بی تو ای صاحب زمان ...
نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1393
مناجات با امام زمان(عج) - جواد مقدم - بی تو ای صاحب زمان، بیقرارم هر زمان
شعر:
بی تو ای صاحب زمان ، بی قرارم هر زمان !
از غم هجر تو من دلخسته ام
همچو مرغی بال و پر بشکسته ام
کی شود آیی نظاره بر دل اندازی تو یارا ؟
بر دل خسته که دم سازی تو یارا
ده مدال دیده بانی ز عنایت
به من و از مهر و عشق بازی خدا را
یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا
یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا
ای تو شور عشق من ، روشنی انجمن
بی تو در دام بلا افتاده ام
بر تو یارا جان و دل را باخته ام
از فراق تو شده حال من خسته پریشان
کی میایی منجی و سلطان امکان ؟
عقده ها را وا کنی با یک نگه ، ای نور یزدان
بین چه کرده با دل من سوز هجران
یابن الحسن آقا بیا، یابن الحسن آقا بیا
یا بن الحسن آقا بیا
یا بن الحسن آقا بیا
منابع:
100توصیه رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای به مداحان اهل بیت علیهم السلام
نوشته شده توسطرحیمی 16ام آبان, 1393حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف تاریخی همواره بیانات و رهنمودهایی پیرامون هنر شعر و مداحی داشتهاند. آنچه در ذیل می آید گزیده ای از بیانات و رهنمودهای روشنگر معظم له به جامعه مداحان است:
اهمیت و نقش هیئات مذهبی
اجتماعات دینی: ما مسلمانها و بخصوص ما شیعیان، امتیازی داریم که دیگر ملیتها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینی که به شکل روبهرو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل میشود که این را در جاهای دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر میشود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذاری و محتواهای راقی.( 4 / 4 /87)
ضرورت تاسیس تشکیلاتی برای منصب مداحی
تعیین حدود و ثغور مداحی:البته باید بتدریج طوری بشود که این سِمت مدّاحی - که واقعاً یک منصب است - حدود و ثغوری هم پیدا کند. (28 /10 /1368)
خصوصیات مداحی:مداحی اهل بیت، خیلی بالاست. هم مقام بالا و هم تأثیر زیادی در جامعه و ذهن مردم دارد. باید بدانید که چه کسی مداح است، مقدّمات کار مداحی او چیست، چه قدر شعر میداند، چه قدر حفظ است و چه قدر میتواند بخواند؟ این خصوصیات را باید مرکزی عهدهدار شود. حالا نمیدانم این مراکز مرسوم باید این کار را بکنند یا خود شما به کیفیتی فکرش را میکنید. این چیزی است که دنیا و نیازهای جامعهی امروز، غیر از آن را بر نمیتابد و قبول نمیکند. باید این طور باشد. (28 /10 /1368)
کسانی که رسماً این منصب را به عهده میگیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت(علیهمالسّلام) را بر تن میکنند و مردم، آنها را به این عنوان میشناسند، بایستی خصوصیاتی داشته باشند و مرکزی باشد که آنها را با این خصوصیات تشخیص بدهد و صحه بگذارد. (28 /10 /1368)
ضرورت تشکیل انجمن های ادبی شعر
رشد شعر: خود پیشکسوتهای شعری به شعر بپردازند. شعر را ندهید دست آدمهایی که سررشتهای از شعر ندارند و شعر برایشان یک تفنّنِ دور از زندگیشان و دور از فهم و ذهنشان است. خود شماها دور هم بنشینید شعر بگویید. هر جا یک انجمنی هست و یک مجموعهای دور هم جمع میشوند و میخوانند، شعر رشد پیدا میکند.( 13 /3 /89)
نقش شعر: همین شعری که خودتان سرودهاید و ممکن است خوب هم باشد - قضاوت کلّی نمیکنم - آن را در یک مجمع ادبی، وسط بگذارید و به هر کسی که آن شعر را نقد کند و اشکال بجایی بر این شعر وارد نماید، جایزه بدهید تا قوی بشود. یا از اشعار خوبی که دیگران دارند و یا از اشعار خوب خودتان استفاده کنید. سعی کنید این گونه سطح شعرها را بالا بیاورید.( 28 /10 /1368)
صفحات: 1· 2
روضه خواني هاي رهبر معظم انقلاب (بعثت خون)
نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1393
به مناسبت فرارسیدن محرم الحرام و ایام عزاداری شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یاران ایشان، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR مجموعهی تصویری «بعثت خون» را منتشر کرده است. در بعثت خون ۱۰ قطعه فیلم از بیانات حضرت آیتالله خامنهای در شرح ماجرای عاشورا و روضهخوانی ایشان دربارهی مصائب حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در اختیار کاربران قرار گرفته است.
1. روضه شهادت غلام حضرت اباعبدالله علیهالسلام در کربلا که رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران در تاریخ ۱۳۶۳/۷/۲۰
متن بیانات حضرت آیتالله خامنهای که در این فیلم میبینید نماز جمعه تهران ۱۳۶۳/۷/۲۰|
آن آدمى که در مقابل یک دنیا مخالف، یک صحرا گرگ گرسنه تنها مقاومت مىکند و تنش نمىلرزد، در مقابل یک چیزهاى کوچکى آنچنان منقلب مىشود؛ مثلاً آن وقتى که آن غلام سیاه حبشى روى زمین افتاد؛ حضرت آمدند بالا سر این غلام. خب، یک غلام سیاهى است؛ جزو مخلصین است، جزو علاقهمندان است، شاید جُون غلام ابىذر بوده که از لحاظ وضع اجتماعى، فرهنگ اجتماعى آن روز، اگر چه در بین مسلمانها بالأخره یک مرحلهى خیلى بالایى ندارد، یک مرتبهى شریف و عالىاى ندارد. این وقتى کشته مىشود، خب، خیلىها کشته شدند. اشراف کوفه، بزرگان و معاریف کوفه مثل حبیببنمظاهر و زهیربنقین و دیگران - که اینها جزو بزرگان و نامداران رجال کوفه بودند - در کنار امام حسین شهید شدند، افتادند حضرت این حرکات را نشان نداد. خطاب به مسلمبنعوسجه، حضرت فرمودند که انشاءالله از خدا اجر بگیرى. اما در مقابل این غلام سیاه که کسى را ندارد، فرزندى ندارد، خانوادهاى در انتظار او نیست تا بر او گریه کنند، حسینبنعلى آمد همان حرکتى را که با علىاکبر انجام داد، با این غلام انجام داد. بالاى سر غلام نشست، این سر خونین غلام را روى زانوى خودش گذاشت، اما دلش آرام نگرفت، یک وقت همه دیدند حضرت خم شد، صورتش را روى صورت این سیاهِ غلام گذاشت…
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 23.8 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم14.8 MB
کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 11.0 MB
مناسب برای تلفن همراه و فرمت 3gp و با حجم 5.0 MB
2. ماجرای گفتوگوی حضرت امام حسین و عمر سعد در کربلا | ۱۳۶۳/۷/۲۰
متن بیانات حضرت آیتالله خامنهای که در این فیلم میبینید:
در آن هنگامى که حضرت به کربلا رسیده بودند و عمربنسعد در روز چهارم محرم ظاهراً وارد کربلا شد. یک مدتى، چند روزى بین امام حسین و عمر سعد هى گفتگو مىشد. چند بار عمر سعد بلند شد، آمد توى خیمهى امام حسین، نشستند با هم صحبت کردند. در یکى از این صحبتها، خطاب به عمر سعد جملهى حضرت، جملهى طلبگارانه است، به عمر سعد مىگوید، حالا اینجا ببینید شما تصور وضع را بکنید، امام حسین یک کسى است که قیام کرده و حالا آمده توى این بیابان به حسب ظاهر گیر افتاده و محاصره شده، ظاهر قضیه این بود دیگر. حضرت با یک مشت زن و بچه با پنجاه، شصت نفر، چهل، پنجاه نفر آن روز شاید هنوز هفتاد نفر هم نبودند. با چهل، پنجاه نفر مرد، جوان، پیر، همه جورى توى این بیابان ماندند، اطرافشان هم چند هزار مرد مسلحى که پول گرفتند آمدند اینجا آدم بکشند؛ حیوانهاى وحشى، همان عُسلانالفلوات که خود حضرت در مکه فرمودند همانند گرگهاى درندهى گرسنهى صحرائى؛ شمشیرها دستشان، نیزهها دستشان و دهانهاى بازشان را منتظر طعمههاى امیرعبیدالله قرار دادند. یک عده اینجورى امام حسین را محاصره کردهاند. خب، ظاهر قضیه این است که حسینبنعلى اینجا گیر افتاده دیگر، در یک چنین وضعى شما ببینید لحن یک آدم چگونه خواهد بود. حالا هم فرماندهى همان لشکرى که علىالظاهر پیروز هست آمده توى خیمهى امام حسین، صحبتى که بین اینها خواهد گذشت چگونه است؟ قاعدتاً این صحبت این خواهد بود که او ملامت کند، آقا چرا آمدى؟ حضرت هم بگویند دیگر حالا شده یک کارى بکنیم، فلان. مىبینیم درست به عکس است. وقتى مىآید توى خیمهى امام حسین، امام حسین سؤال مىکنند یابنسعد! تو چرا حاضر نیستى که با ما حرکت کنى، قیام کنى؟ او مىگوید که من بچههایم در آن جایند و گیر مىافتند. حضرت مىگویند برو پس نجنگ با ما، از فرمان عبیدالله سر باز بزن. مىگوید نمىتوانم، مىترسم، به من حمله مىکنند، مالم را مىگیرند. یعنى حضرت او را در موضع انفعال قرار مىدهد. به او اعتراض مىکند و او در صدد عذرخواهى از امام حسین برمىآید. یک چنین روحیهى قوى و محکمى.
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 42.2 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mpeg و با حجم21.7 MB
کیفیت پايين و فرمت Flv و با حجم 16.1 MB
مناسب برای تلفن همراه و فرمت 3gp و با حجم 7.4 MB
صفحات: 1· 2
خود آگاهی از دیدگاه قرآن کریم
نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1393
معنای خود آگاهی از دیدگاه قرآن کریم چیست؟
خود آگاهی در قرآن به معنای بازیابی حقیقت خویش به واسطه پرورش و زنده کردن استعدادهای فطری و درونی است که در وجود او نهاده شده و سپس درک قلبی حقایق هستی و اسما و صفات الاهی. پس، ذات و جوهره ذاتی انسان، بازیابی و خود آگاهی اوست[1] که به آن فطرتاً حبّ و عشق می ورزد.
از این رو، خود آگاهی دارای مراتب و شعبه های مختلفی بوده[2] که مرتبه کامل آن بازیابی و خود آگاهی عرفانی است که با رابطه انسان با واقعیت و اصالت حقیقی او که همان خلیفة اللهی باشد، پیوند خورده است.
در این نوشته به مهم ترین آنها به طور اجمالی پرداخته می شود:
1) خود آگاهی فطری
این آگاهی از نوع فکر و اندیشه و یک علم حصولی نیست،[3] بلکه یک بیداری و علم حضوری است. خود آگاهی حضوری، یعنی این که هستم و آگاهی به این هستی با استعدادهای درونی خود دارم. این خود آگاهی اصلی و واقعی بوده و عین شخصیت اوست. در این خود آگاهی، انسان به واقعیتی به نام «من» دست پیدا می کند که عین آگاهى به شخصیت اوست. [4]
البته، در این پدیده، معمولاً نمی توان به طور مستقیم به «من» اشراف پیدا کرد، بلکه نخست نیروها و فعالیتهاى درونى درک شده سپس «من» براى دریافت خود آگاهی حضورى درک مىشود. [5]
آنجا که قرآن مجید پس از اشاره به مراحل خلقت جنین در رحم، به عنوان آخرین مرحله - که در واقع مهم ترین مرحله آفرینش بشر است[6] - مى فرماید:
«ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ»،[7] (سپس آن را آفرینش تازهاى دادیم) اشاره به همین است که ماده ناخودآگاه تبدیل مى شود به جوهر روحى خودآگاه.[8] به بیان دیگر، او را صاحب حیات، قدرت و علم کرد و به او جوهره ذاتى عطا کرد که از آن تعبیر به «من» می شود.[9]
2) خود آگاهی جهانی
خودآگاهى جهانى، یعنى آگاهى به خود در رابطهاش با جهان که: از کجا آمدهام؟ در کجا هستم؟ به کجا مى روم؟ در این خودآگاهى، انسان کشف مى کند که جزئى از یک «کلّ» است به نام جهان؛ مىداند که مستقل نبوده، وابسته است؛ یعنی، به واسطه خود نیامده، زیست نمى کند و از این جهان به واسطه خود نمىرود؛ مىخواهد وضع خود را در این «کلّ» مشخص کند.[10] سخن پر مغز امام على (ع) ناظر به این نوع از خودآگاهى است که مى فرماید:
«خداى رحمت کند… آن را که بداند از کجا آمده؟ در کجاست؟ به کجا مى رود؟».[11]
در قرآن کریم آیات زیادی درباره مبدأ و معاد انسان وجود دارد که انسان را به بیداری و آگاهی نسبت به حقیقت زندگی در دنیا و آخرت دعوت می فرماید؛ مانند:
«ما ازخدائیم و به سوى او بازمى گردیم».[12]
«او کسى است که شما را از گِل آفرید سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تکامل یابد) و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است)».[13]
«خداوند همان کسى است که شما را آفرید، سپس روزى داد، بعد مى میراند، سپس زنده مى کند».[14]
3) خود آگاهی عرفانی
خودآگاهى عرفانی یا عارفانه، آگاهى به خود است در رابطهاش با حق تعالی. این رابطه، از نوع رابطه دو موجود که در عرض یکدیگر قرار گرفته اند، نیست، بلکه از نوع رابطه فرع با اصل، مجاز با حقیقت واحد (حق تعالی)، و از نوع رابطه مقیّد با مطلق است. درد عارف، دردى درونى بوده و از نیازى فطرى پیدا مى شود.[15]
از نظر عارف، روح و جان، منِ واقعى نبوده و آگاهى به آن، خودآگاهى نیست، بلکه روح و جان، مَظهرى از «خود» و «من» است، و من واقعى خداست؛ هرگاه انسان از خود فانى شد و تعیّنات را درهم شکست و ندید، از روح و جان اثرى باقى نماند، انسان به خودآگاهى واقعى رسیده است.[16]
اگر آدمی، خود آگاهی فطری و جهانی خویش را پرورش دهد و به آنچه که در اصل بود (خلیفة اللهی) پی ببرد، قدم در خود آگاهی عارفانه گذاشته و این رابطه عارفانه را درک کرده، و حب و عشق خدا به او و عشق او به خدا را در قلب خود احساس می کند:«یحبّهم و یحبّونه».[17]
خود آگاهی عارفانه، پرورش یافته خود آگاهی فطری و جهانی است.
بر اساس فرموده خداوند در قرآن، آنچه با خود آگاهی منافات داشته و مانع آن بوده، «خود فراموشی» است که در اثر «خدا فراموشی» است:«و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد، آنها فاسقانند».[18]
زیرا وقتى انسان خدا را فراموش کرد اسماى حسنى و صفات علیاى او که صفات ذاتى انسان ارتباط مستقیم با آن دارد را نیز فراموش مى کند. اگر انسان به دنبال خود آگاهی خود نباشد و آن را در خود احیا و زنده نکند، خدا را فراموش کرده و دست به هر گناهی زده و از عبودیت و بندگی خارج می شوند.[19]
صفحات: 1· 2
فقط فرزندش را گم كرده بود!
نوشته شده توسطرحیمی 15ام آبان, 1393امام سجّاد، حضرت زين العابدين علیه السلام پس از جريان دلخراش و دلسوز عاشورا بيش از حدّ بى تابى و گريه مى نمود.
روزى يكى از دوستان حضرت اظهار داشت :
يابن رسول اللّه ! شما با اين وضعيّت و حالتى كه داريد، خود را از بين مى بريد، آيا اين گريه و اندوه پايان نمى يابد؟
امام سجّاد علیه السلام ضمن اين كه مشغول راز و نياز به درگاه خداوند متعال بود، سر خود را بلند نمود و فرمود:
واى به حال تو!
چه خبر دارى كه چه شده است، حضرت يعقوب در فراق فرزندش، يوسف عليهماالسّلام آن قدر گريه كرد و ناليد كه چشمان خود را از دست داد، با اين كه فقط فرزندش را گم كرده بود.
وليكن من خودم شاهد بودم كه پدرم را به همراه اصحابش چگونه و با چه وضعى به شهادت رساندند.
صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
مستدرك الوسائل : ج 2، ص 466، ح 19، كامل الزيارات : ص 107، ح 2.
نخلگردانی روز عاشورا به روایت تصویر+دانلود فیلم
نوشته شده توسطرحیمی 14ام آبان, 1393نخل گردانی از جمله آئین های ویژه ایام عاشوراست که در بسیاری از نقاط کشور برپا می شود و در بعضی نقاط هم تفاوت هایی میان شیوه برگزاری این آئین با نقاط دیگر وجود دارد.
دانلود کلیپ این سنت عظیم و حزن آور در عزاداری مردم خون گرم یزد
موسوم به نخل گردانی در ظهر عاشورا و نقش سادات و پیشکسوتان در اجرای اینگونه عزاداری ها
عکس/ نخل گردانی روز عاشورا در مهرریز یزد
صفحات: 1· 2
مراسم گل مالی ظهر عاشورا بیجار+ تصاویر
نوشته شده توسطرحیمی 14ام آبان, 1393گل مالی به بدن و صورت از رسوم برخی عزاداران شیعه است که این روزا مورد توجه اغلب سایت ها و خبرگزاری های خارجی و رسانه های غربی قرار گرفته، چرا که در کشورهای غربی نیز این عمل در برخی فستیوال های سالانه صورت می گیرد.گل مالی یکی از این شیوههای سنتی مراسم گلگیران در روز عاشورای حسینی و خاص منطقه شهرستان بیجار است. برای اجرای این مراسم، جوانان و مسئولان هیئتها چند روز قبل از عاشورا به یاد خاک کربلا به حاشیه شهر میروند و مقداری خاک را تهیه و در جاهای مشخصی در داخل شهر بیجار ناخالصیهای آن را به وسیله الک میگیرند و در صبح روز عاشورا خاکها را با گلاب و آب مخلوط کرده و گل را برای اجرای مراسم گلگیران آماده میکنند. عزاداران و سوگواران امام حسین علیه السلام و خاندان آن حضرت با حرکت دستههای عزاداری گل را به سر و صورت و تمام اعضای بدن خود میمالند و با دستهها حرکت میکنند.به گزارش عصر ایران، در بسیاری از کشورهای غربی فستیوال ” گل مالی” در روزهای خاصی از سال مرسوم است ولی با وجود شباهت در عمل ، فلسفه گل مالیدن به بدن و صورت در عزاداران حسینی که بیشتر نشانه ای از سوگواری و ماتم در عزای حسینی است با فلسفه گل بازی در کشورهای غربی در فستیوال های خاص متفاوت است.این ها تصاویری است که در روزهای اخیر در ایران در سایت های رسانه های خارجی مخابره شده است.این مراسم که به گِل گیران معروف است از صبح روز عاشورا شروع می شود و مردم و دسته های عزاداری در خیابان های اصلی شهر جمع شده و با گل اندود کردن سر تا پای خود، به نوحه خوانی، سینه زنی و عزاداری می پردازند.
بیجاری ها معتقدند نیاکان آنها به قصد کمک به امام حسین علیه السلام راهی کربلا شده بودند که در میانه راه خبر شهادت امام حسین علیه السلام را می شنوند و در همان جا، با مالیدن خاک و گل به سر و بدنشان شروع به عزاداری میکنند. مراسم آیینی گل گیران دو سال قبل در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسید.
تصاویر زیر را خبرنگار آسوشیتدپرس از عزاداری مردم بیجار تهیه کرده است:
وداع حضرت زینب + دانلود روضه
نوشته شده توسطرحیمی 13ام آبان, 1393حضرت سیدالشهداء عصر عاشورا برای وداع آخر به خیمه ها رفت ، اسب را به سوی میدان جنگ حرکت داد؛
هنوز چند قدمی دورتر نشده بود که صدای آشنایی به گوشش رسید.
«مهلا مهلا یابن الزهرا…» برگرد عزیز زهرا!
صدا، صدای زینب بود.
برگشت . خواهرم چه شده؟! برگرد برادر عزیزم «کرده وصیت مادرم بوسم گلویت»
برزینب سلام الله علیها چه گذشت!
ناباورانه به برادر و رفتنش نگاه می کرد…
آه …
روضه وداع حضرت زینب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
روضه وداع حضرت زینب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
روضه وداع حضرت زینب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
روضه وداع حضرت زینب سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
غروب عاشورای - روضه [حاج محمود کریمی] [15:32]
غروب عاشورای - زمینه [حاج محمود کریمی] [6:52]
"حسین یکه و تنهاست"
نوشته شده توسطرحیمی 13ام آبان, 1393هر كسي كه كمي مهر علي و اولادش را در دل داشته باشد ،شب و روز تاسوعا و عاشورا هر كجاي اين عالم كه باشد ، براي خودش زمزمه هايي دارد.
زمزمه هايي كه از نسلي به نسل ديگر وسينه به سينه از پدران و مادران به فرزندانشان منتقل مي شود و تا ابد ماندگار خواهد ماند.
مردم شهر من هم در اين روزها و شبها براي خودشان زمزمه هايي دارند.
هفتاد ودوتن غرقه به خون گشته به صحرا
حسين يكه و تنها ست!حسين يكه و تنهاست!
یا فاطمه در کرببلا شیون و غوغاست
حسین یک و تنهاست!حسین یکه و تنهاست!(پروانه)
سینه زنی در بروجرد در قالب دسته های کوچک انجام می گیرد. به این ترتیب که بنابر بزرگی هیات، اعضا به سه، چهار، پنج … دسته تقسیم می شوند و هر دسته دارای یک رهبر یا سردسته می شود. سردسته مسئول نگه داری گروه و جلوگیری از تفرق آنان است و شعار یا دم گروه به وی محول می شود. برای سهولت یادآوری دم، معمولا از قطعات شعری کوتاه استفاده می شود. کلیه دسته ها در انتهای دم خود، یک بخش مشترک با گروه دیگر دارند مثل “حسین یکه و تنهاست” که با رسیدن به آن دسته بعدی شروع به سینه زنی و خواندن دم خود می کند. معمولا دسته های نخست مربوط به افراد مسن و پیشکسوت است. دسته های میانی را جوانان تشکیل می دهند و آخرین دسته ها نیز نوجوانان هستند. لباس سینه زنهای بروجرد عمدتاً یک پیراهن مشکی است جلوی آن مانند دریچه ای است که با دکمه باز و بسته می شود. در مجالس مردانه، دکمه های جلویی را باز می کنند و سینه می زنند. همچنین برخی جوانترها در اوج سینه زنی پیراهن خود را بطور کامل از تن بیرون می آورند.
آیین چهل منبربروجرد
نوشته شده توسطرحیمی 13ام آبان, 1393آئین عاشورایی “چهل منبر” در روز تاسوعای حسینی در شهرستان بروجرد برگزار می شود که در جریان برگزاری این آئین زنان و دختران بروجردی با روشن کردن شمع به نیابت حاجت گرفتن به ۴۰ سقاخانه سر می زنند و اینگونه شمع بواسطه عزای حسین(ع) حرمت گرفته است.
لرستان مهد آیین های سوگواری و عزاداری متنوع ویژه محرم و صفر است از جمله آیین های سنتی که از دیر باز تا کنون در بین زنان لرستان به ویژه در شهرستان بروجرد مرسوم بوده برگزاری مراسم “چهل منبر” در روز تاسوعای حسینی است.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بروجرد در رابطه با آیین “چهل منبر” به خبرنگار مهر می گوید: چهل منبر یکی از آیین های مردم بروجرد است که منظور از چهل منبر، منبرهای سقاخانه های بروجرد است که سقاخانه های بروجرد در بخش آیین های سنتی ایران به نام این شهر تاریخی به ثبت رسیده است.
یارمحمدی ادامه می دهد: مراسم عزاداری محرم بروجرد دارای آیین های خاص خود است به این شکل که از اولین شب محرم بر اساس نوع نیت، فضایی از خانه را با پارچه سیاه پوش کرده و منبری در آن اتاق قرار می دهند که آن را با چراغ های زیبا و تصاویری از واقعه کربلا تزئین می کنند.
وی می افزاید: سپس خانواده های بروجردی که صاحب سقا خانه هستند در منزل خود را باز گذاشته و به میزبانی میهمانان امام حسین(ع) می پردازند و معمولا بخش مربوط به زنانه سقاخانه ها بعد از ظهرها تا اذان مغرب باز بوده و بخش مردانه آن از ابتدای شب تا نیمه های شب ادامه دارد.
یار محمدی تصریح می کند: البته برخی از سقاخانه های بروجرد شبها به صورت جداگانه هم میزبان مردان و هم زنان است که به صورت خانوادگی در این مراسم معنوی شرکت می کنند.
وی می گوید: این مراسم تا غروب تاسوعا با کمی تفاوت ادامه داشته و در پاسی از شب خاتمه می یابد.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بروجرد ادامه می دهد: چهل منبر در بروجرد یک رسم کاملا زنانه است به این شکل که سقاخانه های بروجرد در بعد از ظهر تاسوعا با قرار دادن مجمع فلزی که در گویش بروجردی “مجموعه” تلفظ می شود در حیاط خانه، مجموعه را پر از گِل می کنند تا بتوان شمع ها را درون آن قرار داد.
وی می گوید: معمولا زنان بروجردی بر اساس نیت خاص خود سیاه پوش با روی پوشیده شده بدون آنکه با کسی صحبت کنند از خانه خود خارج می شوند و در این مراسم شرکت می کنند.
زنان بروجردی در بعد ازظهر تاسوعا با روی پوشیده و سیاه پوش معمولا با پای برهنه که در گویش بروجردی“پای پتی” تلفظ می شود به سوی چهل منبر حرکت کرده و چهل شمع را در خانه هایی که داری سقا خانه بوده روشن می کنند.
این زنان بنا به نیت خود در چهل خانه که مزین به منبر است شمع روشن می کنند و این کار تا چهل شمع و چهل مکان ادامه دارد که به آن چهل منبر گفته می شود.
رئیس کانون آیین های سنتی لرستان نیز در گفتگو با مهر می گوید: در خرم آباد نیز آیین “چهل منبر” و “چهل دختران” برگزار می شود که مشخص است این آیین ابتدا در بروجرد متداول بوده و با مهاجرت بروجردی ها به خرم آباد و سکونتشان در محله “چهل دختران” این آیین در خرم آباد هم مرسوم شده است.
بهزاد پاکدل می گوید: بروجردی های ساکن در خرم آباد روز تاسوعا یک سینی درب خانه شان می گذاشتند و در آن چند شمع به نشان چراغ روضه روشن بود که نشانه این باشد در این خانه روضه امام حسین علیه السلام برپاست.
وی ادامه داد: اما رفته رفته هر کسی که از آنجا رد می شده است با نیت خودش یک شمع در آنجا روشن می کرده و در حال حاضر این آیین همانند بروجرد در خرم آباد نیز توسط دختران برگزار می شود.
پاکدل از مرسوم شدن برخی آیین های جدید وارد شده به عزاداری مردم لرستان انتقاد می کند و می افزاید: تا ۷۰ سال قبل مردم لرستان با آئین سنتی خود عزاداری می کردند که متاسفانه به مرور برخی از آئین ها کمرنگ شده است.
صفحات: 1· 2