با اخلاق و برخورد های شایسته خود معرِّف حوزه باشید.
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری با حضور در ساختمان معاونت اداری مالی حوزه های علمیه و ضمن بازدید از بخش های مختلف این معاونت با تبریک حلول ماه رجب و سالروز ولادت امام محمد باقر علیه السلام گفت: امام باقر علیه السلام فرمودند:«الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ في الدّين وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقديرِ المَعيشَة »کمال و بلکه همه کمال انسانی در سه چیز است: دانا بودن در دین و احکام آن، شکیبا بودن در ناراحتی ها و مصائب و برنامه ریزی درست در اقتصاد زندگی؛ بنابراین اگر انسان می خواهد به کمال برسد باید نسبت به مسائل دین فهم عمیق و در برابر مشکلات و سختیها، صبور و بردبار باشد و براساس کسب و در آمد خود، زندگی را تنظیم کند.
مدیر حوزه های علمیه با بیان اینکه شناخت و تقفه در دین، مقدمه عمل است بیان داشت: در سال جدید که از سوی رهبر انقلاب به اقدام و عمل در موضوع اقتصاد مقاومتی نام گذاری شد را باید بسیار جدی گرفت و این اقدام و عمل را تنها اختصاص به مسئله خاصی ندانیم، بلکه باید در همه زمینه ها از جمله اخلاق، رفتار و برخورد با خانواده به اجرا در بیاوریم.
آیت الله حسینی بوشهری گفت: باید برای خدمت به حوزه و طلاب اقدام بسیار جدی و عملی کرد و همه تلاش خود را بکار بگیریم تا هیچ کاری مورد غفلت قرار نگیرد، باید برای پیشرفت در کارها برنامه ریزی دقیق داشته باشیم و این پیشرفت در همه زمینه ها حاصل شود.
معاون جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه کسی که در حوزه مشغول فعالیت و خدمت رسانی به طلاب و سربازان حضرت ولی عصر(عج) است، انتظارات در مسائل مختلف از او به خصوص در حوزه رفتاری و برخورد با ارباب رجوع بسیار زیاد است، اظهار داشت: سعی کنید با اخلاق و برخورد های شایسته خود، معرِّف حوزه باشید.
آیت الله حسینی بوشهری بیان داشت: اگر انسان برای فعالیت روز مره خود برنامه ریزی دقیق و حساب شده داشته باشد، قطعا همه کارها سریع پیش خواهد رفت و هیچ فعالیتی زمین نخواهند ماند.
امام جمعه قم افزود: حقیقتا انتظار از کسی که در حوزه درحال خدمت رسانی است بسیار بالااست، امانتداری و پاک دستی، الگو بودن، با انگیزه دینی و الهی کار کردن، راز دار بودن با دقت کار کردن باید از شاخصه های مهم کارمند حوزه باشد.
منبع:خبرگزاری «حوزه»
سرنوشت شگفت آور دو بانوی رجال شناس
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395بانو حمیده در شناخت علم رجال جایگاهی والا داشته و آثار وی نیز نشان دهنده همین مطلب است که «حاشیه بر استبصار شیخ طوسی»، «حاشیه بر کتاب های حدیثی» و «رجال حمیده» از آثار فاخر وی می باشد.
دانشمند فرزانه و رجالی قرن یازده قمری، بانو «حمیده رویدشتی»، اهل رویدشت اصفهان بود. پدرش از علمای عالی قدر و فاضلی بود که در تربیت علمی دخترش نقش بسزایی داشت. این بانو بر کتابهای مختلف حدیثی و رجالی، از جمله استبصار شیخ طوسی، حاشیه نوشته است. هیچ کدام از این پدر و فرزند با داشتن زندگی موفق علمی، زندگی شخصی مناسب با شأن علمی خود نداشتند که این موضوع حیرت و تعجب بسیاری از ترجمه نگاران را در پی داشته است.
* نسب
او دختر علامه نام آور، محمد شریف بن شمس الدین رویدشتی اصفهانی، معروف به ملا شریفا (متوفای 1401ه.ق) و اهل رویدشت، یکی از روستاهای اصفهان بود. محمد شریف، فقیهی فاضل و عالم به علم رجال و حدیث، از شاگردان و راویان شیخ بهایی و از استادان ملا محمد تقی مجلسی بود. علامه محمد تقی مجلسی نیز از وی اجازه روایت داشت. صاحب ریاض درباره او می گوید: من ایشان را وقتی کودک بودم، دیده ام و آن زمان گمان می کنم که حدود صد سال داشت.
* شخصیت علمی
بانو حمیده، بانویی فاضل، عابدو زاهد و در علم رجال و اخبار، ازاساتید فوق العاده بود. وی بیشتر تحصیلات خود را نزد پدرش، ملا شریفا گذراند. با توجه به ویژگی های اخلاقی و علمی وی، پدرش توجه زیادی به او داشت و او را از نظر علمی می ستود و به شوخی می گفت: حمیده به رجال ربطی دارد؛ یعنی به علم رجال توجه دارد. از مسائل شگفت آور در زندگی شخصی این بانوی دانشمند، آنکه با وجود توانایی و شهرت علمی اش، به اصرار مادر، با مردی بی سواد از خویشاوندان که اهل همان روستای محل زندگی شان بود، ازدواج کرد.
هدیه ای که شیخ اعظم به دشمن خود داد.
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395
از صفات بارز بندگان صالح و مخلص خداوند متعال عفو و گذشت است اما فضیلت برتر مومن واقعی این است که هنگامی که به او بدی کنند و او را مورد آزار قرار دهند علاوه بر بخشش و گذشت، بدی را با نیکی پاسخ دهد.
وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فصلت/34
هرگز نیکی و بدی یکسان نیستند، پس بدی را با نیکوترین خصلت دفع کن.
یکی از فرزندان مرحوم شیخ انصاری به واسطه نقل میکند، مردی روی قبر شیخ افتاده بود و با شدت گریه میکرد، وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت جماعتی مرا وادار کردند تا شیخ را به قتل برسانم من شمشیرم را برداشتم و نیمه شب رفتم منزل شیخ، وقتی وارد اطاق شدم، دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند و خودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد، بدون آنکه بطرف من برگردد گفت:
خداوندا من چه کرده ام که فلان کس و فلان کس اسم همه آن جماعت را برد، فلان شخص ( اسم مرا برد ) را فرستاده اند که مرا بکشد، خدایا من آنها را بخشیدم تو هم آنها را ببخش. آن وقت من التماس کردم و عرض کردم آقا مرا ببخشید.
فرمود: آهسته حرف بزن کسی نفهمد، برو بخانه ات ولی صبح به نزد من بیا صبح شد، در فکر بودم بروم یا نروم و اگر نروم چه خواهد شد که بالاخره به خودم جرات داده و رفتم دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند، رفتم جلو سلام کردم، مخفیانه کیسه ای پول به من داد و فرمود: برو با این پول کاسبی کن. من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم و کاسبی کردم، از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازارم و هر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم.(با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل)
علل محدود بودن اطلاعات تاریخی درباره امام هادی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395گفتاری از دکتر رجبی دوانی
دکتر محمدحسین رجبی دوانی، پژوهشگر و کارشناس تاریخ اسلام در گفتاری، علل محدود بودن اطلاعات ما دربارهی شخصیت و سیرهی آن حضرت را بررسی میکند:
امام هادی علیهالسلام طبق نقلی در سال ۲۱۲ و طبق نقلی دیگر در سال ۲۱۴ هجری قمری در یکی از روستاهای اطراف مدینه متولد شدند. ایشان در سال ۲۲۰ و در پی شهادت امام جواد علیهالسلام در سن ۶ یا ۸ سالگی به امامت رسیدند. حدود بیستویک سال در مدینه بودند و سپس با توجه به نامهنگاریهای بریحه -امامجماعت حرم- با متوکل خلیفهی عباسی و توصیهی او که: «اگر به حرمین نیاز داری، علی بن محمد را از آنجا بیرون ببر که او مردم را به خود میخواند و عدهی بسیاری از او تبعیت کردهاند» و با توجه به گزارشهایی که از ارتباط امام با وکلایشان در مدینه داشتند، به دستور خلیفه ایشان را به سامرا منتقل کردند. حضرت حدود بیستویک سال در آنجا تحت کنترل مأموران خلفای عباسی زندگی کردند تا اینکه طبق نقلی در سوم ماه رجب سال ۲۵۴ هجری قمری و در سن حدود ۴۲ سالگی به شهادت رسیدند.
اعتراف جنیدی
درست است که امام هادی علیهالسلام در سن هشت یا شش سالگی به امامت رسیدند، اما با توجه به سابقهای که از به امامت رسیدن امام جواد علیهالسلام در همین سنین وجود داشت، این مسأله در زمان امام هادی علیهالسلام با چالش جدی مواجه نشد. در زمان امام جواد علیهالسلام بحثها و تزلزلاتی برای بسیاری از رجال شیعه دربارهی امامت ایشان پیش آمد، اما بهمرور و با روشن شدن زوایای امر و یقین آنان به عصمت امام و اینکه امامِ خردسال، پاسخگوی معضلات و سؤالات و مشکلات مردم بود، در همان زمان این مسأله در بین شیعیان حل شد. به همین خاطر امامت امام هادی علیهالسلام در این سنین برای شیعیان پذیرفتهشده بود و تقریباً عموم شیعیان پس از شهادت امام جواد علیهالسلام امامت امام هادی علیهالسلام را پذیرفتند و آن مشکلات سابق دیگر به وجود نیامد.
مداحی شهادت امام هادی علیه السلام با نوای حاج میثم مطیعی
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395
گفت:« سُرّ من رَای»، ترجمان «سامرا»ست. من ولی دلم گرفت، این حرم چه آشناست (روضه)
|
17.45 MB
|
دانلود |
ای که نام پاک تو، گشته رمز عاشقی (شعری الهام گرفته از زیارت جامعه کبیره) (واحد)
|
9.96 MB
|
دانلود |
بالاتری ز مدح و ثنا ایها النقی (ع) (واحد)
|
3.36 MB
|
دانلود |
یا امام هادی مدد (شور)
|
4.66 MB
|
دانلود |
یک بهانه دست خدا بدهید
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395
گفتاری از حجتالاسلاموالمسلمین فاطمینیا
معرفت مراتب دارد. در بین اصحاب خود امیرالمؤمنین هم، ابن عباس یک شاگرد بود، کمیل یک شاگرد بود، عمّار یاسر یک شاگرد بود و میثم تمّار هم یک شاگرد. یا رسول خدا در بین اصحابشان آیا با همه یکسان برخورد میکردند؟ همهشان را میشناختند و به اندازهی ظرفیتشان با آنها حرف میزدند. شتربانی به امام صادق سلاماللهعلیه میگوید که یک نصیحتی بکنید. حضرت میفرماید: «عَلَیْکَ بِالصِّدْقِ الْحَدیثِ»؛ وقتی حرف میزنی راست بگو. خوب این حرف بزرگی است، ولی ساده است.
خلاصه شناخت مراتب دارد. «اللّهم عرّفنی حجّتک» یعنی ما اجمالاً بدانیم حضرت هادی علیهالسلام امام است و معصوم است و متصل به غیب. این معرفت اجمالی است اما دربارهی معرفت ابعاد شخصیتی ایشان، من بارها به دوستان گفتهام که ما حتی شاگردان اینها را نمیتوانیم بشناسیم.
حضرت امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
مرثیه و مداحی شهادت امام هادی (علیه السلام)
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395
1. حاج امیر عباسی |
|||
ردیف |
موضوع |
حجم |
زمان |
1 | 2,042 | 00:05:35 | |
1. حاج میثم مطیعی |
|||
ردیف |
موضوع |
حجم |
زمان |
1 | 6,074 | 00:17:03 | |
1. حاج منصور ارضی |
|||
ردیف |
موضوع |
حجم |
زمان |
1 | منم ابن الرضا (روضه) | 330 | 0:01:24 |
محصول تدبیر امام هادی علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395
|یادداشتی از دکتر حشمتالله قنبری، استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام دربارهی امام علیالنقی علیهالسلام|
حیات اهل بیت علیهمالسلام و حوادث و رخدادهای دوران ولایت و رهبری آنان، عصارهی خلقت است.
هیچ حماسه و فاجعه، تدبیر و تقیه و نیز تعلیم و تربیتی همانند روزگار آنان وجود نداشته و نخواهد داشت. پی بردن به حقایق اهل بیت علیهمالسلام، رسالت و شیوههای تبلیغی و براندازی دشمنان راه خدا در عصر ایشان میتواند جامعهی انسانی را از شقاوت و حرمان و جاهلیت برهاند.
یکی از حلقههای نورانی خاندان وحی، وجود مبارک حضرت امام هادی علیهالسلام است که به نوعی میتوان آن حضرت را بنیانگزار تحولات فکری و فرهنگی دورهای از زندگی مسلمانان نامید.
البته هر کدام از حضرات معصومین متناسب با مقتضیات زمان و ظرفیت آمادگی جامعهی مسلمانان، نسبت به مدیریت بر تحولات اجتماعی، سیاسی، عقیدتی و تحکیم پایههای فرهنگ دینی اهتمام داشتهاند و حاکمیتهای جور و اختناق هرگز نتوانستند خط اهل بیت علیهمالسلام را از حیات جامعهی اسلامی پاک کنند. آنها تحمیل مظلومیت کردند اما هدایت اهل بیت علیهمالسلام و عظمت پیروان مکتب اهل بیت علیهمالسلام هیچ گاه مخدوش نشد.
عصر امام هادی علیهالسلام و شخصیت والامرتبهی آن حضرت ویژگیهای خاص خود را داشت. آن حضرت در نیمهی ذیالحجه سال ۲۱۲ به دنیا آمد و در هشت سالگی پس از شهادت والد گرانقدر خود حضرت امام جوادالائمه علیهالسلام عهدهدار امر امامت شد و تا سال ۲۵۴ به مدت سیوسه سال علاوه بر امامت امت و تحمل شش طاغوت از طواغیت بنیعباس، آحاد مردم از دوست و دشمن ایشان را به عامل دین، فقیه جامع، امین بزرگ و طیب و تقی میشناختند.
سازمان وکالت از سوی امام معصوم دارای چنان قوام و استحکامی شد که مجموعه نیازهای فکری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان را تولیت و کفایت میکرد و مراکز با عظمت علمی و حدیثی مانند قم و نجف و مشهد، محصول تدبیر والای حضرت امام هادی علیهالسلام است.
تنها نیروی مسلح جهان که «مکتبی» است.
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار عیدانهی فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، مهمترین شاخصهی «هویت جمعی» نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را دارا بودن همزمان «توان عملیاتی و نظامی» و «انگیزهها و جهتگیریهای معنوی و دینی» دانستند و تأکید کردند: در نظام جمهوری اسلامی وظیفهی اصلی نیروهای مسلح، دفاع از مرزهای امنیت ملی است، بنابراین باید توان عملیاتی و انگیزههای معنوی این نیروها روزبهروز تقویت شود.
آوینی را فقط به خاطر شهید بودنش نمیخواهیم!
نوشته شده توسطرحیمی 22ام فروردین, 1395منطق آوینی، منطق عمل به تکلیف است؛
باز هم بیستم فروردین و باز هم ظرف ناگفتههای ما از هنر انقلاب است که لبریز شده. ظاهرا فقط بناست در چنین روزی، آوینی و هنر متعلق به او را در تقویمها جستجو کنیم و از تریبونهای مختلف گرامیاش بداریم.
هنری که در تاریخ نهفته و عملا «مفقودالاثر» شده است.
هنر انقلاب، پدیدهی عجیب و غریبی نیست. فقط کافیست کمی به حافظهمان رجوع کنیم و ببینیم که چگونه گوشهگوشهی ایران از مسجد امام حسن(ع) مشهد تا پادگان ولیعصر آباده، از بچههای مسجد دولاب تهران تا گروه سرود مسجد توحید تبریز، از تئاتر دبیرستان امیرکبیر خرمآباد تا دیوارنویسهای محلههای قم…، همهوهمه بستری فراهم کردند که «هنر انقلاب» را آنطور که هست، به نمایش گذارند.
رسانه، یک ضلع هنر انقلاب است که با مرور زمان پیچیده و فراگیرتر میشود و بهکارگیری آن در این عرصه الزامی است. هنر در کنار اندیشه و رسانه، سه ضلعی «هنر انقلابی» یا به معنی واقعی کلمه «سازمان تبلیغات اسلامی» را تشکیل میدهند که هم مردمی فکر میکند و هم جز برای مردم، برنامهای ندارد. در هنر انقلابی، عدالتخواهی حرف اول را میزند و تیغ بُرّندهی آن رحمی به قدرتطلبان و ظالمان نمیکند.
هنر انقلابی کاری با تعارفات و ملاحظات معمول ندارد و فقط کار خودش را میکند. هنرمند انقلابی وظیفه دارد ظلم و بیعدالتی را در هر کجای عالم یافت میشود بازگو کند و واهمهای از نفوذیها نداشته باشد. او آوینی را فقط برای صدای دلنشینش، جملات خاص و جذابش، و آن عکسهای معروفش که برخی برای ژست انقلابیگری، آنها را در تلفن همراه و دیوارهای اتاق خود دارند، نمیخواهد. او آوینی را به خاطر شهید بودنش نمیخواهد…
شهید شدن در منطق انقلابی یک وظیفه نیست، بلکه یک نتیجه است. گاهی در معادلات، جای این دو عوض میشود. منطق انقلابی میگوید که عمل به وظایف، اجر دارد و اگر هم به معنی امروزی شهید نشوی، اما اجر شهید را خواهی داشت و همین علت است که به کار هنرمند، جهت میدهد و او را در مسیر انقلابی نگه میدارد.
آوینی متعلق به بیستم فروردین نیست؛ متعلق به همهی روزهاست؛ آوینی جریانی است بزرگ و پویا که در اتمسفر انقلاب نفس کشیده و اکنون سلحشورها، پروینقدسها، حاتمیکیاها، برجیها، ازغدیها، امینپورها، قزوهها، سرهنگیها و بسیاری از بزرگان عرصههای مختلف را تقدیم انقلاب کرده است.
منب:آناج