چرا گوشيم به كامپيوتر وصل نمي شه؟
نوشته شده توسطرحیمی 9ام آبان, 1394USB Device Not Recognized؛ پیغامی بسیار آزاردهنده که مطمئناً خیلی از افراد با آن روبرو شده اند. امروز قصد داريم با اين خطا مبارزه كنيم و به دنبال راهي براي برطرف نمودن اين مشكل باشيم
به گزارش دريچه فناوري گروه فضاي مجازي باشگاه خبرنگاران جوان؛ آیا تا کنون برای شما پیش امده که به هنگام نصب دستگاه های usb به سیستم خطايي با عنوان USB device not recognized مشاهده کنید و موفق به نصب دستگاه خود نظیر دوربین، گوشی، فلش و … نشوید؟
USB Device Not Recognized؛ پیغامی بسیار آزاردهنده که مطمئناً خیلی از افراد با آن روبرو شده اند.این پیغام که در هنگام کار کردن با ویندوز در معرض دید قرار می گیرد، نشاندهنده ی آن است که یکی از پورتهایی که بهتازگی استفاده شده، بصورت کامل توسط کامپیوتر و سیستمعامل شناخته نشده و ممکن است بطور ناقص کار کند. خوب، قطعاً اولین واکنشی که باید توسط یک کاربر صورت پذیرد، اطمینان از سالم بودن دستگاهی است که قصد برقراری ارتباط با کامپیوتر را دارد.
راه حل، بسیار بسیار ساده بوده و هیچ نیازی به Un-Install کردن درایور دستگاه، اعمال تغییرات در ریجستری و… نیست! فقط و فقط کامپیوتر خود را از منبع برق جدا کنید! دقت کنید که خاموش کردن به تنهایی چارهساز نیست؛ کامپیوترهای مدرن اگرچه در ظاهر خاموش میشوند، اما درواقع هنوز MotherBoard در حال استفاده از منبع برق میباشد.
البته لازم به ذکر است که بدلیل آنکه MotherBoard -همانطور که از نامش هم پیداست- محلی است که تمامی قطعات سختافزاری به آن متصل میشوند که پورتهای USB هم یکی از آنهاست، بعضی مواقع نیاز دارد که خاموش-روشن شود. (اصطلاحاً reboot شود.) درواقع این reboot شدن، باعث میشود که Micro-Processor، درایوهای لازم را از نو اجرا کند و پورتهای USB مجدداً شروع بکار کنند.
پس برای جمعبندی، کافیست که کامپیوتر خود را خاموش کرده، اگر سیستم شما از نوع Desktop PC است، آن را از پریز برق جدا کنید و اگر از نوع Laptop است، علاوه بر جدا سازی از پریز برق (درصورت اتصال،) حتی باطری آن را نیز از دستگاه جدا کرده و مجدداً وصل نمایید. سپس مجدداً سیستم را راهاندازی کنید و متوجه خواهید شد که مشکل کاملاً حل شده است.
تصاویری که دنیا را تکان داد
نوشته شده توسطرحیمی 9ام آبان, 1394عکس های زیر در طی سالهای متفاوت گرفته شده است و در تاریخ برای همیشه ثبت شد.تصاویر زیر از لحظه هایی شکار شده است که شاید هرگز به ذهن عکاس آنها نمی رسید روزگاری در تاریخ از آنها به عنوان عکس های تاثیر گذار دنیا یاد شود.
کودک قحطیزده سودانی و لاشخور از کوین کارتر که برندهی جایزهی پولیتزر شد:
مرگ آیلان کردی، کودک اهل کوبانی سوریه:
دختر ناپالمی جنگ ویتنام:
کودکان عروسشده در یمن:
پسر خردسالِ المار حسیناف، نویسندهی منتقد و به قتل رسیده در کشور آذربایجان :
کودکان در جنگ ویتنام :
کودک ژاپنی، جسد برادر کوچکتر خود را برای سوزاندن به معبد برده است (۱۹۴۵-جنگ جهانی دوم)
فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛
نامه یک دختر به امام عصر وپاسخ حضرت آیت الله صافی
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در کتاب «زن در پرتو اسلام» به نامه گلایه مندانه یک دختر خطاب به امام زمان(عج) پاسخ داده است. این دختر خطاب به آیت الله صافی گلپایگانی می نویسد:
«این نامه را به امام زمان(عج) مینویسم و چون ایشان را نیافتم جواب آن را از شما که نماینده ایشان میباشید میخواهم:
من نمی دانم تو کیستی. شاید هم وجود نداشته باشی. توهّمی باشی یا امّیدی که در نا امّیدیهای مطلق، به آن پناه میبرم. چون اگر به تو یقین داشتم در زندگی حقیقیام جایگاهی داشتی.
ای امام عصر، ای سرور من، تو مرا از این نفرت فزاینده به در آور …
من دیگر نمیتوانم به پیش بروم…
من از همه چیز متنفّرم …
هر چه افزونتر میدانم نفرتم فزونی مییابد …
و زندگی و جامعه هم مرا به این نفرت تشویق میکند …
ای امام عصر! من با جنسیّتم بسیار مشکل دارم … من دختری سرکش و گردنفرازم … و دینی که تو را به آن میشناسم مرا به عصیان میآورد. مرا به سرکشی وا میدارد. بیتعارف بگویم؟ شرمندهام ولی … نفرتم را فزون میکند. همه چیزش نه، فقط برخی چیزهایش … دین تو مانند همه ادیان و مانند همه انسانها به جنسیّت من ظلم میکند. مرا تحقیر میکند… مرا بنده درجه دو میداند.
ای امام عصر! مرا ببخش. امّا کارد به استخوانم رسیده که دارم به تو مینویسم. این جسارتهای مرا به بزرگواری و فهم و بردباری بینظیر خود ببخشای. من کنترلی بر احساس خود- در این هنگام- ندارم. من تنها میگریم و مینویسم و به تو پناه میآورم تا مرا از این سؤالات جانفرسا نجات دهی. گمان میکنم از آنجا که فرزند پیامبر خدا هستی، بنابر این چون او مردی رئوف و بردباری.
هیهات...
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394حوادث محرم سال ۶۱ هجری به ما درس می دهد که هیچگاه به کوفیان زمان خویش اعتماد و اطمینان نکنیم، حتی اگر با لبخندها و وعده های توخالی برایمان نامه فدایت شوم فرستاده باشند!
اینها همان هایی هستند که بنده دنیایند و عهدشکنانی که شهوت قدرت و ثروت، راه را بر هر جنایتی در رفتارشان برای رسیدن به هدفشان توجیه می کند!
هیهات که بگذاریم کربلای دیگری شکل بگیرد و حسین زمان را به مسلخ ببرند؛
چه دشمنان،
و چه دوستان نادان!
هیهات…
حقطلبی، صبر آدم را میگیرد /تو که نمیتوانی فحش ندهی، اصلاً حزباللهی نباش.
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394استاد پناهیان : حماسهسازان آخرالزمان، «سعۀصدر» دارند و بگذارید کسانی که فحش میدهند، تنها کسانی باشند که حزباللهی نیستند. این را به همه بگویید. تو که نمیتوانی فحش ندهی، اصلاً حزباللهی نباش.
به گزارش تسنیم، پنجمین مجلسِ یازدهمین دوره «سوگوارۀ هنر و حماسه» با سخنرانی حجتالإسلام علیرضا پناهیان و شعرخوانی میلاد عرفانپور، در پریس ولیعصرِ دانشگاه هنر برگزار شد. خلاصهای از سخنرانی شب پنجمِ این مراسم را نظر میگذرانید:
ما موضوع بحث این جلساتمان را حماسههای آخرالزمان گذاشتیم. حماسه، حماسه است. چه در اولالزمان باشد، چه در آخرالزمان باشد. ولی سطح، نوع و جنس حماسههای آخرالزمان متفاوت با حماسههایی است که قدیمتر بود. حماسههای گروهی که مقتدرند با گروهی که مظلوماند، فرق میکند. ما بناست إنشاءالله در آخرالزمان حماسههایی را خلق کنیم که در اوج اقتدار باشد. ما واقعاً دیگر در اوج مظلومیت نیستیم. خب فرقش چیست؟ در حماسه همیشه مظلومیتی هست و شجاعت و ازخودگذشتگی در آن وجود دارد. چهطوری میشود ما در اوج اقتدار، حماسهای خلق کنیم که در آن حماسه، هم مقتدر باشیم هم مظلوم؟
در میان تعالیم دینی، بعضی از تعالیم هستند که برای حماسهسازان آخرالزمان ضرورت بیشتری دارند و ما باید عمیقاً غرق آن تعلیمات باشیم وگرنه علیالقاعده نمیتوانیم مرد حماسههای آخرالزمان باشیم. مردان آخرالزمان، مردان مردی که حماسه میآفرینند، چه روحیاتی دارند؟ در روحیات آنها چه چیزی غلبه دارد؟ به چه چیزی بیشتر باید توجه کنند؟ اتفاقاً امروز آن روحیات را بیشتر از هر چیز دیگری نیاز داریم. یک چیز دیگری هم باید بگویم که اهل حق، اهل مسیر حق، اهل ایمان، عمل صالح، ولایتمداری، انقلابیگری، تدیّن و دیانت، اگر این خوبیهایی را که میخواهیم از آن صحبت کنیم، نداشته باشند، جای آن، آسیبهایی سراغ آنها میآید که شاید سراغ آدمهای معمولی نیاید. یعنی ما میخواهیم از ویژگیهایی صحبت بکنیم که اتفاقاً آدمهای مذهبی اگر رعایت نکنند، اگر دقت نکنند، اگر مواظبت نکنند، تبدیل به ویژگیهای منفی میشود.
چرا این روزها اخبار زیادی از شهادت مدافعان حرم می رسد؟
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394برنامه ريزي و طراحي اين عمليات و تجهيز نيروي انساني و جابجايي و آموزش اونها، نزديك به پنج ماه طول كشيده و يك هفته اي هست كه اين عمليات مهم كه از بزرگترين عمليات نظامي ارتش سوريه و نيروهاي مقاومت در اين كشوره،آغاز شده .
چرا این روزها اخبار زیادی از شهادت مدافعان حرم می رسد؟/ تشریح عملیات“انتقام سخت”در سوریه
با توجه به اتفاقات اخیر در سوریه و اخبار زیادی که این روزها از شهادت مدافعان حرم به گوش می رسد، حسن شمشادی خبرنگار صداوسیما که سابقه حضور در سوریه را نیز داشته، در جدیدترین پستی که در صفحه شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرد، و شرایط فعلی این کشور را اینگونه تشریح نمود:
“در پاسخ به سوالات شما در خصوص علت افزايش شمار شهداي ايراني و غير ايراني در نبرد سوريه در چند روز اخير بايد عرض كنم . همونطوري كه قبلا گفتم، نبرد سختي اين روزها در حومه شمالي و جنوبي و جنوب غرب حلب و نيز شمال استان لاذقيه در جريانه، عملياتي است به نام ” انتقام سخت".
برنامه ريزي و طراحي اين عمليات و تجهيز نيروي انساني و جابجايي و اموزش اونها، نزديك به پنج ماه طول كشيده و يك هفته اي هست كه اين عمليات مهم كه از بزرگترين عمليات نظامي ارتش سوريه و نيروهاي مقاومت در اين كشوره،آغاز شده . تاكنون ١٦٠ كيلومتر مربع از مناطق جنوب و جنوب غرب حلب كه سالهاست در دست تروريست هاي تكفيري بوده، و دستكم ١٤ روستا و شهرك اين منطقه هم، از دست تروريست ها، باز پس گرفته شده. دستكم ٥٠٠ تروريست داعشي و غير داعشي در اين مناطق و شمال لاذقيه به هلاكت رسيدند. نبرد بسيار سختي است و هدف نهايي اون علاوه بر پاكسازي حومه حلب، نزديك شدن به دو شهر فوعه و كفريا است ، جايي كه ماههاست ٣٠ هزار شيعه در محاصره كامل داعشي هايي هستند كه قسم خوردند، به محض ورود به اين دو شهر، همه رو قتل عام مي كنند .
هموطنان ارجمندم
جوانان و سرداران و پاسداران ايراني، كه به حكم وظيفه ” مستشاري” در سوريه هستند، و تعدادشون هم به درخواست طرف سوري، نظر مسولان و شرايط حساس سوريه و منطقه در اين كشور، افزايش يافته ، نقش مهم و تعيين كننده اي در “مستشاري #عملياتي ” اين نبرد دارند. اين حضور پررنگ تر، در نبرد سخت با تروريست ها، كه تا بن دندان مسلح هستند و هر روز بيشتر از قبل از تركيه و عربستان و قطر و امريكا، تجهيز و حمايت مي شن، طبيعتاً، باعث احتمال بالا رفتن شمار شهداء، و مجروحان ميشه و اين مساله مهم ترين علت افزايش شمار شهداي عزيز در سوريه است. به شرط حيات، در روزهاي اينده از اين عمليات و جزييات و فتوحات مدافعان حرم، بيشتر خدمتتان عرض خواهم كرد.
ان شالله”
تصویر پست اینستاگرام شمشادی
منبع:"جهان نیوز”
شهد شیرین شهادت در کلام امیر المؤمنین علیه السلام
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394«شهادت » جلوه شهود ابدی شهید است و او پرده از شهد شیرین ابدیت برمی دارد:
«. . . بل احیاء عند ربهم یرزقون. » (آل عمران: 169) و در این آینه نمایی، عارف متعالی تقرب می جوید، عشق می نمایاند و شهد می پراکند; یعنی که او شاهد مقام قرب است; چرا که: «لقا بایدت کرد با کردگار» ، آن سان که فرمود:
«یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه » . (انشقاق: 6) و مولای شهیدان، مولای شاهدان نیز هست; چون نخستین شهید شاهد مقام شهود الهی نیز هموست که:
«. . . الست بربکم قالوا بلی شهدنا» (اعراف: 172)
پس شهد شیرین شهادت، تنها در سیمای اولین شهید شاهد رخ می نماید و کلام ربانی مولای شهیدان شاهد، می تواند پاره هایی از آن سیمای آسمانی را به دنیای زمینی ما بنشاند; چه این که مولا علی علیه السلام خود نیز فرمود:
«و انما مثلی بینکم مثل السراج فی الظلمة. . . » .
این نوشته می کوشد با سیری کوتاه در آفاق دور دست کلام امیر سخن در نهج البلاغه، اگرچه به شیرینی شهد شهادت دست نیابد، اما کام خود را به عشق علی علیه السلام بیاراید که: «سرآغاز دفتر عشق است بیداری، و سرانجام آن کام یابی » .
. . . صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را.
با ولایت فقیه آقایی میکنیم
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394دبیرکل حزبالله لبنان در مراسم عزاداری عاشورا در جنوب بیروت، جنگ عربستان علیه یمن را محکوم کرد و گفت: مقاومت همانگونه که اسرائیل را شکست داد، تکفیریها را نیز شکست میدهد.
سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان پس از حضور در مراسم شامگاه تاسوعا، روز شنبه در پایان مراسم راهپیمایی عاشورایی بیروت حاضر شد، بار دیگر با اعلام تجدید بیعت با آرمانهای امام حسین، بر مقاومت مقابل طرح اسرائیلی ـ آمریکایی ـ تکفیری در منطقه تاکید و با فریاد بلند اعلام کرد که «ما برده آمریکا نیستیم، ما ولایت فقیه را داریم».
نصرالله در ابتدای سخنان خود با ابراز تسلیت به امام زمان -عج- و رهبر انقلاب اسلامی در ایران که از وی به نام «رهبر حکیم» یاد کرد، از خانواده شهدا و رزمندگان مقاومت در جبهههای مختلف بخصوص در سوریه یاد کرد و گفت که «ما به مانند 1400 سال پیش همچنان بر حسین علیهالسلام خواهیم گریست و بیعت خود را با امام حسین تجدید خواهیم کرد».
نصرالله در سخنان خود بر چند محور مهم تاکید کرد و اولین محور را ایستادگی در کنار مردم فلسطین و انتفاضه آنان در مقابل اشغالگران اسرائیلی اعلام کرد.
کالا و سرمایه ایرانی خرید کالای ایرانی و حمایت از تولید داخل
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394واقعیت آن است که چه بخواهیم و چه نخواهیم گرایش به سمت مصرف کالاهای خارجی در کشور ما وجود دارد و آثار و عوارض سوء آن در همه جنبه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور قابل مشاهده است. برای اصلاح این عادت ناپسند باید دست به دست هم بدهیم و از راه های درست وارد شویم تا تحقق کامل اهداف جهاد اقتصادی را شاهد باشیم.
بنا به تاکید رهبر فرزانه انقلاب بخش عظیم حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی به مردم باز می گردد و نقش افراد جامعه در این حمایت نه تنها کمرنگ تر از دولت و حلقه های اصلی اقتصاد تولید یعنی کارگران و سرمایه گذاران نیست، بلکه این نقش بسیار اساسی و با اهمیت است، چرا که کم اقبالی افراد جامعه نسبت به تولیدات داخلی ریشه ای فرهنگی دارد و این موضوع چرخش چرخ های کار و صنعت را با چالش جدی مواجه ساخته و به وابستگی، عقب ماندگی و در نهایت رکورد اقتصادی – اجتماعی منجر خواهد شد.
از همین روست که حضرت آیت الله خامنه ای، سهم مردم را در تحقق شعار «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» مهم ترین سهم یعنی مصرف تولیدات داخلی عنوان کردند:
«عمده، مردمند. شما باید کالای ایرانی بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطی ست که ما مارک های خارجی را در پوشاک مان، در وسائل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمره مان، در خوراکی هایمان ترجیح بدهیم به مارک های داخلی؛ در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد بسیار بهتر است».
بنا به تاکید ایشان ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، بر خودمان فریضه بدانیم که مشابه داخلی کالاها را مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی به جد پرهیز کنیم؛ چه در زمینه های مصارف روزمرّه و چه در زمینه های عمده تر و مهم تر.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسر کشور، مصرف کالای داخلی را یکی از ملزومات و بایسته های جهاد اقتصادی دانسته و همگان را به مصرف کالاهای ایرانی ساخت داخل دعوت کردند.
شاید در یک نگاه ساده انگارانه بگوییم وقتی کالاهای مرغوب خارجی هست چه نیازی به مصرف کالای داخلی وجود دارد؟ پاسخ این است که در کنار ارزشمندی هویت ملی و تقویت روحیه خودکفایی، مهمترین اثر مصرف کالای داخلی رفع بیکاری است.
تقدیر ویژه آیتالله العظمی بروجردی(ره) از شاگرد خود
نوشته شده توسطرحیمی 7ام آبان, 1394سیره رفتاری استاد برای شاگرد بسیار مهم بوده و چه بسا اگر استاد در اولین برخورد با شاگرد، جذابیت برای او ایجاد کند، شاگرد را در مسیر تعالی قرار خواهد داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی بروجردی ( ره)، خبرگزاری حوزه، دومین یادداشت از سلسله یادداشتهای حجتالاسلام والمسلمین قرائتی را منتشر کرد.
*مرحوم شیخ انصاری (ره) وقتی پاسخ مسأله ای را نمیدانست با ص دای بلند میگفت: نمیدانم.
* آموزگاری شاگرد تنبلی را پند و اندرز میداد و مفاسد تنبلی را تشریح میكرد. ناگهان دید شاگرد ضمن گوش دادن با زغالی روی زمین صورت میكشد. متوجّه شد او علاقه به نقّاشی دارد؛ مطلب را با والدین شاگرد مطرح كرد. چیزی نگذشت كه در رشته نقّاشی سرآمد شد.
* شخصی خدمت امام سجّاد علیه السلام رسید و عرضه داشت: یابن رسول الله! این مرد پدرم را كشته و من میخواهم او را قصاص كنم و قاتل هم به قتل اعتراف كرد. حضرت (ع) فرمود: میتوانی قصاص كنی، ولی بگو ببینم آیا این مرد تا به حال خدمتی به تو نكرده به جای قصاص دیه بگیری؟. گفت: او چند روزی به من درس داده و علوم شما اهل بیت علیهم السّلام را به من آموخته است، ولی این باعث انصراف من نمیشود.
حضرت فرمود: چه میگویی! حق ارشاد بیشتر از خون ارزش دارد و او از قصاص گذشت. بنا شد دیه بگیرد.
اما قاتل توانایی نداشت. امام علیه السلام به قاتل فرمود: حاضری ثواب هدایت و ارشادت را به من بدهی و من صد شتر را بدهم. گفت: اوّلا، شما نیاز ندارید. ثانیا، اگر فردای قیامت مقتول جلوی مرا بگیرد باید توشهای داشته باشم.
امام علیه السلام به ولی مقتول رو كرد و فرمود: اگر از حقّت درگذری روایتی از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم میخوانم كه برای شما از دنیا و ما فیها بیشتر باشد. آن مرد حق خود را بخشید و حدیث مهم را شنید.
* به اسكندر گفتند: چرا معلّم خود را بیش از پدر تعظیم می كنی؟. گفت: چون پدرم مرا از عالَم ملكوت به زمین آورده و استاد، مرا از زمین به آسمان برده است.
* آیت الله نجفی قوچانی (ره) می گوید: عذاب مردهای برای اصحاب پیامبر مشهود شد و بعد از مدّتی مرتفع گردید. پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلم فرمود: از خانواده میت بپرسید كه امروز چه كردهاند؟. جواب آوردند: طفلی داشته به مكتب فرستادهاند و بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ را یاد گرفته است.
* ابوعلی سینا هنوز به بیست سالگی نرسیده بود كه علوم زیادی را فرا گرفت. روزی به مجلس درس ابن مسكویه حاضر شده و گردویی را با كمال غرور جلو ابن مسكویه گذاشت و گفت: مساحت سطح این را تعیین كن.
ابن مسكویه جزوهای در علم اخلاق را جلو ابن سینا گذاشت و گفت: تو به ادبِ نَفسَت محتاج تری تا مساحت این گردو.
* ابوریحان بیرونی در حال احتضار بود كه فقیهی به بالینش آمد. ابوریحان مسألهای در ارث از فقیه پرسید. او گفت: حالا چه وقت مسأله پرسیدن است؟. ابوریحان گفت: من اگر بمیرم و بدانم بهتر از آن است كه بمیرم و ندانم.
* استاد محمود شهابی میگوید: روزی در محضر آیت الله العظمی بروجردی (ره) بودم. اصحاب استفتاء هم تشریف داشتند. نامهای آمد كه سؤال فقهی در آن مطرح شده بود. همه نظر دادند. آقا از من هم نظر خواست. امّا نظر من با همه حاضران و خود آقا مخالف بود. نظرم را با دلیل بیان كردم و در پایان خداحافظی كرده و به تهران آمدم. پس از چند روز شخصی تقدیرنامهای از آیت الله بروجردی (ره) برایم آورد كه گفته بودند: شما موجب شدید ما به كتب فقهی مراجعه كنیم و بالاخره فهمیدیم حرف شما درست است. لذا دیدیم خلاف انصاف است كه به اطّلاع شما نرسانیم.
* شهید مطهّری (ره) درباره استاد خود مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرزای می گوید: بزرگ مردی كه مرا اوّلین بار با نهجالبلاغه آشنا ساخت و درك محضر او را همواره یكی از ذخایر گرانبهای خودم كه حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه كنم، میشمارم و شب و روزی نیست كه خاطرهاش در نظرم مجسّم نگردد، یادی نكنم و نامی نبرم. او هم فقیه بود، هم حكیم بود، هم ادیب و هم طبیب.
* بنی أمیه وقتی وضعیت معاویه، پسر یزید را دیدند، فهمیدند كار معلّم او عمر بن مقصوص است و معلّم را زنده به گور كردند.
*هنوز مدیون سروش غیبی استادم
* آیت الله جوادی آملی میگوید: روز اوّل طلبگی، پدرم دستم را گرفت و گفت: اوّلین درس را باید بزرگواری به شما بدهد كه خودش تزكیه شده باشد. رفتیم خدمت آیت الله فرسیو، ایشان هم اوّلین درس را فرمود: «اوّل العلم معرفة الجبّار و آخر العلم تفویض الامر الی اللّه». آنچنان این جمله را معنا كردند كه هنوز مدیون سروش غیبی آن استاد هستم.
* آیت الله جوادی آملی نقل می کنند: آیت الله شیخ محمّد تقی آملی در كنار مرقد مطهرۀ حضرت معصومه سلام الله علیها و قبور علمای مدفون در حرم میفرمود: اینجا بركت هست و میفرمود: شاگردان افلاطون هر وقت مسألهای علمی برایشان مشكل میشد، كنار قبر افلاطون می رفتند.
* عمر بن عبدالعزیز كودك بود. در كوچه با بچهها بازی میكرد و طبق عادت همراه با كودكان به هر بهانه لعن برحضرت علی علیه السلام میكرد. استادش گذر میكرد. شنید، ولی چیزی نگفت. شاگرد رنجش خاطر استاد را فهمید. به سر كلاس آمد. استاد سؤال كرد، فرزندم از چه وقت بر تو معلوم شده كه اهل بدر مورد غضب خدا قرار گرفتهاند. شاگرد گفت: مگر علی اهل بدر بود؟. استاد گفت: آیا افتخارات بدر جز به علی علیه السلام به كسی دیگر هم تعلّق دارد؟. عمر قول داد دیگر این عمل را تكرار نكند. استاد گفت: قسم بخور. گفت: قسم میخورم و تا آخر عمر تكرار نكرد و از اولین خدماتش در زمان حكومت، لغو این سنت زشت بود.
* در درس آخوند خراسانی 1200 نفر شركت میكردند كه پانصد نفر آنان مجتهد بودند. در مقابل چنین استادی آیت الله بروجردی در سنین جوانی طرح اشكال كرد.
مرحوم آخوند گفت: یك بار دیگر بگو. آیت الله بروجردی حرف خویش را تكرار كرد. آخوند فهمید راست میگوید. گفت: الحمد لله نمُردم و از شاگرد خود استفاده كردم.