیم خواسته هایمان را طلب کنیم.
بی شک همه در زندگی شخصی و کاریمان مشکلاتی داریم و همیشه زندگی بر وفق مرادمان نیست… .
انسان ها با انگیزه های متفاوتی دعا می کنند اما مشکل از آن جایی آغاز می شود که گاهی پاره ای از افراد صبر، حوصله و توان رویارویی با این ناراحتی ها را ندارند و در برخورد با مانع های ریز و درشت اهداف زندگی شان ،به جای بکارگرفتن راه های صحیح حل مسأله به عده ای پناه می برند که به اسم دعا نویس از مردم اخاذی می کنند.چنین ساده لوحی هایی سبب شده است که بازار این سود جویان و متقلبان گرم و جیب آنها پر از پول شود.
*تبلیغات به دعا نویسی هم رسید!
در هر جامعه ای مشکلات و انتظارات هر رده سنی تقریبا مشابه و مشخص است.هنگامی که مشتریان نزد این شیادان می روند،آن ها ابتدا سرکتاب باز و سپس بر حسب سن و جنسیت مراجعه کنندگان، آینده ای تیره و پراز دردسر را برایشان بازگو می کنند.
این افراد با سو استفاده از عقاید مذهبی گروهی از جامعه و سادگی آنها، هم نوعانشان را فریب می دهند. آنها کاغذها و نوشته های درهمی که منبع شان به هیچ وجه قرآن کریم و کتاب های دعای معتبر و تایید شده علمای دین نیست را به عنوان دعا به مشتریان شان می فروشند.همچنین آن ها با هدف جدی به نظر رسیدن کارشان، روش های سختی مثل چال کردن کاغذها زیر یک درخت کمیاب را برای استفاده و نتیجه دادن این دعاها تجویز می کنند !
نا گفته نماند که بعضی از این دعانویسان،کارت ویزیت و تبلیغات گسترده هم در مکان های شلوغ از جمله متروها عرضه می کنند و جالب آنجاست که افراد برای مراجعه به آن ها باید وقت قبلی نیز بگیرند !
فاطمه، 22ساله،کارشناس روابط عمومی می گوید:"3سال پیش نزد دعا نویسی در کرج رفتم،او می گفت: زنی سفید رو و قد کوتاه بختم را بسته است و فقط او می تواند اثرات کار آن زن را از بین ببرد.دعانویس در قبال دعاهایی که به من داد،450هزارتومان پول گرفت.الان با گذشت 3سال از آن ماجرا من هنوز مجرد هستم.”
حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا رحمانی درباره کسانی که خود را دعانویس معرفی می کنند،با صراحت می گوید: “این افراد قشری هستند که نسبت به علوم غریبه آگاهی صحیح و کافی ندارند، همچنین با علم ناقص خود، آسیب های زیادی به مردم می رسانند. اینگونه افراد سودجو فقط به پول فکر می کنند و تنها هدفشان شیادی و کلاهبرداری است.
رقابت جناح های رقیب در انتخابات از دیدگاه قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 24ام دی, 1394
اخلاق انتخاباتی به عنوان یکی از مسائل مهم، هماره ازسوی رهبران دینی و سیاسی مورد تاکید و اهتمام قرارگرفته است؛ زیرا شرایط انتخاباتی، بستر مناسبی برای اتهامات، افترا، شایعه پراکنی مطالبات غیرواقعی و امور ضداخلاقی و ضدهنجاری دیگر است.
حتی اگر رقیبان، اصول اخلاقی را مراعات نمایند، هواداران و پیروان آنها، بعضا هنجارشکنی می کنند. این در حالی است که اصول عقلانی و مبانی حقوقی و ارزش های اخلاقی با خاستگاههای عقلانی و عقلایی و شرعی بر مراعات آن به ویژه درحوزه عمل سیاسی تاکید بیشتری می کند تا از فروپاشی اخلاقی و امنیت روحی و روانی جامعه جلوگیری شود، زیرا مردم همواره به رهبران و مراکز قدرت می نگرند و رفتار و اخلاق اجتماعی را از ایشان می آموزند.
از این رو گفته شده «الناس علی دین ملوکهم مردمان بر دین رهبران سیاسی خودشان هستند.»
آموزه های قرآنی همانطور که ازسوی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به اشکال مختلف مورد تاکید قرارگرفته، برای اتمام و اکمال اخلاق است. به این معنا که اسلام و قرآن افزون بر اصول و مبانی خردمندانه می کوشد تا موارد و مصادیق دیگری را تبیین نماید که انسانیت و شرافت انسانی را حفظ و تعالی بخشد. براین اساس اخلاق انتخاباتی به عنوان یک مسئله محوری درکنار اصول دیگر مورد تاکید و توجه قرارگرفته است. نویسنده دراین مطلب کوتاه بر آن است تا به نقش انتخابات در اکمال و یا افساد اخلاق اجتماعی بپردازد و تاثیرات آن را در صحنه اجتماعی براساس آموزه های قرآنی بازخوانی کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
اخلاق، ترازوی رفتار
اگر بخواهیم رفتار کسی را ارزیابی کرده و به او نمره مثبت و منفی و یا قبولی و ردی بدهیم می بایست به اصول اخلاقی به عنوان معیار و ملاک داوری توجه کنیم. هرچند که واژه خلق و خوی به معنای سرشت (لسان العرب و العین) است و اخلاق را به خصلت هایی اطلاق می کنند که با دیده بصیرت درک می شود (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی ذیل واژه) ولی بی گمان مراد از اخلاق، ترازویی است که بدان رفتار، اعمال و حتی اندیشه ها و پندارهای خوب و بد انسان سنجیده می شود.[1]
اخلاق تبليغاتي در انتخابات اخلاقي
نوشته شده توسطرحیمی 23ام دی, 1394
تبلیغات به عنوان بهترین شیوه اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از مهم ترین ابزارهایی است که از سوی بسیاری از اقشار جامعه با اهداف خاص مورد استفاده قرار می گیرد.
بی گمان این ابزار از مهم ترین وسایلی است که پیامبران در مقام ابلاغ رسالت می توانستند از آن بهره گیرند. با این تفاوت که روشنگری، تبیین حقایق، تشریح حقوق و مطالبات و نیز مسئولیت ها و وظایف، مهم ترین فلسفه به کارگیری آن از سوی پیامبران بوده است.
انتخابات به سبب آن که نیازمند معرفی اشخاص و برنامه های هر یک از نامزدهای انتخاباتی است، از شیوه تبلیغات بهره بسیاری می برد. با این همه به علل مختلف نمی توان از هر روش تبلیغاتی برای این منظور سود جست؛ زیرا تبلیغات انتخاباتی از نظر قانونی و شرعی و اخلاقی چارچوب هایی دارد که می بایست از سوی همه نامزدها و هوادارانشان رعایت شود. نویسنده در مقاله حاضر می کوشد تا روش های تبلیغی در حوزه سیاست و تبلیغات انتخاباتی را براساس اخلاق اسلامی و آموزه های قرآنی تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
اهداف تبلیغات انتخاباتی
هر کار عقلانی و عقلایی اهدافی را دنبال می کند و می کوشد تا به آن برسد. تبلیغات انتخاباتی نیز به عنوان یک کار عقلایی از این امر مستثنا نیست و اهدافی رامی کوشد تا از طریق این ابزار به دست آورد.
بی گمان انتخابات به عنوان ابزاری برای حضور در صحنه عمل سیاسی از سوی نامزدها مورد توجه قرار می گیرد و هر یک از نامزدها می کوشند تا با تبیین توانایی های شخصی و برنامه ای و سیاست ها و خط مشی های اجرایی خود نشان دهند که می توانند در مسئولیت و منصبی قرار گیرند که مدیریت جامعه را به عهده دارد.
از آن جایی که مسئولیتی مانند مسئولیت حکومت از جایگاه خاص و ویژه ای برخوردار است هر یک از نامزدها می بایست در تبلیغات خویش به اهداف کلان و اصلی حکومت و فلسفه وجودی آن توجه داشته باشند. از این رو می بایست در تبیین توانایی ها و نیز سیاست و برنامه های خویش به این مساله توجه داشته باشند که آیا توانایی ها و برنامه های آنان در اندازه و سطحی است که بتواند اهداف و فلسفه وجودی حکومت را پوشش دهد وجامعه و حکومت را به سمت اهداف اصلی و کلان رهنمون سازد؟
اخلاق انتخاباتی از دیدگاه قرآن
نوشته شده توسطرحیمی 23ام دی, 1394
به طور معمول در یک فضای رقابتی برای کسب قدرت، بسیاری از نامزدها و هوادارانشان در عمل غیر آن چیزی را نشان می دهند که در سخن بر زبان می آورند.
دوستی می گفت که هر کسی در جست وجوی آن چیزی است که ندارد؛ از این رو دغدغه وی می شود و در هر جایی که می نشیند از آن چیز به عنوان مسئله مهم سخن می گوید. به این معنا که چون خود انسان، مستبد است و علاقه درونی و یا فشار گفتمان بیرونی وی را به سوی آن سوق داده است می کوشد تا با تکرار و یادآوری آن، گرایش به آزادی را در خود تقویت کند و انسانی آزادیخواه گردد و از استبداد رای و اقتدارگرایی شخصی رهایی یابد. با چنین رویکردی به نظر می رسد که ملاک های اخلاقی در هنگام انتخابات ها به اشکال مختلف نادیده گرفته می شود و از سوی کسانی که می خواهند رهبری جامعه را به عهده گیرند فرو می پاشد و تهدید می شود.
کسانی که خود دچار هنجارشکنی هستند و کم ترین مسائل اخلاقی را مراعات نمی کنند و اصول و مبانی آن را نادیده می گیرند، دیگران را متهم به بی اخلاقی انتخاباتی می کنند. بر این اساس مردم را دچار حیرت و سرگردانی می کنند و اندک اندک فضای ضداخلاقی را با اعمال و رفتارهای خویش تشدید می کنند و جالب آن که پس از مدتی مردم را به رفتارهای ضدهنجاری و اخلاقی متهم می کنند. این در حالی است که خود در فضای انتخاباتی زمینه این گونه برخورد و واکنش را فراهم آورده و با هنجارشکنی و رفتارهای ضداخلاقی، جامعه را به سوی رفتار و عملکرد نادرست هدایت کرده اند؛ زیرا مردم اخلاق خویش را از رهبران خود می یابند و مردم بر دین و اخلاق رهبران خود می باشند.(الناس علی دین ملوکهم) در مقاله حاضر نویسنده با بهره گیری از آموزه های قرآنی بر آن است تا برخی از معیارها و ملاک های اخلاقی انتخابات را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
پادشاهی در سایه: ساختار دینی سلفیت
نوشته شده توسطرحیمی 23ام دی, 1394مفتی هایی که تظاهرات حامیان مردم مظلوم غزه را تحریم می کنند، چگونه زیر چتر اسلام به ادامه ی حیات ننگین شان ادامه می دهند؟
مگر دین اسلام، دینی حامی مظلومان جهان با هر دین و آیینی نیست؟
آنها را چه شده است، که این گونه دست در دست مستبدان و مستکبران، دین را به سخره گرفته اند؟
ملک عبدالعزیز آل سعود، در طی سال ها در مرجعیت آل شیخ به عنوان خاندان دینی عربستان نفوذ کرد. این امتداد یک سری از هماهنگی ها و پیوندهای تاریخی بین امیر زادگان و خاندان آل الشیخ را رقم زد که تاکنون باقی مانده است؛ در حقیقت مفتی های آل شیخ رابط میان علما و دولت در عربستان هستند و به مصالح آنها فتوا می دهند. فتواهایی که گاه چنان دور از عقل است که تمسخرآمیز و شوخی به نظر می رسند.
بعد از آن که خاندان آل شیخ جمعیت اخوان المسلمین را با فتوایشان در سال 1927 تحریم کرد و عبدالعزیز تصمیم به تعطیل کردن امر جهاد کرد وی نظام جهانی را پذیرفت و برای کسب تأیید مجبور بود در نظام ی سلطه ی سیاسی اش مرجعیت را همراه خود کند؛ مرجعیتی که بر همه کارهای مشروع و نامشروع اش صحه بگذارد و در پشت پرده نقش وعاظ السلاطین را به روی صحنه ببرد. این وظیفه مخصوصاً برای امری مانند جهاد که ذاتاً مشروعیت اش به دست علما بود ضروری می نمود. همین همراهی راز دوام خاندان آل سعود به عنوان بازوی اجرایی و سیاسی در کنار خاندان آل الشیخ به عنوان بازوی دینی در سرزمین عربستان است. البته این تنها راه کار انسجام نبوده و نیست؛ بلکه یکی دیگر از این راه کارها، سرکوب کردن و حکومت ارعاب و زور با اعمال طبقه بندی های اجتماعی در میان مردم، تعریف شهروندان درجه یک و دو است؛ که البته در این مقاله مجال پرداختن به آن نیست.
روش پند دادن گناه کار
نوشته شده توسطرحیمی 23ام دی, 1394مردی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت:
من مردی گناه کارم و نمی توانم خود را از انجام گناهان بازدارم، مرا نصیحتی فرما.
امام حسین علیه السلام فرمود:
پنج کار را انجام بده و آن گاه هرچه می خواهی، گناه کن.
اول، روزی خدا را مخور و هرچه می خواهی گناه کن.
دوم، از حکومت خدا بیرون برو و هرچه می خواهی گناه کن.
سوم، جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هرچه می خواهی گناه کن.
چهارم، وقتی عزراییل برای گرفتن جان تو آمد، او را از خود بران و هرچه می خواهی گناه کن.
پنجم، زمانی که مالک دوزخ، تو را به سوی آتش می برد، در آتش وارد مشو و هرچه می خواهی گناه کن.
منبع : بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج75، ص 126
اگر چه نوکری ناچیز هستم خدارا شکر، اربابم حسین است.
چرا بهشت زیر پای مادران است
نوشته شده توسطرحیمی 22ام دی, 1394فرزند: چرا بهشت زیر پای توست و در دستانت نیست…..
مادر: آن را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم
اظهارات مرجع بعثی علیه دیگر مراجع تقلید بخاطر شهید نمر
نوشته شده توسطرحیمی 21ام دی, 1394وی در جدید ترین اظهارنظر خطاب به مراجع تقلید شیعه و دیگر معترضان و منتقدان به اعدام شیخ نمر، گفته:
چرا هیچ گاه به اعدام شهروندان عراقی اعتراض نکردید و اکنون بخاطر اعدام نمر دهان باز کردید؟!
با رصد اخبار چند سال اخیر عراق و بررسی تحرکات و موضع گیری های «محمود الصرخی» روحانی نمای شیعه ای که مدعی دیدار با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده، بر کسی پنهان نیست که او مزدور و عامل نفوذی آل سعود در عراق است.
«محمود الصرخی» معروف به “سید حسنی” که سال گذشته ناپدید شد و در محل نامعلومی پنهان شده، اکنون و بعد از اعدام شهید نمر توسط رژیم منحوس آل سعود، سر و کله اش پیدا شده تا پاسخ میلیون دلاری که از دستگاه امنیتی سعودی دریافت کرده را بدهد و به عنوان مزدور آنان در عراق نقش آفرینی کند.
وی در جدید ترین اظهارنظر خطاب به مراجع تقلید شیعه و دیگر معترضان و منتقدان به اعدام شیخ نمر، گفته: چرا هیچ گاه به اعدام شهروندان سنی در عراق و سوریه اعتراض نکردید و اکنون بخاطر اعدام نمر دهان باز کردید و برای او گریه می کنید؟!
این اظهار نظر به وضوح تلاش آل سعود برای فتنه انگیزی و ایجاد جنگ شیعی - سنی در منطقه را نشان می دهد.
شایان ذکر است، الصرخی که عضو سازمان اطلاعات و امنیت رژیم منحله بعث عراق بوده، بعد از سقوط رژیم صدام جذب سازمان اطلاعات و امنیت سعودی شد و طی چند سال اخیر در چندین طرح مختلف برای سعودی ها نقش آفرینی کرده که یکی از اصلی ترین و مهم ترین طرح های وی تلاش برای حمله به حرم سید و سالار شهیدان، حضرت أبا عبدالله الحسین علیه السلام بوده که توسط سازمان اطلاعات عراق خنثی شد.
لازم به ذکر است، وی همواره تلاش می کنند حضرت آیت الله سیستانی را مرجع تقلیدی ایرانی و غیر عراقی معرفی کنند و از این طریق تلاش می کنند از محبوبیت او در میان شهروندان عراقی بکاهند.
منبع : شیعه آنلاین